مصرف كودها
مصرف كودها
امروزه از كودها به عنوان ابزاري براي نيل به حداكثر توليد، در واحد سطح استفاده ميشود ولي مصرف كود بايد بتواند علاوه بر افزايش توليد، كيفيت محصولات كشاورزي را ارتقاء داده و ضمن آلوده نكردن محيط زيست، به خصوص آبهاي زيرزميني، تجمع مواد آلاينده نظير نيترات در اندامهاي مصرفي محصولات زراعي را به حداقل مقدار ممكن تنزل دهد، تا سلامتي انسان و دام نيز تأمين شود.
متأسفانه مصرف كودهاي شيميايي در كشور نا متعادل بوده و تطابقي با نياز واقعي گياه ندارد ، در حاليكه در دهه 1360 كودهاي نيتروژنه و فسفاته در هر سال، از روند رشد بيش از ده درصد برخوردار بود و از مصرف كودهاي پتاسه به دلايل نه چندان معقول خبري نبود، در حالي كه در كشورهاي پيشرفته نسبت مصرف نيتروژن (N) ، فسفر (P2O5) و پتاسيم (K2O) به ترتيب در حدود 100، 50 و 40 است. اين نسبت مصرف در ايران تقريباً 100، 80 و 5 ميباشد و خبري نيز از مصرف عناصر كم مصرف عليرغم آهكي بودن خاك ها نيست. ميدانيم كه در گذشته مصرف كودهاي شيميايي در مزارع ايران نا متعادل بود و مصرف اوره و فسفات آمونيوم بيشتر بوده در حالي كه از مصرف عناصر كم مصرف كودهاي پتاسه و محتوي عناصر كممصرف اجتناب ميگرديد (نفيسي، 1376، امير مكري،1371 و ملكوتي، 1372)
خوشبختانه سياست مسئولان وزرات جهاد كشاورزي مبتني بر عملي كردن مصرف كود در كشور در ردههاي مختلف پذيرفته شده است. خريد و توزيع كود سولفات در پتاسيم در مقياس وسيع، طرح مسأله نيازمندي گياهان به پتاسيم در سطح كشور و اين كه خاكهاي ايران نميتوانند نياز پتاسه و ريزمغذيهاي اكثر محصولات كشاورزي را تأمين نمايند.
_ مصرف زياد كودهاي شيميايي موجب تخريب در خصوصيات فيزيكي خاكهاي زراعي ميشود و ميبايست به جاي مصرف فراوان كودهاي شيميايي، از كودهاي آلي و سبز بيشتر استفاده گردد، تا ضمن بهبود
خصوصيات فيزيكي خاكهاي زراعي اين ثروت ملي (خاك) با وضعيت مساعدتري به نسل آينده تحويل شود.
براي افزايش كمي و كيفي محصولات زراعي به خصوص انواع پتاسيم ، افزايش تحمل گياهان زراعي برنج و گندم نسبت به بيماريها و كمآبي، مصرف پتاسيم در خاكهايي كه پتاسيم آنها كمتر از 250 ميلي گرم در كيلوگرم ميباشد، توصيه ميشود. بديهي است به دليل گراني سولفات پتاسيم نسبت به كلريد پتاسيم (بيش از دو برابر) ميتوان از كلريد پتاسيم نیزدر خاكهايي كه ميزان كلر آنها كمتر از 4 ميلي گرم در ليتر ميباشد، در سطح وسيعي استفاده كرد. به علاوه امكان تهيه كلريد پتاسيم و سولفات پتاسيم با استفاده از آبهاي درياچه اروميه، مرداب گاوخوني و كوير بزرگ در ايران وجود داشته و تبديل كلريد پتاسيم به سولفات پتاسيم نیز با عنايت به توليد 1500 تن اسيد سولفوريك مازاد در روز، كاري است كه در حال حاضر وزارت جهاد كشاورزي عملي شدن آن را پيگيري ميكند.
_ مسائل قابل تأمل در مصرف كودهاي شيميايي
در رابطه با لزوم افزايش مصرف كودهاي پتاسه و كاهش مصرف كودهاي فسفاته در كشور، ممكن است اين سؤال مطرح شود كه مصرف پتاسيم در خاكهاي اسيدي مطرح است نه در خاكهاي آهكي؟ در پاسخ بايد گفت همان طوري كه در خاكهاي آهكي، زيادي پتاسيم مطرح است زيادي كلسيم و منيزيم نيز وجود دارد، تحت چنین شرايطي جذب پتاسيم با دشواري مواجه خواهد بود. امروزه يكي از راههاي ارزيابي وضعيت پتاسيم قابل استفاده در خاك، استفاده از نسبت پتاسيم به مجموع كلسيم و منيزيم است در خاكهايي كه اين نسبت از حدي پايينتر باشد، احتمالاً كمبود پتاسيم و يا حداقل گرسنگي پنهان و در نهايت افت عملكرد كمي و كيفي محصول وجود خواهد داشت به عبارت سادهتر هر چه مقدار كلسيم و منيزيم قابل استفاده خاكهاي زراعي افزايش يابد، حد بحراني پتاسيم در چنین خاكهايي بالاتر خواهد بود.
(روش هاي جامع تشخيص و مصرف بهينه كودهاي شيميايي)
كود پتاسيم:
پتاسيم مانند ازت و فسفر جزء عناصر پر احتياج مورد نياز گياه ميباشد. مقدار پتاسيم موجود در پوسته زمين حدود 9/1 تا 3/2 درصد است (مقدار پتاسيم كل در خاكهاي زراعي بين 5/0 تا 5/2 درصد ميباشد). اين مقدار در مقايسه با ديگر عناصر پر نياز قابل توجه ميباشد. مقدار پتاسيم در خاكهاي مختلف متفاوت است، ليكن آن قسمت از كل پتاسيم موجود در خاك كه به صورت قابل تبادل يا قابل استفاده گياه باشند ناچيز است. مقدار پتاسي كه جذب گياه ميشود با مقدار ازت مورد استفاده گياه در اكثر مواقع برابري مينمايد.
گياهان همانند ازت نيازي فراوان به پتاسيم دارند. معمولاً مقدار برداشت پتاسيم بين 50 تا 300 كيلوگرم در هكتار ميباشد. ليكن، توزيع پتاسيم در گياهان مشابه ازت نميباشد.در بیشتر محصولات زراعي مقدار پتاسيم برداشتي توسط دانه ميوه به مراتب كمتر از مقدار برداشتي توسط ديگر اندامهاي گياهي است كه در سطح زمين باقي ميمانند. در غلات بيش از 70 درصد پتاسيم برداشتي در كاه و كلش باقي ميماند. بنابراين، نحوه مديريت بقاياي گياهي در مقدار توصيه كود پتاسيمي بسيار مؤثر است ( Laegvied و همكاران، 1999).
پتاسيم فراوان ترين عنصر غذايي در 15 سانتيمتري بخش رويين خاك است. ليكن اين شرايط لزوماً بدان معنا نيست كه پتاسيم قابل دسترسترين عنصر براي گياه است. زيرا مقدار پتاسيم قابل دسترس براي گياه به ميزان پتاسيم موجود در بخش قابل دسترس (محلول و تبادلي) بستگي دارد. هوازدگي كانيهاي حاوي پتاسيم و تداوم مصرف كودهاي پتاسيمي از عوامل مؤثر بر ورود پتاسيم به بخش قابل دسترس بوده و برداشت توسط گياهان، فرسايش و آبشويي از عوامل مؤثر بر هدر روي
پتاسيم ميبشند. به رغم آن كه پتاسيم جزو عناصر مؤثر در ساختمان گياهي نبوده و عمدتاً نقش كاتاليزوري دارد نياز پتاسيمي بعضي از گياهان حتي از ازت نيز بیشتر است. (مؤسسه تحقيقات خاك و آب، 1382)
به رغم نياز فراوان محصولات زراعي به پتاسيم كه گاهي بیشتر از مقدار ازت نيز ميباشد، ولي كودهاي پتاسيمي مصرف نميشود. اين وضع در حاليست كه در كشورهاي پيشرفته، نسبت ازت به پتاسيم مصرفي تقريباً يكبهيك است، ولي متأسفانه اين نسبت در كشور ما از 15نیزبیشتر است. براي رفع نياز پتاسيمي گياهان مختلف، از كودهاي پتاسيمي استفاده ميشود. به كارگيري اين كودها نسبت به تركيبات ازتي و فسفات مخصوصاً در ايران با تأخيري چند ده ساله صورت گرفته است. زيرا از يك طرف ذخاير پتاسيم قابل جذب موجود در اكثر خاكها براي كشت متمادي محصولات كافي مي نمود. و از سوي ديگر، به رغم بسنده نبودن مقدار پتاسيم براي دستيابي به بالاترين عملكرد، كمبودهاي ازت و فسفر به عنوان عوامل محدود كننده برتر بروز نمود. و مسأله كمبود پتاسيم در پشت آن پنهان ميگرديد. پس از آن استفاده از كودهاي ازتي و فسفاتي در سطح وسيعي رايج گرديد.
كمبود از پتاسيم بيش از پيش به عنوان يك عامل محدود كننده رخ نمود. استفاده از كودهاي پتاسيمي در ايران موضوعي مهم است تا پيش از اين گمان ميرفت كه چون بیشتر خاكهاي كشور جوان هستند و شستشوي آن نیز اندك است، مصرف پتاسيم ضرورت ندارد.
علائم كمبود پتاسيم:
پتاسيم عنصري پويا بوده كه در صورت كمبود به بافتهاي جوان زاينده گياه منتقل ميشود. علائم اختصاصي كمبود پتاسيم هميشه در مسنترين برگهاي گندم و ابتدا در برگهاي پاييني ظاهر ميشود. در صورت كمبود بیشتر، در برگهاي جوان و بالايي پديدار ميگردد و رشد كل گياه قبل از مشاهده علائم كمبود با ظهور برگهاي ضعيف و دراز و باريك تحت تأثير قرار ميگيرد. تحت شرايط كمبود شديد نكروزه شدن برگهاي مسن
به صورت لكههايي در امتداد طولي برگ شروع شده و سريعاً به انتهاي حاشيه برگها سرايت ميكند.
در نتيجه اين عمل و شيوع بافت نكروزه، بافت سبز رنگ به صورت نيزهاي شكل از قاعده برگ تا مركز بافت نكروزه تشكيل ميشود.
در گياهان مبتلا به كمبود پتاسيم برگها به رنگ زرد با حاشيه سوخته درآمده و ساقهها عموماً ضعيف و در برابر عوامل طبيعي بيماريزا حساستر ميباشند.
گر چه پتاسيم در تشكيل هيچ يك از تركيبات مهم گياهي مانند پروتوپلاسم، چربيها و سلولز شركت ندارد، ولي از آن جا كه به عنوان يك كاتاليزور عمل ميكند، داراي نقش اساسي است. اين عنصر مجموعه آنزيمي را در فرآيندهاي بيوشيميايي فعال ساخته و نقشي مهم را در فعال كردن آنزيمهاي احياء كننده گاز كربنيك ايفا ميكند.
پتاسيم نقشي مهم در نگهداري آب كافي در اندامهاي گياهي دارد. رابطه پتاسيم و پروتئين از اهميتي ويژه در سوخت و ساز گياهي برخوردار است. گياهان داراي پتاسيم فراوان، در مقايسه با گياهان مبتلا به كمبود، داراي بافت نگهدارنده قوي تري خواهد بود.
بر اثر وجود اين بافتها، پايداري غلات در برابر خوابيدگي (ورس) افزايش يافته و آلودگي به بيماريهاي قارچي كاهش مي يابد. (Tuckevg Hagin ، ملكوتي، 1378 و Bazarghan و Malakouti ، 2002).
بحرانيترين زمان براي افزودن پتاسيم، مراحل اوليه رشد و زمان اول سرک ازت در گياهان ميباشد در اين زمان ساقه برگ در حال رشد و توسعه بوده و هنگامي كه اندامهاي رويشي كامل شدند، ممكن است انتقال پتاسيم جذب شده به اندامهاي در حال رشد تحت تأثير كود مصرفي باشد.
افزون بر آن ممكن است مقداري از پتاسيم در آخرين مراحل رشد از گياه خارج شود. عدم مصرف كودهاي پتاسيمي مخصوصاً به صورت سرك در گندم سبب لاغري دانه هاي گندم مي گردد.
اثر كودهاي پتاسيمي بر عملكرد گياهان:
واكنش پتاسيم افزوده شده به خاك همانند ديگر مواد غذايي به قابليت استفاده آنها در خاك بستگي دارد. هرگاه مقدار پتاسيم محلول، پتاسيم باقيمانده در خاك، فراوان باشد گياه نسبت به پتاسيم اضافه شده عكس العمل نشان نخواهد داد. برعكس هنگامي كه نياز پتاسيمي گياه بيش از اندازه اي باشد كه در خاك موجود است، واكنش آن نسبت به
كودهاي پتاسيمي مثبت خواهد بود. معمولاً گندم ديم در مناطق نيمه خشك نسبت به افزايش كود پتاسيمي عكس العملي نشان نمي دهد شايد علت آن كمي آب قابل استفاده باشد كه خود در اكثر مواقع عامل محدود كننده رشد به شمار مي رود.
_ آغشتن بذرها به محلول 5/2 درصد كلرور پتاسيم پيش از كاشت، پايداري گندم را در برابر خشكي افزايش مي دهد. (Hagin و Tucker، 1982).
اثر ديگر پتاسيم در گياهان استحكام بافت هاي آنهاست، بدين ترتيب، پخش مقدار كافي پتاسيم قابل استفاده در مزرعه عملكرد گندم را از طريق جلوگيري از بروز ورس مي افزايد.
به منظور برداشت حداكثر محصول، محل جايگذاري كودهاي پتاسيمي بايستي دقيقاً مشخص گردد. زيرا، پتاسيم در اكثر خاكهاي رسي چندان حركتي ندارد. در محصولات رديفي جايگذاري عميق پتاسيم مؤثرتر از روش پخش سطحي كود است. با اين وجود بايد بخاطر داشت كه اثر جايگذاري صحيح كود، با افزايش پتاسيم قابل استفاده خاك، كاهش مي يابد. از طرف ديگر، براي محصولاتي كه داراي شبكه ريشه فعال و كم عمق هستند، پخش مستقيم كود پتاسيمي و زير خاك كردن آن در لايه هاي سطحي مؤثر ترين روش پخش بوده است. (بي نام، 1369).
منابع مورد استفاده :
نفيسي، 1367، امير مكري، 1371 و ملكوتي، 1372).
_ Laegvied و همكاران،1999
_ Tuckerg Hagin، 1982 ؛ ملكوتي 1378 و Bazarghan و Malakuti، 2002).
_ Hagin و Tucker، 1982).
_ بی نام، 1369
_ مؤسسه تحقيقات خاك و آب، 1382).
_ روش جامع تشخيص و مصرف بهينه كودهاي شيميايي
(دكتر محمد جعفر ملكوتي_ دكتر نجفعلي كريميان_ دكتر پيمان كشاورز)
منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )