Gambro گامبورو
براي اولين بار
در سال 1962 مشاهده شد كه به علت تظاهراتي كه در كليه ميداد جزئي از برونشيت عفوني
ميدانستند. سالهاي بعد بعلت مقاومت جوجه ها به برونشيت عفوني و
عليرغم آن ايجاد بيماري مزبور و نيز به علت بروز عفونت بورس
فابريسيوس مشخص شد كه اين بيماري از بيماري برونشيت عفوني جدا است لذا بيماري با نام Infectiuos bursal diseases شناخته شد و بعداً به
گامبورو تغيير نام داد.
ويروس گامبورو
ويروس گامبورو
تنها ويروس بيماريزاي خانوادة بيرناويريده است و داراي دو جزء منفك 60 نانومتر و
20 نانومتر است. ويروسي بسيار مقاوم كه 56 درجة سانتيگراد را 5 ساعت و 60 درجة
سانتيگراد را 90 دقيقه و حرارت 70 درجة سانتيگراد را بمدت 60 دقيقه تحمل ميكند.
ويروس برونشيت حرارت 56 درجة سانتيگراد را 20-15 دقيقه تحمل ميكند.
ويروس گامبورو
در PH اسيدي مقاوم و در PH قليايي زود از بين ميرود.
سود سوزآور 4% آنرا از بين ميبرد ولي تركيبات چهارتايي آمونيوم مثل مرتيولاتها
اصلاً اثر ندارند.
فرمالدئيد 5% در
عرض يك ساعت ويروس را از بين ميبرد و تركيبات هالوژندار مثل يد و كلر مؤثر است ولي
تركيبات فنلي در بعضي شرايط مؤثر و در اكثر شرايط بي تأثير است.
كشت ويروس
ويروس گامبورو
در كليه جوجه و فيبروبلاست جنين كشت ميشود. اگر براي اولين
بار در پرده كوريوآلانتوئيك جنين 11-10 روزگي تزريق شود جراحتي ايجاد نميكند ولي
بعد از 5-4 پاساژ باعث مرگ جنين ميشود.
خونريزي زير
جلدي، نكروز كبد، رگه هاي زرد رنگ در كبد، نكروز عضلاني، سبز شدن كيسه زرده به
خاطر اختلافات كبد و پس زدن صفرا در جنين مرده ديده ميشود.
سروتيپ هاي
ويروس
از نظر آزمايش
خنثي شدن ويروس دو سروتيپ زير وجود دارد:
1- براي ماكيان
بيماريزا است و بعضي از سويه ها با 50% تلفات و برخي از سويه ها بدون علامت باليني
هستند.
2- در اردك و بوقلمون بيماريزاست و براي ماكيان بيماريزايي
ندارد.
بيماريزايي
ويروس گامبورو
سلولهاي B فوليكولهاي لنفاوي بورس
را از بين ميبرد لذا بيماريزائي ويروس با رشد بورس فابريسيوس ارتباط مستقيم دارد.
ويروس گامبورو بر سلولهاي T فوليكولهاي
لنفاوي بورس كمتر اثر دارد .
بيماري گامبورو در مقابل بيماريهايي مثل نيوكاسل ،
لارنگو ، برونشيت ، سالمونلا ، كلي باسيل ، مارك و كمخوني عفوني و حتي واكسيناسيون
آنها بدن را ضعيف مي كند .
اگر ويروس در
هفته اول زندگي به جوجه حمله كند بسته به پادتن هاي مادري از همان
لحظه اول يا از هفته سوم به بعد بيماري ايجاد مي شود. (از
راه چشم)
مثلاً در بيماري برونشيت كه ايمني مخاطي توسط پلاسماسل هاي
غدد هاردرين ايجاد مي شود. اگر ويروس گامبورو در هفته اول به چشم حمله كند
پلاسماسل ها را از بين ميبرد (تا 5-4 هفته) ايمني مخاطي از بين ميرود . چون بيماريزايي
ويروس نسبت مستقيم با رشد بورس دارد اگر ويروس قبل از 3 هفتگي وارد بدن شود چون
بورس كوچك است شدت بيماري كمتر بروز مي كند عليرغم آنكه تضعيف ايمني
زيادتر است .
ولي در 7-3
هفتگي چون بورس بزرگ است نشاني ها بيشتر تظاهر مي كند هر چند تضعيف ايمني زياد
نيست از سن 10 هفتگي به بعد گامبورو از نظر تضعيف ايمني و ايجاد عارضه اثري ندارد
.
واگيري بيماري
در گله هاي
گوشتي و تخمگذار ، تخمگذاران حساسترند . بيماري از يك قسمت سالن شروع و در عرض 2-1 هفته تمام سالن را ميگيرد . انتقال بيشتر توسط وسايل و افراد
است . وان آلوده تا 50 روز آلوده است . تا 4 ماه در محيط باقي مي ماند . در بستر
آلوده 2-1 ماه عفوني است . انتقال عمودي وجود ندارد . انتقال از راه هوا ضعيف است
. نقش حشرات و موش بسيار زياد است . جوجه ها معمولاً فقط تا 2
ماه ويروس را در خود دارند و بعد از آن دفع نمي كنند .
علائم باليني
دوره نهفته 4-2
روز بيماري معمولاً در سن 6-4 هفتگي ظاهر مي شود .
ميزان واگيري 70-15% تلفات 15-10% دوره بيماري 7-4 روز . عدم تحرك ، افسردگي ، پژمردگي ،
اسهال سفيدگچي در اطراف مقعد به علت تحريك فهارش كلوآك نوك زدن و كانايباليسم ،
اسهال خوني .
كالبدگشائي :
لاشه پرخون چينه
دان خالي ، عضلات سينه و ران خشك و خونريزي منتشره در آنها ، خونريزي در غشاء ،
سروزي سنگدان و قلب ، پيش معده و روده راست و ايلئوم و دريچه ايلنوسكال ، پانكراس
و كليه ها نارنجي ، حالب ها حاوي رسوب اوراست .
بورس برزگ و
نارنجي صورت تا قرمز خوني ، حاوي مواد پنيري و چرك كه بعد از 4-3 روز از شروع بيماري كوچك مي شود .
تشخيص
منحني تلفات ،
ضايعات بورس و كليه
كوكسيديوز (بعلت
خونريزي جدار روده و كلواك) نيوكاسل (تلفات و خونريزي پيش معده) برونشيت (بعلت
علائم كليوي) سندرم كليه و كبد چرب (بعلت تلفات بالا) مارك (تومورهاي بورس و . . .
)
پيشگيري
ضدعفوني مؤثر و
دقيق با تست مواد ضدعفوني كننده مؤثر ، استفاده از حشره كش ها ، اطمينان از عدم
آلودگي پودر گوشت ، خودداري از رفت و آمدهاي بيمورد .
ايمني مادر :
واكسيناسيون در 17-16 هفتگي
ايمني جوجه : 1 روزگي (تزريق قطره چشمي و اسپري)
(http://gavgany.blogspot.com/2003_12_23_archive.html#107218892938776710#1072188
92938776710)
(Dehydration) كم آبي
دسترسي مناسب جوجه ها به آب ضرور ي مي باشد زیرا آنها در هر نوبت فقط مقدار
کمي آب مي نوشند. آب به آسان ي از بدن تبخير مي شود و جوجه ها را مستلزم مي کند که مرتبًا آب بنوشند.
ميزان تحمل جوجه ها در موارد کم آبي خيلي کمتر از موارد
محروميت از غذا مي باشد.
از جمله علل
بروز اين عارضه مي توان به موارد زير اشاره کرد:
1) نامناسب بودن
آبخوريها در سالن
2) ارتفاع زياد آب خوريها و عدم دسترسي جوجهها به آب
3) عدم جر يان
کافي آب در *****ک و فنجانک به علت نا مناسب بودن فشار آب و يا وجود رسوبات.
4) کيفيت
نامطلوب آب مانند دماي بالا وجود املاح داروهاي مختلف و...
5) بيمار بودن
مرغها
علائم بيماري:
اين جوجه ها ضعيف و بي حال هستند و دارا ي چشمها ي بي
رمق هستند . بدن خشک، کدر و کم آب است و جوجه ها دچار يبوست هستند . و در کالبدگشا يي آثار
خشک بودن و کم آب بودن لاشه و خشک بودن پوست د يده مي شود. تاج و
ر يش در اثر طولاني شدن کم آبي، سياهرنگ مي شوند. در موارد کم آبي مزمن و طولاني
مدت در گله ها از ابتدا ي دوره پرورش، بروز بيماري نقرس و سنگ مجاري ادرار همراه تلفات بالا،
قطعي است.
http://www.helpsaveslivestcst.com/broiler%20chcik.bmp
کمبود اسيدهاي
آمينه
فرمول دان مرغها
مي بايست به نحو ي تنظيم شود تا پروتئين مورد ن ياز آنها همراهبا اسيدهاي آمينه
ضروري به طور كامل تأمين شود.
به طور کل ي 22
اس يد آم ينه وجود دارد که 10 نوع آنها جزء اسيدهاي آمينهضروري مي باشند. در ميان
اين اسيدهاي آمیينه ضروي، وجود 5 نوع آن در جيره طيور از اهميت والايي برخوردار است. اين 5 اسيد
آمينه ضروي عبارتند از
متيونين
ليزين
سيستئين
تريپتوفان و
آرژنين .
علائم کمبود
ناشي از اسيدها آمينه
اين علائم اغلب
غير اختصاصي هستند مانند کاهش رشد کاهش مصرف دان کاهش توليد تخم مرغ و کوچکي و نازکي پوسته آنهارا وخيم تر B کمبود متيونين اثرات ناش
ي از کمبود کولين و
و يتامين 12 مي
کند.
کمبود ليزين
باعث اختلال در ايجاد رنگدانه ميشود
کمبود آرژنين
باعث مي شود پرهاي قسمت بالايي به طرف بالا فر بخورند.
در مقابل بالا
بودن ميزان پروتئين واسيدها آمينه در دان باعث افزايش اسيد اوريک
خون و در موارد
شد يدتر باعث نقرس مفصلي بو يژه در مرغها ي با نژادها ي حساستر
مي شود.
کمبود املاح
معدني
عناصر معدني در
تغذيه طیور دار اي اهميت بس يار بالا يي و در حد و يتامينها و
اسيدهاي آمينه
هستند . به طور کلي در اثر ميزان کافي هر يک از عوامل بالا مي توانيم شاهد رشد
کافي و توليد مناسب در گله باشيم.
عناصر معدني در
ترکيبات استخوانها و استحکا م و استقامت آنها، در ترکيب خون و سا ير مايعات بدن،
عضلات و بافتها ي مختلف، آنز يمها، پوسته تخم مرغ مشارکت و در
بسياري از اعمال
حياتي بدن نقش عمدهاي را بازي مي کنند.
کمبود سلنيوم:
از جمله عوامل
بروز کمبود سلنيوم مي توان به کمبود سلنيوم در خاک ي که مواد گياهي در آنجا پرورش يافتهاند، کمبود سلنيوم جيره،
انبار کردن طولاني مدت مکمل ها ي و اسيدهاي آمينه سولفوره اشاره کرد. E مواد معدني يا دان آماده،
کمبود ويتامين
علائم باليني
اين علائم
عبارتند از:
1 خونر يزي
همراه افزا يش زمان انعقاد خون که باعث خونر يزي در سن گدان در 7
روز اول سن جوجه ها مي شود.
2 اکسودات
يودياتزيس که معمو ً لا در سن 6 3 هفتگي د يده مي شود ولي گاهي
است. E زودتر و در 5 روزگي نيز
مشاهده مي شود. اين علائم شبيه به کمبود ويتامين
(WHITE 3 در مرغهاي مسن تر (بيش از
2 ماه) سفيد شدن عضلات
که در هر قسمت
از بدن ممکن است مشاهده شود . همچن ين MUSCLE
DISEASE)
فلجي کامل هنگام
ي که عضلات پا درگ ير شوند . اين مرغان بي حال و کم اشتها هستند و
دچار کاهش وزن
کاهش توليد تخم مرغ هستند.
علائم
کالبدگشايي:
اين علائم شامل
آتروفي لوزه المعده همراه ادم بافت زير جلد ي و خونر يزي در
سنگدان و ماهيچه
سينه که از سن 2 ماه به بعد سفيدي عضلات هم ديده م يشود.
درمان:
اضافه کردن سلن
يوم در دان يا آب در مرغان ي که بيماري آنها زياد پي شرفت نکرده
باشد.
کمبود کلسيم و
فسفر:
اين دو ماده معدن
ي بر اي تشکيل استخوانها و پوسته تخم مرغ ضرور ي هستند .
هچنين کلسيم در عمل انعقاد خون و فسفر در متابوليسم مواد نشاسته اي و چربي نقش
دارند.
کلسيم همراه با
سديم و پتاسيم بر اي حفظ ضربان طبيعي قلب مورد نياز است مي باشد .
D استفاده
طيور از کلسيم و فسفر دارا ي رابطه مستقيمي با وجود
و يتامين کمبود هر کدام از آنها باعث ايجاد بيماري نرمي استخوان در جوجه ها و استئومالاسي و نازک شدن پوسته تخم در
مرغان بالغ مي شود.
همچنين کاهش
ميزان کلسيم باعث پوک شدن و شکنندگي استخوانها و بروز در آنهايي که در سيستم قفس نگهداري شدهاند ميشود.
CLF بيماري خستگي ياادامه کمبود کلسيم باعث بي اشتهايي
لاغر ي ضعف عمومي و افزايش خونريزي و مرگ مي شود.
بالا بودن ميزان
کلسيم هم باعث ايجاد نفروز و نقرس احشايي مي گردد.
کمبود منيزيوم:
وجود منيزيوم بر
اي متابو ليسم کربوهيدراتها و فعاليت آنز يمها و تشکيل استخوانها و پوسته تخم مرغ ضرور ي است .
کمبود منيزيم
باعث کندي رشد ،بي حالي و کسلي و چرت زدن، بروز علائم عصبي و تشنج به هنگام تحريک
کردن در جوجه ها ميشود.
در بالغين کمبود
منيزيوم باعث افت توليد تخم مرغ، کوچک شدن تخمها و
کاهش وزن پوسته مي شود.
ضمنًا بالا بودن
ميزان کلسيم جيره باعث تشديد عوارض کمبود منيزیوم ميشود.
افزايش بيش از
حد منيزيم هم باعث کاهش رشد و کاهش اندازه تخم مرغ و نازکي پوسته همراه با اسهال مي شود.
کمبود منگنز:
منگنز فعال
کننده چندين آنزيم در بدن مي باشد و باعث رشد طبيعي و توليد مناسب و شکل گيري
طبيعي استخوانها و جلوگيري از بروز عارضه پروزيس ميشود.
مهمترين علامت
ناشي از کمبود منگنز پروز يس مي باشد. جوجههاي مبتلا ضعيف هستند و علائم عصبي را
نشان مي دهند. کمبود منگنز در جوجه ها باعث کوتاه و ضخيم
شدن استخوانها مي شود. چرخش درشت ني و تغيير شکل مفصل تيبيومتاتارس (مفصل از
کونديل Gastrocnemius بين درشت ني به کف پا ) و
جابجا شدن و در رفتگي وتر مي شود و اشکال در راه رفتن مي شونند.
در مرغها ي تخمي
کمبود منيزيم باعث کاهش ميزان تو ليد تخم و کاهش ميزان جوجه آوري و نازک شدن پوسته تخمها مي شود در مرغها
ي مادر کمبود اين عنصر معدني باعث مرگ جنين در روز 20 و 21 مي شود. اين جوجه ها داراي پاهاي خيلي کوتاه و ضخيم و نوکها ي
طوطي شکل، سرهاي کروي و شکم هاي برآمده هستند و در حدود %75 جنينها را درگير مي
کند.