كنه نمدي مو

كنه نمدي مو

Eriophyes = Colomerus vitis

(
Acari.: Eriophyidae)

اين كنه به برگها حمله نموده و در پشت برگها گالهايي مسطح و به صورت نمد ايجاد مي‌كند. رنگ اين قشر نمدي ابتدا سفيد كثيف است اما به تدريج تغيير رنگ داده و به رنگ قرمز مايل به قهوه‌اي تبديل مي‌گردد. در سطح فوقاني برگ درست در طرف مقابل كنه نمدي، برآمدگي بوجود مي‌آيد و به پهنگ برگ ناصافي مي‌دهد. زمستان به صورت كنه كا مل زير پوست جوانه‌ها به سر مي‌رد. در شرايط مساعد 7 نسل در سال دارد.

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی

مروري بر كنترل بيولوژيكي سن غلات

مروري بر كنترل بيولوژيكي سن غلات

مقدمه:
سن غلات (sunn pest ) در كشور سوريه با نام soune در روسيه tcherepaxe وبراي يكسان نمودن اسامي و شناخت بهتر گونه هاي Eurygaster integryceps عموما تمام گونه هاي سن غلات بويژه E. maura, E. austriaca, Aelia acuminate, A. germani, A. rostrata با همين اسامي معرفي مي شوند.
مشكل سن غلات در كشورهاي سوريه ، ايران، عراق، تركيه، هند، شوروي سابق، يونان و مراكش جدي و خطرناك بوده و بيشتر از 10 ميليون هكتار از اراضي اين كشورها (در مجموع) آلوده به سن غلات مي باشد. تراكم هاي بالا و رفتارهاي مهاجرتي كه سن از خودش نشان مي دهد آنها را با ملخ هاي مهاجر مقايسه مي كنند.
مبارزه شيميايي سن غلات بسيار هزينه ساز و بالا است بويژه در كشورهايي كه ميزان برداشت گندم پائين بوده و زارعين فقير مي باشند، همچنين مبارزه شيميايي اغلب براي حشرات مفيد كه در حالت طبيعي جمعيت سن غلات را در سطح قابل قبولي كنترل مي نمايند مضر بوده و گزارشاتي هم در رابطه با مقاومت اين حشره در برابر مواد شيميايي ارائه شده است.
كنترل بيولوژيكي با شناخت بيولوژيكي سن و انتخاب يك روش بيولوژيكي كه براي سن و گياه ميزبانش سازگار باشد ايجاد مي شود و در بسياري از روشهاي بيولوژيكي روش كنترلي بايستي بصورت توليد انبوه بوده و در يك زمان مناسب نيزعمل رها سازي بايد در مزرعه صورت پذيرد.

تحرك جمعيت سن غلات:
در اين زمينه نيز گزارشات زيادي ارائه شده است. مهمترين آنها عبارتند از Arnold (1942-1956), Fedotov (1946-1960), Alexandrov (1946-1948), Peredelski (1946-1949), Strogaia (1950-1960), Ouchatinskaia (1953-1957), Sumakov, Vinogradov and Lakhimovitch (1954-1958), Brown (1958-1965), Sazanova (1958-1960), Remaudiere (1969-1966), Bokharova-Messner (1960) and Voegele (1969).


روند رشدي سالانه آئليا يا يوري گاستر را در سه فاز مي توان تقسيم بندي كرد:

فاز اول: شامل جفت گيري و رشد ونمو(جفت گيري، تخم ريزي و رشد پوره ها)جنس يوري گاستر عموما تك نسلي بوده و درهر سال يك نسل توليد مي كند و جنس آئليا چند نسلي (دو يا سه نسل ) است. ميزان موفقيت اين فاز بستگي به ارتباط بين ميزبان و آفت دارد اگر شرايط آب و هوايي براي سن نا مناسب و براي گندم (بويژه واريته هاي زود رس) مناسب باشد در اين حالت محصول رشد نمو خود را به پايان مي رساند در صورتي كه سن هنوز رشد خود را كامل نكرده است (در اين حالت گفته مي شود كه گندم بر سن سوار است).

فاز دوم: يك فاز غير فعال بوده و شامل مرحله دياپوز حشره بالغ در پائيز و زمستان مي باشد.
حشره در اين فاز در زير پوششهاي گياهي، سنگ يا برگها و بوته هاي گياهان به خواب مي رود (فعاليت حياتي آنها به شدت كاهش مي يابد) اين اتفاقات عموما در ارتفاعات صورت مي پذيرد.

فاز سوم: مهاجرت حشره از كوه به مزرعه و يا از مزرعه به ارتفاعات مي باشد.
تمامي اين فازها به مراحل تكويني و فيزيولوژيكي حشره و ميزبانش بستگي دارد.

پتانسيل زيستي:
مطالعات مرفولوژيكي و عملكردي حشره ( Popove, 1985), (Triselve, 1990) نشان مي دهد كه چربي موجود در بدن حشره داراي انرژي اندوخته شده و براي تمامي فعاليتها بويژه در مرحله تشكيل و تكامل تخم مي باشد. اندوخته زياد حاكي از پتانسيل بالاي تشكيل تخم و اندوخته كم همراه با زوال و نابودي جمعيت سن در آينده مي باشد. چربي بدن توسط corpora allata (هورمون جواني را در مغز حشره ترشح مي كند) كنترل مي شود . با سنجيدن چربي بدن مي توان توانايي حشره را براي زنده ماندن پيشگويي كرد. مقدار چربي بدن انعكاس كننده ميزان انرژي است كه در دسترس حشره قرار مي گيرد تا فعاليتهاي حياتي خود را در مراحل بحراني وتكامل و رشد خود انجام دهد.

كنترل بيولوژيكي:
نزديك شدن به كنترل:
هدف از كنترل بيولوژيكي اداره كردن آفت و محيط زيست آن در مسيري كه جمعيت آفت زير آستانه اقتصادي باقي بماند.
منابع مهم در اين رابطه عبارتند از:
دستكاري تكنيكهاي خاك و فاكتورهاي رشدي محصول (Banita, Ionescu and Ilicevicis, 1984) ، برداشت دو مرحله اي يا برداشت زود هنگام (Pajkin,1958) ، استفاده از محصولات زودرس يا ارقام مقاوم گندم (Shapiro and Bartoshko, 1973) ، ارزيابي جمعيت و پيشگويي طغيان آفت ( Emejyanov, 1980; Mustatea, Popov and Paulina, 1980)، بالا بردن كيفيت گندم هاي سن زده ( Emejyanov, 1992). و موارد ديگري كه بعنوان مكمل و تعادل زيستي بين آفت و دشمنان طبيعي آن هستند وجود دارد.
مجموعه دشمنان طبيعي معمولا متنوع هستند، از ميكروارگانيسم هايي مثل Rickkettsiella eurygasteris Lukyanchikov (Lukyanchikov and Pushkareva, 1971) ، Beauveria bassiana and Bacillus thuringiensis Berliner (Fedorinchk, 1977) تا جانوران عالي تر مانند Mermithidea (Anwar et al., 1974) ، فازينا ها مثل Clytomyia helluo F. or Allophore subcoleoptrata L. (Dubina, 1974; 1975; Popov, Fabritius and Rosca, 1985) ، Proctotrupoidea (Telenomus, Trissulcus, Asolcus, Gryon) و يا Chalcidoidea (Ooenocyrtus) (Voegele, 1960;1969;Kartavtsea et al., 1974; Zatyamina, Klechkovskii and Burakova, 1976; Bakasova, 1977; Voronin, 1977;Popov and Popov et al., 1979-1989) و يا سوسكهاي خاكي (Antonenko, 1980).

پارازيتوئيد هاي تخم خوار (ائوفاژها) معمولا به دلايل زير در مبارزه بيولوژيكي مورد توجه قرار گرفته اند:
• نسل جديد آفت را قبل از اينكه به محصول آسيب برساند از بين مي برند.
• براي انسان و حشرات ديگر مضر نيستند.
• با قيمت و هزينه كمتري مي توان آنها را تكثير و توليد انبوه كرد به عبارتي اقتصادي اند.
• آنها مي توانند بيشتر از يك سال در دوره دياپوز ذخيره سرمايي داشته باشند.
• با استفاده از جانشين كردن ميزبانهايي كه تكثيرشان آسان است تكثير نمود مثل Graphosoma semipunctata F.(Vogele, 1966; Bakasova, 1977).
در يك روش مبارزه بيولوژيكي انتخاب گونه هاي مناسبي كه به خوبي با آفت و محيط زيست آن سازگاري پيدا كرده باشد بسيار مهم و با اهميت است و احتياج به مطالعات سيستماتيكي و دقيقي بر روي مكان اصلي مبارزه و مناطقي كه گونه بيولوژيك در آنجا كشت شده است دارد.
رها سازي دشمنان طبيعي زماني مي تواند موفقيت آميز باشد كه در ابتدا محيط كشت را خالص سازي كرده باشيم (مثل محيط كشت ائوفاژها). ائوفاژها مي بايستي قادر باشند كه آفت را تشخيص داده و در يك سطح مزرعه پخش شوند و عمل تلقيح نيز بايد سازگار باشد بطور كلي تلقيح گونه هاي بيگانه نا موفق مي باشند (Kartavtsev et al., 1974;Shapiro, Gusev ND Kapustina, 1975; Gusev and Shmettser, 1977).

فهرست و انتخاب گونه هاي ائوفاژ(تخم خوارها):
مهمترين قسمت كار(مبارزه بيولوژيكي) در يك منطقه انتخاب ائوفاژ مناسب مي باشد (Vogele, 1981) . در اين قسمت از كار بايستي محاسبات سالانه و تغييرات فصلي جمعيت سن به نحو مطلوبي در نظر گرفته شود (Vogele, 1969). براي مثال در كشور مراكش Aelia rufiventris در سال 1964 طغياني و فراوان بود اما دو سال بعد يعني در سال 1966 هيچگونه حشره اي ديده نشد و Aelia grandis در مزارع مختلف در مراحل رشدي متفاوت و Aelia semistriatus زودتر از A. grandis ظاهر مي شد و O. fecundus كه پارازيتوئيد اوليه و ثانويه است در پايان فصل به فراواني ديده مي شد. بنابر اين چنين تغييراتي را بايد در نظر داشته باشيم.

در انتخاب ائوفاژهاي تخصصي موارد ذيل بايد رعايت شود:
• زودرس بودن ائوفاژها
• حساسيت بويايي آنها
• محل و جايگاه طبيعي آنها براي زيستن
• طول دوره تخم گذاري آنها
• مراحل تكويني ورشدي ائوفاژها
براي مطالعه موارد ذكر شده بالا مي توان با استفاده از جمع آوري دسته تخم هاي سن غلات (كه بصورت طبيعي تخم گذاري شده باشد) و قرار دادن اين دسته تخم ها در بيوتيپ هاي (محيط هاي زيستي) مختلف كه در اين صورت با بررسي ميزان تاثير ائوفاژ ها بر روي تخم ها، ائوفاژ مناسب و تخصصي را مي توان انتخاب نمود.

شناسايي گونه هاي ائوفاژ:
خواص مورفولوژيكي و ساختاري زيادي وجود دارد كه گونه هاي ائوفاژ را مي توان با استفاده از اين خواص از همديگر تفكيك نمود. دستگاه الكتروفورزيكي از وسايلي است كه براي مطالعه خصوصيت جمعيت گونه هاي همتراز ائوفاژها مي تواند كاربرد داشته باشد (مطالعات درون ساختاري).


بحث و نتيجه گيري:
1. براي كنترل بيولوژيكي سن غلات، بايد تمام جنبه هاي بيولوژيكي سن غلات در نظر گرفته شود تا جمعيت سن در سطح اقتصادي قابل قبولي نگهداري شود.
2. از بين بردن تخم آفت بسيار مهم مي باشد و بايد بصورت كيفي و كمي كنترل گردد.
3. انتخاب پارازيتوئيد هاي مناسب توسط مديريت كنترل آفات.
4. نكته مهم ديگر در آفات غلات بويژه سن غلات فاز اجتماعي بودن آنها است كه شبيه ملخهاي مهاجر بصورت گروهي در آمده و خطرناك مي شوند. بنابر اين محيطهاي جغرافيايي و تراكم هاي فصلي آنها بايد شناسايي و مطالعه شوند و از بين بروند. زماني كه تعداد نر ها و ماده ها بالا باشد در اين موقع سن آماده مهاجرت از مزارع گندم و يا به مزارع گندم مي باشد و مي توان آنها را از بين برد اين كار در اماكن زمستانگذران سن غلات صورت مي گيرد.

منابع:

1. Alexandrov, N. 1946-1948. Eurygaster integryceps a varamine et ses parasites. Entomologie Appliquees, 5, 6, 7, 8. Tehran.

2. Antonenko, O. P. 1980. Particularites biologiques des carabes pedateurs et leur role dans la diminution du nombre d Eurygaster integriceps dans le district de saratov. Zool. Zh. Sun., 59(11): 1634.

3. Popov, C. 1985. Studies on the influence of fat body on the survival of Eurygaster integriceps Put. During diapause. An. Inst. Cercet. Cereal Plant Tech. (Fundulea), 52: 335-339.

4. Voegele, J. 1981. Lutte biologique contre Erygaster integriceps. Bull. OEPP, 11(2): 23-27.


اين مقاله از بولتن FAO با عنوان زير ترجمه شده است:
Sunn pests and their control in the Near East. (FAO Plant Production, 1996)
(Part 1- INVITED PAPERS)

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی

آفت خوشه خوار انگور

 

 

انگور یكی از محصولات مهم و با ارزش كشور است كه به صورت های تازه (مجلسی)كشمش و یا فرآورده هایی مثل شیره و آب انگور مورد استفاده قرار می گیرد. تولید سالیانه این محصول در ایران حدود دو میلیون تن است كه پس از سیب و مركبات در رتبه سوم قرار دارد.

بزرگترین آفتی كه این محصول را تهدید مینماید آفت خوشه خوار است

ادامه نوشته

5 مقاله گیاه پزشکی در مورد آنترکتوز - شته- سفیدک-لکه برگی -ویروس برگ قاشقی

مقالات موجود در این بخش:

آنترکتوز سبزی - جالیز

شته جالیزی                         Aphis gossypii

سفیدک دروغی خیار

بیماری لکه برگی سرکوسپورا گیاهان زینتی

ویروس برگ قاشقی (لوله شدن برگ) (زردی) باقلا      Bean leaf roll virus


نترکتوز سبزی - جالیز

 عامل بیماری :                           در کدوئیان   Colletotrichun  oligochaetum  = C.Lagenarium

                                                                                  درگوجه فرنگی   Gloesporium   Lycopersici

                                                                                                                   در فلفل   G.piperatum

علایم بیماری : برروی تمام گیاهان خانوادة کدوئیان از قبیل خیار، هندوانه، کدو، خربزه فعالیت داشته و آنها را از مرحلة گیاهچه تا زمانی که گیاه به میوه می نشیند مورد حمله قرار می دهد. درمرحلة گیاهچه برروی ساقه زخمهای قهوه ای رنگ مایل به سیاه به وجود می آیند که به سرعت شکاف برداشته و باعث مرگ گیاهچه می شوند.

 علایم برگی به صورت لکه های گردی است که در ابتدا سبز روشن و رنگ پریده با ظاهری روغنی بوده و بتدریج در وسط رنگ قرمز وسپس قهوه ای به خود می گیرند. برگهای آلوده خشک و شکننده شده و اگرمقدار لکه ها زیاد باشد سطح پهنک برگ کاملاً پژمرده می شود. برروی ساقة گیاه رشد یافته نیز بریدگیهای عمیقی دیده می شود. برروی میوه به خصوص درمناطق مجاور رطوبت لکه های سطحی به رنگ مایل به سبز ظاهر می شوند که بتدریج به عمق گوشت میوه نیز نفوذ می کنند و در نهایت درصورت وجود رطوبت میوه پوسیدگی نرم و درغیراینصورت خشک پیدا می کند.

 در میوة گوجه فرنگی لکه های دایره مانند کمی فرورفته به رنگ تیره و در اطراف بافتهای سالم به صورت جدا یادرهم قابل مشاهده است.

درفلفل این لکه ها برروی ساقه، برگ ومیوه به صورت گرد به قطر cm 2-1 و در ابتدا به رنگ زرد و سپس قهوه ای قابل مشاهده می باشند که باعث پوسیدگی در میوة رسیده می شوند.

زیست شناسی : این قارچ دربقایای گیاهان آلوده، خک و بذرهای آلوده حاصل از گیاه بیمار زمستانگذرانی
می کند. پیشرفت این بیماری در رطوبت بالا و دمای مناسب
 24 شدت می یابد.

•  پیشگیری : 1- ضدعفونی بذر         2- استفاده ازارقام مقاوم            3- آیش زمین

•  کنترل : استفاده از دکوئیل 2787 به میزان gr 150 در 1000 لیترآب با مشاهده اولین علایم بیماری با رعایت دورة کارنس 7 روز.

خیساندن بذر در محلول 5/0 درهزار بونیل به مدت یک دقیقه.

 

-------------------------------------------------------------------------------------------

شته جالیزی                         Aphis gossypii

  شته جالیزیAphis gossypii  

این آفت به ویژه در مناطق جنوبی وجنوب شرقی صدمه وزیان شدیدی به جالیز کاریها وارد می نماید. شته ها به گیاهانی مانند خیار- فلفل- بادام زمینی و حتی علف های هرز نیز صدمه می رسانند.

شته ماده بدون بال و رنگهایی مانند زرد مایل به سبز یا قهوه ای تیره دارد.

طول بدن شته ماده بدون بال 25/1-1/2 میلیمتر است و شکل آن بیضوی می باشد . طول بدن شته های بال دار قدری کوچکتر وحدود 2/1-9/1 میلیمتر است. رنگ لارو شته ها زرد یا سبز میباشد.




ادامه نوشته

بیماریهای گیاهی  (آفات و بیماری های گیاهی)

مقدمه
سلامت و بهبود رشد گیاهان در درجه اول مورد توجه کسانی است که به کاشت گیاهان ، تهیه و توزیع فرآورده‌های گیاهی اشتغال دارند. میزان رشد و باروری گیاهان به فراهم بودن آب و مواد غذایی در خاک و تامین محدوده‌هایی از شرایط مناسب جوی مانند حرارت ، رطوبت و نور بستگی دارد. هر عاملی که سلامت گیاهان را به مخاطره اندازد، ممکن است در میزان رشد و باروری آنها تاثیر منفی داشته باشد و از ارزش آنها و فرآورده‌هایشان بکاهد. بیمارگرهای گیاهی ، شرایط جوی نامناسب ، علفهای هرز و آفات گوناگون عمده‌ترین عوامل تقلیل محصول و یا نابودی گیاهان به شمار می‌روند.
مفهوم بیماری در گیاهان
گیاه سالم یا طبیعی گیاهی است ک بتواند عوامل فیزیولوژیک مختلف خود را به بهترین وجهی که توانایی ژنتیکی آن اجازه می‌دهد، به انجام برساند. هرگاه بر اثر عوامل زنده بیماریزا یا شرایط زیست محیطی چنان اختلالاتی در عملیات فیزیولوژیک بروز کند که گیاه را بیش از حد مشخص از رشد متعارف باز دارد، گیاه بیمار می‌شود. سلولها و بافتهای گیاهان بیمار عموما توسط عوامل بیماریزا تعضعیف و یا تخریب می‌شوند.
تاریخچه آسیب شناسی گیاهی
انسان از زمانهای قدیم نسبت به بیماریهای گیاهی آگاهی یافته است. در کتب قدیم از سوختگیها و سفیدکها همراه با بیماریهای انسان و جنگ به عنوان عامل تنبیه انسان یاد شده است. تئو فراستوس فیلسوف بزرگ یونانی که در 370 - 286 قبل از میلاد می‌زیسته، اولین کسی است که در مورد بیماریهای درختان ، غلات و بقولات مطالعه کرده و مقالاتی نوشته است. رومیها چنان از اثرات دردناک و مخرب زنگهای غلات آگاه بودند که برای خود خدای ویژه‌ای به نام روبیگو خلق کرده بودند تا از آنان در مقابل زنگها حمایت کند. با اختراع میکروسکوپ در اواسط قرن 17 عصر جدیدی در علوم زیستی گشوده شد.
راههای ایجاد بیماری در گیاهان توسط عوامل بیماریزا

* تضعیف میزبان با جذب مداوم مواد غذایی از سلولهای آن و استفاده به نفع رشد خود.
* کشتن و یا ایجاد اختلال در متابولیسم سلولهای میزبان در اثر ترشح مواد سمی و آنزیمها و مواد تنظیم کننده رشد.
* انسداد راه انتقال مواد غذایی ، معدنی و آب.
* مصرف و جذب مواد داخل سلولهای میزبان از طریق تماس.
ادامه نوشته

كنه دو نقطه اي كنه تار عنكبوتي پنبه

كنه دو نقطه اي كنه تار عنكبوتي پنبه Two spotted mite

Tetranychus urticae

(Acari: Tetranychidae)






معرفي آفت

اين كنه بسيار پلي فاژ بوده و بيش از 150 گونه گياه مانند لوبيا، باقيا، شبدر، يونجه، پنبه، گياهان زينتي، گياهان خانوادة Cucurbitaceae، Cruciferae، Solanaceae و يره را مورد حمله قرار مي دهد. اين كنه با تنيدن تار سطح برگهاي ميزبان را همراه با قشري مانند گرد و خاك مي پوشاند. مخصوصاً در كشت هاي زير پلاستيك و گلخانه اي گياهان جاليزي اين تارها روي گياهان،‌ زياد ديده مي شود. علايم خسارت اين كنه ممكن است به صورت لكه هاي خاكستري يا زرد، در متن سبز برگها مشاهده شود. گاهي برگها در اثر از دست دادن شيره گياهي حول دمبرگ اصلي خميده مي شوند.
ادامه نوشته

مگس سفيد يا عسلك پنبه

مگس سفيد يا عسلك پنبه White flies

Bemisia tabaci

(Hom: Aleyrodiadae)



معرفي آفت

Aleyrodiadae در لاتين به معناي آرد مانند مي باشد. از نظر ميزبان دامنه وسيعي از گياهان زراعي، باغي، علفهاي هرز و گياهان زينتي را مورد حمله قرار مي دهد. در دنيا اينحشره از روي 507 ميزبان گياهي كه به 74 خانواده تعلق دارند گزارش گرديده است. بيشترين تعداد ميزبانها به ترتيب در خانوادة Leguminoseae، Compositae، Malvaceae، Solanaceae، Euphorbiaceae قرار دارد. در بين گياهان زراعي، پنبه، گوجه فرنگي، كنجد، كنف، آفتابگردان اهميت بيشتري دارد.
ادامه نوشته

كرم برگخوار پنبه يا پرودينا

كرم برگخوار پنبه يا پرودينا Spodoptera littoralis

(Lep: Noctuidae)




معرفي آفت

يكي از آفات پلي فاژ بوده كه به گياهان مختلفي نظير پنبه،‌ چغندرقند، گوجه فرنگي، نخود، پياز، بادمجان، هويج، برنج، ذرت، يونجه، شبدر، لوبيا، جعفري، اسفناج، تربچه و… خسارت مي زند. لاروهاي سنين اوليه آفت به طور دسته جمعي از پارانشيم برگها تغذيه كرده و برگها را مشبك مي سازند و به تدريج كه لاروها بزرگتر مي شوند دامنه فعاليت آنها گسترش يافته تمام سطح برگها را به استثناي رگبرگ اصلي خورده و به ساير اندامهاي گياه ميزبان نيز حمله ور مي شوند.
ادامه نوشته

بیماری های فیزیو لوژیک گوجه فرنگی

بیماری های فیزیو لوژیک گوجه فرنگی

پوسیدگی گلگاه گوجه فرنگی : Blossom End Rot 
علائم اولیه پوسیدگی گلگاه شامل لکه های آب سوخته روی گلگاه میوه های رسیده یا در نزدیکی آن است . این لکه ها به سرعت رشد می کنند و ممکن است به هم بپیوندند و نواحی آسیب دیده وسیعی را بوجود بیاورند. به علت خشک و چروک شدن بآفت ، سطح زخمها چروکیده و چرمی و به رنگ قهوه ای تیره تا سیاه در می آید. قسمتهای آسیب دیده معمولا مورد حمله پاتوژنهای ثانویه قرار می گیرند که باعث پوسیدگی نرم و فساد میوه می گردند. در برخی مواقع بافتهای داخلی بیرنگ شده و متلاشی می گردند بی آنکه علائم قابل مشاهده ای در سطح میوه وجود داشته باشد.
پوسیدگی گلگاه عارضه ای است که با کمبود موقتی کلسیم موجود در گیاه مرتبط است و با تغییرات رطوبتی خاک تشدید می شود . اگر میزان آب محدود باشد، رشد گیاه کند می شود و متعاقبا جذب مواد غذایی نیز کاهش می یابد. این موضوع باعث کاهش غلظت کلسیم در گیاه می گردد زیرا کلسیم توسط جریان آب در گیاه جابجا می شود. به همین دلیل بخشهایی از گیاه که سریع تر تعرق می کنند، بیشترین میزان کلسیم را دریآفت می نمایند.این نواحی معمولا برگهای بزرگ هستند که به خاطر اندازه شان تعرق زیادتری دارند. به این ترتیب میوه های در حال رشد، کمترین میزان کلسیم مورد نیاز خود را دریآفت می کنند. استرس های رطوبتی ای که حتی در نتیجه پژمردگی های جزئی گیاه بوجود می آید، برای ایجاد کمبود کلسیم کافی است. زمانی که رطوبت به حد مناسب می رسد، گیاه رشد طبیعی خود را از سر می گیرد. ولی جذب کلسیم هنوز کند است و گیاهی که به سرعت در حال بزرگ شدن است، کلسیم کافی برای رشد خود دریآفت نمی کند. کاربرد کودهای نیتروژنه به صورت آمونیوم نیز مستقیما بر جذب کلسیم در گیاه گوجه فرنگی تاثیر می گذارد و باعث کاهش جذب کلسیم و تجمع آن در بافتهای برگ گوجه فرنگی می گردد. در ضمن قطع شدن ریشه ها نیز باعث این عارضه می شود. 

میزان انتشار عارضه پوسیدگی گلگاه را می توان با فراهم کردن رطوبت یکنواخت در مزرعه ( مثلا با استفاده از مالچ که هم باعث کنترل علفهای هرز می شود و هم مزرعه نیازی به کلتیواتور زدن پیدا نمی کند که ریشه ها در اثر آن آسیب ببینند ) و عدم مصرف زیاده از حد کودهای ازته کاهش داد. البته واریته های مختلف گوجه فرنگی از نظر حساسیت با هم بسیار تفاوت دارند. هیچکدام از واریته های حاضر تحمل کافی نسبت به این عارضه ندارند تا بتوان از آنها به عنوان یک راه کنترلی استفاده کرد. در ضمن گزارش شده است که اسپری به موقع میوه و شاخ وبرگ گوجه فرنگی با محلول رقیق شده کلرید کلسیم و تکرار آن، مانع از پوسیدگی گلگاه گوجه فرنگی می شود.
ادامه نوشته

بیماری ناخنک ( آفات و بیماری های گیاهی )

بیماری ناخنک (آفات و بیماری های گیاهی

بیماری ناخنک در غلات سمی به نام ارگوتین تولید می‌کند که علاوه بر انسان به حیوانات نیز آسیب می‌رساند.
قارچ عامل بیماری ناخنک غلات یا ارگوت دارای نام علمی Claviceps purpurea است و در سرتاسر جهان بر روی گندم، جو، چاودار، یولاف، ارزن و بسیاری از گندمیان زراعی و وحشی این بیماری را ایجاد می‌کند . درصد ابتلا به این بیماری در گیاهانی که در زمان گلدهی، گل برای مدت طولانی تری باز می‌ماند، بیشتر است و گاهی خساراتی تا حدود ۱۰ درصد در گندم و ۵ درصد در چاودار ایجاد می‌کند و شدت بیماری بر محصول جو کمتر است.علائم اولیه بیماری در مراحل گلدهی گیاه به صورت قطرات مترشحه زردرنگ چسبناک روی گلهای آلوده دیده می‌شود. این مرحله از بیماری به شبنم عسلی معروف است، این مایع حاوی قند بوده و جلب کننده حشرات می‌باشد و با چسبیدن بدن حشرات با قارچهای موجود در عسلک، این بیماری به گیاهان سالم منتقل می‌شود. باران نیز در انتقال عامل بیماری بسیار موثر شناخته شده‌است. در مراحل بعدی بیماری، مایع چسبناک و زردرنگ به توده قارچی سخت و شاخی به رنگ بنفش سیاه تبدیل می‌شود که این توده حاوی ماده‌ای سمی بنام ارگوتین است که در انسان و حیوان باعث ارگوتیسم می‌شود و تغذیه از آن برای انسان و دام خطرناک بوده و عوارض عصبی، فساد بافتها و سقط جنین در دامهایی که از غلات آلوده تغذیه می‌کنند را به همراه دارد.
ادامه نوشته

بیماری ناخنک

بیماری ناخنک

بیماری ناخنک در غلات سمی به نام ارگوتین تولید می‌کند که علاوه بر انسان به حیوانات نیز آسیب می‌رساند.
قارچ عامل بیماری ناخنک غلات یا ارگوت دارای نام علمی Claviceps purpurea است و در سرتاسر جهان بر روی گندم، جو، چاودار، یولاف، ارزن و بسیاری از گندمیان زراعی و وحشی این بیماری را ایجاد می‌کند . درصد ابتلا به این بیماری در گیاه انی که در زمان گلدهی، گل برای مدت طولانی تری باز می‌ماند، بیشتر است و گاهی خساراتی تا حدود ۱۰ درصد در گندم و ۵ درصد در چاودار ایجاد می‌کند و شدت بیماری بر محصول جو کمتر است.علائم اولیه بیماری در مراحل گلدهی گیاه به صورت قطرات

ادامه نوشته