تولید SCP از متانول، راه حل بیوتكنولوژی برای معضل كمبود خوراك دام و طیور

تولید SCP از متانول، راه حل بیوتكنولوژی برای معضل كمبود خوراك دام و طیور

 

مشكل كمبود آب در سطح جهان و به تبع آن خشكسالی و از بین رفتن منابع طبیعی،‌ باعث شده است كه كمبود علوفه و غذای دام، به یكی از مهمترین دغدغه‌های صنعت دامپروری بدل شود. بیوتكنولوژی می‌تواند با تولید پروتئین‌های افزودنی نظیر SCP، ضایعات غنی شده، اسیدهای آمینه و آنزیم‌های كمك‌هضم‌كننده و همچنین با طراحی و تهیه علوفه‌های بهتر با استفاده از تغییر ژنتیكی گیاهان‌ و تعادل اسیدهای آمینه، نیازهای تغذیه‌ای دام و كمبودهای آن را برآورده سازد. متن زیر مروری كوتاه بر برخی روش‌های تولید پروتئین تكنولوژی یاخته (SCP) دارد كه یكی از دستاوردهای بیوتكنولوژی در زمینة غذای دام و طیور است:

 

تاریخچه

 

تولید SCP از هیدروكربن‌های نفتی

 

تولید SCP از متان

 

تولید پروتئین تك یاخته (SCP) از متانول

 

 

تاریخچه

 

 

پروتئین تك‌یاخته (SCP) اصطلاحی پذیرفته شده برای توده سلولی میكروبی است كه به عنوان غذای انسان و خوراك دام به كار می‌رود. این اصطلاح برای اولین بار در سال 1986 توسط پروفسور كارول ویلسون در انستیتو تكنولوژی ماساچوست (MIT)، به كار برده شد. این اصطلاح برای مادة با محتوای پروتئینی كمتر از 65 درصد مناسب نیست و كمیتة تخمیر واحد بین‌المللی شیمی محض و كاربردی، اصطلاح "تودة سلولی تك‌یاخته" را برای چنین مواردی توصیه می‌كند. همچنین مناسب‌تر است، برای تودة سلولی محتوی پروتئین به دست آمده از قارچ، اصطلاح "پروتئین قارچی" كه اخیراً در بسیاری از منابع بكارگرفته شده است، استفاده شود.

اولین كنفرانس بین‌المللی در مورد SCP در سال 1967 در انستیتو تكنولوژی ماساچوست برگزار شد. در این زمان بیشتر پروژه‌ها در مراحل آزمایشگاهی بود. در كنفرانس دوم كه در سال 1973 برگزار شد، بسیاری از كمپانی‌ها در كشورهای مختلف تولید SCP را در مقیاس صنعتی شروع كرده بودند.

 

تولید SCP از مخمر تورولا برای اولین بار در جنگ جهانی اول توسط آلمان‌ها انجام شد. در اواسط سال 1930 و جنگ جهانی دوم، این امر مورد توجه بیشتری قرار گرفت و تولید آن به 15 هزار تن در سال رسید. در سال 1959 تیم تحقیقاتی شركت نفت بریتانیا مشاهده كرد كه میكروارگانیسم مورد مطالعة آنها قادر به رشد بر روی نرمال پارافین است و در سال 1965 واحدی برای تولید SCP به میزان 4000 تن در سال، طراحی و ساخته شد و در نهایت در سال 1976 كارخانه‌ای با ظرفیت صد هزار تن در سال مورد بهره‌برداری قرار گرفت.

 

در آن زمان، به‌دلیل محتوای بالای اسیدهای هسته‌ای SCP (كه بخاطر دستیابی به سرعت رشد بالاتر توسط میكروارگانیسم‌های تك‌سلولی تولید می‌شود)، امكان استفاده از آن در خوراك انسان وجود نداشت. اما شركت RHM در انگلستان با همكاری شركت ICI در اواسط دهه 80 میلادی پروتئین میكروبی تحت نام تجارتی Quorn تولید كرد كه ساختاری شبیه به گوشت داشته و توسط رشد كپكFusarium graminerarum بر روی مواد نشاسته‌ای تولید می‌شد. این محصول بخاطر استفاده از كپك كه بطور طبیعی دارای محتوای اسید هسته‌ای كمتری از باكتری‌ها می‌باشد و بخاطر اضافه كردن یك عملیات برای كاهش RNA در فرآیند تولید صنعتی، دارای محتوای هسته‌ای خیلی پایین می‌باشد و لذا استفاده از آن در خوراك انسان در انگلستان مجاز تشخیص داده شد. تولید اولیه این محصول در سال 1985، 1000 تن در سال بود و از موفقیت اقتصادی برخوردار شد، زیرا بجای كنجاله سویا با سویا و گوشت رقابت می‌كرد.

 

 

تولید SCP از هیدروكربن‌های نفتی

 

هیدروكربن‌های موجود در نفت خام به 5 گروه نرمال‌آلكان‌ها، ایزوآلكان‌ها، آلكان‌ها، سیكلوآلكان‌ها و آروماتیك‌ها تقسیم می‌شوند. در بین این مواد، نرمال‌آلكان‌های مایع به عنوان منبع كربن و انرژی، بیش از همه برای تولید SCP به كار برده شده است.

 

اولین گزارش در مورد میكروارگانیسم‌های مصرف‌كننده هیدروكربن‌ها در سال 1895 توسط میوشی (Miyoshi) ارائه شد. او مشاهده كرد كه قارچ Botrytis cinerea می‌تواند پارافین را جذب كند. پریر Perrier در سال 1913 استفاده هیدروكربن‌ها توسط مخمرها را اعلام نمود.

طی جنگ جهانی دوم، مقالاتی در مورد توسعة میكروبیولوژی نفت منتشر شده و جالب توجه این است كه اكثر كارهای انجام شده بر روی باكتری‌ها بوده است. در اواخر دهة 40، جزئیات رشد مخمر Candida tropicalis در شرایط غیراستریل گزارش شد. همچنین باكتری‌های Micrococcus sphaeroides كه از خاك ایستگاه‌های شارژ گاز جدا شده بودند، قادر به رشد بر روی هیدروكربن‌ها (همانند كربوهیدرات‌ها) بودند. در اواخر دهة شصت و اوایل دهة هفتاد میلادی فرایندهایی برای تولید پروتئین تك‌یاخته از هیدروكربن‌ها در مقیاس آزمایشگاهی و صنعتی توسعه یافت.

 

به دنبال مطالعه اولیه شركت نفت بریتانیا در مورد استفادة میكربی از گازوئیل و نرمال‌پارافین، بیشتر شركت‌های بزرگ نفتی، فعالیت‌هایی را برای تولید SCP از منابع خام كربنی شروع كردند. كارخانه‌های نیمه‌تجاری در اكثر كشورها مانند فرانسه، هند، ژاپن، رومانی، چین، آلمان، شوروی، چكسلواكی سابق و ایتالیا ساخته شد. در بیشتر روش‌ها، از نرمال‌پارافین‌ها به عنوان مادة خام و از مخمرها به‌عنوان میكروارگانیسم برای تولید SCP استفاده شده بود.

 

 

خصوصیات تودة سلولی میكروبی

 

خصوصیات تودة سلولی میكروبی به سه عامل سوبسترا، میكرواورگانیسم و فرآیند انتخاب شده بستگی دارد.

 

موادی كه به‌عنوان خوراك دام مصرف می‌شوند، باید از لحاظ بیولوژیكی و ارزش غذایی در شرایط بدن موجود زنده و یا شرایط آزمایشگاه مورد آزمایش قرار گیرند. تمام آزمایش‌های انجام شده نشان داده است كه تودة سلولی میكروبی می‌تواند به عنوان غذایی مناسب برای دام مصرف شود.

 

تودة سلولی تولید شده باید دارای ارزش غذایی مناسب باشد؛ یعنی به میزان كافی دارای ویتامین، پروتئین و اسیدهای آمینه ضروری باشد. از طرفی قابلیت هضم خوبی داشته و فاقد مواد سمی باشد. طعم این مواد نیز باید حتی‌الامكان مطلوب باشد.

 

خصوصیات فرآیند مورد استفاده

 

فرایند مورد استفاده بایستی خصوصیات زیر را دارا باشد:

 

1- بالاترین بهره‌دهی

 

2- حداقل بودن هزینه‌های سرمایه‌گذاری و راه‌اندازی

 

3- بالا بودن بازدهی

 

4- مصرف تقریباً كامل سوبسترا

 

5- سهولت بازیافت

 

6- ساده بودن عملیات در قسمت پایین دستی

 

موارد ذكر شده به علاوه مواردی مانند غیرمداوم و یا مداوم بودن، سترون و یا ناسترون بودن و عملیات تك‌مرحله‌ای، به‌طور كلی بر انتخاب نوع میكروارگانیسم و تصمیم‌گیری‌های نهایی تاثیرگذار هستند.

 

تودة سلولی حاصل، از كربوهیدرات‌ها، پروتئین‌ها، اسیدهای نوكلئیك و محصولات طبیعی ویژه نظیر ویتامین‌ها، استروئیدها، ایزوپرونوئیدها و مواد غذایی تشكیل شده است. لذا می‌توان از هر كدام از این اجزاء استفاده كرد.

 

 

تولید SCP از متان

 

 

در بسیاری از كشورهای جهان گاز طبیعی (كه قسمت اعظم آن را متان تشكیل می‌دهد) به‌عنوان مادة خام مصرفی مورد توجه قرار گرفته است. اولین گزارش‌های مربوط به استفاده از متان به‌عنوان منبع كربن و انرژی در تولید SCP توسط هامر و همكاران و ولناك و همكاران (Hamer et al & Wolnak et al. 1967) وجود دارد. بیومس باكتریایی حاصل از متان حاوی بیش از 75 درصد پروتئین خام بوده و مقدار زیادی از اسیدهای آمینه ضروری مثل لیزین و ویتامین‌ها را نیز داراست.

 

فواید متان نسبت به سایر سوبسترا‌ها

 

متان به آسانی و به صورت مداوم قابل اندازه‌گیری در محلول است، به آسانی از محصول نهایی جدا می‌شود، احتمال آلودگی با سایر میكروارگانیسم‌ها به حداقل می‌رسد و فرایند تولید مداوم آن موثر و نسبتاً ارزان می‌باشد.

 

 

معایب استفاده از متان

 

حلالیت متان در آب كم است و مخلوط آن با اكسیژن و هوا قابل اشتعال و انفجار می‌باشد.

 

در فرایند مداوم، گرمای زیادی تولید می‌شود كه هزینه زیادی برای خنك كردن احتیاج دارد جدول 1 تركیب SCP حاصل از گاز طبیعی را نشان می‌دهد.

 

 

میكروارگانیزم‌های به‌كاررفته

باكتری‌های مصرف‌كنندة متان (متانوتروف‌ها) متعلق به خانواده متیلوكوكاسه (Methylococcacea) هستند كه به پنج جنس تقسیم می‌شوند: متیلوموناس، متیلوباكتر، متیلوكوكوس، متیلوسینوس و متیلوكیستیس.

 

تاكنون تحقیقات زیادی برای تولید SCP از متان صورت گرفته است كه یكی از این موارد تحقیقات كمپانی Shell (انگلستان) بود كه در حد نیمه‌صنعتی با استفاده از متان میكروارگانیسم متیلوكوكوس كپسولاتوس (Methyiococcus capsulatus) و یا كشت مخلوطی از گونه‌های پسودوموناس، هیفومیكروبیوم و فلاووباكتریوم انجام پذیرفت. كمپانی Kyowa Hakko Kogyo نیز فعالیت‌های مشابهی انجام داده است.

 

 

 

 

ژاپن چند فرآیند تولید SCP از هیدروكربن‌های گازی را مورد بررسی قرار داده است كه متان، اتان، پروپان، نرمال بوتان، پروپیلین، بوتیلن و یا مخلوطی از این‌ها را باكتری Brevibacterium Ketoglutamicum مصرف می‌كند.

 

 

تولید پروتئین تك‌یاخته (SCP) از متانول

 

 

افزایش روزافزون جمعیت جهان نیاز به تولید بیشتر پروتئین را مطرح می‌سازد. فعالیت‌های تولیدی در این راستا در اغلب كشورهای جهان با مشكل روبرو است. علت اصلی این امر شرایط نامطلوب آب و هوا، كمبود امكانات در بخش كشاورزی و به كارگیری روش‌های سنتی می‌باشد. از این رو كشورهایی كه با مشكل جمعیت زیاد دست به گریبان هستند، برای رفع نیازهای غذایی مردم ناچار به وارد كردن سالیانة مقادیر زیادی مواد اولیه حاصل از پروتئین گیاهی و یا حیوانی هستند. حتی كشورهایی مانند ژاپن و اروپای غربی و كشورهای در حال توسعه واردكنندگان این مواد (خصوصاً سویا و پودر ماهی) از سایر كشورها می‌باشند.

 

با توجه به اینكه نیاز به پروتئین‌های غذایی برای انسان و دام رو به افزایش می‌باشد، متخصصین در طی چند دهة گذشته در پی منابع جدید پروتئین با تولید انبوه از میكروارگانیسم‌ها بوده‌اند و از تودة سلول‌های میكربی (خصوصاً منبع كربن نرمال‌آلكان‌ها) به‌عنوان خوراك دام استفاده شده است.

 

اولین كاربرد متانول برای فرایندهای تخمیری، تولید SCP بوده و به علت مزایای آن مورد توجه قرار گرفته است. اطلاعات اساسی برای استفاده از متیلوتروف‌ها (با سوبسترات متانول) شامل خصوصیات رشد، ضریب بازدهی، ارزش غذایی و سالم بودن آن به عنوان خوراك دام و طیور می‌باشد كه در ظرف 15 الی 20 سال گذشته این اطلاعات به دست آمده است.

 

در طی سال‌های 90-1970 تولید SCP از منابع و مشتقات نفت خام بیشترین توجه را به خود جلب كرد و كشورهایی مانند انگلستان، آلمان، ژاپن، روسیه و غیره موفقیت‌های چشمگیری را در این زمینه بدست آورده‌اند. در چند دهه گذشته تعدادی از شركت‌های نفتی و شیمیایی در اروپا و ژاپن سرمایه‌گذاری وسیعی را برای تولید SCP از متانول آغاز نمودند. در آلمان شركت شیمیایی Hoechst AG و در بریتانیا شركت ICI اقدام به تاسیس كارخانه‌های تولید كننده SCP از متانول نمودند.

 

همچنین شركت بزرگ شیمیایی ICI، بیومس باكتریایی Pruteen را از متانول به عنوان خوراك دام و طیور تولید كرده است. در پیشرفته‌ترین فرایند تولید SCP از متانول كه توسط ICI توسعه یافته، از فرمانتور Airlift ( از نوع چرخه فشار) استفاده شده است. مطالعات اولیة آن در یك پایلوت با ظرفیت 1000 تن در سال به مدت بیش از 3 سال انجام شد. سپس كارخانه‌ای با ظرفیت 50 تا 70 هزار تن در سال، در اواخر سال 1979 تأسیس شد. در ژاپن نیز كمپانی پتروشیمیایی میتسوبیشی فرایند تولید SCP از متانول را تا حد پایلوت 500 تن در سال توسعه داده است.

 

در سال 1977 انستیتیو تحقیقات علمی كویت (KISR) برنامة تحقیقی خود را برای تولید SCP شروع كرد. در این تحقیق ابتدا در شرایط محلی، باكتری‌های مناسب از خاك مناطق كویت جداسازی و پس از بهینه نمودن و انتخاب بهترین باكتری‌ها، فعالیت در مقیاس پایلوت آغاز شد. دلیل این فعالیت، نیاز روزافزون به منابع پروتئینی (40000 تن SCP در سال) در كویت بود. در مرحلة بعد از پایلوت، كارخانه تولید SCP از متانول در حد صنعتی مد نظر بود كه در جریان جنگ عراق و كویت این تأسیسات تخریب شد.

در بلوك شرق نیز سالیانه میلیون‌ها تن SCP از متانول و سایر فراورده‌های مشابه تولید می‌گردد و احتمالاً در حال حاضر این تولیدات ادامه دارد و لیكن آمار و اطلاعات دقیقی در این رابطه وجود ندارد.

 

لازم به ذكر است پودر ماهی به علت حمل دریایی طولانی در معرض آلودگی میكروبی قرار دارد و عدم مرغوبیت كالا هنگام تحویل همواره مسائلی را به وجود می‌آورد.

 

ادامه نوشته

بیو تکنولوژی در اوائل قرن بیستم وارد عرصه جهانی شد لیکن مهندسی بیوفرایند بعد از جنگ جهانی دوم و با ت

بیو تکنولوژی در اوائل قرن بیستم وارد عرصه جهانی شد لیکن مهندسی بیوفرایند بعد از جنگ جهانی دوم و با تولید صنعتی پنی سیلین به روش تخمیر وارد معادلات علمی تجاری و اقتصادی جهان گردید. بیو تکنولوژی یک مفهوم کلی و یک موضوع بین رشته ای می باشد که دامنه و سیعی از علم (مهندسی، پزشکی، کشاورزی، صنایع غذایی ...) را شامل می شود. شاید یکی از تعاریف ساده و نزدیک به ذهن در بیوتکنولوژی انواع دسته بند یهای محصولات حاصل از تخمیر باشد که به چهار دسته مهم تقسیم می شود:

• مولکولهای کوچک ( (Small Molecules

• ماکرو مولکولها (مانند آنزیمها و پروتئین ها)

• مواد ساده سلولی (مانند مخمر نان)

• محصولات کمپلکس (مانند غذاهای تخمیری و محصولات کشاورزی)

ماکرومولکولها که از مهمترین این محصولات می باشند بخش بسیار وسیعی از فرایندهای بالا دستی و پایین دستی بیو تکنولوژی را به خود اختصاص داده و بیو تکنولوژی نیز بیشترین پیشرفت و توسعه را به این دست از محصولات اختصاص داده است. به لحاظ اهمیت و گستره این محصولات لقب نسل اول مواد و یا محصولات بیو تکنولوژیکی ( First Generation ) را می توان به آنها اطلاق نمود.

اما در سالهای اخیر علاقه مندی بشر به نسل دیگری از محصولات بیو تکنولوژیکی روز بروز افزون شده و تا جایی که تکنیکهای بالا دستی و پایین دستی را کاملا تحت شعاع خود قرار داده است. امروزه نیاز فراوانی برای تولید، بازیافت و خالص سازی نانو بیو مواد (محصولات) نظیر پلاسمید DNA و ویروس ها برای ژن درمانی، اسمبلی ماکرومولکولها (مانند پروتئین نانو ساختارها) بعنوان حامل دارو و ذرات ویروس مانند (Virus-like particle) برای استفاده در واکسن ها ( Vaccine components ) وجود دارد و محققین خود را مواجه با مشکلات و معضلات جدیدی در این خصوص می بینند. نانو بیو مواد بواسطه اندازه ویژه شان (با قطر10-300 نانو متر) ، شیمی سطح پیچیده و ارگانیزمهای درونی شان تکنیکهای بلا دستی و پایین دستی گسترش یافته برای نسل اول مواد بیولوژیکی را به مخاطره انداخته و روش های جدیدی را برای تولید و بازیافت طلب می نمایند. به همین منظوربا یک دسته بندی منطقی میتوان این دست از محصولات بیو تکنولوژیکی را نسل دوم ( Second Generation ) محصولات نامیده و راه کارهای جدید را در مواجهه با آنها جستجو نمود.

نانوتكنولوژی مجموعه‌ی است از فناوری‌هایی كه بصورت انفرادی یا با هم جهت در به كارگیری و یا درك بهتر علوم مورد استفاده قرا رمی‌گیرند. بعضی از این فناوری‌ها هم‌اكنون در دسترس‌اند و بعضی نیز در حال توسعه و پیشرفت می‌باشند كه ممكن است در طی سالها و یا دهه‌های بعد مورد استفاده واقع شوند. بیوتكنولوژی جزء فناوری‌های در حال توسعه می‌باشد كه با به كارگیری مفهوم نانو به پیشرفتهای بیشتری دست خواهد یافت. یک تعریف کلاسیک از تعامل بیوتكنولوژی و نانوتكنولوژی بصورت زیر بیان می گردد:

" بیوتكنولوژی به نانوتكنولوژی مدل ارئه می دهد در حالی که نانوتكنولوژی با در اختیار گذاشتن ابزار برای بیوتكنولوژی آنرا برای رسیدن به اهدافش یاری می رساند."

پر واضح است که تعامل بیوتكنولوژی و نانوتكنولوژی ویا به تعبیری نانوبیوتكنولوژی بسیار فراتر از این می باشد. شاید بتوان گفت نانوبیوتكنولوژی استفاده از قابلیت های نانو در کاربردهای زیستی است و این شاخه از فناوری به ما اجازه می دهد تا اجزا و ترکیبات را داخل سلولها بصورت عام قرار داده و یا با استفاده از روش های جدید خو آرایی و مکان آرایی در موج اول نانوبیوتكنولوژی نانو بیو مواد را ساخته و با تکنیکهای پیشرفته به خالص سازی و بازیافت آنها بپردازیم. بی گمان زمینه ها و فازهای بعدی این فناوری جدید به تولید وسایل نانو بیو ( موج دوم ) و در نهایت به ارائه ماشین های هوشمند و روباط ها منجر خواهد شد ( موج سوم ) که کاربردهای فراوانی در حوزه های مهم بیوتكنولوژی مانند پزشکی، کشاورزی و صنایع غذایی خواهند داشت.

سوالی که به ذهن متواتر شده و محققان و متخصصان به علوم بیوتكنولوژی ونانو بیوتكنولوژی را متوجه آن کرده است این است که مرز بیوتکنولوژی و نانوبیوتکنولوژی در کجاست ؟

اگرچه این دوفناوری هم پوشانیهای زیادی دارند و به تعبیری دارای مرزهای نامشخص ( ( Fuzzy می باشند اما شاید دسته بندی محصولات بیوتکنولوژیکی به نسل اول و نسل دوم کمک قابل توجه ای به این موضوع بنماید .حوزه ای از فناوری که با تولید، باز یافت و بکارگیری نسل دوم مواد و محصولات بیوتکنولوژیکی سروکار دارد ، همان نانوبیو موادی که تولید و بازیافت و خالص سازیشان خصوصا" در ابعاد صنعتی به شدت تکنیک های موجود را به مخاطره انداخته و روشهای نوین را می طلبد، می تواند محدوده کاری نانوبیوتکنولوژی و یا بیونانوتکنولوژی باشد .

با تقسیم بندی اولویت های تحقیقاتی نانوبیوتکنولوژی به سه موج نانو بیو مواد، نانو وسایل و نانو ماشین ها (همانگونه که در متن بالا به آن اشاره شد) ، لزوم تمایز بیو تکنولوژی و نانو بیو تکنولوژی بطور وضوح در محدوده کاری موج اول نانو بیو تکنولوژی خود را نمایان می سازند چون بی تردید موج های دوم و سوم این فناوری هم پوشانی بسیار ناچیزی با بیوتکنولوژی به معنای عام خواهند داشت.

اما موضوع بعدی که ضرورت شفاف سازی و بیان وا ژه ها در آن مهم می باشد تشابه و تمایز نانوبیوتکنولوژی و بیونانوتکنولوژی می باشد. به بیان دیگر اصولا فرقی بین این دو واژه وجود دارد و اگر چنین است این تمایزات چیست؟

برای ساخت تمام نانو مواد ها (ذرات ها) همواره دو روش در نانو تکنولوژی مد نظر می باشد، ابتدا روشهای بالا به پایین Top down) ) وسپس روش های پایین به بالا ( (Bottom up . نانو بیو ذرات نیز از این قاعده مثتثنی نبوده و بوسیله یکی از این دو روش تولید می شوند. اگر یک نانو بیو محصول از روش های بالا به پایین تولید شود، به بیان دیگر با تکیه بر اصول و مبانی اصلی بیو تکنولوژی، و در ادامه با روش های اصلاح شده خالص سازی و بازیافت که با کمک تکنیکهای جدید توسعه یافته

ادامه نوشته

موضوع مورد بحث در ارتباط با فن آوری زیستی (بیوتكنولوژی ) است.در ابتدا توضیح درباره واژه بیوتكنولوژی

موضوع مورد بحث در ارتباط با فن آوری زیستی (بیوتكنولوژی ) است.در ابتدا توضیح درباره واژه بیوتكنولوژی لازم به نظر میرسد.

واژه بیوتكنولوژی در بر گیرنده تكنیكهای به كارگیری میكروارگانیزمها و ارگانیزمهای زنده در جهت ایجاد فر آورده های مفید است .

بیوتكنولوژی آمیخته ای از چهار علم بیوشیمی، مهندسی شیمی ، میكروبیولوژی و ژنتیك است.

در این علم سعی بر این است كه با تغییرات ژنتیكی مناسب در ارگانیزمها ی تولید كننده ، محصولاتی با افزایش بازده و كیفیت بالا و ضایعات كمتر داشته باشیم.

از جمله كاربرد های بیو تكنولوژی موارد زیر است:

1)تولید انواع اسیدهای آلی و آمینه بوسیله میكروارگانیزمها

2)تولید آنزیمها

3) تولید هورمونها

4) تولید ویتامینها

5) تولید واكسنها

6) تولید آنتی بادیهای نوتركیب

7)اصلاح نژاد در ابعاد گوناگون حیوانی و گیاهی

8) رمز گشایی ژنوم انسانی و بررسی بر روی ژنوم انسانی و ارتباط آن با بیماریهای مختلف

9) شناسایی افراد مجرم بوسیله مطالعه ژنتیكی بر روی اجزاء باقیمانده از افراد مجرم و مطابقت آن با بانك ژنتیكی افراد مجرم

10)حذف ژنهای معیوب و جایگزینی آن بوسیله ژنهای سا لم و كارا در ابعاد سلول تخم

11)تولید فرآورده های تخمیری

12) تولید پروتیین برای تغذیه دام

( single cell protein ) 13) استفاده در صنایع سلولزی و قندو شكر

14) استفاده از میكروارگانیزمها در جهت افزایش محصولات گیاهی مثل بقولات

15)استخراج و خالص سازی فلزات مختلف مثل طلا ، نقره، اورانیوم ، مس و... بوسیله فروشویی میكروبی

16) مقاوم كردن گیاهان‌ و جانوران در برابر بیماریها

17)استفاده از زنجیره انتقال الكترون میكروارگانیزمهای تخمیر كننده همچون باكتری رودو فراكس فرودسین برای شارژ باطریها ( این كار توسط سازمان ناسا انجام شده است)

18) افزایش استخراج نفت و گاز بوسیله میكروارگانیزمها

19) تولید پلاستیكهای قابل تجزیه توسط طبیعت بوسیله پلیمرهای میكروبی و گیاهی

20) از بین بردن آلودگیهای نفتی بر روی سطح دریا بوسیله میكروارگانیزمها

21) تصفیه هوا

22) تصفیه آب

23)تولید كودهای بیولوژیكی سازگار با محیط زیست توسط میكرو ارگانیزمها

24) تولید انواع اسانسها و عطرها

25)در صنایع دفاعی در جهت كشف مین های جنگی بوسیله میكرو ارگانیزمهای نوتركیب و خنثی سازی گاز خردل

26) تولید انرژی با استفاده از متد

Bio Gas 27)تولید حشره كشها وآفت كشهای بیولوژیكی

28) تولید واكسنهای ضد بارداری

29) تولید مواد پتروشیمی

30)تولید پلیمرهای مختلف میكروبی و...

باید توجه داشت كه علم بیوتكنولوژی ارتباط تنگاتنگی با علوم كامپیوتری دارد و بدون به كارگیری كامپیوتر ، پیشرفت این علم بسیار كند خواهد شد.

هم اكنون به طور خلاصه ابعاد گوناگون سرمایه گذاری در زمینه بیوتكنولوژی كشورهای صنعتی را مورد بررسی قرار داده و آن را با ایران مقایسه مینماییم :

در حالی كه در كشور آمریكا تعداد متخصصان متناسب با مراكز بیو تكنولوژی و حتی بیشتر است و تعداد مراكز 1400 عدد است در ایران تعداد متخصصان 20% تعداد مورد نیاز میباشد وتعداد مراكز فعال 3 عدد میباشد.

در حال حاضر در ایران بودجه تحقیقاتی كل كشور حدود 3/0 درصد درآمد ناخالص ملی است .

حال كه به اهمیت این تكنولوژی به طور خلاصه پی بردیم و به اعتقاد بسیاری از پژوهشگران كه تكنولوژی آینده را در قبضه دو علم بیوتكنولوژی و تكنولوژی اطلاعت IT میدانند ؛ لازم است كه به مشكلاتی كه بر سر راه پیشرفت صنعت بیوتكنولوژی و دیگر تكنولوژیها وجود دارد آشنا شویم و راهكارهایی را در جهت رفع مشكلات و پیشرفت تكنولوژی كشور ارایه دهیم:

مشكلاتی كه بر سر راه پیشرفت تكنولوژی در كشور ما وجود دارد شامل مشكلات در تحقیقات و تولید میباشد.

در بخش تحقیقات مهمترین موانع عبارتند از:

1)نیروی انسانی

2)سرمایه

3)امكانات

4)قوانین و مقررات

5) عدم ثبات مدیریت

6) سیاست گذاری

1): در مورد نیروی انسانی هم اكنون با كمبود نیروهای متخصص مواجه هستیم و نسبت نیروها به مراكز مناسب نیست . راهكارهایی كه در این مورد پیشنهاد میشود شامل موارد زیر است: گسترش تحصیلات تكمیلی، جلوگیری از فرار نخبگان، ایجاد مراكز مشترك و استفاده از نیروهای خارجی و جوانان تحصیلكرده مرتبط با فن آوری زیستی ، باز آموزی جوانان تحصیلكرده و اعزام آنها به مراكز معتبر خارجی، ایجاد شرایط رفاهی برای متخصصان و جوانان تحصیلكرده در جهت شكوفایی استعدادهای نهفته و بارور ساختن آن و باور كردن جوان تحصیلكرده به عنوان نیرومند ترین وسیله جهت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به High technologies و تبدیل ایران به قدرت اول منطقه از لحاظ تكنولوژیهای صلح آمیز و قدرت دفاعی

ادامه نوشته

شناسایی تقلبات تولید كنندگان محصولات غذایی با استفاده از روشهای نوین بیوتكنولوژی

شناسایی تقلبات تولید كنندگان محصولات غذایی با استفاده از روشهای نوین بیوتكنولوژی

 

 

چکیده:

تولید كنندگان مواد غذایی همواره در صدد یافتن راهكارهای منطقی برای كاهش هزینه مواد اولیه مورد استفاده خود می باشند تا از این طریق متعاقبا بتوانند منافع مالی خود را افزایش دهند. متاسفانه این راهكارهای همیشه منطقی نیستند و در سالهای اخیر آمار تقلبات در عرضه مواد غذایی افزایش قابل توجهی یافته است. بهر حال برای مصرف كنندگان همواره معیارهای همچون باورهای دینی و مذهبی، سلامتی محصول، طمع و مزه آن و همچنین پرهیز از مصرف مواد حساسیت زا و در نهایت قدرت خرید، میزان استقبال از مواد غذایی مورد عرضه را تحت تاثیر قرار داده است. در دهه اخیر روشهای نوین بیوتكنولوژی امكان كنترل سلامتی و جلوگیری از تقلبات تولید كننذگان را فراهم نموده است. نمونه هایی از دستاوردهای كاربردی این علم در كنترل و نظارت بر تولیدات غذایی را می توان تحت مثال ذیل عنوان نمود: تقلبات در فروش گوشت چه به صورت خام و چه در مواد غذایی از عمده ترین مسائلی است كه به وفور دیده می شود. این تقلبات به دو دسته استفاده از گوشت گونه غیر متعارف ( عمدتا در رستورانهای بین راهی) و همچنین تقلب در جنسیت گوشت مورد ارائه ( در قصابی ها) می باشد. بهر حال گوشت دام نر از ارزش اقتصادی بالاتری نسبت به دام ماده برخورد دار است چرا كه دام ماده به منظور تولید مثل پرورش داده می شود و طبیعتا ذبح آن در 8-7 سالگی یعنی در زمانی كه ضخامت فیبرهای ماهیچه ای افزایش یافته و سطح كلاژن بالاای را برخوردار است كشتار می

ادامه نوشته

بيوتكنولوژي

بيوتكنولوژي

کاربرد های بیوتکنولو‌‌ژی در کشاورزی

 

 

 

دانش‌ بیوتكنولوژی به‌ عنوان‌ عظیم ‌ترین‌ منبع‌ تكنولوژی‌ بشر در قرن ‌فعلی‌ مطرح‌ بوده‌ و آن‌ را انقلاب‌ سبز نوینی‌ برای‌ غلبه‌ بر فقر و گرسنگی ‌نامیده‌اند.حامیان‌ بیوتكنولوژی‌، معتقدند چنانچه‌ روند فعلی‌ رشد جمعیت‌ادامه‌ یابد، به‌ یقین‌ نسل‌های‌ آینده‌ بشری‌ با كمبود مواد غذایی‌ و فقر، روبرو خواهند شد. بنابراین‌ بایستی‌ روش‌های‌ مهندسی‌ ژنتیك‌ و اصلاح‌گیاهان‌ زراعی‌ پربازده‌ در دستور كار كشورها قرار گیرد. روش‌های‌ مهندسی‌ ژنتیك‌ و بیوتكنولوژی گیاهی‌ می‌تواند، گونه‌هایی‌ از محصولات‌جدید را، حتی‌ در خاكهای‌ نامرغوب‌ و نا مساعد پرورش‌ دهد; همچنین ‌بذرهای‌ مقاوم‌ به‌ ویروس‌ و فات‌ گیاهی‌ می‌توانند، كاربرد سموم‌ و موادشیمیایی‌ را محدود ساخته‌ و بازدهی‌ محصولات‌ را فزایش‌ بخشند.

 

 

 

به كارگیری‌ بیوتكنولوژی نوین‌ در كشاورزی‌ منجر به‌ تولید فرآورده‌های‌ با كیفیت‌ بهتر، كاهش‌ هزینه‌ تولید آن‌ و تولید فرآورده‌هایی‌ باارزش‌ فزوده‌ بیشتر می‌گردد. به‌ همین‌ دلیل‌، امروزه‌ فعالیت‌های‌گسترده‌ای‌ در بخش‌ بیوتكنولوژی برای‌ تبدیل‌ تحقیقات‌ پایه‌ای‌ به‌كاربردی‌ و توسعه‌ای‌ (تجاری‌) در حال‌ شكل‌گیری‌ است . به كارگیری‌ روش‌ها و فنون‌ مهندسی‌ ژنتیك‌ و بیوتكنولوژی در كشت‌سلول‌ و بفت‌ گیاهان‌ به ویژه‌ گیاهانی‌ كه‌ از جنبه‌ اقتصادی‌ و غذایی‌ اهمیت ‌فوق‌العاده‌ای‌ دارند، بسیار ارزشمند است‌. چرا كه‌ در مقایسه‌ با شیوه‌های ‌كشت‌ و تكثیر معمولی‌ از این‌ روش‌ می‌توان‌ با هزینه‌ای‌ بسیار كمتر وسرعت‌ عمل‌ بیشتری‌ به‌ دودمان‌های‌ خالص‌ سلولی‌ و انتخاب‌ سالم ترین ‌بفت‌ گیاهی‌ با بازده‌ كمی‌ و كیفی‌ چشمگیری‌ نائل‌ شد. با به كارگیری ‌بیوتكنولوژی می‌توان‌ گیاهی‌ را تولید كرد كه‌ به‌ عواملی‌ همچون‌ سرما، گرما، رطوبت‌، خشكی‌، املاح‌، حشرات‌، فات‌ ویروس‌ها و سایر عوامل‌بیماری زا مقاوم‌ باشند و علاوه‌ برآن‌ در مقایسه‌ با موجود طبیعی‌، مجهز به ‌مكانیسم‌های‌ دفاعی‌ اضفی‌ باشند. این‌ عوامل‌ قرن‌ها است‌ كه‌ كشاورزان ‌را آزار داده‌ و لطمات‌ بی‌شمار اقتصادی‌ وارد كرده‌ است.بیوتكنولوژی كاربردهای‌ امیدوار كننده‌ بسیاری‌ دارد، اما نه‌ یك‌ راه‌ حل‌ عمومی‌ و نه‌ جایگزینی‌ برای‌ روش‌های‌ موجود است‌، بلكه‌ یك‌ روش‌كمكی‌ برای‌ حل‌ مشكلات‌ كشاورزی‌ است‌. نمونه‌های‌ فراوانی‌ ازكاربردهای‌ بیوتكنولوژی در كشاورزی‌ امروز وجود دارد كه‌ برخی‌ ازنمونه‌ها در ذیل‌ اشاره‌ می‌گردد:

كرم‌ اگروتیس‌ (شب‌پره‌ زمستانی‌) یكی‌ از حشرات‌ آسیب‌ رساننده‌ به‌غلات‌ است‌ كه‌ معمولا به‌ وسیله‌ حشره‌كش‌ها با آن‌ مبارزه‌ می‌شود. باكتری ‌با سیلوس‌ تورژین ‌سیس‌ پروتئینی‌ تولید می‌كند كه‌ كشنده‌ حشره‌ فوق‌است‌ ولی‌ این‌ باكتری‌ با غلات‌ همزیستی‌ ندارد . بیوتكنولوژیست‌ها برای‌حل‌ این‌ مشكل‌ ژن پروتئین‌ تولیدی‌ این‌ باكتری‌ را به‌ باكتری ‌پسودوموناس‌ فلوئورسنس‌ كه‌ در خاك‌ وجود داشته‌ است‌ و با سویاهمزیستی‌ دارد انتقال‌ دادند و سپس‌ با وارد كردن‌ این‌ باكتری‌ به‌ خاك‌محل‌ كشت‌ غلات‌، حشره‌ فوق‌ را كنترل‌ نموده‌ و صدمات‌ ناشی‌ از آن‌ راكاهش‌ دادند. این‌ مثال‌ نمونه‌ای‌ از كاربرد علم‌ بیوتكنولوژی در كنترل‌حشرات‌ و فات‌ محسوب‌ می‌شود.از فنآوری‌ بیوتكنولوژی در كنترل‌ علٿ‌های‌ هرز نیز استفاده‌ گردیده ‌است‌.

 

 

 

برای‌ نمونه‌ بسیاری‌ از علفكش‌ها به دلیل‌ حضور ماده‌ای‌ بنام ‌گیلفوسیت‌ در علٿ‌كش‌ رانداپ‌ كه‌ تأثیر منفی‌ بر فعالیت‌های ‌آنزیمی‌ حبوبات‌ دارد، در مزارع‌ حبوبات‌ قابل‌ استفاده‌ نیست‌.بیوتكنولوژیست‌ها توانسته‌اند با انتقال‌ ژن مقاومت‌ به‌ گلیفوسیت‌ (كه‌ آن‌را در نوعی‌ باكتری‌ به‌ نام‌ سالمونلا فلاتیفی‌ موریوم‌ یفته‌اند) به‌ گیاهان‌زراعی‌، واریته‌های‌ جدیدی‌ از ذرت‌، پنبه‌ و تنباكوی‌ مقاوم‌ به‌ علٿ‌كش‌هارا تولید نمایند.

استفاده‌ از بیوتكنولوژی درگیاهان‌ زراعی‌ در فزایش‌ كیفی‌ گیاهان‌زراعی‌ نیز مؤثر بوده‌ است‌، به طوری كه‌ گیاهان‌ تراریخته كه‌ از طریق ‌بیوتكنولوژی به‌ دست‌ آمده‌اند نسبت‌ به‌ ارقام‌ قدیمی‌ تولید بیشتری‌ داشته‌اند كه‌ این‌ فزایش‌ بهره‌وری‌ به‌ دلیل‌ عواملی‌ چون‌ تحمل‌ به‌خشكی‌، مقاومت‌ به‌ حشرات‌، بیماری‌ها و قدرت‌ رقابت‌ بیشتر با علٿ‌های ‌هرز بوده‌ است‌‌. همچنین‌ بیوتكنولوژیست‌ها موفق‌ شده‌اند مكانیسمی‌ كه‌ موجب ‌نرم‌شدگی‌ و فساد میوه‌هایی‌ چون‌ گوجه‌ فرنگی‌ می‌شود را با استفاده‌ ازروش‌های‌ مهندسی‌ ژنتیك‌ تحت‌ كنترل‌ خود در آورده‌ و موجب‌ حذٿ‌شیمیایی‌ موادی‌ می‌شوند كه‌ موجب‌ رسیدگی‌ بیش‌ از حد محصول‌می‌شود. با استفاده‌ از این‌ تكنیك‌ ، گوجه‌ فرنگی‌ Flavrsavr را تولیدنمودند كه‌ میوه‌ها به‌ حالت‌ طبیعی‌ رسیده‌ و پس‌ از برداشت‌، بدون‌ اینكه‌میوه‌ها در معرض‌ فساد قرار گیرند به‌ مسفت‌های‌ دور قابل‌ حمل‌ بودند.

ایجاد مقاومت‌ در مقابل‌ تنش‌های‌ محیطی‌ مانند خشكسالی‌، گرما،سرما، ازن‌ موجود در اتمسفر، نمك‌ و مواد كانی‌ از دیگر اهدف ‌بیوتكنولوژیست‌ها بوده‌ است‌. در این‌ مورد می‌توان‌ به‌ تولید سیب‌زمینی‌ وتوت‌ فرنگی‌ مقاوم‌ به‌ یخبندان‌ كه‌ از طریق‌ مهندسی‌ ژنتیك‌ بدست‌ آمده‌،اشاره‌ نمودد.

كشت‌ سلولی‌ كه‌ طی‌ آن‌ سلول‌های‌ گیاهی‌ رشد یفته‌ در محیطكشت‌، به‌ عنوان‌ منبع‌ تأمین‌ كننده‌ مواد ارزشمندی‌ محسوب‌ می‌گردند، ازدیگر كاربردهای‌ بیوتكنولوژی می‌باشد. برای‌ نمونه‌، وانیل‌ معمولا از بذرگیاه‌ وانیلا بدست‌ می‌آید. استخراج‌ وانیل‌ از سلول‌های‌ گیاهی‌ كشت‌ شده ‌می‌تواند ارزان تر از روش‌های‌ سنتی‌ تمام‌ شود. علاوه‌ بر این‌ از كشت‌سلول‌های‌ گیاهی‌ در محیط كشت‌، می ‌توان‌ ساقه‌ و ریشه‌ تولید كرد كه‌برخی‌ از این‌ اندام‌ها می‌توانند به‌ دلیل‌ جهش‌ دارای‌ صفات‌ متفاوتی ‌باشند كه‌ قابل‌ بهره ‌برداری‌ خواهند بود.علاوه‌ بر موارد ذكر شده‌ به‌ اختصار، برخی‌ از كاربردهای‌ بیوتكنولوژی ‌را می‌توان‌ بصورت‌ ذیل‌ عنوان‌ کرد:

 

 

 

1- توسعه ظرفیت تثبیت نیتروژن در گیاهان‌ غیر لگومینوز ( مهندسان ژنتیک در حال کار کردن بر روی انتقال ژن نیف ( ( nif در گیاهان‌ غیر لگومینوز بوسیله استفاده از ناقل E.Coli هستند )

 

 

 

2- مراقبت از گیاهان‌ در مقابل بیماری های گیاهی ( گیاهانی مثل پایه نیشکر که از کشت بفت مریستمی به دست می آیند مقاومت بالایی نسبت به بیماری ها دارند )

 

 

 

3- توسعه گونه های جدید به وسیله گداختن پروتوپلاسم یا پروسه کلون سا زی

 

 

 

4- تولید تركیبات‌ مؤثر و مهم‌ گیاهی‌ از راه‌ كشت‌ انبوه‌ سلولی‌

 

 

 

5- استفاده‌ از گیاهان‌ به‌ عنوان‌ عوامل‌ و منابع‌ تولید محصولات ‌زیست‌شناسی‌ و شیمیایی‌

 

 

 

ادامه نوشته

تاریخچه تولید بذر ذرت هیبرید

تاریخچه تولید بذر ذرت هیبرید

 

استفاده گسترده از هیبریدهای ذرت همراه با بهبود عملیات زراعی توسط کشاورزان عملکرد ذرت را در آمریکا در طی پنجاه سال از دهه ی1930 به بیش از سه برابر افزایش داده است کهه در مورد هیچ محصولی در دنیا چنین افزایشی اتفاق نیافتاده است که در این بین سهم اصلاح نبات ذرت 60% برآورد گردیده است. اولین بار شول در سال 1908 پیشنهاد تولید لاین های اینبرد را از طریق خود گشنی بمدت 7_6 نسل و سپس تلاقی این اینبرد لاین ها را بمنظور تعیین بهترین ترکیب یا هیبرید ارائه داد.

 

همانند هر تئوری یا نظریه دیگری پذیرش ذرت هیبرید نیز بسیار کند بود. دلیل اولیه آن این بود که از نظر اقتصادی تولید بذر ذرت هیبرید بخاطر قدرت بسیار پائین بوته ها و عملکرد کم بذر حاصل از والدین اینبرد لاین غیر اقتصادی و غیر معمولی بوده است. در سال1922 آقای جونز پیشنهاد استفاده از هیبریدهای دابل کراس را جهت تسهیل در تولید اقتصادی و تجاری تولید بذر ذرت پیشنهاد داد که شامل تلاقی دو اینبرد لاین جهت تولید سینگل کراس و سپس تلاقی بین دو سینگل کراس جهتت تولید بذر هیبرید دابل کراس می باشد که این بذر به کشاورزان فروخته میشود.

 

یک دهه دیگر سپری شد تا به نژادگران بتوانند هیبریدهای دابل کراس برتر را تولید نمایند. از آن زمان استفاده از هیبریدها بسرعت توسعه یافت بطوریکه تا اوایل دهه 1940 اغلب ذرت کشت شده در آمریکا هیبرید بودند. بین اوایل دهه 1930 تا اوایل دهه 1950 تولید بذر ذرت هیبرید در مزارع ایزوله با فاصله حدود 220 یارد انجام می گرفته است که در آن 2 ردیف والد پدری و 6 ردیف والد مادری به تناوب کشت ( نسبت 6:2 ) و قبل از ظهور کاکل ها گلهای نر خطوط پدری حذف می شده است. در طی دهه 1940 بسیاری از شرکت های خصوصی شروع به کا ر تحقیقاتی ذرت کردند و این مسئله تا 1950 ادامه داشت. در اوایل دهه 1950 دو مسئله عمده اتفاق می افتد که شامل افزایش میزان کود مصرفی ( به ویژه نیتروژن ) و دیگری افزایش تراکم بوته در واحد سطح می باشند. در حوالی سالهای 1960 بعد از اینکه ارقام و لاین های با واکنش بهتر به شرایط حاصلخیزی بالاتر خاک و تراکم بوته بیشتر تولید می گردیدند و در واقع عملکرد اینبرد لاین ها اصلاح گردیدند .

 

انتقال بسوی استفاده از هیبریدهای سینگل کراس که عموما برتر از دابل کراس ها از نظر عملکرد و سایر صفات می باشند انجام یافت. بذر هیبریدهای سینگل کراس معمولا گران تر می باشند زیرا والدهای اینبرد آنها کم محصول تربوده و به تنش های محیطی نیز در مقایسه با والدهای سینگل کراس مورد استفاده در تولید بذر دابل کراس ها حساس تر می باشند. امروزه دیگر تقریبا تمامی بذر ذرت هیبرید مورد استفاده در کشورهای پیشرفته سینگل کراس و مقداری نیز دابل کراس و تری وی کراس است.

 

در ایران نیز بدنبال آغاز تحقیقات ذرت در کشور در سال 1349 تحقیقات مربوط به امکان تولید بذر ذرت هیبرید نیز از سال 1350 به وارد کردن والدین هیبریدهای مختلف دابل کراس انتخابی از بررسی های سال قبل از کشورهای یوگسلاوی آغاز می گردد.

 

بطوریکه تولید بذر 10 هیبرید مختلف از سه گروه زودرس شامل:

 

zpdc455_zpdc370_zpdc346

 

و متوسط رس شامل :

 

Zpdc682 _ zpdc599_ zpdc584

 

ودر گروه دیر رس شامل هیبریدهای دابل کراس های :

 

Zpdc790 _ zpdc755 _zpdc752 _zpdc719

 

در سطح 20 هکتار مورد بررسی قرار میگیرد. عملکرد تولیدی در این سال بین444 / 0تا 105/ 1 تن در هکتار بوده است .نتیجه گیری انجام شده در این سال شامل مساعد بودن منطقه برای تولید بذر ذرت هیبرید بوده است . در سال 1351 دوباره مجددا تولید بذر 8 هیبرید مختلف که والدین آنها نیز از موسسه زمون پل یوگسلاوی وارد گردیده بودند مورد بررسی قرار گرفته است . از این تعداد 3 هیبرید :

 

Zpsc76 _ zpscic _ zpscia

 

بعنوان هیبریدهای سینگل کراس در سطحی معادل 1/1 هکتار یک هیبرید تری وی کراس در سطحی معادل 5/1 هکتار و بالاخره 4 هیبرید دابل کراس :zptc62یعنی

 

ادامه نوشته

متخصصين تغذيه گياه سه عنصر ازت (N)، فسفر (P) و پتاسيم (K)....

متخصصين تغذيه گياه سه عنصر ازت (N)، فسفر (P) و پتاسيم (K) را كه غلظت آنها در برگهاي گياهان در حدود 50/2، 15/0 و 00/2 درصد است، جزء عناصر اصلي (Macronutrients) و گوگرد (S) را جزو عناصر غذايي ثانويه ((Secondary nutrients طبقه بندي كرده‌اند. ولي بنا به دلايل متعدد، از جمله زيادي غلظت گوگرد در اندامهاي گياهي (25/0درصد)، در مقايسه با فسفر (15/0 درصد) و نقش بسيار مثبت اين عنصر در مواردي مانند افزايش قابليت جذب عناصر غذايي و بهبود كمّي و كيفي محصولات كشاورزي، اصلاح خصوصيات فيزيكو شيميايي خاكهاي آهكي و سديمي و همچنين افزايش نفوذپذيري و كاهش pH و حذف بي‌كربنات از آب آبياري و نقش بسيار مؤثر و مثبت آن در كاهش تنشهاي شوري و سديمي، بايد جايگاه فعلي اين عنصر تغيير يابد و در رديف عناصر اصلي قرار گيرد و مصرف سالانه آن از مصرف كودهاي فسفاتي (700 هزار تن در سال) فراتر رود. البته نظر به اينكه شكل قابل جذب گوگرد توسط گياهان به صورت يون سولفات (SO4=) است، بنابراين لازم است گوگرد با كمك ريز جانداران اكسيد كننده گوگرد به صورت يون سولفات درآيد.

گوگرد، عنصري حياتي براي تغذيه گياهان است و نقش آن برتر از فسفر مي‌باشد. نقش گوگرد در گياهان، به طور عمده ساخت پروتئين، روغن و بهبود كيفيت محصولات كشاورزي است. مقدار گوگرد مورد نياز براي برداشت هر تن دانه‌هاي روغني 12 كيلوگرم، براي بقولات 8 كيلوگرم و براي غلات 4 كيلوگرم است. در ذكر اهميت گوگرد از ديد تغذيه گياه، همين كافي است كه در اكثر محصولات كشاورزي نسبت ازت به گوگرد (N/S) لازم است در محدوده 15-10، و در دانه‌هاي روغني اين نسبت براي دستيابي به افزايش عملكرد و بهبود كيفيت، بايد كمتر از 10 باشد.

نتايج آزمايشها نشان داده‌است كه اگر گوگرد به همراه مواد آلي و باكتريهاي تيوباسيلوس با روش صحيحي جايگذاري شود و رطوبت نيز در حد مطلوب باشد، مي‌تواند تا حد 60 درصد عملكرد محصولات كشاورزي را افزايش دهد. شكل قابل استفاده گوگرد توسط گياهان، به صورت يون سولفات است. ازاين رو براي تبديل گوگرد به سولفات بايد شرايط اكسيداسيون در خاك مهيا باشد.

براي قابل استفاده شدن گوگرد، از راه تبديل آن به سولفات، مهيا كردن چهار شرط (رطوبت، مواد آلي، جايگذاري عمقي و ميكروارگانيسمهاي اكسيده‌كننده گوگرد) الزامي است. از سوي ديگر چون خاكهاي كشاورزي كشور آهكي و شور هستند و آب آبياري نيز محتوي بي‌كربنات فراوان است، بنابراين در اولويت قرار دادن ساخت انواع كودهاي سولفاتي مخصوصاً اوره با پوشش گوگردي، سولفات آمونيوم، فسفات سولفات آمونيوم و سولفات پتاسيم كه داراي خاصيت اسيدزايي نيز هستند، توسط شركت ملي صنايع پتروشيمي و نيز بخش خصوصي الزامي است.

امروزه، بيش از هر زمان ديگر، تأمين نياز گياهان به عناصر غذايي كافي به منظور تضمين توليد محصول و در نتيجه تأمين امنيت غذايي جامعه بشري، اهميت دارد. كشاورزان به طور مداوم در تلاشند تا با رفع كمبودهاي اين عناصر و استفاده بهينه از مصرف كود، توليد محصول را به حد پتانسيل (ژنتيكي) نزديك كنند (نمودار شماره 1).

 

 

 

 

 

نمودار شماره 1ـ نقش كليدي مصرف بهينه كود از جمله گوگرد در افزايش عملكرد محصولات كشاورزي

 

گوگرد يكي از عناصر غذايي ضروري براي رشد گياه و توليد محصولات به شمار مي‌رود. نياز گياهان به اين عنصر، مشابه فسفر و حتي بيشتر نيز است. در سالهاي گذشته، به دليل آلودگي زياد هوا، مقدار بيشتري گوگرد از طريق اتمسفر و همچنين قارچ‌كشهاي حاوي گوگرد، وارد خاك مي‌شد و كمبود آن كمتر مشاهده مي‌شد، ولي در سالهاي اخير با كاهش بارانهاي اسيدزا، حذف اين منابع گوگردي، استفاده از محصولات پر نياز به عناصر غذايي و كشاورزي متمركز، كمبود اين عنصر در مناطقي از جهان تشديد شده است. گوگرد براي ساختن پروتئين و آنزيم از طريق شركت در ساختمان اسيدهاي آمينه متيونين و سيستئين الزامي است. بنابراين در عملكرد و كيفيت محصولات بسيار تأثيرگذار است.

گوگرد به شكلهاي مختلف در خاك و هوا يافت مي‌شود. تجزيه مواد آلي و احياء سولفات توسط موجودات زنده نيز يكي از راههايي است كه باعث ورود گوگرد به اتمسفر مي‌شود. قسمت اعظم گوگرد در اثر سوزاندن سوختهاي فسيلي به صورت SO2 وارد هوا مي‌شود. بنابراين مقدار گوگرد موجود در اتمسفر مناطق مختلف، به دوري و نزديكي آنها به مراكز صنعتي بستگي دارد (بختياري و همكاران، 1380). پوستة زمين داراي 06/0 درصد گوگرد است و گوگرد از نظر مقدار در طبيعت، در رديف ششم و از لحاظ ميزان نياز گياه، پس از سه عنصر اصلي قرار دارد.

مقدار گوگرد در خاك از 002/0 درصد تا 5 درصد متغيير بوده و به طور متوسط بين 5/0 تا 01/0 درصد است. گوگرد در خاك به دو شكل معدني و آلي يافت مي‌شود، تقريباً تمام گوگرد موجود در نواحي خشك و درصد كمي از گوگرد موجود در مناطق مرطوب به‌صورت معدني است. نسبت مقدار گوگرد آلي و معدني بسيار متفاوت است و به طبيعت خاك pH)، وضعيت زه‌كشي، مقدار مواد آلي، تركيبات كاني‌ها) و عمق پروفيل بستگي دارد. گوگرد معدني در خاك به طور عمده به صورت سولفات است. اگر چه تركيبات در وضعيت اكسايش مانند سولفيدها (سولفيد آهن)، سولفيت، تيوسولفات كمتر يافت مي‌شود، اما در شرايط غرقابي، گوگرد معدني در شكلهاي احياء شده مانند H2S و Fe S2 تشكيل مي‌شود.

پيريت (FeS2) شكل عمده گوگرد در خاكهاي غرقابي و مردابي است و در برخي شرايط نيز گوگرد عنصري مي‌تواند تشكيل شود. اما بخش عمدة گوگرد در خاكهاي آهكي و شور به شكل گچ (CaSO4.2H2O) وجود دارد. نظر به تأثير بي‌كربنات در كاهش جذب مقدار عناصر غذايي گياه به ويژه ريزمغذيها، عملكرد محصولات تحت تأثير گوگرد قرار مي‌گيرد. مطالعات نشان مي‌دهد كه احياء ريبونوكلوتيد به دي‌اكسي ريبونوكلوتيد به وسيله احياء كننده‌اي كه آهن جزء ساختماني آن است، انجام مي‌پذيرد. بنابراين در شرايط بي‌كربنات بالا، سنتز DNA كه براي رشد سلول و تقسيم آن ضروري است، كاهش يافته و در نتيجه رشد سلولها و عملكرد نيز كاهش مي‌يابد.

مطالعات محققين فراوان از جمله شهابي و ملكوتي (1380) نشان داد كه بي‌كربنات آب آبياري باعث كاهش عملكرد مي‌شود. گوگرد عنصري كه به خاك اضافه ‌شود، به وسيله باكتريهاي اكسيد كننده گوگرد اكسيده ‌شده و به سولفات تبديل مي‌شود. اين فرآيند اسيدزاست و در نهايت توليد اسيدسولفوريك مي‌كند و پروتون اسيدسولفوريك باعث اسيدي شدن خاك مي‌گردد. ميزان اثر گوگرد و سرعت تبديل آن به اسيد سولفوريك به مقدار رطوبت، جمعيت و قدرت اكسيدكنندگي ميكروارگانيسمهاي موجود در خاك و دما بستگي دارد. سرعت اين واكنش كُند است. گوگرد عنصري حداقل دو سال زمان لازم دارد تا كاملاً به اسيد سولفوريك تبديل شود. در اين واكنش، در نهايت حلاّليت آهن، روي و منگنز افزايش مي‌يابد و زردبرگي كاهش مي‌يابد.

در مطالعه‌اي كه توسط محققين انجام شد، تأثير 300 گرم سكوسترين آهن و 10 و 20 كيلوگرم گوگرد به ازاء هر درخت در رفع كلروز هلو مؤثر بود. بعد از يكسال مصرف 10 و 20 گيلوگرم گوگرد، به ترتيب باعث كاهش اسيديته از 2/8 به 6/6 و 4/6 گرديد و بدين‌ترتيب زردبرگي ناشي از كمبود آهن بهبود يافت.

بسياري از صاحبان گلخانه‌ها اسيدسولفوريك را در آب گلخانه‌ها تزريق مي‌كنند تا قليائيت بالاي آن پايين بيابد. در واقع اگر در گلخانه كمبود آهن و ريزمغذيها مشخص شود يا pH بستر كشت بالا باشد و يا گياهان حساس به قليائيت زياد، دچار زردبرگي شوند، ‌حتماً بي‌كربنات آب آبياري بالاست و بايد از اسيد سولفوريك براي پايين آوردن آن استفاده شود. اسيدي كردن آب آبياري باعث كاهش تصاعد آمونياك (NH3)، افزايش نفوذپذيري خاك و كاهش خطر زيادي بُر (B) خاك مي‌گردد. براي اين كار مي‌توان حتي از اسيدسولفوريك سه درصد همراه با آب آبياري استفاده كرد. استفاده از اسيدسولفوريك و ديگر مواد اسيدزا در خاكهاي آهكي مي‌تواند حلاّليت ريزمغذيها را از طريق حذف بي‌كربنات خاك و كاهش اسيديته افزايش دهد.

در خاكهاي آهكي، اسيد اضافه شده به وسيله تركيبات بازي خنثي شده و pH خاك پايين مي‌آيد. بدين‌ترتيب حلاّليت عناصري مثل فسفر، آهن، منگنز، روي و مس افزايش مي‌يابد. از سوي ديگر اسيدي كردن باعث افزايش فسفر قابل تبادل خاك مي‌شود. در واقع تري‌فسفات كلسيم در اثر اسيد سولفوريك، تبديل به دي‌كلسيم فسفات و مونو كلسيم فسفات مي‌شود كه محلولتر هستند. محققين نشان دادند كه در سويا با دو آزمايش گلخانه‌اي و مزرعه‌اي، با مصرف 250 ميلي‌گرم بر كيلوگرم اسيدسولفوريك، در شرايط گلخانه‌‌اي و 560 كيلوگرم بر هكتار اسيدسولفوريك، عملكرد محصول از 434 به 2164 كيلوگرم در هكتار افزايش يافت. يك آزمايش گلخانه‌اي ديگر نشان داد كه تزريق اسيد سولفوريك به خاكهاي با كمبود فسفر، حلاّليت فسفر را در ناحيه تيمار شده بهبود بخشيده و جذب فسفر را نيز افزايش داد.

در آزمايش‌ ديگري مقادير مختلف اسيدسولفوريك به سه خاك داراي كمبود فسفر اضافه شده و نتايج نشان داد كه جذب فسفر توسط گياه گوجه فرنگي با افزايش‌مصرف اسيد سولفوريك افزايش يافت. در اين آزمايش، عملكرد گياه از 5/0 گرم براي هر بوته در تيمار شاهد به 5/3 گرم افزايش يافت و جذب فسفر از 5/0 ميلي ‌گرم براي هر بوته در شاهد به 4/7 ميلي‌گرم در بوته رسيد.

در آزمايش ديگري، سوياي حساس به كمبود آهن را در گلدانهاي 500 گرمي مورد مطالعه قرار دادند و مقدار ناچيزي از ضايعات معادن مس حاوي آهن و اسيدسولفوريك را كه در مجموع 16 درصد آهن داشت، در زير ريشه قرار دادند. مطالعات نشان داد كه مقدار يك گرم و دو گرم اسيدسولفوريك براي هر گلدان بهترين تيمار بود. البته در تيمار يك گرمي، جذب آهن و عملكرد افزايش يافت و زردبرگي بر طرف شد ولي در تيمار دوگرمي، اندكي قهوه‌اي شدن ريشه‌ها مشاهده گرديد. ميلاني و همكاران (1378) براي افزايش قابليت بهره‌برداري اراضي شور و قليايي از اسيدسولفوريك در سطح مزرعه استفاده كردند . نتايج نشان داد كه پس از مصرف اسيدسولفوريك و يك نوبت آبياري سنگين، ميزان شوري(ECe) و قليائيت (SAR) در عمق 30-0 سانتيمتر، به ترتيب 6/51 و 9/28 درصد كاهش يافت.

نتايج مشاهدات اوليه مزرعه نشان داد كه بوته‌هاي گندم كرتهايي كه با اسيد سولفوريك (به ميزان 4/6 تن اسيد غليظ 95 درصد در هكتار) تيمار شده بودند، داراي گياهاني به رنگ سبز و بدون علايم كمبود عناصر غذايي و شاداب بودند، در صورتي كه بوته‌هاي گندم كاشته شده در كرت شاهد، از رشد و شادابي كمتري برخوردار بودند. همين اثر اصلاحي در باغهاي سيب نيز از طريق كاهش غلظت بي‌كربنات آب آبياري حادث گرديد .

 

 

يكي ديگر از نقشهاي گوگرد، استفاده از آن براي اصلاح خاكهاي شور و قليا است. ذكر اين نكته ضروري است كه كار با اسيد سولفوريك بسيار خطرناك بوده و بايد احتياطهاي لازم به هنگام حمل، نگهداري و مصرف آن رعايت شود. امروزه، براي جلوگيري از خطرات احتمالي اسيد سولفوريك، استفاده از گوگرد به همراه مواد آلي و باكتريهاي تيوباسيلوس بيشتر توصيه مي‌شود. راههاي ورود گوگرد به خاك عبارتند از مصرف كودهاي مختلف حاوي گوگرد، هواديدگي كانيهاي گوگرد دار، استفاده از مواد اصلاح كننده حاوي گوگرد، افزودن بقاياي آلي به خاك و ورود گوگرد از طريق اتمسفر، آفت كشها و آب آبياري. راههاي خارج شدن گوگرد از خاك، عبارتند از جذب گوگرد توسط گياهان و ميكروارگانيسمها، آبشويي، فرسايش خاك، سوزاندن بقاياي گياهي و تصعيد گوگرد از خاك.

از ويژگيهاي مهم گوگرد، دارا بــودن درجات مختلف اكسيداسيون (2-تا 6+) است كه اين امر به گردش آن در طبيعت كمك مي‌كند. چرخة گوگرد شامل چهار مرحلة معدني شدن، آلي شدن، احياء شدن و اكسيدشدن مي‌باشد. شكلهاي مختلف گوگرد به طور دايم در حال تغيير و تبديل به يكديگر بوده و در داخل اين چرخه در گردش هستند. گوگرد به طور عمده به صورت سولفات توسط گياهان و ميكروارگانيسمها جذب مي‌شود. يونهاي سولفات در اثر هواديدگي كانيهاي حاوي گوگرد و يا در اثر معدني شدن تركيبات آلي گوگرد دار، آزاد شده و وارد محلول خاك مي‌شوند. با توجه به اينكه حدود 90 درصد گوگرد موجود در اغلب خاكها به‌صورت آلي بوده و نمي‌تواند به طور مستقيم به وسيلة گياهان و ميكروارگانيسمها جذب شود، اهميت معدني شدن گوگرد مشخص مي‌شود.

معدني شدن مواد آلي گوگرد دار فرايندي است كه طي آن، اين مواد توسط ميكروارگانيسمها، به منظور كسب انرژي تجزيه شده و گوگرد موجود در آنها به صورت سولفات آزاد مي‌شود. معدني شدن فرايندي كاملاً ميكروبي است و افزودن بازدارنده‌هاي ميكروبي باعث توقف آن مي‌شود. معدني شدن مواد آلي، يك فرايند غيراختصاصي بوده و توسط طيف وسيعي از ميكروارگانيسمها (باكتريها، قارچها و اكتينوميستها) انجام مي‌شود. معدني شدن تركيبات آلي گوگرد دار به دو طريق انجام مي‌گيرد.

الف) بيولوژيك: گوگرد متصل به كربن در اثر اكسيداسيون كربن به وسيلة ميكروارگانيسمهاي هتروتروف به منظور كسب انرژي، اكسيد شده و به صورت سولفات آزاد مي‌شود.

ب) بيوشيميايي: گوگردي كه متصل به كربن نيست، به وسيلة آنزيمهاي

ادامه نوشته

ترویج و آموزش کشاورزی

ترویج و آموزش کشاورزی

 

ترویج و آموزش کشاورزی نوعی آموزش غیر رسمی به روستائیان و علاقمندان به کشاورزی برای آشنائی و استفاده از فناوری‌های نو جهت افزایش تولید و بهره‌وری و درآمد و ارتقای سطح زندگی تولیدکنندگان کشاورزی و رسیدن به اهداف توسعه کشاورزی و روستائی است.

 

ترویج کشاورزی یاری هدفدار در تصمیم‌گیری و شکل گیری نظرات تعریف شده است. کارشناسان آن را نوعی مداخله گری ارتباطی حرفه‌ای می‌‌دانند که توسط یک نهاد به منظور ایجاد تغییرات داوطلبانه رفتاری در کشاورزان با فرض داشتن منافع جمعی یا اجتماعی بنا می‌شود.

 

هدف ترویج کشاورزی رسیدن به اهداف توسعه کشاورزی و ارتقاء سطح زندگی کشاورزان بویژه کشاورزان خرده‌مالک و تهیدست است تا از طریق آشنائی با یافته‌های پژوهشی و فناوری بصورت ساده و کاربردی بتوانند با افزایش تولید و کاهش هزینه و کسب درآمد بیشتر سطح زندگی خود و خانواده را فراهم نمایند. ترویج کشاورزی در کشورهای در حال توسعه برای رسیدن به اهداف توسعه کشاورزی و روستائی یکی از عناصر ضروری است که بیشتر در قالب نظامهای دولتی و اخیرا در برخی کشورها بصورت فعالیتهای ترویج خصوصی کشاورزان را تحت آموزش به روشهای مختلف قرار می‌دهند. البته در کشور ما این هدف آنگونه که انتظار میرود محقق نگردیده است زیرا کارشناسان ما پس از تحصیل به خاطر کم تجربگی و تئوریک بودن مطالب درسی تدریس شده در دانشگاه اکثرا یا بیکارند یا هنگام ورود به عرصه کار و در عمل به جای کمک به رشد و توسعه کشاورزی و ترویج کشاورزی بین کشاورزان به پشت میز نشینانی تئوری پرداز و آمارساز مبدل می شوند که حتی کشاورزان نیز بر ناکار آمدی بسیاری از آنان در عرصه عمل به علوم آموخته شان شاهدند. و توجه به نابسامانی ها و عدم پیشرفت چشمگیر در این عرصه تاییدی بر این مدعااست .

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

تست ژنوتوکسیک

تست ژنوتوکسیک

 

 

تمامی موجودات زنده برخورداز از قابلیت واکنش دینامیکی به تنشهای محیطی در نتیجه فعال سازی زنجیره های پیچیده پیام دهی می باشند. یکی از شدیدترین این تنشها اختلال در خود اطلاعات ژنتیکی می باشد. ژنوم موجودات زنده همیشه تحت تأثیر تنش ناشی از عوامل محیطی (نظیر اشعه ماوراء بنفش و مواد شیمیایی جهش زا) و نیز تولیدات فرآیندهای متابولیسم داخلی سلول (نظیر گونه های اکسیژن فعال و مضاعف شدن اشتباهی dna) می باشد. بدنبال تاثیر تنش ژنوتوکسیک، زمان لازم برای بازسازی dna در چرخه سلولی افزایش می یابد و ژنهای دخیل در بازسازی و حفاظت سایر ترکیبات سلولی مواجه با تنش ژنوتوکسیک، فعال میشوند. از سوی دیگر، سلولها، خصوصا سلولهای یوکاریوتهای پرسلولی، ممکن است بوسیله مکانیزم آپوپتوسیس به این تنش واکنش نشان دهند ودر نتیجه باعث کاهش صدمات سلولی گردند

.

تحقیق در زمینه اثرات تنش ژنوتوکسیک و مکانیزم پیام دهی در *****داران به سبب اثراتی که در سلامت انسان و ایجاد بیماریهایی مثل کارینوژنسیس دارد، از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. ولی در گیاهان که سلولهای آنها بی تحرک و توسط دیواره های سلولی احاطه شده است، بافتهای توموری قادر به متاستازی نبوده و گیاه بواسطه سرطان از بین نمی رود. از طرف دیگر، اندامهای تولید مثلی گیاهان از سلولهایی منشاء میگیرند که خود قبل از تشکیل گامت در گیاه مادر، تعداد زیادی چرخه مضاعف سازی dna را پشت سر گذاشته اند.

 

این امر بویژه سبب میشود تا گیاهان به انباشت بالقوه جهشها در سلولهای مادر گامت، حساس باشند و در نهایت راه انتقال جهشهای سوماتیک به نسل بعدی فراهم میشود. گیاهان بر خلاف جانوران، موجودات بی تحرکی هستند که وابسته به تشعشع خورشیدی بعنوان منبع حیاتی انرژی بیولوژیکی بوده و بنابراین بطور مداوم در معرض موتاژنهای طبیعی از جمله اشعه ماوراء بنفش نوع b هستند. از اینرو تحمل به این عامل تنش زای غیر زنده برای حیات گیاهی با اهمیت می باشد. جبران و رفع خسارات وارده به dna برای نگهداری ثبات ژنومی ضروری است و گیاهان البته اطلاعات لازم برای این هدف را در اختیار دارند. در مقابل، دانش بشر در زمینه تأثیر و مکانیزمهای عوامل صدمه رسان به dna بسیار محدود است، هر چند که اخیراً حمایت ژنتیکی برای پروتئینهای دخیل در پیام دهی ژنوتوکسیک در گیاه اربیدوپسیس در حال شگل گیری است.

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

تکنولوژی پرورش نشاء حصیری طویل به روش هیدروپونیک و نشاکاری آن

تکنولوژی پرورش نشاء حصیری طویل به روش هیدروپونیک و نشاکاری آن

 

Raising and Transplanting Technology for Long Mat with Hydroponically Grown Rice Seedling

 

 

 

مقدمه:

 

در ژاپن بیش از 99 درصد تولید برنج به روش نشاکاری بدست می آید. بیشترین روش رایج نشاکاری استفاده از نشاء حصیری است که در بستر خاکی داخل جعبه های نشاءپرورش داده می شود(با طول58سانتی متر و عرض 28 سانتی متر و به عمق 3 سانتی متر). حمل و نقل جعبه های نشاءکار دشواری بوده و مشکلاتی را به همراه دارد که تعدادی از آن در زیر آمده است:

 

1- وزن یک جعبه نشاءتقریباٌ برابر 6 کیلو گرم می باشد.

2- برای هر هکتار مزرعه شالیزاری حداقل تعداد 200 تا 240 عدد جعبه نشاءنیاز می باشد.

3- در دوره ای که نشاء پرورش می یابد یعنی از زمان بذرپاشی تا مرحله نشاکاری جعبه های نشاء باید بعد از بذرپاشی از بذرپاش به انکیوباتور(تاریکخانه) ، بعد به گلخانه ، با کامیون(وانت بار) به مزرعه اصلی و سپس بر روی ماشین نشاکار جهت نشاکاری حمل می گردد.

 

پرورش نشاء حصیری طویل به روش هیدروپونیک جهت بهینه سازی نشاکاری برنج و صرفه جوئی نیروی کارگری طراحی شده که این نشاء دارای طول 6 متر و عرض 28 سانتی متر می باشد . در این روش نوین دوره پرورش نشاء 2 هفته بوده که در این مدت ارتفاع گیاهچه به 10 تا 15 سانتی متر خواهد رسید .

نشاء حصیری طویل ترکیبی است از ریشه های در هم پیچیده گیاه و بستری از جنس پارچه پنبه ای بدون تار و پود(نمد مانند) که مقاومت آن در حدی است که میتوان آن را لوله نموده و حمل و نقل کرد.

وزن یک رول از نشاء حصیری حدوداٌ 12 کیلو گرم است و تقریباٌ یکپنجم وزن نشاء حصیری جوانی است که به طور معمول در بستر خاک پرورش داده می شود و با طولی 6 متری برابر با 10 عدد از نشاء حصیری جعبه ای می باشد.

 

 

 

مواد و روش پرورش نشاءحصیری لوله ای

 

1) بستر خزانه

در این روش نیاز به بستر خزانه ، مخزن کودمایع و یک پمپ جهت انتقال کود مایع به درن بستر خزانه می باشد که در گلخانه نصب می گردد.

بستر خزانه شامل 4 سینی با طول 5/6 متر ، عرض 28 سانتی متر و عمق 6 سانتی متر بوده که از جنس استیل زنگ نزن تهیه گردیده بر روی پایه ای به ارتفاع 60 سانتی متر صورت افقی در کف گلخانه نصب می شود تا کاربر به راحتی و بدون خم کردن کمر بتواند با آن کار کند.

پمپ نیز کود مایع را از درون مخزن در زمان کود دهی پمپاژ نموده و در داخل سینی بستر خزانه به گردش در می آورد.

طرحی از خزانه پرورش نشاء حصیری طویل در شکل 2 نشان داده شده است

 

 

 

2) بذرپاشی

پارچه پنبه ای مخصوص را در درون سینی که کاملاٌ خشک و تمیز می باشد پهن نموده و توسط دو صفحه شانه مانند در ابتدا و انتها محکم می گردد. سپس کود مایع در خزانه پمپاژ شده و به گردش در آمده و بذر جوانه دار برنج بر روی بستر سینی توسط یک ماشین بذر پاش خودگردان همانطور که در شکل 2 مشاهده میگردد پاشیده می شود.

مقدار بذر معمولاٌ حدود 100 تا 250 گرم به انداره واحد سطح یک جعبه نشاء(58×28 سانتی متر) که در روش معمول برای پرورش نشاء جعبه ای مصرف می گردد در نظر گرفته می شود و برای سطح بستر این نوع از خزانه (600×28 سانتی متر) برابر 1034 تا 2586 گرم است.ریشه های نشاء برنج در داخل پارچه پنبه ای نفوذ کرده و در هم می پیچد و حصیری رابوجود می آورد این حصیر بوجود آمده از ریشه های در هم پیچیده گیاهچه ها و بستر پارجه ای آنقدر قوی است که در زمان حمل و نقل و لوله نمودن خسارتی نمی بیند. بذور برنج داخل سینی بستر خزانه بلافاصله بعد از بذرپاشی و گیاهچه های 2 هفته بعد از بذرپاشی در شکل 3 مشاهده میگردد.

 

 

 

3) کودهی و کنترل دمای محیط گلخانه

در 5 روز اول بعد از بذرپاشی آب خالص بدون کود در بستر خزانه به گردش در می آید و سپس کود را که این کود با نامهای اوتساکو1 و اوتساکو2 به صورت تجاری در بازار موجود بوده و بیشتر جهت کشت سبزیجات به روش هیدروپونیک استفاده می گردد را در آب داخل تانک حل نموده و بوسیله پمپ در بستر سینی خرانه به گردش در می آوریم در ضمن هدایت الکتریکی کود مایع بایدحدود 3/1 تا 4/1میلی موس بر سانتی مترباشد که هر روزه تنظیم می گردد. (EC) درجه حرارت آب بستر خزانه با درجه حرارت محیط گلخانه باید با هم هماهنگ باشدکه توسط هیتر و تهویه جهت پرورش نشاء تامین می گردد.

 

 

 

 

4) لوله کردن نشاء

پارچه ای که برای بستر خزانه نشاء در نظر گرفته شده با توجه به طول 6 متری که داردباید خاصیت لوله شدن را داشته باشد تا حمل و نقل آن به مزرعه اصلی وبارگیری بر روی ماشین نشاکارراحت صورت پذیردکه مراحل این کار به صورت زیراست:

1) فشردن گیاهچه ها به سمتی که می خواهیم آن را لوله نمائیم بوسیله یک سیلندر استوانه ای شکل با وزن تقریبی 15 کیلو گرم.

2)گذاشتن صفحه ای با طول 60 سانتی متر ، عرض 5/27 سانتی متر و وزنی معادل 3 کیلو گرم از جنس استیل بر روی گیاهچه های فشرده تا به صورت اولیه برنگردد.

3)لوله کردن نشاء حصیری به حول یک لوله به قطر 15 سانتی متر با دست یا یک ماشین که برای این عمل طراحی گردیده.

 

5)بستن نشاء لوله شده در داخل یک لفاف پارچه ای. قطر و وزن تقریبی نشاء حصیری لوله شده با طول 6 متر به ترتیب برابر با 40 تا 50 سانتی متر و 12 کیلو گرم است.

مراحل فوق در شکلهای 7 ، 8 و 9 نشان داده شده است.

 

 

 

گذاشتن صفحه فلزی بر روی نشاء ها

 

رول نمودن نشاء حول یک لوله به قطر 15 سانتی توسط دستگاه.

 

 

در مقایسه ای که بین نشاء حصیری لوله ای پروش یافته به روش هیدوپونیک و نشاء حصیری پرورش داده شده در بستر خاکی از نظر وزن صورت گرفت نتیجه بدست آمده حاکی از آن بوده که وزن نشاء به روش جدید برابر یک پنجم وزن نشاء در بستر خاک با طول برابر 6 متر بوده است. در شکل 9 این مقایسه نشان داده شده است.

 

بهینه سازی ماشین نشاکار برنج برای نشاکاری نشاء حصیری طویل

یک ماشین نشاکار 6 ردیفه که اخیراٌ ساخته شده بود جهت کاشت نشاء لوله ای در مزارع شالیزاری بازسازی گردید.تعدادی ضمائم جهت قرار دادن نشاهای لوله ای بر روی نشاکار دارای 6 سکو ساخته و نصب شد.توانایی تسمه های تعذیه نشاء جهت دستیابی به یک تغذیه مطمئن و یکنواخت با تعبیه یک غلطک محرک بعلاوه غلتکهای تحتانی و فوقانی افزایش یافت.

ظرفیت مخزن کود با اضافه نمودن ارتفاع آن دو برابر افزایش یافت تا از تکرار دفعات کودهی توسط نشاکار کاسته شود و در ضمن دو عدد پایه نیز در دو طرف راننده جهت حمل 8 عدد نشاءحصیری لوله ای اضافی تعبیه گردید.

 

این ماشین نشاکار با سرعتی معادل 13/1 متر بر ثانیه در صورتی که از نشاء حصیری لوله ای استفاده گردد میتواند 5/0 هکتار از مزرعه شالیزاری را در یک ساعت نشاکاری نماید.

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

تولید كلزا 2

تولید كلزا 

شبکه رشد

 

 

اثر تاريخ كاشت بر اجزاي عملكرد و عملكرد دانه و روغن ارقام كلزا در كرمانشاه

 

به منظور بررسي و تعيين تاريخ كاشت و رقم از لحاظ عملكرد دانه و روغن، آزمايش در سال 1379 در منطقه اسلام‌آباد كرمانشاه و به صورت طرح كرت‌هاي خرد شده در قالب بلوك‌هاي كامل تصادفي در 4 تكرار انجام گرفت. تاريخ كاشت به عنوان عامل اصلي در 4 سطح (18 و 28 شهريور؛ 7 و 17 مهر) و فاكتور فرعي شامل پنج ژنوتيپ رقم كلزاي پاييزه (اورينت، طلايه، آكاپي، اس.ال. ام 046 و كلورت) بود. نتايج به دست آمده نشان داد كه عملكرد دانه و اجزا عملكرد و هم چنين ارتفاع بوته، عملكرد بيولوژيكي، تعداد شاخه‌هاي فرعي، تعداد بوته در متر مربع، شاخص برداشت و درصد و عملكرد روغن در سطح احتمال يك درصد تحت تاثير تاريخ كاشت اختلاف معني‌داري داشته و اولين تاريخ كاشت از نظر صفات فوق برتر بود. ارقام مورد آزمايش از نظر عملكرد و اجزا آن و ساير صفات فوق در سطح احتمال يك درصد اختلاف معني‌داري داشتند. در بين ارقام مورد نظر بيشترين و كمترين عملكرد دانه به ترتيب براي رقم اس. ال. ام 046 با 2.59 تن در هكتار و رقم آكاپي با 1.77 تن در هكتار به دست آمد و نتايج عملكرد روغن نيز تابع چنين روندي بود. با تاخير در كاشت عملكرد دانه براي ارقام كلزاي مورد بررسي كاهش نشان داد، كه اين موضوع متاثر از مصادف شدن مراحل گلدهي و نمو غلاف و دانه به گرما مي‌باشد. در مجموع، بالاترين مقدار عملكرد دانه از رقم اس. ال. ام 046 (4.08 تن در هكتار)، در تاريخ كاشت اول به دست آمد

 

 

مجله علمي کشاورزي

 

 

برآورد پارامترهاي ژنتيكي براي عملكرد، اجزاء عملكرد و ميزان گلوكوزينولات در كلزا

 

هشت ژنوتيپ كلزا شامل شش رقم و دو لاين اصلاح شده جهت برآورد پارامترهاي ژنتيكي تعداد غلاف در ساقه اصلي، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن هزار دانه، عملكرد دانه و ميزان گلوكوزينولات كل مورد استفاده قرار گرفتند. تجزيه واريانس بر اساس روش هيمن مبين قابليت تركيب پذيري عمومي (a) و خصوصي (b) معني دار براي خصوصيات مورد مطالعه به استثناء وزن هزار دانه بود، كه نشان دهنده اهميت اثرات افزايشي و غير افزايشي در كنترل ژنتيكي آنها است. براي وزن هزار دانه فقط قابليت تركيب پذيري عمومي معني دار گرديد. برآورد نسبت ميانگين مربعات قابليت تركيب پذيري عمومي به قابليت تركيب پذيري خصوصي معني دار و قابليت توارث خصوصي بالا براي وزن هزار دانه و گلوكوزينولات كل مبين اهميت بيشتر اثرات افزايشي در كنترل ژنتيكي خصوصيات مزبور بود و در نتيجه كارايي انتخاب براي آنها بالا خواهد بود. برآورد ميانگين مربعات معني دار انحراف ميانگين والدين از هيبريدها (b1) براي تمامي خصوصيات به استثناء طول غلاف و وزن هزار دانه نمايانگر غالبيت جهت دار و در نتيجه هتروزيس متوسط معني دار براي كليّه خصوصيات مورد مطالعه به استثناء دو صفت مزبور مي‌باشد. برآورد ميانگين مربعات معني دار اثرات مادري (c) براي تمامي خصوصيات به استثناء دو صفت مزبور مي‌باشد. برآورد ميانگين مربعات معني دار اثرات مادري (c) براي تمامي خصوصيات به استثناء طول غلاف نشان دهنده اهميت اثرات مادري براي كليّه خصوصيات مورد مطالعه به استثناء صفت مزبور مي‌باشد. در بين اجزاء عملكرد، تعداد غلاف در ساقه اصلي و تعداد غلاف در بوته داراي همبستگي مثبت معني داري با عملكرد دانه بودند، لذا به عنوان صفات مناسب جهت بهبود عملكرد قابل استفاده مي‌باشند. عدم وجود همبستگي معني دار بين گلوكوزينولات كل و عملكرد دانه امكان كاهش اين خصوصيت نامطلوب مرتبط با كيفيت را بدون تغيير قابل ملاحظه در عملكرد دانه ميسّر مي‌سازد. در اين بررسي والدهاي PF7045/91 و BL1 داراي تركيب پذيري عمومي مناسب و تلافي‌هاي PF7045/91 x Shiralee و PF7045/91 x B11 داراي ت91 x B11 داراي ت مناسب براي عملكرد دانه و ميزان گلوكوزينولات كل بودند

 

مجله بين المللي علوم و فناوري كشاورزي

 

 

کشت کلزا

 

انتخاب مزرعه و تناوب زراعی:

کلزا در محدوده وسیعی از خاک ها رشد می کند، ولی مناسبترین اراضی برای رشد کلزا، خاک هایی با بافت متوسط، زهکشی مناسب، مواد آلی کافی و PH حدود 5/6 می باشد. کلزا در شرایط ایستابی، سیلابی و زهکشی ضعیف زمین و PH پایینتر از 5/5 نباید کشت شود. کلزا در تناوب هر محصولی که اجازه تهیه بستر مناسب بذر را داده و از توسعه عوامل بیماری زای خاک زی جلوگیری کند، رشد می نماید. به ویژه در تناوب با غلات، عکس العمل مطلوبی نشان می دهد. این تناوب باعث کنترل بیماری های، آفت و علف های هرز کلزا می گردد. تحقیقات نشان داده که عملکرد گندم پس از کلزا حدود 27 درصد بیشتر از عملکرد گندم پس از آیش بوده است.

کشت متوالی کلزا در یک زمین یا کشت ان در تناوب با سایر گیاهان جنس براسیکا باعث تشدید بیماری های کلزا می گردد، چرا که در این حالت عامل بیماری زا می تواند در سالهای متوالی در خاک و روی گیاه میزبان باقی بماند و جمعیت خود را افزایش دهد. بنابراین هنگام انتخاب یک منطقه برای تولید کلزا، توجه به تناوب زراعی منطقه بسیار مهم است. زراعت های متعددی هستند که بیماری مشترک با کلزا دارند

لیست زراعت های عمده و فاصله زمانی بین تولید آنها با کشت کلزا

محصول

تناوب سال

ملاحضات

گندم، یولاف، جو

0

هیچ بیماری مشترکی وجود ندارد. این گیاهان می توانند قبل یا بعد از کلزا کشت گردند. دقت شود باقی مانده علف کش کشت را به تعویق می اندازد.

ذرت و سورگوم

1

در مناطقی که آترازین برای کنترل علف هرز استفاده می شود.

 

0

اگر باقی مانده علف کش قابل ملاحضه نباشد.

سیب زمینی، شبدر، لوبیا و پنبه

1

بیماری مشترک ریزوکتونیا و فوزاریوم ریشه

یونجه و سویا

2

بیماری مشترک ریزوکتونیا، فوزاریو ریشه و پوسیدگی اسکلروتینیایی ساقه.

آفتابگردان و کلزا

3

بیماریهای مشترک ریزوکتونیا، فوزاریوم ریشه، و وسیدگی اسکلروتینیایی ساقه، برای جلوگیری از افزایش بیماری ها، آفات و علف های هرز، کلزا نباید بیش از یک مرتبه در یک دوره چهارساله کشت گردد.

از موارد مهم دیگر که باید به آن توجه کرد علف های هرز و علف کش های مصرف شده در زراعت های قبلی مزرعه است. همیشه باید قبل از کشت

کلزا یا هر محصول حساس دیگر به برچسب علف کش های مصرفی توجه نمود.

لیست علف کشهای مشترک و دوره انتظار آنها

علف کش

محدودیت (ماه)

علف کش

محدودیت(ماه)

Accent

10 ماه در PH کمتر از 5/6

18 ماه در PH بیشتر از 5/6

Lorox

4

Ally

18

Lorox Plus

18

Atrazine

12

Pinnacle

5/1

Beacon

18

Princep

12

Canopy

18

Pursuit

26

Classic

15

Reflex

18

Command

16

Salute

12

Devrinol

12

Scepter Commence

18

Dual

18

Sencor

12

Glean

18

Squadron

18

Harmony Extra

2

Tornado

18

Lexone

12

Tri-Scept

18

 

 

Turbo

12

 

انتخاب رقم:

ارقام کلزا از نظر تیپ رشد با توجه به ریخته ارثی به سه گروه عمده تقسیم می شوند.

ارقام کلزا با تیپ رشد بهاره(Spring): این ارقام برای به گل رفتن به درجه حرارت حدود 3 درجه سانتی گراد به مدت یک هفته نیاز دارند.

ارقام کلزا با تیپ رشد بینا بین (Intermediate): این ارقام جهت بهاره سازی یا شروع رشد زایشی به درجه حرارت حدود 3 درجه سانتی گراد و کمتر به مدت یک ماه نیاز دارند. تیپ رشد بینابین نیز به دو زیر گروه تیپ رشد بینابین زودرس و بینابین متحمل به سرما تقسیم می شود.

ارقام کلزا با تیپ رشد زمستانه (Winter): این گروه تحمل به سرمای بسیار خوبی داشته و جهت شروع رشد زایشی به درجه حرارت حدود 3 درجه سانتی گراد و کمتر به مدت یک و نیم ماه نیاز دارند.

 

آماده سازی زمین:

مجموعه شرایطی که سرعت جوانه زنی و ایجاد پوشش سریع و یکنواخت را فراهم می سازد باعث بهبود کنترل علف های هرز و افزایش مقاومت به سرما و عملکرد دانه می شود. بستر بذر باید نسبتا هموار باشد و تا عمق مناسبی رطوبت کافی داشته باشد. ساختمان سطح خاک باید دارای دانه بندی خوبی بوده و حاوی 30 تا 45 درصد ذرات ریز و مقداری کلوخه کوچک جهت جلوگیری از فرسایش باشد. اگر بستر بذر حاوی دانه های ریز زیادی باشد، رطوبت خاک از دسترس خارج می شود، بستر بذر سله می بندد و سطح بسیار محکمی را ایجاد می کند که این موضوع باعث استقرار ضعیف گیاهچه ها و اتلاف رطوبت می گردد. بنابراین جهت تهیه بستر بذر مناسب ضمن دقت در انتخاب مزرعه معمولا عملیات آماده سازی زمین شامل شخم، دیسک و ماله انجام می شود.

پس از شخم عمیق برای از بین بردن کلوخه های خاک، دوبار دیسک عمود بر هم ضروری می باشد. در این مرحله می توان علف کش پیش از کاشت مانند ترفلان را نیز با خاک مخلوط نمود، همچنین از کودهای شیمیایی پایه مورد نیاز استفاده کرد. جهت استفاده از علف کش ترفلان، تهیه زمین و بستر کاشت باید به نحو مطلوبی انجام پذیرد. در زمین هایی که دارای کلوخه هستند و یا خشکه کاری می شوند، این علف کش تاثیر لازم را خواهد گذاشت. زیرا این علف کش در مرحله جوانه زنی، علف های هرز را کنترل می کند. بنابراین باید خاک تا حدی مرطوب بوده و علف کش در عمق 10 سانتی متری خاک قرار گیرد. پس از دیسک زدن، از ماله نیز جهت تسطیح زمین و کمک به سبز شدن یکنواخت مزرعه استفاده می گردد.

 

تاریخ کاشت:

جهت پوشش مناسب مزرعه و رشد مطلوب و افزایش تحمل به سرما، کلزا باید در تاریخ مناسب کشت گردد. به طور کلی کلزا باید 6 هفته قبل از شروع اولین یخبندان (دمای کمتر از -4 درجه سانتی گراد) کشت شود. کاشت زود هنگام باعث جذب مقدار زیادی آب و مواد غذایی در طول فصل پاییز و در نتیجه رشد زیاد بوته ها می شود که این مسئله بقای گیاه در زمستان را کاهش می دهد. از طرف دیگر کاشت با تاخیر نیز باعث کوچک ماندن گیاه و عدم ذخیره کافی مواد غذایی شده و این مسئله نیز خطر سرمازدگی را افزایش می دهد. چنانچه قبل از شروع زمستان، بوته 8 برگی، قطر طوقه 8 میلی متر، طول ریشه عمودی گیاه 15 تا 20 سانتی متر و وزن خشک بوته 6 تا 8 گرم باشد، درجه حرارت -18 تا -22 درجه سانتی گراد برای بوته قابل تحمل است و اگر بوته قبل از شروع زمستان در مرحله 4 برگی با قطر طوقه 5 میلی متر و طول ریشه عمدی 7 تا 9 سانتی متر باشد. درجه حرارت -13 تا -17 درجه سانتی گراد را تحمل می نماید.

تاریخ های کاشت زیر برای اقلیم های مختلف توصیه می شوند:

اقلیم گرم و مرطوب: گیلان (10 تا 25 مهر)، مازندران(15 مهرماه تا 15 آبان ماه)، گلستان(30 مهر تا 15 آبان)، در منطقه گنبد به دلیل خشکی اول فصل و عدم وجود سرمای شدید زمستانه، تاریخ کاشت 10 تا 30 ابان توصیه می گردد.

اقلیم گرم و خشک: خوزستان(1 تا 20 آبان)، جیرفت(نیمه اول ابان)، زابل(20 مهر تا 10 آبان)، ارزوییه کرمان(نیمه دوم مهر تا نیمه اول آبان)، ایران شهر(10 تا 20 آبان)، برازجان(10 تا 30 آبان)، سرپل ذهاب( 1 تا 15 آبان)، داراب(20 مهر تا 10 آبان)، حاجی آباد(1 تا 15 آبان) و بم (نیمه اول آبان).

اقلیم معتدل سرد: تهران(20 تا 30 شهریور)، زرقان فارس(20 شهریور تا 15 مهر)، قزوین(15 تا 30 شهریور)، اصفهان(15 تا 30 شهریور)، اسلام آباد غرب(15 تا 30 شهریور) و نیشابور( 20 شهریور تا 10 مهر).

اقلیم سرد: همدان(10 تا 20 شهریور)، مشهد(نیمه دوم شهریور)، شهرکرد(نیمه دوم شهریور)، ارومیه(نیمه دومشهریور)، اراک(نیمه دوم شهریور)، شاهرود(نیمه دوم شهریور) و میاندوآب(نیمه دوم شهریور).

 

میزان بذر و تراکم بوته:

کلزا در دامنه وسیعی از تراکم بوته سازگاری دارد. بدین معنی که مصرف 4 تا 10 کیلوگرم بذر در هکتار، تفاوتی در عملکرد دانه ایجاد نخواهد کرد. تراکم بوته 60 تا 80 بوته در متر مربه ایده آل می باشد. تراکم بوته کمتر از 20 بوته در متر مربع باعث افزایش خوابیدگی و حساسیت به سرما و نهایتا کاهش عملکرد دانه می گردد. اگر مزرعه کلزا در زمستان با خسارت سرما مواجه شده باشد، باید قبل از نابود کردن و شخم زدن مزرعه، 10 تا 20 بوته سالم کلزا وجود داشته باشد، بوته ها می توانند با افزایش شاخه دهی، فواصل بین خود را پر نمایند. در این حالت، عملکرد دانه این مزرعه 60 تا 70 درصد عملکرد مزرعه ای است که 60 تا 80 بوته در متر مربع داشته باشد. با این حال تراکم بوته پایین مزرعه باعث ایجاد پوشش تنگ می شود که این مسئله، تراکم علف های هرز و رقابت آنها را افزایش می دهد و همچنین باعث ایجاد ساقه های محکم و قطور می گردد و برداشت مزرعه با مشکل مواجه می شود. ترا کم بوته مطلوب باعث زودرسی و یکنواختی در رسیدگی می گردد و ساقه های نازک ایجاد شده، راحت تر برداشت می شوند. به هر حال تراکم های بوته بالا نیز نه تنها عملکرد دانه را افزایش نمی دهند، بلکه ممکن است خطر وقوع ورس و بیماری را افزایش دهند. علاوه بر این باعث ضعیف و کوچک شدن بوته ها و نهایتا موجب افزایش خطر سرمازدگی در زمستان می شوند.

میانگین تعداد بذر در یک کیلومتر کلزا حدود 250هزار عدد است. بنابراین یک کیلوگرم بذر کلزا با اندازه متوسط، تراکمی حدود 25 بوته در متر مربع ایجاد می کند. با توجه به شرایط خاک، کیفیت بذر و روش کاشت، درصد جوانه زنی متفاوت خواهد بود. برای تعیین مقدار مناسب بذر جهت کاشت، باید بر چسب کیسه بذر را برای اطلاع از وزن هزار دانه و درصد خلوص بذر مطالعه کرد. میانگین میزان بذر مصرفی در صورت وجود بستر بذر مناسب، 5 تا 7 کیلوگرم در هکتار در روش کشت ردیفی و 7 تا 9 کیلوگرم در هکتار در روش دست پاش.

 

عمق و ابعاد کشت:

بذر کلزا را باید به دلیل ریز بودن باید در عمق کم کشت کرد. عمق کاشت معمولا بین 1 تا 3 سانتی متر با توجه به نوع رقم، بافت و ساختمان خاک، رطوبت خاک و اقلیم منطقه در نظر گرفته می شود. بذرهای کوچک کلزا در شرایط ایده آل باید به خاک پوشانده شوند، اما در مناطق خشک لازم است بذر کمی عمق تر کاشته شود تا با اطمینان بیشتری با رطوبت خاک در تماس باشد. حفظ رطوبت برای جوانه زدن سریع لازم است. بنابراین بهتر است یک غلظت سبک برای فشردن خاک پس از کاشت زده شود.البته این عمل در خاک های سنگین توصیه نمی شود. عمق کاشت بیش از 4 سانتی متر، جوانه زنی را به تاخیر انداخته، بنیه بذر را ضعیف نموده و تکامل گیاهچه را در پاییز به تعویق می اندازد.

فاصله خطوط کاشت می تواند بر روی کنترل علف های هرز، حساسیت به خوابیدگی، میزان مصرف آب و کود ازته و در نهایت عملکرد دانه اثر داشته باشد. فاصله خطوط 15 تا 35 سانتی متر که در اغلب بذر کارهای غلات دانه ریز قابل تنظیم است، برای کشت کلزا نیز مناسب می باشد. فاصله بوته ها روی ردیف هم 3 تا 4 سانتی متر در نظر گرفته می شود.

 

روش کاشت:

کلزا را به دو روش دست پاش و مکانیزه می کارند. در کشت دست پاش به میزان بذر بیشتری نیاز خواهد بود. در این روش، بستر بذر باید کاملا صاف شود و پس از پخش بذر، یک دیسک یا غلطک بسیاز سبک زده شود تا تماس کافی بین بذر و خاک ایجاد گردد. آبیاری باید با دقت زیاد انجام شود تا از شسته شدن بذر و عدم یکنواختی در بستر مزرعه جلوگیری گردد.

در روش کشت مکانیزه هم می توان با خطی کار غلات و هم بذرکار پنوماتیک، عمل کاشت را انجام داد. در هنگام استفاده از بذرکار غلات باید تنظیم دستگاه را با توجه به عمق مناسب کاشت و میزان بذر مطلوب تغییر دارد. این عمل کمی مشکل است زیرا که بذر کلزا نسبت به بذر غلات ریزتر بوده و عمق کاشت آن سطحی تر می باشد. همچنین می توان از موزع مخصوص کلزا و تثبیت کننده عمق در این دستگاه ها استفاده نمود. از آنجایی که شرایط فیزیکی خاک در همه مناطق کشور مناسب نبوده و تمامی بذور کلزای کشت شده قادر به سبز شدن نمی باشند، بنابراین استفاده از دستگاه پنوماتیک به جز در مناطق خاص کشور توصیه نمی شود.

در روش کشت مسطح، بهتر است فاصله خطوط کشت 30سانتی متر در نظر گرفته شود و در روش کشت ردیفی ، فاصله ردیف ها 60 سانتی متر و در روی هر ردیف، دو خط کشت در نظر گرفته می شود. در این شرایط بهتر است از بذر کار برزگر همدانی استفاده شود که در این صورت، توجه به نکات زیر ضروری است:

 

1-دریچه روی مخزن بذر و زیر موزع ها در کمترین مقدار ریزش بذر قرار گیرد

2-زبانک زیر موزع ها با موزع ها مماس شود.

3-قسمت کشویی یا قسمت دنده ای موزع ها در حداقل تماس با بذر باشد.

4-برای استمرار ریزش بذر(رعایت فاصله بذر روی خط)، درجه دنده روی 70 تا 90 باشد.

5-خطی کارهای اضافه روی پشته حذف گردد، به این ترتیب که دریچه سقوط بذر را بسته، به وسیله طناب بالا کشیده و به شاسی دستگاه متصل کرد.

6-در صورت تنظیم دقیق دستگاه و مصرف بذر با میزان توصیه شده، می توان بدن بستن یک در میان لوله های سقوط مشابه کشت گندم عمل کرد.

 

در هر روش کاشت، استفاده از لولر قبل از کاشت از اهمیت ویژه ای برخوردار است و عامل مهمی در سبز یکنواخت و آرایش مناسب بوته ها می باشد.

 

منبع: راهنمای کلزا، وزارت جهاد کشاورزی/سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی/معاونت آموزش و تجهیز نیروی انسانی

 

 

 

ممکنه این مقالات چون منابع مختلفی دارند..اشتراکاتی هم داشته باشند(بنابر اين از همگي عذر ميخواهم)

 

 

رقام اولیه کلزا به علت داشتن "اسید اوراسیک" در روغن و گلوکزینولیتهای سمی در کنجاله کمتر مورد استفاده قرار می گرفت . اما هم اکنون ارقام یک صفردو صفر که در ارقام سه صفر اسید اوراسیک کمتر از دو درصد و گلو کزینولیتهای سمی کنجاله به ۱۸ تا ۳۰ میکرو مول در هر گرم کنجاله رسیده است ، برای تهیه علوفه دام مناسب می باشند. استان گلستان با سطح زیر کشت حدود ۳۵ هزار هکتار ، یکی از قطبهای تولید محصول کلزا در کل دانه های روغنی کشور می باشد و با کاهش سطح زیرکشت پنبه ، امید است با تولید علوفه کلزا به صورت علوفه کنجاله سبز یا سیلویی تا حدودی مشکلات دامداران برطرف شود . علاوه براین در مصرف علوفه کلزا باید احتیاط هایی صورت گیرد که از آن جمله زمان مناسب برداشت علوفه می باشد که باید در اوایل غلاف بندی گیاه قطع و به مصرف دام برسد .زیرا بعد از تشکیل غلاف (محل اصلی سنتز گلو کزینولیتها ) درصد مواد سمی علوفه بالا میرود . همچنین بعد از خشک شدن علوفه ، ودر موقع جمع آوری ساقه های خشک ، باید از خشک بودن علوفه اطمینان حاصل نمود ، زیرا چنانچه علوفه مرطوب برداشت شود ، قارچ ها در علوفه رشد کرده و باعث کپک زدگی می شود . علوفه کلزا در رژیم غذایی دامها منبع پروتئینی خوبی است که دامداران برای جلوگیری از تاثیرات سو ء"گلوکزینولیت ها " مجازند که تنها ۵۰تا ۶۰ در جیره غذایی دامها از آن استفاده کنند . زیرا بیشتر از آن برای دامها مشکلاتی ایجاد مینمایند . به طور کلی باید پذیرفت که تغذیه انحصاری نشخوارکنندگان از علوفه سبز و تازه کلزا به خاطر بالا بودن مقدار پروتئین خام و کم بودن فیبر صحیح نیست .

 

بسیاری از گونه های جنس براسیکا و سایر جنسهای خانواده ی کروسیفر دارای ارقام علوفه ای هستند که به صورت علوفه کم و تازه سیلو شده مصرف می گردد . همچنین گاه ارقام اصلاح شده این گونه از جمله کلزا در تعلیف دامها استفاده میشود . از مزایای این ارقام زمان تولید علوفه در تیپ های پاییزه آنهاست که مصادف با کمبود شدید علوفه مخصوصاً در شرایط آب و هوای ایرا ن می باشد . گذشته از ارزش و اهمیت غذایی ، بالا بودن مقدار روغن و پروتئین در دانه کلزا این امکان را فراهم می سازد تا با کشت این گیاه مقدار قابل توجهی روغن و پروتئین های گیاهی از هر هکتار زمین استحصال نمود . برداشت ۳ تن دانه از یک هکتار زمین معادل تولید ۱۲۰۰ کیلوگرم روغن نباتی ۱۶۵۰ کیلوگرم کنجاله در هر هکتار می باشد . در حالی که برداشت این مقدار روغن و پروتئین از سایر دانه های روغنی مقدور نخواهد بود .کنجاله کلزا در ارقام جدید از نظر کیفی نزدیک به کنجاله سویا و حدود ۴۰ درصد پروتئین دارد از این رو یکی از منابع بسیار غنی پروتئین گیاهی در تغذیه دام و طیور می باشد .همچنین کنجاله کلزا حاوی ۱۳در صد فیبر می باشد . وجود مقدار نسبتاً زیاد فیبر در کنجاله یک عامل محدودکننده در استفاده از آن به عنوان خوراک دام محسوب میشود چرا که توان تولید انرژی را در جیره غذایی کاهش میدهد . جدود۵۸_۵۰ درصد وزن خشک دانه کلزا را کنجاله تشکیل می دهد .

 

پروتئین موجود در کنجاله حاوی ترکیب مناسب از اسیدهای آمینه است و قابل مقایسه ورقابت با کنجاله سایر دانه های روغنی می باشد . یکی از مشکلات جدید دامداران استان در تامین علوفه ، کاهش سطح زیر کشت پنبه است که باعث کم شدن کنجاله پنبه در استان شده و در نتیجه با ورود تفاله چغندر قند و ملاس در جیره غذایی دامها ی استان در صد چربی شیر کاهش یافته و دامداران منطقه از نظر فروش شیر به کارخانه های شیر پاستوریزه به خاطر افت درصد چربی شیر متضرر می شوند . امید است با تولید کنجاله کلزا ، تا حدودی مشکلات دامداران استان برطرف شود .

 

علوفه کلزا:

 

کلزا و خردل قهوه ای یا زرد آسیایی می توانند در برنامه تغذیه دام ها وارد شوند اما در زمینه مصرف آنها باید احتیاط هایی صورت گیرد این گیاهان می توانند غذای خوش طعمی برای دامها مخصوصاً گاوها باشند و بهتر است چند روز به مقدار کم به دام خورانده شود تا با طعم و مزه ی آن سازگار شوند . میانگین پروتئین خام بر پایه ماده خشک آن ۱۰ تا ۱۲ درصد است که تا ۱۶ درصد می تواند افزایش یابد . میانگین کل مواد معدنی قابل هضم ، ۵۰ تا ۵۵ درصد یا بالاتر است .جهت تعیین ارزشهای واقعی مواد معدنی در علوفه ،تجزیه علوفه توصیه میشود .

برای بدست آوردن حداکثر ماده خشک و همچنین حفظ پروتئین خوب با سطح انرژی بالاتر ، بهتر است گیاهان در مرحله ابتدای غلاف بندی درست قبل از آنکه گلها ریزش کنند ، از محل ریزش برگها بریده شوند . اکثر تولید کنندگان علوفه کلزا اظهار می دارند که عدل بندی این گیاهان در رطوبت مناسب مشکل است و پیشنهاد می کنند که عدل هایی ساخته شود که مشکلات ضا یعات علوفه را کاهش دهد و همچنین خرد کردن علوفه خشک، تضمین مناسبی برای خشک شدن یکنواخت است . کلزاوخردل همچنین میتوانند به عنوان علوفه قصیلی (سیلویی)مطرح شوند . در این گیاهان میزان رطوبت در زمان برداشت بالا است (۸۰-۷۵درصد ) پلاسیده شدن علوفه سبز در زیر۶۵ در صد رطوبت مشکل است و اگر رطوبت در هنگام سیلو کردن بالای ۷۰ درصد باشد ، مشکلاتی در علوفه سیلوشده بوجود می آید . خرد کردن فرآیند (خشک شدن )علوفه را تسریع خواهد نمود . بعضی از تولید کنندگان علوفه سیلویی نتایج خوبی بدست آوردند زمانی که سیلو علوفه کلزا یا خردل با لایه های متناوب از کلزا و غلات که بصورت قصیلی (تر) برداشت شدند ،پر شده بود . و در هنگام تغذیه دام ها لایه ها یا یکدیگر اختلاط یافتند . همچنین تجمع باکتری های تلقیح کننده در علوفه سیلو شده ممکن است برای گیاهانی که کربوهیدرات محلول کمی دارند ،مفید باشد .بعضی از تولید کنندگان علوفه معتقدند که دامها فقط از یک نوع علوفه کلزا تغذیه شوند واگر علوفه خشک باشد بهتر است . در اینجا ذکر این نکته ضروری است که فقط ۵۰ تا ۶۰ درصد از کل تغذیه روزانه دامها از علوفه خشک کلزا یا خردل مجاز می باشد و بیشتراز این درصد توصیه نمی شود زیرا در اثر رژیم غذایی طولانی مدت دامها از این منبع غذایی ، ممکن است شرایطی که کم خونی همو لیتیک نامیده میشود ،توسعه یابد . تغذیه نزدیک به ۵۰ درصد یا کمتر از علوفه کلزا یا خردل در رژیم غذایی روزانه دامها از کم خونی همولیتیک جلوگیری می کند . تغذیه گاوها از علو فه های خانواده براسیکا در دوره های طولانی مدت ممکن است به مقدار ناچیز مانع از جذب مواد معدنی مخصوصاً مس و سلنیوم شود بنابراین اطمینان از وجود مقادیر توصیه شده مواد معدنی مخصوصاً مس و سلنیوم در جیره غذایی گاوها،ضروری می باشد . همچنین به مقادیر ناچیز باعث معدنی شدن نمک و مکمل های معدنی مانند مس و سلنیوم میشود .این ماده (مس و سلنیوم) باید به نسبت های لازم به محتویات علوفه خانواده براسیکا اضافه شود . اطلاعات نشان میدهد که کلزا می تواند منبع غذایی خوبی برای دامها باشد . هوپ ۲۰۰۱ اظهار میدارد که بریدن و قطع به موقع ومناسب علوفه برای جلوگیری از کاهش کیفیت علوفه ضروری می باشد . حداکثر تولید ماده خشک در علوفه خشک شده زمانی بدست می آید که کلزا در ابتدای مرحله غلاف بندی بریده شود .(زیرا بعد از تشکیل غلاف ،میزان گلوکز ینولیتها در علوفه بالا می رود چون غلافها محل اصلی سنتز گلوکز ینولیتها هستند ) جهت برداشت کلزا در مرحله ی ابتدای غلاف بندی آب و هوا باید چند روز مساعد باشد زیرا خشک شدن علوفه کلزا وقت زیادی میگیرد . در موقع جمع آوری ساقه های خشک شده ،باید از خشک بودن علوفه اطمینان حاصل نمائید زیرا در اثر مرطوب بودن ،قارچ ها در علوفه رشد کرده وباعث کپک زدگی علوفه می شوند و اگر خشک شدن علوفه مناسب نبود باید در مزرعه چند روز دیگر باقی مانده تا در اثر هوادهی کاملاً خشک شود .متاسفانه برگهای خشک شده کانول مستعد (خرد شدن )می باشند. و به طور ایده آل اگر علوفه خشک شده بعد از شبنم عدل بندی شود از ریزش و خرد شدن برگ ها تا حدودی جلوگیری می شود . همچنین هوپ ۲۰۰۱ اظهار می دارد که کلزا منبع پروتئینی خوبی در رژیم های تغذیه حیوانات می باشد . در نمونه های (علوفه خشک کلزا ) که از شمال (داکوتا) برداشت شده بود حاوی ۱۶ درصد رطوبت و TDN آن ۹۲/۱۰۶ بر اساس ماده خشک بود .همچنین اگر علوفه کلزا سیلو شود از نظر ارزش غذایی رقیبی برای (علوفه خشک یونجه ) می باشد . علوفه خشک شده همچنین برای دامها خیلی خوش طعم می باشد اما برای این که دامها با مزه و بوی آن سازگار شوند در ابتدا باید مصرف آن کم باشد وایده خوب این است که در طی اولین روزهایی که دامها از علوفه خشک کلزا استفاده می کنند ، علوفه خشک کلزا باید ۱۰ تا ۱۵ درصد جیره غذایی روزانه دامها را تشکیل دهد .

 

ورن رکز(۲۰۰۱) از دانشگاه مرکزی( ساسکا چوان کانادا) اظهار می دارد که کیفیت تغذیه کلزا وابسته به زمان بلوغ است . کلزا در زمان گل دهی در حدود ۱۴ درصد پروتئین بر اساس بر ماده خشک دارد که حجم انرژی آن با علوفه سبز غلات مشابه است .با آنکه پروتئین به عنوان مثال کلزا کاهش اما هنوز عمدتاً کیفیت غذایی در حد موثر می باشد . همچنین ورن رکز (۲۰۰۱) پیشنهاد میکند که در اثر سرما و بالا بودن رطوبت هوا ، چون خشک کردن علوفه مقدور نمی باشد ، سیلوکردن علوفه به طور واضح دارای برتری می باشد . علوفه سبز کلزا جهت سیلوکردن ، به علت این که "قند" محلول زیادی ندارد ،نیاز به سطوح کربوهیدرات برای باکتریهای تخمیر کننده دارد. سیلوکلزا را مانند هر علوفه دیگر می توان به صورت لایه لایه پر کرد واگر به صورت لایه های متناوب با علوفه سبز غلات در سیلو قرار گیرد ،باعث کمک به فرآیند تخمیر سیلو میشود . در بعضی از مزارع ،کلزا به همراه یولاف وحشی برداشت شده و بعد از خرد کردن به صورت توام سیلو میشوند . فایده این عمل داشتن سطح بالاتر از قندهای محلول در گیاه (یولاف وحشی )می باشد . همچنین ممکن است از تولید کنندگان علوفه سیلویی از اسپری ماده تلقیحی خشک برای کمک به عمل تخمیر سیلو استفاده کنند . که در نهایت باید محل سیلو کاملاً پوشیده شود تا هوا به داخل سیلو نفوذ نکند . همچنین بر اساس نظر رکز (۲۲۰۱) تنها ۴۰ درصد جیره غذایی روزانه دامها باید از علوفه کلزا تامین شود . در استان گلستان یکی از علفهای هرز مزارع کلزا ،(یولاف وحشی ) می باشد که در صورت عدم مبارزه شیمیایی مشکلاتی در زمان برداشت به وجود می آید . پس بهتر است اگر مزرعه کلزایی برای برداشت علوفه ای در نظر گرفته شد . با علف های هرز آن مخصوصاً یولاف وحشی مبارزه نشود .

 

بریان دویگ (۲۰۰۲) اظهار می دارد که زمان برداشت علوفه کلزا هنگامی است که برگها کاملاً خشک باشد و برای تغذیه از علوفه کلزا عدل بندی شده بهتر است ابتدا توسط یک خرد کننده ، ساقه ها شکسته شود تا دامها تشویق شوند که بطور خیلی کامل علوفه را مصرف کنند .به نظر دویگ (۲۰۰۲) در کلزا مقدار سولفور بالا می باشد که این مقدار با مس وسلنیوم رابطه دارد . و باید از معدنی شدن مکها و مکملهای معدنی که محتوی مس و سلنیوم هستند اجتناب شود . همچنین به نظر دویگ ۵۰ تا ۶۰ درصد از چیره غذایی دامها باید از علوفه کلزا تامین شود و بیشتر از این مقدار مشکلاتی برای دامها ایجاد می کند .

 

اگر در تناوب زراعی ،به سطوح بالای ازت نیاز باشد . کلزا به عنوان یک محصول مناسب در تناوب نمی باشد .زیرا (کاه و کلش) آن محتوی مقادیر نسبتاً زیادی ازت می باشد که پس از برداشت در مزرعه باقی مانده و متعاقباً معدنی می شود . بالا بودن مقدار ازت در کاه و کلش کلزا تا حدودی نگران کننده است و احتمال بالا بودن نیترات سمی در علوفه وجود دارد . در کلزا نیترات مثل بعضی از گیاهان علوفه ای تجمع نمی یابد . اما پتانسیل آن مخصوصاً زمانی که گیاه تحت تنش خشکی ، گرما و آب گرفتگی پای بوته های یا آب و هوای سرد قرار می گیرد ،وجود دارد . بقایای کلزا در طی زمان اثر سمیت خود را از دست می دهند (نیترات سمی ) ولی دما های پایین در طی زمستان ،باعث به تعویق افتادن فرآیند(تجزیه میکروبی) و (سمیت زدایی) می شود . رکز(۲۰۰۱) اظهار می دارد که ممکن است جهت تغدیه علوفه کلزا توسط دامها به آنالیز علوفه جهت تعیین نیترات نیاز باشد و اگر علوفه کلزا بعد از سرمازدگی برداشت شود نیتراتها تا حدودی محدود میشوند . قطع علوفه سریعاً بعد از سرمازدگی دارای اهمیت می باشد زیرا در این زمان نیتراتها در ریشه تجمع می یابند . انتظار مساعد شدن هوا بعد از بارندگی برای برداشت علوفه کلزا به گیاه اجازه فتوسنتز مجدد را داده و گیاه میتواند از مقادیر بالای نیتراتها در خاک استفاده نموده و سطح نیترات علوفه بالا می رود . به طور کلی باید پذیرفت که تغذیه انحصاری (نشخوارکنندگان ) با علوفه سبز و تازه کلزا صحیح نیست . زیرا از ترکیب غذایی نامناسبی برخوردار است :مقادیر بسیار زیاد (پروتئین) و مقادیر کم (الیاف) علت این موضوع می باشد .

 

● ترکیبات شیمیایی و مسمومیت های ناشی از مصرف علوفه خانواده براسیکا:Brassica napus

در ایستگاه تحقیقاتی schothoest "هلند" ،مشاهده شد که تغذیه حیوانات با b.n یخ زده موجب مسمومیت با علایم زیر شده :

 

ناراحتی،ازدیاد حرکات تنفسی، حرکات غیر ارادی، سیانوز مخاطات،سقط جنین به خصوص در خوک علایم فوق مشخصه مسمومیت با نیتریت است و می توان چنین نتیجه گرفت که در نتیجه یخ زدگی b.n و سپس آب شدن آن مقداری از مواد قندی ریشه ها از بین رفته ، موجب ازدیاد مقدار نیترات در ریشه ها شده است و این تغییرات مخصوصا ًدر مزارعی که میزان ازت نیتریک خاک زیاد باشد ، بیشتر مشاهده میشود .در نشخوار کنندگان نیترات درشکمبه حیوان تبدیل به نیتریت دو سود و سپس تبدیل به آمونیاک می شود . اما ممکن است نیتریت وارد خون شده موجب تغییر هموگلوبین شود، چنانچه مقدار آن زیاد باشد . موجب مسمومیت حیوان می گردد . در حقیقت در این نوع مسمومیت خون نمی توان اکسیژن را به بافت ها و سلولها برساند . دانه در خانواده براسیکا حاوی ماده ضد تیروئیدی به مقدار تقریبی ۸ گرم در هر کیلو دانه می باشد . که این ماده مانع رشد حیوان شده و ایجاد گواتر می نماید . برای درمان مسمومیت باید بلافاصله رژیم غذایی حیوان را عوض نموده و مواد قندی بیشتری به حیوان خورانده شود . اضافه کردن دانه غلات به جیره غذایی به مدت طولانی بسیار مفید است .

 

Brassica rapa:

 

دانه در این گونه حاوی گلوکزید allylique و میروزین است . جراحات باعث می شود که معده و قسمتی از روده باریک متورم شود . در پاره ای اوقات در کبد طحال لکه های بزرگی نکروزی و احتقان وجود دارد . علایم مسمومیت با خستگی و افسردگی و جاری شدن ترشحات مخاطی از بینی و دهان شروع میگردد ،سپس قولنج حاد روده و معده ظاهر می گردد . در موقع ظهور مسمومیت می توان از مسهلات روغنی ، مواد لعاب دار ، مقویات عمومی و قلبی برای درمان دامهای مسموم استفاده به عمل آورد .

 

منابع:

۱) دهشیری ، ع ۱۳۷۸. زراعت کلزا . دفتر تولید برنامه های ترویجی و انتشارات فنی

۲) شماع ، م وه ،ساعدی . ۱۳۷۰ . گیاهان سمی و تاثیر مسمومیت آنها در حیوانات . انتشارات دانشگاه تهران .

۳) عزیزی م و ا . سلطانی و س خاوری ، ۱۳۷۸ . کلزا، فیزیولوژی ، زراعت ، به نژادی ، تکنولوژی زیستی . انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد .

۴) Berayan doig ۲۰۰۲ . brassica crops for hay and silage canola and mustard

۵) D Arce Mcmillam .۲۰۰۲. canola gets new life as feed silage .google search .

۶) Hoppe .۲۰۰۱ . voluntree camola a good forage google search .

مجله دامدار شماره ۱۶۱

 

 

كلزا محصول مناطق معتدل مي باشد و در اثر اصلاح و سازگاري كه انجام گرفته است كشت آن در ساير مناطق ميسر مي باشد . بيش از 90 درصد بذور كلزا در دماي 25-20 درجه سانتي گراد در مدت 2-1 روز جوانه مي زند در حاليكه در درجه حرارتهاي 14-11 روز و دماي مطلوب (25-20) يك روز مي باشد. درجه حرارت پايه براي اين گياه 5 درجه سانتي گراد و درجه حرارت مطلوب 30-25 درجه مي باشد. درجه حرارت 40 درجه سانتي گراد را اين گياه براي مدت كوتاهي مي تواند تحمل كند و چنانچه درجه حرارت مرحله رويشي بالاتر از مرحله گلدهي و دانه بستن باشد عملكرد نهايي افزايش مي يابد. چرخه زندگي كلزاي پاييزه داراي دو مرحله مي باشد. مرحله رويشي كه اندامهاي رويشي در پاييز شكل مي گيرند و با گذشت مرحله خواب زمستانه در اوايل بهار رشد مجدد را آغاز كرده كه مراحل رشد زايشي انجام مي شود. كلزا در پاييز به تدريج سازگاري خود را با سرما افزايش مي دهد. ركود زمستانه از زماني كه درجه حرارت روزانه زير 2 درجه مي رسد شروع و در بهار وقتي كه هوا 5 درجه سانتي گراد شد پايان مي پذيرد. ولي اگر در بهار گرم شد و سپس يخبندان رخ داد باعث خسارت به اين محصول مي شود (6- تا 12- درجه سانتي گراد) . بستگي به مرحله رشدو نمود و درجه سازگاري و رقم كلزا ، اين محصول سرماي 20- تا 15- را تحمل مي كند و در حالتي كه زمين از برف پوشيده شده است تحمل به سرما در دماي پاييز تر نيز مي باشد. دماي 7- تا 15- درجه سانتي گراد براي برگها كشنده است. اما گياهاني كه سيستم ريشه اي توسعه يافته اي دارند و نقاط رشدي توسط برگه پوشيده شده است، در دماي پايين نيز زنده ميمانند.

A.L.I.

 

با سلام و عرض ادب به همه بازدیدکنندگان گرامی. نکات طلایی کلزا پیش روی شماست:

-اسم علمی کلزا Brassica napus است.

- منداب و کلزا از خانواده cruciferae می باشند.

- کلزا سرما را بصورت روزت مثل گلرنگ تحمل می کند .

 

 

 

نکات طلایی کلزا CANOLA

 

- دارای ریشه مستقیم بوده که به آن خاصیت مقاومت به خشکی می دهد.

- کلزا دگرگشن می باشد ضمناً سرمادوست و روز بلند و دیپلوئید است.

- تهیه زمین بصورت کرتی یا نواری می باشند مانند گندم.

- تاریخ کشت کلزا در کشت پائیزه کمی قبل از گندم است.

- در ارقام دو صفر كلزا هر یک از صفرها معرف عدم اسید اروسیک و گلوکوزینولات می باشد. (در این ارقام دو اسید کم هستند)

- ارقام دارای اسید اروسیک کم را ارقام لیر (Low erucic ucid rape) و ارقام دارای اسید اوروسیک زیاد را هیر(High erucic ucid rape) مي نامند.

- هنگامیکه بذور کلزا در معرض یک طیف آهن ربایی ضعیف متناوب قرار بگیرد جوانه زنی تا 15% افزایش می یابد.

- اهداف اصلاحی: افزایش بذر- روغن و کاهش اسید اروسیک.

- در کلزا رسیدگی گلها از پایین به بالا است. عکس سویا و کنجد.

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

تولید كلزا

تولید كلزا

 

 

مقدمه

كلزا یك محصول روغنی در شمال ایالت داكوتا آمریكا می باشد كه حدود ۸۸ درصد كلزای این كشور در این ایالت مورد كشت قرار می گیرد . كلزا یك گیاه روغنی خوراكی است كه در سال۱۹۷۰ توسعه یافته و شامل ۴۰ درصد روغن می باشد .

واژه كلزا نامی است كه به وسیله كروشرز (انجمن دانه های روغنی غرب كانادا) انتخاب شده است . واریته های كلزا اغلب شامل كمتر از ۲ درصد اسید اورسیك و همچنین ۳۰ میكرو مولكول گلوكز در هر گرم بذر می باشد كشاورزان كانادا و آمریكا واریته هایی كه اسید اورسیك و گلوكز كم دارند را مورد كشت قرار می دهند این نوع كلزا اغلب در اروپا و قسمتی از كانادا و آمریكا كاشته می شود .

در ژانویه ۱۹۸۵ سازمان غذا و داروی آمریكا روغن كلزا را برای كاربرد و مصرف در غذای انسان تایید نمود . و در این راستا تقاضا در بازار افزایش یافته و به تناسب آن باعث افزایش عرضه در ایالت متحده شد كه فقط قسمتی از تقاضا توسط تولیدكنندگان تأمین میگردد. روغن كلزا در ژاپن، كانادا و اروپا تحت نظر كمیته جهانی مورد مصرف قرار می گیرد.

 

سازگاری

كلزا گونه براسیكا ناپوس ال به صورت یكساله بهاره و پاییزه مورد كشت قرار می گیرد كه نوع بهاره آن به شرایط شمال داكوتا سازگاری بهتری دارد و نوع زمستانه آن به این منطقه و شمال غربی مینویت سازگاری ندارد.

كلزا در اغلب خاكها قابل رویش می باشد ولی بهترین نوع خاك برای كلزا خاك رسی لومی است به شرط آنكه سله نبندد. خاك مورد كشت كلزا بایستی دارای زهكش سطحی كامل و داخلی نسبتاً خوب باشد بطوریكه در خاكهای كه دارای آب ایستای بود و زهكشی آن نامناسب است كلزا در آن خاك قابل رویش نخواهد بود. اگر رطوبت خاك به حد كافی از محصول سال قبل برای كشت كلزا باقی نمانده باشد بایستی بعنوان یك محصول زراعی بعد از آیش در نظر گرفت.

 

تناوب زراعی

بهترین تناوب زراعی كلزا كاشت آن بعد از غلات دانه ای و یا آیش می باشد. در تناوب زراعی ۳ ساله كاشت كلزا میان دو محصول در نظر گرفته می شود. اولین محصول در این نوع تناوب بایستی به محصول اختصاص داده شود كه دارای مقاومت كامل یا نسبتاً خوب به بیماری ساق سیاه باشد. كلزا به پوسیدگی ساقه حاصل از اسكلروتینیا بسیار حساس می باشد .

محصولاتی نظیر آفتابگردان ، لوبیا خشك خوراكی (چشم بلبلی ) كه حساس به بیماری اسكلروتینیا می باشد خطر آلودگی به این بیماری را در كلزا افزایش می دهد ، به شرط آنكه قبل از این محصول مورد كشت قرار گیرد . اگر در تناوب زراعی از چغندر استفاده می شود بایستی حداقل ۲ سال بین این دو محصول (كلزا و چغندر قند ) فاصله انداخته شود و اگر در تناوب زراعی سه ساله از محصولات حساس به اسكلروتینیا به ضرورت استفاده می شود بایستی از سموم قارچ كش استفاده نمود .

محصولاتی نظیر سویا ، كتان ، نخود و عدس كه دارای مقاومت نسبتاً خوبی به بیماری اسكلروتینیا می باشند بصورت موفق در تناوب زراعی با كلزا مورد زراعت واقع می شود . در سالهایی كه شرایط محیطی مناسب انتقال اسپور ها توسط هوا می باشد . كاشت كلزا بدون استفاده از سموم قارچ كش و توجه به فاصله تناوب زراعی خسارت اقتصادی قابل توجهی توسط قارچ اسكلروتینیا به كلزا وارد خواهد شد .

كلزا گیاهی است كه به ریزش دانه حساس است بنابراین در فصل زراعی بعد بصورت پیشروی، ظاهر خواهد شد .بنابراین غلات دانه ای بهترین گیاه برای تناوب زراعی خواهد بود كه بعد از كلزا مورد كشت قرار گیرد زیرا می توان از سموم علف كش پهن برگ برای كنترل آن استفاده نمود .

از كاشت مخلوط كلزا و خردل زراعی در یك زمین زراعی جداً خودداری كنید زیرا كشت مخلوط دو محصول ارزش بازاری هر دوی آنها را كاهش می دهد. بعلاوه كلزا در زمینی كه مورد هجوم خردل وحشی قرار گرفته قادر به رقابت نیست . در این گونه از مزارع به شرطی می توان از كلزا استفاده نمود كه قبلاً زمین توسط دام چرانده شود و خالی از علف هرز گردد یا اینكه از رقم مقاوم كلزا به این علف هرز استفاده نمایند .

بقایای تمام سموم علف كش به غیر از سولفونیلورا ، ایمیدازولینون و تریازین كه در محصولات سال قبل بر جای مانده است همراه با خود علف هرز به جوانه های كلزا آسیب می رساند . همیشه به بر چسب های موجود در روی علف كش ها رجوع كنید كه در روی آن نحوه كاربرد سموم بر اساس تناوب زراعی نوشته شده است .

 

واریته ها

دو نوع واریته كلزا وجود داردكه در آمریكا كاشته می شود : یكی واریته آرژانتینی كه گونه براسیكا ناپوس می باشد و دیگر واریته لهستانی به نام براسیكا راپا .

واریته آرژانتینی نسبت به واریته لهستانی دارای پتانسیل عملكرد و ارتفاع و در صد روغن بالایی می باشد . واریته آرژانتینی برای رسیدن كامل ، حدود ۹۵ روز و واریته لهستانی ۸۰ روز لازم دارد .

 

تهیه بذر و كاشت

كلزا یك گیاه بسیار حساس به سله خاك می باشد ، بستر خاك برای بذر كلزا بایستی محكم ولی نرم باشد . رطوبت بذر و خاك برای جوانه زنی بسیار حیاتی است . بنابراین كاشت كلزا در خاكهای خشك توصیه نمی شود و جوانه های كلزا در خاكهای فشرده و سله بسته به آسانی خسارت می بیند پس بایستی بستر خاك را نرم تهیه كرد ولی طوری نباشدكه به آسانی توسط باد فرسایش یابد به همین خاطر چنگ زنی گیاهك كلزا برای مبارزه با علف هرز توصیه نمی گردد .

دانه كلزا را می توان با انواع بذركار كاشت عمق مناسب برای بذر كلزا حدود ۵/۱ تا ۵/۲ سانتی متر می باشد . بیشتر از ۵/۲ سانتی متر باعث تلف شدن جوانه ها می شود . كاشت كلزا در فاصله ردیفی ۱۸-۱۵ سانتی متر با بذر كار كلزا بصورت یكنواخت در عمق خاك انجام می گیرد.

 

تاریخ كاشت و بذر افشانی

كلزا در اواسط فروردین ماه یا اوایل اردیبهشت جهت حصول بیشترین عملكرد كاشته می شود. اگر تاریخ كشت را تا آخر اردیبهشت به تعویق بیاندازیم عملكرد محصول كاهش می یابد و اگر در آخر خرداد صورت گیرد كاهش چشمگیری در عملكرد خواهیم داشت زیرا كلزا یك گیاه بسیار حساس به استرسهای گرما و خشكی در زمان گلدهی میباشد .

كاشت زودتر از اردیبهشت ماه خطر روبرویی با استرس گرما و خشكی را كاهش می دهد .جوانه كلزا مقاوم به سرماست و می تواند سرمای ۴- درجه سانتی گراد را تحمل كند .

 

خواب بذر

خواب بذر در كلزا را می توان با بذر افشانی كلزا در سرما و تقریباً در موقعی كه خاك یخ زده شكست كه بعد از قرار گرفتن در خاك و با مساعد شدن هوا جوانه بزند . موضوع این است كه بذر بعد از كاشت تا اوایل بهار بصورت خواب باقی می ماند و وقتی در بهار شرایط هوا مطلوب گردید كلزا جوانه زده و سر از خاك بیرون می آورد . تعیین زمان كاشت در موقعی مشكل است كه كشاورزان نمی توانند با تقویم ویژه تاریخ كاشت عمل كشت را انجام دهند زیرا كشاورزان به هوا نیاز دارند كه در این مواقع بایستی خاك سرد شود ولی یخ نزند (صفر درجه سانتی گراد در عمق ۵ سانتی متری خاك) اگر دمای خاك به ۳ درجه سانتی گراد یا بیشتر از آن برسد بذر جوانه زده و به محض اینكه خاك یخ بزند جوانه ها خواهند مرد. در گذشته كشاورزان دریافته اند كه به خواب بردن بذر كلزا وقتی كه دمای خاك به نقطه انجماد نزدیك می شود بسیار مشكل است مگر اینكه اولین برف ببارد .

 

میزان بذر

میزان بذر حدود ۶-۱۰ كیلو برای رقم آرژانتینی و حدود ۶-۱۰ كیلو برای واریته لهستانی در نظر گرفته می شود .

فرمول عمومی برای بذر افشانی كلزا حدود ۶ كیلو در هر هكتار می باشد . تفاوت عمده ای در مقدار بذر در واریته های مختلف كلزا وجود دارد این نقطه بسیار مهم است كه پر پشت و تنك بودن بوته را در سطح مزرعه ملاك میزان بذر قرار ندهیم . پس بسیار ضروری است كه تعداد بذر در هر هكتار زمین زراعی برای هر واریته خاص كه تعداد بوته گیاهان را تشكیل می دهد قبلاً مشخص باشد و بر اساس آن مقدار بذر تعیین گردد .

یك قانون كلی نشان می دهد در یك كیلو بذر كلزا هیبرید واریته آرژانتینی حدود ۱۵۰ هزار تا ۱۷۰ هزار بذر وجود دارد . برای واریته آرژانتینی با گرده افشانی آزاد حدود ۲۷۰- ۳۲۰ هزار بذر وجود دارد و این مقدار در واریته لهستانی حدود ۴۰۰ هزار بذر در هر كیلو گرم می باشد. .

تعداد بوته مناسب برای گیاه كلزا حدود ۱۵۰ بوته در هر مترمربع و ۱میلیون و ۵۰۰ هزار بوته در یك هكتار می باشد حداقل می توان ۴۵ بوته در هر مترمربع در نظر گرفت . بنابراین با توجه به اینكه كلزا مقاوم به علف كش می باشد، براین اساس می توان تعداد ۲۲ بوته در هر متر مربع در نظر گرفت تا همه آنها از فضای یكسانی استفاده كنند.

 

كوددهی

عكس العمل كلزا به كودها شبیه محصولات غلات دانه ریز بوده و بستگی به حاصلخیزی خاك دارد. ازت و گوگرد كلید موفقیت برای رسیدن به عملكرد بالا می باشد .

مواد نیتروژن دار و پتاسی نمی توانند بصورت مستقیم با بذر تماس پیدا كنند و بایستی بصورت نواری حداقل به فاصله ۵ سانتیمتر دورتر از بذر ریخته شود آزمایش خاك برای تعیین صحیح مقدار مواد غذایی مورد نیاز گیاه باید انجام شود . كلزا یك مصرف كننده زیاد گوگرد می باشد.

۲۲۵۰ كیلو گرم حاصل از هر هكتار كلزا دارای ۵/۱۳كیلو گرم گوگرد در ساقه و برگ و حدود ۱۷ كیلو گرم گوگرد در بذر می باشد در صورتیكه همین مقدار در گندم فقط دارای ۵/۶ كیلو گرم كوگرد در بذر و ۸ كیلو گرم در ساقه و برگ دارد در نتیجه مقدار گوگرد در خاك در تولید كلزا نقش بسزای دارد حتی كمبود گوگرد در خاك عدم وجود كلزا در مزرعه را رقم می زند .

یك نمونه آزمایش برای تعیین مقدار گوگرد در خاك نمی تواند نمایانگر درصد گوگرد در خاك باشد پس بایستی در مقطع مختلف زمانی و از قسمتهای مختلف مزرعه نمونه برداری شود.

بر اساس آزمایش خاك، خاكهای كه دارای گوگرد متوسط یا كم دارند حدود ۲۵ تا ۳۵ كیلو گرم و برای خاكهای با گوگرد زیاد ۱۵ تا ۲۰ كیلوگرم گوگرد در هر هكتار لازم است . كلزا گوگرد را به شكل سولفات جذب می كند. كود گوگرد ممكن است به شكل سولفات آمونیوم یا تركیب سولفات آمونیوم و با عنصر گوگرد قابل تجزیه باشد .

برای كلزا كود مركب توصیه می شود زیرا در خاكهای شنی در اثر بارش زیاد باران سولفات شسته می شود . در صورتیكه عنصر گوگرد ممكن است در طی فصل مرطوب تجزیه شود و در سال بعد بر اساس نیاز مورد استفاده قرار گیرد .بهتر است گوگرد كافی را قبل یا در حین كاشت تهیه كرد. اگر در فصل زراعی قبل از ظهور گلها كمبود گوگرد محرز گردد با بكار بردن كود تیوسولفات آمونیوم یا سولفات آمونیوم می توان به عملكرد قابل قبول دست یافت یك كود دهی به موقع بهترین عملكرد را دربر خواهد اشت .

مقدار كمی از گوگرد بوسیله برگ جذب می گردد . برای جذب كود در این زمان به باران سنگین نیاز داریم كه سولفات قابل حل را به ریشه ها برساند.

 

كنترل علف هرز

جوانه كلزا به رقابت زود هنگام علف هرز بسیار حساس است . برنامه موثر مبارزه با علف هرز می تواند شامل مبارزه زراعی - مكانیكی و شیمیایی باشد .

اصولاًكلزا یك رقیب خوبی بااكثر علف هرز می باشد .خردل وحشی یك بذر آلوده كننده جدی برای كلزا است كه می تواند باعث كاهش كمیت و حتی عدم قبولی آن در بازار گردد . باید توجه ویژه ای به كنترل علف هرز در پیش از كاشت داشت یا در زمین هایی كه آلوده به علف هرز می باشد از كاشتن كلزا در آن اجتناب نمود .

علاوه بر عملیات زراعی برای مبارزه با علف هرز ، برای رسیدن به تراكم مناسب در كلزا اصلاح قدرت جوانه زنی باعث می شود به خوبی با علف هرز رقابت كند .

با توجه به تاریخ بذرافشانی ،میزان و عمق كاشت می توان علف هرز چند ساله را در سال قبل برای كاشت كلزا كنترل نمود به علت اینكه بذر كلزا در عمق كمی از خاك كاشته می شود كج بیل و دندان فنری دوار برای مبارزه با علف هرز توصیه نمی شود . این ابزار می تواند به جوانه های كلزا صدمه زده تعداد بوته در هكتار را كاهش دهد.

تری فلورالین و سونالان دو تا علف كش قبل از كاشت مخلوط با خاك هستند و برای مبارزه با علف هرز ارائه شده اند . سموم این علف كش ها در خاك های شنی بافت درشت به میزان كمتر و در خاك های با مواد الی به میزان كم هستند .

تری فلورالین و سونالان بایستی همیشه بصورت قبل از كاشت در خاك های خالی از كشت بكار می رود . هر دوی این سموم نازك برگان یك ساله و بعضی از پهن برگان شامل خرفه یا قازایاغی كوشیا براحتی كنترل می كند ولی خردل وحشی قابل كنترل نیست .

Sethoxydim – quizalofop – clethodim علف كشهای بعد از كاشت در علوفه های نازك برگ بسیار ضروری در كلزا می باشند.

كاربرد مخلوط برای گوزالوفوب و كلتودیم با یك علف كش پهن برگ بصورت زیاد توصیه نمی شود چون ممكن است باعث كاهش كنترل علف هرز نازك برگها شود. قبل از پر كردن مخزن سم به طور كامل بقایای سموم علف كش كه برای كلزا مضرر می باشد، بشویید و پاك كنید. بقایای علف كش سلفونیولریا بعلاوه علف كش فنوكسی به مقدار ناچیز می تواند خیلی مضرر به كلزا باشد. كلزا خیلی به راندگی از طریق علف كش پهن برگها از قبیل ۲۴D و MCP - دیكامبا – گلیفسفات و علف كش سولفونیلوریا حساس می باشد. بایستی بسیار احتیاط كرد كه راندگی در اثر مصرف این علف كش در زمین كلزا صورت نگیرد .

 

بیماری گیاه

بیماری گیاهی می تواند مشكل جدی در تولید كلزا باشد. تناوب زراعی بایستی بدقت طراحی شود تا میزان بیماری را در حداقل نگه داشت .

دو تا بیماری عمده در كلزا اسكلروتینیا و ساق سیاه می باشد. بیمارهای كم گزارش شده در كلزا عبارتند از زنگ سفید – لكه سیاه – سفیدك دروغین و زردی مینا. دو نوع بیماری ساق سیاه در كلزا وجود دارد : گونه ضعف (غیر بیماری زا ) و گونه سمی (بیماری زا) كه گونه بیماری زای آن ایجاد پوسیدگی عمیق در ساقه گیاه در نزدیكی خاك باعث می گردد. این پوسیدگی قدرت رویش گیاه را كاهش داده و ممكن است باعث حفره در گیاه شود . گونه بیماری زای آن در سال ۱۹۹۱ برای اولین بار در ایالت داكوتا در فصل زراعی در ۲۳ مزرعه كلزا یافت شد . ساق سیاه قارچی است كه اسپورها ی آن بوسیله باران و وزش باد یا بذر آلوده انتقال می یابد . واریته هایی از كلزا وجود دارند كه به این نوع ساق سیاه مقاوم می باشند.

عموماً گونه آرژانتینی مقاومت بیشتری به این بیماری از خود نشان می دهد .واریته لهستانی بیشتر به این بیماری حساس می باشند .

در نواحی كه ساق سیاه كلزا در آنجا گزارش شده است استفاده از ارقام مقاوم به این بیماری و تناوب زراعی در كنترل این بیماری ضروری می باشد . ساق سیاه در خردل مشكل چندانی ایجاد نمی كند زیرا بسیار مقاوم به این بیماری می باشد .

 

پوسیدگی ساقه اسكلروتینیا ( كپك سفید ) یك بیماری با قدرت كشندگی زیاد در آب و هوای مرطوب می باشد كه این قارچ می تواند به شكل جسم سخت سیاه رنگ قارچی بنام اسكلرویتنا حدود ۵-۶ سال در خاك زنده بماند كه هر گاه آب و هوا به مدت ۲-۱ هفته بصورت مرطوب باقی بماند با جذب رطوبت خاك اسكلروتینیا جوانه زده و تولید اجسام نازك شبیه قارچ ، بنام آپوتیشا می كند .

آپوتیشا حدود ۹- ۵/۴ سانتی متر طول دارد كه میلیون ها اسپور هوایی را تولید می كند .

كلزا اصولاًدر مرحله گلدهی و یك مقدار بعد از گلدهی حساسترین موقع به این بیماری می باشد .اسپورها گلبرگهای كلزا پژمرده شده در آب و هوای مرطوب را آلوده می كنند . آلودگی ایجاد شده در گلبرگهای مرده كلزا به بافت های مجاور منتقل می شود و درنتیجه به شاخه های و گیاه مرده هجوم برده و باعث ایجاد حفره یا مسكن برای خود می نماید .

 

ساقه های پوسیده شده ، شكل سفیدی به خود می گیرند . آلودگی اسكلروتینیا در كلزا موقعی جدی خواهد بود كه آب و هوای مرطوب و خنك دو هفته بعد از خرداد شروع شود و تا اوایل همین ماه كه شكوفه دهی صورت می گیرد ادامه یابد .

برای مزارعی كه مورد هجوم به اسكلروتینیا شده باشد حداقل به یك تناوب سه ساله زراعی بدون كاشت كلزا توصیه می گردد . در طول مدت این تناوب زراعی ضروری است كه از كاشتن محصولات بسیار حساس به این بیماری از جمله آفتابگردان و لوبیای خشك ، اجتناب كرد .

قارچ كش های كوادریس ، رونیلان و تاپسین ام برای از بین بردن و مبارزه با اسكلروتینیا در كلزا به ثبت رسیده است .

تاثیر باز دارندگی در بیماری اسكلروتینیا به موقع قارچ كش نیاز دارد ،كوادریس در مرحله گلدهی ۱۵-۱۰ درصد یا ۳ تا ۷ روز بعد از آغاز گلدهی بایستی بكار برده شود كه در این مرحله۱۸-۱۰ گل در ساقه اصلی رقم آرژانتینی وجود دارد . كوادریس ، وقتی اولین گلبرگ كلزا خشك شد و به زمین افتد بایستی بكار برده شود . تاخیر در كاربرد این سم ، از اثرات آن می كاهد .

 

رونیلان و تاپسین ام بایستی در مرحله گلدهی ۵۰ – ۲۰ درصد یا ۴ تا ۱۰ روز ، بعد از ظهور گل در كلزا صورت می گیرد كه در آن موقع ۱۶- ۱۴ گل در ساقه اصلی وجود دارد .

مرحله گلدهی ۵۰ درصد آن موقعی است كه كلزا بیشترین توسعه رنگ را در سطح مزرعه دارد. در آن مرحله كمتر از یك سوم نیام ها در ساقه اصلی قرار خواهند داشت و در ضمن محصول بیشتر از ۵ درصد شكوفه بزند اغلب قارچ كش ها تاثیر كمی در كنترل اسكلروتینیا كلزا دارند. كوادریس باید در غلظت ۷۰۰ سی سی تا ۱ لیتر در هر هكتار بكار برده شود كه كاربرد مقدار ۷۰۰ سی سی بوسیله ثبت كنندگان سم تایید شده است . این سم اگر قبل از شروع ریزش گلبرگ ها بكار برده شود ،برای كنترل بیماری كافی بنظر می رسد .

مقدار مصرف رونیلان ۷۵۰ تا ۱۱۵۰ گرم و تاپسین نیز با همین مقدار در هر هكتاربكار می رود . اطلاعات جامع نشان می دهد كه كاربرد مقدار ۳۵۰ گرم رونیلان و ۴۵۰ گرم تاپسین وقتی بموقع بكار برده شود اثر عالی برای كنترل اسكلرینا در تحت فشار شدید بیماری دارد .

 

موقعی باید تصمیم به سم پاشی كرد كه:

۱) پتانسیل عملكرد بالای نرمال (حدود ۲۵۰۰ كیلو) در هكتار باشد یا قیمت كلزا در حداقل آن باشد .

۲) اگر هوا در موقع گلدهی مرطوب گردد (حداقل ۲۵ تا ۵۰ میلیمتر در عرض دو هفته قبل از گلدهی )

۳) اگر بارندگی بیشتر و رطوبت بالا باشد .

۴) اسكلروتینیا مشكل چندین سال اخیر در مزرعه كه بصورت متناوب مورد كشت كلزا قرار گرفته باشد یا اگر مزارع نزدیك به آن ،اگر كلزا در تناوب زراعی سه ساله یا كمتر باشد انتظار می رود كه یك قارچ كش حتماً مورد استفاده قرار گیرد .

 

حشرات

خسارت جدی به گیاه كلزا موقعی اتفاق می افتد كه جمعیت سوسك های ككی به حداكثر خود برسد این سوسك ها از گیاهك تازه جوانه زده كلزا تغذیه می كند این زمان مصادف با اردیبهشت تا خرداد است .

سوسك های بالغ از لپه های كلزا و اولین برگ حقیقی كلزا تغذیه می كنند و باعث ظهور سوراخ بزرگی در گیاه می شود و گیاهك كه شدیداً صدمه دیده ممكن است بمیرد و گیاهانی كه كمتر خسارت دیده اند از كاهش قدرت رشد رنج خواهند برد . هوای آفتابی و داغ باعث فعالیت حشرات برای تغذیه می شود در صورتیكه هوای خنك ومرطوب تغذیه حشرات را كاهش داده و مساعد برای رویش محصول كشاورزی است هوای خشك و گرم باعث پژمردگی و مرگ گیاهی شده و در نتیجه قسمتی از محصول كشاورزی را از دست خواهیم داد .

در بعضی موارد توسعه بیماری در یك مزرعه از حركت حشرات از یك گیاه به گیاه دیگر اتفاق می افتد كه در این مورد ممكن است كل مزرعه سریعاًمورد هجوم قرار گیرد .

خسارت جدی معمولاً وقتی گیاه از مرحله گیاهچه (جوانه زنی ) گذشته، اتفاق نمی افتد زمانی كه گیاه كلزا با قدرت رشد نماید، سوسك فقط می تواند باعث ریزش برگ ها شود . تاثیر عمده زمانی اتفاق می افتد كه لاروهای این سوسك از ریشه گیاه تغذیه می كند .

گاهگاهی در مرداد ماه تعداد زیادی از سوسك های بالغ تازه پوست اندازی شده بطرف گیاه كلزای نیمه رس حركت كرده و اپیدرم ساقه ، برگ ها و نیام ها را می جوند كه ممكن است باعث خرد شدن نیام و دانه های ریز شوند . در اكثر سال ها محصول كشاورزی به حد كافی از رشد می رسند تا از خسارت جدی بگریزند .

تناوب زراعی می تواند تلفات ناشی از سوسك ككی در گیاهان را كاهش دهد . یك بستر خوب یا مواد غذایی كافی برای گیاه كمك خواهد كرد كه از خسارت سوسك در مرحله جوانه زنی كه حساس به آن حشره است در بهار بگریزد .

وجود چند تائی از سوسك ككی یا چند سوراخ ایجادشده توسط آن در یك گیاهچه نگران كننده نیست بنابراین اگر سوسك ها زیاد باشند و حدود ۲۵ درصد از برگ ها را سوراخ نموده به زمین بیافتند در كلزا این خسارت اقتصادی است و بایستی سریعاً كنترل گردد . كلید كنترل سوسك ككی نظارت مكرر در مرحله حساس جوانه زنی می باشد .

گاچو – گاچو پلاتینوم – هلیكس اكسترا سموم ضد عفونی كننده بذور ثبت شده در كلزا می باشد. در عملیات آفت كشی از سمومی استفاده كنید كه به زنبور عسل آسیب نرساند.

 

عملیات برای كاهش بذرهای سبز

یك مشكل بزرگ در كلزا ماندن بذربه حالت سبز در كلزا است كه هوای خنك ، ابری و مرطوب در زمان رشد گیاه باعث سبز ماندن بذور در تمام واریته های كلزا می شود ، كه مشكل بزرگی در تولید كلزا محسوب می شود. در بعضی حالت این مشكل وقتی كه كمبود گوگرد اتفاق می افتد،به بدترین شكل نمایان می گردد .

دمای در موقع رسیدگی یك عامل مهمی در تجزیه كلروفیل می باشد . دمای خنك و یك دوره كوتاهی از سرما در مرداد و شهریور فعالیت آنزیم را كاهش داده و باعث تجزیه كلروفیل می شود .

سرما صفر تا ۱درجه سانتی گراد این سیستم را مختل می كند بویژه آن می تواند بر عكس باعث سنتز دوباره شود و این در مرحله توسعه بذر بسیار حساس می باشد و باعث تفاوت میان مزارع مجاور هم كه فقط چند روز از نظر بلوغ باهم فاصله دارند یا در یكنواختی رسیدگی باهم متفاوت شوند .

حتی برداشت كلزا ۶-۴ روز قبل از یك سرما باعث باقی ماندن میزان نسبتاً زیادی از كلروفیل در بذر می گردد كه باعث تأخیر جوانه زنی ۲ یا بیشتر از دو روز در مراحل رویش نتیجه عدم بلوغ بذر در مرحله چیدن و بذر سبز در مرحله برداشت می باشد. وجود بذر نازك و لاغر در كلزا باعث ایجاد شاخه های فرعی بیشتر در كلزا و تغییراتی در رسیدگی بذر می گردد كه علت اصلی آن عدم رسیدگی بذر در هنگام چیدن است و نیز باعث سبز ماندن بذر شود . تولید كنندگان كلزا می تواننداز توصیه های مدیریت برای كاهش مشكلات بذور سبز در آینده بكار ببرند .در زیر به مواردی اشاره می گردد.

▪ مزرعه ای را برای كشت كلزا انتخاب كنید كه خوب زهكشی شده و حاصلخیز باشد . - تا آنجا كه می توانید در فصل بهار زود بذر خود را بكارید تا حداكثر زمان برای رسیدن بذور كلزا داشته باشد .

▪ بستر بذر محكم و مناسب برای تحصیل عمق صحیح كاشت و تماس خوب بذر با خاك برای تسریع در جوانه زنی .

▪ برداشت كلزا را در مرحله رنگی مورد توصیه برای شرایط هوای مختلف انجام دهید .

▪ سطوح حاصلخیزی كافی و مناسب برای رشد كلزا و رسیدن آن حفظ كنید ، كلزا در اثر تنش حاصل از كمبود مواد غذائی بطور یكسان نخواهد رسید .

▪ نمونه های خاك را برای تعیین مقدار نیتروژن ، پتاسیم ، فسفر و میكرو مغذیها در خاك مزرعه انجام گیرد .

▪ نمونه برداری زود هنگام از بافت گیاه در مرحله روزنه و آزمایش آن برای كاربرد صحیح از میكرومغذی در زمان های معین .

▪ مزارع با حاصلخیزی بالا می توان انتظار داشت كه دیرتر به مرحله رسیدگی در سال برسد زیرا با درجه حرارت روزانه پایین تر از معمول در زمان رشد مواجه خواهد شد .

 

برداشت و كوبیدن

كلزا موقعی می رسد كه گیاه به رنگ گاه در آید و بذر آن قهوه ای پر رنگ باشد به خاطر اینكه خرد شدن دانه یك مشكل بالقوه می باشد و توصیه می شود برداشت ، موقعی صورت گیرد كه ۳۰ – ۲۰ درصد بذر كلزا از سبز به قهوه ای تغییررنگ داده باشد برای این كار تولید كننده بایستی از جاهای مختلف مزرعه برای تعیین متوسط رسیدگی نیام كلزا را جمع آوری كنند. وقتی محصول آماده برداشت است كه دانه سخت و موقعی در بین دو انگشت به همدیگر فشار می دهیم ، نشكند . رطوبت در این مرحله حدود ۳۵ درصد می باشد .

در موقع برداشت سرعت چرخ ها بایستی از یك سوم تا دو سوم حالت طبیعی كاهش یابد . كلزا اگر خوب نرسد به آسانی قابل شكستن است در حالت برداشت FLUFFY دانه های كلزا براحتی توسط باد پراكنده می شود و برداشت كلزا بایستی از پایین ترین قسمت غلافها انجام گردد . این باعث خواهد شد كه دستجات علف خشك كلزا به طرف پایین خم شده و از تلفات باد جلوگیری خواهد شد .

وجود غلتك یدك كش در پشت ماشین چیننده، باعث عملیات استانداردی می شود كه مطمئن می سازد علف خشك دسته بندی شده در جای خود باقی می ماند. برای كاهش خرد شدن یك نوع كمربند برای چیدن كلزای درو شده استفاده كنید. سرعت غلتك كمباین برای كلزا حدود ۵۰ تا ۷۵ درصد نسبت به برداشت گندم كاهش می یابد. از سرعت بیش از حد غلتك اجتناب كنید زیرا باعث شكستن كلش كلزا می گردد و از اضافه بارگذاری در الك و گذاشتن مواد خارجی مخلط با بذر پاك جداً خوداری كنید. كاه و كلش كلزا و پوست و سبوس آن بایستی در پشت كمباین پراكنده شود.

 

ذخیره و خشكاندن

مشكلات ذخیره و جابجایی كلزا شبیه كتان می باشد. بذر گرده بوده كوچك ولی سنگین و براحتی غلت می خورد. جعبه های محكم در كامیون انبارهای محكم جهت ذخیره سازی لازم می باشد.

۶ هفته بعد از برداشت، دانه كلزا تعریق كرده سپس گرم می شود و سیلوی آن با رطوبت ۱۰-۹ درصد می تواند اتفاق افتد. كلزا دارای رطوبت ۵/۸ درصد بایستی برای فاصله منظم حرارت مورد امتحان قرار گیرد. اگر برداشت در رطوبت بالا صورت گیرد بایستی بصورت طبیعی یا مصنوعی خشك شود . برای حفظ كیفیت بذر دمای ۴۳ درجه سانتی گراد یا كمتر از آن برای خشك شدن هر چه بیشتر در تولید تجاری لازم است.

اگر یك مقدار چشمگیر از مواد خارجی مثل كاه و كلش با كلزا مخلوط شود. مقرون به صرفه است كه قبل از اینكه خشك و انبار گردد از غربال بدور بریزیم .

 

محصولات كلزا

غذاهای تولید شده از واریته های مختلف كلزا دارای ۳۸ درصد پروتئین می باشد و آمینو اسیدهای كلزا مكمل سویا بوده و این محصول اغلب شامل همان ارزش غذائی را دارا هستند. آزمایش نشان داده است كه حیوانات در صورت خوردن مخلوطی از این دو غذا جواب خوبی داده اند در كانادا خوراك كلزا بیش از ۲۰-۱۰ درصد به عنوان سهم غذای برای مرغ– بوقلمون - غاز – اردك – خوك و حیوانات شیری و گوشتی توصیه شده است.

روغن خوراكی كلزا در دو دهه اخیر در بعضی از كشورها برای مصرف انسانها در امریكا توسط FDA تصویب گردیده است . روغن كلزا همانند سایر محصولات نباتی روغنی برای پختن غذاها و دسر بصورت جامد و مایع در بازار موجود می باشد و بدلیل داشتن اسید اولئیك نسبت به دیگر روغنها از اهمیت بیشتری برخوردار استز

 

 

کلزا در محدوده وسیعی از خاکها رشد می‌کند، ولی مناسب‌ترین اراضی برای رشد کلزا ، خاکهایی با بافت متوسط ، زهکشی مناسب ، مواد آلی کافی و PH حدود ۶.۵ می‌باشد. کلزا در شرایط ایستابی ، سیلابی و زهکشی ضعیف زمین و PH پایین‌تر از ۵.۵ نباید کشت شود. کلزا در تناوب هر محصولی که اجازه تهیه بستر مناسب بذر را داده و از توسعه عوامل بیماری‌زای خاک‌زی جلوگیری کند، رشد می‌نماید. بویژه در تناوب با غلات ، عکس‌العمل مطلوبی نشان می‌دهد.

این تناوب باعث کنترل بیماریها ، آفت و علفهای هرز کلزا می‌گردد. کشت متوالی کلزا در یک زمین یا کشت آن در تناوب با سایر گیاهان جنس براسیکا باعث تشدید بیماریهای کلزا می‌گردد، چرا که در این حالت عامل بیماری‌زا می‌تواند در سالهای متوالی در خاک و روی گیاه میزبان باقی بماند و جمعیت خود را افزایش دهد. بنابراین هنگام انتخاب یک منطقه برای تولید کلزا ، توجه به تناوب زراعی منطقه بسیار مهم است.

 

 

انتخاب رقم

ارقام کلزا از نظر تیپ رشد با توجه به ریخته ارثی به سه گروه عمده تقسیم می‌شوند.

۱) ارقام کلزا با تیپ رشد بهاره (Spring): این ارقام برای به گل رفتن به درجه حرارت حدود ۳ درجه سانتیگراد به مدت یک هفته نیاز دارند.

۲) ارقام کلزا با تیپ رشد بینابین (Intermediate): این ارقام جهت بهاره سازی یا شروع رشد زایشی به درجه حرارت حدود ۳ درجه سانتیگراد و کمتر به مدت یک ماه نیاز دارند. تیپ رشد بینابین نیز به دو زیر گروه تیپ رشد بینابین زودرس و بینابین متحمل به سرما تقسیم می‌شود.

۳) ارقام کلزا با تیپ رشد زمستانه (Winter): این گروه تحمل به سرمای بسیار خوبی داشته و جهت شروع رشد زایشی به درجه حرارت حدود ۳ درجه سانتیگراد و کمتر به مدت یک و نیم ماه نیاز دارند.

 

 

روش کاشت

کلزا را به دو روش دست‌پاش و مکانیزه می‌کارند. در کشت دست‌پاش به میزان بذر بیشتری نیاز خواهد بود. در این روش ، بستر بذر باید کاملا صاف شود و پس از پخش بذر ، یک دیسک یا غلطک بسیار سبک زده شود تا تماس کافی بین بذر و خاک ایجاد گردد. آبیاری باید با دقت زیاد انجام شود تا از شسته شدن بذر و عدم یکنواختی در بستر مزرعه جلوگیری گردد.

در روش کشت مکانیزه هم می‌توان با خطی کار غلات و هم بذرکار پنوماتیک ، عمل کاشت را انجام داد. در هنگام استفاده از بذرکار غلات باید تنظیم دستگاه را با توجه به عمق مناسب کاشت و میزان بذر مطلوب تغییر دارد. این عمل کمی مشکل است زیرا که بذر کلزا نسبت به بذر غلات ریزتر بوده و عمق کاشت آن سطحی‌تر می‌باشد. همچنین می‌توان از موزع مخصوص کلزا و تثبیت کننده عمق در این دستگاهها استفاده نمود.

از آنجایی که شرایط فیزیکی خاک در همه مناطق کشور مناسب نبوده و تمامی بذور کلزای کشت شده قادر به سبز شدن نمی‌باشند، بنابراین استفاده از دستگاه پنوماتیک بجز در مناطق خاص کشور توصیه نمی‌شود. در هر روش کاشت ، استفاده از لولر قبل از کاشت از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و عامل مهمی در سبز یکنواخت و آرایش مناسب بوته‌ها می‌باشد.

 

 

شروع کاشت و شناسایی مراحل رویش

 

▪ تا آنجا که می‌توانید کاری کنید که گیاه هر چه زودتر سبز شود تا از قرار گرفتن جوانه‌ها در معرض بیماریهای خاک‌زاد جلوگیری شده و از تبدیل علفها به رقیب زراعت جلوگیری گردد.

▪ بذر را در عمق ۵.۱ تا ۵.۲ سانتیمتری و در رطوبت بکارید و یا مزرعه را بلافاصله آبیاری کنید.

▪ دمای خاک برای سبز شدن حداقل باید ۱۰ درجه سانتیگراد یا بیشتر باشد.

▪ کلزای پاییزه را زمانی کشت کنید که قبل از رسیدن سرمای منطقه حداقل ۸ برگ کامل داشته و یک رزت قوی تشکیل داده باشد.

▪ از بذرهای تمیز و گواهی شده استفاده کنید.

▪ بذرهای چاق و به خوبی رسیده بخرید.

▪ از بذرهایی با ۹۵ درصد قوه نامیه و یا درصد قوه نامیه بالاتر استفاده کنید تا به سبز یکنواخت برسید.

▪ کاشت خیلی عمیق بذر توسعه بیماریهای جوانه را تشدید می‌کند.

 

 

مقدار بذر

▪ کلزا را در بستری بکارید که به حد کافی چسبندگی داشته باشد. در غیر اینصورت عمق کاشت را نمی‌توان کنترل کنید.

▪ بستر کاشت هنگامی که چسبندگی کافی دارد که وقتی وارد آن شدید، بیشتر از ضخامت کفه چکمه‌های کار در خاک فرو نرود.

▪ هر ساله تصمیم‌گیری در مورد فشرده کردن خاک را بر پایه شرایط خاک انجام انجام دهید. معمولا خاکهای ریز بافت به سادگی و بیش از حد بهم می‌چسبند، و وقتی چسبیدند می‌توانند چنان فشرده شوند که تامین اکسیژن برای رشد جوانه محدود شود.

▪ دامنه تغییرات بذر مصرفی ۵ تا ۱۰ کیلوگرم در هکتار است.

▪ مزرعه را طوری بکارید که متناسب با شرایط خاک و احتمال مقابله با تنشها در هر متر مربع ۷۵ تا ۱۸۵ بوته داشته باشید.

 

 

زراعت

▪ کلزا را همانند گندم در فواصل ردیفهای ۱۵ تا ۲۵ سانتیمتری بکارید. فاصله ردیفهای زیاد سبب رشد شدید بوته‌ها و ایجاد مشکل در برداشت می‌گردد.

▪ ریزی و درشتی دانه بر مقدار بذر مصرفی تاثیرگذار است. هر قدر دانه‌ها درشت‌تر باشند، در هر کیلوگرم بذر تعداد کمتری بذر وجود دارد و در نتیجه مصرف بذر بیشتر می‌شود.

▪ شرایط کاشت از جمله خطر بالقوه بیماریها و آفات بر مقدار بهینه بذر مصرفی تاثیر می‌گذارد.

▪ در شرایطی ضعیف‌تر از شرایط بهینه نیاز به بذر بیشتری است. در شرایط بهتر از متوسط ۶۰ تا ۸۰▪ درصد بذرها گیاهان زنده تولید می‌کنند و در شرایط متوسط ۴۰ تا ۶۰ درصد بذرها بوته‌های زنده بدست می‌دهند. بنابراین در موقع کاشت بذر علاوه بر قوه نامیه به این موارد توجه کنید.

▪ مقدار بذر کمتر به معنای تعداد بوته کمتر است. بنابراین زمان طولانی لازم است تا گیاه سطح مزرعه را بپوشاند. این وضعیت به علفها فرصت می‌دهد تا خود را مستقر کرده و با زراعت رقابت کنند.

▪ تعداد بذر کمتر ( تعداد بوته کمتر) به گیاه اجازه می‌دهد که شاخه بیشتری بدهد. این کار دوره رشد را طولانی‌تر کرده و سبب تاخیر در رسیدن می‌شود.

 

 

طراحی یک برنامه استفاده از علف‌کش

 

▪ یک برنامه خوب کنترل علف امری اساسی است زیرا در کلزا در مرحله جوانه زدن در رقابت با علف بسیار ناتوان است.

▪ تعدادی از علفها بویژه علفهای خانواده کوریسیفر در سالهای کشت محصول غیر کلزا می‌توانند به عنوان میزبان بیماریها و آفات عمل کنند. کنترل علفها در سالهایی هم که کلزا کشت نمی‌شود دارای اهمیتی یکسان است. یک کشاورز خوب در مزرعه غلاتی که قصد دارد در آن کلزا بکارد، با این علفها به خوبی می‌تواند مبارزه کند. این مبارزه علاوه بر اینکه علفهای مزاحم گندم را دفع می‌کند علفهایی را هم که در مزرعه کلزا نمی‌تواند با آنها مبارزه کند، مهار کرده است.

▪ کنترل علف در کلزا نیازمند روشهای مدیریت زراعی نظیر تناوب زراعی ، استفاده از بذرهای عاری از علف هرز و خاک‌ورزی درست همراه با انتخاب علف‌کش‌های مناسب و کاربرد صحیح آنهاست. مقاومت به گروهایی از علف‌کش‌ها در بسیاری از نواحی کشت کلزای جهان یک حقیقت مسلم است. برای جلوگیری از چنین وضعیتی به صورت منظم در بین گروههای علف‌کش تناوب ایجاد کنید.

▪ در مزرعه قدم بزنید و گونهای علف موجود را شناسایی کنید. مشاهدات مزرعه‌ای همچنین شما را درباره توسعه علف‌های مقاوم هوشیار خواهد ساخت. در شناسایی علفهای هرز مزرعه خود را از متخصصین علفهای هرز کمک بگیرید.

بررسی مراحل کاشت، داشت و برداشت کدوی تخم کاغذی

بررسی مراحل کاشت، داشت و برداشت کدوی تخم کاغذی

 

 

بررسی مراحل کاشت، داشت و برداشت کدوی تخم کاغذی

 

چکیده:

 

در گذشته بصورت سنتی از دانه های کدوی تخم کاغذی برای دفع کرم کدو استفاده می شد . بعدها تحقیقات نشان داد که دانه های این گیاه و روغن حاصل از آن حاوی مواد مؤثره ارزشمندی مانند:

peponen,prostaliquid,gronfing است ،که نقش عمده ای در معالجه غده پروستات و مداوای سوزش مجاری ادرار و معالجه تصلب شرایین دارد. مصرف دانه های این گیاه باعث تقویت و مقاومت بدن در مقابل عوامل بیماریزا می شود . امروزه کدوی تخم کاغذی در صنایع داروسازی خیلی مهم است و در سطوح وسیعی در آلمان،اتریش،مجارستان و رومانی کشت می شود .

 

گیاه شناسی:

 

Cucurbita pepo var.striaca

کدوی تخم کاغذی ((pumpkin متعلق به تیره کدوییان گیاهی است ،علفی،یکساله،با ساقه کرکدار و خزنده،ریشه محکم و برگهای پنج لبی که گلهای نر و ماده آن جدا از هم بر روی گیاه قرار می گیرند. گلها به رنگ زرد و پنج لبی می باشند.گلهای ماده کوتاهتر از گلهای نر می باشند. ابتدا گلهای نر به صورت دسته ای و سپس گلهای ماده به طور جداگانه ظاهر می شوند.میوه گوشت دار ،درشت و کروی شکل و یا کم و بیش کشیده است. میوه رسیده به رنگ زرد یا سبز زرذ می باشد. داخل هر میوه 400تا500 عدد دانه به رنگ سبز تیره یا زیتونی است. اطراف دانه ها را پوشش شفاف و ظریفی احاطه می کند. وزن هزار دانه آن 100تا300 گرم است.

 

اکولوژی:

 

گیاهی است روز بلند و دمای مورد نیاز برای جوانه زنی بذور12 درجه سانتیگراد ولی دمای مطلوب برای رویش 25تا35 درجه است. رویش این گیاه در دمای 14 درجه سانتیگراد متوقف می شود . برگها به شدت به سرما حساس است به طوری که در دمای 1تا2 درجه سانتیگراد گیاه دچار سرما زدگی شده و خشک می شوند. این گیاه قادر است خشکی را تحمل کند . در صورت خشکسالیهای طولانی مدت ریشه قادر به جذب رطوبت از اعماق خاک خواهد بود . دوره رویش این گیاه بسته به رقم و شرایط اقلیمی بین 120تا140 روز است.

کدوی تخم کاغذی برای رویش به خاک خاصی نیاز ندارد ولی خاک های با بافت متوسط و غنی از مواد غذایی خاک های مناسبی برای کشت می باشد.

کشت در خاک های اسیدی و مناطق سرد مناسب نیست. همچنین در زمینهایی که سطح آب زیرزمینی آن بالاست نباید کشت شود. کدوی پوست کاغذی به اکثر علف کشها حساس است.

 

مواد و عناصر مورد نیاز:

 

30تا40 تن کود حیوانی کاملاً پوسیده نقش عمده در افزایش عملکرد دانه و مواد مؤثره گیاه دارد. اگر زمین از مئاد و عناصر غذایی تهی باشد در فصل پاییز به همراه کود حیوانی مقدار 120تا160 کیلوگرم کود اوره ،240تا300 کیلوگرم کود فسفاته و 150تا180گیلوگرم کود پتاسه باید به خاک اضافه کرد.

ادامه نوشته

حفظ نباتات-انگور

حفظ نباتات-انگور

 

 

انگور

 

انگور با انواع خاکها خود را تطبیق داده و عناصر غذایی مورد نیاز آن نسبت به سایر محصولات باغبانی کمتر است اما کمبود هر کدام از آنها حتی به مقدار کم نیز تاثیر زیادی بر کیفیت و کمیت محصول خواهد داشت .

 

تاثیر عناصر مختلف بر انگور و علایم کمبود آنها:

 

ا زت(N)باعث افزایش رشد شده و علائم کمبود آن تا زمانی که خیلی شدید نباشد به آسانی قابل تشخیص نیست . ولی در کمبودهای شدید برگها کم رنگ و مایل به زرد شده ورشد شاخه ها کاهش می یابد .

 

فسفر(p) : در تبدیل قند به نشاسته نقش داشته ولی کمبود آن در تاکستانها شایع نیست .علائم کمبود بستگی به واریته آن دارد(شکل1و4).

 

پتاسیم(K) : باعث بهبود کیفیت انگور شده از نرم شدگی و لهیدگی و ریزش پیش از موعد حبه ها جلوگیری نموده و مانع رسیدگی ناهماهنگ آنها می گردد .علائم کمبود آن در قسمت میانی ساقه ها دیده می شود . حاشیه برگها کلروز شده حبه ها ریز می ماند و قسمت پایین خوشه متلاشی و خشک می گردد و حبه ها کشمش مانند می شوند .(شکل2)

ادامه نوشته

چغندرقند

چغندرقند

 

چقندر از محصولات صنعتی مهمی است که برای رشد به عناصرمختلفی احتیاج دارد. اهمیت آن تنها مربوط به تولیدقند نیست بلکه نقش مهمی درتناوب گیاهی داشته .ودرصنایع الکل سازی وغذای دام نیز کاربرد دارد

 

تاثیر عناصر مختلف برچقندرقند وعلائم کمبودآنها:

 

ادامه نوشته

حفظ نباتات-گلهاي زينتي

حفظ نباتات-گلهاي زينتي

 

 

گلها و گياهان زينتي نه تنها به عناصر ماكرو احتياج دارند بلكه عناصر ميكرو نقش مهمي در بهبود كيفيت آنها دارد و با مشاهده اثرات مثبت مصرف بهينه اين كودها بايد باغداران را به استفاده از كودهاي ميكرو تشويق نمود .

 

تاثير برخي عناصر ميكرو بر گياهان زينتي و علائم كمبود آنها :

 

آهن (Fe) : اين عنصر مقدمه تشكيل كلروفيل بوده و نقش آن در واكنشهاي تنفسي گياه انكارناپذير است . همچنين آهن باعث حفظ كيفيت گلهاي بريده مي شود . يكي از مشخص ترين علائم كمبود آهن ايجاد علائم كلروز بر روي برگهاي جوان است ولي رگبرگها سبز باقي مي ماند . معمولا برگها كوچك مانده و حتي گلها نيز شفافيت خود را از دست مي دهند .

 

منگنز (Mn) : در فعال كردن سيستم هاي آنزييمي و واكنشهاي اكسيداسيون احياء نقش داشته و آنزيم ضد اكسين را غير فعال مي كند . در اثر كمبود اين عنصر گياه بد شكل شده ، برگها دچار كلروز مي شود و زمانيكه كمبود به حد بحراني برسد . رشد گياه متوقف مي گردد .

 

بر (B) : باعث افزايش گلدهي شده ، نقش مهمي در گرده افشاني ، جوانه زني و جلوگيري از نفوذ عوامل بيماريزا به داخل گياه دارد . در صورت كمبود فاصله ميان گرهها كم شده ، ساقه نازك مي شود ، اندازه برگ كاهش يافته ، گياه تغيير شكل پيدا كرده ، برگها و گلها خشك مي شود .

 

مس (Cu) : يكي از مهمترين عناصر بوده و ويژگي مس اين است كه هيچ كاتيوني نمي تواند جايگزين آن شود . همچنين باعث شادابي و طراوت گياه مي گردد . اگر گياه دچار كمبود مس شود . برگها ظاهري قلاب مانند به خود مي گيرد . لبه برگها به طرف مركز برگ لوله شده و جوانه انتهايي از بين مي رود .

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

حفظ نباتات-گوجه فرنگی

حفظ نباتات-گوجه فرنگی

 

 

كوجه فرنگي

 

مقدار عناصر مصرفي سبزيجات به طور متوسط بيش از اكثر محصولات ديگر است و 80 درصد آن در طي 2 تا 3 ماه در اختيار گياه بايد قرار بگيرد . گوجه فرنگي از محصولاتي است كه ضمن نياز به كودهاي اصلي به كود ميكرو نيز احتياج دارد .

 

تاثير عناصر مختلف بر گوجه فرنگي و علائم كمبود آنها :

 

ازت (N) : باعث افزايش رشد رويشي شده و در نهايت در توليد گل و ميوه بيشتر موثر مي باشد ، كمبود اين عنصر در گوجه فرنگي باعث به تأخير افتادن رشد ، تغيير رنگ طبيعي گياه ، كوچك و نازك باقي ماندن برگها و تغيير رنگ آنها از سبز مايل به زرد به ارغواني ، سفت و فيبري شدن شاخه ها ، زرد شدن جوانه هاي گل و ريختن آنها ، كوچك ماندن ميوه و كاهش شديد محصول مي شود .

 

فسفر (p) : نقش اصلي اين عنصر در تنظيم زمان رسيدگي محصول مي باشد همچنين باعث افزايش مقاومت گياه در برابر بيماري ها شده و در بهبود كيفيت و ظاهر ميوه نقش مهمي دارد . اولين علامت كمبود فسفر در گوجه فرنگي ايجاد رنگ ارغواني در سطح زيرين برگها مي باشد . بعد از آن شاخه ها باريك و فيبري شده ، دمبرگها كوچك و ميوه دهي به تاخير مي افتد .

 

پتاسيم (k) : باعث افزايش مقامت گياه در برابر تنش هاي مختلف محيطي شده و در بهبود كيفيت گوجه فرنگي مؤثر است . در صورت كمبود اين عنصر ، گوجه فرنگي آهسته تر رشد مي كندو رنگ آن سبز مايل به آبي تيره يم شود . برگهاي جوان كاملا چروكيده و قسمتهايي كه تحت تذثير كمبود قرار گرفته اند گاهي به رنگ نارجي براق درآمده و اغلب شكننده و قهوه اي شده و بالاخره مي ميرند . شاخه ها سخت و چوبي شده ، ريشه ها خوب رشد نكرده و اغلب باريك باقي مي مانند .

 

بر (B) :‌نقش عمده اي در فعاليتهاي حياتي گياه داشته و تقسيم سلولي بافتهاي مريستمي ، تشكيل جوانه هاي برگ و گل ، ترميم بافتهاي آوندي و در نقل و انتقال مواد محلول در بين سلولها نقش مهمي ايفا مي كند . در صورت كمبود ، ميوه ها لكه لكه شده و نقاط چوب پنبه اي روي ميوه ظاهر شده وباعث رسيدگي بي موقع محصول مي شود .

 

آهن (Fe) : اين عنصر در ساختن سبزينه گياه دخالت دارد و علائم كمبود آن در بوته گوجه فرنگي به صورت زرد شدن بين رگبرگي برگها است كه البته خود رگبرگها سبز باقي مي ماند . زرد شدن از قاعده برگچه ها شروع و به سمت نوك گسترش مي يابد . و به طور كلي كمي خشك و سوخته مي شوند .

 

ادامه نوشته

حفظ نباتات-مرکبات

حفظ نباتات-مرکبات

 

 

تامين نياز غذايي و ايجاد تعادل بين عناصر مورد نياز درختان مركبات از عوامل موثر در توليد محصول با كيفيت مطلوب ، بازارپسندي و افزايش خاصيت نگهداري ميوه ، پس از برداشت مي باشد .

 

تاثير عناصر مختلف بر مركبات تو علايم كمبود آنها :

 

ازت (N) : باعث تسريع ظهور گلها و شكوفه دادن درختان در برابر شده و نقش مهمي در باز شدن جوانه هاي برگي و بارور شدن تخمدان دارد ، در صورت كمبود برگها سبز روشن شده و پس از مدتي شروع به ريختن كرده و شاخه ها كوتاه مي شوند . ميوه ها كوچك و رنگ پريده باقي مي مانند .

 

فسفر (p) : ضخامت پوسته را كاهش مي دهد ، باعث شيرينتر شدن ميوه و افزايش بازار پسندي آن

ادامه نوشته

روش کشت درهم ، مزايا ، احتياطات و مراقبتهاي لازم

روش کشت درهم ، مزايا ، احتياطات و مراقبتهاي لازم

 

 

عبارت است از روياندن دو محصول يا بيشتر به طور هم زمان در يک زمين. در اين روش افزايش تعداد محصول با استفاده از هر دو بعد زماني و مکاني است، در تمام دوران يا بخشي از رشد محصول، رقابت بين گياهان وجود دارد و کشاورزان درهر زمان بيشتر از يک محصول را در يک زمين مراقبت ومديريت مي کنند.

 

اين روش انواع مختلفي دارد.

اگر روياندن دو محصول يا بيشتر به طور همزمان در يک زمين ولي به صورت مخلوط باشد و هيچ گونه رديف مشخصي وجود نداشته باشد، مثل کشت مخلوط يونجه جو در پايـيز ، آن را روش کـشت مخـلوط مي گويند ولي اگـر به صـورت رديفي باشـد که به طـور معمول اين رديفها متناوبند، مثل کشت برنج وذرت، ذرت و سيب زميني و يا ذرت ولوبيا چشم بلبلي آن را کشت درهم رديفي مي گويند. چنانچه اين کشت در نوارهاي باريکي با شد که به طور معمول نيز متناوبند آن را روش کشت درهم نواري مي نامند.

 

 

1-در آمد اضافي

2- به حداقل رساندن خطرات احتمالي

3- بهبود شرايط تغذيه گياه

4- مبارزه با علف هاي هرز

5- مديريت بهتر نيروي کار موجود

6- حد اکثر استفاده از منابع موجود

7- کاهش خطرات احتمالي ناشي از افت قيمت محصول

8- شيوع کمتر بيماري

9- حفاظت خاک

10- استفاده فشرده ازکشاورزان

ادامه نوشته

رابطه آرایش کاشت با عملکرد در آفتابگردان

رابطه آرایش کاشت با عملکرد در آفتابگردان

 

آرایش کاشت بر عملکرد و اجزائ عملکرد سه رقم آفتابگردان روغنی در اصفهان .

 

Abstract:

This study was conducted during 2002 at the Agriculture Research station Khorasgan Islamic Azad University located in Khatoon Abad village, in order to study of the effects different plant densities on grain yield and its components of three oilseed sunflower cultivars. A randomized complete block design at a factorial layout was used with four replications .Three plant papulation(14.7 and 5 p/m2)at the 70 cm row distance, and three cultivars (Euroflore, Zaria and ALZANE) were studied Characteristics the number of head per m2 , the number of grain in head, the number of grains per m2,1000 kernel wheight and grain yield evaluated. The results showed that the effect of plant density on yield component was significant. The maximum of head per m2 and grain per m2 was observed in 14 plant per m2while the maximum of grain in head and 1000 kernel wheight was observed in 5 plant per m2. The effect of cultivars on grain yield component was significant but the number of head per m2 was not affected by cultivars. The greatest of grain in head and grain per m2 was observed in Zaria while the greatest 1000 kernel weight was from Alzan. The effect of cultivar and density on grain in head and 1000 kernel weight was significant. The greatest grain in head was observed in Zaria with 5 plant per m2. The effect of different plant density on grain yield was significant and the greatest grain yield obtained in 14 plant per m2 (2680kg/ha) while the lowest grain yield was observed in 5 plant per m2 (2261kg/ha). The effect of cultivar on grain yield was significant and the Zaria had the greatest grain yield(2619kg/ha). According to the results obtained and the conditions of this experiment, the intra row distance(10cm) was producted maximum grain yield.

 

چکیده:

 

به منظور بررسی اثرات تراکم های مختلف گیاه بر عملکرد دانه و اجزای آن در سه رقم آفتابگردان روغنی ‌‌٫ آزمایشی در سال ۱۳۸۱ در مزرعه ای آموزشی تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان انجام گردید.آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در ۴ تکرار انجام شد و طی آن سه رقم آفتاب گردان روغنی به نام های یوروفلور٫زاریا و آلزان در سه تراکم کاشت ۵۰۰۰۰٫۷۰۰۰۰٫۱۴۰۰۰۰ بوته در هکتار با فاصله ردیف ۷۰ سانتی متر و فاصله بوته به ترتیب ۱۰٫۲۰و۳۰ سانتی متر مقایسه شدند و صفات تعدادطبق در متر مربع و تعداد دانه در متر مربع در تراکم ۱۴۰ هزار بوته در هکتار مشاهده گردید در حالیکه بیشترین تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه مربوط به تراکم ۵۰ هزار بوته در هکتار بود اثر رقم های مورد آزمون نیز بر اجزاء عملکرد دانه به غیر از تعداد طبق در متر مربع ٫در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود.بیشترین میزان دانه در طبق و تعداد دانه در متر مربع در رقم زاریا مشاهده گردید٫در حالیکه بیشترین وزن هزار دانه مربوط به رقم آلزان بود.اثر متقابل تراکم گیاه و رقم بر تعداد طبق در متر مربع و تعداد دانه در متر مربع معنی دار نبود ولی بر تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود.بیشترین تعداد دانه در طبق مربوط به رقم زاریا در تراکم ۵۱ هزار بوته در هکتار بود.اثر تراکم های مختلف بوته بر عملکرد دانه در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود.بیشترین عملکرد دانه در تراکم ۱۴۰ هزار بوته در هکتار به میزان ۲۶۸۰ کیلوگرم در هکتار به دست آمده در حالیکه کمترین عملکرد دانه در تراکم ۵۰ هزار بوته در هکتار به میزان ۲۲۶۱ کیلوگرم در هکتار حاصل

ادامه نوشته

زراعت-پنبه

زراعت-پنبه

 

پنبه

 

خصوصیات گیاهی: پنبه گونه هاي وحشي زيايد دارد كه همگي به جنس Gossypium تعلق دارد . بنظر مي رسد كه منشأ تمام گونه ها از آفريقاي استوائي باشد .

 

قابليت شستشو ،‌دوام ، استحكام (‌هنگام خشك و تر بودن ) ،‌قابليت هدايت بخار آب ، دوام شيميايي ، نرمي ، قابليت انعطاف و سهولت آب رفتن يا تجمع اوليه از خصوصيات الياف پنبه مي باشد .

 

بيشتر ارقام زراعي از گونه G.hirsutum مي باشد .

 

پنبه گياهي است ذاتاً چند ساله كه بصورت گياهي يكساله مورد زراعت قرار مي گيرد .

 

پنبه داراي ريشه مستقيمي است كه به سرعت زيادي به اعماق خاك نفوذ مي كند .

 

ميوه بصورت كپسول يا غوزه است .

 

سازگاری: پنبه گياهي است گرما دوست كه به هواي گرم و يك فصل رشد بدون يخبندان حداقل 200 روزه محتاج است . پنبه به آفتاب فراوان نياز دارد . كمبود نور موجب افزايش رشد سبزينه اي و نقصان توليد غوزه مي شود .

 

ارقام: بيشتر ارقامي كه امروزه در جهان كاشته مي شود به گونه G.hirsutum تعلق دارد .

 

تناوب زراعی: پنبه به عنوان اولين محصول وجيني پس از گياهان علوفه اي چند ساله ،‌كود سبز و يا كود حيواني فراوان ( 30 الي 50 تن در هكتار ) قرار مي گيرد .

 

پنبه از محصولاتي است كه مي توان آن را طي چند سال مداوم در يك زمين كاشت بدون آنكه عملكرد آن نقصان يابد .

 

مثالهايي از تناوب پنبه عبارتند از :‌

 

يونجه ـ پنبه ـ ذرت ـ گندم ـ آيش

 

كود سبز ( خلر ، منداب ، شنبليله ، لوبيا روغني و يا شبدر ) ، پنبه ـ حبوبات ـ گندم

 

كود سبز ( خلر ، چاودار، ماشك ) ، پنبه

 

پنبه ـ آيش ـ گندم

 

پنبه ـ آيش

 

کود شیمیایی: توليد هر تن وش ( دانه همراه با الياف ) موجب خروج 32 تا 46 كيلو ازت ،‌12 تا 15 اكسيد فسفر ، 32 تا 43 كيلو اكسيد پتاسيم ، 30 الي 40 كيلو اكسيد كلسيم (cao) و 8 تا 10 كيلو منيزيوم (Mgo) از زمين مي گردد . بطور معمول 90 الي 150 كيلو ازت ، 90 تا 120 كيلو فسفر و در صورت كمبود پتاسيم 50 تا 60 كيلو اكسيد پتاسيم در هكتار بكار مي برند .

 

تاریخ کاشت: حداقل درجه حرارت براي جوانه زدن بذر پنبه حدود 15 درجه سانتي گراد مي باشد . بهترين درجه حرارت براي جوانه زدن و رشد گياهچه پنبه حدود 34 درجه سانتي گراد است .

 

ميانگين درجه حرارت شبانه روزي هوا به حداقل 15 درجه سانتي گراد رسيده .

 

روش کاشت: بذر سالم پنبه مي تواند تا 11 سال قوه ناميه خود را حفظ نمايد مشروط بر آنكه در شرايط مساعدي نگهداري شود .

 

چنانچه درصد جوانه زدن بذري از 80 درصد كمتر باشد بايستي از كشت آن خودداري شود .

 

مساله ديگر در كشت پنبه وجود كرك روي پنبه دانه است . كرك نه تنها بر كار دستگاه رديف كار ايجاد اختلال مي نمايد بلكه در جذب آب دخالت نموده و جوانه زدن را به تأخير مي اندازد .

 

براي كرك زدائي مي توان از وسايل مكانيكي سانيده استفاده نمود .

 

اما مواد شيميايي ماند اسيد سولفوريك ( فرو بردن بذر در محلول 1 نرمال اسيد براي 10 تا 15 دقيقه و سپس شستن كامل و خشك كردن بذر ) و يا قرار دادن پنبه دانه تحت تأثير بخار اسيد كلريدريك نتيجه بهتر و كامل تري مي دهد و كركها بهتر حذف مي كند .

 

کنترل علفهای هرز: پنبه به علف كشهاي هروني بسيار حساس است . علف كشي مانند تريفلورالين را مي توان قبل از كاشت با خاك مخلوط نمود . اين علف كش اثر بقائي داشته و بذر علفهاي هرز را در مرحله جوانه زدن تا 2 الي 3 ماه پس از سبز شدن محصول كنترل مي كند بدون اينكه بر پنبه اثر نامطلوبي گذارد .

 

آفات و امراض: كرم خاردار پنبه ، كرم غوزه پنبه ، كرم برگخوار پنبه ، كرم ساقه خوار پنبه ، عسلك پنبه ، تريپس زرد پنبه ، سن سبز پنبه ، سنگ تخم پنبه ، كنه تار عنكبوتي و كك پنبه را نام برد .

 

كرم خاردار پنبه با نام علمي Earias insulana از مهمترين آفات پنبه در ايران محسوب مي شود .

 

كرم خاردار به رنگهاي قهوه اي ، زرد يا سبز زيتوني و گاهي خاكي ديده مي شود . بر روي حلقه هاي پشتي بدن لارو برآمدگي هاي گوشتي خار مانند ديده مي شود . اين كرم از اوايل فصل به غنچه هاي جوان حمله و از طريق تغذيه آنها را سوراخ كرده و باعث ريزش گلها و غوزه هاي جوان مي گردد . غوزه هاي مسن مقاومت نشان داده و ريزش نمي يابد .

 

و نيز مبارزه شيميايي با سمومي مانند گوزاتيون يا سوين امكان پذير است .

 

كرم غوزه پنبه با نام علمي Heliothis obsoleta علاوه بر پنبه به بسياري محصولات ديگر نيز حمله مي كند . خسارت توسط لاروهائي بعمل مي آيد كه طول آنها به 40 ميليمتر مي رسد و رنگ بدن آنها از سبز تا سياه متفاوت و روي پشت آنها چهار رديف نوار تيره مشاهده مي شود . لاروهاي جوان ابتدا از پارانشيم برگ تغذيه و سپس به غنچه ، گل و غوزه حمله و غوزه ها را سوراخ مي كند .

 

كرم برگخوار پنبه با نام علمي Spodoptera littoralis عمومي است كه به پنبه خسارت وارد مي سازد .

 

طول لارو كامل به 40 ميليمتر مي رسد و رنگ آن از زرد مايل به سبز تا سياه مايل به خاكستري با نقطه هاي سياه تغيير مي كند . در روي سينه و شكم لارو خطوط طولي سبز مايل به زرد و در طرفين بدن نوار پهن موج دار به رنگ زرد تيره مشاهده مي شود .

 

مبارزه زراعي عليه كرم برگخوار پنبه با جمع آوري بقاياي محصول ، انهدام علفهاي هرز و شخم عميق پس از برداشت محصول مي باشد . مبارزه شيميايي با سمومي مانند ديپتركس ، سوين و گوزاتيون توصيه شده است .

 

كرم ساقه خوار پنبه بنام علمي Platuedra vilella كرمي كوچك به طول 7 تا 11 ميليمتر است كه در ابتداي جواني از جوانه هاي پنبه تغذيه و سپس از راس ساقه به داخل آن نفوذ و دالاني طولي به طول 5 تا 8 سانتي متر بوجود مي آورد . شدت خسارت اين آفت با گذشت فصل و چوبي شدن ساقه ها كاهش مي يابد .

 

عسلك پنبه با نام علمي Bemisia tabaci شته اي است كه به بسياري گياهان زراعي حمله مي كند . اين شته از طريق مكيدن شيره پرورده از آوند آبكشي سبب ضعف بوته ها گشته و با ترشحات خود سبب بهم چسبيدگي الياف و نيز توسعه قارچها مي گردد . خسارت اخير موجب افت كيفيت محصول مي شود . براي مبارزه شيميايي ممكن است از سموم تيودان ، ديميكرون و يا پرفكتيون استفاده نمود .

 

تريپس زرد پنبه با نام علمي Thrips flavus حشره زرد كوچكي است كه بسرعت از بوته اي به بوته ديگر انتقال و به جوانه ها ، برگها و غوزه هاي جوان حمله و در سطح زيرين برگ ايجاد لكه هاي نقره اي مي كند .

 

براي مبارزه با اين آفت ممكن است از سموم فسفره استفاده بعمل آورد .

 

سنك تخم پنبه با نام علمي Oxycarenus hylipennis حشره كوچكي به طول 4 تا 5 ميليمتر است كه از لپه دانه هاي رسيده تغذيه مي كند . برداشت زودهنگام محصول جهت پيش گيري از تخم ريزي حشره بر روي دانه ها موثر است . كنترل شيميايي عليه ساير آفات بر كنترل سنك تخم پنبه نيز موثر واقع مي شود .

 

عامل بيماري بوته ميري پنبه قارچي است بنام Fusarium oxusporum كه به بافت آوندي ريشه حمله و انتقال آب را مختلف مي نمايد .

 

ريزش برگهاي مسن در اثر حمله اين قارچ تسريع گشته و پژمردگي بوته در ارقام حساس مشاهده مي گردد .

 

ظاهراً ارقام استونويل ، كوكروامپاير به اين بيماري مقاوم و ارقام آكالا و دلتا پاين 15 به اين بيماري حساسند .

 

بيماري پژمردگي پنبه توسط قارچ Verticillium dahliae ايجاد مي شود .بارزترين نشانه بيماري زرد شدن حاشيه برگها و فواصل رگبرهاست .

 

انتقال آب در اثر توسعه بيماري دچار اختلال شده و گياه دچار پژمردگي مي گردد . مبارزه بااين بيماري از طريق عمليات معمول بهداشتي ،‌ضد عفوني بذر با قارچ كشها و استفاده از ارقام مقاوم بعمل مي آيد . ظاهراً رقم ساحل مقاومت نسبي به اين بيماري دارد .

 

بيماري ساق سياه پنبه توسط يك نوع باكتري بنام Manthomonas malvacearum ايجاد مي شود . حمله اين باكتري سبب پوسيدگي و سوختگي ساقه و طوقه پنبه مي شود . بدنبال توسعه بيماري ساقه ها خشك و يا ضعيف شده و در اثر باد و وزن بوته مي شكند . عمليات بهداشتي ، ضد عفوني بذر و استفاده از ارقام مقاوم براي كنترل اين بيماري توصيه شده است .

 

بيماري مرگ گياهچه پنبه توسط قارچ ساپروفيت Rihizoctonia Solani ايجاد شده و در اوايل دوره رشد به پنبه آسيب مي رساند . گاهي گياهچه قبل از سبز شدن دچار بيماري گشته و در زير خاك از بين مي رود . مبارزه با اين قارچ از طريق تأمين شرايط مناسب براي تسريع در سبز شدن بذر و نيز انتخاب ارقام مقاوم انجام پذير است .

 

موارد استفاده: كنجاله پنبه دانه 33 الي 43 درصد پروتئين دارد و بعنوان مكمل پروتئين در جيره دام مصرف مي شود .

غفار64

 

پنبه

 

خصوصیات گیاهی: پنبه گونه هاي وحشي زيايد دارد كه همگي به جنس Gossypium تعلق دارد . بنظر مي رسد كه منشأ تمام گونه ها از آفريقاي استوائي باشد .

 

قابليت شستشو ،‌دوام ، استحكام (‌هنگام خشك و تر بودن ) ،‌قابليت هدايت بخار آب ، دوام شيميايي ، نرمي ، قابليت انعطاف و سهولت آب رفتن يا تجمع اوليه از خصوصيات الياف پنبه مي باشد .

 

بيشتر ارقام زراعي از گونه G.hirsutum مي باشد .

 

پنبه گياهي است ذاتاً چند ساله كه بصورت گياهي يكساله مورد زراعت قرار مي گيرد .

 

پنبه داراي ريشه مستقيمي است كه به سرعت زيادي به اعماق خاك نفوذ مي كند .

 

ميوه بصورت كپسول يا غوزه است .

ادامه نوشته

زراعت-آفتابگردان

زراعت-آفتابگردان

 

آفتابگردان

 

خصوصیات گیاهی: آفتابگردان با نام علمي Helianthus annuus L . گياهي است يكساله از تيره مركبه Compositae كه بصورت بوته اي استوار رشد مي كند . طول دوره رشد آفتابگردان بسته به رقم و كليه عوامل محيطي از 90 تا 150 روز مي باشد .

 

آفتابگردان ريشه مستقيم و توسعه يافته اي دارد كه پتانسيل نفوذ آن در خاك به سه متر مي رسد .

 

پهنك برگهاي كه در معرض نور است همراه با خورشيد تغيير جهت داده و همواره به حالت تقريباً عمود بر اشعه آفتاب قرار مي گيرد . پهنك برگ هنگام صبح بسوي شرق ،‌هنگام غروب بطرف غرب و ظهر رو به بالا مي باشد .

 

گل آذين آفتابگردان طبق يا كپه اي است .

 

لقاح به دليل اينكه پرچمها زودتر بلوغ مي يابد غالباً از نوع دگرگشني است .

 

ميوه آفتابگردان نوعي فندقه است كه در اينجا با دانه مترادف گرفته مي شود .

 

رنگ دانه از سفيد تا سياه با خاكستري خط دار و بسته به رقم تغيير مي كند .

 

هر چه درصد وزني پوسته كمتر باشد درصد وزني روغن بيشتر خواهد بود .

 

سازگاری: آفتابگردان از نظر عكس العمل نسبت به طول روز بي تفاوت بشمار مي رود ولي به نور فراوان نياز دارد .

 

آفتابگردان ريشه توسعه يافته اي دارد كه گياه را به خشكي مقاوم مي سازد ، مشروط بر آنكه خاك عميق بوده و تراكم و ساختمان خاك محدود كننده رشد ريشه نباشد .

 

آفتابگردان به شوري خاك نسبتاً مقاوم است و در محدوده اي از اسيديتيه خنثي رشد خوبي دارد .

 

تناوب زراعی:موقعیت آفتابگردان در تناوب زراعي مشابه ذرت است و معمولاً بعد از بقولات علوفه اي بعنوان اولين يا دومين محصول وجيني كاشته مي شود ، در صورت وجود و گسترش بيماريهاي ريشه اي نبايستي با گياهاني مانند نخود ، چغندر قند و سيب زميني كه بيماريهاي ريشه اي مشابه دارد در تناوب قرار گيرد . مثالهايي از تناوب آن در شرايط آبياري بشرح زير است .

 

علوفه چند ساله ـ پنبه ـ آفتابگردان ـ گندم ـ جو ـ آيش ـ شبدر ـ آفتابگردان ـ گندم ـ جو

 

کود شیمیایی: توليد هر تن دانه آفتابگردان موجب خروج 40 تا 60 كيلو ازت ، 15 تا 33 كيلو اكسيد فسفر( p2o5) و 75 تا 120 كيلو اكسيد پتاسيم (K2o) از خاك مي گردد .

 

معمولاً ثلث تا نصب كود از ته را قبل از كاشت و بقيه را همراه با آخرين وجين مكانيزه به خاك اضافه و بلافاصله آبياري مي كنند .

ادامه نوشته

زراعت-بادام زمینی

زراعت-بادام زمینی

 

بادام زميني

 

خصوصیات گیاهی: بادام زميني با نام علمي Arachis Hypogaea گياهي است از تيره نخود (leguminosae) ، كوتاه و يكساله كه چنانچه ناحيه فاقد يخبندان باشد ظرفيت چند ساله شدن را دارد .

 

گلها كامل و خودگشن مي باشد . دگرگشني به فعاليت حشرات بستگي داشته و حداكثر به 2 درصد مي رسد .

 

ميوه بصورت نيامي ناشكوفا و تقريباً استوانه اي شكل رشد مي كند .

 

ديوارة نيام بصورت مشبك است و در فاصله دانه ها فرو رفته مي باشد .

 

سازگاری: بادام زميني گياهي اس گرما دوست كه به هواي گرم و آفتاب فراوان و يك فصل رشد بدون يخبندان 200 روزه محتاج است .

 

بادام زميني نياز فراوان به آب دارد و بخصوص از هنگام گرده افشاني تا دو هفته قبل از رسيدگي به كمبود رطوبت خاك حساس مي گردد .

 

ادامه نوشته

زراعت-گلرنگ

زراعت-گلرنگ

 

گلرنگ

 

خصوصیات گیاهی: گلرنگ گياهي است با نام علمي Carthamus tinctorius L . از تيرة مركبه ( compositae) و با اينكه ظاهراً شبيه خار زرد مي باشد اما بصورت علف هرز در نمي آيد .

 

گلرنگ گياهي است كه بصورت بوته اي استوار رشد مي كند .

 

ميوة گلرنگ همانند ميوة آفتابگردان به صورت فندقه است . دانه از نظر شكلي شبيه يك دانة كوچك آفتابگردان است و به رنگهاي سياه ، زرد ، سفيد يا كرمي با سطح خارجي صاف ديده مي شود . ذخيرة روغن در لپه ها انجام مي شود . وزن هر دانة گرنگ از 35 تا 50 گرم متغير مي باشد .

 

سازگاری: گلرنگ گياهي بلند روز است ، اما گلدهي آن در هواي گرم بميزان قابل توجهي جلو مي افتد .

 

گياهچه هاي جوان به سرما مقاومند . اما گياه با انتقال از مرحلة رويشي به مرحلة زايشي به سرما حساس مي گردد .

 

گلرنگ به گرما نيز مقاوم است و در صورت وجود رطوبت كافي در خاك مي تواند ماكزيمم حرارتهاي حدود 40 درجة سانتيگراد را تحمل كند .

 

به هواي مرطوب بخصوص در دوران گلدهي علاقمند نيست . زيادي رطوبت هوا در اين دوره گلدهي موجب توسعه بيماريها و افت عملكرد مي گردد .

 

گلرنگ با داشتن ريشة عميق و توسعه يافتگي به خشكي مقاوم است . اما مقاومت آن به خشكي از جو كمتر مي باشد .

 

گلرنگ به آب ايستادگي و كمبود تهويه نيز حساس است . گلرنگ خاكهاي عميق ، داراي بافت متوسط و اسيديتية حدود خنثي را ترجيح مي دهد .

 

تناوب زراعی: گلرنگ به بيماريهاي خاكزي حساس بوده و نبايستي بيش از يكبار طي چهار سال متوالي در يك قطعه زمين كاشته شودو يا با گياهان حساس به بيماري بوته ميري جاليز در تناوب قرار گيرد .

 

مثالهايي از تناوب گلرنگ در كشت بهاره آبي بصورت زير است :

 

شبدر ـ ذرت ـ گلرنگ ـ گندم

 

يونجه ـ سيب زميني ـ حبوبات ـ گلرنگ ـ جو ـ آيش

 

کود شیمیایی: توليد هر تن دانه گلرنگ موجب خروج 25 تا 30 كيلو ازت ، 7 تا 12 كيلو اكسيد فسفر (p2o5) و 10 تا 15 كيلو اكسيد پتاسيم (K2o) از خاك مي گردد . ميزان كود مصرفي در كشت آبي معمولاً 50 الي 90 كيلوگرم در هكتار ازت خالص و 40 تا 70 كيلوگرم در هكتار اكسيد فسفر مي باشد .

 

تاریخ کاشت: هنگامي كه حرارت خاك در عمق كاشت در حدود 5 درجه سانتيگراد باشد ، گلرنگ طي دو هفته يا كمي بيشتر سبز مي شود .

 

گلرنگ بصورت يك محصول پائيزه كشت مي شود ، تاريخ كاشت آن همزمان با كمي ديرتر از گندم و جو مي باشد .

 

کنترل علفهای هرز: كنترل علفهاي هرز قبل از كاشت و نيز تهية بستر عاري از علف هرز ضرورت دارد . از علف كشهايي ماننند ابتام و تريفلورالين بصورت قبل از كاشت و از طريق اختلاف آنها با خاك تا عمق 10 سانتي متر مي توان استفاده و

 

محصول را براي حدود 2 تا 3 ماه بعد از سبز شدن در مقابل بسياري علفهاي هرز محافظت نمود .

 

براي كولتيوا تورزدن مي بايستي روزهاي آفتابي را انتخاب كرد تا علفهاي هرزي كه ريشه كن شده است امكان استقرار مجدد پيدا ننمايد . پس از سبز شدن بوته ها بهتر است فقط بين رديفها را كولتيواتور زد ، هر چند كه در صورت تراكم زياد بوته مي توان تا قبل از رشد ساقه ها نيز روي رديف هاي كاشت را با وسايل سبك و بطور سطحي كولتيواتور زد .

 

آفات و امراض: مگس گلرنگ (Acanthiophilus helianthi) . در تمام نقاطي از ايران كه گلرنگ كاشته مي شود يافته شده و خسارت قابل توجهي به اين محصول وارد مي سازد . خسارت آفت مربوط به لارو آن است كه ابتدا از قسمتهاي نرم برگ مي خورد و بعد به دانه حمله كرده و محتويات دانه را از بين مي برد . در نتيجه خسارت لارو ، حفره هايي به طول 1 تا 5/1 سانتيمتر در طبق بوجود مي آيد .

 

و استفاده از سمومي مثل ديپتركس و دپازينون و سمپاشي در زمان ظهور مگسها مي باشد . حضرات ديگري نيز به گلرنگ خسارت وارد مي سازد كه عبارتند از سنگ تخم گلرنگ ، پروانه طبق خوار گلرنگ ، پروانه كارادرينا و كرم برگخوار پنبه . اين آفات اهميت اقتصادي كمتري نسبت به مگس گلرنگ در ايران دارد .

 

از بيماريهاي مهم گلرنگ در ايران مي توان زنگ گلرنگ و بوته ميري گلرنگ را نام برد .

 

عامل بيماري زنگ گلرنگ قارچي است به نام Puccinia carthami كه ازطريق خاك ، بقاياي گياهي و دانه انتقال مي يابد برگهاي گياه مبتلا به زنگ زرد شده و بالاخره گياه خشك شده و مي ميرد ، كنترل بيماري با استفاده از ارقام مقاوم ، كاشت بذر سالم و غير آلوده ، ضد عفوني بذر با سموم قارچ كش قبل از كاشت ، سوزانيدن بقاياي گياهي آلوده و تناوب زراعي انجام پذير مي باشد .

 

بيماري بوته ميري گلرنگ نيز در تمام مناطق گلرنگ كاري مشاهده مي شود و كم و بيش خسارت وارد مي سازد عامل بيماري قارچي است به نام Phytophthora drechsleri كه بوسيه خاك و بقاياي گياهي آلوده ، رعايت تناوب زراعي و عدم كاشت گياهان حساس در تناوب امكان پذير است . بيماري بوته ميري گلرنگ با بوته ميري جاليز مشترك است .

 

برداشت: برداشت گلرنگ را مي بايستي بلافاصله پس از خشك شدن و قهوه اي شدن برگها و نيز خشك شدن و سخت شدن دانه هاي وسط طبق انجام داد . با اينكه ريزش خودبخودي دانه كم است و خوابيدگي اتفاق نمي افتد ولي خشك شدن بيش از حد بوته ممكن است موجب ريزش دانه در موقع برداشت گردد .

 

موارد استفاده: دانه گلرنگ داراي 25 الي 45 درصد روغن 120 تا 24 درصد پروتئين و 35 الي 60 درصد پوسته مي باشد .

 

روغن گلرنگ در طباخي ، تهيه صابون ، رنگ ، ورنيس و مواد پوشاننده مشابه مصرف مي شود .

 

كنجاله گلرنگ حدود 23 درصد پروتئين و 35 درصد فيبردار و بعنوان نيمه مكمل پروتئين در تغذيه دام و طيور مورد استفاده قرار مي گيرد .

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

پر معنی ترین کلمه "ما" است

پر معنی ترین کلمه "ما" است

آن را بکار ببندیم

 

عمیق ترین کلمه "عشق" است

به آن ارج بنهیم

 

بی رحم ترین کلمه "تنفر" است

آن را از بین ببریم

 

سرکش ترین کلمه "هوس" است

با آن بازی نکنیم

 

خود خواهانه ترین کلمه "من" است

از آن حذر کنیم

 

ناپایدارترین کلمه "خشم" است

آن را فرو ببریم

 

بازدارترین کلمه "ترس" است

با آن مقابله کنیم

 

با نشاط ترین کلمه "کار" است

به آن بپردازیم

 

پوچ ترین کلمه "طمع" است

آن را در خود بکشیم

 

سازنده ترین کلمه "صبر" است

برای داشتنش باید دعا کنیم

 

روشن ترین کلمه "امید" است

به آن امیدوار باشیم

 

ضعیف ترین کلمه "حسرت" است

توجهی به آن نداشته باشیم

 

تواناترین کلمه "دانش" است

آن را فراگیریم

 

محکم ترین کلمه "پشتکار" است

ایكاش آن را داشته باشیم

 

سمی ترین کلمه "غرور" است

باید در خود بشکنیمش

 

سست ترین کلمه "شانس" است

به امید آن نباشیم

 

شایع ترین کلمه "شهرت" است

دنباله رو آن نباشیم

 

لطیف ترین کلمه "لبخند" است

آن را همیشه حفظ کنیم

 

حسرت انگیز ترین کلمه "حسادت" است

از آن فاصله بگیریم

 

ضروری ترین کلمه "تفاهم" است

سعی كنیم آن را ایجاد کنم

 

سالم ترین کلمه "سلامتی" است

به آن اهمیت بدهیم

 

اصلی ترین کلمه "اطمینان" است

به آن اعتماد کنیم

 

بی احساس ترین کلمه "بی تفاوتی" است

مراقب آن باشیم

 

دوستانه ترین کلمه "رفاقت" است

از آن سوء استفاده نکنیم

 

زیباترین کلمه "راستی" است

با آن روراست باشیم

 

زشت ترین کلمه "دورویی" است

یک رنگ باشیم

 

ویرانگرترین کلمه "تمسخر" است

دوست داری با تو چنین کنند؟

 

موقرترین کلمه "احترام" است

برایش ارزش قایل شویم

 

آرام ترین کلمه "آرامش" است

امید داشته باشیم تا به آن برسیم

 

عاقلانه ترین کلمه "احتیاط" است

حواسمان را جمع کنیم

 

دست و پاگیرترین کلمه "محدودیت" است

اجازه ندهیم مانع پیشرفتمان بشود

 

سخت ترین کلمه "غیرممکن" است

باور كنیم كه وجود ندارد

 

مخرب ترین کلمه "شتابزدگی" است

مواظب پل های پشت سرمان باشیم

 

تاریک ترین کلمه "نادانی" است

آن را با نور علم روشن کنیم

 

کشنده ترین کلمه "اضطراب" است

آن را نادیده بگیریم

 

صبورترین کلمه "انتظار" است

منتظرش باشیم

 

بی ارزش ترین کلمه "انتقام" است

بگذاریم و بگذریم

 

ارزشمندترین کلمه "بخشش" است

سعی خودمان را بکنیم

 

قشنگ ترین کلمه "خوشروئی" است

راز زیبائی در آن نهفته است

 

تمیزترین کلمه "پاکیزگی" است

رعایت آن اصلا سخت نیست

 

رساترین کلمه "وفاداری" است

چه خوب است سر عهدمان بمانیم

 

تنهاترین کلمه "گوشه گیری" است

بدانیم که همیشه جمع بهتر از فرد بوده

 

محرک ترین کلمه "هدفمندی" است

زندگی بدون هدف، واهی پیمودن است

 

و هــدفمنــدتـرین کلــمه "موفقیت"است

پس همه با هم پیش به سوی موفقیت

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

ژنتيك و اصلاح نژاد

ژنتيك و اصلاح نژاد

 

مقدمه

 

اغلب مردم با بحث قديمي محيط و وراثت آشنا هستند به نحوي كه مبحث وراثت بر مؤثر بودن ژنها بر تمامي صفات تأكيد دارد و بحث محيط بر نقش محيط بر بيشتر صفات اصرار مي‌ورزد. در حقيقت عملكرد يا ظاهر هر فرد توسط دو عامل ساختار ژنتيكي و محيط مشخص مي‌گردد. در مورد شترمرغ، محيط به معني تمامي اجزائي است كه در مديريت پرورش پرنده نقش دارند، عواملي مانند تغذيه، جلوگيري از ابتلا به بيماريها، جايگاه نگهداري مناسب و غيره. هيچ‌كس در اهميت روشهاي مديريت اصولي مناسب و نقش آن در موفقيت برنامه‌هاي پرورش شترمرغ شكي ندارد. اگرچه گله‌اي كه صرفاً براي هدفی خاص و بهبود عملكرد از نسلي به نسل ديگر انتخاب نشده باشد، هيچگاه شاهد افزايش عملكرد نخواهد بود. همانطور كه صنعت پرورش شترمرغ رشد یافته و تكميل مي‌گردد، نقش بهبود ژنتيكي در توليد و تكثير پرنده‌هاي مناسب براي عرضه به بازار بخصوص در مورد توليد گوشت و چرم، پررنگ‌تر مي‌شود. اين فصل شامل خلاصه‌اي از تاريخچه ژنتيك و اصلاح نژاد شترمرغ مي‌باشد كه در ادامه آن اشاره مختصري نيز به مباحث پايه‌اي ژنتيك دارد. كاربرد عملي علم ژنتيك در اصلاح‌نژاد شترمرغ كه شامل تكنيك‌هاي ملكولي نيز مي‌گردد، در ادامه تشريح خواهد شد.

 

آلل: انواع جایگزین اطلاعات ژنتیکی در یک جایگاه ژنی خاص یا به عبارت دیگر دو شکل مختلف یک ژن را آلل گویند.

 

آلل نوع وحشی (wild-type allele): در مورد بسیاری از ژنها ، نگارش منفرد رایجی در اکثر افراد وجود دارد که متخصصان ژنتیک آن را آلل نوع وحشی یا آلل طبیعی می‌نامند.

 

آلل جهش یافته: نگارشهای دیگر ژن به غیر از آلل نوع وحشی که بواسطه جهش با آلل نوع طبیعی تفاوت دارند.

 

چند شکلی جایگاه ژنی: اگر در جمعیت حداقل دو آلل نسبتا رایج در یک جایگاه ژنی موجود باشند، گفته می‌شود که این جایگاه ژنی ، حالت چند شکلی را نشان می‌دهد

ژنوتیپ (Genotype): ژنوتیپ یک فرد مجموعه آلل‌هایی است که ساختار ژنتیکی او را مجموعا در تمام جایگاههای ژنی بطور معمولتر در یک جایگاه ژنی تشکیل می‌دهند.

 

فنوتیپ (Phenotype): فنوتیپ بروز قابل مشاهده یک ژنوتیپ به عنوان صفتی ظاهری ، بالینی با بیوشیمیایی یا مولکولی است.

 

اختلال تک ژنی: اختلالی است که توسط آلل‌هایی در یک جایگاه ژنی منفرد تعیین می‌شود. نوعی آلل که بر اثر جهش در گذشته بوجود آمده و بطور معمول نادرست ، جایگزین یک آلل نوع وحشی روی یک یا هر دو کروموزوم می‌شود.

هوموزیگوت: وقتی فردی یک جفت آلل یکسان داشته باشد، گفته می‌شود که او هموزیگوس (هموزیگوت) است.

 

هتروزیگوت:وقتی فردی یک جفت آلل متفاوت داشته باشد، گفته می‌شود که هتروزیگوس (هتروزیگوت) است.

 

هتروزیگوت مرکب: اصطلاح هتروزیگوت مرکب ، برای توصیف ژنوتیپی بکار می‌رود که در آن دو آلل جهش یافته مختلف از یک ژن وجود داشته باشند، نه یک آلل طبیعی و یک آلل جهش یافته.

جهش (Mutation):اصطلاح جهش به دو معنی در ژنتیک پزشکی استفاده می‌شود؛ گاهی برای نشان دادن یک تغییر ژنتیکی جدید که قبلا شناخته نشده است و گاهی صرفا برای نشان دادن یک آلل مسبب بیماری.

 

ژنوم (Genome):یک مجموعه کامل (n) کرموزومی که به عنوان یک واحد از یک والد به ارث می‌رسد.

 

Holandric gene:ژنی که روی کروموزوم y قرار دارد. بنابراین این ژن از پدر به پسر به ارث می‌رسد.

 

همی زیگوس (Hemizygous):وضعیت و حالتی است که فقط یکی از آلل‌های یک جفت ژن وجود داشته باشد. مثل ژنهای وابسته به جنس یا در اثر کمبود.

هتروکروماتین:رنگ پذیری بعضی از قسمتهای کروموزوم شدید بوده و هترکروماتین نامیده می‌شود. DNA تکرار شده در یوکاریوت که به ندرت ، نسخه برداری می‌گردد.

کروموزوم x:کروموزومی که در تعیین جنسیت دخالت دارد. در اکثر حیوانات ، ماده‌ها دارای دو و نرها دارای یک کروموزوم x هستند.

 

کروموزوم y:لنگه کرموزوم x در اکثر گونه‌های گیاهی و جانوری ، در مگس سرکه کروموزوم y از هتروکروماتین تشکیل شده ژنهای خیلی کمی را حمل می‌کند و در تعیین جنسیت دخالت ندارد. در ازای آن کرموزوم y ژنهایی را حمل می‌کند و در تعیین جنسیت نرها دخالت دارد.

یونی والانت (univalent):کروموزوم جفت نشده در میوز.

Ascertainment:روش انتخاب افراد ، جهت بررسی در یک مطالعه ژنتیکی.

 

 

آتوزوم (Autosome):کروموزوم های غیر جنسی.

 

 

فرد حامل (Carricr):فردی که حامل ژن مغلوب است و اثر ژن در آن ظاهر نمی‌شود.

 

 

سانتی مورگان (Centimorgan):در پیوستگی ژنها ، واحدی است که نشان دهنده یک درصد نوترکیبی است و به آن واحد نقشه‌ای (Map unit) ، نیز می‌گویند.

 

 

سانترومر:بخشی از کروموزوم که به رشته‌های دوک در هنگام تقسیم سلولی ، متصل است.

سیسترون (Cistron):یک واحد فعال مولکول DNA است. یک سیسترون DNA مشخص کننده یک زنجیره پلی پپتیدی در سنتز protein است.

کراسینگ اور (Crassing-over):در نتیجه تقاطع یا تبادل قسمتی از کروموزوم ها مبادله ژنهای پیوسته صورت می‌گیرد که این امر سبب تولید ترکیباتی می‌شود که متفاوت با والدینشان خواهند بود. بنابراین عبارت تقاطع کروموزومی (Crassing-over) شامل ترکیبات ژنی جدید می‌شود.

دی هیبرید (Dihybrid):فردی که با داشتن دو جفت آلل به صورت هتروزیگوت باشد. نوزاد تولید شده از آمیزش دو والد هموزیگوس که نسبت به دو جفت باهم تفاوت داشته باشند.

 

 

دیپلوئید (Diploid):موجود یا سلولی که دارای دو مجموعه کروموزومی (2n) باشد.

 

 

همولوگ (Homologs):یک زوج کرموزوم که یکی از مادر و دیگری از پدر به ارث می‌رسد و در طی میوز اول باهم جفت می‌شوند و تبادل متقاطع پیدا می‌کنند و در طی میوز 2 از هم جدا می‌شوند.

 

 

فنوکپی (Phenocopy):موجودی که فنوتیپ (نه ژنوتیپ) آن بوسیله محیط عوض شده و شبیه فنوتیپ جهش یافته (Mutan) شده است.

 

مدیریت غاز ها در مزرعه

مدیریت غاز ها در مزرعه

پس از گذشت 6 هفته از تولد جوجه غاز ها، زمانی که هوا مناسب باشد می توان غاز ها را وارد مزرعه نمود. البته تا چند هفته پس از آن نیز لازمست تا در زمان بارندگی شدید و یا افت شدید دمای محیط، غازها به پناهگاه خود برده شوند. در ابتدای ورود به مزرعه ممکن است تا چند روز اول غاز ها بوته های گیاه زراعی را نیز برای خوردن امتحان کنند ولی سریعا متوجه نامطلوبی این گیاهان برای تغذیه خواهند شد که البته در صورت تربیت غاز ها برای تغذیه از برخی گیاهان خاص (علف های هرز مشکل ساز مزرعه) که قبلا راجع به آن توضیح داده شد این مشکل بر طرف خواهد شد. لازم به ذکر است که خسارات ناشی از وجود غاز ها در مزرعه در برابر مزایای آن ها ناچیز خواهد بود. وجود یک غاز مسن تر که سال قبل در مزرعه بوده است می تواند برای کنترل و هدایت غاز های جوان مناسب باشد و آن ها را سریع تر به کارشان عادت دهد.

 

در صورتی که به غاز ها غذای مکمل داده می شود لازمست تا این کار در هنگام عصر انجام گردد. این کار باعث می شود تا غاز ها در صبح بعد به حد کافی گرسنه باشند و به مقدار زیاد از علف های هرز تغذیه کنند. در صورتی که اگر این جیره مکمل درصبح به آن ها داده شود، آن ها نسبت به خوردن علف های هرز بی میل خواهند بود.

 

زمان وجود غاز ها در مزرعه بسیار حساس است. وقتی که تعداد علف های هرز در مزرعه به شدت کاهش می یابد، غاز ها باید به پناهگاهشان و یا به مزرعه ای دیگر برده شوند. در صورتی که این کار انجام نشود غاز ها ممکن است به تغذیه از گیاه زراعی روی آورده و یا اینکه گرسنه بمانند. از طرف دیگر در اواخر تابستان بسیاری از علف های هرزی که غاز های تاکنون از آن ها تغذیه می کردند، خوش خوراکی خود را از دست داده و در این زمان نیز خروج غاز ها از مزرعه یا کاهش تعداد آن ها الزامی می باشد.

 

حرکت دادن غاز ها به خصوص غاز های مسن تر برای هدایت کردن آن ها به سمتی خاص مثل پناهگاه ساده می باشد. کافی است تا به آرامی پشت آن ها حرکت کرده و مثلا زمانی که می خواهید به سمت چپ بروند، شما اندکی به سمت راست رفته و دست راست خود را بلند کنید. البته غاز ها پیمودن مسافت های طولانی را دوست نداشته و این کار آن ها را به شدت خسته می کند. برای همین منظور می توان از قفس های چرخدار استفاده نمود.

 

بسیاری از کودها و آفت کش های شیمیایی برای غاز ها مسموم کننده بوده و بنابراین در زمان مصرف آن ها در مزرعه باید غاز ها را خارج نمود و تا چند روز به مزرعه باز نگرداند. در صورتی که در زمان مصرف این مواد بارندگی وجود، تا قبل از خشک شدن گودال های آب که احتمالا مواد شیمیایی در آن تجمع یافته اند، غاز ها نباید وارد مزرعه شوند. از طرف دیگر به نظر می رسد که علف کش ها برای غاز ها بی خطر باشند.

 

تعداد غاز ها

تعداد غاز های لازم در یک مزرعه برای کنترل مناسب علف های هرز به عوامل مختلفی بستگی دارد که از جمله آن ها می توان به نوع گیاه زراعی، نوع علف های هرز و فراوانی آن ها و شرایط آب و هوایی و نحوه اثر آن بر رشد گیاه و علف هرز اشاره نمود. به طور کلی هر چه فاصله ردیف ها و بوته ها روی ردیف از هم کمتر باشد، تعداد علف های هرز نیز کمتر خواهد بود و به غاز های کمتری نیاز است. در شرایط آب و هوایی خشک نیز تعداد کمتری غاز نسبت به شرایط مرطوب لازم می باشد. در مناطقی نیز که به خاطر شرایط آب و هوایی، رشد علف های هرز در ابتدای کشت بسیار زیادتر از اواخر دوره است، لازمست تا کار را با تعداد زیادتری غاز شروع کرده و سپس تعداد آن ها را کاهش داد.

 

 

 

حصار

غاز ها باید در محیط مورد نظر کشاورز محدود شوند و کشیدن حصار در اطراف مزرعه یکی از مشکلات استفاده از غاز ها می باشد که هزینه کار را افزایش می دهد. البته حصار با ارتفاع بسیار زیاد نیاز نبوده و حدود یک متر کافی می باشد. در صورتی که مزرعه بسیار بزرگ است لازم است تا آن را به قسمت های کوچک تر تقسیم نمود تا توزیع غاز ها به طور یکنواخت انجام شود و یا اگر شدت رشد علف های هرز در یک ناحیه زیادتر است بتوان غاز ها را بیشتر در آن منطقه متمرکز کرد. حصارهای الکتریکی نیز که برای سایر حیوانات از آن ها استفاده می شود معمولا برای غاز ها مناسب نیستند زیرا پرهای زیاد غاز ها مانند عایق عمل کرده و از رسیدن شوک به بدن آن ها جلوگیری می کند.

 

 

 

پناهگاه

در صورت وجود حیواناتی مانند سگ، روباه، شغال و ... در منطقه که غاز ها را شکار می کنند لازم است تا یک پناهگاه مناسب برای غاز ها ساخته شود تا در هنگام شب (که حیوانات شکارچی اکثرا در این هنگام حمله می کنند)، بتوان غاز ها را به آن جا منتقل نمود. البته غاز ها در زمان کوتاهی یاد خواهند گرفت تا خودشان در هنگام شب به این پناهگاه باز گردند و برای این کار می توان کمی دانه خوش خوراک در مسیر پناهگاه ریخت. در صورتی نیز که این پناهگاه نمی تواند غاز ها را از خطر حمله شکارچیان محفوظ بدارد می توان در اطراف پناهگاه از چند رشته حصار الکتریکی استفاده نمود. در صورتی که حیوانات شکارچی در منطقه مشاهده نمی شوند می توان غاز ها رادر شب نیز به حال خود رها کرد. در این حالت می توان برای اطمینان بیشتر، در محل تجمع غاز ها در شب یک چراغ روشن نمود. اما باز هم به پناهگاه با قفسی کوچک نیاز می باشند تا در مواقعی که میزان علف هرز در مزرعه کم می شود یا شرایط آب و هوایی نامساعد پیش می آید بتوان غاز ها را به آن انتقال داد.

 

سایه بان

 

در هنگام ظهر، غاز ها به سایه بانی نیاز خواهند داشت تا خود را از گرمای شدید نجات دهند. این سایه می تواند توسط هر چیزی در مزرعه مانند درخت، گیاهان بلند، پرچین و یا یک دیوار ایجاد شود. در صورت عدم وجود این موارد، لازم است تا به طریقی در مزرعه سایه کوچکی ایجاد شود.

 

آب

همچنین غاز ها در مزرعه به آب تمیز نیاز دارند. البته این آب برای نوشیدن بوده و نیازی نیست تا آن ها بتوانند در آن شنا کنند. در طی روز غاز ها چندین بار به سمت این ظرفهای آب حرکت نموده و بنابراین تجمع آن ها در محل آب زیادتر است. از این نکته می توان استفاده کرد و ظروف آب را در قسمتی از مزرعه که علف های هرز در آنجا رشد زیادتری دارند قرار داد. از طرف دیگر می توان این ظروف را در انتهای ردیف ها قرار داد تا غاز ها ناچار باشند برای نوشیدن آب تمام طول مزرعه را طی کنند و در این مسیر علف های هرز را نیز از بین ببرند.

 

 

 

گیاهانی که در کشت آن ها می توان از غاز ها برای کنترل علف های هرز استفاده نمود

 

از آنجایی که غاز ها بسیاری از گیاهان باریک برگ را خورده و به بسیاری از گیاهان پهن برگ بی علاقه اند، از آن ها می توان برای کنترل علف های هرز در مزارع گیاهان زراعی متنوعی استفاده نمود. اما تا کنون از غاز ها بیشتر در مزارع پنبه، سیر، توت فرنگی، سیب زمینی، توتون، نعناع، چغندر قند، پیاز، هویج، لوبیا، گیاهان زینتی، درختان میوه، قلسمتان و نهالستان ها و تاکستان ها استفاده شده است. در مورد هر کدام از این گیاهان، نوع مدیریت متفاوت بوده و نمی توان یک روش را برای همه آنها پیشنهاد نمود و تنها تجربه می تواند راه حل دقیق را مشخص کند. البته تجربه ها نیز در مناطق مختلف متفاوت است که این به دلیل تنوع عوامل موثر بر گیاه زراعی، علف هرز و غاز ها می باشد. در زیر به بحث بیشتر پیرامون برخی از این گیاهان می پردازیم:

 

پنبه

غاز ها می توانند مزرعه پنبه را از وجود علف های هرزی همچون قیاق، اویار سلام، مرغ و دیگر علف های هرز مشکل ساز پاک نمایند. برای حصول بهترین نتیجه جوجه غاز های 5 تا 6 هفته ای را بلافاصله پس از کاشت بذر وارد مزرعه نمایید. این عمل از طریق از بین بردن علف های هرز باعث افزایش مقدار محصول و سهولت عمل برداشت می شود. معمولا برای مزارع پنبه در شرایط عادی تنها حدود 3 غاز در ایکر ( 4047 متر مربع = حدود 5/0 هکتار) کافی است.

 

توت فرنگی.

سال هاست که توت فرنگی کاران از غاز ها در مزارعشان استفاده می کنند و این عمل نیاز آنها به نیروی کار برای مبارزه با علف های هرز را از بین برده است. با توجه به میزان آلودگی زمین به علف های هرز، معمولا 6 تا 8 غاز در ایکر کافی می باشد. غازها علاقه زیادی به خوردن علف خرچنگ (جنس Digitaria) دارند و به خوبی آن را کنترل می کنند (این علف هرز از مشکل سازترین علف های هرز در کشت توت فرنگی می باشد). جوجه غاز های 5 تا 6 هفته ای باید پس از سبز شدن اولین علف های هرز وارد مزرعه شوند. البته قبل از رسیدن وقرمز شدن میوه توت فرنگی، غاز ها باید از مزرعه خاج شوند زیرا در غیر این صورت، از توت فرنگی های رسیده و قرمز تغذیه خواهند کرد.

 

قلمستان و نهالستان.

غاز ها در این قسمت بسیار مفید هستند زیرا در قلمستان ها و نهالستان ها به نیروی کار زیادی برای مبارزه با علف های هرز نیاز می باشد. از غاز ها در نهالستان ها و قلمستان گیاهان گلدار، سوزنی برگان (مثل درخت کریسمس)، درختان میوه و درختان زینتی استفاده می شود. تعداد غاز مورد نیاز در این حالت از 3 تا 8 غاز در ایکر متفاوت است.

 

ذرت.

از آنجایی که ذرت از گیاهان باریک برگ می باشد، در صورتی که بخواهیم از غاز برای کنترل علف های هرز در آن استفاده کنیم، ورود غاز ها به مزرعه باید با تاخیر انجام شود تا گیاه به حد کافی رشد کرده باشد و غاز ها دیگر از آن تغذیه نکنند . در این هنگام آن ها علف هرز دم روباهی و دیگر علف های هرز را حتی اگر رشد زیادی کرده باشند از بین می برند. پس از برداشت ذرت از مزرعه، می توان غاز ها را همچنان در مزرعه نگهداشت تا دانه های ذرت ریخته شده بر زمین را خورده تا از یک طرف رشد خود را به خوبی تکمیل کرده و از طرف دیگر از رشد آن دانه ها در کشت بعدی جلوگیری کنند.

 

باغات میوه و تاکستان ها.

در این محل ها غاز ها علاوه بر کنترل علف های هرز، میوه های بر زمین افتاده که محل خوبی برای پرورش آفات و بیماری های خطرناک هستند را می خورند.

 

3: غاز ها در آخر فصل و پس از برداشت محصول.

در برخی از کشت ها مثل قلمستان و نهالستان ها می توان غاز ها را در طی زمستان نگهداری کرد و تا چند سال از آن ها استفاده نمود. البته این کار ممکن است در مقایسه با خرید جوجه های جدید در هر سال مقرون به صرفه نباشد و بنابراین باید غاز ها را پس از برداشت محصول فروخت. به منظور فروش بهتر آنها، پس از این که کارشان درمزرعه تمام شد، می توان غاز ها را به مدت 3 تا 4 هفته در قفس یا پناهگاهشان نگهداری کرد و روزی 3 تا 4 بار به آن ها غذاهای مطلوب و پر انرژی و مغذی داد تا وزنشان زیاد شده و راحت تر و به قیمت مطلوب تری به فروش برسند.

 

 

 

4: مزایای استفاده از غاز ها در کنترل علف های هرز.

* مهمترین مزیت استفاده از غاز ها، کاهش مصرف علف کش های شیمیایی می باشد. علف کش ها از یک طرف پر هزینه بوده و از طرف دیگر خطرات محیطی زیادی دارد. بنابراین با توجه روز افزون به سلامت محیط زیست و محصولات تولید شده و نیز کاهش هزینه های تولید، کشاورزان بیش از پیش به سمت استفاده از راه های جایگزین برای علف کش ها مانند استفاده از غاز ها پیش می روند.

 

* غاز ها دائما در حال کار بوده و در صورت مدیریت مناسب، علف های هرز را به محض سبز شدن از بین می برند.

 

* آنها قادرند تا علف های هرز روی ردیف ها و بین گیاهان که روش های مکانیکی قادر به کنترل آن ها نیست را از بین ببرند.

 

* در مقایسه با روش های مکانیکی کنترل علف های هرز، باعث صدمه دیدن ریشه گیاهان نشده و خاک را نیز فشرده نمی کنند.

 

* در زمانی که ماشین آلات به خاطر مرطوب بودن زمین نمی توانند وارد زمین شود، غاز ها به راحتی در مزرعه حرکت کرده و به کنترل علف های هرز می پردازند.

 

* مواد دفع شده از غاز ها، کود دامی غنی از نتیروژن را در سراسر مزرعه پراکنده می کند.

 

* در آخر فصل نیز کشاورز از طریق فروش آن ها به درآمد خود می افزاید.

 

با توجه به تمامی مطالب گفته شده پیرامون غاز ها، استفاده از آن ها برای کنترل علف های هرز نیازمند کسب تجربه می باشد و این به دلیل تنوع و تفاوت شرایط منطقه ای است. اما در صورتی که بتوان آن ها را به طور مناسب مدیریت نمود، می توان از کنترل علف های هرز در سال های متمادی اطمینان حاصل کرد و مصرف علف کش های شیمیایی را تا حد زیادی کاهش داد.

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

● زمان جوانه زدن

● زمان جوانه زدن

دوره سبز شدن بعضی از علفهای هرز یک ساله کاملاً مشخص شده است، برای مثال اوج زمان سبز کردن تاج خروس وحشی و سلمک از اواسط بهار تا اوایل تابستان است، حال آنکه برای این دوره علف هرز هفت بند از اواخر بهار الی اواسط تابستان می‌باشد. زمان سبز کردن علفهای هرز در زراعت چغندرقند نقش کلیدی در برنامه ریزی مدیریت علفهای هرز ایفا می‌کند.

 

استفاده از غاز ها در کنترل علف های هرز

 

مدت زیادی است که از غازها برای چریدن علف های هرز در کشت برخی گیاهان استفاده می شود . اگرچه که در آسیا از این پرنده به مقدار زیاد استفاده می گردد اما از دهه 1950، در کشور آمریکا نیز از غاز ها برای کنترل علف های هرز در مزارع پنبه و دیگر گیاهان و باغات میوه استفاده شده است. غاز ها برخی علف های هرز را با اشتها خورده و این در حالی است به برخی گیاهان زراعی صدمه ای نمی زنند و قادرند تا علف های هرز را به محض جوانه زدن از بین ببرند. پس از دهه 1950 و در طول دهه 1970، میزان علاقه برای استفاده از غاز ها، به خاطر توسعه علف کش های شیمیایی کاهش یافت. اما امروزه با پی بردن به عوارض و خطرات سموم شیمیایی و ایجاد کشت های ارگانیک، استفاده از غاز ها برای کنترل علف های هرز مجدداً در بین کشاورزان برخی کشور ها رواج پیدا کرده است.

 

 

غاز های انواع مختلفی از گیاهان را مورد تغذیه قرار داده که در این بین، اکثر باریک برگ ها را بر پهن برگ ها ترجیح می دهند. به همین دلیل می توان از آن ها برای کنترل علف های هرز (به خصوص باریک برگ ها) در مزارع پهن برگ ها و باغات استفاده نمود. از باریک برگ هایی که مورد علاقه غاز ها می باشند می توان به قیاق، مرغ، اویار سلام، خارخسک، گندمک، جنس دم اسب و دیگر گونه ها اشاره نمود. حتی در شرایطی که میزان این گیاهان کم باشد، غازها زمین را کنده و از ریزوم های قیاق و مرغ و ... نیز استفاده می کنند. البته در صورت تداوم کمبود غذا و ایجاد گرسنگی ممکن است به خوردن گیاهان پهن برگ و گیاه زراعی نیز روی بیاورند. همچنین غاز ها از میوه های افتاده روی زمین نیز که محل مناسبی برای زندگی و زمستان گذرانی آفات و بیماری ها هستند تغذیه می کنند.

 

غاز ها را می توان برای خوردن علف های هرزی که در شرایط عادی از آن ها تغذیه نمی کنند، تربیت نمود. نکته اول این است که نباید از غذاهای (گیاهان) خوش خوراک و آبدار برای تغذیه جوجه غاز ها استفاده نمود زیرا این کار باعث می شود تا آن ها پس از بزرگتر شدن و ورود به مزرعه از خوردن علف های هرز کم کیفیت خودداری خواهند کنند. در طی این مدت (فاصله بین تولد و ورود به مزرعه) تنوع غذایی آن ها باید محدود باشد و مقدار این محدودیت به تنوع و مقدار علف های هرز موجود در مزرعه بستگی دارد. در طی این دوره می توان به منظور تربیت بهتر غاز ها در تغذیه از علف های هرز، آن دسته از علف های هرزی را که در مزرعه مشکل ساز هستد به جوجه ها داد تا تنها از این گیاهان تغذیه کنند. در صورتی که این علف های هرز در ابتدای فصل در دسترس نیستند می توان آن ها را در گلخانه کشت نمود. این کار باعث عادت کردن غاز های جوان به تغذیه از گیاهان خاص و مورد نظر کشاورز می شود و بدین ترتیب وقتی غاز ها وارد مزرعه شوند، این دسته از علف های هرز را بر دیگر گیاهان ترجیح خواهند داد. البته در صورتی که نیاز غذایی غاز ها از طریق علف های هرز برآورده نشود، می توان از مکمل های غذایی نیز استفاده نمود. نوع و مقدار این مکمل بسیار متنوع بوده و تنها از طریق تجربه بدست می آید. مصرف این مکمل ها در زمانی که غاز ها جوجه هستند ضروری بوده و پس از آن بستگی به نیاز آن ها دارد. به هر حال کنترل مناسب علف های هرز مستلزم شاداب و سلامت بودن غاز ها بوده و این امر نیز مشروط به تغذیه صحیح و کامل آن ها می باشد.

 

غاز ها پس از تولد به شش تا هشت هفته زمان نیاز دارند تا رشد کافی کرده و بتوان آن ها را به طور دائم در فضای باز رها کرد. البته در قبل از این مدت نیز امکان بردن آن ها به زمین وجود دارد اما باید در هنگام شب، آفتاب ظهر و گرمای شدید، سرما و بارندگی آن ها را به پناهگاهشان بازگرداند.

 

 

غاز های جوان نسبت به غاز های مسن تر فعال تر بوده، تغذیه بیشتری داشته و بنابراین اثر بهتری بر کنترل علف های هرز دارند. از آنجایی که غاز های جوان سبک تر می باشد، خسارت احتمالی آن ها بر گیاه زراعی به دلیل عبور از روی آن کمتر خواهد بود. در مقابل، غاز های مسن تر به خصوص در هوای گرم کمتر فعال بوده و نگهداری آن ها در محدوده ای خاص مشکل تر است. از طرف دیگر هزینه نگهداری غاز ها در طول فصل سرما بیش از هزینه خرید جوجه غازهای جدید در ابتدای بهار آینده خواهد بود. با توجه به تمامی مطالب گفته شده در بالا بهتر است تا سال جدید را با جوجه های متولد شده در همان سال آغاز کرد و از نگهداری غاز ها برای سال بعد اجتناب نمود. البته همانطور که گفته شد غاز ها قبل از ورود به مزرعه باید حداقل 6 هفته از عمرشان گذشته باشد.

 

به طور کلی انواع مختلف غاز ها می توانند از علف های هرز تغذیه نموده و آن ها را کنترل نمایند. اما نژاد های سفید چینی به خاطر اشتهای بیشتر و نیز داشتن گردن بلند که به آن ها در خوردن علف های هرز بین بوته های گیاه زراعی کمک می کند بیشتر مورد استفاده قرار گرفته اند. از طرف دیگر در مقایسه با سایر نژاد ها، وزن آن ها کمتر بوده و در صورتی که از روی یک بوته گیاه زراعی عبور کننده خسارت کمتری به آن وارد می شود.

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

● طول عمر بذر

● طول عمر بذر

در برنامه ریزی و طراحی سیستم مدیریت علفهای هرز در زراعت چغندرقند مدت زمان خواب بذر علفهای هرز از اهمیت بالائی برخوردار است. به جهت خطر جوانه زدن و سبز شدن بذر علفهای هرز داخل خاک بایستی با آنها مبارزه کرد. عواملی مانند نوع گیاه،‌ عملیات کاشت و سایر عوامل موثر در جوانه‌زنی، روی طول دوره خواب بذر موثر هستند. بذر اکثر علفهای هرز در زمین‌های زیر کشت عمر طولانی ندارند، متوسط دوره زنده ماندن برای بسیاری گونه‌ها کمتر از ۶ سال است. در یک بررسی روی طول دوره زنده ماندن بذرهای دفن شده سوروف در خاک مشخص شد که تمامی بذرها در مدت ۵/۵ سال از بین رفته و کمتر از یک درصد بذر گیاهانی مانند توق، خرقه،‌و تاج خروس وحشی قوه نامیه خود را حفظ کرده اند.

 

درصورت مساعد بودن شرایط محیط برای جوانه زدن بذرها، عمر آنها کمتر می‌شود. بالطبع کشت و زرع نقش تعیین کننده در جوانه زدن سریع آنها دارد، زیرا این عمل، بذرها را به سمت شرایط محیطی محدود سوق می‌دهد. روبرتس (۱۹۷۰) دریافت که جمعیت بذرهای زنده علف هرز در صورتی که در یک سال، ‌زمین چند نوبت شخم بخورد و سریعتر از هنگامی که زمین در آن مدیریت بایر بماند، کاهش خواهد یافت.

طول عمر بذرهای تابع درصد بذرهای جوانه زده و تعداد بذر تولید شده توسط علف هرز است. در صورتیکه سالانه ۵۰ درصدد بذرها از بین رفته وبذر جدیدی نیز تولید نشود، بعد از ۶ سال میزان بذر زنده موجود دو درصدمقدار اولیه خواهد بود. به شرط سبز شدن ۹۸ درصد بذرها، این مقدار کاهشش در همان اول بدست خواهد آمد.

در صورتیکه ادامه روند جوانه زنی به این شکل، در پایان سال ششم، تمامی بذرهای زنده از خاک ریشه کن خواهند شد (انیس ۱۹۷۷)، مشخص شده است که افزایش میزان جوانه زدن به همراه ممانعت از تولید بذر می‌تواند زمان لازم جهت کاهش جمعیت علف هرز را تا حد باور نکردنی کمتر نمایند.

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

● تولید بذر

● تولید بذر

علفهای هرز زراعت چغندرقند از نظر توانایی تولید بذر تفاوت زیادی با یکدیگر دارند، به عنوان مثال توانایی تولید بالقوه بذر برای علفهای هرز یک ساله مانند یولاف وحشی، تاج خروس وحشی، سلمک و سوروف به ترتیب ۲۵۰ ، ۱۱۷۴۰۰، ۷۲۴۵۰ ، ۷۱۶۰ عدد به ازاء هر بوته می‌باشد. تولید حقیقی بذر هر گیاه از سالی به سال دیگر و بسته به عوامل مختلف از قبیل رقابت بین گونه ای و درون گونه‌ای، شرایط محیطی اثربازدارنده علف‌کشها و زمان سبز شدن، تفاوت زیادی دارد. برنامه‌های مدیریت علف هرز عملاً میزان تولید بذر را کم می‌کند ولی قادر به توقف کامل آنها نیست چرا که بعضی از این عوامل از کنترل ما خارج هستند.

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

مخازن بذر (بانک بذر)

مخازن بذر (بانک بذر)

 

مخازن بذر ذخیره علفهای هرز می‌باشند که تحت شرایط مطلوب ممکن است با جوانه زدن سر از خاک درآورده با چغندرقند رقابت کنند. این مخازن در اکثر خاک‌های زراعی حاوی مقدار زیادی از علفهای هرز هستند که تعداد آنها از ۴۱۰۰ تا ۱۳۷۰۰ عدد بذر در متر مربع تغییر می‌کند. تعداد و ترکیب بذر علفهای هرز در هر خاکی متفاوت است ولی رابطه نزدیکی با شرایط آب هوایی، خاک، ‌نوع کشت، آماده نمودن زمین و عملیات مدیریت علفهای هرز دارد.

مخازن بذر دارای بذرهایی با سنین متفاوت هستند. طول عمر بذر بر اثر دفن شدن در خاک یا پوشیده شدن توسط بقایای گیاهی افزایش می‌یابد. تعیین تعداد گونه‌های علف هرز سالیانه مزارع و تشخیص قوه نامیه بذرهائی که نزدیک به سطح زمین قرار دارند به مدیریت علفهای هرز بستگی دارد.

محدود نمودن احیاء مخازن بذر در جهت تدوین صحیح برنامه‌های مربوط به مدیریت علفهای هرز، اهمیت فراوانی دارد. برنامه‌های تلفیقی مانند مناسب ترین تناوب‌های زراعی، مصرف علف‌کش‌ها و عملیات آماده کردن زمین و کاشت، نقش مهمی در محدود نمودن تعداد و تنوع بذر علفهای هرز این مخازن دارند.

 

در نواحی با مخازن بذر علف زیاد بایستی یک سیستم قوی مدیریت علفهای هرز را به مدت دو تا چهار سال اعمال نمود و زمانیکه بایستی میزان ذخیره بذر تا حد زیادی کم شد، می‌توان این مقدار کم را با مصرف مرتب مقادیر مناسب علف‌کش و بکار بستن عملیات آماده نمودن و کاشت، ثابت نگه داشت. با وجود این گاهی اوقات میزان ذخیره بذر به علل زیر افزایش می‌یابد:

۱) هنگامی که به خاطر شرایط نامساعد، کشت کرپه، عدم مصرف علف‌کش در زمان مناسب و کاهش کارآیی علف‌کش، علفهای هرز باقیمانده به بذر می‌نشینند.

۲) ورود بذرهای جدید علف هرز توسط بادء آب ،‌کود دامی و با بذر آلوده سایر گیاهان زراعی

۳) مقاوم شدن بعضی از علفهای هرز به علف‌کش‌ها

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

علف هرز - اهمیت اقتصادی علفهای هرز

علف هرز - اهمیت اقتصادی علفهای هرز

 

علف هرز گیاهی است خودرو که به طور ناخواسته در مزارع و باغها می روید.برای زراعت اصلی میهمانی نا خوانده است.

بین علف های هرز گیاهان بسیارش هستند که مصرف دارویی و خوراکی دارند.

 

 

اهمیت اقتصادی علفهای هرز:

 

 

زیان علفهای هرز در اراضی کشاورزی

تلف کردن آب

مصرف مواد غذایی

سایه افکنی

ترشح مواد مسموم کننده در خاک

ایجاد هزینه برای مبارزه

کم شدن ارزش محصولات کشاورزی

کاهش کیفییت و خراب شدن محصولات دامی

زیانهای بهداشتی برای انسان و دام

نامرغوب شدن بذر

مزاحمت در برداشت محصول

میزبانی آفات و بیماری های گیاهی

ایجاد خوابیدگی در غلات

افزایش خطر سرما زدگی در باغات

ایجاد مخفیگاه در باغها

کم شدن ارزش زمین

خسارت علفهای هرز در مناطق و اراضی غیر کشاورزی:

 

 

تخریب آسفالت خیابانها وپشت یام اماکن و باند فرودگاه ها

پوشاندن آثار و علائم مسیر لوله های نفت و گاز

زشت کردن مناظر

به وجود آوردن مشکلات در منابع آب

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

تلف شدن یا هدر رفتن آب

تلف شدن یا هدر رفتن آب

 

گیاهان هرز موجود در کانالها و جوی‌های آب موجب تلف شدن فوق‌العاده آب می‌شوند. وجود گیاهان هرز در جوی‌ها از جریان آب می‌کاهد و در نتیجه موجب ته‌نشست گل و لای می‌گردد و بدین ترتیب زمینه را برای نگهداری مواد بی‌مصرف فراهم می‌سازد. طبق محاسبات انجام یافته در مناطق آبیاری شده 17 ایالت غربی در ممالک متعده آمریکا ، سالانه لازم برای آبیاری 132 هزار تا 312 هزار هکتار زمین از بین می‌رود. در بسیاری از مناطق علفهای هرز آبزی حرکت قایقها را محدود می‌کنند و حتی ممکن است علفهای هرز در اثر ازدیاد ، بعضی نقاط مناسب برای شنا یا ماهی‌گیری را بلا استفاده کنند.

 

تهدید سلامتی انسان و حیوانات

 

سلامتی انسان ممکن است تحت تاثیر گیاهان سمی بخصوص گیاهانی که تولید آلرژی می‌کند، در مخاطره قرار گیرد. خوردن میوه‌های سمی مانند میوه بعضی از گیاهان تیره بادنجان از قبیل بنگ‌دانه ، بلادون یا شایزک یا استفاده از ساقه گیاهان سمی بخصوص در میان اطفال سبب بیماری می‌شود.

 

بذر تعدادی از علفهای هرز مانند سیاه دانه گندم یا سیاه تخمه و چمچم و بعضی از گونه‌های پیر گیاه چنانچه در آرد یا نان مخلوط شوند موجب مسمومیت شدید می‌شوند. یکی دیگر از بذرها که ممکن است از راه تغذیه موجب عوارض شدید در مصرف کنندگان نخود فرنگی تازه یا کنسرو آن گردد، میوه گونه‌های مختلف تاجریزی می‌باشد که به اشتباه همراه نخود فرنگی‌های تازه یا کنسرو شده جمع‌آوری می‌گردند و عوارض گاه شدید بوجود می‌آورند.

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

چگونگی عمل علف های هرز

چگونگی عمل علف های هرز

 

 

 

رقابت علفهای هرز با گیاهان زراعی

 

علفهای هرز در مراحل اولیه اثرات خود را به صورت رقابت با گیاهان زراعی برای استفاده از نور ، مواد غذایی ، آب و مکان نشان می‌دهند. قدرت رقابت علفهای هرز ، مانند گیاهان زراعی در دوران زندگی متفاوت است و بستگی با چگونگی نمو گیاه دارد. مثلا در دوران اولیه رویش با انتشار سریع و نفوذ زیاد ریشه‌ها در خاک ، از آب و مواد غذایی خاک بیشتر استفاده می‌نمایند. رقابت علفهای هرز با گیاهان زراعی برای استفاده بیشتر از نور و فضا با کاهش کربن‌گیری و سرانجام قابل توجه محصولات همراه است.

 

ترشح مواد بازدارنده نمو

 

بسیاری از علفهای هرز مانند بید گیاه ، نوعی کاهوی وحشی و کاملینا از ریشه‌های در حال حیات و یا مرده خود مواد ترشح می‌کنند که موجب کاهش نمو بسیاری از گیاهان زراعی می‌شوند.

 

ادامه نوشته

Herbicides علفکش ها

Herbicides علفکش ها

If your problem is a weed, you must remember that effective chemical control requires proper identification of the target plant. You can come to our weed page and identify your unwanted plant there. Effective control also requires accurate timing of applications, proper rate of application and proper uniformity of application. Always follow all label recommendations. Remember that temperature, humidity and rain may affect your application. Please let us know if you would like to see additional information.

In our grading system A is excellent (89% control or higher), B is good (80% - 89% control), C is fair (70% - 79% control), D is poor (less then 70% control). These ae relative ratings and may be affected by environmental conditions, turfgrass vigor or health and the timing of the application. They are intended to be used only as a guide.

================================================== ================

Pre-emergents / Cool Season

Herbicide: benefin

Trade Name: Balan

Weeds: Crabgrass (A,B), Goosegrass (C), Annual bluegrass (A,B), Common Chickweed (B), Henbit (B), Lawn Burweed (D), Corn Speedwell (A)

---------------------------------------------------------------------------------------------------

Herbicide: benefin+trifluralin

Trade Name: Team

Weeds: Crabgrass (A,), Goosegrass (B), Annual bluegrass (A)

---------------------------------------------------------------------------------------------------

Herbicide: benefin+trifluralin

Trade Name: Team and Team Pro

Weeds: Crabgrass (A), Goosegrass (B), Annual bluegrass (A

---------------------------------------------------------------------------------------------------

Herbicide: bensulide

Trade Name: Betasan, PreSan

Weeds: Crabgrass (A,B), Goosegrass (C), Annual bluegrass (C), Common Chickweed (D), Henbit (D), Lawn Burweed (D), Corn Speedwell (D)

---------------------------------------------------------------------------------------------------

Herbicide: DCPA

Trade Name: Dacthal

Weeds: Crabgrass (A,B), Goosegrass (C), Annual bluegrass (B), Common Chickweed (A), Henbit (C), Lawn Burweed (D), Corn Speedwell (B)

---------------------------------------------------------------------------------------------------

Herbicide: dithiopyr

Trade Name: Dimension

Weeds: Crabgrass (A), Goosegrass (A,B), Annual bluegrass (A,B), Common Chickweed (B)

---------------------------------------------------------------------------------------------------

Herbicide: fenarimol

Trade Name: Rubigan

Weeds: Crabgrass (D), Goosegrass (D), Annual bluegrass (B), Common Chickweed (D), Henbit (D), Lawn Burweed (D), Corn Speedwell (D)

---------------------------------------------------------------------------------------------------

Herbicide: oxadiazon

Trade Name: Ronstar

Weeds: Crabgrass (B), Goosegrass (A), Annual bluegrass (B), Common Chickweed (D), Henbit (D), Lawn Burweed (D), Corn Speedwell (B)

---------------------------------------------------------------------------------------------------

Herbicide: pendimethalin

Trade Name: Pre-M, Pendulum

Weeds: Crabgrass (A), Goosegrass (A,B), Annual bluegrass (A,B), Common Chickweed (A), Corn Speedwell (A)

---------------------------------------------------------------------------------------------------

Herbicide: prodiamine

Trade Name: Barricade

Weeds: Crabgrass (A), Goosegrass (A,B), Annual bluegrass (B), Common Chickweed (B), Henbit (B), Lawn Burweed (B), Corn Speedwell (B)

---------------------------------------------------------------------------------------------------

Herbicide: pronamide

Trade Name: Kerb

Weeds: Crabgrass (C), Goosegrass (D), Annual bluegrass (A,B), Common Chickweed (A), Henbit (D), Lawn Burweed (D), Corn Speedwell (A)

================================================== ================

Pre-emergents / Warm-season

Herbicide: atrazine

Trade Name: Aatrex

Weeds: Crabgrass (C), Goosegrass (D), Annual bluegrass (A), Betony (A,B), Chamberbitter (A), Chickweed (C), Clover (A), Common Chickweed (A), Dandelion (A,B), Dock (B), Dollarweed (A), Henbit (A), Lawn Burweed (A), Parsley (A), Plantains (C), Corn Speedwell (A), Spurweed (A,B) Woodsorrel (B)

---------------------------------------------------------------------------------------------------

Herbicide: benefin+oryzalin

Trade Name: XL

ادامه نوشته

چگونگی عمل علف های هرز

چگونگی عمل علف های هرز

 

 

 

رقابت علفهای هرز با گیاهان زراعی

 

علفهای هرز در مراحل اولیه اثرات خود را به صورت رقابت با گیاهان زراعی برای استفاده از نور ، مواد غذایی ، آب و مکان نشان می‌دهند. قدرت رقابت علفهای هرز ، مانند گیاهان زراعی در دوران زندگی متفاوت است و بستگی با چگونگی نمو گیاه دارد. مثلا در دوران اولیه رویش با انتشار سریع و نفوذ زیاد ریشه‌ها در خاک ، از آب و مواد غذایی خاک بیشتر استفاده می‌نمایند. رقابت علفهای هرز با گیاهان زراعی برای استفاده بیشتر از نور و فضا با کاهش کربن‌گیری و سرانجام قابل توجه محصولات همراه است.

 

ترشح مواد بازدارنده نمو

 

بسیاری از علفهای هرز مانند بید گیاه ، نوعی کاهوی وحشی و کاملینا از ریشه‌های در حال حیات و یا مرده خود مواد ترشح می‌کنند که موجب کاهش نمو بسیاری از گیاهان زراعی می‌شوند.

 

اثر علفهای هرز در دامپروری و کشاورزی

 

علفهای هرز بیش از آفات یا بیماری به کشاورزی آسیب می‌رسانند. در بسیاری از مناطق دنیا علفهای هرز برای تولید غذا و توسعه اقتصادی موانعی بزرگ بوجود می‌آورند، بخصوص در کشورهای در حال توسعه که ماشین آلات کشاورزی و مواد شیمیایی وجود ندارد و کشاورزان با وسایل بسیار ساده و بدوی زراعت می‌کنند و برای پاک کردن مزارع خود مجبورند علفهای هرز را با دست وجین کنند، در چنین مواردی بیشتر اوقات کشاورزان جهت مبارزه با علفهای هرز می‌شود.

 

 

 

• علف هرز در مراتع مناطق دامداری گاه مسائلی نامطلوب مانند تغییر طعم فرآورده‌های شیرین بوجود می‌آورند. گیاه آکتینا و قدومه کوهی از انواع علفهای هرزی می‌باشند که در این امر دخالت دارند.

 

علفهای هرز ممکن است با سموم یا با خارهای موجود در خود ، سبب بیماریهای شدید ، حتی مرگ و میر حیواناتی مانند گاو ، گوسفند و یا اسبها بشوند، مانند دم اسبی ، هالوژتون ، سولانوم‌ها و علف چای یا گل راعی. علاوه بر گیاهان نامبرده علفهای هرز دیگری نیز وجود دارند که توسط خارهای خود به چشم دامها می‌چسبند و با ایجاد خارش و زخم در بدن آنها موجب ناراحتی آنان می‌گردند.

 

علفهای هرز خاردار ، مانند کنگر صحرایی در هنگام برداشت محصولاتی که با دخالت دست صورت می‌گیرد مثلا در باغات میوه یا میوه‌هایی که بوته‌ای هستند سبب خارش یا زخمی کردن دست

ادامه نوشته

کنترل بیولوژیکی علف های هرز

کنترل بیولوژیکی علف های هرز

 

کنترل بیولوژیکی مستلزم استفاده از آفات و امراض گیاهی است که جنس بخصوصی از علف های هرز نابود یا کنترل می کنند. قبل از رها سازی چنین عواملی بایستی «آزمایشهای گرسنگی» به منظور اطمینان از عدم آسیب رسانی آنها به گیاهان زراعی در محلهای مخصوص و تحت کنترل بعمل آید.

 

زیرا این آفات و عوامل بیماری زا ممکن است در اثر تغییرات ژنیتکی خاصیت انتخابی بودن خود را بر روی علف های هرز از دست بدهند و گیاه زراعی را بعنوان میزبان برگزینند ضمناً برای آنکه کنترل بیولوژیکی موثر باشد. بایستی آفات و عوامل بیماری زا بدون دشمنان طبیعی باشند تا در فعالیتهای آنها مداخله نشود.

 

در حقیقت این روش کنترل، علف های هرز را بکلی نابود نمی سازد بلکه ماهیت انتخابی دارد و بر روی مخلوط علف های هرز تاثیری نخواهد گذاشت.

 

چرای برخی از احشام در غیر فصل زراعی و تغذیه پرندگان بر روی دانه های علف های هرز به نابودی تعدادی از آنها کمک می نماید و در واقع یک نوع کنترل بیولوژیکی محسوب می گردد. در بین قارچ ها آلترناریا ایکورنیا در کنترل علف هرز Eichhornia Crassipes و قارچ فوزاریم در کنترل نوعی انجیر وحشی (Opuntia spp) مفید بوده اند. در بین حشرات داکتی لوپیوس تمنتوسس در کنترل نوعی انجیر وحشی (Opuntia dillenii) و سوسک گل راعی (Chrysolina gemellata) بر روی گل راعی موثر بوده اند.

 

پیشگیری و ممانعت علف های هرز در کشاورزی ارگانیک

 

چندین روش پیشگیری را باید در زمانهای مناسب بکار برد که مهم‌ترین و موثرترین روش‌های مختلف بستگی به میزان و فراوانی گونه های علف هرز و همچنین شرایط زیست محیطی دارد.

بعضی از روش‌ها دامنه وسیعی از علف های هرز را تحت تاثیر قرارمی دهند بنابراین استفاده از آنها رایج است.

 

1- مالچ پاشی: علف های هرز برای رشد خود در جستجوی نور هستند بنابراین نمی توانند از لایه های مالچ عبور کنند. مواد خشک و سخت نسبت به مالچ تازه به آرامی تجزیه شده و اثرات خود را حفظ می کنند.

 

2- پوشش بذر زنده:این پوشش ها بطور موفقیت آمیزی از طریق رقابت بر سر نور ، مواد غذایی و آب با علف های هرز رقابت کرده بنابراین با برنده شدن د راین رقابت بر سر منابع از رشد علف های هرز جلوگیری می کند.

 

3- تناوب محصولات: تناوب زراعی یکی از راههای موثر برای تنظیم علف های هرز و بذور آنهاست. تغییر شرایط زندگی محصولات باعث دخالت در چرخه زندگی علف های هرز شده بنابراین باعث جلوگیری از زندگی و گسترش علف های هرز می گردد.

 

4- زمان کاشت و تراکم:فشار علف های هرز تحت شرایط مهم و حساس (مرحله جوانه زنی محصولات) می تواند با انتخاب بهترین زمان کاشت کاهش یابد. می توان تراکم بذور را هنگامیکه انتظار علف های هرز را داریم افزایش دهیم.

 

5- باروری خاک: که می تواند رشد ایده ال محصول را حفظ کرده و باعث رشد خوب محصولات در مقابل علف های هرز گردد.

 

6- روش‌های شخم خاک: می تواند به خوبی ترکیبات علف های هرز بر فشار کلی علف های هرز اثر بگذارد. برای مثال شخم کم باعث افزایش شدت فشار علف های هرز می گردد. بعلت اینکه بذور علف های هرز می تواند در فاصله زمانی شخم خاک و بذر پاشی محصول جوانه بزنند بنابراین درمان علف های هرز قبل از بذر پاشی می تواند شدت فشار علف های هرز راکاهش دهد.

 

7- جلوگیری از شیوع علف های هرز با حذف آنها قبل از تشکیل دانه

8- جلوگیری از تلقیح محصولات با علف های هرز

9- جلوگیری از ورود علف های هرز با استفاده از کنترل ابزار و حیوانات

10- استفاده از بذور عاری از هر گونه علف هرز

11- استفاده از روش‌های درمانی موثر بر علیه علف های هرز:که این روشها باید در شرایط خشک انجام پذیرد تا ریشه علف های هرز روی زمین خشک شوند.

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

مقدمه ای بر علف های هرز

مقدمه ای بر علف های هرز

 

علف هرز از مهمترین موضوعاتی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده است و همواره خسارت های زیادی را به انسان و محصولات زراعی او وارد می سازد. خسارت های وارد شده توسط این موجودات به صورت نسبتا نامحسوس وارد می گردد، چرا که بذر های خود را به آرامی در هر جا که می خواهند پراکنده می نمایند و به رشد خود ادامه می دهند.

 

تعاریف زیادی از علف هرز وجود دارد و به طور کلی می توان این جمله را در مورد آنها بیان نمود که: علف های هرز گیاهانی نسبتا مقاوم هستند که نسبت به شرایط مختلف سازگاری می یابند و در محل های نا خواسته می رویند، هم چنین موجب افزایش هزینه های تولید و کاهش کمی و کیفی محصول می گردند. بنا بر این تعریف، گل مریم در میان مزرعه زنبق علف هرز به حساب می آید و بایستی در مورد آن تمهیدات لازم اندیشیده شود.

 

علف هرز گیاه خاصی نیست که به طور مشخص و ذاتی علف هرز باشد، بلکه به دلیل خصوصیات خاصی که به زیان انسان و خواسته های اوست از طرف انسان این نام گرفته است. در زیر به برخی از این خصوصیات اشاره می گردد:

 

• دارای رشد سریع در مراحل مختلف زیستی شامل مراحل رویشی و زایشی

 

• عدم هماهنگی جوانه زنی بذور در زمان مشخص، حتی اگر از یگ پایه مادری باشند.

 

• قدرت زیاد بذور در روئیدن در شرایط و محیط های مختلف

 

• توانایی گیاه در تولید بذر در شرایط متفاوت

 

• تولید بذر در دوره طولانی تا زمانی که شرایط محیطی اجازه می دهد.

 

• تولید میزان زیاد بذر در مقایسه با گیاهان زراعی

 

علف های هرز اغلب خود گشن هستند و در صورت دگر گشن بودن نیز گرده افشانی آنها با باد و یا حشرات غیر اختصاصی انجام می گردد.

 

• دارای پراکنش وسیع و قابلیت انتشار در نقاط دور دست

 

• دارای ویژگی های خاص، مانند تولید مواد اللوپاتیک که بر قدرت رقابت آنها می افزاید.

 

• در صورتی که جز علف های هرز دائمی و همیشگی باشند، اندام های تکثیری آنها سریع و به طور قوی می رویند.

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

چچم Lolium temulentum

چچم Lolium temulentum

نام انگلیسی Along-Along

 

()

 

چچم یا گیج دانه گیاهی است یکساله و تک لپه ای از خانواده گندمیان(Poaceae یاGramineae) که از طریق بذر تکثیر می یابد. ساقه راست یا کمی گسترده،منفرد و چند تایی دارد.ارتفاع ان به 30 تا60و گاهی90سانتی متر میرسد.

برگ و غلاف برگ صاف و ظاهراً سبز،فاقد مو و ضمائم، و پهنک آن مسطح و باریک است.سنبله های این گیاه قائم،سخت، و مسطح و طول انها از30سانتیمتر متجاوز است.سنبلچه های چچم بر خلاف سایر گیاهان این جنس که دراز و کشیده اند، مسطح،پهن، وفشرده اند که6تا8گل درآنها دیده میشود.این سنبلچه ها سبز رنگ هستند. و به طور منفرد و متناوب در دو ردیف روی ساقه گل دهنده و در کنار فرورفتگی ان قرار گرفته اند. به قسمتی که لبه باریک آنها مقابل محور ساقه واقع شده سنبله را مسطح می نماید. طول محور گل10تا30سانتی متر است.گلومها سخت و عموما مساوی سنبلچه یا درازتر از ان هستند.طول گلوم گاهی به 3میلیمتر میرسد. انتهای گلومل تحتانی نوک تیز، خشک و غشایی است. گاهی ریشک دارد وگاهی بدون ریشک است. گلومل فوقانی ان دارای دو دندانه است.دانه چچم داخل دو گلومل قرار دارد و بر خلاف سایر گونه هاقطور، بادکرده،شیاردار و عاری از موست.طول بذر چچم2تا6میلیمتر است.

 

چچم در اراضی زیر کشت غلات و سایر محصولات، زمینهای قابل چرا یا مراتع دائمی واراضی بایر می روید. در مزارع گندم،علاوه بر اینکه مانند سایر علفهای هرز،آب،نور،و مواد غذایی خاک را که باید برای گیاه زراعی مصرف شود جذب میکند دانه های با محصول مخلوط میشود و به دلیل سمی بودن برای انسان و دام ایجاد مسمو میت میکند که در این حالت ارزش غذایی محصول را به طور قابل توجهی میکاهد.سمیت ان مربوط به وجود تمولین اسید و یکی از گلوکوزیدها به نام ساپونین میباشد که برای انسان و دام خطرناک است. قارچ Endoconium temulentum که در دوره حیات چچم به صورت همزیست با ان نشو و نما میکند میسیلیومهای خود را وارد اعضای ان میکند و بی انکه به بافتهای چچم صدمه ای برساند داخل دستگاه تولید مثل گیاه شده دانه ها را نیز آلوده می کند.

 

 

روشهای کنترل:

برای مبارزه با این علف هرز میتوان قبل از کشت از علفکش ترفلان به میزان2.5لیتر در هکتار و یا بعد از رویش از علفکش دالاپون به میزان5تا8 کیلوگرم در هکتار استفاده کرد. همچنین در مزارع غلات از دیکلوفوپ متیل (ایلوکسان)EC36% به میزان2.5لیتر در هکتار استفاده میشود.

محسن 95

با سلام

من نیاز شدید به در صدهای کارنامه ارشد علفهای هرز و زراعت و اگرواکولوژی دارم.

خواهشمندم اگه اطلاعاتی دارین بهم کمک کنید ایمیل من :

با سلام

اگه عکس های مربوط به علف های هرزی رو که معرفی کردین هم می گذاشتین بهتر بودd:

اگه تونستین درصدهای کارنامه اصلاح نباتات داوطلبی که روزانه مشهد رو قبول شده برام بفرستین@yahoo.com

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

گل جالیز Orobanche SP

گل جالیز Orobanche SP

نام انگلیسی : Broom rape

 

گل جالیز گیاه انگلی بدون کلروفیلی از خانواده Convolvulaceae است که به وسیله بذر تکثیر می یابد. خسارتی که این گیاه وارد می آورد در بعضی از سالها تا95درصد کل عملکرد مزرعه میرسد. گل جالیز گیاهی است علفی با برگهای فلس مانند که مجموعا150ً گونه مهم دارد که در سراسر جهان پراکنده اند.درایران30گونه از این جنس وجود دارد. جنس Orobancheمیزبانهای متعدد و فراوانی دارد که از جمله خیار، خربزه، طالبی، هندوانه، کدو، توتون،گوجه فرنگی،یونجه،افتابگردان وسیب زمینی را میتوان نام برد.

 

گل جالیز دارای ساقه گوشتی به رنگ سفید مایل به زرد است که ارتفاع ان به30تا40سانتی متر میرسد.گلهایی به رنگ زرد مایل به بنفش دارد که رنگ ان در حاشیه تیره تر میشود.گلها گاهی ارغوانی هستند و تولید بذر فراوان میکنند. این گیاه به حالت طفیلی روی ریشه بعضی گیاهان به سر میبرد.

ریشه گیاه گوشتی و به رنگ قهوه ای روشن تا قهوه ای تیره و آبدار است که عمق ان بسته به عمق ریشه میزبان متفاوت خواهد بود.برگهای ان فلس مانند،کوچک وبه رنگ قهوه ای تا قرمز مایل به قهوه ای است.

 

گل نروماده مجتمع است و به صورت خوشه انتهایی یا سنبله انتهایی،و به ندرت به صورت منفرد،ظاهر میشود.هرگل معمولا در کنار یک برگ فلس مانند جای دارد.کاسه گل از چهار کاسبرگ پیوسته تشکیل شده ورنگ ان سفید نزدیک به زرد است. جام گل لوله ای و پیوسته است و از5گلبرگ تشکیل شده است.رنگ آن قهوه ای کمرنگ و انتهایش بنفش بوده دارای چهار پرچم و مادگی و دو برچه است. تخمدان یکخانه،فوقانی و محتوی تعدادی تخمک واژگون است. میوه،خشک و شکوفا است که پس از رسیدن با شکافهای طولی باز میشود و بیرون میریزد.بذر گل جالیز کوچک و ذخیره ان کم است و تا 12 سال در زمین باقی میماند.

 

روشهای کنترل:

1. پیشگیری از ورود بذرگل جالیز به مزرعه بخصوص همراه کود دامی مهمترین است.

2. استفاده از گیاهان تله: ذرت، آفتابگردان، کتان و ترب وحشی

3. کنترل بیولوژیک با استفاده از حشره Phytomyza orobanche که پارازیت کپسول گل جالیز است.

4. مبارزه با گل جالیز با کندن آن به دفعات، آیش گذاردن زمین، ضدعفونی کردن خاک و کاشت بذرهای مقاوم انجام میشود.

5. برای مبارزه شیمیایی از محلول نمک و سموم الیل الکلA-Aباغلظت4 تا5درهزار، محلول 50درصد بوتیل استر با غلظت1تا2درصد وتو-فور-دی با غلظت2تا3درصد،و دی نواک5 DNC درصد استفاده میشود.

6. درسطوح محدود از متیل بروماید نیز می توان استفاده کرد.

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

اویار سلام

اویار سلام

 

نام علمی: Cyperus rotundus

نام تیره: Cyperaceae نام فارسی: اویار سلام

نام انگلیسی: Purple nutsedge

 

گیاهی چند ساله با ساقه های خزنده ی زیرزمینی که تعداد زیادی تکمه های ردیفی را تشکیل می دهد و اصولا به وسیله این تکمه ها تولید مثل غیر جنسی را نجام داده و گیاهان جدیدی را بوجود می آورد و اولین گیاه هرز جهان میباشد.در خاک گرم رشد مینماید ، بی نیاز از رطوبت و تنظیم PH خاک است. مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیر را ترجیح میدهد.

دوره رویش: تمام مدت سال

برگ های شاخه: سه گوش، براق، به رنگ سبز تیره، حداکثر پهنای برگ 10-6 میلی متر، و طول برگ ها 35-10 سانتی مترکه در قاعده تنه ظاهر می شوند.

ساقه: افراشته، بدون انشعاب، صاف، در مقطع عرضی سه گوش، به ارتفاع 60-10 سانتی متر

گل: گل ها در سنبلک های مایل به قرمز تا قرمز-ارغوانی در آرایش چتری آزاد انتهایی ، گلبرگ ها در اطراف سنبله گل

دوره گلدهی: اواسط تابستان تا پاییز

مشخصات دانه: درازای 1-6/0 میلی متر، پهنا 75/0 میلی متر، به فرم تخم مرغی، در مقطع عرضی سه گوش، سطح صاف و فاقد کرک.

مناطق انتشار در ایران: نواحی مختلف البرز، تهران، کرج، مازندران، خراسان، غرب ایران، شیراز

 

جمع آوری:

لیلا فراهانی- کارشناس گیاهپزشکی

الهام فراهانی- کارشناس ارشد اصلاح نباتات

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

يولاف وحشي

يولاف وحشي

 

نام علمي:Avena ludoviciana

نام تيره:Gramineae

نام فارسي: يولاف وحشي

نام انگليسي:Winter wild-oat

 

گياهي يک ساله، خوشه افشان کاملا شبيه يولاف زراعي، نياز به خاک هاي سنگين، غني از ازت در مکان هايي با زمستان ملايم رويش دارد.

دوره رويش: پاييز، زمسان و اوايل بهار

برگ هاي کوتيلدوني: قوي به رنگ سبز

برگ هاي شاخه: برگ هاي جوان پيچيده، برگ ها بدون گوشوارک به عرض 15-5 ميلي متر و بلندي انها تا 60 ساني متر، به رنگ سبز، بدن کرک با حاشيه زبر، زائده ليگول دراز و ريشک دار

ادامه نوشته

خردل سياه

خردل سياه

 

نام علمي:Brassica nigra

نام تيره:Cruciferae

نام فارسي: خردل سياه

نام انگليسي:Black mustard

 

گياهي يک ساله، با بذر تکثير مي شود. در خاک هاي مرطوب ، غني از مواد غذايي ، کاملا قليايي و مکان هاي رس دار به خوبي رشد مي کند.

دوره رويش:بهار

برگ هاي کوتيلدوني: قلبي شکل، با شکافي عميق در انتها، برگ دم دار

برگ هاي شاخه: برگ هاي پايين چنگ ماند با لوب هاي بزرگ باز، به رنگ سبز چمني ، کرک دار، با دندانه هايي در حاشيه برگ، برگ هاي بالايي نيزه اي کشيده، کامل بدون دندانه، به شکل ساقه درا کم کم باريک شده.

ساقه: قسمت انتهايي با کرک هاي زبر و قسمت هاي ديگر بدون کرک، منشعب، به رنگ سبز مايل به آبي ، بلندي ساقه تا يک متر

گل: کوچک، زرد، کاسبرگ ها افراشته راست، با بوي تند

دوره گلدهي: تابستان

مشخصات دانه: قطر دانه 7/1-1 ميلي متر که نسبت به محل رويش متغير است، به شکل کره اي تا بيضي ، ريشه چه در يک شيار قرار دارد که کمي قابل رويت است، نوک ريشه چه بوسيله پوسته دانه جلو آمده، سطح دانه به رنگ قرمز قهوه اي تيره ، پوشيده از حفره هاي مشبک ظريف، مات، گاهي که پوسته رويي جدا ميشود از پوسته اي سفيد رنگ پوشيده است.

منطقه انتشار در ايران: آذربايجان، جنوب ايران

 

جمع آوری:

لیلا فراهانی- کارشناس گیاهپزشکی

الهام فراهانی- کارشناس ارشد اصلاح نباتات

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

همیشه بهار صحرایی

همیشه بهار صحرایی

 

نام علمي:Calendula arvensis

نام تيره:Compositae

نام فارسي: همیشه بهار صحرایی

نام انگليسي: Field marigold گیاهی است یک ساله ، با بذر تکثیر می شود. در خاک های غنی از مواد غذایی ، لومی تا رس دار ، در مکان های گرم با زمستان متوسط به خوبی رشد میکند و تمایل زیاد به زمین های آهکی دارد.

دوره رويش:بهار

برگ های کوتیلدونی: کشیده، باریک و دراز

برگ های شاخه: برگ های پایینی قاشقی، متصل به ساقه کوتاهف برگ های بالایی تخم مرغی تا نیزه ای ، معمولا ساقه را محصور نموده و کامل و بدون دندانه است.

ساقه: کج، بالارونده ، گوشه دار ، برگ ها تا راس ساقه ادامه دارند ، زیاد منشعب می باشند. با موهای کوتاه، بلندی 40-10 سانتی متر

گل:کاپیتول های گل دارای دو نوع گل، لوله ای و زبانهای، بر روی انتهای شاخه ها، گل های زبانه ای به رنگ زرد روشن تا نارنجی

دوره گلدهي: بهار تا پاییز

مشخصات دانه: میوه فندق ای هتروکارپ، درازا 20-10 میلی متر، پهنا 3-2 میلی متر، کاملا خمیده و کرمی شکل.

منطقه انتشار در ايران: جنوب ایران و مسجد سلیمان

 

جمع آوری:

لیلا فراهانی- کارشناس گیاهپزشکی

الهام فراهانی- کارشناس ارشد اصلاح نباتات

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

گل گندم

گل گندم

 

نام علمی:Centaurea cyanus

نام تیره:Compositae

نام فارسی:گل گندم

نام انگلیسی:Corn flower

 

معمولا گیاهی است یک ساله، بادوام ، با بذر تکثیر می یابد.دارای ریشه های عمودی دوک مانند، نیاز به خاک سبک، ترد و پوک، لوم های شنی، اما می تواند در خاک های رس دار و آهک دار رشد نماید.

دوره رویش: پاییز و به ندرت در بهار

برگ ها کوتیلدونی: بزرگ، قوی، تخم مرغی پهن، با رگبرگ میانی مشخص

برگ های شاخه: باریک، نیزه ای، نوک دار، برگ های پایین دندانه دار، به طرف برگ دم باریک میشود، غالبا با بریدگی های عمیق، برگ های بالایی باریک و بدون دندانه، بدون پایه، باریک، ساده و تمام برگ ها پوشیده از کرک های پنبه ای

ساقه: باریک، گوشه دار، افراشته، در بالا با انشعابات نا منظم، پرزدار، به بلندی 70 سانتی مترگل: منفرد، انتهایی، با گل های شعاعی آبی رنگ، به ندرت سفید یا مایل به قرمز، دندانه دارد

دوره گلدهی: تابستان تا پاییز

مشخصات دانه: فندقه است سخت به طول 4-2 میلی متر، عرض 2/1-2 میلی متر، در پایین کمی باریک، به رنگ زرد-سفید، خاکستری تا قهوه ای پوشیده از خطوط طولی روشن که به طرف پایین زرد و براق، در قسمت فوقانی دارای رشته حلقه های تاجی سفید رنگ تا قرمز، سطح خارجی به رنگ زرد- سفید و پوشیده از خطوط طولی روشن

مناطق انتشار در ایران: نواحی شمالی ایران، منطقه البرز، اطراف تهران، کرمانشاه، خراسان، بلوچستان

 

جمع آوری:

لیلا فراهانی- کارشناس گیاهپزشکی

الهام فراهانی- کارشناس ارشد اصلاح نباتات

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

نیلوفر پیچ

نیلوفر پیچ

 

نام علمی:Convolvulus sepium

نام تیره: Convolvulaceae

نام فارسی: نیلوفر پیچ

نام انگلیسی: Hedge bindweed

 

گیاهی است یک ساله، بوسیله ریشه و ساقه های خزنده زیرزمینی انتشار می یابد. با بذر تکثیر می یابد. نیاز به خاک تازه تا مرطوب و خاک های غنی از زات دارد.

دوره رویش: بهار تا پاییز

برگ ها کوتیلدونی: تقریبا چهار گوش، خیلی بزرگ، ساقه دار دراز

برگ های شاخه: برگ دم دار، تخم مرغی، نوک تیز، در قاعده قلبی تا تیرکمانی

ساقه: بالا رونده پیچنده یا خزنده، با ساقه های خزنده در قاعده ساقه، 3-1 متر درازا

گل: معمولا سفید خالص، بزرگ، جام گل بلند تا 7 سانتیمتر، گل ها عصر ها باز میشوند، کاسه گل دارای دو برگچه بزرگ سبز رنگ قلبی شکل، بدون بو

دوره گلدهی: تابستان

مشخصات بذر: تخم مرغی،مسطح، ناف بزرگ به رنگ روشن تر به رنگ سیاه قهوه ای و مات

مناطق انتشار در ایران: گیلان، لاهیجان، ارومیه، لرستان، فارس

 

جمع آوری:

لیلا فراهانی- کارشناس گیاهپزشکی

الهام فراهانی- کارشناس ارشد اصلاح نباتات

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

تاتوره

تاتوره

 

نام علمی:Datura stramonium

نام تیره: Solanaceae

نام فارسی: تاتوره

نام انگلیسی: Thorn-apple

 

گیاهی یک ساله، قوی، سمی، که بوسیله بذر تکثیر و انتشار می یابد. ریشه این گیاه بسیار منشعب، سفید رنگ، دوکی شکل است.حرارت و گرما را ترجیح می دهد. نیاز به خاک های سبک، غنی از ازت و مکان های گرم و آفتابی دارد.

دوره رویش: اواخر بهار

برگ ها کوتیلدونی:دراز، باریک، نیزه ای نوک تیز، با برگ دم کوتاه

برگ های شاخه: با برگ دم بلند، برگ ها تخم مرغی نوک تیز، در قاعده گوه ای شکل، لبه موجی دندانه دار، سطح رویی برگ به رنگ سبز تیره، و سطح زیرین برگ روشن تر

ساقه: افراشته، مدور، بدون کرک

گل: با دم گل کوتاه، به رنگ سفید، افراشته راست، منفرد در محل انشعابات شاخه، جام گل قیف مانند، با لبه های پهن چین خورده که پس از باز شدن کامل صاف می شوند. کاسه گل لوله ای دراز با پنج دندانه درشت.

دوره گلدهی: تابستان تا پاییز

مشخصات دانه: طول 8/3-3/3 میلی متر، عرض 3-8/2 میلی متر، به شکل مسطح، قلوه ای تا تقریبا نیم دایره، ناف نوک تیز یا سه گوش به رنگ زرد-سفید، دانه کهنه به رنگ قهوه ایو دانه تازه روشن تر. سطح رویی دانه به رنگ خاکستری تیره تا قهوه ای سیاه با برجستگی های ظریف زگیل مانند و چین دار.

مناطق انتشار در ایران: اطراف تهران، کرج، شهرری، اراک، گرگان، آذربایجان، گیلان، خراسان، کرمان، سیستان و بلوچستان

 

جمع آوری:

لیلا فراهانی- کارشناس گیاهپزشکی

الهام فراهانی- کارشناس ارشد اصلاح نباتات

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

پنیرک صحرایی

پنیرک صحرایی

 

نام علمی:Malva sylvestris

نام تیره:Malvaceae

نام فارسی: پنیرک صحرایی

نام انگلیسی:Common mallow

 

گیاهی است دو ساله تا پایا و ندرتا یک ساله، بوسیله بذر تکثیر و انتشار می یابد. گیاه هرز مکان های خشک و آفتابی است. به خاک های غنی از مواد غذایی و غنی از هوموس، لومی و شنی احتیاج دارد.

دوره رویش: بهار تا پاییز

برگ ها کوتیلدونی:قلبی شکل، پایه بلند، لبه پایینی قلبی در قسمت پایه

برگ های شاخه: متناوب، مدور-قلوه ای شکل،لوب دار پنجه ای، 7-3 لوب با چین های بی قاعده، در رگبرگ ها دارای کرک، برگ دم بلند

ساقه: افراشته، راست، منشعب، کرک دار، قسمت پایین ساقه چوبی، بلندی ساقه 120-25 سانتی متر

گل: مجتمع در دسته های 6-2 عددی جانبی، جام گل بلند 5/2-3 سانتی متر، 4-3 برابر درازتر از کاسه گل، عمیقا حاشیه دار، به رنگ ارغوانی با نوارهای طولی تیره

دوره گلدهی: اواخر بهار تا پاییز

مشخصات دانه:گرد با یک شکاف ضعیف، سطح پشتی راست،لبه ها پهن گرد،سطوح جانبی صاف تا برامده،دانه خاکستری قهوه ای با شیارهای ظریف،درازای دانه 6/1-9/1میلی متر، دانه ها به تعداد 9 تا 11 عدد در میوه ای با شکل ظاهری گرد دیسک مانند با یک شکاف که سطح پشتی آن پوشیده از حفره های مشبک و دندانه ای، سطوح جانبی دارای دندانه های صاف تا ضعیف.

مناطق انتشار در ایران: اطراف تهران، آذربایجان، اراک، فارس، کرمان، ارومیه، اصفهان، تربت حیدریه، بروجرد

 

جمع آوری:

لیلا فراهانی- کارشناس گیاهپزشکی

الهام فراهانی- کارشناس ارشد اصلاح نباتات

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

کیسه کشیش

کیسه کشیش

 

نام علمی: Capsella bursa-pastori

نام تیره:Crucifera

نام فارسی: کیسه کشیش

نام انگلیسی:Shepherd

 

گیاهی یک ساله، با بذر تکثیر می یابد. دارای ریشه ای دوکی شکل، در تمام خاک ها رشد می نماید و نیاز کمی در خاک دارد، ولی خاک ترد و پوک را ترجیح می دهد.

دوره رویش: تقریبا در تمام طول سال مخصوصا پاییز

برگ ها کوتیلدونی:تخم مرغی کشیده، خیلی کوچک، برگ دم کوتاه

برگ های شاخه: در ابتدا مدور یا قاشقی شکل، اولین برگ معمولا کامل و بدون دندانه، برگ های بعدی کشیده، دندانه دار یا با لوب های حاشیه مواج تا عمیقا شکاف دار، همه برگ ها دارای برگ دم، برگ های ساقه نیزه ای اغلب بدون شکاف، بدون برگ سر نیزه ای شکل.

ساقه: افراشته، ساده یا با یکی دو انشعاب آشکار، صاف یا با کرک های پراکنده، بلندی تا 50 سانتی متر

گل: کوچک، سفید، انتهایی، در ارایش خوشه ای

دوره گلدهی: تقریبا در تمام مدت سال

مشخصات دانه: میوه خورجین قلبی شکل، به طول 9-4 میلی متر، ریشه چه به وسیله یک شیار باریک محدود می شود. ریشه چه به انداره لپه ها و یا کمی بلند تر از لپه هاف به رنگ زرد تا قهوه ای ، مات، صاف تا کمی زبر

مناطق انتشار در ایران: در تمام نواحی ایران از جمله: تهران، کرج، غرب ایران، کرمانشاه، گیلان، مشهد، نیشابور، کرمان، همدان و . . .

 

جمع آوری:

لیلا فراهانی- کارشناس گیاهپزشکی

الهام فراهانی- کارشناس ارشد اصلاح نباتات

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

هویج وحشی

 [B]هویج وحشی [/

 

نام علمی: Dacus carota

نام تیره:Umbellifera

نام فارسی: هویج وحشی

نام انگلیسی:Wild carrot

 

گیاهی است معمولا دو ساله، با بذر تکثیر و انتشار می یابد. دارای ریشه دوکی شکل، عمودی با بافت چوبی، به رنگ مایل به سفید است. به خاک خشک و مکان گرم احتیاج دارد.

 

دوره رویش: بهار

 

برگ ها کوتیلدونی:نیزه ای، خیلی باریک وکشیده، با برگ های دم بلند

برگ های شاخه: برگ ها دو شانه ای تا سه شانه ای شکاف دار، نیزه ای ، نوک تیز، با موهای زبر کوتاه تا بلند درهم، منتهی به غلافی با نمو نسبتا زیاد و پهنک منقسم به بریدگی های باریک و نازک، غلاف در محل اتصال به ساقه باد کرده و پهن است.

ساقه: افراشته، شیاردار، معمولا منشعب، به بلندی 80-30 سانتی متر

گل: به رنگ سفید تا سفید مایل به زرد، دارای 5 گلبرگ، گل ها کوچک مجتمع به صورت پهن یا اندکی قوسی در چتر های مرکب، اغلب دارای گل ناقص، با لکه ای سیاه تا ارغوانی در مرکز می باشد.

دوره گلدهی: اوایل تابستان تا پاییز

مشخصات دانه: شکل ظاهری دانه کشیده، تخم مرغی، در انتهای بالا دارای 140 زائده ساقچه ای، سطح پشتی برامده با 4 دندانه واضح که بوسیله خارهای زرد سفید و شکننده پوشیده شده که فورا خارها می شکنند و در بذر های تجارتی وجود ندارند. سطح رویی به رنگ خاکستری زرد تا خاکستری قهوه ای مات می باشد.

مناطق انتشار در ایران: آذربایجان، گرگان، فارس، زنجان، یاسوج

 

جمع آوری:

لیلا فراهانی- کارشناس گیاهپزشکی

الهام فراهانی- کارشناس ارشد اصلاح نباتات

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )