کلیاتی درباره کشاورزی پایدار
کلیاتی درباره کشاورزی پایدار
برای تعریف کشاورزی پایدار توجه به دو اصل از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اصل اول در ابتدای دهه 1980 با ظهور مفاهیم کشاورزی قابل تجدید و کشاورزی پایدار تکامل یافت و در واقع مفهوم آن بر اساس اصل «اثر متقابل اکولوژیکی» قابل توضیح است. اصل دوم نیز از سال 1987 شروع شد و اینکه کشاورزی پایدار در مقیاس جهانی را دربر دارد.
لغت پایدار بر شرایط یکنواخت و با ثبات دلالت دارد. عدم شناخت و اطلاعات کافی و فقدان تفاهم در مورد منابع، آب و هوای جهانی و تنوع آن، تکنولوژی های آینده، نقش مردم در کشاورزی و رابطه کشاورزی با محیط باعث شده است که پیشگیری در رابطه با آینده کشاورزی در جهان مشکل باشد.
به هر حال کشاورزی پایدار نوعی کشاورزی است که در جهت منافع انسان بوده، کارایی بیشتری در استفاده از منابع دارد و با محیط در توازن است. این تعريف با عوامل در حال تغییر اجتماعی و سیاسی در توسعه کشاورزی هماهنگی دارد. کشاورزی پایدار از اهدافی است که باید هر چه سریع تر به آن دست یافت. در دهه 1970، پایداری کشاورزی چندان مورد توجه نبود، زیرا به نظر نمی رسید منابع تولید غذا حتی با توجه به میزان مصرف زیاد آنها، مورد تهدید باشد. در دهه 1960 جلوگیری از گرسنگی از اهداف اصلی بوده کما این که هدف از انقلاب سبز، تولید مواد غذایی زیاد به خصوص گندم و برنج از طریق کشت متراکم گیاهان زراعی بود. در این دو دهه حفاظت منابع طبیعی اهمیت نداشت.
امروزه کشاورزی پایدار در ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهای توسعه یافته اهمیت زیادی پیدا کرده است. در حال حاضر قریب به 40 درصد از زمینهای زراعی ایالات متحده، مشکلهایی از شخم کاهش یافته، اعمال می شود. زمانی که قیمت سوخت افزایش یافت، کشاورزان متوجه شدند که کار با تراکتور چندین برابر گران تر است. و لذا راههای دیگری مورد بررسی قرار گرفت. کشاورزان دریافتند که می توانند به جای کنترل علفهای هرز، از طریق عملیات متعدد شخم زنی، از علف کش استفاده کنند و بدین ترتیب فرسایش خاک و رواناب در مزرعه کاهش یافت.
برای پایداری در کشاورزی سه موضوع اهمیت زیادی دارد. اولین موضوع درآمد کافی به خصوص در بین افراد کم درآمد است. دومین موضوع افزایش قابلیت دسترسی به غذا و مصرف آن است. این به این معنی است که باید از طریق افزایش تولید و بهبود بازاریابی، غذای بیشتر و قابل دسترسی تولید شود. موضوع سوم حفاظت و بهبود منابع طبیعی است.
گزینههای نوبرای توسعه پایدار کشاورزی در مناطق نیمه خشک
گزینههای نوبرای توسعه پایدار کشاورزی در مناطق نیمه خشک
متخصصین علوم کشاورزی برای جوامع ساکن در مناطق نیمه خشک، نیازمند تغییر نگرش علمی خود درباره مفهوم ”توسعه“ و بهکارگیری ”سیستمهای پیشرفته فنآوری“ کشاورزی، مصرف بهینه آب و انرژی، حفظ زیست بوم و منظرسازی (۱) میباشند. برای دستیابی به عملکرد بهینه در مناطق خشک و نیمه خشک، یکی از گزینههای نو شناخت و بهکارگیری روشهای نوین آبیاری است.
زیرا بهکارگیری فنآوریهای نو، موجب افزایش مؤثر بازده مصرف آب و پیشگیری از انباشت املاح در ناحیه رشد ریشه شده و عملکرد بیشتری را به ارمغان خواهد آورد. پیامد بیچون و چرای افزایش شهرنشینی متمرکز در مناطق نیمه خشک جهان، چیزی جزء تقاضای فزاینده آب و فشار بر منابع آبی محدود این مناطق نیست. از این رو استفاده دوباره از آبهای یکبار مصرف شده، همچون پسابهای خانگی و زه آبها به موضوعی پرچالش اما نو تبدیل شده است.
در حال حاضر در برخی کشورها، فاضلابهای خانگی پس از تصفیههای فیزیکی و یا بیولوژیک برای آبیاری درختان و فضاهای سبز با موفقیتی نسبی بهکار گرفته شدهاند. همچنین بهمنظور مدیریت هوشمند منابع آب در مقیاسهای بزرگ، کاربرد سنجشگرها دمائی مادونقرمز برای تعیین نیاز آبی گیاهان مختلف عملی شده است.
افزون بر این، استقرار ”شبکههای هوشمند اطلاعرسانی هواشناسی“ و دریافت اطلاعات ثبت شده در این مراکز، امکان بهینهسازی راندمان مصرف آب ابیاری را فراهم آورده است. یکی دیگر از گزینههای نوین برای بهرهبرداری از منابع موجود در مناطق خشک و نیمه خشک، توجه به ”تنوع زیستی“ فراهم آمده در این مناطق همچون امکان استفاده ازگیاهان جایگزین مانند گیاهان شورپسند، گیاهان داروئی و زینتی میباشد.
كشاورزي پايدار
مفهوم كشاورزي پايدار:
مفهوم کشاورزی پایدار پاسخ نسبتا جدیدی است به کاهش در کیفیت منبع طبیعی پایه که وابسته به کشاورزی مدرن می باشد . امروزه ، تواید محصولات کشاورزی از یک موضوع کاملا فنی ( تخصصی) به مجموعه ای با خصوصیات اجتماعی ، فرهنگی ، بعد های سیاسی و اقتصادی مشخص تکامل یافته است . مفهوم پایداری اگرچه بحث انگیز است و با تعریف های متضاد با یکدیگر توصیف شده است . و معنی تفسیر های آن سودمند می باشد زیرا آن یک مجموعه ای از وابستگی هایی راجع به کشاورزی است . چنان که از نتیجه تکامل مشترک بین سیستم های اجتماعی – اقتصادی و سیستم های طبیعی مطرح شده است . برای درک وسیع تری در این زمینه به مطالعه مابین کشاورزی ، محیط زیست و نظام های اجتماعی نیاز می باشد . نتایج پیشرفت کشاورزی از مجموعه واکنش متقابل تعدادی از عوامل بوده است . و آن به واسطه درک عمیق تر از اکولوژی سیستم های کشاورزی است که درهایی را به سوی اختیارات بیشتر مدیریت با اهداف درست کشاورزی پایدار باز خواهد کرد .
کشاورزی پایدار
مقدمه:
کشاورزی به مفهوم راهها وروشهای بهره برداری از منابع آب وخاک و انرﮊی و ... در جهت تامین نیازهای غذایی و پوشاک انسانها همواره در طول تاریخ پایه واساس بسیاری از تحولات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در سرتاسر جهان بوده و هست. به طوری که امروزه کشاورزی و توسعه کشاورزی به عنوان موتور محرکه و نیروی پیش برنده توسعه به طور عام و توسعه روستایی به طور خاص می باشد،در حالیکه خود توسعه کشاورزی نیز به اهرم توانمندی به نام ترویج کشاورزی نیازمند است. هر دوی این مفاهیم امروزه دچار تغییر وتحولات شدیدی می باشند به طوریکه کشاورزی شدیدا با بحث پایداری در چالش می باشد و ترویج نیز به تبع آن تحولات ساختاری و کاركردی بسیاری را به خود دیده است. این قسمت به بررسی مفاهیم واندیشه های پایداری در کشاورزی می پردازد وبدنبال آن تغییرات ساختاری وکارکردی ترویج را در جهت حمایت از پایداری در کشاورزی مورد بررسی قرار می دهد.
لغت پايدار برشرايط يكنواخت و با ثبات دلالت دارد . شرايط يكنواخت افق هاي دور دست را در بر مي گيرد . عدم شناخت و اطلاعات كافي و فقدان تفاهم در مورد منابع ، آب و هواي جهان و تنوع آن ، تكنولوژي آينده ، نقش مردم در کشاورزی و رابطه کشاورزی با محيط باعث شده است كه پيش گويي در رابطه با آينده كشاورزي مشكل باشد .
كشاورزي پايدار نوعي کشاورزی است كه در جهت منافع انسان بوده ، كارايي بيشتري در استفاده از منابع دارد و با محيط در توازن است . به عبارتي كشاورزي پايدار بايد از نظر اكولوژيكي مناسب ، از نظر اقتصادي توجيه پذير و از نظر اجتماعي مطلوب باشد .
ظهور کشاورزی پایدار:
به طور کلی (Sheferd 1998) معتقد است که در زمینه توسعه روستایی چهار تحول و پیشرفت نظری عمده صورت گرفته است که عبارتند از: 1- توسعه کشاورزی پایدار 2- نهادها و موسسات پایدار محلی 3- دگرگونی بنیادی در رهیافت های مبتنی بر پروﮊه 4- دیدگاههای مربوط به جنسيت .
همانطور که در بالا اشاره شد در بستر این تغییر پارادایم در توسعه روستایی بحث پایداری در کشاورزی حضوری جدی یافت ، بطوريكه امروزه يكي از جنبه هاي مهم در توسعه پايدار ، كشاورزي پايدار است . در زمینه کشاورزی علت اصلی ظهور پایداری را می توان در تاریخ اجرای برنامه های انقلاب سبز و کشاورزی مدرن و انتقادات وارد بر آن جستجو نمود . به طوریکه در اکثر قریب اتفاق مناطقي که در آنها فناوری های انقلاب سبز توليد را افزایش داده بوند ،اثرات زیست محیطی و اجتماعی معکوسی پدید آمده است.از جمله این مشکلات عبارتند از:
آلودگی آب از طریق آفت کشها ، نیتراتها، از دست رفتن خاک و تلفات دام ، صدمه زدن به حیات وحش ،اختلال در زیست بومها و ایجاد مشکلات بهداشتی در آب آشامیدنی .
آلودگی مواد غذایی و علوفه دامی با بقایای آفت کشها ، نیتراتها و آنتی بیوتیکها .
خسارت به مزرعه و منابع طبیعی از طریق آفت کشها ،که باعث صدمه زدن به کشاورزانی که مشغول به کاراند و عموم مردم و نیز اختلال در زیست بوم ها و زیان رساندن به حیات وحش می شود .
آلودگی جو با آمونیاک ،اکسید ازت ،متان و مواد حاصل از سوختن که در کاهش ازن نقش دارند و گرم شدن زمین .
استفاده مفرط از منابع طبیعی که باعث کاهش آب زیرزمینی و زیان به گیاهان خوراکی وحشی و رستنگاهها و نیز موجب کاهش ظرفيت آنها در جذب مواد زاید می شود و همچنین باعث ماندابي شدن و افزایش شوری می گردد.
تمایل به استاندارد کردن و تخصصی کردن کشاورزی با روی آوردن به رقمهای جدید بذر که موجب از دست رفتن رقمها نﮊادهای سنتی می شود .
خطرهای بهداشتی جدید برای کارگران در صنايع شمیایی کشاورزی و عمل آوری مواد غذایی (Pretty ، 1995 ).
Sheferd ( 1998 ) انتقادات وارد بر انقلاب سبز را که در نتيجه بستری را برای معرفی مفهوم پایداری در کشاورزی فراهم آورد به شرح زیر بر می شمارد: نا برابر یهای جغرافیایی ،نا برابری های اجتماعی - اقتصادی ،نا برابری در اشتغال و دستمزد ها،تضادها و اختلاف ،بر هم خوردن امنیت غذایی و به خطر افتادن سلامتی انسانهاو محیط زیست ..تحقیقات متعدد دیگری نیز نگرانی ها درباره نقش منفي کشاورزی سنتی و انقلاب سبز را بر محیط زیست گزارش کرده اند (Agabaje & et al ، 2001 ) ، ( Rasull ، Tapa ، 2003 ) ، ( Leeuwise ، 2004 ) ، ( Gamon & Scofield ، 1998 ) .
در مقاله تعریف و اجرای کشاورزی پایدار به افزایش انرﮊی مصرفی در هر بوشل محصول تولیدی از جمله (انرﮊی براي تولید مواد شیمیایی و ماشین آلات ) در مقابل کاهش ذخایر انرﮊی نیز به عنوان نگرانی حاصل از فعالیتهای تولیدی حاصل از انقلاب سبز اشاره شده است.
در ادامه اشاره می کند که نسبت انرﮊی خروجی به ورودی به طور تصاعدی حالت نا مطلوبتری یافته است به طوری که از میزان 3 در دهه 1940 به کمتر از 8/1 تا دهه 1980 کاهش داشته است و راهبردهای کاربری اراضی با استفاده از انرﮊی های متمرکز نا محدود را در بلند مدت پایدار نمی داند (سال؟و نویسنده ) . یکی از هزینه های کاملا پنهان کشاورزی انقلاب سبز و مدرن سوختهای فسیلي است که باید برای بالا نگه داشتن سطح بازده مصرف شوند به طوریکه برای تولید هر کیلوگرم غله در شرایط انقلاب سبز پر نهاده 3تا10 مگا ﮊول انرﮊی مصرف می شود در حالیکه این میزان در کشاورزی پایدار 5/0 تا 1 مگا ﮊول انرﮊی مصرف می شود (Pretty ، 1995 ).
کشاورزی پایدار
منابع غذا
جوامع ابتدایی غذای خود را از طریق شکار و جمع آوری، فراهم می کردند. هنوز هم بعضی از جوامع منحصراً با این روش ها غذای خود را تامین می کنند اما بیشتر مردم با کاشت گیاهان یا پرورش حیوانات اهلی به تهیه غذا می پردازند، گرچه قسمتی از غذای انسان از اقیانوس ها و آب های شیرین به دست می آید اما ۹۵ درصد پروتیین و قسمت اعظم کالری مورد نیاز جمعیت انسان از کشاورزی و دامپروری سنتی متکی بر زمین تامین می شود.
محصولات کشاورزی
گرچه بالغ بر ۲۵۰ هزار گونه گیاهی وجود دارد، اما فقط سه هزار گونه آن در کشاورزی به کار گرفته شده و فقط ۳۰۰ گونه آن به عنوان غذا پرورش یافته است و از این تعداد فقط ۱۰۰ گونه در مقیاس وسیع مورد استفاده قرار گرفته است. هدف از پرورش بعضی از این محصولات تامین غذاست حال آن که بعضی دیگر در تولیدات تجاری مثل تهیه روغن و الیاف به کار می روند. قسمت عمده غذای جهان از ۲۰ گونه محصول به دست می آید.
دام
دام های اهلی یکی از منابع مهم غذا بوده و تاثیر عمده ای بر زمین دارند، دام های عمده مورد استفاده برای غذا از گروه نشخوارکنندگان هستند.
آب کشت
آب کشت یا کشتاب ورزی نوعی تولید غذا از زیست گاه های آبی اعم از آب های شیرین و دریاهاست. گرچه آب کشت در حال حاضر بخش کوچکی از غذای جهان را تامین می کند اما برای بسیاری از کشورها و به خصوص در آسیا و اروپا منبع پروتیین مهمی است و برای بسیاری از نقاط جهان نیز بالقوه می تواند محصول تجاری مهمی باشد.
کشت دریایی
انسان هنوز هم در ارتباط با قسمت عمده اقیانوس،یک شکارچی ـ جمع آورنده و نه یک کشاورز و تولیدکننده است - این امر تفاوت عمده بین روش های تولید سنتی غذا از زیست گاه های دریایی و تولید سنتی کشاورزی است. گرچه این وضع به شدت در حال تغییر است اما هنوز هم یادگیری روش های کشت اقیانوس بس مشکل تر از بهره برداری از زمین است. در عین حال کشت یعنی پرورش موجودات دریایی در چند دهه گذشته به سرعت رشد یافته و انتظار افزایش آن در آینده نیز می رود.گرچه فقط جزو کوچکی از پروتیین جهان از دریاکشت به دست می آید اما اهمیت آن برای بعضی از کشورها زیاد است و می تواند محصول تجاری با ارزش باشد.
ذخایر غذایی جهان

کمبود غذا بر دو قسم است: کم غذایی یا تغذیه ناکافی و سوءتغذیه.
کم غذایی (under nour ishment) یعنی فقدان کالری کافی در غذای مهیا به گونه ای که فرد توان حرکت و کار نداشته باشد.سوءتغذیه (Malnourishment) یعنی فقدان یکی از اجزای خاص غذا همچون پروتیین، ویتامین یا عناصر شیمیایی ضروری.هر دو مشکل بالا ابعاد جهانی دارد. تغذیه ناکافی به قحطی منجر می شود پدیده ای که وقتی پیش آید بسیار آشکار، چشم گیر و برق آساست. در عوض سوءتغذیه پدیده ای درازمدت و نامحسوس است. گرچه فرد مبتلا فوراً نمی میرد اما بهره وری اش کمتر از افراد عادی بوده و ممکن است دچار آسیب های دایمی مغزی شود و بالاخره گرسنگی مزمن که ابتلای به آن در مواردی پیش می آید که افراد به قدر زنده ماندن غذا دارند اما مقدار آن برای زندگی پربار و رضایت بخش کافی نیست.
علایم دیداری کمبود مواد غذایی در گیاهان (فیزیولوژی گیاهی)
منابع علایم دیداری
تنشهایی از قبیل شوری، عوامل بیماریزا و آلودگی هوا، مجموعه علایم مشخصة خود را بر علایم دیداری القاء میکنند. اغلب، این علایم، شباهت نزدیکی با علایم کمبود مواد غذایی دارند. عوامل بیماریزا اغلب کلروز بین رگبرگی ایجاد میکنند و آلودگی هوا و تنش شوری میتوانند باعث سوختگی نوک برگ شوند. هر چند در ابتدا این علایم ممکن است با علایم عمومی کمبود مواد غذایی شبیه به نظر بیایند، اما در جزئیات و / یا در طرح گسترش سرتاسریشان، با هم اختلاف دارند.
کشاورزی دقیق
این واژه که گاه تحت عنوان کشت و کار دقق نیز نامیده میشود، به معنی انتخاب خاک مناسب برای کشت، انتخاب نوع گیاه و مدیریت دامها است (۱۱). بهطوریکه در شرایط متفاوت و موجود تطابق پذیر بوده و امکان انجام یا انتخاب آن در محدوده هر مزرعه اختصاصی نیز وجود داشته باشد.
امروزه، چهار نوع فناوری پیشرفته کشاورزی دقیق را هدایت مینمایند که عبارتند از:
سنجندههای الکترونیکی ماشینهای زمینی (که اغلب تحت عناوین پایشگرهای عملکرد یا ماشینهای برداشت نامیده میشوند)، سیستمهای اطلاعات جغرافیائی، سیستمهای موقعیتیاب جغرافیائی و نرمافزارهای سیستم تصمیمگیری (تصمیمسازی) که برای تجزیه، تحلیل و برنامهریزی بهکار گرفته میشوند.
کشاورزی در محیط کنترل شده
این قبیل سیستمهای کنترل شده کشاورزی، رشد و نمو گیاه را بهطور کامل در بخشهای زیرین (ریشهها) و هوائی (آسمانه) کنترل و تنظیم مینماید. در این ظرایط، تولید محصولات در گلخانهها و یا در سازههای کاملاً محصور که در آن امکان مهار دمای هوا و خاک، رطوبت، ترکیب گاز اتمسفر، نور، آب و مواد غذائی در آن وجود دارد، به انجام میرسد آب کشت نوع کاملی از این روش است. فناوری که در آن برای رشد نمو گیاه در محلول غذائی با و یا بدون کاربد بستر رویش مصنوعی (محیط متخلخل استقرار گیاه)، مانند مواردی از کاربرد: شن، ماسه، ورمیکولیت، ذرات ریزدانه سنگ شکسته، پرلیت، خاک پیت، اندامهای خرد شده گیاهی و خاک اره استفاده بهعمل میآید. استفاده از چنین مواردی تنها برای تأمین تکیه گاه مکانیکی گیاه میباشد. از جمله مزیتهای اصولی روش آب کشت (هیدروپونیک)، امکان پرورش متراکم گیاهان پر محصول، تولید گیاه در شرایط نبود خاک مناسب، بهرهمندی کاملاً مؤثر از آب و کود و استفاده حداقل از مجموعه پیچیده (فیزیکی، شیمیائی و بیولوژیک) خاک است.
مدیریت و حفاظت از آب
▪ آبیاری قطرهای:
کاربرد روشهای نوین آبیاری، راندمان کاربرد آب را در مقایسه با روشهای مرسوم (آبیاری غرقابی و جوی پشته) بهطوری چشمگیر افزایش داده است. سیستم آبیاری قطرهای شامل خطوطی از لولههای پلاستیکی است که بر روی آنها سوراخهائی تعبیه گردیده که این خطوط را باید در امتداد ردیفهای کشت مستقر کرد. این قبیل خطوط لوله را میتوان بر روی سطح خاک و یا در زیر سطح آن قرار داد تا بدین ترتیب آب با تواتر زیاد (تناوب کوتاه مدت) از راه روزنهها در اختیار گیاه قرار گیرد.
آبیاری قطرهای، بهترین روش صرفهجوئی در میزان مصرف آب است. ضمن آنکه در این روش، امکان کاربرد همزمان کود نیز وجود داشته و در نیروی انسانی و هزینههای مربوط به ادوات کشاورزی صرفهجوئی میشود. یکی از ویژگیهای این روش، صرفهجوئی در میزان آب کاربردی تا حد ۵۰ درصد کمتر در دوره رشد گیاه در مقایسه با روشهای غرقابی، جوی پشته و حتی سیستم آبیاری بارانی است.
گزینههای نوبرای توسعه پایدار کشاورزی در مناطق نیمه خشک
متخصصین علوم کشاورزی برای جوامع ساکن در مناطق نیمه خشک، نیازمند تغییر نگرش علمی خود درباره مفهوم ”توسعه“ و بهکارگیری ”سیستمهای پیشرفته فناوری“ کشاورزی، مصرف بهینه آب و انرژی، حفظ زیست بوم و منظرسازی (۱) میباشند. برای دستیابی به عملکرد بهینه در مناطق خشک و نیمه خشک، یکی از گزینههای نو شناخت و بهکارگیری روشهای نوین آبیاری است.
زیرا بهکارگیری فناوریهای نو، موجب افزایش مؤثر بازده مصرف آب و پیشگیری از انباشت املاح در ناحیه رشد ریشه شده و عملکرد بیشتری را به ارمغان خواهد آورد. پیامد بیچون و چرای افزایش شهرنشینی متمرکز در مناطق نیمه خشک جهان، چیزی جزء تقاضای فزاینده آب و فشار بر منابع آبی محدود این مناطق نیست. از این رو استفاده دوباره از آبهای یکبار مصرف شده، همچون پسابهای خانگی و زه آبها به موضوعی پرچالش اما نو تبدیل شده است.
کشاورزی پایدار (مبانی پایداری در کشاورزی)
مسئله قحطی برزیل، آفریقا و جاهای دیگر، بسیاری از مسایل زیست محیطی مرتبط با غذا را روشن می کند.چهار جنبه از ارتباط بین ذخایر جهانی غذا و محیط زیست را می توان برشمرد.اول آن که مشکل جدید غذایی بشر نتیجه افزایش شدید جمعیت است که از منابع غذایی و سیستم توزیع ناکافی محلی پیشی می گیرد.دوم آن که تولید غذا در گرو محیط زیست است. وقتی خشکسالی یا کمبود منابع ضروری پیش آید تولید غذا کاهش می یابد. به علت نوسانات محیطی، سال های خوب و سال های بد وجود دارد و کشاورز باید خود را با این تغییرات زیست محیطی سازش دهد.سوم آن که کشاورزی موجب تغییر محیط زیست می شود.
هرجا که تغییرات حاصله آسیب زننده باشد مردم بسیاری از آن صدمه می بینند. تاریخ کشاورزی را می توان به صورت زنجیره ای از کوشش ها برای غلبه بر محدودیت ها و مشکلات زیست محیطی دید. اما هریک از این راه حل های جدید مشکلات زیست محیطی تازه ای به وجود آورده که خود نیز نیازمند راه حل های جدید دیگری بوده است. وقتی به دنبال بهبود نظام های کشاورزی هستیم باید منتظر آثار جنبی نامطلوب آن نیز باشیم و برای رفع آن آمادگی داشته باشیم.چهارم آن که آشفتگی های اجتماعی و برداشت های اجتماعی نیز به شدت بر منابع غذایی جهان تاثیر دارد، این منابع نیز بر محیط زیست موثر است و محیط زیست نیز بر کشاورزی اثر دارد.