اثر گونه هاي افراپلت، اقاقيا، صنوبر آمريكايي و زربين بر برخي وي‍ژگيهاي فيزيكو‌شيميايي خاک در جنگلکاري شرق هراز

علي عرب عليرضا,حسيني سيدمحسن,جلالي سيدغلام علي

 

 

 

با آزمايش13 ويژگي (رنگ، بافت، ضخامت،pH ، EC، رطوبت اشباع، املاح محلول،کربن، مواد آلي، نيتروژن کل، نسبت کربن به نيتروژن، فسفر و پتاسيم قابل جذب) در 4 لايه از خاک (افق هايO، A، B و 30 سانتي متر اول) تيپ‌هاي خالص 16 ساله افرا پلت، اقاقيا، صنوبر آمريکايي، زربين و قطعه بدون درخت مجاور آنها، اثر اين گونه‌ها بر ويژگيهاي فيزيکو شيميايي خاک، بررسي گرديد و مشخص شد که گونه‌هاي درختي، بويژه اقاقيا، تغييرات مطلوب زيادي در خواص فيزيکو شيميايي خاک داده اند. به طورکلي تمامي گونه‌ها کربن، مواد آلي و پتاسيم قابل جذب سي سانتيمتر اول و پتاسيم قابل جذب دو افق A وB را افزايش و پتاسيم قابل جذب افق Oو رطوبت اشباع افق Aرا کاهش داده‌اند اما هيچکدام از آنها بر بافت و اسيديته خاک تاثير نداشته اند. گونه‌هاي پهن برگ ضخامت افقO خاک را افزوده‌اند. اقاقيا کربن، مواد آلي و نيتروژن کل افق O و نيتروژن کل سي سانتيمتر اول خاک را افزايش داده اما باعث کاهش فسفر قابل جذب و نسبت کربن به نيتروژن افقO گرديده است. صنوبر و افرا، فسفر قابل جذب افقA خاک را افزوده‌اند و زربين نيز باعث افزايش املاح محلول افقO گرديده است. با توجه به نتايج آناليز خوشه‌اي اطلاعات کمي مورد مطالعه، در افقA و سي سانتيمتر اول خاک، بيشترين شباهت بين اثر پهن برگان (افرا، صنوبر و اقاقيا) و در افقهاي OوB، بيشترين شباهت بين اثر صنوبر و اقاقيا بوده است لذا بر اين اساس مي‌توان توصيه نمود در مناطق مشابه در جنگلكاريهاي وسيع از پهن برگان بويژه اقاقيا و صنوبر استفاده شده و كاشت زربين به لحاظ اثر اندکي که بر بهبود وضعيت خاک منطقه نسبت به پهن برگان دارد به احداث كمربند‌هاي سبز محدود شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

 

 

 

اثر منابع و سطوح پتاسيم در كميت و كيفيت برگ توت در گيلان

شهابيان مهرداد,ملكوتي محمدجعفر

 

 

 

به منظور تعيين اثر منابع و مقادير مختلف كود پتاسه بر روي خواص كمي‌ و كيفي برگ توت اين تحقيق در قالب طرح بلوك‌هاي كامل تصادفي با سه سطح كودي پتاسيم (100، 200 و 300 كيلوگرم در هكتار K2o) و 2 نوع كود پتاسه (سولفات و كلريد پتاسيم) به علاوه يك تيمار شاهد در 3 تكرار و در 4 منطقه پسيخان رشت، پرند فومن، پرنيان صومعه‌سرا و شلمان لنگرود از استان گيلان در سال‌هاي 1376 و 1377 به اجرا در آمد. اين طرح در توتستانهايي كه پتاسيم تبادلي خاك كمتر از 250 ميلي‌گرم در كيلوگرم بود، انجام شد. نتايج حاصله پس از دو سال آزمايش نشان داد كه در مزرعه پسيخان رشت در مورد وزن شاخه و برگ بهترين تيمار A3b2 (300 كيلوگرم K2o از منبع كلريد پتاسيم) بود كه با تيمارهاي A1b1 (100 كيلوگرم K2o از منبع سولفات پتاسيم) و نيز تيمار شاهد اختلاف معني‌دار در سطح احتمال 1% داشت. غلظت پتاسيم در برگهاي توت نيز اختلاف معني‌دار در سطح احتمال 1% را نشان داد. كليه تيمارها نسبت به شاهد (99/0 درصد پتاسيم) غلظت پتاسيم بيشتري داشته و تيمار پنجم A3b1 با 60/1 درصد بهترين تيمار بود. در مزرعه پرند فومن در مورد غلظت پتاسيم در برگ داراي اختلاف معني‌دار در سطح احتمال 1% بود، بطوري كه تيمار سوم A2b1 (200 كيلوگرم در هكتار K2o از منبع سولفات پتاسيم) و پنجم A3b1 (300 كيلوگرم در هكتار K2o از منبع سولفات پتاسيم) با غلظت 70/1 درصد پتاسيم بيشترين ميزان و تيمار شاهد با غلظت 97/0 درصد كمترين ميزان پتاسيم را داشت. در مزرعه پرنيان صومعه‌سرا فقط وزن شاخه و برگ در سطح احتمال 5 درصد اختلاف معني‌داري را نشان داد كه تيمار پنجم A3b1 با عملكرد 73/6 كيلوگرم به ازاء هر درخت نسبت به تيمار دوم (a1b2) با عملكرد 45/4 كيلوگرم و شاهد با عملكرد 47/4 كيلوگرم اختلاف معني‌داري را نشان داد. در هر درخت توت در منطقه شلمان لنگرود در كليه عوامل مورد مطالعه اختلاف معني‌دار مشاهده شد. از نقطه نظر وزن برگ بهترين عملكرد از تيمار پنجم (a3b1) به ميزان 16/4 كيلوگرم به ازاء هر درخت بدست آمد كه نسبت به ساير تيمارها اختلاف معني‌دار در سطح احتمال 1% نشان داد. اين تيمار پنجم نسبت به شاهد با عملكرد 79/2 كيلوگرم، 49 درصد افزايش عملكرد نشان داد. عوامل وزن شاخه و برگ نيز در تيمار پنجم (a3b1) با عملكرد 15/7 كيلوگرم به ازاي هر درخت بيشترين ميزان بود كه باتيمارهاي شاهد، اول و دوم در سطح 5% اختلاف معني‌داري را نشان داد. غلظت پتاسيم برگ كليه تيمارها با تيمار شاهد اختلاف معني‌دار در سطح احتمال 1% نشان دادند. در كليه مناطق بين منابع كودي سولفات و كلريد پتاسيم اختلاف معني‌داري مشاهده نگرديد. اختلاف معني‌دار فقط بين سطوح مختلف پتاسيمي مشاهده شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

 

 

 

اثرات متقابل شوري و كودهاي ازتي بر رشد و تركيب شيميايي سورگوم

اسماعيلي انسيه,همايي مهدي,ملكوتي محمدجعفر

 

 

 

اثرات متقابل شوري و حاصلخيزي بر توليد بهينه گياه در خاك‌هاي شور اهميت فراوان دارد. اين اثرات مالا وضعيت عناصر غذايي در بافت‌هاي گياهي را متاثر مي‌سازد. به منظور بررسي واكنش گياه سورگوم(Sorghum bicolor L. Moench) به منابع و مقادير متفاوت كود ازتي در سطوح مختلف شوري و مطالعه اثرات متقابل شوري و كودهاي ازتي بر غلظت عناصر معدني در گياه سورگوم، آزمايشي فاكتوريل با دو فاكتور شوري آب آبياري (5 سطح) و كود ازتي (8 سطح) در قالب طرح بلوك‌هاي كامل تصادفي در سـه تـكرار و بـه صـورت گلداني انجـام شد. پنج سطح شـوري آب با تيمارهاي آب غيرشور (C0 يا تيمار شاهد آب) و شوري‌هاي 6 (C1)، 8 (C2)، 10 (C3) و 12(C4) دسي‌زيمنس بر متر اعمال گرديد. فاكتور كود شامل هشت سطح تيمار بدون مصرف كود (F0)، تيمار كود پايه و بدون مصرف كود ازتي (N0 يا تيمار شاهد كود)، تيمارهاي اوره در سطوح ‌اول تا سوم (U1,U2,U3) و تيمارهاي نيترات آمونيم در سطوح اول تا سوم (A1,A2,A3) بود. كوددهي ازتي در سه سطح 114، 137 و 160 كيلوگرم ازت عنصري در هكتار و بصورت تقسيط اعمال شد. گياهان مربوط به تيمارهاي C3 و C4 به دليل سوختگي كلر از آزمايش خارج شدند. ساير تيمارها در هفته يازدهم از سطح خاك جدا شدند. درصد سبز شدن، وزن مرطوب، وزن خشك، ارتفاع بوته و سطح برگ اندازه‌گيري شد. غلظت عناصر ازت، پتاسيم، كلسيم، منيزيم، كلر، سديم، همچنين جذب ازت، پتاسيم، كلسيم و منيزيم اندازه‌گيري و محاسبه شد. نتايج نشان داد با افزايش شوري، درصد سبز شدن، وزن مرطوب، وزن خشك، سطح برگ و ارتفاع بوته سورگوم بطوري معني‌دار كاهش يافت (1%=α). ليكن پاسخ آن به كود ازتي در سطوح مختلف شوري متفاوت ‌بود. در سطح شوري C0، بالاترين وزن خشك مربوط به سطح سوم كود ازتي بود، حال آنكه بيشترين مقدار وزن خشك در سطوح شوري C1 و C2 به ترتيب مربوط به سطوح دوم و اول كوددهي ازتي بود. بنابراين، مصرف كود ازتي در تيمارهاي شور به مقداري كمتر از آنچه در خاكهاي غيرشور مرسوم بوده، واكنش مثبت سورگوم را به همراه داشت. در شرايط غيرشور گياه به افزودن كود ازتي پاسخ مثبت داد، ليكن با افزايش شوري پاسخ مثبت گياه در سطوح كمتر كود ازتي بود. با افزايش شوري، غلظت‌ عناصر ازت، كلسيم، منيزيم، سديم و كلر در اندام هوايي افزايش و غلظت پتاسيم و جذب عناصر ازت، كلسيم، منيزيم و پتاسيم كاهش يافت. در تيمارهاي آب شور كوددهي ازتي باعث كاهش غلظت سديم، كلر و افزايش غلظت پتاسيم در بافت گياهي شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

 

 

 

بررسي تاثير منابع و مقادير كودهاي نيتروژن بر عملكرد و روغن كلزا

جعفرنژادي عليرضا*

 

* مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي خوزستان

 

 

كلزا مانند هر محصول زراعي ديگر داراي نيازهاي غذائي خاص خود مي‌باشد كه توجه به اين نيازها و تأمين تغذيه متعادل گياه، ضامن افزايش توليد اين گياه خواهد بود. به منظور بررسي تاثير ميزان و نوع كودهاي نيتروژني برعملكرد و روغن كلزا، طرحي بصورت فاكتوريل و در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي شامل چهارسطح نيتروژن 0، 60، 120، 180 و 240 كيلوگرم نيتروژن در هكتار و سه منبع اوره، سولفات آمونيوم و نيترات آمونيوم با 15 تيمار در سه تكرار از سال 1377 بمدت دوسال زراعي در ايستگاه تحقيقات كشاورزي شاوور خوزستان اجراء گرديد. نتايج حاصله از جدول تجزيه واريانس نشان داد كه مقدار كود اثركاملا معني‌داري بر عملكرد دانه، درصد روغن و اجزاء عملكرد كلزا داشت و بيشترين عملكرد بميزان 5/2 تن در هكتار از تيمار 240 كيلوگرم نيتروژن در هكتار در مقايسه با 677 كيلوگرم از تيمار شاهد بدست آمد (01/α=۰). همچنين با افزايش مقدار نيتروژن، درصد روغن كاهش ولي عملكرد روغن افزايش يافت. بطوريكه بالاترين عملكرد مربوط به تيمارهاي 180و 240 كيلوگرم نيتروژن در هكتار به ميزان 1070 و1153 كيلوگرم و كمترين مقدار مربوط به تيمار شاهد به ميزان 325 كيلوگرم روغن در هكتار بدست آمد. همچنين در بين منابع مختلف كود، منابع نيترات و سولفات آمونيوم در يك گروه و منبع اوره در گروه ديگر قرار گرفت و تفاوت معني‌داري بر عملكرد دانه كلزا داشته ولي بر ساير پارامترها و اجزاء عملكرد تفاوت معني‌داري مشاهده نشد(05/α=۰). اثرات متقابل مقادير و منابع نيتروژن و اثرات توأم سال با اين دو فاكتور بر عملكرد دانه از نظر آماري در سطح پنج درصد معني دار بود (05/α=۰) بطوريكه بالاترين عملكرد دانه به ميزان 3056 كيلوگرم در هكتار از تيمار240 كيلوگرم نيتروژن از منبع‌نيترات آمونيوم بدست آمد ولي بر ساير اجزاء عملكرد تأثير معني‌داري مشاهده نشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

 

 

 

بررسي وضعيت سيليسيوم در شاليزارهاي استان گيلان

دوات ‌گر ناصر,علي اكبر عليرضا,شهدي كومله عباس,پيكان مريم,احمدي ‌پور مسعود

 

 

 

به منظور بررسي وضعيت Si در شاليزارهاي استان گيلان، يكصدونه نمونه خاك سطحي، با پراكندگي جغرافيايي يكنواخت انتخاب و متغيرهاي pH، كربن‌آلي، ظرفيت تبادل كاتيوني، بافت، سيليسيوم محلول در آب، Si استخراج شده بوسيله استات سديم (NaOAc, pH=4) و Si عصاره‌گيري شده با CaCl2 اندازه‌گيري شد. نتايج بررسي نشان داد كه توزيع فراواني غلظتSi محلول در آب نرمال بوده و ميانگين Si در خاكهاي مورد مطالعه بيش از حد بحراني اعلام شده براي Si محلول در آب (6 ميلي‌گرم در كيلوگرم) و عصاره‌گيري شده با استات سديم (40 ميلي‌گرم در كيلوگرم) است. همبستگي Si محلول در آب با هريك از متغيرهاي pH، كربن‌آلي، سيلت و شن ضعيف و غيرمعني‌دار و با رس و ظرفيت تبادل كاتيوني بيشتر و معني‌دار است (به ترتيب با50/0=r و 44/0=r). اثر توام كليه متغيرهاي فوق همبستگي معني‌دارتري با Si محلول دارند (84/0=r). سيليسيوم عصاره‌گيري شده توسط CaCl2 دو صدم مولار در دامنه 7/3 و 8/20 ميلي‌گرم در كيلوگرم خاك و حد واسط بين حلاليت كوارتز و سيليكات آمورفي قرار دارد. غلظت Si محلول در آب در نواحي غرب گيلان و حوزه آبخيز رودخانه سپيدرود بيشتر از بقيه نواحي و در ناحيه فومنات كمتر است، اين روند مشابه با توزيع مقدار رس در اين نواحي است. در حوزه آبخيز سپيدرود به دليل انتقال و رسوب ذرات رس توسط آب رودخانه و شبكه‌هاي آبياري منشعب از آن و در ناحيه گيلان غربي به دليل رسوبات آبرفتي دامنه‌اي، مقدار رس و در نتيجه كانيهاي آلومينوسيليكات بيشتر از بقيه نواحي است و در نتيجه با حد بالايي از غلظت Si محلول در تعادل مي‌باشند. خاكهاي ناحيه فومنات با توجه به آنكه داراي منشاء رسوبات ساحلي قديمي و آبرفتي رودخانه‌اي مي‌باشند داراي مقدار رس كمتري بوده و در نتيجه با غلظت‌هاي كمتري از Si به تعادل مي‌رسند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )