جنگلهاي مانگرو ايران

 

جنگلهاي حرای استان بوشهر

 

 

 

جنگلهاي مانگرو در سواحل جنوبي ايران با وسعت 9200 هكتار در مناطق متعددي در حد فاصل مدارهاي 25 درجه و 11 دقيقه تا 27 درجه و 52 دقيقه گسترش يافته است. اين اجتماعات گياهي كه تنها رويشهاي چوبي ناحيه جزر و مدي سواحل گرمسيري مي باشند در ايران تنها از دو گونه درختي با نام درخت حرا (Avicennia merina) و درخت چندل(Rhizopora mucrnata) تشكيل يافته اند كه گونه اخير تنها در خورهاي منطقه سيريك با وسعت محدود وجود دارد و سايررويشگاهها به طور خالص از درختان حرا تشكيل يافته است.

 

در گذشته استفاده از چوب درختان حرا براي سوخت رواج بسيار داشته است اما در حال حاضر تنها از برگ درختان حرا جهت تعليف دام و گلهاي آن براي تهيه عسل و زنبورداري (در منطقه ناي بند) استفاده مي گردد. همچنين به واسطه غناي محيط آبي رويشگاه، گرايش بسياري در استفاده از عرصه اين جنگلها براي آبزي پروري خصوصاً احداث استخرهاي پرورش ميگو ديده مي شود. در حال حاضر مانگروهاي منطقه خمير و قشم با عنوان منطقه حفاظت شده، تحت مديريت قرار دارد و همين منطقه بعنوان تنها ذخيرگاه بيوسفري ساحلي آبهاي جنوب كشور نيز انتخاب گرديده است. همچنين جنگلهاي حرا در منطقه مله گنزه و خليج چابهار به ترتيب در محدوده مناطق حفاظت شده مند و با هوكلات قرار دارند كه در برنامه مديريت زيست محيطي اين مناطق تحت حفاظت قرار گرفته اند. سه رويشگاه از مانگروهاي ايران واقع در منطقه خمير و قشم، حوزه تياب و كلاهي و خورهاي منطقه سيريك بدليل اهميت زيستگاهي بعنوان تالاب بين المللي در مجموعه تالابهاي فهرست شده در كنوانسيون رامسر قرار گرفته اند.

در استان بوشهر اين اكوسيستم در سه ناحيه مله گنزه، بندر دير و خليج ناي بند از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد و در ادامه اين ناحيه مورد بررسي قرار مي گيرد.

 

 

موقعيت منطقه:

 

خليج ناي بند در 320 كيلومتري جنوب شرقي بوشهر به صورت دماغه اي در اراضي سواحل شمالي خليج فارس قرار گرفته است. ارتفاعات جنوبي آن حدفاصل عرض جغرافيايي 27 درجه و 13 دقيقه تا 27 درجه و 52 دقيقه و طول شرقي 52 درجه و 33 دقيقه تا 52 درجه و 51 دقيقه قرار گرفته و با وسعت 22500 هكتار و فرماسيون كوهستاني با هدف حفاظت از اكوسيستم كم نظير، ارزشهاي زيستگاهي براي كل، بز و قوچ و ميش و همچنين حضور جانوران كميابي همچون جبير از سال 1357 با وسعتي محدود به عنوان منطقه حفاظت شده انتخاب گرديده است. در حاشيه اين منطقه جنگلهاي باارزش مانگرو بصورت پراكنده ديده مي شوند و دشتهاي آن نيز از گونه هاي در معرض خطري نظير جبير برخوردار است. وسعت اين خليج 41300 عكتار و ارتفاع آن از سطح دريا 124 متر است.

 

ويژگيهاي اكولوژيك خليج ناي بند:

آب و هواي منطقه نيمه گرمسيري است و شرايطي همانند ساوانها را دارد. درجه حرارت در زمستان بطور متوسط 12 تا 16 درجه سانتيگراد و در تابستان تا 47 درجه نيز مي رسد. ميزان بارندگي متوسط در سال 100 تا 150 ميلي متر و اغلب بصورت بارش زمستانه است.

منابع آب شيرين اين منطقه بسيار كم بوده و از اين نظر حيات وحش در تنگنا قرار دارند. آبهاي ساحلي تا حدودي كدر و لب شورهستند. منطقه ناي بند بويژه بخشهاي كوهستاني آن از سنگهاي آهكي با گنبدهاي نمكي مربوط به دوره كامبرين تشكيل شده است. اين منطقه تركيبي از دشتهاي ساحلي، تپه ماهورها و كوههاي خشك را دربرمي گيرد.

خاكهاي اين منطقه از رسوبات آبرفتي بوده و به سمت دريا شور و آهكي ميشوندو اراضي ساحلي از بخشهاي دروني منطقه بوسيله بريدگيهاي شيبدار و دره مانندي كه اغلب صخره اي و خشك هستند جدا شده اند.

ا ز بين منابع فيزيكي ساحلي كه نقش قابل توجهي در انتخاب مناطق حساس و ذخاير ساحلي دارد مي توان به خليجهاي كوچك و خورها اشاره نمود كه در منطقه مورد نظر هر دو فرم ديده مي شود.

 

خليج ناي بند:

خليج ناي بند با وسعت 3/41 كيلومتر مربع (معادل 41300 هكتار) و عرض دهانه 7400 متر و خط ساحلي به طول 75/20 كيلومتر در رديف خليجهاي كوچك ساحلي (Bay) قرار مي گيرد. اين دسته از خليج ها نوعي از فرم هاي هيدروژيك ساحلي مي باشند كه به واسطه نيروي هيدروديناميك آب ايجاد مي گردند به اين نحو كه در بخش هايي از ساحل تحت تأثير دفع انرژي آب كه گاه آخرين محل دريافت نيروهاي رانشي و چرخشي مي باشد خوردگي در ساحل ايجاد شده و پيشروي زمانه اي در آن مشاهده مي گردد. چنانچه اين وضعيت در ساختاري سنگي و صخره اي اتفاق افتد فرم هيدرولوژيك ايجاد شده و به نام آبدره (Fjurd) ناميده مي شود و چنانچه در اراضي دانه ريز به وقوع بپيوندد، ايجاد خليج كوچك (Bay) مي نمايد.

 

خورهاي عسلويه، بساتين و هاله:

بنا به تعريف، خور (Khoor-Creek) به پيشروي آب به درون خشكي تحت تأثير جزر و مد گفته مي شود. خورها كه نوعي شاخا به (Inlet) محسوب مي گردند بر اساس شيب ساحل و جنس آن به شكل هاي مختلف ديده مي شوند، گاهي پس از ورود به خشكي منشعب مي گردند، گاه از وضعيتي كماني، مارپيچي و غيرمستقيم برخوردارند و گاه مستقيم و تك شاخه اند اما در تمام حالات فوق، با دور شدن از دريا كم عرض و كم عمق شده و در انتها باريك و با اراضي پست اطراف هم سطح مي شوند. خورها معمولاً با هيچ آبراهه اي در داخل خشكي ارتباط ندارند. اما چنانچه با رودخانه اي فصلي كه به طور دوره اي آبدار است مربوط شوند به نام خور- مصب(Creek-Estuary) و اگر با يك مسيل كه تنها در هنگام وقوع سيلاب آبدار است مربوط شوند به نام خور- مسيل (Creek-Flood way) ناميده مي شوند.

خورها نيز به واسطه دور بودن از تلاطم آب هاي آزاد، كم عمق، آرامش زيستگاه و تأثيرپذيري از مواد مغذي خشكي، از تراكم جانوران ساحلي مانند پرندگان آبزي، ماهيها و ساير نرم تنان بهره مي برند كه موجودات اخير از نقش تغذيه اي براي انسان و يا حمايت كننده زنجيره غذايي دريا برخوردار مي باشند. در خليج ناي بند سه خور به قرار زير وجود دارد:

 

1- خور عسلويه:

 

اين خور با طول 5250 متر در جهت شمالي و سپس با تغيير جهت با امتداد غربي در اراضي كم شيب شرق بخش عسلويه و جنوب دهستان بيدخون جريان دارد. اين خور كه با دهستان بيدخون 5/1 كيلومتر و با بخش عسلويه 3 كيلومتر فاصله دارد به واسطه تغييرات جريان آب تحت تأثير جزر و مد در اراضي اين ناحيه پهنه اي تالابي به وسعت 8400 هكتار ايجاد نموده است كه ارزش زيستگاهي قابل توجهي براي شمار قابل توجهي از پرندگان آبزي و كنار آبچر دارد. از ديگر ويژگيهاي با اهميت اين خور حضور اجتماعات حرا در آن مي باشد.

 

2- خور بساتين:

 

اين خور كه در 2 كيلومتري شمال شرقي بساتين واقع شده است، با 3100 متر طول در جهت شمال شرق قرار دارد. وسعت اراضي تالابي مجاور اين خور 56 هكتار است. از آنجا كه خور بساتين با مصب رودخانه سيلابي كنگان در ارتباط است در واقع يك خور- مسيل محسوب مي گردد. اجتماعات حرا، حضور پرندگان آبزي و ارزش هاي زيستگاهي جهت زادآوري آبزيان از ويژگيهاي اين خور به شمار مي آيند.

 

 

3- خور هاله: در 2 كيلومتري شرق دهستان ناي بند، خور هاله با طول 2000 متر و در جهت غربي واقع شده است كه به واسطه نزديك بودن به مراكز مسكوني imbricicata تنها به سواحل بيدخون و بندر عسلويه (در مختصات ¢24،°27 تا ¢28،°27 عرض شمالي و ¢36،°52 تا ¢39،°52 طول شرقي) محدود مي گردد. اين آبزيان براي تغذيه به خورهاي داراي جنگل هاي حرا در خليج ناي بند و پهنه آبي اين خليج مراجعه مي كنند و بيشترين حضور اين پرندگان آبي در اين ناحيه گزارش شده است.

 

جنگل هاي حرا:

اجتماعات نباتي جنوب ايران از عناصر نوبو- سندي تشكيل شده اند و پوشش گياهي ناي بند نيز از عناصر رويشي اين منطقه و بخش هاي فرعي آن سود مي برد. ترانسكت گياهي در اين منطقه از مناطق دروني به سمت دريا شش تيپ پوشش گياهي را نشان مي دهد.

در مناطق دروني گونه كنار غالب است. گونه Halocnemum يك بار بعد از جامعه كنار قرار گرفته و يكبار هم در حاشيه جامعه مانگرو پراكنده است. گونه Juncus اغلب با گونه هاي ديگري نظير Limonium, Halocnemum, Alhaji در بيشتر قسمت هاي منطقه ديده مي شود. گونه خارشتر نيز جامعه غالبي را تشكيل مي دهد كه گونه هاي همراه آن Tamarix, Halocnemum و Liminium هستند. جامعه قابل ذكر ديگر Aleuropus مي باشد. جامعه حرا (Avicennia marina) تنها جامعه درختي حاشيه منطقه است كه به شدت آسيب ديده و نياز به حفاظت دارد. جامعه حرا به وسيله پوشش گياهي شورپسند Salicorina herbaceae احاطه شده است.

رويشگاه جنگل هاي حرا در استان بوشهر آخرين نواحي پراكنشي اين اجتماعات درختي كمياب در ناحيه ساحلي شمالي خليج فارس مي باشد و عملاً در مقياس جهاني، آخرين محدوده پراكنش جهاني آنها در سواحل شمال غربي آسيا محسوب مي گردد. هر چند قطعاتي كوچك از اجتماعات حرا در بندر دير (به وسعت يك هكتار) و پوزه ماشه در منطقه مگه كنزه (به وسعت 22 هكتار) وجود دارد اما اجتماعات حرا در خليج ناي بند با وسعت 390 هكتار وسيعترين اجتماعات حرا در مدارهاي بالاي 27 درجه در خليج فارس محسوب مي گردد و بعنوان آخرين مجموعه انبوه و وسيع از اين درختان در جنوب غربي آسيا شناخته مي شوند.

 

الف) جنگل هاي حرا در خور عسلويه:

جنگل هاي حرا در اين خور در مختصات ¢26،°27 تا ¢27،°27 عرض شمالي و ¢37،°52 تا ¢41،°52 طول شرقي واقع شده اند. توده هاي حرا كه در اين خور در حاشيه آبراهه ها استقرار دارند داراي وسعت 237 هكتار مي باشد و از شادابي و وضعيت مطلوبي برخوردار هستند. از حيث تراكم، 60 درصد اين اجتماعات خود توده هاي خيلي متراكم، 30 درصد متراكم و 10 درصد باقيمانده شامل اجتماعات كم تراكم و پراكنده مي باشد.

بر پايه آماربرداري انجام گرفته در اين اجتماعات به طور متوسط 154 اصله درخت در هر هكتار وجود دارد. ارتفاع متوسط درختان معادل 7/1 متر مي باشند. اين درختان كه توزيع كننده 214 ريشه هوايي در هر متر مربع

مي باشند ، پايه هاي زيستي مناسبي جهت فعاليت كفزيان ناحيه جزر و مدي فراهم ساخته و درصد پوشش اين جنگل ها حدود 40 درصد مي باشد و در هر متر مربع اين رويشگاه در حال حاضر 19 اصله نهال به صورت طبيعي استقرار يافته است.

 

ب) جنگل هاي حرا در بساتين:

وسعت اجتماعات مستقر در حاشيه اين خور 120 هكتار مي باشد كه در مختصات ¢24،°27 تا ¢25،°27 عرض شمالي و ¢40،°52 تا ¢41،°52 طول شرقي جاي گرفته اند. تراكم درختان اين توده از خور عسلويه كمتر است و در مجموع 25 درصد توده خيلي متراكم، 45 درصد متراكم، 10 درصد كم تراكم و 20 درصد پراكنده مي باشند. در هر هكتار از اراضي اين رويشگاه 152 اصله درخت با ارتفاع متوسط 2/1 متر وجود دارد و هر متر مربع از بستر آن در برگيرنده 200 پايه از ريشه هاي هوايي درخت مي باشد. به واسطه ميانگين سطح كم تاج اين درختان درصد پوشش اين منطقه كم و معادل 2 درصد مي باشد.

جنگل هاي حرا خليج ناي بند علاوه بر اجتماعات درختان حرا (Avicennia marina) با اجتماعاتي از گياهان هالوفيت همراه مي گردند و در مجموع مي توان جوامع گياهي خليج ناي بند را شامل اجتماعات زير دانست:

 

- جامعه حرا (Avicennia marina):

اين جامعه بر روي گل و لاي ساحلي و در مناطق بسيار كم عمق آب مي رويد. بعلت استفاده از شاخ و برگ آن براي علوفه اغلب بصورت درختچه باقي مانده اند. البته جامعه حراي ناي بند نسبت به ساير رويشگاههاي اين درخت ماهيتاً فقير است.

 

- تیپ شوره زار (Hallocenmum strobilaceum):

اين تیپ در بلافصل جامعه حرا قرار گرفته و با گونه هاي Lagopolides, Aeluropus, Limonuim sp. همراه است. در اين تیپ اغلب گونه هايي ديگري نظير Cressa cretica نيز وجود دارند. در مناطق مرطوب از آبهاي لب شور گونه هاي Tamarix sp, Juncus sp نيز وارد مي شود.

 

- تیپ Helianthemum lippi , Gymnocarpus decander: اين تیپ درختچه اي تقريباً در سرتا سر دماغه ناي بند نيز وجود دارد و جامعه تيره تپه ماهورها و پستي و بلنديها است. اين جامعه در ناي بند با گونه كنار همراه است. دره هاي فرسايشي اين منطقه را گونه هاي نظير , Dodonea viscosa,Commicarpus africanus Zygophylum atriplecoides، Periploca aphylla اشغال كرده اند.

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )