ژنتيكي ملكولي
ژنتيكي ملكولي
به علاوه روشهاي سنتي انتخآب حيوانات جايگزين، پيشرفتهاي ژنتيك ملكولي باعث داشتن ابزارهاي جديدي شده است كه ميتواند به اصلاح نژاد شترمرغ كمك نمايد. روشهايي همچون تعيين متوالي DNA (انگشتنگاري DNA) اين امكان را به ما ميدهد كه تنوع ژنتيكي و رابطه بين افراد، جمعيتها و يا گونهها را با يكديگر بررسي كرد. در عمل از تعيين توالي DNA براي تعيين هويت افراد و تصميمگيري براي تعيين جفتهايي كه ميبايد با هم آميزش يابند و نيز تعيين جنسيت پرندگان جوان استفاده ميشود. تاكنون از 3 روش تعيين متوالي DNA در اصلاحنژاد طيور استفاده شده است. اين روشها شامل تعيين توالي DNA لوكوسهاي چندگانه ميباشد كه در اين روش يك پروب DNA تعداد زيادي لوكوس را در كروموزوم مشخص ميكند، روش ديگر روش شناسايي توسط نشانگرهاي تك لوكوسه ميباشد كه با استفاده از واكنشهاي زنجيرهاي پلي مراز (PCR) انجام ميگيرد و آخرين روش RELP يا روش پليمورفيسم قطعات با طول محدود ميباشد كه براي تعيين جنسيت استفاده ميشود. به نظر ميآيد ژنوم شترمرغ قطعات تكرار شونده مشترك زيادي با مرغ خانگي داشته باشد امّا فراواني اين تكرارها كمتر است.
عليرغم اين مشاهده، پتيت و همكاران (1996) از تعيين توالي DNA لوكوسهاي چندگانه براي تعيين هويت افراد شجره شترمرغ بهره جستند. در اين مورد از يك مينيستلايت دست نخورده بعنوان پروب آنزيم تجزيه شده DNA طيور استفاده شد. يك نقشه متوالي DNA چند لوكوسه در شكل 4 ديده ميشود. بطور كلي نتايج بيانگر وجود تنوع و تفاوت ژنتيكي قابل توجهي در جمعيتهاي تحت آزمايش بودهاند.
اغلب شركتهاي خدماتي كه تعيين توالي DNA را انجام ميدهند، در طيور از سيستم پروب چند لوكوسه براي تعيين هويت افراد و ارزيابي تنوع ژنتيكي استفاده ميكنند. نشانگرهاي ميكورستلايت پليمورفيك تك لوكوسه در شترمرغ جداسازي شدهاند و ميتوانند براي تعيين هويت افراد، مشخص كردن والدين فرد و آزمودن خويشاوندي بين زير گونهها مورد استفاده قرار گيرند.
شكل4. مثالي از نقشه توالي DNA چند لوكوسه مربوط به 10 قطعه شترمرغ است.هر يك از نوارهاي تيره نشان دهنده يك لوكوس روي كروموزوم ميباشند. اگر الگوي باندها به اندازه كافي متمايز باشد (پلي مورفيك)، نقشه توالي DNA ميتواند در برآورد ميزان تنوع ژنتيكي، تعيين هويت افراد، آناليز شجره ، شباهتها و يا تفاوتهاي بين افراد يا لاينهاي انتخآب شده كاربرد داشته باشد. توجه داشته باشيد كه اين الگو براي هر پرنده كاملاً اختصاصي است و نشاندهنده تفاوتهاي قابل توجهي بين افراد می باشد.
وارد و همكاران (1994) يك توالي ميكروستلايت تك (VIAS-OS2) را مشخص كردند كه چهار آلل غالب را تعیين ميكرد. كوماري و كمپ (1998) از 14 ميكروستلايت استفاده كردند و تفاوت محسوسي در توزيع آللها بين زيرگونههاي آفريقاي شرقي يافتند.
فريتاگ و رابينسون (1993) با استفاده از DNA ميتوكندريايي نيز تفاوت محسوسي بين S.C.Molybdophanes و ساير زيرگونههاي شترمرغ يافتند. كيمول و همكاران (1998)، هفت ميكروستلايت ديگر را با دامنه چهار تا نه آلل مشخص كردند. ميزان هتروزيگوسيتي هفت نشانگر در 14 فرد غير خويشاوند از 4/0 تا 79/0 متفاوت بود. در گونه EMU(شتر مرغ استرالیایی) گالاوي و همكاران (1995) از ده لوكوس ميكروستلايت و اطلاعات عملكرد 36 جفت پرنده به منظور محاسبه ضريب همخوني براساس تعداد آللهاي مشترك استفاده كردند و آنرا با مرگ دوران جنيني، ميزان باروري و تعداد جوجه قابل فروش آزمودند. همبستگي مثبت بين مرگ جنيني و افزايش رابطه خويشاوندي و همبستگي منفي بين رابطه خويشاوندي، درصد جوجه درآوري و درصد جوجههاي قابل فروش مشاهده شد.
بعلاوه هنگامي كه پرندگاني با سابقه توليدي ضعيف، براساس تعيين ژنتيكي آميزشها با يكديگر جفت ميشدند، در قابليت توليد افزايش مشاهده می شد. اينكه از اطلاعات جمعآوري شده جهت تعيين توالي DNA چگونه استفاده ميكنيم به اهداف برنامه اصلاحي و سيستم آميزشي بستگي دارد. اكثراً هدف پروژههاي كوچك تنها بهبود بازده و عملكرد نسل آينده بدون استفاده از آميزشهاي خويشاوندي و تلاقي نژادي ميباشد.
در چنين مواردي، تعيين توالي DNA ميتواند برای تصميمگيري در مورد جفتگيري افراد با يكديگر، بخصوص هنگامي كه اساس ژنتيكي افراد ناشناخته ميباشد كمك شاياني نماید. اگرچه در صورتي كه هدف، توليد لاينهاي همخون خاص براي استفاده در آميختهگري باشد تعيين توالي DNA ميتواند در جهت تعيين نرخ همخوني در هر لاين و دادن اطلاعات و معرفي بهترين لاين از نظر عملكرد و توليد بهترين آميختهها، مورد استفاده قرار گيرد. بنابراين اينكه اطلاعات چگونه در تعيين توالي DNA مورد استفاده قرار ميگيرند، بستگي به استراتژي اصلاحنژادي مورد استفاده دارد. چندين نكته و موارد احتياط بايد هنگام استفاده از تعيين توالي DNA و تعیین میزان خویشاوندی همواره مد نظر قرار گیرند. در غیآب اطلاعات شجره ای و نمونه های DNAوالدين و ساير فرزندانشان، مشخص كردن ارتباط خاص بين دو فرد،غيرممكن ميباشد.