آبیاری

آبیاری

 

پس از كشت مزرعه عمليات داشت با انجام اولين آبياري ( خاك و آب ) شروع مي شود رطوبت خاك بدليل تبخير و تعرق محصولات قبلي و نيز كاربرد ادوات تهيه زمين كاهش يافته و بذر گندم براي جوانه زني به رطوبت نياز دارد بنابراين پس از كشت ، آب اول و دوم گندم ضرورت داشته و انتظار براي بارندگي هاي فصلي صحيح نمي باشد. تعداد دفعات آبياري و مقدار آب در هر بار آبياري بستگي به آب و هواي منطقه و نوع و جنس زمين دارد

 

 

 

 

 

 

مراحل مهم آبياري در زراعت گندم

 

● جوانه زدن ( خاك آب ) دانه گندم براي جوانه زدن حدوداً به۵٠ درصد وزن خود نياز به آب دارد بنابراين چنانچه در اين مرحله آب در اختيار دانه قرار نگيرد گندم جوانه نمي زند.

● پنجه رفتن ( پنجه آب )

● ساقه رفتن ( ساقه آب )

● مرحله سنبله رفتن ( خوشاب)

● مرحله گل رفتن ( گل آب )

● مرحله دانه رفتن ( دان آب) آبياري درمرحله دانه بندي از نظر انتقال مواد غذايي برگها به دانه و در نتيجه افزايش عملكرد اهميت زيادي دارد

 

 

 

 

 

قطعه بندي زمين

آبياري در زراعت گندم خصوصا اولين آبياري از اهميت خاصي برخوردار است آب بايستي با سرعت ملايم و به صورت يکنواخت در سرتاسر مزرعه توزيع گردد تا باعث جابجايي بذور و شستشوي خاک نشود.

 

 

نكات مهم در قطعه بندي و آبياري

● طول قطعات جهت آبياري بر حسب بافت خاک و شيب زمين از ۱٠۰ تا ٢۰٠ متر متغير است.

● عرض مرزها حتي الامکان ضريبي از عرض کمباين باشد

● هر چه بافت خاک سبکتر و شيب زمين بيشتر باشد طول نوارها يا فاروها را بايد کمتر در نظر داشت و هر چه جريان ورودي آب در رديفها زيادتر باشد طول فاروها را مي توان بيشتر گرفت. بهتر است طول فاروها از ٢٠۰ متر تجاوز نکند.

● اگر شيب مزرعه زياد باشد مقدار آب ورودي قطعات بايد کم باشد و اگر شيب مزرعه کم باشد مقدار آب ورودي را بايد زيادتر در نظر گرفت.

● با استفاده از نهر مضاعف مي توانيم سرعت آب را در حد دلخواه کنترل کنيم.

بارندگي موثر حدود٢۰تا ٢۵ ميليمتر است که تقريبا مي توان آن را يک نوبت آبياري محسوب نمود.

از فاکتورهاي بسيار مهم در آبياري احداث نهر مضاعف است.هدف از احداث نهر مضاف اين است که آب بيشتري با سرعت کمتر براي جلوگيري از آبشوئي رديفهاي کشت شده وارد مزرعه شود.

احداث زه كش

براي جلوگيري از آب ماندگي و غرقاب شدن در انتهاي مزرعه بايستي در پايين مزرعه نهري جهت تخليه آب اضافي تعبيه نمود.

 

 

اثر تنش کم آبی

 

مرحله نمو گندم

 

تشکیل گیاهچه ضعیف

 

جوانه زدن

 

علاوه بر کاهش تعداد پنجه در این مرحله ریشه های ثانویه یا دائمی تشکیل می گردند که نقش اصلی و حیاتی در تغذیه گیاه دارند که در اثر وقوع تنش ضعیف خواهند بود.

 

پنجه زدن

 

کاهش تعداد سنبله و سنبلچه

ساقه رفتن

 

 

علاوه بر افزایش گلهای نازا در نتیجه آن کاهش تعداد دانه در سنبله است چون در این مرحلــه برگ پرچـم

 

رشد می کند که در صورت بروز تنش با کاهـش سطح فتو سنتـــز کننده و کاهـش وزن هزار دانه را به دنبال خواهد گذاشت.

 

 

سنبله رفتن

 

 

عدم تلقیح گلها و کاهش تعداددانه در سنبله

 

گلدهی

 

چرک و لاغر بودن دانه ها و کاهش وزن هزار دانه

 

شیری شدن

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

نیاز آبی گیاهان

نیاز آبی گیاهان

به نوعی این عنوان را کاملا" رد کرده و می گوئیم نیاز غذائی گیاهان ، آب برای گیاهان همان جایگاهی را دارد که برای انسان و حیوان دارد ، درحالیکه انسان و حیوانات به آب نیاز دارند معمولا" نیاز آبی انسان و حیوانات مطرح نمی شود بلکه نیاز غذا مطرح است ، آب یک ترکیب شیمیائی است که ضمن حلال بودن ،تجزیه وبا سایر عناصر ترکیب می شود .در مواد غذایی انسان با مواد خشک ترکیب و قابلیت هضم ممکن می گردد .75% بدن انسان آب و 25% ماده خشک ، مقداری آب همواره در گردش و در مسیر سوخت و ساز و حفظ حیات میکروبی در دستگاه گوارش می باشد تا امکان جذب عناصر و مواد غذائی با درصدی رطوبت جهت استحاله و تجزیه فراهم آید .(کلیت اثرات آب در بدن انسان)

استحضار داشته باشید دقیقا" همین رویداد برای گیاه اتفاق می افتد ، خاک دستگاه گوارش گیاه است و رطوبت خاک باید در حدی باشد که بدون بوجودآمدن شرایط اشباع و شستشو ، زمینه فعالیت میکروبیولوژی خاک فراهم تا عناصر و مواد غذائی موجود استحاله ، تجزیه ، محلول، و توسط ریشه گیاه جذب گردد .

نقش مخرب آب در سیستم گوارش انسان باعث بروز مشکلات فراوان تا حد مرگ می شود و در گیاه نیز همین روند حادث می گردد و لذا نیاز آبی گیاهان عنوان مناسبی نیست ولی به دلیل معمول بودن آنرا بگونه ای دیگر تحلیل و تعریف می نمائیم .

نیاز آبی گیاهان را تابع تبخیر و تعرق پتانسیل دانسته که این نظریه باعث اعمال مقادیرآب غیر ضروری،بلکه مخرب به خاک می گرددکه این امرنه تنها باعث کاهش بهره برداری بهینه ازمنابع آب برای تولید بلکه زمینه کاهش شدیدمحصول نیزمی گردد .

تعریف فعلی نیاز آبی گیاهان بر اساس رژیم آبیاری است ،کمااینکه رژیم های آبیاری فعلی باعث اثرات تخریبی فراوان درخاک می گردد و ما به اشتباه آنرا نیاز آبی گیاه معرفی و آموزش می دهیم و زمینه گمراهی دانشجویان و کشاورزان را فراهم می کنیم .

توجه فرمائید : این روشهای آبیاری هستند که آب مصرف می کنند نه گیاهان و این رژیم های آبیاری هستند که اثرات ویران کننده و یا سازنده در خاک ایجاد می کنند

در روشهای فعلی آبیاری به دلیل اشباع خاک و عدم امکان جذب ، گیاهان از رشد بازمانده و انرژی زیادی را صرف خارج کردن آب اضافه خاک از طریق جذب و تعریق می نمایند تا خاک را که توسط ما اشباع گردیده به تعادل برسانند . متأسفانه نیاز آبی گیاهان را تابع تبخیر و تعرق پتانسیل اعم از تبخیر از سطح خاک و گیاه برشمرده و اعمال می کنند که با تغییر روش آبیاری از غرقابی به قطره ای مبنا را 75% یا 50% و یا هر عدد دیگری قرار داده و اعمال می نمایند ، درحالیکه علیرغم کاهش نسبی نسبت به آبیاری غرقابی بدلیل نوع حرکت مستقیم آب از سطح به زیر سطح باز هم اشباع در پروفیل های مختلف از جمله سطح ایجاد و ضمن تخریب ساختمان خاک و ایجادسله ، مانع از خروج گازهای مضر و تهویه مطلوب و پایداری جمعیت میکروارگانیسم ها و.... می گردد .

نیاز آبی که امروز مطرح است نیاز تابع است نه نیاز آبی گیاه ، نیاز تابع ، نیاز تابع تبخیر و تعرق پتانسیل نیست بلکه نیاز تابع رژیم آبیاری است ،

به عبارتی ساده ما با روش مثلا" آبیاری قطره ای مقادیری آب را در شعاع معینی اعمال می کنیم ، صرفنظر از اثرات آبیاری بر مواردی که قبلا" اشاره گردید سطح مشخصی از خاک را مرطوب می کند که این میزان رطوبت به تبع تبخیر از سطح خاک چه به دلیل دما یا باد از انتفاع خارج گشته و از طرفی به دلیل وجود سله در خاک به تبع صعود موئینه و اثر دمای محیط تا عمق معین خاک آب از زیر سطح به سطح آمده و تبخیر ادامه می یابد .

از طرفی به دلیل وجود نیروی ثقل مقادیری آب نیز بصورت نفوذ عمقی از دسترس خارج می گردد که این میزان تابع نیروی ثقل می باشد و از جهت سوم نیز همانگونه که اشاره گردید گیاه جهت ایجاد تعادل رطوبتی در خاک دست به اقدام زده و آب را از خاک خارج و توسط روزنه های اندامی به تعرق درمی آورد که تابع شرایط سخت گیاه است (تابع تبخیر از گیاه ) و مقداری نیز تابع نیاز واقعی گیاه است .

با عنایت به اینکه رژیم آبیاری باعث تبعیت های چهارگانه می شود و هر رژیم ابیاری باعث افزایش و یا کاهش اثرات تابع می گردد ، تغییرات میزان آب اعمالی در رژیم را با نگاهی خطا تابع تبخیر و تعرق پتانسیل فرض و اعداد 100% یا 75% تبخیر و تعرق و یا هر عدد دیگری در نظرگرفته و اعمال می نمایند .

این در حالیست که

1)آب را تابع انرژی محیط اعم از دما و باد قرار داده و نابود می کنند ، ( اثرات سوء بماند )

2) آب را تابع نیروی ثقل خود به عمق و یا شعاع غیرقابل بهره برداری می رسانند

3) آب را تابع تلاش گیاه برای بقا از طریق روزنه ها (صرف نظر از اثرات مخرب) به اتمسفر می فرستند، اثرات مضاعف تخریب به دلیل ایجاد رطوبت بسیار مضر در محیط مزرعه و باغ که به آن خواهیم پرداخت بماند. ما با روشهای فعلی آبیاری و ارائه فرمولهائی که خود بر اثر روش غلط تعریف کرده ایم ضمن نابودی منابع محدود آب ، زمینه تخریب هر چه بیشتر حیات خاک ،اتمسفر خاک ، ساختمان خاک ، موادغذائی خاک گردیده و مانع از پدیدار شدن قابلیت های نهفته در طبیعت گردیده ایم که به آن خواهیم پرداخت .

نتیجه می گیریم نیاز آبی گیاهان تابع تبخیر و تعرق پتانسیل نیست و نیاز غلط اعلام شده ، تابع رژیم آبایری بوده و این رژیم آبیاری است که تابعیت های چهارگانه را ایجاد نموده در حالیکه فقط یک تابع آنهم تابع نیاز خالص معیار است ، و باید بگونه ای روش آبیاری ایجاد کنیم که تابع نیاز خالص باشد و به همین دلیل افتخار می کنیم که می توانیم نیاز خالص را بعنوان نیاز واقعی در رژیم آبیاری تعریف کنیم ، رژیمی که بتواند نیاز واقعی گیاه و خاک به آب را تامین و تمامی عوامل بازدارنده در روند تعادل طبیعی خاک را حذف نماید ، اثری بر خاک و به تبع آن بر گیاه می گذارد که باعث ارتقاء تمامی خصوصیات و صفات ژنتیکی نهفته در گیاه گردیده و گیاه را به روند تکاملی مطلوب و طبیعی می رساند .

مواردی که در دستاوردهای طرح به آن اشاره گردیده از همین جا نشأت می گیرد .

از تمامی دست اندر کاران آبیاری در کشاورزی اعم از دانشجو ، اساتید کشاورزی مصرانه می خواهیم فراموش کنند معادلات خطائی را که جهت آبیاری بکار می برند ،

شاید خیلی سخت است برای کسانیکه تاکنون علم آبیاری را بر اساس معادلات خطا ترویج ، آموزش داده و بکار می بسته اند ، درک کنند که هیچ یک از علوم فعلی پایه و اساس در مقابل آورده های نوین علمی ندارد، بهتر است هر چه زودتر حقیقت را بپذیریم و در مقابل علم سر تعظیم فرود آوریم.

نیاز آبی تابع چندین فاکتور مختلف از جمله تبخیر و تعرق پتانسیل محیط می باشد کمااینکهتبخیر تعرق پتانسیل در مواردی بسیار کم و در مواردی کمترین تاثیری بر نیاز آبی ندارد ،

تحقیق کنید و به داده های دورانهای قبل که بر اساس تبخیر و تعرق پتانسیل میزان آب آبیاری تعیین می گردید توجه نکنید ، در مقالات تقدیمی با نمودارهای تعیین کننده نسبت کارآئی مصرف آب و مقایسه آن پی خواهید برد که اصولا" علم آبیاری ،خاکشناسی ،میکروبیولوژی ، فیزیولوژی گیاهی ، ژنتیک ، گیاه شناسی باید بازنویسی گردد و اصلاحات اساسی بر اساس داده های جدید صورت گیرد .

تصاویر زیر که از آزمایشات حرکت و میزان رطوبت دروش آبیاری زیر سطحی تهیه گردیده نشان می دهد: برای مثال دو لیتر آب دریک بافت خاک چه شعاعی را با چند درصد رطوبت ایجاد و حرکت رطوبت و تبخیر احتمالی و جذب گیاه در طی روزها اندازه گیری می گردد .

شعاع رطوبتی ناشی از اعمال 2 لیتر آب در خاک سنگین

در تصاویر فوق نمونه هائی چند از صدها آزمایش صورت گرفته بر روی چگونگی حرکت رطوبت نسبت به میزان آب اعمال شده را در سه خاک مختلف مشاهده می فرمائید . تعداد آزمایشات صورت گرفته بر روی حرکت رطوبت در خاک را بدون گیاه و با گیاه بر می شماریم و اشاره هائی از لزوم دقت و ظرافت کار علمی را به شما یادآوری می نمائیم تا استحضار یابید طی 20 سال چه کردیم و چه گذشت و چه بر سرمان آوردند و کجا هستیم ،

http://i33.tinypic.com/fwpyu1.jpghttp://i38.tinypic.com/v7cwg0.jpg

موارد فوق همانگونه که اشاره گردید بدون گیاه و جهت تعیین شعاع رطوبتی ، از جهات مختلف ، حرکت رطوبت به عرض ، حرکت رطوبت به عمق ، حرکت رطوبت به سطح ، چگونگی حرکت رطوبتی بعد از قطع آبیاری و اندازه گیری میزان رطوبت از خاک جدار سفال تا انتهای شعاع رطوبتی پس از آبیاری و اندازه گیری تغییرات 12 ساعت و 24 ساعت و 48 ساعت ،72 ساعت ، و 96 ساعت ، 120 ساعت ، 144 ساعت ،148 ساعت پس از قطع آبیاری سپس مقایسه میزان رطوبت خاک در ساعات فوق بین سه خاک مختلف و میزان آب باقی مانده در خاک پس از قطع آبیاری تا 10 روز و نیز تأثیر دمای محیط بر احتمال تبخیر و یا حرکت رطوبت در خاک و مقایسه پتانسیل خاک با دما جهت تبخیر و تکرار همین آزمایشات در محیط گلخانه که شرایط خاص خود را دارا می باشد ،انجام شد .

براساس داده های فوق این آزمایشات با گیاه انجام گرفت تا قابلیت جذب آب (و مواد غذائی) و اثر آن بر حرکت آب در خاک مورد بررسی قرار گیرد . این آزمایشات در مراحل مختلف رشد گیاه مورد بررسی قرار گرفته و ضمن بررسی حرکت ریشه در خاکهای مختلف و رعایت تغذیه آن ضمن تعیین دور آبیاری لازم ، نیاز خاک به آب را جهت تغذیه گیاه تعیین نمودیم .

به موارد فوق باید اثرات کودهای آلی را اضافه کرد ،صدها آزمایش با تکرارهای لازم و نسبت های مختلف با انواع کود آلی مورد بررسی قرار گرفته ، حال پس از انجام بیش از یکصد هزار آزمایش باید داده ها را مقایسه و اثر آن بر روی عملکرد محصول مورد بررسی قرار گیرد . و پس از بررسی عملکرد از جهت کمی محصول را نیز از بعد کیفیت بررسی نمودیم که این کیفیت شامل درصد ماده خشک و عناصر غذائی موجود در محصول می باشد .

این حجم کار بی نظیر را در کدام کشور پیشرفته با این تبعا

ادامه نوشته

تازه های کشاورزی مراحل مهم آبياری در زراعت گندم

تازه های کشاورزی مراحل مهم آبياری در زراعت گندم

 

در مرحله دانه بستن چنانچه آبياري صورت نگيرد، دانه ها كوچكتر شده، وزن دانه ها كاهش يافته و در نتيجه عملكرد كاهش مي يابد،

به گزارش خبرگزاري كشاورزي ايران (ايانا)- چون در اغلب مناطق گندم خيز ايران ريزش باران خصوصا در دوره فعال رشد گياه براي تامين آب مورد نياز گندم كافي نيست، بنابراين لازم است تا در مناطقي كه مقدار باران در طول دوره رشد اين گياه كمتر از 300 تا 350 ميلي متر است، گندم را در مراحل مختلف رشد آبياري كرد. دانه هاي گندم پس از آن كه در خاك قرار گرفت رطوبت كافي بايد در اطراف آن وجود داشته باشد تا با جذب آب و اكسيژن كافي به سرعت جوانه توليد كند.

مقدار آب لازم براي گندم از ابتداي كاشت تا هنگام برداشت 8-4 هزار مترمكعب در هكتار است. تعداد دفعات آبياري و مقدار آب در هر آبياري بستگي به آب و هواي منطقه و نوع و جنس زمين دارد.

مراحل مهم آبياري در زراعت گندم عبارتند از:

- جوانه زدن تا اتمام پنجه زدن: اين مرحله كه اغلب مصادف با فصل زمستان است، از نظر تامين آب مشكلي وجود نداشته و اغلب در اين مرحله آبياري صورت نمي گيرد، چون رطوبت موجود در زمين براي پنجه زدن كافي است.

- مرحله ساقه رفتن: نيازهاي آبي گندم در هنگام ساقه رفتن و طويل شدن سريع ساقه ها به سرعت بالا مي رود.

- مرحله سنبله رفتن

- مرحله گل رفتن

- مرحله دانه بستن

معمولا از جوانه زدن تا به سنبله رفتن ديگر احتياجي به آبياري نيست، مگر در شرايط استثنايي، زيرا در اين دوره تبخير و تعرق نسبتا كم بوده و در عين حال مصادف با زماني است كه حداكثر بارندگي طبيعي صورت مي گيرد. در صورت لزوم، آبياري دوم زماني اجرا مي شود كه اولين سنبله ها شروع به ظاهر شدن مي كنند. آبياري سوم هم ممكن است در مرحله تشكيل دانه لازم باشد.

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

سيستم آب كشت

سيستم آب كشت روميزي كه مجهز به هواساز است و داراي بهترين شرايط براي تطبيق پذيري در انتقال گياهان از محيط كنترل شده آزمايشگاه به گلدان است، براي نخستين بار در ايران و در موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه بذر چغندر قند كرج، طراحي و ساخته شد.

به منظور آگاهي از جزئيات اين سيستم و طريقه كار آن خبرنگار ايانا گفت و گويي با مهندس نسرين ياوري مجري پروژه و عضو هيات علمي موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه بذر چغندرقند انجام داده است كه مي خوانيم.

سيستم آب كشت چيست و به چه منظوري ابداع شد؟

براي اجراي برنامه كشت بافت گياهي، توليد گياهان در ظروف شيشه اي و پلاستيكي در ابعاد گوناگون انجام مي شود. رطوبت نسبي هوا در ظروف معمولا به 100 درصد مي رسد شرايط نوري و تبادل گازي محدود و تامين مواد معدني و آلي مورد نياز رشد بافت از طريق محيط غذايي، ريز گياهچه هاي توليد شده را قادر به انجام فتوسنتز نمي كند.

حساس ترين مرحله ريز ازدياد كلوني گياهان به روش كشت درون شيشه اي شامل خروج ريز گياهچه ها از محيط ظروف كشت و تطبيق با شرايط رشد فعال در محيط خارج از شيشه است، كه معمولا به دليل يكسان نبودن شرايط درون شيشه و محيط گلدان و حساس بودن گياهچه ها، تعداد زيادي از گياهچه ها از بين مي رفتند، اما سيستم آب كشت براي تطبيق پذيري در انتقال گياهان به محيط گلدان، بهترين شرايط را فراهم مي كند تا ريز گياهچه ها به واسطه تامين آب براي توليد

ريشه هاي جديد، نور، رطوبت نسبي كافي و يكنواخت، توانايي رشد «فتواتوتروفيك» را بدون هيچگونه ضايعات بازيابد بطوريكه گياهاني كه بدين روش به گلدان منتقل مي شوند كمتر از 5 درصد ضايعات دارند.

روش كار اين دستگاه چگونه است؟

گياهچه هاي كامل (ريشه دار) به كمك پنس از داخل ظروف كشت خارج مي شوند و براي حذف آگار باقيمانده، ريشه ها را با آب به آرامي شستشو مي دهند و بلافاصله در دستگاه مستقر مي كنند.

اجزاي تشكيل دهنده دستگاه جويبار عبارتست از محفظه اي شيشه اي كه از صفحه اي مشبك كه محل استقرار گياهچه است، پمپ هواساز و لامپ مهتابي كه هوا و نور مورد نياز گياه را تامين مي كند، تشكيل شده است.

براي تطبيق پذيري در اين دستگاه، ريز گياهچه ها به مدت يك هفته با آب معمولي و در هفته دوم با محلول غذايي هوگلند كه غلظتي معادل 4/1 دارد تغذيه مي شوند و وقتي كه حجم ريشه ها زياد شد زماني است كه گياه آمادگي انتقال به گلدان را پيدا كرده است. همچنين دستگاه قابليت تنظيم هوا، نور و رطوبت را در مراحل مختلف رشد گياه داراست.

ايده ساخت چنين دستگاهي چگونه فراهم شد؟

ساليان پيش، گياه چغندرقند را گياهي حساس به آب مي دانستند، چون چغندر ريشه اي قندي داشته و آب زياد باعث مي شود كه عوامل بيماريزا و آفات به سمت ريشه پر از قند جلب شوند، محققان سالها با آزمايشهاي مختلف سعي كردند كه اين گياه را با شرايط كم آبي تطبيق دهند البته اين نظريه درست است، اما در آزمايشگاه كشت بافت موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه بذر چغندرقند كرج به يك صورت ديگر به اين مسئله توجه شد.

از آنجايي كه در كشت بافت گياهان، ريشه هاي توليد شده افشان است و در مراحل بعدي اين ريشه ها تبديل به ريشه هاي ذخيره اي مي شوند، بنابراين گياه در اين مرحله حساس به آب نيست، بلكه هر چقدر آب برايش بيشتر فراهم باشد، ريشه هاي افشان بيشتري توليد مي كند.

آزمايشات مختلفي در لوله هاي آزمايشگاهي پر از آب انجام شد تا اينكه در سال 1378 زمينه ساخت اين دستگاه براي اولين بار در ايران، در چارچوب اجراي پروژه ملي شماره 1242 برنامه ملي تحقيقات مصوب شوراي پژوهشهاي علمي كشور با همكاري دانشگاه علوم تهران و محققان آزمايشگاه كشت بافت موسسه فراهم شد و نتايج اين پروژه در قالب گزارش نهايي در سال 1380 منتشر شد و گزارش كوتاهي نيز در شماره 17 مجله چغندرقند نوشته شد.

ادامه نوشته

آب نفت دوم

آب نفت دوم

 

:que:

طي قرن گذشته، تقاضاي آب براي مصارف خانگي به شدت افزايش يافته است و دوباره اين سؤال را به ذهن مي‌آورد كه وظيفه ما به عنوان يك فرد و يك انسان چيست؟ تقاضاي مصرف آب در هر دو بخش صنعتي و خانگي افزايش يافته است و تداخل اين تقاضاها در بخش‌هاي مختلف، فشار بيشتري بر بخش كشاورزي وارد مي‌آورد كه ممكن است مناطق كم آب را به كاهش توليدات غذايي و كشاورزي وادار كند و به واردات از كشورهاي داراي منابع آب بيشتر روي بياورند؛ اين مسئله، امنيت غذايي را در دنيا به خطر خواهد انداخت.

 

فقر، قدرت و نابرابري، بيش از هر چيز -حتي خود كمبود آب- خودنمايي مي‌كند و آن را تحت الشعاع قرار مي‌دهد. مسئله‌اي كه در گزارش سازمان ملل در سال 2006 بسيار مورد توجه قرار گرفته است. ما نيز كمي در اين باره بحث خواهيم كرد. به دليل بي توجهي‌ها و سهل انگاري‌هايي كه در زمينه آب رخ داده است، بايد در انتظار وقوع پاره‌اي اتفاقات و نابرابري‌ها و همچنين به خطر افتادن دسترسي به آب سالم باشيم. بيش از يك و نيم ميليارد نفر از مردم دنيا دسترسي به آب سالم ندارند. اگر فقر به خودي خود بد و نكوهيده است، قطعاً فقر بدون دسترسي به آب، بسيار طاقت فرسا و غير قابل تحمل و تصور خواهد بود. اتفاقي كه بر اثر سهل انگاري‌هاي پي در پي، اكنون گريبان گير بيش از يك و نيم ميليارد نفر از مردم دنياست و زمين را براي آنها به جهنمي مبدل ساخته است. اخيراً برنامه‌هايي كه با هدف توسعه كشورها تنظيم مي‌شود، اين فرصت را فراهم كرده است تا كشورها با اولويت بندي اهداف خود، چگونگي توزيع و مصرف را در رأس برنامه‌هاي خود قرار دهند؛ اما همچنان منابع مالي و امكانات كافي به اين بخش اختصاص داده نشده است. در سراسر دنيا، تنها 5 % از كمك‌هاي بين المللي و اعتبارات خارجي به بخش آب و فاضلاب اختصاص پيدا مي‌كند.

 

يكي از مشكلات اساسي ديگر كه در زمينه آب وجود دارد، هدر رفتن آن و همچنين آلودگي درياچه‌ها، چشمه‌ها، درياها و رودخانه‌ها مي‌باشد. هيچ كس قادر به تخمين هزينه پاكسازي منابع آب نيست و نمي‌توان پيش بيني كرد، چه ميزان از اين خسارت‌ها قابل بازگشت و جبران باشد. اكنون زمان آن فرا رسيده تا درس‌هايي را كه در زمينه مديريت و مصرف ديگر منبع طبيعي -نفت- آموخته ايم، در مورد آب به كار ببنديم. به جرأت مي‌توان گفت، در مورد نفت، شاهد استفادة بيش از حد، افزايش بهره برداري‌ها و توزيع ناعادلانه در اين ثروت مشترك و حياتي بشر بوده ايم. مديريت ضعيف محيط زيست، استفاده از تكنولوژي براي افزايش استخراج و فقدان مديريت مؤثر جهاني براي كنترل اين روند، از ديگر مشكلات و معضلات نفت به شمار مي‌رود.

 

از اين رو، در مورد آب نياز به تمركز بر محورهاي اساسي چون مديريت تقاضا و دسترسي جهاني و حفظ پاكيزگي منابع احساس مي‌شود. در اين خصوص بايد از تكنولوژي در جهت جايگزيني آب در برخي مصارف استفاده نمود، اما اتفاقي كه اكنون در حال وقوع است، دقيقاً عكس اين موضوع است و از تكنولوژي براي استخراج و بهره برداري بيشتر آب از دل زمين استفاده مي‌شود. گذشته از تمامي مسائل مطرح شده، نياز به بستر سازي مناسب براي مذاكره و تبادل نظر و وضع قوانين جهاني در اين زمينه، بايد از اولويت‌ها باشد.

مديريت تقاضا، شايد مهم ترين و در عين حال دشوارترين مسئله باشد كه به درايت فراواني نياز دارد. چگونه خود را متقاعد سازيم كه آب كمتري مصرف كنيم؟ شايد مصرف كنندگان شهري كليد حلّ پاره‌اي از مسائل باشند. در حقيقت، شهرنشينان از دنياي طبيعي جدا شده اند و تقاضا و نياز شهرنشيني، مصرف بي رويه آب را تقويت كرده است و ديدگاه و تفكرات شهرنشيني در اين زمينه، نياز به بازنگري و اصلاح اساسي دارد تا اين روند نادرست مصرف را متوقف نمايد.

 

در اين راستا بايد تلاش كنيم، واقعيت‌هاي پنهان را آشكار سازيم. بيشتر نارسايي‌ها و ناكارآمدي‌هاي ما ريشه در عدم آگاهي ما دارد. بايد فاصله فرهنگي و آگاهي مصرف كنندگان را كاهش داد تا با رسيدن به نقطه نظري واحد در مورد روش‌هاي زندگي روزمره كه آب را بيهوده هدر مي‌دهد، اين اشكالات در شيوه زندگي را رفع

ادامه نوشته

آیا سدها اثرات منفی هم دارند؟

آیا سدها اثرات منفی هم دارند؟

 نه تنها تالاب‌ها و درياچه‌ها (مثلاً درياچه‌ی اروميه) با سدسازی بر روی رودخانه‌های ورودی، شورتر می‌شوند و رو به زوال می‌روند، بلكه حتی گاه درياها نيز دچار مشكل می‌شوند: كم شدن آب شيرين ورودی به خليج فارس ـ در كنار ديگر عوامل ـ سبب شورتر و آلوده‌تر شدن آب اين دريا و در نتيجه، كم شدن جمعيت ماهيان و آسيب‌ديدن زندگی مردمی كه وابسته به صيد هستند، شده است. سدها از نظر طول عمر مفيد و پايداری در بهره‌سانی به جوامع انسانی، در قياس با روش‌های ديگر بهره‌برداری از آب، فايده‌ی كم‌تری دارند. استفاده از آب در امتداد رودخانه‌ها، و در پايين‌ترين بخش‌های آن (مصب‌ها، تالاب‌ها، خورها) يا پخش سيلاب‌ها در دشت و هدايت اين آب‌ها به سفره‌های زيرزمينی (آب‌خوان داری‌) كه شيوه‌های ديرينه‌ی بهره‌برداری از آب شيرين هستند، در كنار ارتقای روش‌های آبياری و صرفه‌جويی، می‌تواند شكل پايدارتری را از زيست هماهنگ با محيط براي انسان رقم زند.

 

عمر مفيد سدها معمولاً زير صد سال است، اما رودها، تالاب‌ها و سفره‌های زيرزمينی، عمر هزاران ساله دارند. در ايران كه فرسايش خاك، به دليل نابودی پوشش گياهی مرتعی و جنگلی، بسيار بالا است، عمر مفيد سدها به دليل انباشته شدن رسوب، حتی كم‌تر از آن چيزی است كه سازندگان آنها پيش‌بينی كرده‌اند. مثلاً برای سد سفيدرود، يك عمر هشتاد ساله با ظرفيت 8/1 ميليارد مترمكعب پيش‌بينی شده بود، اما پس از چهل سال، حدود 600 ميليون مترمكعب از حجم آن/يعنی به اندازه‌ی سه برابر حجم سد اميركبير) انباشته از گل و لای شده است. مقام‌های رسمی مسئول در بخش كشاورزی و آبياری كشور (در برآوردی كه خوش‌بينانه به نظر می‌رسد) می‌گويند كه سالانه در حدود يك درصد از حجم مخازن سدها با رسوب پر می‌شود. با اين حساب، با در نظر داشتن تعداد سدهای كشور، می‌توان گفت كه فقط با جلوگيری از فرسايش خاك و احيای جنگل‌ها و مراتع كشور، درواقع هر سال به اندازه‌ی يك يا دو سد به ذخيره‌ی آبی خود كمك خواهيم كرد. تازه، اين به جز كمكی است كه پوشش گياهی، به جذب آب در خاك و افزايش رطوبت محيط، می‌كند. سدها، مشكلات ديگري هم می‌سازند: به گفته‌ي مديركل امور عشايری خوزستان، آب‌گيري سد كارون 3 درياچه‌اي به طول 60 كيلومتر به وجود آورده كه نتيجه‌ی آن زير آب رفتن هزاران هكتار اراضی كشاورزی، مراتع و خانه‌های مردم بوده است، و در طراحی اين سد هيچ فكری برای مالكان عرفی منطقه نشده است (ميراث خبر 12/5/84). با از ميان رفتن مراتع و جنگل‌هايی كه به زير آب می‌روند، فشار بهره‌برداران اين نواحی، به نقاط ديگر منتقل می‌شود، يا دام‌داران و كشاورزان اين مناطق، به حاشيه‌نشين شهرها بدل می‌شوند. در ايران، تا يكی دو سال اخير، در برنامه‌های سدسازی هيچ توجهی به ميراث فرهنگی و محوطه‌های تاريخی كه به زير آب می‌روند، نشده است. با آب‌گيری سد كارون 3 بسياری از آثار باستانی ايذه، از جمله كاروانسرای 700 ساله‌ی خار سياه دون (و بی‌شمار آثار ناشناخته و كم شناخته شده‌ي ديگر) به زير آب رفتند. در پروژه‌ی سد سيوند هم آثار بسياری می‌رفت كه به كلی نابود شود، اما توجه سازمان‌های غيردولتی و مطبوعات به موضوع (با توجه به نزديك بودن محل پروژه به آثار بی‌نظير تخت جمشيد و پاسارگاد) توانسته آب‌گيری سد را به تاخير اندازد تا شايد گروه‌های پژوهشی بتوانند بخشی از ميراث منطقه را نجات دهند. اما در ده‌ها برنامه‌ی سدسازی ديگر هيچ برنامه‌ی شناسايی آثار تاريخی و عمليات نجات‌بخشی ميراث فرهنگی انجام نشده است. در آذربايجان، در جريان عمليات ساخت سد سهند پل ايلخانی گوچينلو تخريب شده و 9 محوطه‌ی باستانی در خطر غرق شدن است، در خوزستان، سد رامهرمز باعث نابودی سد باستانی جره خواهد شد؛ در فارس، سد ملاصدرا محوطه‌های باستانی مطالعه نشده‌ای را به زير آب برده يا خواهد برد  

از عوارض ديگر سدسازی، تخريب گسترده‌ای دامنه‌های كوهستانی در جريان خاك‌برداری و جاده‌سازی و احداث تاسيسات ديگر است. نمونه‌ي كوچك اما بارز در اين زمينه، پروژه‌ی سد و نيروگاه سياه‌بيشه در جاده‌ی چالوس است. در اين پروژه، در چند كيلومتر از امتداد جاده، می‌توان شيب‌های سابقاً جنگلی و مرتعی را ديد كه به كلی مخروبه و مبدل به دامنه‌های پوشيده از خاك سست و بی‌گياه شده است. سدها، مسير مهاجرت پاره‌اي از ماهيان را كه براي تخم‌ريزي از دريا به رودخانه می‌آيند، مي‌بندند و به اين ترتيب نسل آنها را رو به انقراض می‌برند. همچنين، اكوسيستم پايين دست سد به علت كم شدن يا قطع جريان آب، ونيز به دليل باز كردن گاه به گاه دريچه‌های زيرين سد (براي رسوب‌زدايی) به شدت آسيب می‌بيند

ادامه نوشته

پيش بينى و كنترل توفان

پيش بينى و كنترل توفان

 

هر ساله توفان هاى موسمى بسيار بزرگ كه تندبادهايى با سرعت بيش از 120 كيلومتر بر ساعت را ايجاد مى كنند، سراسر درياهاى گرمسيرى را درنورديده و به سوى خطوط ساحلى حركت مى كنند. اين امر غالباً باعث مى شود كه بخش هاى وسيعى از نوارهاى ساحلى در نقاط مختلف جهان دچار آسيب هاى جدى و فراوانى شوند. وقتى اين توفان هاى پى در پى كه در ميان ساكنين سواحل اقيانوس اطلس و سواحل شرقى اقيانوس آرام به نام Hurricane، در سواحل غربى اقيانوس آرام به نام Typhoon و در سواحل حاشيه اى اقيانوس هند به نام Cyclone معروف اند به نواحى پرجمعيت هجوم مى برند، ممكن است هزاران نفر كشته و ميلياردها دلار خسارت بر جاى گذارند. و هيچ چيز، مطلقاً هيچ چيز، در برابر آنها توان ايستادگى و مقاومت ندارد.

 

اما آيا اين نيروهاى مهيب طبيعت بايد براى هميشه از حيطه كنترل ما خارج باشند؟ من و همكاران محقق ام هرگز اينگونه نمى انديشيم. تيم تحقيقاتى ما از مدت ها پيش در پى يافتن پاسخ اين سئوال است كه چطور مى توان توفان ها را به مسيرهاى كم خطرتر هدايت كرد يا در غير اين صورت لااقل آنها را به جهات مختلف پراكنده ساخت. گرچه تحقق اين هدف بزرگ شايد براى دهه ها بعد قابل تصور باشد، اما نتايج تحقيقات ما نشان مى دهند كه مطالعه احتمالات متعدد در اين زمينه چندان آسان نخواهد بود.

 

براى برداشتن نخستين گام ها در مسير كنترل توفان ها، محققان بايد قادر باشند كه اولاً مسير جارى شدن يك توفان را با دقت فوق العاده زيادى پيش بينى كنند، ثانياً هويت تغييرات فيزيكى (از قبيل تغييرات دماى هوا) را كه بر رفتار توفان اثرگذار خواهند بود تشخيص دهند و ثالثاً راه هايى را براى تأثيرگذارى بر آن تغييرات پيدا كنند. اين كار اكنون در مراحل آغازين خود قرار دارد، اما شبيه سازى هاى كامپيوترى توفان ها كه طى چند سال گذشته با موفقيت قابل وصفى انجام شده اند به وضوح نشان مى دهند كه تعديل رفتار توفان ها بالاخره روزى ميسر خواهد بود. در اين ميان، چيزى كه بيش از هر چيز ديگر پيش بينى آب و هوا را مشكل مى سازد، حساسيت فوق العاده اتمسفر (جو زمين) به تحريكات كوچك است، اما همين امر مى تواند كليد واقعى دستيابى بشر به كنترلى باشد كه دائماً در جست وجوى آن است. نخستين تلاش تيم تحقيقاتى ما براى اثرگذارى بر مسير يك توفان شبيه سازى شده، به عنوان مثال، از طريق ايجاد تغييرات كوچك در كيفيت اوليه توفان، به طور قابل ملاحظه اى موفقيت آميز از كار درآمد و نتايج بعدى نيز همچنان روند مطلوب قبلى را تداوم بخشيده اند.

 

ماهيت توفان ها

 

براى اينكه ببينيم اساساً چرا توفان ها (Hurricanes) و ساير تندبادهاى گرمسيرى مى توانند مستعد پذيرش مداخله انسان باشند، بايد ماهيت و منشاء اصلى وقوع توفان ها را دريافت. توفان ها، به شكل دسته هايى از تندبادهاى همراه با آذرخش و صاعقه بر فراز اقيانوس هاى گرمسيرى ظاهر مى شوند. درياهاى واقع در عرض هاى جغرافيايى پايين دائماً حرارت و رطوبت زيادى را براى اتمسفر به ارمغان مى آورند و اين امر باعث مى شود تا هواى گرم و مرطوب فراوانى بر فراز سطح دريا تشكيل شود. وقتى اين هوا به سمت سطوح فوقانى جو حركت مى كند، بخار آب موجود در آن تقطير مى شود و بدان وسيله موجبات تشكيل ابرها و فرو ريختن انواع نزولات را فراهم مى سازد. تقطير بخار آب موجود در هوا باعث آزاد شدن حرارت در سطوح فوقانى جو مى شود و اين حرارت كه اصطلاحاً از آن به عنوان «گرماى نهان تقطير» نام برده مى شود، به همراه حرارت تابشى خورشيد كه اصلى ترين عامل تبخير آب در سطح اقيانوس محسوب مى شود، سبكى بيشترى را براى هوا به ارمغان آورده و باعث مى شوند تا هوا طى يك فرايند بازخوردى تقويتى (Feedback) آمادگى صعود به ارتفاعات بالاتر را پيدا كند. نهايتاً، فرود اين هواى گرمسيرى باعث سازماندهى تدريجى و تقويت سامانه اى مى شود كه به نوبه خود موجبات تشكيل «قطب مركزى سكون»اى را فراهم مى سازد كه يك توفان دريايى به دور آن مى چرخد. با رسيدن اين سامانه به زمين، منبع پايدار آب گرم توفان از آن جدا مى شود كه همين امر به تضعيف سريع توفان مى انجامد.

 

روياى كنترل توفاناز آنجايى كه توفان بيشتر انرژى اش را از حرارت آزاد شده در نتيجه تقطير بخار آب بر فراز اقيانوس (كه بعدها به تشكيل ابر و فرود نزولات جوى مى انجامد) به دست مى آورد، لذا نخستين چيزى كه محققان در روياهاى خويش براى پيش بينى زمان وقوع اين پديده هاى وهم آسا مجسم ساخته بودند، تلاش همه جانبه براى ايجاد تغيير در فرايند تقطير با استفاده از تكنيك هاى بارورسازى ابرها بود كه در دهه هاى دورتر به عنوان تنها راه عملى براى تأثيرگذارى بر شرايط آب و هوايى مناطق مطرح بود. در اوايل دهه ،1960 يك هيات مشاوره اى علمى به نام Project Stormfury كه از سوى دولت آمريكا مأموريت يافته بود، اقدام به انجام يك سرى آزمايش هاى دليرانه يا شايد متهورانه با هدف تعيين چگونگى امكان اجرايى كردن آن راهكار نمود.

 

هدف Project Stormfury كاستن از سرعت گسترش يك توفان از طريق تشديد يا تقويت سرعت نزول باران در نخستين باند يا حوزه بارانى در خارج از Eye Wall يا حلقه ابرها و بادهاى شديدى بود كه در حوزه ديد قرار داشتند [براى آگاهى بيشتر در اين زمينه به مقاله «تجربيات ملايم سازى توفان» اثر«آر اچ سيمپسون» و «جوآنه اس مالكوس» در نسخه دسامبر 1964 نشريه ساينتيفيك آمريكن مراجعه كنيد].

 

آنها تلاش كردند تا اين هدف را با پاشيدن ذرات يديد نقره بر روى ابرها به وسيله طياره محقق سازند: در اين روش، از ذرات يديد نقره به عنوان هسته هايى لازم براى تشكيل يخ از بخار آبى استفاده شد كه پس از صعود به بالاترين و سردترين محدوده هاى ارتفاعى توفان عملاً مادون سرد (Supercooled) شده بود. اگر همه چيز طبق پيش بينى هاى روياپردازانه مبتكران آن طرح پيش رفته بود، ابرها سريع تر رشد مى كردند و موجودى هواى گرم و مرطوب نزديك سطح اقيانوس را به مصرف مى رساندند و در نتيجه جايگزين EyeWall قبلى مى شدند. اين فرايند در ادامه باعث افزايش شعاع عملكرد توفان و در نتيجه كاهش شدت آن مى شد، درست همان طورى كه يك اسكيت باز خبره براى كاستن از سرعت دوران خود دستانش را به طرفين باز مى كند.نتايج تحقيقات Project Stormfury در بهترين حالت مبهم و دو پهلو بودند. هواشناسان امروزى انتظار ندارند كه اين كاربرد ويژه بارورسازى ابرها در مورد توفان ها مؤثر باشد، زيرا برخلاف تصورات اوليه، توفان ها حاوى بخار آب مادون سرد نيستند.

 

آب و هواى مغشوش

 

مطالعات جارى ما از دل يك كشف قديمى بيرون آمد كه من 30 سال پيش، زمانى كه تازه از دانشگاه فارغ التحصيل شده بودم و به تحقيق پيرامون ابعاد مختلف وجودى تئورى آشوب (Chaos Theory) مشغول بودم، به آن پى برده بودم. يك سيستم بى نظم (Chaotic System) سيستمى است كه در نگاه اول به نظر مى رسد كه رفتارى تصادفى داشته باشد، اما در واقع، همين سيستم تحت حاكميت قوانينى قرار دارد. چنين سيستمى به شرايط اوليه نيز بسيار حساس است، به گونه اى كه ورودى هاى ظاهراً ناچيز و دلخواه قادرند تأثيرات شگرفى را بر روى آن داشته باشند كه اين امر نيز به نوبه خود نتايج پيش بينى ناپذيرى را در سريع ترين زمان ممكن در پى خواهد داشت. در مورد توفان ها، بروز تغييرات كوچك در جنبه هايى از قبيل دماى اقيانوس، موقعيت مكانى جريان هاى شديد باد (كه تنظيم كننده سرعت و جهت حركت توفان ها هستند)، يا حتى شكل ابرهاى بارانى حاضر در سراسر حوزه ديد مى تواند تأثير عميقى را بر مسير حركت و توان بالقوه يك توفان بر جاى نهد.

 

حساسيت شديد جو زمين به تغييرات كوچك و آميختگى سريع خطاهاى كوچك با مدل هاى پيش بينى آب و هوا چيزى است كه پيش بينى طولانى مدت (بيش از پنج روز پيش از وقوع توفان) را تا اين حد مشكل ساخته است. اما اين حساسيت همچنين من را به تعجب وا مى دارد كه چطور ممكن است ورودى ها يا تحريكات جزيى چنان تأثيرات عميقى را بر توفان ها بر جاى نهند كه بتوانند آنها را از مراكز جمعيتى ساحلى دور كرده يا لااقل از سرعت بادهاى همراه آنها بكاهند.

 

من در زمان هاى دور قادر به پيگيرى آن ايده ها نبودم، اما طى دهه گذشته، شبيه سازى كامپيوترى و فناورى هاى حساس به تغييرات بسيار جزيى به قدرى رشد كرده اند كه ظاهراً قادر به تحقق بخشيدن روياهاى دوره جوانى من در كنترل پديده هاى آب و هوايى در مقياس بزرگ خواهند بود. هم اينك، من و همكارانم در مؤسسه «تحقيقات جوى و زيست محيطى» (AER) كه يك شركت مشاوره اى در زمينه تحقيقات و توسعه محسوب مى شود، با حمايت مالى «مؤسسه مفاهيم پيشرفته ناسا» (سازمان فضانوردى آمريكا) مشغول بهره بردارى از مدل هاى كامپيوترى توفان ها با هدف تشخيص انواع عملياتى هستيم كه ممكن است نهايتاً در جهان واقعى به مورد اجرا گذاشته شوند. به ويژه، ما از فناورى پيش بينى وضعيت آب و هوا براى شبيه سازى رفتار توفان هاى قبلى و سپس آزمايش نتايج مداخلات متعدد از طريق مورد ملاحظه قرار دادن تغييرات در توفان هاى مدل سازى شده استفاده مى كنيم.

 

مدل سازى آب و هواى مغشوش

 

حتى بهترين مدل هاى كامپيوترى پيش بينى وضعيت آب و هوا در روزگار فعلى وقتى پاى پيش بينى به ميان مى آيد بسيارى چيزها را در حد رويا باقى مى گذارند، اما با توسل جستن به آنها مى توان مدل سازى توفان ها را ساده تر كرد. مدل هاى كامپيوترى ياد شده به روش هاى عددى اى بستگى دارند كه فرايند پيچيده گسترش يك توفان را با به محاسبه درآوردن شرايط برآورده شده جوى در فواصل زمانى كوتاه و پى در پى شبيه سازى مى كنند. محاسبات عددى پيش بينى وضعيت آب و هوا بر اين فرض اوليه استوارند كه در جو زمين هيچ آفرينش يا انهدام جرم، انرژى، مومنتوم (اندازه حركت) و رطوبتى ميسر نخواهد بود [اصل بقاى جرم، انرژى و . . . ]. در يك سيستم سيال، نظير يك توفان، اين كميت هاى تغييرناپذير دوشادوش جريان توفان جابه جا مى شوند. با اين حال، نزديك مرزها يا حواشى سيستم، بر پيچيدگى مسائل افزوده مى شود. به عنوان مثال، در سطح دريا، شبيه سازى هاى ما بايد بتوانند پاسخگوى به دست آوردن يا از دست دادن چهار كميت تغييرناپذير اصلى باشند.

 

مدل سازان وضعيت جوى را به عنوان يك ويژگى كامل متغيرهاى فيزيكى قابل اندازه گيرى، از جمله فشار، دما، رطوبت نسبى، و سرعت و جهت باد، تعريف مى كنند. اين كميت ها معادل خواص فيزيكى تغييرناپذيرى هستند كه شبيه سازى هاى كامپيوترى بر آنها استوارند. در بيشتر مدل هاى آب و هوايى، اين متغيرهاى رويت پذير بر روى يك نمودار ميله اى سه بعدى از اتمسفر به تصوير كشيده مى شوند، بنابراين مى توان نقشه اى از هر ويژگى را براى هر ارتفاع معينى رسم كرد. مدل سازان به هيچ وجه مجموعه مقادير همه اين متغيرها را نقاط ميله اى كيفيت مدل نمى نامند.براى انجام يك پيش بينى مناسب، يك مدل عددى پيش بينى وضعيت آب و هوا پى درپى كيفيت مدل را لحظه به لحظه در فواصل زمانى كوتاه (از چند ثانيه تا چند دقيقه بسته به مقياس طرح مورد بررسى توسط مدل) بهبود مى بخشد. مدل عددى ياد شده ميزان تأثيرات به وجود آمده را كه حين هر فاصله زمانى معين در مقادير خواص متعدد جوى و نيز فرايندهاى تبخير، بارش، سايش سطحى، سرمايش مادون قرمز و گرمايش خورشيدى كه در ناحيه مورد نظر اتفاق مى افتد، محاسبه مى كند.

 

خاصيت پيش بينى

 

متأسفانه پيش بينى هاى هواشناسانه ناقص و اعتمادناپذير هستند. در وهله اول، كيفيت آغازين مدل ها همواره ناقص و غيردقيق است. كيفيت اوليه مدل ها براى توفان ها نيز داراى نواقصى بوده و خصوصاً تعريف شان مشكل است، زيرا مشاهدات مستقيم بسيار معدود بوده و انجام شان نيز مشكل است. با اين حال ما از مشاهده تصاوير ماهواره اى ابرها به اين نتيجه مى رسيم كه توفان ها داراى ساختارهاى پيچيده و تودرتويى هستند. اگرچه اين تصاوير بالقوه بسيار سودمند خواهند بود، اما ما نيازمند آگاهى يافتن از مسائلى بسيار بيشتر و پيچيده تر از اين هستيم. ثانياً حتى با كيفيت كامل اوليه، مدل هاى كامپيوترى توفان هاى گرمسيرى بزرگ به خودى خود مستعد بروز اشتباه هستند.

 

به عنوان مثال اتمسفر فقط در يك ميله از نقاط مدل سازى مى شود. وجوهى كوچكتر از طول ميله كه همانا مسافت بين دو نقطه ميله اى مجاور را تشكيل مى دهد، به طور دقيق قابل لمس نخواهند بود. بدون يك عزم بسيار جدى، ساختار يك توفان در مجاورت Eye Wall مهمترين وجه آن پوشيده باقى مانده و جزئيات آن نيز نامعلوم باقى خواهد ماند. به علاوه، اين مدل ها، درست شبيه اتمسفرى كه شبيه سازى مى كنند، طبق يك الگوى بى نظم رفتار مى كنند و اشتباهات برآمده از هر دوى اين منابع خطا به موازات اقدام براى انجام محاسبات پيش بينى وضع هوا سريعاً فزونى مى يابند.به رغم محدوديت هايش، اين فناورى هنوز براى اهداف ما اجتناب ناپذير جلوه مى كند. ما براى پيگيرى تجربيات مان اقدام به طرح ريزى يك سيستم بسيار كارآمد اوليه پيش بينى آب و هوا به نام «شبيه سازى چهاربعدى داده هاى تغييرپذير» 4 DVAR كرده ايم.

 

بعد چهارمى كه در اين روش به آن استناد شده «زمان» است. محققان «مركز پيش بينى هاى آب و هوايى

ادامه نوشته

مانسون در اروپا و امريكاي شمالي

مانسون در اروپا و امريكاي شمالي

 

مانسون‌هاي تكامل نيافته

 

باران‌هاي موسمي تاثير فراواني در اروپاي مركزي دارد. جاييكه جهت باد از سوي اقيانوس اطلس حدود 30 الي 40 درجه تغيير مي‌كند و نه به‌طور پيوسته اما بسيار زياد با دگرگوني‌هاي جبهه‌اي، سرما، هواي ابري، باران و توفان تندري را همراه است. از ديدگاه اقليم‌شناسي اين باران‌ها موسمي هستند، اما فقط مراحل بدوي و نخستين يك مانسون، كه پي‌آمد هوايي منحصر به فرد است. اين حالات تا تبديل شدن به يك مانسون واقعي راه زيادي در پيش رو دارد.

 

در عرض‌هاي پايين جغرافيايي امريكاي شمالي و در كرانه‌هاي خليج مكزيك، فضاي مناسبي براي گسترش مانسون وجود دارد. در طول تابستان، بر روي مناطق گرم، بارها سيستم‌هاي كم فشار چرخندي ايجاد مي‌شوند. بادهاي تجارتي شمال‌شرقي، به بادهاي شرقي، جنوب‌شرقي و حتي جنوبي تبديل مي‌شوند. ايالت تگزاس و كشورهاي پيرامون خليج مكزيك،‌تحت تاثير هواي مرطوب اقيانوسي، كه تا حد زيادي داخل خشكي نفوذ مي‌كنند، قرار دارند. البته باران‌ها، ويژگي‌هاي يك مانسون را نشان نمي‌دهند. در كل بارش‌ها 2 يا 3 و يا حتي 4 نقطه اوج بارش وجود دارد. در زمستان جريان‌هاي شمالي كه اغلب به وسيله سيستم‌هاي پرفشار واچرخندي ايجاد مي‌شوند، سرما را با خود به داخل خشكي مي‌آورند. اگرچه بارش‌هاي تابستاني و زمستاني، ويژگي‌هاي باران موسمي را از خود نشان مي‌دهد، اما هيچكدام آنچنان توانمند نيستند كه در گروه مانسون طبقه‌بندي شوند.

 

در امريكاي مركزي يك مانسون واقعي در بين عرض‌هاي جغرافيايي 5 و 12 درجه شمالي، در منطقه كوچكي از اقيانوس آرام رخ مي‌دهد. نه فقط بادهاي فصلي آن، بلكه بارش آن هم كاملا مانسون است. فصل زمستان آنجا بسيار خشك است. فصل بارش آن خرداد ماه در شمال خليج مكزيك و تيرماه در جنوب مكزيك آغاز

ادامه نوشته

مانسون غرب آفريقا

مانسون غرب آفريقا

 

در حدود 200 سال است كه باران‌هاي موسمي غرب افريقا شناخته شده‌اند. در زمستان اين باران‌ها از جنوب‌غربي به جايي مي‌آيند كه بادهاي تجارتي شمال‌شرقي كه از صحرا و كرانه‌هاي شرقي افريقا مي‌وزند، گرماي دهشتناك به همراه توفان شن را با خود به آنجا مي‌آورند. منطقه‌اي با شب‌هاي سرد و روزهاي بسيار گرم. در چنين شرايطي مراكز پرفشار واچرخنددر عرض جغرافيايي 20 درجه شمالي به همراهي

ادامه نوشته

باران‌هاي موسمي در مالزي-استراليا

باران‌هاي موسمي در مالزي-استراليا

 

جنوب‌شرقي آسيا و شمال استراليا تحت تاثير سيستم مانسون واحدي قرار دارند كه در دو سوي خط استوا گسترده شده و به اين دليل با مانسون‌هاي ديگر متفاوت است. البته مانسون شمال‌شرقي استراليا از اين سيستم مجزاست و جداگانه عمل مي‌كند. حجم عظيم آب ميان استراليا و آسيا تاثير شگرفي بر آب‌وهواي منطقه حاره و مانسون تابستاني آن دارد. جزاير فراوان، اندونري، فليپين، ملانزي، پلي‌نزي، پلي‌پونزي و ...، آب‌وهواي متنوع حاره‌اي را در خود جاي داده است. توفان‌هاي پيچندي تايفون كه در فصل مانسون ايجاد مي‌شوند به پيچيدگي آن مي‌افزايند.

 

شمال چين، كره و ژاپن را، به دليل فصول، آهنگ بارش در عرض‌هاي مياني، هواي سرد قاره‌اي در زمستان، جبهه زائي، نوسان باران و سيستم‌هاي پرفشار خشك در فصل گرم، از اين گروه جدا مي‌كنيم. در حقيقت اين مناطق، بيشتر در زير نقوذ سيستم مانسون هندوستان قرار دارند. مرز طبيعي منطقه حاره، مابين ناحيه غير مانسون و سرزمين‌هاي جنوبي مانسون‌دار به شدت به چشم مي‌خورد.

 

حد شمالي مانسون حاره‌اي، حتي به عرض 25 درجه شمالي هم مي‌رسد. در مناطق شمالي‌تر، مانسون نيروي چنداني ندارد كه با سيستم پرفشار جنب حاره‌اي مقابله كند. به اين ترتيب باران‌هاي موسمي در تيرماه و شهريورماه، كه به وسيله واچرخندهاي پرفشار در مردادماه از هم ديگر جدا مي‌شوند، رخ مي‌دهد. در جنوب چين و فليپين، بادهاي تجارتي حاره‌اي شرق‌وز، از مهرماه تا ارديبهشت‌ماه وزيده و اغلب به وسيله سيستم پرفشار ايجاد شده در منطقه سيبريه تقويت مي‌شوند. جايگزيني اين باد در ماه‌هاي خرداد تا شهريور به وسيله بادهاي جنوب‌غربي، در اثر مانسون ايجاد مي‌شود.

 

در هندوچين مانسون‌هاي تابستاني بسيار نيرومندترند. جريان رسيده از جنوب‌غربي از خردادماه تا آبان‌ماه، با ابرهائي به ضخامت 4 الي 5 كيلومتر، باراني فراوان را به همراه مي‌آورد. ماه‌هاي آذر و دي، فصل سرد و خشك، و ماه‌هاي فروردين و ارديبهشت فصل بسيار گرم منطقه است. در شرق و جنوب‌شرقي مانسون زمستاني باران‌زاست.

 

در اندونزي به دليل گسترش آب عرض جغرافيائي پايين منطقه، مانسون بسيار ضعيف عمل مي‌كند. به دليل كوچكي ابعاد و سادگي زمينه، استراليا ساده‌ترين الگوي مانسون را دارد. شمال آن داراي يك برش باد ميان تابستان (

ادامه نوشته

باران‌هاي موسمي

باران‌هاي موسمي

 

جريان هواي برخاسته در روي شبه قاره هند، محيطي با فشار كم را ايجاد مي‌كند. اين هوا نخست منبسط شده سپس سرد مي‌شود، آنگاه رطوبتي را كه با خود حمل مي‌كرده به ابر و سرانجام باران تبديل مي‌گردد. فرآيند ميعان نيز گرماي نهان (latent heat) ذخيره شده در مولكول‌هاي آب را آزاد مي‌كند. اين منبع عظيم گرما به نيروي شناوري براي ايجاد چرخه مانسون افزوده مي‌شود. رشته كوه‌هاي Ghats در ساحل غربي هند و رشته كوه‌هاي سترگ هيمالايا در فلات تبت در شمال شبه‌قاره هند، نيروي مكانيكي بالارونده‌اي توليد مي‌كنند كه اين نيرو به فرآيند ميعان و بارش بسيار كمك مي‌كند.

 

باران‌هاي موسمي تابستاني آسيا، براي حدود يكصد روز، تقريبا همزمان با بادهاي 120 روزه سيستان، از روزهاي پاياني خرداد ماه آغاز شده و در روزهاي آغازين مهرماه به پايان مي‌رسد. روز آغازين اين باران‌ها براي هر سال متفاوت از سال‌هاي ديگر است، اما اين روز در يك محدوده يك ماهه قرار دارد. در Kerala، كه در عرض جغرافيايي 8 درجه شمالي قرار دارد، اين باران‌ها در روز 12 خرداد، با تقريب يك هفته‌اي، آغاز مي‌شود. سپس مانسون به آهستگي به سوي شمال‌غربي پيش‌روي مي‌كند. روز 21 خرداد در بمبي، 19 درجه شمالي، و روز 26 خرداد در دهلي، 28.5 درجه شمالي، خود را نشان مي‌دهد. در نيمه نخست تيرماه، تمامي شبه قاره هند زير نفوذ مانسون قرار مي‌گيرد. تعادل آب در هندوستان چنان موبه‌مو و تنگاتنگ است كه فقط يك هفته تاخير در باران به فاجعه‌اي بزرگ منجر مي‌شود. هرچند تاريخ آغاز اين باران‌ها اغتشاشي يك‌ماهه دارد، اما پژوهش‌ها نشان مي‌دهد كه مقدار باران موسمي، ربطي به تاريخ آغاز آن ندارد. بيشينه اين بارش‌ها در Cherranpunji با ميانگين 425 اينچ در سال است، اما در يك مورد حتي 1024 اينچ بارندگي هم ثبت شده است.

 

بررسي و مطالعه باران‌هاي موسمي نشان مي‌دهد كه اين جريان در حدود اواخر مرداد و اوايل شهريور، يك وقفه 3 الي 21 روزه دارد.

 

از مهرماه تا خردادماه در شبه‌قاره هند، به‌جز منطقه تاميل‌نادو و رشته‌كوه‌هاي Ghats، به ندرت بيش از چند ميلي‌متر باران مي‌بارد. در مهرماه باران‌هاي موسمي به سوي جنوب‌شرقي هند حركت مي‌كند. در آبان‌ماه جبهه مانسون به تاميل‌نادو رسيده و تقريبا در همين زمان مانسون زمستاني در جنوب هند به آرامي آغاز مي‌شود.

 

در اين زمان، ديگر مناطق شبه‌قاره هند به سوي خشكي پيش مي‌رود، بادهاي گرم‌و‌مرطوب جنوب‌غربي به بادهاي سردوخشك شمال‌شرقي، و مانسون تابستاني به مانسون زمستاني تبديل مي‌شود. در زمستان بادهاي شمال‌وز، هواي سرد و خشكي را بر روي شبه‌قاره حاكم مي‌كنند. اين فرآيند موجب ايجاد هوايي سرد، خشك و بدون ابر، به ويژه در ماه‌هاي بهمن و اسفند مي‌شود. از ميانه‌هاي اسفند ماه تا آغاز

ادامه نوشته

چرخه تابستاني مانسون هند

چرخه تابستاني مانسون هند

 

در فصل تابستان در هر نيم‌كره، انرژي دريافتي خورشيد، بيش از انرژي بازتابشي است. همچنين خشكي گرماي خود را زودتر از دست مي‌دهد. اين خصوصيت به‌ويژه بر روي بيابان ربع‌الخالي، يكي از بزرگترين بيابان‌هاي جنب‌حاره، و فلات تبت، با ارتفاع متوسط 4 كيلومتر از سطح دريا، در ميانه قاره آسيا، نمايان است. اين گرماي از دست رفته، حد غربي و شمالي مانسون هند را توجيه مي‌كند. در خردادماه هندوستان شمالي از چندين ماه پيش همچنان خشك است و دما در آن به بيش از 40 درجه سانتيگراد مي‌رسد. همزمان در نيم‌كره جنوبي، زمين سرد است. در هر نيم‌كره، تبادل انرژي ميان خشكي و دريا برقرار مي‌شود. نتيجه كلي، بالا رفتن گرماي هندوستان و شمال افريقا در برابر پايين آمدن گرماي اقيانوس هند است.

 

در هنگامي‌كه ناحيه مانسون آسيا به بيشينه دماي خود مي‌رسد، گراديان افقي فشار بر فراز خشكي و دريا شدت مي‌يابد. گراديان فشار و نيروهاي شناوري كه به وسيله گرماي هوا ايجاد مي‌شوند، موجب حركت همگرائي

ادامه نوشته

توفان‌هاي موسمي (Monsoon)

توفان‌هاي موسمي (Monsoon)

 

از زمان باستان، دريانورداني كه در شمال اقيانوس هند كشتي‌راني مي‌كردند، با واژه‌اي خطرناك آشنائي داشتند. باران‌هاي موسمي تابستان كه پيرامون شبه‌قاره هند، به ويژه خليج بنگال را توفاني و نا امن مي‌ساخته و دامنه آن، حتي در برخي موارد به قلب درياي پارس هم كشيده مي‌شده و در چند مورد مركز ايران را هم تحت تاثير قرار داده است. (سيل امام‌زاده داوود 1336)

 

در خردادماه و در حالي‌كه نيم‌كره شمالي به سوي تابستاني سوزنده پيش مي‌تازد، در شبه قاره هند گوئي زمستان آغاز مي‌شود. گرمائي دهشتناك و مرگ‌آور توسط باراني سيل آسا به نام مانسون يا توفان‌هاي موسمي قطع شده و زندگي در اين سرزمين را امكان پذير مي‌سازد.

 

خط استواي هواشناسي ITCZ كه بر خلاف استواي جغرافيايي ثابت نيست و به شدت متغير است، بر روي فلات تبت مستقر شده و شبه قاره هند را كه از ديدگاه جغرافيايي در نيم‌كره شمالي قرار دارد، از ديدگاه هواشناسي در نيم‌كره جنوبي قرار مي‌دهد.

 

سرچشمه اصلي نيروي مانسون

 

همانند كليه سيستم‌هاي اقيانوس‌شناسي و هواشناسي در سياره زمين، مانسون‌ها هم نيروي اصلي خود را از خورشيد مي‌گيرند. كم‌وبيش حدود 30% از انرژي خورشيدي كه به سطوح بالاي جوي مي‌رسد، به‌وسيله سطوح فوقاني ابرها و سطح زمين به فضا بازتاب مي‌شوند. مقدار بسيار كمي از آن نيز به‌وسيله جو جذب مي‌شود. تضاد و تقابل فصل‌ها در دو نيمكره شمالي و جنوبي، موجب حركت آرام هوا از نيمكره زمستاني به سوي نيمكره تابستاني، به وسيله گراديان افقي فشار و نيروي عمودي شناوري از اختلاف درجه حرارت، مي‌شود.

 

اما آب و خشكي، به مقدار يكسان انرژي دريافتي از خورشيد، دو واكنش متفاوت نشان مي‌دهند. دودليل براي اين تفاوت ذكر شده است. نخست اينكه دماي ويژه آب دو برابر دماي ويژه خاك است، يعني با مقدار مساوي انرژي دريافتي، خاك دو برابر آب گرم مي‌شود. دليل دوم، ‌كه از دليل نخست بسيار مهم‌تر است

ادامه نوشته

راه های افزایش بازدهی آبیاری در کشاورزی

راه های افزایش بازدهی آبیاری در کشاورزی

 

اقليم آب و هوايي در ايران متنوع بوده و داراي آب و هوايي متفاوت در نقاط مختلف است . به طوريكه در نقاط خشك و گرم - كه وسعت زيادي از كشور را تشكيل مي دهد - در فصل تابستان درجه حرارت از 34 تا 50 درجه سانتيگراد (93 تا 122 درجه فارنهايت) متغير است و بارندگيها نيز در قسمت اعظم كشور كه جزو مناطق خشك و نيمه خشك مي باشد ، محدود به دوره كوتاه زمستان و اوايل بهار آن هم به ميزان كم است در نقاط ديگر مانند قسمت شمالي كوههاي البرز داراي باران نسبتاً كافي براي كشاورزي مي باشد . در قسمت شمالي فلات مركزي ايران متوسط بارندگي ساليانه حدود 220 ميلي متر است . در حاليكه اين مقدار در قسمت جنوبي و جنوب شرقي به حدود 120 ميلي متر تقليل مي يابد. به عنوان مثال از مساحت كل كشور حدود 13 درصد كمتر از 100 ميلي متر بارندگي و 61 درصد بين 100 تا 250 ميلي متر و 17 درصد بين 250 تا 500 ميلي متر و 8 درصد بين 500 تا 1000 ميلي متر و يك درصد بيش از 1000 ميلي متر بارندگي دارند . پس در كشور ما تقريباً سه اقليم آب و هوايي غالب وجود دارد كه قسمت اعظم آن به وسعت 74 درصد يعني سه چهارم مساحت آن داراي اختصاصات آب و هوايي خشك و نيمه خشك با بارندگي كمتر از 250 ميليمتر و قسمت ديگر به وسعت 17 درصد داراي بارندگي نسبتاً متوسط بين 250 تا 500 ميلي متر جزو مناطق معتدل است و بقيه مساحت آن حدود 9 درصد با بارندگي بيش از 500 ميلي متر جزو مناطق مرطوب ايران محسوب مي شود .

پس شرايط جوي و ميزان بارندگي ايجاب مي نمايد كه در بخش وسيعي از مملكت ، براي كشت انواع محصولات زراعي آبياري انجام شود و به لحاظ همين اختلاف در اقليم هاي آب و هوايي، شيوه هاي كشت و انواع آنها و همچنين نوع آبياري با يكديگر فرق دارند. مثلاً در مازندران بيشتر نوع كشت شالي است و بيشتر منابع آب قابل استحصال اين منطقه براي آبياري شاليزارها به كار گرفته مي شود و تنها روش آبياري براي شالي ،كرتي با استغراق دائم زمين مي باشد . لذا براي بالابردن بازدهي آبياري بايد عواملي مانند ميزان تعرق گياه ، تبخير از سطح آزاد ، ميزان استغراق گياه و سرازيرشدن آب از مزرعه ، فرونشست عمقي آب در خاك نفوذ عمودي و نفوذ افقي و بالاخره تلفات انتقال آب تا آبگير مزرعه و شبكه توزيع مربوط به آن را مشخص نمود .

لذا براي افزايش بازدهي آبياري اقداماتي به شرح زير ضروري است :

1. قطعه بندي و تسطيح اراضي و بهبود شيب اراضي با ماشين آلات و وسايل تسطيح ، همچنين بايد از كشت شالي در اراضي شيبدار و دامنه كوهها و همچنين سواحل دريا به دليل پرت زياد آب تا زماني كه اراضي مرغوب قابل كشت در دشت وجود دارد ،جلوگيري شود .

2. پوشش كانالهاي آبرساني و انهار در مناطقي كه افت در مسير آبرساني مشهود است .

3. كم نمودن نفوذ پذيري خاك بستر در صورتي كه نوع خاك سبك و دانه درشت باشد با افزايش رس و تحكيم آن ، در صورتي كه امكان پوشش بتوني به دليل هزينه زياد مقدور نباشد .

4. از بين بردن پيچ و خمهاي كاناهاي سنتي و لايروبي انهار و پاك كردن عوامل كند كننده سرعت نظير : خارو خاشاك و علفهاي هرز و همچنين لايروبي و بهسازي شبكه زهكشها و اصلاح آب بندانها با بالابردن حجم ذخيره اي آنها

5. احداث بندها و دريچه هاي تقسيم و بندهاي گابيوني با نصب دريچه و مقسم و اشل اندازه گيري .

6. ايجاد انگيزه براي بالابردن بازدهي آبياري در كشاورزان .

7. اصلاح و تغيير روشهاي آبياري سنتي به سيستم آبياري تحت فشار براي ساير محصولات كشاورزي .

8. تهيه و تدوين برنامه گردش آب و اعمال مديريت بهينه توزيع در بهره برداري از تأسيسات مربوطه . چون بر خلاف روش آبياري تحت فشار ، سيستمهاي آبياري سطحي مستلزم يك كار مديريتي و نظارت دقيق در توزيع صحيح است تا يك كار سرمايه گذاري . هرچند كشاورزان با اين روش به تجربه آشنايي دارند ليكن پيشرفتهاي علمي و انتقال دانش فني در زمينه بالابردن بازدهي آبياري به كشاورزان انتقال نيافته است .

9. تدوين برنامه و اجراي طرح جامع آموزش و ترويج كشاورزي .

1-9 - مشخص نمودن نوع و بافت خاك هر منطقه و ميزان نفوذ پذيري آن .

2-9 - مقدار آب مود نياز براي هر هكتار و كيفيت آن در منطقه جهت هر نوع گياه .

3-9- نياز آبي گياه در طي مراحل رشد و مشخص نمودن فواصل زمان آبياري براي هرگياه با توجه به آب و هواي هر منطقه .

4-9- مشخص نمودن انواع گياهان قابل كشت ( الگوي كشت) در هر منطقه با توجه به شرايط اقليمي و آب و خاك .

5-9- رعايت الگوي كشت توسط كشاورزان و تضمين خريد و فروش اين محصولات توسط ارگانهاي ذيربط دولتي .;)

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

ادامه نوشته

راه هاي افزايش بازدهي آبياري در كشاورزي

راه هاي افزايش بازدهي آبياري در كشاورزي

اقليم آب و هوايي در ايران متنوع بوده و داراي آب و هوايي متفاوت در نقاط مختلف است . به طوريكه در نقاط خشك و گرم - كه وسعت زيادي از كشور را تشكيل مي دهد - در فصل تابستان درجه حرارت از 34 تا 50 درجه سانتيگراد (93 تا 122 درجه فارنهايت) متغير است و بارندگيها نيز در قسمت اعظم كشور كه جزو مناطق خشك و نيمه خشك مي باشد ، محدود به دوره كوتاه زمستان و اوايل بهار آن هم به ميزان كم است در نقاط ديگر مانند قسمت شمالي كوههاي البرز داراي باران نسبتاً كافي براي كشاورزي مي باشد . در قسمت شمالي فلات مركزي ايران متوسط بارندگي ساليانه حدود 220 ميلي متر است . در حاليكه اين مقدار در قسمت جنوبي و جنوب شرقي به حدود 120 ميلي متر تقليل مي يابد. به عنوان مثال از مساحت كل كشور حدود 13 درصد كمتر از 100 ميلي متر بارندگي و 61 درصد بين 100 تا 250 ميلي متر و 17 درصد بين 250 تا 500 ميلي متر و 8 درصد بين 500 تا 1000 ميلي متر و يك درصد بيش از 1000 ميلي متر بارندگي دارند . پس در كشور ما تقريباً سه اقليم آب و هوايي غالب وجود دارد كه قسمت اعظم آن به وسعت 74 درصد يعني سه چهارم مساحت آن داراي اختصاصات آب و هوايي خشك و نيمه خشك با بارندگي كمتر از 250 ميليمتر و قسمت ديگر به وسعت 17 درصد داراي بارندگي نسبتاً متوسط بين 250 تا 500 ميلي متر جزو مناطق معتدل است و بقيه مساحت آن حدود 9 درصد با بارندگي بيش از 500 ميلي متر جزو مناطق مرطوب ايران محسوب مي شود .

پس شرايط جوي و ميزان بارندگي ايجاب مي نمايد كه در بخش وسيعي از مملكت ، براي كشت انواع محصولات زراعي آبياري انجام شود و به لحاظ همين اختلاف در اقليم هاي آب و هوايي، شيوه هاي كشت و انواع آنها و همچنين نوع آبياري با يكديگر فرق دارند. مثلاً در مازندران بيشتر نوع كشت شالي است و بيشتر منابع آب قابل استحصال اين منطقه براي آبياري شاليزارها به كار گرفته مي شود و تنها روش آبياري براي شالي ،كرتي با استغراق دائم زمين مي باشد . لذا براي بالابردن بازدهي آبياري بايد عواملي مانند ميزان تعرق گياه ، تبخير از سطح آزاد ، ميزان استغراق گياه و سرازيرشدن آب از مزرعه ، فرونشست عمقي آب در خاك نفوذ عمودي و نفوذ افقي و بالاخره تلفات انتقال آب تا آبگير مزرعه و شبكه توزيع مربوط به آن را مشخص نمود .

لذا براي افزايش بازدهي آبياري اقداماتي به شرح زير ضروري است :

1. قطعه بندي و تسطيح اراضي و بهبود شيب اراضي با ماشين آلات و وسايل تسطيح ، همچنين بايد از كشت شالي در اراضي شيبدار و دامنه كوهها و همچنين سواحل دريا به دليل پرت زياد آب تا زماني كه اراضي مرغوب قابل كشت در دشت وجود دارد ،جلوگيري شود .

2. پوشش كانالهاي آبرساني و انهار در مناطقي كه افت در مسير آبرساني مشهود است .

3. كم نمودن نفوذ پذيري خاك بستر در صورتي كه نوع خاك سبك و دانه درشت باشد با افزايش رس و تحكيم آن ، در صورتي كه امكان پوشش بتوني به دليل هزينه زياد مقدور نباشد .

4. از بين بردن پيچ و خمهاي كاناهاي سنتي و لايروبي انهار و پاك كردن عوامل كند كننده سرعت نظير : خارو خاشاك و علفهاي هرز و همچنين لايروبي و بهسازي شبكه زهكشها و اصلاح آب بندانها با بالابردن حجم ذخيره اي آنها

5. احداث بندها و دريچه هاي تقسيم و بندهاي گابيوني با نصب دريچه و مقسم و اشل اندازه گيري .

6. ايجاد انگيزه براي بالابردن بازدهي آبياري در كشاورزان .

7. اصلاح و تغيير روشهاي آبياري سنتي به سيستم آبياري تحت فشار براي ساير محصولات كشاورزي .

8. تهيه و تدوين برنامه گردش آب و اعمال مديريت بهينه توزيع در بهره برداري از تأسيسات مربوطه . چون بر خلاف روش آبياري تحت فشار ، سيستمهاي آبياري سطحي مستلزم يك كار مديريتي و نظارت دقيق در توزيع صحيح است تا يك كار سرمايه گذاري . هرچند كشاورزان با اين روش به تجربه آشنايي دارند ليكن پيشرفتهاي علمي و انتقال دانش فني در زمينه بالابردن بازدهي آبياري به كشاورزان انتقال نيافته است .

9. تدوين برنامه و اجراي طرح جامع آموزش و ترويج كشاورزي .

1-9 - مشخص نمودن نوع و بافت خاك هر منطقه و ميزان نفوذ پذيري آن .

2-9 - مقدار آب مود نياز براي هر هكتار و كيفيت آن در منطقه جهت هر نوع گياه .

3-9- نياز آبي گياه در طي مراحل رشد و مشخص نمودن فواصل زمان آبياري براي هرگياه با توجه به آب و هواي هر منطقه .

4-9- مشخص نمودن انواع گياهان قابل كشت ( الگوي كشت) در هر منطقه با توجه به شرايط اقليمي و آب و خاك .

5-9- رعايت الگوي كشت توسط كشاورزان و تضمين خريد و فروش اين محصولات توسط ارگانهاي ذيربط دولتي .

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

ادامه نوشته

پوشش زهكش از هر جنسي كه باشد و با هر روشي كه نصب شود، بايد زهكش را كاملا احاطه كند مگر اينكه زهكش بر

پوشش زهكش از هر جنسي كه باشد و با هر روشي كه نصب شود، بايد زهكش را كاملا احاطه كند مگر اينكه زهكش بر روي لايه غير قابل نفوذ قرار گرفته باشد. چنانچه پوشش تنها قسمت بالاي لوله زهكش را در بر گيرد، براي جلوگيري از رسوب كافي نيست زيرا در صورتي كه آب از همه طرف وارد زهكش شود، رسوبگذاري در كف لوله زهكش صورت مي گيرد. پوشش هاي حجيم ( شن و ماسه اي ) را مي توان قبل از نصب لوله در كف ترانشه پخش كرد. ليكن اين امر تنها در مواردي كه خاك پايدار بوده و ديواره ترانشه ريزش نداشته باشد، امكان پذير است. چنانچه قرار باشد كه زهكش با دست تعبيه شده و از پوشش حجيم استفاده شود، در اين صورت بايد ابتدا پوشش را در كف ترانشه پخش كرده و سطح آن را صاف نمود و سپس زهكش ها را كار گذاشته و به ضخامت مورد نياز با مواد پوششي پوشاند. در كارگذاري ماشيني نيز كاربرد پوشش ها به همين روش به انجام مي رسد. پوشش هاي نواري، كه به صورت رول هستند، بايد در زير و روي زهكش ها كارگذاري شوند. جنس نوار زيرين لزوما با جنس نوار رويي يكسان نيست. در مجموع پوشش هايي كه دور لوله پيچانده شده اند نسبت به ساير پوشش ها ترجيح دارند، چرا كه اين پوشش ها زهكش ها را از همه طرف محافظت كرده و عملكرد آن از اطمينان بيشتري نسبت به پوشش هاي حجيم و نواري برخوردار است.يه هر صورت، پوشش هاي خوب و قابل اطمينان تنها در صورتي به طور موفق عمل مي كنند كه به طور صحيح و تحت شرايط مطلوبي از نظر خاك و رطوبت كارگذاري شوند. وجود شن روان در كف ترانشه، موجب ناكارآمدي فوري و كامل پوشش و بالطبع زهكش خواهد شد.

 

عليرغم تمام تلاش هايي كه براي مكانيزه كردن و كارگذاري صحيح پوشش هاي شن و ماسه اي صورت گرفته است،‌ استفاده از اين پوشش ها روز به روز كمتر مي شوند. از جمله اين تلاش ها تعبيه نوعي آگر در انتهاي صندوق حفار ماشين هاي زهكشي است كه پوشش را به طور يكنواخت توزيع كند و كش آمدن لوله را كاهش دهد. با اين حال مشكل تغذيه شن و ماسه در هنگام نصب، هنوز به طور كامل حل نشده است. اگرچه به طور نظري امكان كاربرد شن و ماسه در ترنچلس هاي با حفاري قائم نيز همانند حفاري هاي V شكل وجود دارد،‌با اين حال نگراني هاي مربوط به گير كردن شن و ماسه در لوله تغذيه ماشين، موجب شده است كه روش نصب بدون ترانشه براي كاربرد شن و ماسه نامناسب باشد. كارگذاري پوشش هاي شن و ماسه اي همچنان دشواري هايي داشته و نيروي انساني زيادي لازم دارد. تجارب كارگاهي موجود در كاربرد اين نوع پوشش ها، حاكي از وجود اشكالاتي از نظر ورود خاك به داخل زهكش و رسوب گذاري در لوله هاست. اشكالات عمده عبارتند از:

 

• جدا شدن شن و ماسه ها و تغيير دانه بندي مورد نظر پوشش در خلال حمل و كارگذاري

 

• مشكل حركت شن و ماسه در لوله تغذيه ماشين

 

• توزيع غير يكنواخت در اطراف لوله

 

• اختلاط ناخواسته خاك با شن و ماسه در محل دپو

 

ماسه درشت و داراي دانه بندي خوب نيز مي تواند به عنوان پوشش زهكش ها به كار رود. ولي مشكل گير كردن ماسه در لوله تغذيه به دليل مقاومت برشي آن، به وي‍ژه در صورتيكه مرطوب باشد، بسيار جدي تر از شن است.

 

پوشش هاي آلي و مصنوعي، كه از قبل دور لوله هاي كنگره دار پيچيده شده اند، هم توسط ترنچرها و هم به وسيله ترنچلس ها قابل كارگذاري هستند. با اين حال اين نوع پوشش ها نيز به علت حمل و نقل و حركت سريع ماشين ها، در معرض آسيب ديدن هستند. در صورتيكه اين پوشش ها از مواد نا مرغوب ساخته شده باشند و يا با دقت لازم در دور لوله ها پيچيده نشده باشند اين خطر بيشتر است. به منظور جلوگيري از هجوم موضعي ذرات خاك به سوراخ هاي پوشش، اين پوشش ها بايد تمام محيط لوله را بپوشانند. علاوه بر آن پوشش ها در زمان حمل و كارگذاري نيز نبايد آسيب ببينند. از اين رو براي اجتناب از ايجاد سوراخ هاي باز در پوشش ها، مواد اوليه مصرفي بايد قبل از پيچيده شدن به دور لوله ضخامت كافي داشته و تا حد امكان يكنواخت باشند.

 

نوار هاي زمين بافت ( ژئوتكستايل ) كه براي پوشاندن لوله هاي زهكش مورد استفاده قرار مي گيرند، به صورت رول عرضه مي شوند. نوارها براي پوشاندن كامل لوله ها بايد به اندازه كافي عريض بوده و لبه آنها در محيط لوله با مقداري همپوشاني روي هم قرار گيرند. چنانچه ليه نوار پوشش زمين بافت به يكديگر دوخته مي شوند بايد عرض نوارها زياد باشد. در صورتي كه قرار باشد پوشش ها قبلا دوخته شده و به طور دستي و در مزرعه همانن جوراب به زهكش ها پوشانيده شوند، بايد پوشش و محل دوخت آنها به اندازه كافي محكم باشد تا بدون آسيب ديدگي يا پاره شدن به روي لوله ها كشيده شوند. پوشش هاي بافته شده معمولا از استحكام كافي براي مقاومت در برابر بارهاي مكانيكي وارده در زمان كارگذاري برخوردارند.

در كارگذاري ماشيني زهكش ها به منظور اطمينان از نصب درست و عملكرد صحيح زهكش ها بايد همواره مصالح كافي وجود داشته باشد. از اين رو مصالحي با كيفيت بالا مورد نياز بوده و قبل از نصب، بايد مشخصات فني آنها با استانداردهاي قابل قبول مطابقت داده شود. بنابراين استاندارد كيفيت لوله هاي زهكشي و پ.شش ها از اهميت زيادي برخوردار است. در كاربرد هيچ يك از پوشش هاي PLM و مواد زمين بافت پيچيده شده آماده در دور لوله، در زمان نصب با ترنچر يا ترنچلس، مشكل خاصي بروز نيافته است. وزن سبك آنها، براي كاربرد در خاك هاي نرم مناسب است. در حالي كه در اين نوع خاك ها كاربرد شن و ماسه به دليل وزن سنگين آنها مشكلاتي را به وجود مي آورد.

منبع:

 

مواد و مصالح سامانه های زهکشی زیرزمینی- گروه کار زهکشی کمیته ملی آبیاری و زهکشی ایران

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

ادامه نوشته

زه کشی

زه کشی

 

دید کلی

آب جاری یا آبی که از چشمه‌ها خارج می‌شود، نباید از روی یک ناحیه ناپایدار حرکت کند. وجود آب در سطح دامنه ، علاوه بر نقش فرسایشی ، به راحتی می‌تواند به داخل دامنه نفوذ کرده و به سرعت بر ناپایداری آن بیافزاید. دور نمودن آب از سطح دامنه و جلوگیری از نفوذ آن ، مخصوصا در مورد دامنه‌هایی که بطور بالقوه ناپایدارند، از مهمترین روشهای مهندسی دستیابی به پایداری است.

انواع روکشهای زهکشی آبهای سطحی

شبکه زهکشی بسطی

برای آنکه آب به داخل دامنه نفوذ نکند باید ترتیبی داد تا هرچه زودتر سطح دامنه را ترک گوید. احداث آبروهای مناسب در سطح دامنه ، یا در روی پلکانها ، یکی از مهمترین تمهیدات در این مورد است. این آبروها باید ضمن دارا بودن گنجایش و شیب کافی ، بسترشان نیز غیر قابل نفوذ باشد. برای جلوگیری از تخریب و پر شدن این جویها در طول زمان ، می‌توان آنها را با قطعات سنگ پر نمود.

این روش در مورد دامنه‌های خاکی یا دامنه‌های متشکل از سنگهای تجزیه شده ، مفید واقع می‌شود و می‌تواند علاوه بر پیشگیری ، در مراحل اولیه حرکت دامنه نیز نقش ترمیمی داشته باشد. نقش مهم دیگر شبکه زهکشی سطحی جلوگیری از فرسایش سطح دامنه توسط آبهای جاری است.

مسدود کردن شکافها

ترکها و شکافهای سطحی محلهای مناسبی را برای نفوذ آب به داخل دامنه فراهم می‌کند. وجود این شکافها ، مخصوصا در مراحل آغازین توسعه یک ناپایداری جدید ، مشکل آفرینتر می‌شود. پر کردن این شکافها توسط مواد غیر قابل نفوذی مثل رس ، بتن یا مواد نفتی می‌تواند تا حدود زیادی از انباشته شدن آب و نفوذ آن به داخل دامنه جلوگیری کند. این روش هم در مورد دامنه‌های خاکی و هم سنگی قابل اجراست و می‌تواند هم در پیشگیری بکار رود و هم در مراحل اولیه ایجاد یک زمین لغره ، پیشرفت آن را کند یا متوقف نماید.

غیر قابل نفوذ کردن بخش دامنه یکی از رایجترین روشهای غیر قابل نفوذ کردن سطح زمین ، پاشیدن مواد نفتی (مالج) به سطح دامنه است. مالج به انواعی از مواد نفتی سنگین مایع اطلاق می‌شود که معمولا جزء محصولات زاید پالایشگاه یا کارخانه‌های پتروشیمی است. این روش ضمن جلوگیری از نفوذ آب به داخل دامنه ، با چسباندن ذرات خاک به یکدیگر ، سطح دامنه را در برابر آثار فرسایشی باد و تا حدی آب جاری محفوظ نگاه می‌دارد.

انواع روشهای زهکشی آبهای داخل دامنه با وجود کوششی که برای جلوگیری از نفوذ آب به داخل دامنه صورت می‌گیرد باز هم ممکن است قسمتی از آبها از سطح دامنه نفوذ از محلی دورتر توسط آب زیرزمینی به داخل دامنه حمل شود. این آبها قبل از هر چیز با افزودن به وزن نیروهای رانشی را زیاد می‌کنند.

زهکشی ثقلی افقی

ایجاد زهکشهای تقریبا افقی می‌تواند نقش موثری در کاهش فشار آب داخل دامنه‌های سنگی و خاکی داشته باشد. از اینرو می‌توان از این روش هم برای پیشگیری از حرکت و هم جلوگیری از تحرک یک زمین لغزه در حال تشکیل استفاده کرد. به این منظور در بخشهای پایینی دامنه افقی ، با شیب ناچیزی به سمت خارج برای ایجاد جریان ثقلی آب ، حفر می‌شود.

گالریهای زهکش

حفر نقب یا گالریهای زهکش در دامنه‌های سنگی و خاکی ، مخصوصا در جاهایی که زهکشی عمیق بخشهای داخلی دامنه مورد نظر است، مفید واقع می‌شود. چنین گالریهایی می‌توانند هم نقش پیش گیرنده داشته و هم در مراحل اولیه حرکت دامنه جهت جلوگیری از حرکات بیشتر آن بکار روند. کارایی گالریهای زهکش را می‌توان با حفر گمانه‌های شعاعی از داخل گالری افزایش داد.

زهکش ثقلی قایم

این نوع زهکشی بیش از همه برای تخلیه آب سفره‌های معلق که بر روی یک بخش غیر قابل نفوذ تشکیل شده و در زیر آن لایه‌های نفوذپذیر و بازکشی آزاد وجود دارد، بکار برده می‌شود.

پمپاژ

حفر چاههای عمیق و پمپاژ آنها می‌تواند بطور موقت در بهبود وضعیت دامنه ناپایدار موثر باشد. این روش عمدتا در مورد دامنه‌های سنگی بکار می‌رود.

زهکشهای فشار شکن

حفر چاه ، چاهک یا خندق (تراشه) در پای دامنه ، برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار آب و بالا راندگیهای ناشی از آن در بخشهای مجاور پای دامنه ، اغلب مفید واقع می‌شود. این روش منحصرا در مورد دامنه‌های خاکی و معمولا در مجاورت دامنه پایاب سدهای خاکی ایجاد می‌شود.

ادامه نوشته

معیارهای انتخاب زهکش های لوله ای، ترانشه ها یا انهار به عنوان زهکش های مزرعه

معیارهای انتخاب زهکش های لوله ای، ترانشه ها یا انهار به عنوان زهکش های مزرعه

 

 

عواملی چند به شرح زیر برای انتخاب یکی از انواع زهکش های لوله ای، ترانشه ها یا انهار به عنوان مناسب ترین سیستم برای زهکشی مورد توجه قرار می گیرد.

 

آب سطحی: ترانشه ها یا انهار روباز علاوه بر زهکشی زیر زمینی قادر به جمع آوری رواناب های سطحی نیز می باشند. در حالی که زهکش های لوله ای فقط در شرایط بسیار ویژه می تواند اینگونه عمل نماید. همچنین ترانشه ها یا انهار زهکشی محل مناسبی برای ذخیره موقت سیستم هایی است که با پمپاژ تخلیه می شود.

 

• اشغال اراضی: احداث زهکش های زیر زمینی به صورت ترانشه یا انهار روباز موجب اشغال تا حدود 15 درصد از اراضی می گردد. در حالی که زهکش های لوله ای زمینی را اشغال نمی کند.

 

• مزاحمت برای عملیات زراعی: ترانشه ها یا انهار روباز فعالیت ماشین آلات را محدود می سازد و در نتیجه هزینه های عملیات زراعی افزایش می یابد.

 

• نگهداری:ترانشه ها یا انهار روباز به طور مکرر (1 تا 2 بار در سال) نیاز به عملیات نگهداری دارد. در حالی که زهکش های لوله ای زیرزمینی هر 3 تا 6 سال یک بار به اجرای عملیات نگهداری نیاز پیدا می کند و در مواردی حتی نیازی به اجرای عملیات نگهداری به صورت منظم نیز نیست.

 

• نصب: زهکش های لوله ای به سادگی به وسیله ماشین آلات در عمق و با شیب معین نصب می شود. احداث ترانشه ها یا انهار روباز نسبتا مشکل تر است.

 

• شرایط خاک: ممکن است شرایط خاک تسهیلات یا مشکلاتی برای استفاده از انهار روباز یا زهکش های لوله ای به وجود آورد (مثلا خطر فرسایش خاک در انهار روباز، و یا خطر مسدود شدن لوله ها با نهشته های آهن).

 

• هزینه ها: هزینه های اجرا و تدارک مصالح، ابزار، تجهیزات و غیره.

 

هرچند عموما استفاده از سیستم زهکش های لوله ای منتج به نصب شرایط بهتر و عملکرد مطمئن تر می شود، با این حال در شرایط زیر احداث زهکش های روباز ترجیح داده می شود.

 

• برای کاهش ظرفیت پمپاژ زهکشی، ذخیره کردن موقت هرزآب ها مورد نظر می باشد.

 

• اراضی ای که هم به زهکش های سطحی و هم به زهکش های زیر زمینی نیاز داشته باشند (مناطق مرطوب).

 

• وجود انهار مزاحمت زیادی برای عملات زراعی فراهم نسازد. به طور مثال در مزارعی که انهار زهکشی به فواصل زیاد از یکدیگر قرار می گیرد و یا در باغ ها که عملیات زراعی محدودی دارد.

 

• در خاک های با نفوذپذیری خیلی کم، خاک های تکامل نیافته و پیت.

 

• در اراضی خیلی مسطح، از نظر اینکه شیب مورد نیاز انهار روباز بسیار کمتر از شیب مورد نیاز لوله ها است.

 

• استاندارد زهکشی بالایی مورد نیاز نباشد (مثلا برای زهکشی اراضی چمنی).

 

بیشتر معیارها و ضوابطی که برای آرایش شبکه و طراحی مسیر زهکش لوله ای مورد استفاده قرار می گیرد برای زهکش های روباز نیز کاربرد دارد. به طور معمول انهار زهکشی روباز برای آرایش شبکه زهکشی در سیستم طبیعی یا موازی مناسب تر بوده و با آن سازگارتر است.

 

زهکش های روباز با فواصل زیاد (100 تا 200 متر) و عمق 2 تا 3 متر در اراضی تحت آبیاری برای زهکشی آب زیر زمینی و کنترل شوری به کار می رود.

 

 

منبع:

 

برگرفته از نشریه سالانه کمیته ملی آبیاری و زهکشی- سال 1374

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

کليات هيدرولوژي ايران:

کليات هيدرولوژي ايران:

 

در يك ويژه نامه ترويجي آب و امنيت غذائي (وزارت جهاد كشاورزي، 1381) به نقل ازگزارش صندوق جمعيت ملل متحد آمده است كه طي 70 سال گذشته جمعيت جهان 3 برابر و مصرف آب در جهان 6 برابر شده است. ساليانه به جمعيت جهان 75 ميليون نفر افزوده مي شود و پيش بيني مي شود كه جمعيت كشورهاي توسعه نيافته و كم توسعه يافته طي 50 سال آتي نيز از رشدي 300 درصدي فراتر رود. پيش بيني هاي خوش بينانه تا سال 2050 ميلادي جمعيت جهان را7.9 ميليارد نفر برآورد نموده اند، اين در حالي است كه برخي پيشگوئي ها خبر از جمعيت 10.9 ميليار نفري در جهان دارند. نظريه اي بينابين اين رقم را 9.3ميليارد نفر برآوردمي كند. همان منبع اضافه مي نمايد كه در سال 1381 جمعيت ايران نيز از مرز 70 ميليون فراتر رفت. با در نظر گرفتن اينكه متوسط بارش ساليانه در ايران چيزي حدود يك سوم ميزان جهاني آن است (مهدوي 1378)؛ مي توان گفت مبحث آب توجه ويژه اي را مي طلبد. (قابل ذکر است که همين مقدار ناچيز بارندگی نيز از توزيع مکانی يکسانی برخوردار نميباشد بطوريکه در 28 درصد از سطح کشور مقدار بارش متوسط سالانه کمتر از 100 ميلی متر بوده واين مقدار در96 درصد از سطح کشور از 200 ميلی مترنيز کمترمي باشد). اقليم فراخشک در 15 استان کشور ، در 7 استان و در 10 استان اقليم غالب است، بنابراين مسئله بالا بودن تبخير و تعرق نيز محدوديتي مضاعف محسوب مي شود. (براي مشاهده جزئيات اينجا کليک (http://www.iranhydrology.com/DATA/CLIMATE1.htm) کنيد.) با آنکه کشور ايران حدود 1.1 درصد از خشکي هاي جهان را به خود اختصاص داده است صرفا 0.34 درصد از آبهاي جهان را در اختيار دارد. مسئله ريزشي فصلي اين بارش و پارکندگي نامنظم آن هم خود مبحث جداگانه اي است. عاملايرانجهانبارندگي242

ادامه نوشته

مدیریت اسید شویی در سیستمهای آبیاری قطره ای

مدیریت اسید شویی در سیستمهای آبیاری قطره ای

 

امروزه با توجه به بحثهای جدی شکل گرفته در زمینه توسعه روشهای آبیاری نوین به منظور استفاده بهینه و موثر از منابع آبی و مقابله با محدودیتهای آبی بوجود آمده در دنیا، موضوع مدیریت و نگهداری این نوع سیستمها نیز مطرح می شود. اعمال صحیح این نوع مدیریت در تداوم بکار گیری این نوع سیستمها و حفاظت از منابع آبی نسبت مستقیم داشته و فرهنگ گسترش صحیح این نوع سیستمها را بهمراه خواهد داشت.

عدم رعایت رفتار صحیح در نگهداری و بهره برداری از این سیستمها عواقب ناگواری در بسیاری از مناطق دنیا بهمراه داشته به طوری که علی رقم سرمایه گذاریهای سنگین در این بخش نه تنها فرهنگ استفاده و گسترش بکارگیری سیستمهای آبیاری رشدی نشان نداده بلکه تاثیر منفی در اذهان و تفکرکشاورزان آن مناطق را بهمراه داشته است.

از این رو متن حاضر قدمی است هر چند کوچک در شناساندن رفتار های عملی در نحوه نگهداری و مدیریت بهره برداری از اینگونه سیستمها. در متن حاضر نخست به مدیریت اسید شویی به منظور پیشگیری از انسداد اجزای سیستمهای آبیاری قطره ای پرداخته شده است، امید است در آینده نزدیک به دیگر ارکان مدیریت بهره برداری و نگهداری سیستمهای آبیاری تحت فشار پرداخته شود.

اسید شویی

اسید در سیستمهای آبیاری به منظور شستشوی رسوبات تثبیت شده درون لوله ها و قطره چکانها که ناشی از مواد شیمیایی محلول در آب آبیاری می باشد کاربردهای فراوانی دارد. این نوع رسوبات یا از آب آبیاری ناشی شده(به دلیل وجود بی کربنات و کربنات کلسیم به میزان بالاتر از حد مجاز 200 ppm ) و یا به دلیل بکار گیری و تزریق کودهای محلول نا مرغوب در آب آبیاری بوجود می آید. جهت تزریق کود به درون سیستم آبیاری می بایست از کودهای اسیدی که خود به دلیل داشتن pH بسیار پایین موجب نگهداری مناسب سیستم می شوند استفاده نمود.

البته از اسید علاوه بر بر طرف نمودن انسداد در قطره چکانها ، جهت ارتقای مشخصات فیزیکی و شیمیایی خاک مزرعه نیز استفاده می گردد که در این مورد پس از آزمایش خاک با کارشناس خاکشناسی خبره می بایست مشورت شود.

نحوه اسید شویی

جهت اجرای موثر اسید شویی می بایست pH آب آبیاری هنگام کار در سیستم بین 2 الی 3 پایین آورده شود در این حالت آب آبیاری قادر خواهد بود ذرات رسوب درون قطره چکانها و لوله ها را حل کرده و به بیرون هدایت کند.

همگام تزریق اسید دقت شود به ریشه های حساس گیاهان صدمه ای وارد نشود. در صورت رعایت موارد زیر میزان خسارت احتمالی به ریشه گیاهان به حداقل خواهد رسید:

1- قبل از تزریق اسید با آبیاری میزان آب موجود در خاک را به ظرفیت مزرعه برسانید(در این حالت اسید به محض ورود به خاک رقیق شده و میزان خسارت به حداقل می رسد)

2- مدت تزریق اسید در شبکه به دقت محاسبه شود.

3- پس از تزریق اسید به شبکه سیستم به مدت حداقل 1 ساعت به حالت خاموش در آید تا اسید به صورت کامل رسوبات را حل نماید. با انجام این عمل خاصیت اسیدیته محلول خروجی نیز

کاهش می یابد.

4- پس از خروج اسید از سیستم، شبکه حداقل برابر مدت تزریق اسید با آب شستشو داده شود.

5- جهت اطمینان بیشتر از خروج اسید از محیط رشد ریشه بهتر است به مدت 2 ساعت خاک زراعی تحت آبیاری قطره ای قرارگیرد.

توجه نمایید در هنگام کار با انواع اسید تمامی نکات ایمنی لازم در هنگام بکار گیری و تزریق آن را رعایت نموده و هنگام رقیق نمودن اسید همواره اسید را به آب اضافه نمایید. از آنجایی که برخی از فلزات مانند آهن در برابر اسید مقاوم نیستند بنابر این قبل از تزریق اسید به درون سیستم از جنس کلیه قطعات نصب شده بر روی سیستم خود آگاه شوید. لوازم ساخته شده از جنس پلی اتیلن و پی وی سی معمولا در برابر اسید مقاوم هستند.

اسیدهای مناسب جهت شستشوی سیستم به شرح زیر می باشد:

- اسید هیدروکلریک

- اسید سولفوریک

- اسید فسفریک

 

محاسبه زمان تزریق اسید درون سیستم

جهت تزریق اسید درون سیستم می بایست اسید درون کل سیستم نفوذ کرده و کل بخشهای آن را از رسوب شستشو دهد. به همین دلیل باید اطلاعاتی نظیر فاصله محل تزریق تا دورترین عضوسیستم (L) و حداقل سرعت حرکت آب درون لوله آبیاری (V) دراختیار باشد.

با داشتن اطلاعات فوق و با استفاده از فرمول زیر می توانزمان مناسب جهت تزریق اسید به درون سیستم را به نحوی که اثر حل کنندگی اسید در کل سیستم بروز کند بدست می آید:

T=L / V

که در آن: v حداقل سرعت آب درون لوله بر حسب متر بر ثانیه (m/s) ، L فاصله محل تزریق از دورترین خروجی دریپر بر حسب متر (m) و T زمان لازم جهت تزریق اسید درون سیستم

بر حسب ثانیه (s) می باشد.

بدین ترتیب با تزریق اسید در مدت زمان بدست آمده مطمئن خواهیم بود که اسید به تمام بخشهای سیستم راه یافته است.

 

نحوه کالیبره کردن اسید در آب آبیاری(نسبت اسید موردنیاز در آب)

جهت برآورد نسبت اسید مورد نیاز درآب آبیاری می بایست جهت هر ایستگاه آزمایش جداگانه ای صورت داد. مثال زیر اقدامات لازم جهت انجام آزمایش فوق را تشریح می کند:

آب آبیاری چاهی دارای pH 7.5 می باشد، pH مورد نیاز جهت شستشو معمولا 2 الی 3 می باشد. جهت انجام آزمایش ظرف 10لیتری از آب آبیاری را آماده کرده و با کاغذ مخصوص pH متر، pH آن را اندازه می گیریم (pH=7.5) . در مراحل مختلف و در هر مرحله 1 میلیلیتر از اسید مورد نظر را به ظرف اضافه

کرده و مجددا pH را اندازه میگیریم تا pH مورد نظر به عدد 2 نزدیک شود. در این آزمایش برای 10 لیتر آب 6 میلیلیتر اسید مصرف شد تا pH به عدد 2 برسد. بنابراین نسبت اسید مورد نیاز 600 میلیلیتر به ازای هر 1000 لیتر می باشد.

 

محاسبه دبی تزریق اسید درون سیستم

با داشتن اطلاعاتی نظیر دبی کل سیستم Q برحسب متر مکعب در ساعت (m3/h) و نسبت اسید مورد نیازR بر حسب میلیلیتر در متر مکعب (ml/m3) می توان میزان دبی مورد نیاز جهت تزریق اسید I بر حسب میلیلیتر در ساعت (ml/h) را مشخص نمود:

ادامه نوشته

مرفولوژي رودخانه :

مرفولوژي رودخانه :

 

شناختن شكل و ساختمان رودخانه مرفولوژي رودخانه ناميده مي شود به عبارتي به كمك مرفولوژي رودخانه مي توان اطلاعاتي از شكل هندسي آبراهه، شكل بستر و پروفيل طولي رودخانه به دست آورد. مرفولوژي يك رودخانه تحت تاثير عوامل متفاوتي مثل سرعت جريان فرسايش و نحوه رسوب گذاري قرار دارد از نظر مرفولوژي رودخانه ها به دو طريق زمين شناسي و نوع مسير تقسيم مي شوند:

 

از نظر زمين شناسي:

در اين تقسيم بندي با رودخانه هاي جوان، كامل، مسن مواجه هستيم.

 

 

رودخانه هاي جوان :

رودخانه هايي هستند كه در شيبهاي تند جريان دارند. دره اين رودخانه ها به شكل و فرسايش در اين رودخانه ها تا هنگامي كه بستر به حالت تعادل نسبي برسد ادامه دارد.

 

رودخانه هاي كامل :

اين نوع رودخانه ها در دره هاي پهن تري جريان داشته و از شيب نسبتاً ملايمي برخوردارند. فرسايش ديواره ها در اين نوع رودخانه ها جايگزين فرسايش بستر گرديده است، چرا كه بستر قبلاً به يك حالت تعادل نسبي رسيده است.

 

رودخانه هاي مسن :

اين رودخانه ها در دره هاي بسيار پهن جريان داشته، بسترشان داراي شيب ملايمي است و در مسير آنها آبشاري وجود ندارد. مسيرهاي نعل اسبي در حاشيه رودخانه حاكي از تغيير مسير پيچ هاي رودخانه در طول زمان مي باشد. رودخانه كارون در ايران مثال خوبي از اين نوع رودخانه هاست.

ادامه نوشته

معرفی عمومی ژئوممبران

معرفی عمومی ژئوممبران

 

تعريف ژئوممبران :

غشاء عايق پليمری با نفوذپذيری ناچيز به منظور جلوگيری از هرز روی و يا آلوده سازي انواع سيالات

انواع ژئوممبران :

HDPE – VFPE – PP - PVC - BUTYL

مشخصات ساختاری مصالح ژئوممبران:

• نفوذپذيری ناچيز( 10000 برابر از بتن و 100000 برابر از رس کمتر)

• انعطاف خوب و کرنش فوق العاده( تحمل هفت برابر اضافه طول در تمامی جهات بدون افزايش نفوذپذيری)

• مقاومت مطلوب در برابر فشار- برش و تنش

• قابل تردد توسط ماشين آلات چرخ لاستيکي

• عملکرد مناسب در صورت نشست هاي نا متقارن موضعی در بستر

• مقاومت شيميايی فوق العاده ( دوام مطلوب در مجاورت ترکيبات مخرب آلی و معدنی- بدون تأثير بر آب آشاميدني)

مشخصات عملکردی مصالح ژئوممبران:

- صدها سال دوام در مقابل نور خورشيد

- مقاوم در برابر عوامل بيولوژيک (رويش نی و ديگر گياهان - حمله جوندگان –اثرات جلبک و قارچ و ... )

- مقاوم در برابر عوامل جوی و محيطی (سرما و گرمای سيال و محيط –سيکل های ذوب و يخ – باد و امواج )

کاربردها :

• مخازن آب شرب – آب صنعتی – آب کشا ورزی

• استخرهای پرورش آبزيان

• احداث لاگونهای فاضلاب

• کاربرد در معادن

• پوشش ثانويه مخازن

• دفن بهداشتی زباله های شهری

• دفن زباله های خاص

درياچه های تزيينی و تفريحی

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

مفاهيم آب و هوا و هواشناسی

مفاهيم آب و هوا و هواشناسی

 

هوا : شرايط جوي موقت و معيني كه براي مدتي كوتاه در يك مكان معين غالب مي‌گردد هوا ناميده مي‌شود.(Weather)

 

آب و هوا : به مجموعه‌ايي از ميانگين‌هاي شرايط جوي دراز مدت براي يك منطقه «آب و هوا» گفته مي‌شود.(Climate)

 

متئورا : (Meteore) به مجموعه پديده‌هاي اتمسفري نظير ابر‌ـ مه‌ـ باران‌ـ برف‌ـ باد‌ـ طوفان و رعد و برق نور قطبي ......... متئورا گفته مي‌شود (اين كلمه در يونان باستان به آسمان اطلاق مي‌شده است)

 

هواشناسي : در مقياس جهاني تركيبي از مطالعات فيزيكي اتمسفر و پديده‌هاي آنهاست و به دو بخش اصلي تقسيم مي‌شود.

ادامه نوشته

مقایسه بین چند جنبه فنی و اقتصادی بین لوله های پی وی سی و پلی اتیلن

مقایسه بین چند جنبه فنی و اقتصادی بین لوله های پی وی سی و پلی اتیلن

 

مزایای لوله های پی وی سی:

 

پی وی سی سبک تر است و به ازای مقاومت مساوی به حجم مواد اولیه کمتری نیاز دارد. یک لوله پی وی سی در حدود 0.7- 0.6 برابر لوله پلی اتیلن همقطر خود وزن دارد

 

 

مواد اولیه پی وی سی کمی ارزان تر از پلی اتیلن است.

 

لوله های پی وی سی سخت تر است و در مقابل فشار و دما کمتر تغییر شکل می دهد.

 

 

مراحل ساخت لوله های پی وی سی به ازای واحد طول لوله به انرژی کمتری نیاز دارد.

ادامه نوشته

آبياري سطحي

3-3-آبياري سطحي

 

آبياري سطحي يا ثقلي يکي از روشهاي آبياري است که در آن عمل انتقال آب از منبع آب تا پاي گياه از طريق نيروي ثقل صورت مي گيرد . اين روش با قدمتي چند هزار ساله امروزه نيز رايج ترين روش آبياري است. آبياري سطحي بسته به وضعيت توپوگرافي و نوع محصول با روشهاي مختلفي انجام مي شود که عبارتند از روش نواري، روش جوي و پشته يا نشتي، روش شياري، روش کرتي يا حوضچه اي يا غرقابي، روش جويچه هاي تراز، روش ديوارهاي تراز، روش سيلابي.

در محدوده اراضي پایاب سد صومعه علیا به استثناي محدوديت منابع آب ، عوامل توپوگرافی , شامل شیبهای غیر یکنواخت و زیاد ، جهات مختلف شیب ، وجود اراضی تپه ماهوری نیز عامل محدود کننده شدید برای روشهای آبياري سطحي هستند .

مزایا و محدودیتهایی که بر روشهای آبیاری سطحی مترتب است عبارتند از :

 

الف- مزاياي آبياري سطحي

- آبياري سطحي توسط زارعين كاملا شناخته شده است .

- روش آبياري سطحي در انتقال و توزيع نياز به تأسيسات پيچيده ندارد.

- نگهداري و بهره برداري از تأسيسات مربوط به آبياري سطحي آسانتر است.

- توسط سيستم آبياري سطحي مي‌توان در مدت زمان نسبتاً کمي حجم قابل ملاحظه اي آب را به مزرعه تحويل داده و در سطح قطعات آبياري توزيع نمود.بعبارت ديگر در اراضي تحت آبخور شبكه هاي مدرن روش سطحي با مدولهاي بالاي آبياري تناسب بيشتري دارد.

- بدليل وجود املاح در آب آبياري با منشاء منابع سطحي ( رودخانه ها)نفوذ عمقي ناشي از آبياري سطحي باعث آبشويي اراضي و کنترل شوري خاک شده و نياز به آبشوئي سنگين در برخي از فصول را مرتفع مي سازد.

- آبياري سطحي در مناطقي که داراي خاک بسيار سنگين و ريز بافت و يکدست و عميق است , بهتر اعمال مي شود.

- با افزايش سرمايه گذاري براي تسطيح و شيب بندي زمين و مديريت صحيح در سطح مزرعه مي توان به راندمان‌هاي کاربرد مناسبي در سطح مزرعه دست يافت .

ادامه نوشته

- سيستم آبياري قطره اي(Trickle Irrigation)

- سيستم آبياري قطره اي(Trickle Irrigation)

 

روش آبياري قطره‌اي عبارتست از انتقال آب از طريق خط لوله اصلي، بوسيله لوله هايي از جنس پي‌وي‌سي و يا پلي‌اتيلن و خروج آن با فشار تقريباً صفر در جوار گياه و تأمين رطوبت مورد نياز آن.

نکته‌اي که در سيستم آبياري قطره‌اي حائز اهميت است ، اين موضوع مي‌باشد که آب خروجي از قطره‌چکان تحت نيروي ثقل وارد خاک مي‌شود و دقيقاً به همين علت مشکل عمده‌اي که در آن مشاهده مي‌شود، گرفتگي قطره چکان مي‌باشد. سيستم آبياري قطره‌اي براي بسياري از گياهان، بويژه درختان و باغات ميوه و تاکستانها نتايج رضايت‌بخشي مي‌دهد.

تلفات آب در اين روش بسيار کم بوده و لذا در نقاط کم‌آب که صرفه‌جويي در ميزان آب مصرفي مورد نظر است، بسيار مناسب است. خاکهاي با بافت متوسط مناسب اين روش تشخيص داده شده‌اند.

 

بطور خلاصه مزايا و محدوديتهاي کاربرد روش آبياري باراني عبارتند از:

 

الف- مزاياي آبياري باراني

 

- با روش باراني میتوان جريانهاي دائم و کم مثل جريانات ثابت محدود از قنوات و چاهها را بدون ذخيره سازي به شکل مؤثري با راندمان خوب مورد استفاده قرار داد.

- در اراضي پرشيب و با عوارض توپوگرافي زياد از ايجاد رواناب سطحي و فرسايش خاک (که از معايب آبياري سطحي در اين اراضي محسوب مي شوند) مي توان بنحو مؤثري جلوگيري کرد.

- اراضي با عمق خاک محدود که قابل تسطيح نيستند را ميتوان بدون تسطيح آبياري نمود.

- در خاکهاي کم عمق و يا براي برخي محصولات با عمق ريشه کم و نيز در آبياريهاي اوليه که آبياري بايد با عمق کم و در کوتاه مدت انجام شود روشهاي آبياري سطحي راندمان مطلوبي نداشته ولي آبياري باراني را مي توان با راندمان خوبي بکار برد.

- آبياري قبل از کاشت يا اولين آبياريهاي بعد از کاشت و قبل از جوانه زدن محصول را که سبک و با عمق کم هستند و با روش هاي آبياري سطحي باعث جابجائي بذر يا سله بستن خاک مي شوند را مي توان بنحو مؤثري با روش باراني انجام داد و بعد از سبز شدن محصول براي آبياري سنگين بعدي مي توان از روش آبياري سطحي استفاده کرد.

- کارگر آبياري مورد نياز در روشهاي باراني معمولاً کمتر از آبياري با روشهاي سطحي است و در آبياري سطحي معمولاً در تمامي طول آبياري کارگر آبيار حضور دارد در حاليکه در روش باراني کارگر آبيار فقط عمل جابجايي لوله ها را (در روشهاي جابجايي دستي) انجام ميدهد و در برخي روشها نيز اساساً به کارگر آبيار نيازي نيست.

- آبياري باراني را براحتي مي توان تا حد مورد نياز اتوماتيک کرد بنحويکه در سيستمهاي ثابت باراني اصلاً به کارگر و تصميم گيريهاي مديريتي نيازي نباشد.

- در روشهاي باراني مي توان از کارگر غير ماهر آبيار استفاده کرد زيرا که در سيستمهاي جابجائي دستي فقط بايد کار مکانيکي انجام شود و تصميم گيريهاي عمده بوسيله مدير مزرعه و يا طراح سيستم انجام شده است.

- شرايط حاد اقليمي را بوسيله آبياري باراني تا حدودي مي توان تعديل کرد و اثرات سوء آن بر عملکرد محصول را کاهش داد. مثلاً در حرارت بالا که ممکن است عليرغم وجود رطوبت کافي در خاک ، محصول دچار پژمردگي موقت شود و نيز در سرماي غير مترقبه در صورتي که يخبندان در ساعات کوتاهي از شب موجب تلف شدن محصول گردد و يا در مورد باغات، گرماي چند روزه در اواخر زمستان ممکن است شکوفه دهي را تسريع کند و يخبندان متعاقب آن سر درختي را بــريزد مي توان با سرد کردن يا گرم کردن مصنوعي محيط اطراف، ميزان محصول را افزايش داد.

- با روش آبیاری باراني مي توان آبشوئي در حين فصل کشت را بطور يکنواخت و مؤثر انجام داد.

- راندمان کاربرد در روش باراني که صحيح طرح شده و مورد بهره برداري قرار گيرد معمولاً از روش آبياري سطحي بالاتر است.

ب- محدوديتهاي روش آبياري باراني

 

- هزينه سرمايه گذاري اوليه که بايد در سطح مزرعه براي نصب سيستم انجام شود معمولاً بيش از روش سطحي است.

- هزينه پمپاژ جهت ايجاد فشار در سيستم قابل توجه است .

- جريانهاي غير يکنواخت و يا جريانهاي زياد و متناوب را نمي توان بدون مخزن و ذخيره سازي بطور مستقيم در سيستم باراني مورد استفاده قرار داد.

- خاکهاي سنگين با نفوذپذيري کمتر از 4 ميليمتر در ساعت براي آبياري باراني مناسب نيستند.

- راندمان آبياري با روش باراني در مناطق خيلي خشک و پر باد بميزان چشمگيري کاهش مي يابد.

- در قطعه بندي هاي نا منظم و قطعات غير مستطيلي کاربرد روش باراني با مشکل همراه است.

- در شرايطي که آب آبياري حاوي مقاديري نمک باشد ، جذب نمک توسط برگ برخي نباتات ممکن است موجب بروز صدماتي به محصول گردد.

- براي حصول راندمان مورد نظر لازم است مديريت آبياري در سطح مزرعه بدرستي اعمال شود و تعادل رطوبتي خاک همواره تحت کنترل باشد.

- براي آنکه سيستم باراني از کارآئي مورد نظر برخوردار باشد، علاوه بر اعمال روشهاي عملي صحيح در طراحي و برنامه ريزي ، براي حصول راندمان مطلوب ، لازم است موارد متعدد ديگري از جمله انتخاب اندازه لوله ها، نحوه استفاده از کارگر آبيار و نحوه بهره برداري از سيستم بدرستي در طراحي مد نظر قرار گيرد.

 

ج- خصوصيات آبياري باراني

 

عموما" لازمه كاربرد موفق روشهای آبياري باراني , شناخت شرايط ويژه فني و اجتماعي مناطق مي باشد ، كه بشرط تشخيص مناسب وضعيت ميتواند در مقايسه با روشهاي ديگر توجيه پذير باشد . از جمله اين موارد ميتوان به موضوعات زير اشاره نمود .

- آبياري سبک

 

آبياري باراني در شرايطي توصيه مي شود که ظرفيت نگهداري رطوبت در خاک (WATER HOLDING CAPACITY) پائين باشــد. ايـن امـر معمولاً در خــاکهاي سبک (ماسه لومي يا لـوم ماسه اي) مصداق پيدا مي کند که عمق خالص آبياري کم است. در اين شرايط آبياري سطحي چون با تلفات نفوذ عمقي زياد همراه است ، راندمان پائيني دارد. ولي در روش آبياري باراني چـون مي توان آبياري را با عمق خالص کم نيز با راندمان خوبي انجام داد ، اجراي آن در خاکهاي سبک اولويت مي يابد. در اراضي پایاب سد صومعه علیا ، سبك بودن خاك مشكل اراضي نیست .

ادامه نوشته

ایسه روشهای آبیاری تحت فشار و آبیاری سطحی(ثقلی)

ایسه روشهای آبیاری تحت فشار و آبیاری سطحی(ثقلی)

 

برای انتخاب روش مناسب آبیاری در اراضی زراعی می بایستی انواع روشهای آبیاری با دقت مورد بررسی قرار گرفته و روشی که توسط آن بتوان از پتانسیلهای موجود در منطقه استفاده بیشتری برده و ضمن آن هزینه های مترتب بر روش آبیاری , مقادیر کمتری رو به خودش اختصاص بده , انتخاب کرد

 

1- مقدمه و هدف

 

انتخاب صحیح روش آبیاری که به بهترین نحو ممکن اهداف توسعه آبیاری کشاورزی را تأمین کند، مهمترین گام در مرحله طراحی مقدماتی است. یک سیستم ممکن است به خودی خود بخوبی طراحی شده باشد ولی در مقایسه با روشهای آبیاری دیگر که اهداف توسعه را بنحو بهتری تأمین کنند، نامناسب باشد.

2- معیارهای انتخاب روش مناسب آبیاری

 

انتخاب صحیح روش آبیاری که به بهترین نحو ممکن اهداف توسعه آبیاری کشاورزی را تأمین کند، مهمترین گام در مرحله طراحی مقدماتی است. یک سیستم ممکن است به خودی خود بخوبی طراحی شده باشد ولی در مقایسه با روشهای آبیاری دیگر که اهداف توسعه را بنحو بهتری تأمین کنند، نامناسب باشد.

در حالیکه آگاهی از ویژگیهای انواع روشهای آبیاری جهت انتخاب روش آبیاری به منظور تهیه طرحی مناسب ضروری است، اما کافی نیست. گام ضروری دیگر، انتخاب بهترین روش آبیاری و هماهنگی سیستم آبیاری با شرایط ویژه زمین می باشد.

بمنظور تکمیل این کار که در انتخاب روش و فرآیند طراحی ضرورت دارد، روش کارآمد برای انتخاب مناسبترین روشهای آبیاری بمنظور تأمین اهداف توسعه، ارائـــــه می شود. این روش کار شامل پنج مرحله ضروری زیر است:

الف) شناسایی اهداف توسعه

ب) شناسایی شرایط محلی (فیزیکی و ساختاری)

ج) غربال اولیه برای انتخاب مطمئن ترین مجموعه از روشهای مناسب آبیاری.

د) ارائه طرح مقدماتی و محاسبات اقتصادی سیستمهای از پیش انتخاب شده.

هـ) مقایسه نتایج حاصل از مرحله قبل برای هر یک از سیستمها با توجه به اهداف تعریف شده در مرحله یک بمنظور انتخاب نهایی.

روش انتخاب باید تمام شیوه های آبیاری ممکن را دست کم در مرحله غربال اولیه شامل شود. بسیار اتفاق می افتد که انتخابی صحیح و یا حتی بهترین انتخاب بوسیله طراح و یا بهره بردار از ابتدا کنار گذاشته شده باشد.

 

1-2- شناسایی اهداف توسعه

 

در نخستین نگاه ممکن است چنین بنظر برسد که هدف آشکار تمامی طرحهای توسعه آبیاری، بازدهی اقتصادی یا کسب بیشترین درآمد باشد. شک نیست که در بیشتر پروژه های توسعه آبیاری، کشاورزان بدنبال کسب سود اقتصادی بیشتر هستند، اما باید سایر اهداف اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی نیز مورد توجه قرار گیرد.

از دیدگاه بازدهی اقتصادی، پروژه ممکن است بر بیشترین بازده سرمایه گذاری (B/C) یا بیشترین سود خالص (B-C) متمرکز شود.

بازده اقتصادی ممکن است تحت تأثیر اهداف اجتماعی یا زیست محیطی که از اهمیت بیشتری نسبت به اهداف اقتصادی برخوردار باشند، قرار گرفته و برای طـــراح چاره ای جز انتخاب یک سیستم با سود اقتصادی کمتر وجود نداشته باشد. در تعریف اهداف کلی یک پروژه، باید مرز محدودیتها برای انجام مقایسه درست سیستمها مشخص شوند. سایر اهداف اقتصادی نیز ممکن است منظور شوند. این اهداف بر سود اقتصادی پروژه اثر گذاشته و نقش مهمی را در نحوه انتخاب ایفا می کنند.

اهـداف اجتماعی شامل مواردی هستند کـه پــروژه بـر بـرخی از بخشهای اجتماع اثر می گذارد. تأمین کار برای افراد بیکار، تأمین مواد غذایی محلی برای محدود کردن واردات و یا استفاده از امکانات محلی را می توان بعنوان نمونه هایی آشکار از این اثرات نام برد.

اهداف زیست محیطی معمولاً به اثرات آبیاری بر محیط زیست مربوط می شود. مسائل کیفیت آب ممکن است موجب شود تا وضع محدودیتهایی برای جریانهای سطحی یا نفوذ عمقی سیستمها ضروری باشد. همچنین ممکن است تمایلاتی برای ایجاد پناهگاه حیات وحش در ارتباط با کشاورزی فاریاب وجود داشته باشد. در صورت مشخص بودن هدفهای خاص زیست محیطی باید هر رابطه محیطی ممکن و اثر بگذار بر طراحی سیستم، مورد توجه قرار گیرد.

اهداف اجتماعی و زیست محیطی را نیز می توان با ارزش گذاری اقتصادی و یا با مقدار یارانه های دولتی ارزیابی کرد. در چنین شرایطی، اهداف اجتماعی و زیست محیطی به بررسی جداگانه نیاز ندارد. به هر حال، اگر این اهداف بصورت اقتصادی تعریف نشوند، دانستن سطح مجاز بر تأثیر آنها بر هدف اقتصادی بعنوان بخشی از بیان کلی هدف پروژه ضروری است.

 

2-2-شرایط محلی

 

انتخاب آگاهانه روش آبیاری شدیداً به درک شرایط محل اجرای عملیات بستگی دارد. اطلاع از شرایط فیزیکی محل نیز برای فرآیند طراحی ضروری است. در فرآیند انتخاب، اثر متفاوت عوامل بر انواع سیستمهای آبیاری از اهمیت برخوردار است. همانگونه که به مقادیر تفاوت مطلق میان شرایط محل و فرضیات طراحی برای هر شیوه آبیاری خاص، باید اهمیت داده شود. برای مثال می توان به انواع خاکها، شیبها، ترازها و تأسیسات زیر بنایی موجود اشاره نمود.

در انتخاب روش، اهمیت شرایط ساختاری و اقتصادی با اهمیت شرایط فیزیکی محل برابری می کند. درک نادرست یا بررسی ناکافی در مورد هر یک از این شرایط، می تواند به شکست سیستمی که از نظر فیزیکی بدرستی طراحی شده است، بیانجامد.

از آنجاکه طراح بطور معمول با بسیاری از این موارد در محل اجرای طرحهای خود آشنا می شود، لازم است تا اینگونه اطلاعات تنها یکبار جمع آوری شوند. به هر حال، هنگام کار در مناطقی که شناخت کافی در مورد آنها وجود ندارد، لازم است که هر مورد بصورت جداگانه پیش از انتخاب نهایی سیستم و انجام طراحی مورد بررسی واقع شود.

 

3-2- بررسی های ساختاری

 

در انتخاب سیستم آبیاری، ملاحظات ساختاری، شامل مسائلی است که ارتباط مردم و سیستم را نشان می دهد. این بررسی ها معمولاً در فـرآیند انتخاب به ندرت مورد توجه قرار می گیرند زیرا که کمّی کردن آنها دشوار است. به هر حال، از آنجا که امکان برتری آنها بر بررسی های اقتصادی و حتی فیزیکی وجود دارد، آنها را باید در نخستین مرحله فرآیند انتخاب مورد بررسی قرار داد.

از آنجا که برخی از روشهای آبیاری به وسایل با درجه پیچیدگی متوسط تا پیشرفته احتیاج دارند، وجود امکانات لازم برای نگهداری سیستم بسیار حائز اهمیت است. توانایی انجام تعمیرات توسط کشاورزان و خدمات موجود برای انجام تعمیرات و نگهداری سیستم نیز بـاید مدنظر قرار گیرد.

میزان مشارکت و همکاری محلی نیز باید مورد توجه واقع شود. این مورد شامل امکان مشارکت در امکانات توزیع آب، توافق بهره برداران در برنامه توزیع آب، همکاری در تأمین نیروی کارگری و دست یابی به توافق در برنامه های کنترل جریانهای سطحی یا جریانات برگشتی آب می شود.

هزینه کارگری معمولاً به عنوان یک مسئله اقتصادی مورد بررسی قرار می گیرد، اما هنگامی که دسترسی به کارگر و قابلیت اتکا به کیفیت کار او مطرح می شود، امری ساختاری نیز خواهد بود. در مواردی که کارگر کافی یا مطمئن در دسترس نباشد، روشهائی که موجب کاهش نیروی کارگری مورد نیاز شوند، مورد توجه قرار خواهند گرفت، هر چند اصول دقیق اقتصادی، تراکم بیشتر کارگری را توصیه نمایند. درک ویژگی های نیروی کارگری در شرایط کنونی و آینده بسیار حائز اهمیت است.

این موضوع نه تنها به دسترسی و اطمینان از وجود نیروی کار، بلکه میزان مهارتها و آموزش های کارگران را نیز شامل می شود.

بررسی های ساختاری در انتخاب روش آبیاری در کشورهای در حال توسعه به عنوان مهمترین مسأله، به ویژه با ارائه سیستم های جدید و پیشرفته، مطرح شده است. در این بررسیها از تعاریف زیر استفاده می شود:

الف) تقسیم پذیری: تقسیم پذیری به تناسب یک روش آبیاری برای طیف وسیعی از مزارع با اندازه و شکل گیری های متفاوت، اشاره دارد.

ب) نگهداری: ایـن بخـش، بـیان کننده امـکانـات عـمـومی در ارتباط با پیچیدگی های فن آوری، از لحاظ پایداری کلی سیستم از نظر فیزیکی در دراز مدت می باشد. این امر اشاره به اشخاص دارد که توان نگهداری تجهیزات بکار رفته و بهره برداری از آن را در آبیاری دارند.

ج) خسارت: مقوله ای است که به خطر افت محصول در اثر خرابی تجهیزات می پردازد.

د) مدیریت و مهارت بهره برداری و نگهداری: این بخش بر نقش مدیریت (به جای تجهیزات) در تأمین بازده قابل قبول آبیاری تأکید می کند. در این بخش همچنین بر روی نگهداری روزانه که برای استفاده دراز مدت تجهیزات لازم است تأکید می شود.

هـ) مدیریت و تلاش برای بهره برداری و نگهداری: این بخش، زمان مورد نیاز مدیریت و نیروی کارگری لازم برای اجرا، هماهنگی و نگهداری سیستم آبیاری را نشان می دهد.

و) دوام: این مورد علاوه بر دوام تجهیزات، به حساسیت آنها در برابر عوامل مخرب و میزان دسترسی به قطعات یدکی و خدمات مورد نیاز اشاره می کند.

 

4-2- شرایط فیزیکی

 

شرایط فیزیکی آشکارترین عوامل محیطی و معمولاً آسان ترین عوامل قابل اندازه گیری هستند. داشتن اطلاعات از شرایط فیزیکی، چه برای انتخاب و چه برای طراحی، مورد نیاز است. اهمیت این موضوع در فرآیند انتخاب، شامل درک درست رابطه روشهای آبیاری تحت بررسی با شـرایط فیزیکی و شناسایی اثـرات آنها بر طراحی و کارآیی سیستم است. شرایط فیزیکی را می توان در 5 زمینه دسته بندی کرد:

 

الف) محصولات، ب) منبع آب، ج) زمین، د) اقلیم، هـ) منبع تأمین انرژی

 

الف) محصولات و عملیات زراعی: الگوی کشت مورد استفاده و نحوه کشاورزی اثر چشمگیری روی انتخاب سیستم دارد. اثر روش آبیاری بر عــوامل گیاهی مانند ارتفاع گیاه، جوانه زنی، بیماری های اندام هوایی و تحولات اقلیمی و همچنین بر عملیات زراعی شامل نحوه کشت و کاربرد سم و کود باید بررسی شود. تناوب گیاهی، یک مورد بسیار مهم برای بررسی است. برخی از روشهای آبیاری ممکن است برای بعضی از محصولات در تناوب، مناسب باشند، اما نه برای تمامی آنها.

ب) منبع آب: کمیت، کیفیت، قابلیت اطمینان و برنامه توزیع آب باید به دقت در انتخاب روش آبیاری مورد بررسی قرار گیرد. منـابـع آب غـیـر قـابل اطـمینان مـانع از سرمایه گذاری هنگفت در بکارگیری تجهیزات پیچیده آبیاری با بازده بالا می شوند.

ب-1) کمیت آب : تناوب ، مقدار و مدت توزیع آب در مزرعه، اثر زیادی بر انتخاب و طراحی روش آبیاری، هزینه های آن، نیاز کارگری و بازده آن دارد. احتمال دارد که برای انجام بهتر آبیاری، تغییر در برنامه توزیع آب به منظور بکارگیری روشهای دیگر یا بهره برداری اقتصادی تر از نیروی کار و انرژی ضروری باشد. برای آبیاری بارانی، می توان از جریانی دائمی ولی با دبی کم یک یا نهر استفاده نمود، اما این منبع آب را نمی توان برای روشی که به جریان متناوب ولی با دبی بالا احتیاج دارد بکار برد مگر اینکه مخازنی در مزرعه وجود داشته باشند ( 1981). در آبیاری سطحی، جریانهای با دبی بالا و فواصل تحول زیاد، میتوانند به بهترین نحو بکار برده شوند. در هر حال، برنامه های ثابت و غیر انعطاف پذیر توزیع آب، مانعی برای داشتن آبیاری با بازده بالا به حساب می آیند.

ثبات منابع آب بدلیل اثرات آن بر اقتصاد پروژه و نوع محصول حائز اهمیت است. در مناطقی که دارای منابع آب متغییر هستند، کشاورزان غالباً زمین ها را رها کرده و یا انتخاب محصول را به گونه ای تنظیم می کنند که با منابع آب موجود سازگار باشد.

ب-2) کیفیت آب: کیفیت آب، عاملی بسیار مهم در انتخاب روش آبیاری به شمار می رود. در فرآیند انتخاب روش آبیاری، برخورداری از داده های کافی کیفیت آب ضروری است. تمامی آب های آبیاری، حاوی برخی مواد جامد محلول هستند. در صورت انتخاب روش آبیاری نامناسب و اجرای نادرست آن، مشکلات فراوانی در زمینه شوری ایجاد خواهد شد. در انتخاب روش آبیاری، باید امکان آبشوئی خاک نیز مورد بررسی قرار گیرد چرا که شوری آب در مناطق خشک از اهمیت فزاینده ای برخوردار است.

سمّیّت یونهای ویژه برای برخی گیاهان مشکل آفرین خواهد بود. برای مثال، مقادیر زیاد بُر برای بسیاری از گیاهان مضر است. از پاشیدن آبهایی که حاوی مقادیر زیاد کلر هستند، بر روی برگ بسیاری از گیاهان باغی باید اجتناب کرد. مقدار زیاد سدیم نسبت به کلسیم و منیزیم، اثر بدی بر ساختمان خاک گذاشته و ممکن است به کاهش سرعت نفوذ در بسیاری از خاکها، بیانجامد. آب آبیاری خیلی خالص نیز سرعت نفوذ را در بسیاری از خاکها کاهش داده و مشکلاتی را برای تمام روشهای آبیاری به دنبال خواهد داشت.

در بسیاری از پروژه های آبیاری، استفاده مجدد از پساب آبیاری (روان آب سطحی) و زهاب (آب زهشکی های زیرزمینی) افزایش یافته است. این آبها عموماً دارای مقادیر بیشتر سیلت و نمک نسبت به منابع اصلی آب هستند.

ج) زمین: بافت، یکنواختی، عمق، سرعت نفوذ، فرسایش پذیری، شوری و زهکشی خاک، همگی باید در انتخاب روش های آبیاری بررسی شوند. اثرات متقابل عملیات زراعی و آبیاری با توجه به این عمل خاک باید مورد مطالعه قرار گیرد. برخی از روشها به اطلاعات بیشتری نیاز دارند. برای مثال سیستم آبیاری بارانی دوار مرکزی (سنتر پیوت) و سیستم آبیاری بارانی خطی (لینیر) بدلیل وزن زیاد ، به اطلاعاتی در زمینه قدرت باربری خاک در شرایط مرطوب به منظور محاسبه توانایی خاک برای پذیرش وزن سیستم، نیاز دارند.

برای گزینش روشهای آبیاری قابل قبول، باید از شیب زمین نیز مطلع بود. در برخی روشها تسطیح یا هموار سازی زمین ضروری است. شیب، همچنین بر شرایط هیدرولیکی سیستم لوله ها و در برخی سیستم ها، بر یکنواختی کاربرد اثر می گذارد. توپوگرافی نامنظم دارای اثراتی مشابه بوده و بر اندازه و شکل زمین و همچنین بر میزان عملیات تسطیح در مورد روشهایی که به شیب یکسان احتیاج دارند، اثر می گذارد.

شکل زمین و موانع فیزیکی، در انتخاب برخی از روشهای آبیاری اثر گذار است. محل استقرار ساختمانها، خطوط هوایی انتقال برق و لوله های انتقال دفن شده در زمین و مرزهای زمین در فرآیند انتخاب روش آبیاری بسیار با اهمیت هستند. لوله های انتقال دفن شده ممکن است عمق خاک برداری را در تسطیح زمین محدود سازند. خطوط هوایی انتقال برق، اجرای برخی از سیستم های بارانی مکانیزه را با مشکل مواجه می کنند. ساختمانها و مرز اراضی بر بیشتر روشهای آبیاری اثر می گذارند.

چنانچه در منطقه ای بطور طبیعی، احتمال بروز سیل وجـود داشته باشد، بـاید اثـرات سیل های محتمل بر روشهای مورد نظر شناسایی شوند. برای مثال، اگر سیل های مکرر با سرعت جریان بالا روی دهند، فرسایش شدیدی نیز در پی خواهند داشت. در چنین شرایطی، تسطیح گران قیمت مجدد زمین برای روشهای آبیاری که به شیب یکنواخت نیاز دارند، لازم است. جا به جایی بیش از حد رسوبات ناشی از سیل ممکن است به تجهیزات توزیع آب و زهکشی صدمه بزند.

برای طراحی روش آبیاری باید عمق سفره آب معلوم باشد. برای آگاهی از عمق فعلی و آینده سفره آب، ارزیابی اثرات روش آبیاری بر سفره آب ، مورد نیاز است. روشهای آبیاری با بازده بالا، تغییرات اندکی در سفره آب ایجاد خواهند کرد. مطالعات انجام شده در زمینه مدیریت سفره نسبتاً کم عمق آب زیرزمینی ، نشان می دهد که از این سفره می توان به عنوان یک روش آبیاری بهره گیری کرد، مشروط بر اینکه تجمع نمک مشکلی را ایجاد نکند.

د) اقلیم: آگاهی از داده های اقلیم شناسی در فرآیند انتخاب روش آبیاری ضروری است. الگوی بارندگی در میزان آبیاری مورد نیاز (آبیاری کامل یا تکمیلی) و همچنین تناسب روشهای مختلف آبیاری مؤثر است. دما، شرایط سرما، رطوبت و باد همگی بر فرآیند انتخاب روش آبیاری اثر می گذارند.

آبیاری همراه با بارندگی طبیعی، محیط اقلیمی گیاه را تعدیل می کند. برخی از روشهای آبیاری، دارای توانایی اضافی مثل جلوگیری از یخبندان، تأخیر در شکوفه زنی و یا تأمین سرما یا گرمای لازم در دوره دماهای بحرانی هستند. چنانچه اصلاح اقلیم منطقه اهمیت داشته باشد، قابلیت های روشهای گوناگون آبیاری باید مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد.

هـ) منبع تامین انرژی و اطمینان از آن: روشهای آبیاری که برای پمپاژ یا نگهداری سیستم های کنترل به انرژی احتیاج دارند، باید به منبع انرژی قابل اطمینانی متصل باشند. در صورت عدم دسترسی به منبع انرژی یا عدم اطمینان به آن، نباید این روشهای آبیاری را بکار برد. تمامی منابع انرژی قابل اطمینان باید براساس هزینه ها، امکان دسترسی و تسهیلات موجود بررسی شوند. شرایط فیزیکی که باید در انتخاب سیستم آبیاری مورد توجه قرار گیرند ، بطور خلاصه در جدول شماره (1-2) ، ارائه شده است.

5-2- ملاحظات اقتصادی

 

همانطور که پیشتر اشاره شد، بازده اقتصادی بعنوان کانون اصلی در فرآیند انتخاب سیستم آبیاری است. در حالیکه سایر ملاحظات نیز از اهمیت برخوردارند. داده های اقتصادی مورد نیاز در دو دسته جای می گیرند: وابسته به محل اجرای طرح و وابسته به سیستم آبیاری.

عوامل اقتصادی وابسته به مکان، مواردی را شامل می شود که تحت تأثیر توسعه سیستم نبوده اما برای محاسبه نسبی اقتصاد طرح ضروری هستند. این عوامل شامل: نرخ بهره (واقعی و اسمی)، هزینه کارگری، هزینه انرژی، ضریب تورم انرژی، ضریب تورم عمومی، مالیات بر دارائی (تجهیزات آبیاری)، هــزینه آب، ارزش زمین و بـازده حاصل از آبیاری بـرای هـر محـصول می شوند.

ارزش زمین هنگام مقایسه سیستمی که تمام زمین را آبیاری نمیکند با سیستم دیگری که تمام زمین را آبیاری میکند ، مورد مقایسه قرار میگیرد (برای مثال، سیستم آبیاری بارانی دوار مرکزی که گوشه ها را آبیاری نمیکند در مقایسه با یک سیستم آبیاری قطره ای که تمام زمین را آبیاری میکند).

بازده محصول نسبت به آبیاری، سود خالصی است که پس از کسر تمامی هزینه های زمین و تولید بدست می آید. برای تعیین سود خالص لازم است تا اقتصادی بودن نسبی سیستم ها با در نظر گرفتن یکنواختی پخش آب در هر یک از آنها و اثراتی که بر عملکرد نسبی محصول می گذارد، مورد بررسی قرار گیرد.

ضریب تورم انرژی در ایجاد توازن بین هزینه های سرمایه ای و هزینه های بهره برداری اجرا بسیار مهم است. ضریب تورم باید مشمول سایر هزینه های آبیاری، مانند هزینه کارگر و آب نیز شود. این ضریب تورم نیز دقیقاً همانند ضریب تورم انرژی بکار برده می شوند. نرخ تورم عمومی دراز مدت معمولاً برای ارائه تقریبی این مقادیر، کافی است.

ادامه نوشته

آبياري باراني

آبياري باراني

سيستمهاي کلاسيک

کاملاً متحرک (Fully Movable systems)

 

نيمه متحرک (Semi Movable systems)

جابجايي با دست(Hand Move systems)

 

جابجايي با ماشين يا موتور

کشش با تراکتور

کشش با دست

حرکت بر روي چرخ يا آبفشان خطي (Weel Move)

 

ثابت (Fixed systems)

 

ادامه نوشته

مهندسی آب و سدهای لاستیکی

مهندسی آب و سدهای لاستیکی

Rubber Dams

معرفي:

يكي از جديد ترين مصالحي كه در ساخت سازه هاي آبي در طي چند سال اخير به خدمت گرفته شده ماده لاستيك است كه بطور گسترده در ساخت بندها يا سدهاي كوتاه مورد استفاده قرار گرفته است. در سدهاي لاستيكي انعطاف پذيري قابل توجه مصالح در مقابل عوامل خارجي همسازي و سازگاري با محيط، سادگي طراحي، كوتاه بودن مدت ساخت، ايمني و پايداري مناسب اين قبيل سدها نسبت به سازه هاي صلب، سادگي و سهولت بهره برداري و در نهايت كاهش هزينه هاي اجرائي موجب گرديده كه در طرحهاي آبي كوچك و بزرگ مورد استفاده قرار گيرند.

 

فكر ساخت سد از مواد مصنوعي از جمله مواد لاستيكي از سال 1950 براي اولين بار توسط Norman Imberston رئيس دپارتمان مهندسي آب و نيرو در شهر لوس آنجلس مطرح و چندي بعد در سال 1958 اولين سد لاستيكي در اين شهر توسط كمپاني لاستيك سازي بريجستون طرح و ارائه گرديد.

تخمين زده مي شود كه در حال حاضر بيش از 4000 سد لاستيكي در مناطق مختلف دنيا ساخته شده و در حال بهره برداري است.

سهم كشور ما ايران از اين نوع سدها، تنها چند سد مي باشد كه البته در حال حاضر رو به افزايش است. اولين سد لاستيكي در كشور در استان مازندران در سال 1375 در حاشيه درياي مازندران بر روي رودخانه بابل بنام سد لاستيكي بابل توسط شركت لاستيك سازي Satujo ساخته شده است.

هدف اصلي از احداث اين سد جلوگيري از تداخل آب شور درياي مازندران و استفاده از دبي پايه رودخانه و در نتيجه تأمين آب زراعي دشت مجاور بوده است.

ارتفاع اين سد در حدود10/3 و طول آن 60 متر و از نوع بادي مي باشد كه با اطاق كنترل در جناح راست و سيستم هوارسان ضد زنگ طراحي و ساخته شده است. هزينه هاي اجراي اين سد در حدود 600 هزار دلارشده است.

 

 

مزاياي سدهاي لاستيكي:

1- يكي از مسائل مهم در استفاده از لاستيك به جاي مصالح ديگر سازگاري عملكرد آن با طبيعت است.

2- هزينه اجرايي طرح هاي سد لاستيكي به مراتب ارزانتر از اجراي طرح با مصالح ديگر است.

3- مدت زمان طراحي در چنين سيستمهايي نسبت به ساير سازه ها بسيار كم و اندك است.

4- مدت اجراي عمليات ساختماني سازه هاي لاستيكي كوتاه و سريع است.

5- پارامترهاي مورد نياز طراحي در اين قبيل سازه ها كم و اندك و دسترسي به آنها با سهولت بيشتري ممكن است و حتي در پاره اي از مواقع قضاوت وحدس و تخمين مهندسي كفايت

ادامه نوشته

آب در برخی ادیان.........

آب در برخی ادیان.........

 

آب در برخی ادیان به‌عنوان خدا یا الهه و واسطه(عاملی) آسمانی پذیرفته شده است. رودخانه‌ها، باران، دریاچه‌ها، برف، طوفان‌ها، رگبارها و... اشکال مختلف آب هستند که در ادیان و فرهنگ‌های مختلف ستایش شده‌اند.

آب در ادیان و مذاهب مختلف نقشی کلیدی دارد، تمامی ادیان بر این نکته که آب مایه حیات و منشا آبادی و آبادانی و مایه تطهیر و پاکی است متفق القولند.

آب در برخی ادیان به‌عنوان خدا یا الهه و واسطه(عاملی) آسمانی پذیرفته شده است. رودخانه‌ها، باران، دریاچه‌ها، برف، طوفان‌ها، رگبارها و... اشکال مختلف آب هستند که در ادیان و فرهنگ‌های مختلف ستایش شده‌اند.

آب به‌عنوان ماده‌ای تأثیرگذار و حیات بخش که قدرت و ظرفیت لازم برای بهبود جهان و از بین بردن گناهان را داراست؛ آلودگی‌ها را می‌زداید و همه چیز، حتی احساس انسان را پاک و لطیف می‌‌کند. آب ماده‌ای زنده و روحانی است و نقش رابط بین انسان و خدا را دارد؛ آب اغلب مرز این دنیا و دنیای دیگر را نشان می‌دهد. در ادامه با توجه به کتب دینی و اسناد موجود در ادیان مختلف به جایگاه آب اشاره شده است:

● اسلام

مسلمانان احترام خاصی برای آب قائلند و آن را برتر از هر چیز دیگر برای طهارت و پاکی می‌دانند. در احکام دین اسلام به اهمیت آب در غسل و وضو اشاره شده است :

- نخستین و مهم‌ترین روش، شامل شست وشوی همه بدن است، این غسل پس از داشتن ارتباط جنسی واجب و قبل از نماز جمعه و قرائت قرآن مستحب است.

- قبل از نمازهای یومیه، مسلمانان باید وضو بگیرند. تمامی مساجد، محلی را به‌عنوان منبع آب، اکثرا به صورت حوض، جهت انجام این فریضه در خود جای داده‌اند.

● مسیحیت

آب ذاتا در دین مسیح با غسل تعمید پیوندخورده است (مراسمی که برای خوشامدگویی و پذیرش یک نفر در کلیسای مسیحیان برگزار می‌شود). در این مراسم، بخشی از بدن فرد یا کل بدن وی وارد آب می‌شود یا چند قطره آب بر سر او پاشیده می‌شود. این آیین دینی ریشه در انجیل دارد (از این مراسم مقدس در انجیل نیز یاد شده است).

در بخشی از انجیل آمده است که عیسی(یهود) توسط

ادامه نوشته

عوامل موثر بر رفتار پذيرش تكنولوژي هاي حفاظت خاك در حوزه آبخيز زرين گل استان گلستان

عوامل موثر بر رفتار پذيرش تكنولوژي هاي حفاظت خاك در حوزه آبخيز زرين گل استان گلستان

 

 

 

محبوبي محمدرضا*,ايرواني هوشنگ,رضوان فر احمد,كلانتري خليل,محسني ساروي محسن

 

* دانشکده کشاورزي دانشگاه تهران

 

 

تحقيق حاضر با هدف مشخص كردن عوامل موثر بر رفتار پذيرش تكنولوژي هاي حفاظت خاك در بين زارعين مجري عمليات حفاظت خاك در حوزه آبخيز زرين گل استان گلستان به اجرا در آمده است. تحقيق از نوع توصيفي و همبستگي بوده و نمونه گيري به روش تصادفي طبقه اي متناسب انجام شده است. براي اين منظور با 240 زارع مجري عمليات حفاظت خاك در شش روستاي بخش كوهستاني حوزه آبخيز به وسيله پرسشنامه مصاحبه حضوري انجام گرفته شده است. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار Spss تحت ويندوز مورد تجزيه و تحليل شد. روش هاي آماري مورد استفاده شامل همبستگي و رگرسيون است. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد بين متغيرهاي مستقل ساعات كار

ادامه نوشته

تعيين مناطق مناسب براي تغذيه مصنوعي آب هاي زيرزميني به روش حوضچه هاي تغذيه با استفاده از Gis

تعيين مناطق مناسب براي تغذيه مصنوعي آب هاي زيرزميني به روش حوضچه هاي تغذيه با استفاده از Gis

 

 

 

نوري بهزاد,غيوميان جعفر,محسني ساروي محسن*,درويش صفت علي اصغر,فيض نيا سادات

 

* دانشكده منابع طبيعي دانشگاه تهران

 

 

استفاده ازحوضچه هاي تغذيه يكي از روش هاي تغذيه مصنوعي آبهاي زيرزميني است. تعيين مناطق مناسب براي تغذيه مصنوعي از اهميت بسياري برخوردار است

ادامه نوشته

تحليل شدت، مدت، فراواني و گستره خشكسالي هاي حوزه كارون به كمك شاخص بارش استاندارد (spi)

تحليل شدت، مدت، فراواني و گستره خشكسالي هاي حوزه كارون به كمك شاخص بارش استاندارد (spi)

 

 

 

محسني ساروي محسن*,صفدري علي اكبر,ثقفيان بهرام,مهدوي محمد

 

* دانشكده منابع طبيعي دانشگاه تهران

 

 

خشكسالي از ديدگاه صاحب نظران به كمبود رطوبت مستمر و غير طبيعي اطلاق مي شود. واژه مستمر به استمرار حالت كمبود و غيرطبيعي به انحراف شاخص مورد نظر شرايط طبيعي از ميانگين گفته مي شود. در هر خشكسالي چهار ويژگي عمده مورد بررسي قرار مي گيرد كه عبارتند از: شدت، مدت، فراواني (دوره بازگشت) و گستره. هدف از اين تحقيق نيز بررسي هر يك از ويژگي هاي يادشده

ادامه نوشته

سد سازي در ایران باستان

سد سازي در ایران باستان

 

سد سازي تا قبل از هخامنشيان

 

نويسنده :مهران حسن زاده

سد سازي يا بند سازي از فعاليت هاي مهندسي به شمار مي رود كه شرايط تاريخي و جغرافيايي خاص مناطق در پيدايش ،‌شكل گيري و گسترش آن سهم به سزايي دارند. در گذشته و در هر منطقه خاص جغرافيايي بنابر ضرورت يا نياز ساكنين آن جا نسبت به ايجاد سد،‌بند يا آبگير اقدام مي كرده اند تا نيازهاي خود در زمينه آبياري و آبرساني را مرتفع سازند. در مناطقي نيز به خاطر پايين بودن سطح آب‌هاي رودخانه ها يا نياز جهت تغيير مسير رود ، سد سازي انجام مي گرفته تا بتوانند سطح آب را بالا آورده و براي نيازهاي كشاورزي و عمراني از آن استفاده كنند.

در ايران نيز به جهت كمبود آب،‌شرايط اقليمي خاص و نيازهاي روزمره آب ماده اي بسيار ارزشمند محسوب مي شده كه اين امر را علاوه بر بندسازي ، سد سازي و آثار به جا مانده مي توان در فرهنگ ايراني و ارزشي كه براي آب قايل مي شدند و حافظه تاريخي مردم ايران به وضوح مشاهده و مطالعه كرد.

در سرزمين هاي ايران و مصر كه از قديم در معرض سيلاب و طغيان رودخانه ها قرار داشتند‌،ساخت بندهاي متفاوت در طول مسير رودخانه ها و يا مناطق سيل خيز به جلوگيري از خسارات اين گونه طغيان ها كمك فراواني مي كرد.

تاريخ سد سازي در ايران‌،مصر و بين النهرين ( ميان رودان) قدمتي بسيار طولاني دارد و هنوز هم مي توان نشانه هايي از آنها را در اين سرزمين ها يافت. به طور كلي سدسازي و نيز لايروبي و مرمت آنها از دير باز در ايران ديگر سرزمين ها ،‌مانند ساير كارهاي عام المنفعه و پروژه هاي بزرگ معمولا به دست حكومت ها و پادشاهاني كه به امور آباداني و آبادي علاقه بيشتري داشتند انجام مي گرفته است و در اين ميان رونق اقتصادي و پيشرفت آبادي ها و شهرهاي مرتبط با سيستم هاي آبياري و آبرساني نيز بستگي بسيار زيادي با مقوله سد و سد سازي و اهميت حكمرانان به اين مسايل داشته است.

سد سازي از دوره هخامنشيان تا قبل از اسلام

پادشاهان هخامنشي به واسطه نياز جغرافيايي كشور ايران و علاقه اي كه در گسترش و آباداني سرزمين تحت فرمانروايي از خود نشان مي دادند و در زمان امپراتوري خود سدها و بندهاي زيادي در بخش هاي جنوب غربي و جنوبي ايران ساختند. بسياري از سيستم هاي آبرساني و آبياري كه تا سال هاي متمادي نيز در ايران از آنها استفاده شد مرهون تلاش مهندسان و صنعتگران ايراني است كه در زمان هاي بسيار دور تلاش نمودند تا نيازها و كمبودها را در زمينه هاي عمراني و آبادي بر طرف نمايند و آثار و شواهد آن را نيز مي توان در نقاط مختلف ايران درك نمود. علاوه بر آن بسياري از آثار به جا مانده از اين دوران ها در سرزمين هاي تابعه حكومت هاي ايران باستان نيز قابل مشاهده است.

يكي از رودخانه هايي كه از قديم به رودخانه اروند مي پيوسته است «‌دياله » بوده است كه بنا به دستور كوروش بزرگ سدي براي آبياري ،‌از خاك و چوب بر روي اين رودخانه بسته شده بود كه شبكه كانال هاي آبرساني را تغذيه مي كرد. همچنين در زمان هخامنشيان اولين كوشش ها جهت سد سازي بر روي اروند و فرات به عمل آمد. از مشخصات اين رودخانه ها آن بود كه سطح فرات بالاتر از دجله قرار داشت و نيز در زمان حكومت بابليان بر بين النهرين تمايل رود فرات نسبت به شرق بيشتر از امروز بوده و اين رود تنها داراي يك مجرا بوده است. انشعاب فرات به دو مجرا بين سال هاي 600 ق.م تا 100 ق. م اتفاق افتاده است . چنان كه پيداست هخامنشيان سدهايي بر روي رودخانه هاي فرات و اروند ساختند و گام هايي ديگر در گسترش شبكه كانال هاي آبياري برداشتند. بدون شك هنگامي كه اسكندر مقدوني در حدود سال 400 ق. م به آنجا ها رسيد آن سدها ساخته شده و برپا بوده اند. استرابو جغرافي دان سده اول ميلادي يونان خبر از ويراني آنها به دست اسكندر مقدوني مي دهد. ولي واقعيت اين كه اسكندر اين سدها را ويران كرده باشد كاملا معلوم نيست چون برخي نيز گفته اند كه اسكندر آنها را خراب نكرده است و حتي به حفر كانال ها و نظارت بر اين سدها به طور مرتب مشغول بوده است. به هر حال آنچه مسلم است آبياري با بهره وري از بند سازي در فرات و اروند پيرامون سده چهارم پيش از ميلاد كاملا روا بوده است و اين سيستم هاي سد بندي و آبياري بعدها در زمان ساسانيان به حد بالاي گسترش خود رسيد.

علاوه بر بندها و آبگيرهايي كه در زمان هخامنشيان بر روي رودخانه هاي اروند و فرات ساخته شد،‌در آن زمان بر روي رودخانه «‌كر » kur در فارس نيز بندهايي براي آبياري زمين هاي پيرامون تخت جمشيد ايجاد شد. با اين كه آثاري از تمامي سدهاي ساخته شده در زمان هخامنشي ها در دست نيست، ولي برخي از بندها كه تا به امروز بر روي آن رودخانه بر جاي مانده اند داراي پايه هاي هخامنشي هستند. از جمله اين سدها « بند ناصري » است كه در 48 كيلومتري شمال غربي تخت جمشيد واقع شده است.

ابن بلخي (سده پنجم‌) سد ناصري را چنين توصيف مي كند:« در اين قسمت رودخانه در زمان هاي قديم سدي ساخته شده بود كه آب كافي را براي آبياري زمين ها تأمين مي كرده است ،‌اما در روزگاران هرج مرج كه اعراب به سرزمين ايران تاختند اين سد رو به خرابي نهاد و در تمام حوزه هاي رامجرا ( را مجرد‌) ديگر كشاورزي انجام نشد. ..»

ادامه نوشته

آبخيز داري چيست؟

آبخيز

آبخيز داري چيست؟

 

نظر به اينكه رشته آبخيز داري در ايران قدمت چنداني ندارد و تا به حال كمتر شناخته شده است تصميم بر اين شد كه به مناسبت هفته ي منابع طبيعي هم كه شده باشد توضيحات ساده اي از اين رشته مهره اي در ايران به خدمت جامعه ي علمي و ديگر اقشار جامعه كه در گير اين رشته هستند يا خواهند بود تقديم شود.

 

 

آبخيز داري چيست؟

 

 

تاكنون در بروشورهاي مختلفي كه اداره ي جهاد كشاورزي وادارات مربوط عرضه نموده اند. اين رشته تا حدود زيادي معرفي شده است و فهرستي از عمليات مختلفي كه در اين رشته انجام مي گيرد به طور مختصر و مفيد ارائه شده اند اما در باب يادآوري اين توضيحات مجدداً ذكر مي شوند. براي معرفي آبخيزداري نخست بايد بستر كار آن را معرفي كرد،

 

 

حوضه ی آبخيز.

 

 

يك حوضه (حوزه) ي آبخيز (Watershed , basin) همانطور كه از نامش پيداست يك محوطه يا يك ناحيه يا يك بخش مشخص و متمايز شده از زميني است كه آبهاي جاري آن توسط يك رود و انشعابات آن زهكشي مي شوند و از يك نقطه به نام خروجي (out let) حوزه خارج مي شوند. اين رود را كه زهكشي اصلي اين منطقه است آبراهه ي اصلي و انشعابات ديگر را كه كار زهكشي سطح حوزه را به آبراهه ي اصلي انجام مي دهند آبراهه هاي فرعي نامند.

 

 

آبراهه ي اصلي طويل ترين آبراهه ي حوزه است كه كليه ي آبهاي جاري شده در سطح حوزه را جمع كرده و از خروجي حوزه به بيرون مي فرستد . اين آبهاي جاري ممكن است آب حاصل از بارش باران يا برف باشد يا ديگر آبهاي جاري همچون آب چشمه ها و قنات ها و...

 

 

معمولاً هر بارشي كه در سطح زمين صورت مي گيرد مقداري از آن به داخل زمين نفوذ مي كند و مقداري از آن به صورت رواناب در مي آيد و بقیه ی آن نيز از سطوح

 

 

مختلف تبخير مي شود يا ممكن است از سطح اندامهاي جانداران

 

 

(گياهان و جانوران) بصورت تعرق خارج شود كه اين بخش سوم در مقابل دو بخش ديگر معمولاً نقش كمرنگتري دارد. اين تغيير و تحولات را معمولاً با معادله ي زير كه معادله بيلان هيدرولوژيكي نام دارد بيان مي كنند.

 

 

P = ET + I + R + S

 

 

P Precipitation يا ميزان بارش و نزولات

 

 

ET Evapotranspiration تبخير و تعرق

 

Infiltration I ميزان نفوذ يافته

 

 

R Run Off يا رواناب يا هرزاب يا آب جاري شده در سطح

 

 

S -یا + كه كاهش يا افزايش ذخاير آبي در چاله هاست كه در بارش هاي قبلي به وجود آمده اند.

 

 

حال آبخيزداري اساساً كار كنترل اين معادله را بر عهده دارد.

 

 

آبخيزداري يا مديريت آبخيزها، كار كنترل حفره هاي آبخيز را بر عهده دارد. مديريت معاني مختلفي دارد و همه ي اين معاني را بايد در كار آبخيزداري ببينيم تا با موفقيت عمل كرده باشيم. آبخيزداري كار كنترل اجراي يك حوزه آبخيز را بر عهده دارد كه اين اجزا در زير خواهد آمد.

ادامه نوشته

آبياري چغندر قند:

آبياري چغندر قند:

 

عمليات داشت

 

بذر چغندرقند اگر در شرايط مناسب فصلي و وجود رطوبت و حرارت كافي در خاك قرار گرفت جوانه توليد نموده و پس از مدتي كوتاه از خاك خارج شده و به رشد خود ادامه مي ‌دهد. از اين مرحله به بعد براي مرحله رشد و نمو بهتر گياه بايد اقداماتي انجام گيرد تا حداكثر محصول ريشه و حداكثر درصد قند در ريشه به دست آيد.

 

 

اين اقدامات عبارتند از: آبياري، ‌تنك‌كردن، وجين، مبارزه با آفات و امراض و ساير عمليات مورد نياز.

آبياري

 

چغندرقند به علت داشتن برگهاي پهن و توسعه يافته و تنفس و تبخير شديد در برگهايش به آب زيادي نياز دارد. مصرف آب كافي موجب بالا رفتن ماده خشك گياهي خواهد شد و اين مقدار آب در برابر تغييرات ريشه متغير است.

 

مقدار مصرف آب در ابتداي زندگي گياه كم و فواصل آبياري طولاني‌تر است. در ماههاي خرداد، تير و مرداد به علت افزايش درجه حرارت و طولاني‌بودن روزها، مصرف آب زيادتر و فواصل آبياري كمتر است. اما در ماههاي شهريور و مهر ترتيب كار برعكس خواهد بود.

 

در كشورهايي كه درصد رطوبت و ريزش باران زياد و مقدار آن به 600 تا 800 ميليمتر ميرسد اين گياه نياز به آبياري نداشته و بصورت ديم كشت ميشود.

ادامه نوشته

اثرات منفي سدها

اثرات منفي سدها

 

آیا سدها اثرات منفی هم دارند؟ نه تنها تالاب‌ها و درياچه‌ها (مثلاً درياچه‌ی اروميه) با سدسازی بر روی رودخانه‌های ورودی، شورتر می‌شوند و رو به زوال می‌روند، بلكه حتی گاه درياها نيز دچار مشكل می‌شوند: كم شدن آب شيرين ورودی به خليج فارس ـ در كنار ديگر عوامل ـ سبب شورتر و آلوده‌تر شدن آب اين دريا و در نتيجه، كم شدن جمعيت ماهيان و آسيب‌ديدن زندگی مردمی كه وابسته به صيد هستند، شده است. سدها از نظر طول عمر مفيد و پايداری در بهره‌سانی به جوامع انسانی، در قياس با روش‌های ديگر بهره‌برداری از آب، فايده‌ی كم‌تری دارند. استفاده از آب در امتداد رودخانه‌ها، و در پايين‌ترين بخش‌های آن (مصب‌ها، تالاب‌ها، خورها) يا پخش سيلاب‌ها در دشت و هدايت اين آب‌ها به سفره‌های زيرزمينی (آب‌خوان داری‌) كه شيوه‌های ديرينه‌ی بهره‌برداری از آب شيرين هستند، در كنار ارتقای روش‌های آبياری و صرفه‌جويی، می‌تواند شكل پايدارتری را از زيست هماهنگ با محيط براي انسان رقم زند.

 

 

 

عمر مفيد سدها معمولاً زير صد سال است، اما رودها، تالاب‌ها و سفره‌های زيرزمينی، عمر هزاران ساله دارند. در ايران كه فرسايش خاك، به دليل نابودی پوشش گياهی مرتعی و جنگلی، بسيار بالا است، عمر مفيد سدها به دليل انباشته شدن رسوب، حتی كم‌تر از آن چيزی است كه سازندگان آنها پيش‌بينی كرده‌اند. مثلاً برای سد سفيدرود، يك عمر هشتاد ساله با ظرفيت 8/1 ميليارد مترمكعب پيش‌بينی شده بود، اما پس از چهل سال، حدود 600 ميليون مترمكعب از حجم آن/يعنی به اندازه‌ی سه برابر حجم سد اميركبير) انباشته از گل و لای شده است. مقام‌های رسمی مسئول در بخش كشاورزی و آبياری كشور (در برآوردی كه خوش‌بينانه به نظر می‌رسد) می‌گويند كه سالانه در حدود يك درصد از حجم مخازن سدها با رسوب پر می‌شود. با اين حساب، با در نظر داشتن تعداد سدهای كشور، می‌توان گفت كه فقط با جلوگيری از فرسايش خاك و احيای جنگل‌ها و مراتع كشور، درواقع هر سال به اندازه‌ی يك يا دو سد به ذخيره‌ی آبی خود كمك خواهيم كرد. تازه، اين به جز كمكی است كه پوشش گياهی، به جذب اب در خاك و افزايش رطوبت محيط، می‌كند. سدها، مشكلات ديگري هم می‌سازند: به گفته‌ي مديركل امور عشايری خوزستان، آب‌گيري سد كارون 3 درياچه‌اي به طول 60 كيلومتر به وجود آورده كه نتيجه‌ی آن زير آب رفتن هزاران هكتار اراضی كشاورزی، مراتع و خانه‌های مردم بوده است، و در طراحی اين سد هيچ فكری برای مالكان عرفی منطقه نشده است (ميراث خبر 12/5/84). با از ميان رفتن مراتع و جنگل‌هايی كه به زير آب می‌روند، فشار بهره‌برداران اين نواحی، به نقاط ديگر منتقل می‌شود، يا دام‌داران و كشاورزان اين مناطق، به حاشيه‌نشين شهرها بدل می‌شوند. در ايران، تا يكی دو سال اخير، در برنامه‌های سدسازی هيچ توجهی به ميراث فرهنگی و محوطه‌های تاريخی كه به زير آب می‌روند، نشده است. با آب‌گيری سد كارون 3 بسياری از آثار باستانی ايذه، از جمله كاروانسرای 700 ساله‌ی خار سياه دون (و بی‌شمار آثار ناشناخته و كم شناخته شده‌ي ديگر) به زير آب رفتند. در پروژه‌ی سد سيوند هم آثار بسياری می‌رفت كه به كلی نابود شود، اما توجه سازمان‌های غيردولتی و مطبوعات به موضوع (با توجه به نزديك بودن محل پروژه به آثار بی‌نظير تخت جمشيد و پاسارگاد) توانسته آب‌گيری سد را به تاخير اندازد تا شايد گروه‌های پژوهشی بتوانند بخشی از ميراث منطقه را نجات دهند. اما در ده‌ها برنامه‌ی سدسازی ديگر هيچ برنامه‌ی شناسايی آثار تاريخی و عمليات نجات‌بخشی ميراث فرهنگی انجام نشده است. در آذربايجان، در جريان عمليات ساخت سد سهند پل ايلخانی گوچينلو تخريب شده و 9 محوطه‌ی باستانی در خطر غرق شدن است، در خوزستان، سد رامهرمز باعث نابودی سد باستانی جره خواهد شد؛ در فارس، سد ملاصدرا محوطه‌های باستانی مطالعه نشده‌ای را به زير آب برده يا خواهد برد (روزنامه‌ی ايران 27/12/84).

ادامه نوشته

ارائه راهکارهای راهبردی ارتقای فرهنگ مصرف صحیح و بهینه آب در بخش کشاورزی

ارائه راهکارهای راهبردی ارتقای فرهنگ مصرف صحیح و بهینه آب در بخش کشاورزی

علی رضا نیک نفس

 

 

 

مقدمه:

آب مایه حیات است و به گفته خداوند:(و من جعلنا من ماء کل شئ حی.)(و هر چیزی را از آب زنده کردیم)و این نعمت الهی غیر قابل جایگزین و از جمله انفال متعلق به همه ساکنین یک سرزمین بوده و دسترسی به آب به خصوص برای شرب و بهداشت حق همه انسانهاست.

روند رو به تزاید جمعیت و گسترش شهر نشینی نیاز مند تامین آّب شرب و بهداشت جامعه,امنیت غذایی,محیط زیست افراد,تامین آب کشاورزی وصنعت که به عنوان ارکان حیات انسانهاست, میباشد.لذا به دلیل محدود و ثابت بودن مقدار آب تجدید شونده,رقابت بین مصرف کنندگان آب شرب,کشاورزی و صنعتی از یک سو و رقابت در سطح حوضه های آبریز از سوی دیگر در آینده می تواند تشدید شود و یا چلشهای جدیدی را موجب شود.از طرفی آلودگی آب گسترش یافته و در دوره های خشکسالی و توزیع نا همگون نزولات آسمانی در سر زمین و آثار تخریبی آبهای جاری ناشی از سیلابها شرایطی را به وجود آورده است که اگر منابع آب مديریت نشود و کیفیت و کمیت آنها مورد توجه قرار نگیرد ممکن است تنشهای غیر قابل پیش بینی را برای کشورها به وجود آید.

درسطح منطقه ای نیزدرخاورمیانه آب به عاملی برای جبهه گیری بین تعدادی ازکشورها علیه یکدیگر مبدل شده است.بر خلاف نفت و کالاهای دیگر آب را نمی توان در حجم زیاد از جایی به جای دیگر انتقال داد و لذا مصرف آن فقط به منابع محلی محدود است در این صورت باید بپذیریم که اکثر مناطق کشور با کم آبی مواجه می باشد.به طوری که کمبود آب در بعضی مناطق کشورامنیت و سلامت اقتصادی را به مخاطره خواهدافکند.به خصوص این که تغییرات اقلیم و اثر گازهای گلخانه ای الگوی بارندگی را تغییر داده و در آینده نیز مسئله حادتر از وضعیت کنونی خواهد شد.

زیرا سابقه بارندگی ها در چند سال گذشته اگر ناشی از تغییر اقلیم باشد نشان می دهد که شرایط نا مطلوب است,لذا برای جلوگیری از این بحران قدم اول ایجاد فرهنگ صحیح و منطقی مصرف آب و ارتقای آن از طریق تدوین مصرف بهینه آب برنامه ریزی و اجرای طرحهای مدیریت مصرف آب در کشاورزی و اصلاح تعرفه ها برای مشترکین پر مصرف و اعمال طرحهای تشویقی نظیر سوبسیتهای صحیح در جهت توسعه طرحهای آبیاری مدرن است.

 

1-تدوین صحیح مصرف بهینه آب

نگاهی حکومتی و فرا گیر به جمعیت یک کشور اگر فعالیت در زمینه منابع و با دیدگاه مملکتی و ملی و تامین منافع کل کشور انجام شود می تواند برنامه ریزی صحیح بهره برداری از منابع خدا دادی را تکلیف و ترسیم کند. آب مانند نفت از منابع ملی است و به نقطه خاصی تعلق ندارد و باید در قالب برنامه ریزی های حکومتی و ملی تخصیص یابد.این بدان معناست که پس از تامین نیازهای شرب و بهداشتی که بدون توجه به مسایل اقتصادی آن اجتناب نا پذیر است آب را باید با مصرف هزینه حداقل به نقاط مستعدی که بیشترین و بهترین استعداد را برای تولید ملی نسبت به سایر نقاط در اختیار دارند منتقل نموده و در آمدهای آن را از طریق خزانه دولت صرف هزینه های ملی و آبادانی کشور نمود.

در واقع این برنامه و تخصیص در قالب یک بهینه سازی انجام می پذیرد.برای مثال هدف ملی در راستای خود کفایی و بی نیازی از واردات گندم و سایر تولیدات کشاورزی است.برای تولید یک تن گندم و در جایی که منابع آب و خاک فراهم و مناسب باشد مسلما هزینه کمتری صرف خواهد شد تا انتقال آن به نقطه ای دور دست و کشت زمینهای نا مرغوب تر.بنا بر این تامین گندم مورد نیاز مردم که امری حکومتی است باید در قالب برنامه ریزی های حکومتی قرار گیرد و توزیع آب منابع مختلف نیز بر همین اساس صورت گیرد.

شکی نیست که توسعه و اجرای طرحهای آبی از نظر بالابردن استاندارد و سطح زندگی مردم الزامی است و اگر بخواهیم به مردم کمک شود می بایست توسعه برنامه های آبی صورت گیرد؛اما این کار بدون تخلیه ابهای زیر زمینی,خشک شدن رود خانه ها و یا از بین رفتن جنگلها به آسانی حاصل نخواهد شد.از منابع آبی نمی توان استفاده بهینه کرد مگر آنکه سه اصل عمده یعنی کارآیی مصرف آب ,عدالت در توزیع آب و حفظ تعادل بوم شناختی و زیست محیطی رعایت شده باشد.

شواهد بسیاری نشان میدهد که توزیع آب در کشور ما عادلانه نیست و این روند نمی تواند برای همیشه دوام داشته باشد.باید بپذیریم که در کویر زندگی می کنیم و لذا می بایست آب را جور دیگر دید و قبل از آن که هر روز با بحران جدیدی از آب رو به رو شویم لازم است مصرف آب را از درون دگرگون

ادامه نوشته

اصطلاحات انگلیسی مرتبط با هیدرولوژی

اصطلاحات انگلیسی مرتبط با هیدرولوژی

 

Mete-Channel متاكانال، ابركانال

Network Hydrology هیدرولوژی شبكه زهكشی

Node گره

Operator عملگر

Optimomization بهینه سازی

Order, رتبه

Output point نقطه خروجی حوزه ابخیز

Overlandflow رواناب سطحی

Peak اوج ( سیل )

Peak Discharge دبی اوج

Perimeter of Watershed محیط حوزه

Prediction پیش بینی

‍‍Principle of Additivity or Superposition اصل جمع پذیری یا تجمع

Principle of Proportionality اصل تناسب

Principle of Time Invariance اصل عدم وابستگی زمانی

Probabability curve منحنی احتمال

Probability Density Function تابع چگالی احتمال

Pulse Response Function تابع واكنش پالسی

Rain guage باران سنج

Rain guage باران نگار

Rain recorder , Pluviograph باران نگار

Rain storm ,Cloud burst رگبار ، بارش شدید، بارش طوفانی

Rainfall بارش

Rainfall excess بارش مازاد

Rainfall intensity شدت باران

ادامه نوشته

بهره برداري از مصالح رودخانه اي

بهره برداري از مصالح رودخانه اي

 

امروزه در سرتاسر جهان و از جمله در ايران، ا نواع مصالح رودخانه اي‌ ‌‌‌ شامل شن و ماسه ، قلوه سنگ و مصالح ريز دانه در زندگي بشر و بويژه در فعاليتهاي عمراني و صنعتي كاربردهاي مختلفي پيدا كرده است و روزانه هزاران تن از انواع اين مصالح از بستر و كناره هاي رودخانه هاي مختلف كشور حفاري و برداشت ميگردد. زمينه هاي استفاده متفاوتي را ميتوان براي مصالح رودخانه اي ذكر نمود كه از جمله آنها توليد بتن است و ميتوان گفت تقريباً 75 در صد بتن را شن و ماسه تشكيل ميدهد. امروزه در احداث ابنيه هاي ساختمانها، سدها ، پلها و راهها بطور گسترده از بتن استفاده ميگردد. در راه سازي نيز از زيرسازي آن تا آسفالت رويه جاده ها شن و ماسه بعنوان اركان اصلي ساخت شناخته ميشود.در احداث خاكريزها ، فيلترها و صنايعي همچون شيشه سازي ، موزائيك سازي و ... نيز استفاده از شن و ماسه كاربرد فراواني دارد. شن و ماسه رودخانه اي كه در معرض انتقال ممتد در آب بوده اند منابع مشخصاً مطلوبي از مصالح هستند زيرا مواد ضعيف و سست آنها توسط سايش حذف و شن و ماسه بادوام، گردشده و با دانه بندي مناسب بجا گذاشته است. همين امـر باعث گرديــده كه اين منابـع نياز بـه فرآگيري كمتــري داشته و از طرفــي سهل الوصول بودن آن و نزديكي به جاده هاي حمل و نقل و محل مصرف كه نهايتاً بالا بردن ارزش اقتصادي آن را رقم ميزند از جمله دلايلي است كه استفاده روزافزون آن را نسبت به مصالح كوهي بدنبال داشته است.

 

 

 

 

 

مكانهاي ترسيب شن و ماسه در رودخانه ها

 

پس از اينكه ذرات سنگي بر اثر هوازدگي از سنگ مادر جدا شدند توسط عوامل مختلفي كه مهمترين آن آب است به پايين دست حمل ميشوند افزايش مقدار آب و سرعت جريان دو عامل مهم در بالابردن ظرفيت حمل رودخانه به شمار مي آيند از اينرو در هرجا انرژي رود كاهش يابد آنچه را كه ديگر قادر به حملش نيست ترسيب خواهد نمود.در چنين شرايطي ابتدا ذرات درشت تر و بعد بتدريج ريزتر ته نشين ميشود.

 

در نواحي كوهستاني حجم مواد رسوب شده توسط رودخانه كم و ذرات درشت و گوشه دارند و در قسمتهاي پاياني رود به علت انرژي كم آب عمدتاً لاي و رس است بنابراين معمولاً قسمتهاي مياني رود مكانهاي مناسبي از شن و ماسه را در خود جاي ميدهد.


ادامه نوشته

راه هاي افزايش بازدهي آبياري در بخش كشاورزي

راه هاي افزايش بازدهي آبياري در بخش كشاورزي

 

اقليم آب و هوايي در ايران متنوع بوده و داراي آب و هوايي متفاوت در نقاط مختلف است . به طوريكه در نقاط خشك و گرم - كه وسعت زيادي از كشور را تشكيل مي دهد - در فصل تابستان درجه حرارت از 34 تا 50 درجه سانتيگراد (93 تا 122 درجه فارنهايت) متغير است و بارندگيها نيز در قسمت اعظم كشور كه جزو مناطق خشك و نيمه خشك مي باشد ، محدود به دوره كوتاه زمستان و اوايل بهار آن هم به ميزان كم است در نقاط ديگر مانند قسمت شمالي كوههاي البرز داراي باران نسبتاً كافي براي كشاورزي مي باشد . در قسمت شمالي فلات مركزي ايران متوسط بارندگي ساليانه حدود 220 ميلي متر است . در حاليكه اين مقدار در قسمت جنوبي و جنوب شرقي به حدود 120 ميلي متر تقليل مي يابد. به عنوان مثال از مساحت كل كشور حدود 13 درصد كمتر از 100 ميلي متر بارندگي و 61 درص

ادامه نوشته

سدهاي لاستيكي

سدهاي لاستيكي

 

(اولين سد: سد لاستيكي عرب‌خيل، دومين سد: سد لاستيكي آرميچ‌كلا) نحوه كار و سهولت اجرا و بهره‌برداري از سدهاي لاستيكي، آنها را مناسب براي جايگزيني با برخي سدهاي كوتاه مي‌سازد. اين سدها با توجه به طراحي سريع، سهولت نصب و بهره‌برداري، هزينه اندك اجراي طرح، مدت زمان كوتاه اجرا، انعطاف‌پذيري قابل توجه آن در مقابل عوامل خارجي، امكان تغيير شكل و سبكي مي‌توانند در بسياري از طرحهاي آبي كشور به ويژه در نواحي ساحلي شمال و جنوب كه با مشكلات متعدد آبي ازجمله كمبود آب كشاورزي و سيلابهاي فصلي روبرو هستند منا

ادامه نوشته

گروه مهندسی آب


گروه مهندسی آب

 

مقدمه برای تأمین نیروی انسانی متعهد و متخصص به منظورنیل به خود کفایی فنی در زمینه های آبیاری و زهکشی لازم است، متخصصینی تربیت شوند که بتوانند با استفاده از دانش و تجربیات خود در توسعه و رشد اقتصادی کشور از طریق آموزش ، تحقیق ، برنامه ریزی و طراحی ابنیه و سیستم های آبیاری و زهکشی و بالا بردن راندمان بهروری از منابع آب و خاک مؤثر باشند. تعریف مهندسی در کل یعنی "خلق فرایندهای نو" و مهندسی آب به رشته ای اطلاق می شود که با دارا بودن مجموعه ای از علوم و روشها در زمینه های مختلف، بررسی و طراحی پروژه های آبیاری و زهکشی، نحوۀ بهره برداری و نگهداری و مدیریت شبکه های آبیاری و زهکشی، برنامه ریزی و تحقیقات و آموزش توانایی و کارایی لازم را تأمین نماید. اهمیت موضوع اهمیت و جایگاه مهندس آب را می توان از جهات مختلف مورد بررسی قرار داد. تربیت کارشناسان کار آمد جهت نیل به خود کفایی در زمینه های علوم آبیاری و زهکشی بهره برداری بهینه از منابع آب کشور برای بالا بردن سطح تولیدات کشاورزی و رشد اقتصادی کشور ضروری خواهد بود. جایگاه ایران جزء کشورهای خشک و نیمه خشک دنیا است و بر اساس شاخص های بین المللی، کشور ایران جزء کشورهای با تنش آبی و یا در آستانه تنش آبی است و در صورت ادامه همین وضعیت یعنی نحوه و میزان استفاده از آب در کشور تا بیست سال آینده دچار بحران شدید آب در بخشهای شرب، کشاورزی و صنعت خواهیم شد. بنابراین نیاز به کارشناسان و متخصصان مهندسی آب در گرایشهای مختلف با تجارب خوب در حال افزایش است. در حال حاضر در 20 دانشگاه دولتی و حدوداً در 7 دانشگاه آزاد گروه مهندسی آب فعال می باشد که در مجموع سالانه قریب به1000 نفر در این رشته فارغ التحصیل می شوند و مسلماً در هر سال در حال افزایش هستند. لذا پایه گذاری بخشهایی نظیر نظام مهندسی آبیاری و زهکش در فراهم کردن زمینه ها

ادامه نوشته

اثرات MTBE در آلودگی منابع آب


اثرات MTBE در آلودگی منابع آب

 

(متیل ترسیو – بوتیل اتر) یك ماده آلی اكسیژن دار است كه امروزه در ایران و برخی كشورهای جهان به صورت گسترده در بنزین بدون سرب استفاده می شود در ابتدای انتخاب و استفاد ه از این ماده در سوخت مزایای زیست محیطی آن مورد توجه بود ولی اكنون پس از گذشت چند سال از مصرف آن در دنیا مشخص شده است كه MTBE دارای امكان تاثیرات سوء روی انسان بوده و دارای پتانسیل آلودگی محیط زیست است. ورود MTBE به منابع آب و خاك به روشهای مختلف انجام می گیرد .MTBE در خاك بسیار متحرك است و حركت آن در آب تابع قوانین حركت آب در خاك است. MTBE مقاومت زیادی به تخریب زیستی دارد و نیمه عمر آن در آب بالاست ، جذب آنها توسط ذرات خاك ضعیف است ،حلالیت بالایی در آب دارد و بسیار متحرك است . این عوامل باعث حركت MTBE به سمت آبهای زیر زمینی و جمع این ماده در این آبها می گردد و از آنجا كه آبهای زیرزمینی در شرب و كشاورزی استفاده دارند با تهدید سلامتی انسان و طبیعت باعث معضلات زیست محیطی می گردد درحال حاضر USEPA حد مجاز این ماده در آبهای آشامیدنی راpb 40-20 تعیین كرده است. با توجه به مصرف گسترده MTBE در ایران قبل از آنكه این ماده به معضل زیست محیطی در كشور تبدیل گردد باید راهكارهی مناسب ادامه و عدم مصرف 

ادامه نوشته

انتخاب روش های آبياری در کشاورزی


انتخاب روش های آبياری در کشاورزی

 

 

 

آبياری سطحی

آبياری سطحی به گروه گسترده ای از روش های آبياری اطلاق می شود که در آنها آب به وسيله نيروی ثقل در سطح مزرعه پخش می شود. اب عموماً در يک نقطه مرتفع يا در امتداد يک ضلع زمين رها شده و سطح مزرعه را تحت جريان سطحی می پوشاند. بازده و يکنواختی آبياری به يکنواختی خاک، کيفيت ترازبندی زمين، توپوگرافی زمين و کنترل رابطه ميان جريان، سرعت نفوذ آب به خاک و زمان آبياری بستگی دارد. استفاده از خاک به عنوان محيط انتقال (در مقابل انتقال آب از طريق خطوط لوله يا از ميان هوا توسط آب پاش ها)، شکل شناخته شده ای از روش های آبياری سطحی است. همچنين اين خاک است که عمق نفوذ را در زمان نفوذ کنترل می کند (در مقابل ميزان جريان که توسط آب پاش ها يا قطره چکان ها کنترل می شود). علاوه بر اين، در اراضی تحت آبيرای سطحی به سبب تغيير مشخصه های نفوذ و پيشروی آب نسبت به زمان، تعيين و پيش بينی بسياری از توصيه هايی که از نظر مديريت ضرورت دارد ممکن نيست. در روش های آبياری سطحی کنترل آبياری بايد از طريق مديريت اراضی انجام شود، در حالی که در سيستم های مکانيکی، طراحی و تجهيزات، جايگزين بخش عمده ای از مديريت های لازم شده اند.

 

روش های آبياری سطحی به دو دسته اساسی تقسيم می شوند:

 

غرقابی و جريانی.

روش های جريانی برای تضمين نفوذ کافی آب در پايين دست مزرعه بايد مقداری رواناب داشته باشند. معمولاً برای جلوگيری از خروج آب از مزرعه، نياز به سيستم برگشت رواناب به چرخه آبياری وجود دارد. اين سيستم در صورت طراحی مناسب، امکانات ارزشمندی را برای کاهش نيروی کارگری و يکنواختی بهتر پخش آب،فراهم می آورند.

 

انواع روش های آبياری سطحی

آبياری کرتی

آبياری کرتی يکی از روش های آبياری غرقابی است که برای آبياری اراضی مسطح مرزبندی شده، استفاده می شود (شکل 3-1) در اين روش سطح خاک به صورت غرقابی باقی نمی ماند. از آنجا که خاک تا زمانی که اب نفوذ می کند، غرقاب باقی می ماند، در اين روش رواناب وجود ندارد. در مناطق بارانی بايد ملاحظاتی برای تخليه آب مازاد نفوذی انجام گيرد. آبياری کرتی تحت عناوين گوناگونی مانند ابياری غرقابی کنترل شده، نوارهای مسح، ابياری کنترل شده، آبياری کرتی کنترل شده، آبياری کرتی مسطح ته بسته و آبياری کرتی مسطح، بيان می شود. از اين شيوه آبياری می توان برای محصولات رديفی و غير رديفی، با مرزهای داخلی يا بدون آب، و يا در بسترهای پهن همواره استفاده نمود. اين شيوه همچنين در باغات و تاکستان ها نيز به کار برده می شود. از انجا که يکنواختی نفوذ نسبت به تغييرات نفوذ پذيری بسيار حساس است سرعت نفوذ بايد در هر کرت ثابت باشد. نيازی نيست که کرت ها حتماً مستطيلی يا دارای مرزهای مستقيم باشند. پشته ها نيز لزوماً دائمی باشند. تحت يک مديريت خوب، حجم معينی از آب به سرعت در کرت تخليه خواهد شد.

جدول 3-1- روش های آبياری سطحی و گونه های مختلف آنها

 

روش

کرتی نواری

جريان دائمی

و غرقابیشياری (فارو) شيارهای کوچک

ادامه نوشته

شناخت و کاربرد سیستم های مختلف آبیاری تحت فشار

شناخت و کاربرد سیستم های مختلف آبیاری تحت فشار

 

 

 

مقدمه

 

با توجه به اینکه کشور ایران در مناطق خشک و نیمه خشک کره خاکی قرار گرفته است همیشه با مشکل کم آبی و بحران آب روبروست که در این راستا دو مشکل اساسی وجود دارد .

1 ) بارندگی کم و تبخیر و تعرق بالا 2 ) پایین بودن راندمان آبیاری حدود 38 % ، خاکی بودن مسیر انتقال آب ، ناهموار بودن داخل مزرعه ، نبودن زهکشهای سطحی و زیر زمینی از طرفی نظر به افزایش روزافزون جمعیت کشور و تامین امنیت غذایی باید سعی نمائیم تا از آبیاری سنتی فاصله گرفته و به آبیاری مدرن و مکانیزه روی آوریم تا بتوانیم راندمان آبیاری را افزایش و تولید را بالا ببریم و سطح زندگی و درآمد جوامع روستایی را ارتقاء بدهیم . برای این منظور باید از سیستم مدرن و مکانیزه یا همان روش آبیاری تحت فشار استفاده نمود .

 

()

 

آبیاری تحت فشار روشی از آبیاری است که در آن آب در مجاری بسته که شامل لوله های اصلی و فرعی می باشد با فشار جریان می یابد و از سوراخهایی که به آنها قطره چکان ، آبپاش ، آبفشان و یا نازل گفته می شود به صورت قطره یا ذرات ریز خارج می گردد و بدین طریق از تلفات آب در مسیر انتقال و در داخل مزرعه جلوگیری شده و آب به اندازه ای که لازم است به مزرعه و محصول داده می شود .

 

ويژگيها و مزاياي آبياري

 

آبیاری تحت فشار شامل آبیاری بارانی و قطره ای می باشد و اهدافی که در این روش مدنظر است به شرح ذیل می باشد :

 

ـ افزایش راندمان آبیاری به میزان 70 % در روش بارانی و به میزان 90 % در روش قطره ای و تقلیل میزان آب مصرفی در مقایسه با آبیاری سطحی .

ادامه نوشته

آيين نامه جلوگيري از آلودگي آب

 

آيين نامه جلوگيري از آلودگي آب

 

 

( مصوب 18/2/1371 )

 

ماده‌ 1ـ عبارات‌ و اصطلاحاتي‌ كه‌ در اين‌ آيين‌نامه‌ به‌ كار رفته‌ داراي‌ معاني‌ زير مي‌باشد:

1ـ سازمان‌، سازمان‌ حفاظت‌ محيط ‌زيست‌.

2ـ شورايعالي‌ شورايعالي‌ حفاظت‌ محيط ‌زيست‌.

3ـ آلودگي‌ آب‌: تغيير مواد محلول‌ يا معلق‌ يا تغيير درجه‌ حرارت‌ و ديگر خواص‌ فيزيكي‌ و شيميايي‌ و بيولوژيكي‌ آب‌ در حدي‌ كه‌ آن‌ را براي‌ مصرفي‌ كه‌ براي‌ آن‌ مقرر است‌ مضر يا غيرمفيد سازد.

4ـ مواد آلوده‌كننده‌ آب‌ (آلوده‌كننده‌): هر نوع‌ مواد يا عوامل‌ فيزيكي‌ و شيميايي‌ بيولوژيك‌ كه‌ باعث‌ آلودگي‌ آب‌ گرديده‌ يا به‌ آلودگي‌ آن‌ بيفزايد.

5ـ منابع‌ مولد آلودگي‌ آب‌ (منابع‌ آلوده‌كننده‌): هرگونه‌ منبعي‌ كه‌ فعاليت‌ يا بهره‌برداري‌ از آن‌ موجب‌ آلودگي‌ آب‌ مي‌شود كه‌ شامل‌ منابع‌ صنعتي‌، معدني‌، كشاورزي‌ و دامداري‌، شهري‌ و خانگي‌، خدماتي‌ و درماني‌ و متفرقه‌ مي‌باشد.

6ـ فاضلاب‌: هر نوع‌ ماده‌ مايع‌ زائد حاصل‌ از فعاليت‌هاي‌ صنعتي‌ يا كشاورزي‌ و دامداري‌ يا شهري‌، بيمارستاني‌ و آزمايشگاهي‌ و خانگي‌ كه‌ به‌ آب‌ يا خاك‌ تخليه‌ گردد.

7ـ مواد زائد جامد: هرگونه‌ ماده‌ جامدي‌ كه‌ عرفاً زائد محسوب‌ مي‌شود مانند زباله‌، خاكروبه‌، خاكستر، جسد حيوانات‌، ضايعات‌ مراكز شهري‌ و صنعتي‌ و زوايد حاصل‌ از تصفيه‌، اعم‌ از شيميايي‌ و بيولوژيك‌ و همچنين‌ فضولات‌ انساني‌ و حيواني‌ و مواد زايد بيمارستانها و غيره‌.

8ـ آبهاي‌ پذيرنده‌: كليه‌ آبهاي‌ سطحي‌ و زيرزميني‌ از جمله‌ قنوات‌، چاهها و سفره‌ آبهاي‌ زيرزميني‌ و چشمه‌ها و نيز درياها، درياچه‌ها، رودخانه‌ها و نهرها و تالابها و آبگيرها و بركه‌ها كه‌ فاضلاب‌ و مواد زائد جامد به‌ آنها تخليه‌ شده‌ يا در آنها نفوذ مي‌كند.

9ـ آبهاي‌ ايران‌: كليه‌ آبهاي‌ داخلي‌ و ساحلي‌ و درياي‌ سرزميني‌ كه‌ تحت‌ حاكميت‌دولت‌جمهوري‌اسلا� �ي‌ايران‌ قرار دارد.

10ـ رقيق‌ كردن‌: كاهش‌ غلظت‌ مواد آلوده‌كننده‌ در فاضلاب‌ از طريق‌ اختلاط‌ با آب‌ يا آب‌ پذيرنده‌.

11ـ وسايل‌ و روشهاي‌ مناسب‌: مناسب‌ترين‌ وسايل‌ يا روشهايي‌ كه‌ استفاده‌ آن‌ با توجه‌ به‌ شرايط‌ محلي‌، درجه‌ پيشرفت‌ و امكانات‌ علمي‌ و فني‌ و هزينه‌هاي‌ مربوط‌، رفع‌ يا كاهش‌ مؤثر آلوده‌كننده‌ها را امكان‌پذير مي‌سازد.

12ـ ميزان‌ و معيار (استاندارد): حدود مجاز و مشخصات‌ ويژه‌اي‌ كه‌ با توجه‌ به‌ اصول‌ حفاظت‌ و بهسازي‌ محيط ‌زيست‌ براي‌ آلوده‌كننده‌ها و جلوگيري‌ از آلودگي‌ آب‌ تعيين‌ مي‌شود.

13ـ مسئول‌: شخص‌ حقيقي‌ كه‌ اداره‌ يا تصدي‌ منابع‌ مواد آلودگي‌ از قبيل‌ كارخانجات‌، كارگاهها و ساير تأسيسات‌ صنعتي‌ را خواه‌ براي‌ خود، خواه‌ به‌ نمايندگي‌ از طرف‌ شخص‌ يا اشخاص‌ حقيقي‌ و حقوقي‌ ديگر به‌ عهده‌ داشته‌ يا شخصاً به‌ طرق‌ مختلف‌ عامل‌ ايجاد آلودگي‌ است‌.

14ـ مواد زائد سمي‌ و خطرناك‌: هر نوع‌ ماده‌ زائد آلوده‌كننده‌ يا تركيبي‌ از مواد و ضايعاتي‌ كه‌ داراي‌ قدرت‌ صدمه‌ و آسيب‌ زياد به‌ سلامت‌ انسان‌ يا ساير موجودات‌ زنده‌ يا گياهان‌ بوده‌ يا بر اثر تماس‌ و تكرار داراي‌ عوارض‌ سوء در آنها باشد و قابليت‌ آلوده‌ ساختن‌ آب‌ را دارد.

ماده‌ 2ـ اقدام‌ به‌ هر عملي‌ كه‌ موجبات‌ آلودگي‌ آب‌ را فراهم‌ نمايد ممنوع‌ است‌.

ماده‌ 3ـ سازمان‌ با همكاري‌ وزارتخانه‌هاي‌ نيرو، كشاورزي‌، جهادسازندگي‌، بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشكي‌ و ساير وزارتخانه‌ها و سازمانهاي‌ ذيربط‌ حسب‌ مورد نسبت‌ به‌ بررسي‌ و شناسايي‌ كيفيت‌ آبهاي‌ ايران‌ از لحاظ‌ آلودگي‌ اقدام‌ خواهد نمود.

ادامه نوشته

آيين نامه جلوگيري از آلودگي آب

آيين نامه جلوگيري از آلودگي آب

( مصوب 18/2/1371 )

 

ماده‌ 1ـ عبارات‌ و اصطلاحاتي‌ كه‌ در اين‌ آيين‌نامه‌ به‌ كار رفته‌ داراي‌ معاني‌ زير مي‌باشد:

1ـ سازمان‌، سازمان‌ حفاظت‌ محيط ‌زيست‌.

2ـ شورايعالي‌ شورايعالي‌ حفاظت‌ محيط ‌زيست‌.

3ـ آلودگي‌ آب‌: تغيير مواد محلول‌ يا معلق‌ يا تغيير درجه‌ حرارت‌ و ديگر خواص‌ فيزيكي‌ و شيميايي‌ و بيولوژيكي‌ آب‌ در حدي‌ كه‌ آن‌ را براي‌ مصرفي‌ كه‌ براي‌ آن‌ مقرر است‌ مضر يا غيرمفيد سازد.

4ـ مواد آلوده‌كننده‌ آب‌ (آلوده‌كننده‌): هر نوع‌ مواد يا عوامل‌ فيزيكي‌ و شيميايي‌ بيولوژيك‌ كه‌ باعث‌ آلودگي‌ آب‌ گرديده‌ يا به‌ آلودگي‌ آن‌ بيفزايد.

5ـ منابع‌ مولد آلودگي‌ آب‌ (منابع‌ آلوده‌كننده‌): هرگونه‌ منبعي‌ كه‌ فعاليت‌ يا بهره‌برداري‌ از آن‌ موجب‌ آلودگي‌ آب‌ مي‌شود كه‌ شامل‌ منابع‌ صنعتي‌، معدني‌، كشاورزي‌ و دامداري‌، شهري‌ و خانگي‌، خدماتي‌ و درماني‌ و متفرقه‌ مي‌باشد.

6ـ فاضلاب‌: هر نوع‌ ماده‌ مايع‌ زائد حاصل‌ از فعاليت‌هاي‌ صنعتي‌ يا كشاورزي‌ و دامداري‌ يا شهري‌، بيمارستاني‌ و آزمايشگاهي‌ و خانگي‌ كه‌ به‌ آب‌ يا خاك‌ تخليه‌ گردد.

7ـ مواد زائد جامد: هرگونه‌ ماده‌ جامدي‌ كه‌ عرفاً زائد محسوب‌ مي‌شود مانند زباله‌، خاكروبه‌، خاكستر، جسد حيوانات‌، ضايعات‌ مراكز شهري‌ و صنعتي‌ و زوايد حاصل‌ از تصفيه‌، اعم‌ از شيميايي‌ و بيولوژيك‌ و همچنين‌ فضولات‌ انساني‌ و حيواني‌ و مواد زايد بيمارستانها و غيره‌.

8ـ آبهاي‌ پذيرنده‌: كليه‌ آبهاي‌ سطحي‌ و زيرزميني‌ از جمله‌ قنوات‌، چاهها و سفره‌ آبهاي‌ زيرزميني‌ و چشمه‌ها و نيز درياها، درياچه‌ها، رودخانه‌ها و نهرها و تالابها و آبگيرها و بركه‌ها كه‌ فاضلاب‌ و مواد زائد جامد به‌ آنها تخليه‌ شده‌ يا در آنها نفوذ مي‌كند.

9ـ آبهاي‌ ايران‌: كليه‌ آبهاي‌ داخلي‌ و ساحلي‌ و درياي‌ سرزميني‌ كه‌ تحت‌ حاكميت‌دولت‌جمهوري‌اسلا� �ي‌ايران‌ قرار دارد.

10ـ رقيق‌ كردن‌: كاهش‌ غلظت‌ مواد آلوده‌كننده‌ در فاضلاب‌ از طريق‌ اختلاط‌ با آب‌ يا آب‌ پذيرنده‌.

11ـ وسايل‌ و روشهاي‌ مناسب‌: مناسب‌ترين‌ وسايل‌ يا روشهايي‌ كه‌ استفاده‌ آن‌ با توجه‌ به‌ شرايط‌ محلي‌، درجه‌ پيشرفت‌ و امكانات‌ علمي‌ و فني‌ و هزينه‌هاي‌ مربوط‌، رفع‌ يا كاهش‌ مؤثر آلوده‌كننده‌ها را امكان‌پذير مي‌سازد.

12ـ ميزان‌ و معيار (استاندارد): حدود مجاز و مشخصات‌ ويژه‌اي‌ كه‌ با توجه‌ به‌ اصول‌ حفاظت‌ و بهسازي‌ محيط ‌زيست‌ براي‌ آلوده‌كننده‌ها و جلوگيري‌ از آلودگي‌ آب‌ تعيين‌ مي‌شود.

13ـ مسئول‌: شخص‌ حقيقي‌ كه‌ اداره‌ يا تصدي‌ منابع‌ مواد آلودگي‌ از قبيل‌ كارخانجات‌، كارگاهها و ساير تأسيسات‌ صنعتي‌ را خواه‌ براي‌ خود، خواه‌ به‌ نمايندگي‌ از طرف‌ شخص‌ يا اشخاص‌ حقيقي‌ و حقوقي‌ ديگر به‌ عهده‌ داشته‌ يا شخصاً به‌ طرق‌ مختلف‌ عامل‌ ايجاد آلودگي‌ است‌.

14ـ مواد زائد سمي‌ و خطرناك‌: هر نوع‌ ماده‌ زائد آلوده‌كننده‌ يا تركيبي‌ از مواد و ضايعاتي‌ كه‌ داراي‌ قدرت‌ صدمه‌ و آسيب‌ زياد به‌ سلامت‌ انسان‌ يا ساير موجودات‌ زنده‌ يا گياهان‌ بوده‌ يا بر اثر تماس‌ و تكرار داراي‌ عوارض‌ سوء در آنها باشد و قابليت‌ آلوده‌ ساختن‌ آب‌ را دارد.

ماده‌ 2ـ اقدام‌ به‌ هر عملي‌ كه‌ موجبات‌ آلودگي‌ آب‌ را فراهم‌ نمايد ممنوع‌ است‌.

ماده‌ 3ـ سازمان‌ با همكاري‌ وزارتخانه‌هاي‌ نيرو، كشاورزي‌، جهادسازندگي‌، بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشكي‌ و ساير وزارتخانه‌ها و سازمانهاي‌ ذيربط‌ حسب‌ مورد نسبت‌ به‌ بررسي‌ و شناسايي‌ كيفيت‌ آبهاي‌ ايران‌ از لحاظ‌ آلودگي‌ اقدام‌ خواهد نمود.

تبصره‌ 1ـ وزارت‌ بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشكي‌ در مورد آبهاي‌ مشروب‌ از مرحله‌ آبگير طبق‌ قوانين‌ و مقررات‌ خود عمل‌ مي‌نمايد.

تبصره‌ 2ـ در مورد آلودگي‌ آبهاي‌ درياها و درياچه‌ها همچنين‌ رودخانه‌هاي‌ مرزي‌ با مواد نفتي‌ به‌ موجب‌ قانون‌ حفاظت‌ دريا و رودخانه‌هاي‌ مرزي‌ از آلودگي‌ با مواد نفتي‌ عمل‌ خواهد شد.

ماده‌ 4ـ سازمان‌ موظف‌ است‌ نسبت‌ به‌ شناسايي‌ منابع‌ مختلف‌ مولد آلودگي‌ آب‌ به‌ طريق‌ مقتضي‌ اقدام‌ نمايد. مسئولين‌ موظفند اطلاعات‌ و مدارك‌ مورد نياز را در صورت‌ درخواست‌ در اختيار سازمان‌ قرار دهند.

تبصره‌ 1ـ وزارتخانه‌هاي‌ كشور، بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشكي‌، كشاورزي‌، نيرو، صنايع‌، معادن‌ و فلزات‌ و جهادسازندگي‌ و حسب‌ مورد ساير مؤسسات‌ ذيربط‌ همكاري‌ لازم‌ را با سازمان‌ در اجراي‌ مفاد اين‌ ماده‌ معمول‌ خواهند داشت‌.

تبصره‌ 2ـ اطلاعات‌ و مداركي‌ كه‌ جنبه‌ محرمانه‌ دارد و توسط‌ مسؤلين‌ در اختيار سازمان‌ گذارده‌ مي‌شود محرمانه‌ تلقي‌ شده‌ و جز در موارد قانوني‌ مورد استفاده‌ قرار نخواهد گرفت‌.

ماده‌ 5ـ استانداردهاي‌ مربوط‌ به‌ آلودگي‌ آب‌ با ذكر روشهاي‌ سنجش‌ و ساير مقررات‌ مربوط‌ توسط‌ سازمان‌ و با همكاري‌ وزارتخانه‌ها و مؤسسات‌ مذكور در ماده‌ (3) اين‌ آيين‌نامه‌ تهيه‌ و به‌ مورد اجراء گذارده‌ مي‌شود.

تبصره‌ـ در مورد مقررات‌ مربوط‌ به‌ تخليه‌ هر نوع‌ فاضلاب‌ به‌ شبكه‌ عمومي‌ فاضلاب‌ شهر و جمع‌آوري‌، نگهداري‌ و حمل‌ و دفع‌ مواد زائد جامد كميسيون‌ دائمي‌ متشكل‌ از نمايندگان‌ تام‌الاختيار وزارتخانه‌هاي‌ نيرو، بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشكي‌، كشور، صنايع‌، معادن‌ و فلزات‌ و سازمان‌ حفاظت‌ محيط‌زيست‌ و ساير سازمانهاي‌ مسوول‌ آب‌ و فاضلاب‌ شهري‌ در وزارت‌ كشور تشكيل‌ و تصميمات‌ اتخاذ شده‌ به‌ مرحله‌ اجراء گذارده‌ خواهد شد.

ماده‌ 6ـ طبقه‌بندي‌ كلي‌ آبهاي‌ پذيرنده‌ اعم‌ از سطحي‌ و زيرزميني‌ و درياچه‌ها و آبهاي‌ ساحلي‌ با توجه‌ به‌ قدرت‌ جذب‌ و تصفيه‌ طبيعي‌ آلوده‌كننده‌ها بر حسب‌ اولويتها و به‌ تدريج‌ توسط‌ سازمان‌ با همكاري‌ وزارتخانه‌ها و مؤسسات‌ مذكور در ماده‌ (3) اين‌ آيين‌نامه‌ تعيين‌ و اعلام‌ خواهد شد.

ماده‌ 7ـ سازمان‌ موظف‌ است‌ طبق‌ برنامه‌ پيش‌بيني‌ شده‌ از فاضلاب‌ و مواد زائد جامد منابع‌ آلوده‌كننده‌ نمونه‌برداري‌ و

ادامه نوشته

دستورالعمل تعيين حريم كيفي آبهاي سطحي


دفتر مديريت كيفي منابع آب

خرداد 1384

 

مقدمه

تعيين حريم كيفي منابع آب سطحي نگرشي ساختاري و راهبردي محسوب مي‌گردد كه در سطح كلان مديريت منابع آب كشور براي حفاظت و بهره‌برداري پايدار از اين منابع حياتي مطرح گرديده است.

در راستاي تحقق اهداف مورد اشاره ، هيئت وزيران در جلسه مورخ 13/12/82 بنابه پيشنهاد شماره 100/31/25687 مورخ 30/4/82 وزارت نيرو و به استناد ماده (51) قانون توزيع عادلانه آب مصوب 1361، آيين‌نامه مربوط به بستر و حريم رودخانه‌ها، انهار، مسيلها و مردابها، بركه‌هاي طبيعي و شبكه‌هاي آبرساني، آبياري و زهكشي، موضوع تصويب نامه شماره 26046/ت23687هـ مورخ 16/8/79 (بند خ ماده 1) را به شرح زير اصلاح نمود .

«حريم، آن قسمت از اراضي اطراف رودخانه، مسيل، نهر طبيعي يا سنتي، مرداب و بركه‌هاي طبيعي است كه بلافاصله پس از بستر قرار دارد و به عنوان حق ارتفاق براي كمال انتفاع و حفاظت كمي و كيفي آنها لازم است و طبق مقررات اين آيين‌نامه توسط وزارت نيرو يا شركتهاي آب منطقه‌اي تعيين مي گردد.

حريم انهار طبيعي، رودخانه‌ها و مسيل‌ها (اعم از اينكه آب دائم يا فصلي داشته باشند) و مردابها و بركه‌هاي طبيعي براي عمليات لايروبي و بهره‌برداري، از يك تا بيست متر و براي حفاظت كيفي آب رودخانه‌ها، انهار طبيعي و بركه‌ها تا يكصد و پنجاه متر (تراز افقي) از منتهي‌اليه بستر خواهد بود كه بنابه مورد و نوع مصرف و وضع رودخانه، نهر طبيعي و بركه به وسيله وزارت نيرو يا شركتهاي آب منطقه‌اي تعيين مي‌گردد .

حريم كيفي براي رودخانه‌ها، انهار طبيعي و بركه‌هاي تأمين كننده آب شرب مقطوعاً يكصد و پنجاه متر خواهد بود . سياهه رودخانه‌هاي ياد شده توسط سازمانهاي آب منطقه‌اي تعيين و براي اطلاع عموم اعلام خواهد شد .

تشخيص موارد كمال انتفاع و عدم تضرر در حريم موضوع اين بند به موجب دستورالعملي خواهد بود كه وزارت نيرو تدوين و جهت اجرا به شركتهاي آب منطقه‌اي ابلاغ مي‌نمايد. دستورالعمل ياد شده در بخش حريم كيفي با همكاري سازمان حفاظت محيط زيست تدوين خواهد شد .»

اين دستورالعمل جهت اجرايي نمودن مصوبه اخيرالذكر و يكپارچگي عملكرد شركتهاي آب منطقه‌اي در زمينه تعيين حريم كيفي تدوين گرديده است.

 

 

ادامه نوشته

گرایشهای ارشد مهندسی آب


گرایشهای ارشد مهندسی آب

منابع آب

 

كسي كه به نداي دلش گوش نمي دهد به قول شكسپير مجبور است چيزي را انتخاب بكند كه اجبارا بايد دوست داشته باشد. انسان بايد از همان ابتدا راهش را مشخص كند و بداند بالا رفتن تا كجا؟ چرا يك دانشجو نبايد بداند كه دلش چه مي خواهد بخواند و مملكتش چه مي خواهد تا به دنبال آن .شما بايد روي دانش و اطلاعات تكيه كنيد كه چقدر بلديد كه كارشناس بشويد يعني بايد كار را بشناسيد. شما به فكر اين هستيد كه هنوز در ليسانس براي فوق ليسانس چه بخوانيد و در فوق ليسانس به اين فكريد كه براي دكتري چه كنم؟ بعد از سپري كردن همه ي اينها تازه با خود مي گوييد كه من كجا كار پيدا بكنم . ببينيد اين ها كه متاسفانه گريبان گير جوانان ما شده است جرياني است كه مانند موجي است كه هركس را كه بخواهد جلوي آن بايستد له مي كند . ما بايد كشور خودمان را دوست بداريم كدام يك از كشور هاي ديگرآنقدر محصولات كشاورزي دارد و آنقدر خوي هاي مختلف نسبت به مساحتش در بازار همه چيز پيدا مي كنيد كه اين به خاطر اين خرده اقليم هايي است كه در كشور ما وجود دارد. كدام مملكت از مملكت ما بهتر است . ... خاك عالي دارد با اين وسعت كم شما بايد فكر كنيد كه مملكت را بسازيم و ديگران را سمت خودمان بكشيم . الان شما هستيد كه كشور بايد به دست شما ساخته شود .تفكرات ما متاسفانه اين طوري است. فعاليت هاي سي ساله ما نشان مي دهد كه ما خواستيم براي كشور خودمان هر طور كه شده كاري بكنيم و اصلا دنبال پول نبوديم . يك دزد علاقه مند به دزدي از يك آدمي كه ظاهر پرفسوري دارد ولي به كارش علاقه مند نيست ، موفق تر است. ما نمي دانيم كه چه مي خواهيم در نتيجه اين مي شود كه ما به دنبال تصورات مي گرديم . درنهايت من يك چيزي به شما مي توانم بگويم و آن اين كه سعي كنيد كه در كارتان موفق و علاقه مند باشيد و به همين رشته ي آبياري و زهكشي عشق بورزيد عشق است كه موتور پيشرفت است پشتوانه همه چيز عشق است اگر عشق نباشد بهترين رشته هايي كه شما فكر مي كنيد اون هم كارايي ندارد اول بايد كار را بلد باشيد اكنون سعي ما اين است كه زمينه هايي را فرام كنيم كه شما بتوانيد خدمت كنيد اگر هدف خدمت باشد هميشه امكانات هست سعي كنيد كارشناس موفق شويد و كسي كه كارشناس موفقي شود در محيط كاري زمينه ي گرايش هاي خود را پيدا مي كند . سخن آخر اينكه شماها بايد شرايطي را ايجاد كنيد كه ديگران بيايند در اينجا كار كنند و براي خودتان هم كار باشد با شرايط اولي .منتهي بايد از مراكز استان بيرون برويد و جاهاي ديگر را به مراكز استان تبديل كنيد از نظر من هيچ كدام از شما نياز به مشاور نداريد خودتان مي توانيد راهتان را پيدا كنيد

كمي فكر كنيد كدام گرايش و يا كدام درس بد است؟ در اين مدت كه شما اين همه درس خوانديد هنوز نمي دانيد كه به چه گرايشي علاقه داريد؟

 

 

ادامه نوشته