تاثير عمليات پخش سيلاب بر خصوصيات فيزيكو شيميايي خاك سطحي (مطالعه موردي: عرصه پخش سيلاب بر آبخوان دشت سهرين- قره چريان زنجان)

خلفي جعفر,بيات موحد فرزاد,رضايي علي,مجتهدي قاسم

 

 

 

ايستگاه هاي پخش سيلاب با اهداف متفاوتي احداث شده اند كه درك صحيح از اين اهداف و برنامه ريزي اصولي جهت رسيدن به آنها مي تواند جلوه روشن تري را در آينده به دنبال داشته باشد. اين پژوهش در راستاي دسترسي به بخشي از اين اهداف و با تاكيد بر بررسي تغييرات خصوصيات فيزيكي و شيميايي خاك در عرصه پخش سيلاب زنجان، انجام گرديده است. براي انجام اين تحقيق، يك قطعه با ابعاد 100×80 متر در عرصه شاهد و سه قطعه با ابعاد متوسط 500×80 متر در عرصه پخش سيلاب انتخاب گرديد. سرعت نفوذ آب در خاك در داخل قطعه ها به وسيله استوانه هاي مضاعف مورد سنجش قرار گرفت. همچنين ميزان pH، EC، TNV% ، فسفر، پتاسيمو كربن آلي همراه با بافت خاك براي خاك سطحي تا عمق 30 سانتيمتري اندازه گيري شد. نتايج نشان مي دهند كه در مجموع سرعت نفوذ در عرصه پخش سيلاب نسبت به عرصه شاهد كاهش يافته و اختلاف آنها در سطح احتمال 1 درصد داراي تفاوت معني دار مي باشد. افزايش ميزان كربن آلي در عرصه پخش نسبت به عرصه شاهد نيز مشاهده گرديده است. تجزيه و تحليل داده هاي مربوط به مقادير كربن آلي و لاي حاكي از كاهش معني دار آنها در داخل قطعه هاي پخش و از بالا به پايين (از سمت قطعه دوم پخش به سمت قطعه چهارم) است. مقايسه هر يك از عوامل نسبت به هم در داخل هر يك از قعطه هاي عرصه پخش نيز بيانگر افزايش سرعت نفوذ آب در خاك، مقدار لاي و كربن آلي از بالا به پايين (از سمت نهر پخش به طرف پشته خاكي نهر بعدي) است.

  منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 تكثير Glomus intraradices و تهيه مايه تلقيح آن قارچ به روش كشت درون شيشه اي

رجالي فرهاد,علي زاده عزيزاله,ملكوتي محمدجعفر,صالح راستين ناهيد,خاوازي كاظم,اصغرزاده احمد

 قارچ هاي ميكوريز آربسكولار همزيست اجباري ريشه در بيش از 80 درصد خانواده هاي گياهي مي باشند. علي رغم تاثيرات مفيد اين قارچ ها، عدم رشد آنها در محيط هاي سنتز شده آزمايشگاهي كه ناشي از طبيعت همزيست اجباري بودن آنهاست، بزرگترين محدوديت براي به كارگيري اين ميكروارگانيسم ها در اراضي كشاورزي مي باشد. تاكنون سه روش هيدروپونيك، ائروپونيك و كشت همزمان ريشه و قارچ به صورت درون شيشه اي براي تكثير صنعتي اين قارچ ها به كار گرفته شده است. از بين روش هاي ذكر شده روش اخير هم از نظر جنبه هاي اقتصادي و هم از نظر خلوص مايه تلقيح تهيه شده، بيشترين موفقيت را در پي داشته است. اين تحقيق بر مبناي ضرورت تهيه و توسعه روش كشت درون شيشه اي همزمان قارچ و ريشه ميزبان و استفاده از اين فرآورده به عنوان مايه تلقيح خالص به مورد اجرا گذاشته شده است. به اين منظور از اسپورهاي قارچ Glomus intraradices بومي خاك هاي ايران استفاده گرديد. اسپورهاي جوان پس از جداسازي از محيط كشت گياه و به منظور حذف آلودگي هاي سطحي در طي چند مرحله با آب مقطر و Tween 20 شسته شدند. براي استريل سطحي اسپورها ابتدا از محلول كلرامين تي دو درصد و سپس از محلولي حاوي استرپتومايسين سولفات با غلظت 200 ميلي گرم در ليتر و جنتامايسين سولفات با غلظت 100 ميلي گرم در ليتر استفاده گرديد. به منظور بررسي آلودگي احتمالي، اسپورها به محيط حداقل منتقل و به مدت يك هفته در دماي 25 درجه سانتي گراد نگهداري گرديدند. با قرار دادن اسپورهاي عاري از آلودگي سطحي در مجاورت راس ريشه هاي القا شده موجود در سطح محيط كشت حداقل، رابطه همزيستي بين دو ارگانيسم برقرار گرديد. براي تكثير همزمان قارچ و ريشه از بطري هاي شيشه اي در پيچ دار حاوي 100 ميلي ليتر محيط حداقل استفاده شد. رنگ آميزي اسپور توليد شده با محلول MTT نشان داد كه بيش از 95 درصد از اسپورهاي توليد شده زنده و داراي قدرت رويش مي باشند. همچنين كلنيزاسيون ريشه هاي القايي با قارچ بيش از 70 درصد بود. نتايج اين تحقيق حاكي از اين است كه روش كشت درون شيشه اي به كار گرفته شده داراي كارايي بسيار خوبي براي تكثير قارچ Glomus intraradices و احتمالا ساير گونه هاي قارچ هاي ميكوريز آربسكولار مي باشد.

   

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 اثر نسبت هاي مختلف Nh+4:no-3 بر رشد و عملكرد توت فرنگي در شرايط آبكشي

سيدلرفاطمي ليلا,طباطبايي سيدجلال,تهراني فر علي

 نيتروژن به دو شكل نيترات و آمونيوم توسط گياه جذب مي شود كه جذب هر كدام اثرات مختلفي بر رشد گياه و اجزا عملكرد كيفي و كمي دارد.براي بررسي اثرات شكل هاي مختلف نيتروژن، آزمايشي با نسبت هاي مختلف Nh+4:no-3 (25:75،50: 50، 75: 25، 100:0) در قالب بلوكهاي كامل تصادفي با 6 تكرار بر روي دو رقم توت فرنگي به نامهاي كاماروزا و سلوا، در شرايط آبكشت انجام گرفت. بسترهاي كشت شامل پرلايت و ورميكولايت به نسبت 1:1 بود. خصوصيات رشد و نموي گياه از قبيل وزن تر برگ و سطح برگ در طول آزمايش اندازه گيري شد. شاخصهاي عملكرد نيز كه شامل تعداد ميوه و وزن آنها بود، به مدت سه ماه ثبت گرديد. ميوه بعد از رسيدگي فيزيولوژيكي برداشت و آزمونهاي كيفي شامل اندازه، مقدار مواد جامد محلول (tss)، درصد ماده خشك و طول عمر بعد از برداشت اندازه گيري شد. نتايج نشان داد كه تاثير تيمارها بر رشد گياه از لحاظ وزن تر برگ و سطح برگ به خصوص در رقم كاماروزا معني دار بود و حداكثر سطح برگ و وزن تر در تيمار25:75 مشاهده شد. تاثير تيمارها بر عملكرد نيز معني دار بود. افزايش مقدار آمونيوم از 25 به 75 درصد در محلول غذايي، عملكرد را در رقم كاماروزا %33 و در رقم سلوا %80 كاهش داد. بالا بودن سطح برگ و فتوسنتز در تيمار 25:75 مي تواند دليل اصلي افزايش عملكرد باشد. تعداد گل و ميوه تحت تاثير تيمارها قرار نگرفت، ولي تيمارها بطور معني داري اندازه ميوه ها را تغيير دادند. بطوريكه درشت ترين ميوه ها در هر دو رقم در تيمار 25:75 و كوچكترين در تيمار 0:100 مشاهده شد. عمده ترين تاثير نسبت آمونيوم به نيترات بر روي خصوصيات كيفي در طول عمر بعد از برداشت ميوه ها بود. به طوري كه هر چه نسبت آمونيوم در محلول غذايي افزايش يافت، طول عمر بعد از برداشت به شدت كاهش يافت. از نتايج اين آزمايش چنين استنباط مي شود كه نسبت 25:75 (nh+ 4:no- 3) تاثير مثبتي بر رشد و نمو دارد و استفاده از منبع نيترات يا آمونيوم به تنهايي در محلول غذايي براي توت فرنگي توصيه نمي گردد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

 

 

 

طيف نور و فيلترهاي مختلف رنگي بر غلظت نيترات و رشد و نمو كاهو در روش آبكشت

طباطبايي سيدجلال,ملكوتي محمدجعفر,باي بوردي احمد

 

 

 

كاهو (Lactuca sativa L.) يكي از سبزيهاي مهم سالادي مي باشد كه مصرف روزانه داشته و استعداد ژنيتيكي زيادي براي تجمع نيترات و از اين طريق مقداري نيترات وارد بدن انسان مي شود. غلظت نيترات در برگهاي كاهو به فعاليت زيستي، ميزان و نوع كودهاي نيتروژني مصرفي، زمان برداشت كاهو و مخصوصا به شدت نور بستگي دارد. بطوريكه با تغيير شدت و كيفيت نور فرآيندهاي بيوشيميايي گياه تغيير يافته و غلظت نيترات نيز ممكن است تغيير يابد. به منظور بررسي تاثير طيف نورهاي مختلف روي غلظت نيترات و رشد و نمو كاهو، دو آزمايش جداگانه در بهار سال 1382 انجام گرفت. در آزمايش اول فيلترهاي رنگي (روشن، آبي، سبز و قرمز) روي گياهان كشيده شد و آزمايش دوم نورهاي رنگي توسط لامپ با همان رنگهاي فيلتر روي گياهان تابانده شد. گياهان در آبكشت كاشته شدند و هر آزمايش در قالب طرح كاملا تصادفي با چهار تكرار صورت گرفت. نتايج حاصل نشان داد كه تفاوت معني دار در عملكرد كاهو در طيف نورهاي رنگي ديده نشد. وزن تر ساقه گياهان رشد يافته در نور سبز،آبي و قرمزبطور معني داري كاهش يافت. نسبت برگ به ساقه در نور سبز حدود 40 درصد بيشتر از شاهد بود. شاخص كلروفيل در برگهاي كاهو در نور آبي افزايش يافت ولي نورهاي ديگر نسبت به شاهد (روشن) تاثيري در شاخص كلروفيل نداشتند. غلظت نيترات در فيلتر و نور سبز حداكثر بود وتفاوت معني داري را نسبت به شاهد نشان داد. حداقل نيترات در برگهاي نور قرمز 670 و در برگهاي تيمار نور معمولي 800 ميلي گرم در كيلوگرم ماده تر و در فيلتر قرمز 1000 و در فيلتر سفيد 1300 ميلي گرم در كيلوگرم وزن تر بود. بنظر مي رسد غلظت نيترات در فيلترهاي رنگي فوق قابل كنترل نباشد ولي به هر حال انجام تحقيقات بيشتر در اين خصوص مورد پيشنهاد است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

 

 

 

اثر قارچهاي ميكوريز آربوسكولار بر عملكرد و جذب عناصر غذايي در گوجه فرنگي تحت شوري حاصل از NaCl و مخلوط املاح

برين محسن,علي اصغرزاده ناصر,صمدي عباس

 

 

 

اثر قارچهاي ميكوريز روي تغذيه گياهان و افزايش عملكرد در شرايط شور بخوبي شناخته نشده است. در اين پژوهش، اثر شوري حاصل از كلريد سديم و مخلوط املاح بر عملكرد و جذب عناصر غذايي در گوجه فرنگي رقم اسپكتروم 882 در همزيستي با دو گونه از قارچهاي ميكوريز آربوسكولار مورد بررسي قرار گرفت. طرح آزمايشي به صورت فاكتوريل با دو فاكتور، قارچ در سه سطح M0 (بدون قارچ)، Mi (Glomus interaradices) و (Glomus mosseae) Mm و فاكتور شوري شامل هشت سطح با دو نوع تركيب شوري، چهار سطح شوري مخلوط املاح (S1 تا S4) شامل نمكهاي NaCl ، CaCl2، MgSO4 وNa2SO4 به ترتيب با نسبت (W.V) 20:43:38:1 و چهار سطح شوري كلريد سديم (S5 تا S8) در قالب طرح پايه بلوكهاي كامل تصادفي اجرا شد. در هر نوع تركيب، سطوح شوري به ترتيب شامل 1.2، 4، 6.5 و 8 دسي زيمنس بر متر بودند. تلقيح گياهان با دو گونه قارچي در خزانه صورت گرفت و بعد از حدود يك ماه، گياهان تلقيح شده به گلدانهاي حاوي چهار كيلوگرم ماسه استريل منتقل شده و بعد از استقرار كامل گياهچه ها تيمارهاي شوري به تدريج آغاز شدند. نتايج تجزيه آمارهاي افزايش معني دار در وزن خشك بخش هوايي، ريشه، مقدار فسفر و پتاسيم و نسبت K.Na در بخش هوايي را در گياهان تلقيح شده با Mi در مقايسه با گياهان شاهد بدون ميكوريز يا تلقيح شده با قارچ Mm نشان داد(P<0.05) هر چند بين دو گونه قارچي از نظر عملكرد اختلاف معني دار وجود نداشت ولي اين دو گونه قارچي Mi و Mm عملكرد را به ترتيب حدود%16 و%10 نسبت به شاهد افزايش دادند. اثر سطوح شوري براي تمام صفحات اندازه گيري شده غير از غلظت منيزيم ريشه معني دار شد(P<0.001) . نسبت K/Na در بخش هوايي و نسبت Ca/Na در ريشه و بخش هوايي در سطوح متناظر، در شوري مخلوط املاح نسبت به كلريد سديم افزايش معني دار داشتند(P<0.05)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

 

 

 

اثرات كاربرد پتاسيم و روي در زراعت ذرت علوفه اي

ضياييان عبدالحسين*

 

* مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي فارس

 

 

ذرت(Zea mays L.) از مهمترين نباتات زراعي كشور است. پتاسيم و روي نيز دو عنصر ضروري مورد نياز گياهان مختلف از جمله ذرت مي باشند كه نياز ذرت به آن ها نسبتا بالاست. به منظور بررسي تاثير كاربرد روي و مقادير و منابع مختلف پتاسيم بر عملكرد كمي و كيفي ذرت علوفه اي، در سال 1381، يك تحقيق مزرعه اي در ايستگاه تحقيقات خاك و آب كرج با پتاسيم و روي قابل جذب به ترتيب 189 و 0.69 ميلي گرم در كيلوگرم خاك، اجرا شد. در اين تحقيق 12 تيمارکودي شامل سه طرح پتاسيم (صفر، 50 و 100 كيلوگرم در هكتار اكسيد پتاسيم)، دو منبع كود پتاسه (كلريد پتاسيم و سولفات پتاسيم) و دو سطح روي (صفر و 10 كيلوگرم در هكتار روي خالص از منبع سولفات روي) بصورت فاكتوريل در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار مقايسه شدند. كليه عمليات زراعي بر اساس توصيه هاي تحقيقاتي انجام گرفت. نتايج يك ساله تحقيق نشان داد كه مصرف توام و منفرد پتاسيم و روي موجب ايجاد اختلاف معني داري در عملكرد علوفه (با رطوبت %14) غلظت ها و جذب اين عناصر شد (%5=a). اما در مجموع كاربرد تام آن ها در مقايسه با مصرف منفرد هر يك از دو عنصر تاثير بيشتري بر توليد علوفه و بيشتر پارامترهاي مورد مطالعه داشت. بالاترين و پايين ترين عملكرد علوفه به ترتيب به ميزان 17404 و 12080 كيلوگرم در هكتار از تيمارهاي K50S2Zn10 (مصرف توام 50كيلوگرم در هكتار اكسيد پتاسيم از منبع سولفات پتاسيم و 10 كيلوگرم در هكتار روي) و تيمار شاهد بدست آمد. هر چند تفاوت معني داري بين دو منبع كود پتاسه مشاهده نشد اما در مجموع سولفات پتاسيم تاثير بيشتري بر پارامترهاي مورد مطالعه داشت.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

 

 

 

اثرات نيتروژن و فسفر بر عملكرد كمي و كيفي گلرنگ در شرايط ديم نيمه گرمسيري

چاكرالحسيني محمدرضا*

 

* مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي، كهگيلويه و بويراحمد

 

 

به منظور بررسي اثرات نيتروژن و فسفر و برهمكنش اين دو عنصر غذايي بر عملكرد دانه گلرنگ در شرايط ديم، آزمايشي بصورت فاكتوريل در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با دوازده تيمار، سه تكرار و به مدت دو سال به اجرا در آمد. تيمارها شامل چهار سطح نيتروژن (0، 30، 60 و 90 كيلوگرم نيتروژن خالص در هكتار از منبع اوره) و سه سطح فسفر (0، 40 و 80 كيلوگرم p2o5 در هكتار از منبع سوپر فسفات تريپل) بود. بررسي نتايج حاصل از تجزيه واريانس مركب عملكرد دانه نشان داد كه تاثير نيتروژن و فسفرو بر همكنش اين دو بر عملكرد دانه گلرنگ معني دار بوده است و كاربرد آنها سبب افزايش عملكرد دانه شده است. نتايج حاصل از تجزيه واريانس مركب تعداد غوزه در بوته نشان داد كه تاثير نيتروژن و فسفر و برهمكنش آنها بر تعداد غوزه در گياه كاملا معني دار بوده و كاربرد نيتروژن و فسفر اين ويژگي را افزايش داد. با توجه به نتايج دو سال آزمايش، كاربرد 60 كيلوگرم نيتروژن خالص در هكتار و 40 كيلوگرم P2O5 در هكتار جهت اين رقم گلرنگ تحت شرايط اقليمي مشابه محل آزمايش توصيه مي گردد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

 

 

 

بررسي تاثير قارچ هاي ميكوريز آربسكولار بر جذب عناصر غذايي و عملكرد ذرت در شرايط تنش تراكم خاك

ميرانصاري مهابادي محمدرضا,بهرامي حسين علي,رجالي فرهاد,ملكوتي محمدجعفر

 

 

 

استفاده مداوم از وسايل مكانيكي در مزرعه موجب متراكم شدن خاك مي گردد. تراكم به وجود آمده اثرات فراوان و طولاني مدتي بر خواص فيزيكي، شيميايي و بيولوژيكي خاك بر جاي مي گذارد و در صورت عدم استفاده از روشهاي مناسب مديريت مزرعه، تغيير ويژگي هاي فيزيكي خاك و بخصوص تخريب تدريجي ساختمان خاك را در پي دارد. از جمله اثرات نامطلوب تراكم تغيير عمق رشد و توسعه ريشه مي باشد كه اين خود بر ميزان جذب آب و عناصر غذايي توسط گياهان ودر نتيجه بر ميزان انرژي و كود مصرف شده در اراضي زراعي و نهايتا بر شرايط زيست محيطي و اقتصادي تاثيرات نامطلوبي را بر جاي خواهد گذاشت. كاهش جذب عناصر غذايي ناشي از تراكم خاك، كاهش رشد گياه و در نتيجه كاهش ميزان محصول را در پي دارد. يكي از روشهاي كاهش اثرات نامطلوب تراكم خاك استفاده از روشهاي بيولوژيك همچون استفاده از قارچهاي همزيست با ريشه (قارچهاي ميكوريزآربسكولار) مي باشد. بر اين مبنا پژوهشي با استفاده از گونه هاي مختلف قارچهاي ميكوريزآربسكولار به منظور كاهش اثرات تنش تراكم بر ميزان جذب عناصر غذايي و در نتيجه ميزان محصول در گياه ذرت و در شرايط مزرعه اي در طي دو سال به مرحله اجرا درآمد در آزمايش هاي مربوطه كه در مزرعه تحقيقاتي موسسه خاك و آب واقع در مشكين دشت كرج انجام گرفت در سال اول، از سه سطح تراكم و سه گونه قارچ ميكوريز آربسكولار در چهار تكرار استفاده گرديد. با توجه به نتايج بدست آمده در سال اول، براي سال دوم ضمن استفاده از همان گونه هاي قارچ در سال اول به تيمار تراكم خاك يك سطح تراكم نيز اضافه گرديد. در رطوبتهاي مشخص و با استفاده از نفوذ سنج (penetrometer)، ميزان مقاومت خاك براي تيمارهاي مختلف تراكم اندازه گيري گرديد. جرم حجمي خاك نيز براي تيمارهاي مختلف اندازه گيري شد. ارتفاع گياه، وزن تازه و خشك برگها و ميزان محصول ذرت به همراه غلظت عناصر ازت،فسفر، پتاسيم، آهن، منگنز، روي و مس در برگهاي ذرت براي تيمارهاي مختلف اندازه گيري گرديد. نتايج نشان داد كه تيمارهاي مختلف تراكم ايجاد شده از نظر آماري داراي تفاوت معني داري بودند. ميكوريزآربسكولار به صورت معني داري سبب افزايش فاكتورهاي مربوط به رشد ذرت و ميزان محصول گرديد. جذب عناصر در سطوح مختلف تراكم در تيمارهاي حاوي ميكوريزآربسكولار افزايش يافت اگرچه با افزايش تراكم از ميزان تاثير ميكوريز آربسكولار كاسته شد. بر اين اساس مي توان نتيجه گرفت كه برقراري رابطه همزيستي ميكوريزي موثر از طريق افزايش جذب عناصر غذايي در گياه ذرت سبب افزايش ميزان محصول مي گردد و بيشترين تاثير براي كاهش تنش تراكم خاك بر رشد گياه در سطوح متوسط تراكم مي باشد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

 

 

 

بررسي تاثير كاربرد خاك فسفات، گوگرد و باكتري تيوباسيلوس بر عملكرد كمي و كيفي سويا و اثرات باقي مانده آن بر ذرت

نورقلي پور فريدون,خاورزي كاظم,بشارتي حسين,فلاح عليرضا

 

 

اين آزمايش به منظور بررسي اثر بخشي خاك فسفات به همراه گوگرد و مايه تلقيح باكتري هاي تيوباسيلوس برعملكرد كمي و كيفي سو يا و اثرات باقي مانده آن گياه بر گياه ذرت، در ايستگاه تحقيقات خاك و آب كرج، در سال 1381 و 1382 انجام گرفت. طرح به صورت بلوك هاي كامل تصادفي با شش تيمار و در چهار تكرار اجرا گرديد.تيمارهاي آزمايش عبارت بودنداز: T1 به عنوان شاهد، T2 سوپر فسفات تريپل (67.5 kg ha-1 p2o5)، T3 خاك فسفات (112.5 kg ha-1p2o5)، T4 خاك فسفات وگوگرد، T5 خاك فسفات، گوگرد و مايه تلقيح تيوباسيلوس و T6 خاك فسفات، گوگرد و كود دامي انتخاب شدند. در سال اول اجراي آزمايش در تيمار شاهد (T1) كود فسفره استفاده نشد و در تيمار دوم نيز كود سوپر فسفات تريپل به مقدار 150 كيلوگرم بر هكتار، به صورت نواري و زير بذر استفاده گرديد. خاك فسفات و گوگرد هر كدام به مقدار 300 كيلوگرم بر هكتار، به صورت پودري استفاده گرديدند. مايه تلقيح باكتري تيوباسيلوس نيز به مقدار يك كيلوگرم بر هكتار مصرف گرديد. كود دامي به مقدار 10 تن در هكتار از كود گاوي كاملا پوسيده استفاده شد. بذور سويا (رقم ويليامز) قبل از كشت، با مايه تلقيح باكتري Bradyrhizobium japonicum، آغشته گرديدند. در سال دوم اجراي آزمايش در همان كرت ها، گياه ذرت رقم SC 704 كشت گرديد. در اين سال كود فسفردار مصرف نگرديد. تنها در تيمار پنجم، تلقيح با مايه تلقيح باكتري تيوباسيلوس انجام گرفت. پس از برداشت عملكرد و نمونه گيري برگ، نمونه خاك نيز در هر سال از عمق 0-30 سانتي متر تهيه گرديد. نتايج آزمايش بر روي گياه سو يا نشان داد كه با كاربرد كود سوپر فسفات تريپل نسبت به شاهد، عملكرد افزايش يافت ولي اين افزايش در سطح پنج در صد معني دار نبود. با كاربرد كود سوپر فسفات تريپل نسبت به شاهد، عملكرد افزايش يافت ولي اين افزايش در سطح پنج درصد معني دار نبود. با كاربرد خاك فسفات نيز اين افزايش مشاهده گرديد ولي اثر آن كمتر از سوپر فسفات تريپل بود. در تيمار چهارم عملكرد نسبت به شاهد كاهش يافت. در تيمار پنجم عملكرد نسبت به شاهد افزايش معني داري نشان داد ولي تفاوت با تيمارهاي T3 و T2 در سطح پنج درصد معني دار نبود. عملكرد در تيمار T6 سبت به شاهد كاهش يافت. از لحاظ درصد روغن دانه، اختلاف بين تيمارهاي مختلف در سطح پنج درصد معني دار نگرديد. در سال دوم اجراي آزمايش در گياه ذرت، بيشترين مقدار علوفه تر از تيمار پنجم به مقدار 67190 كيلوگرم بر هكتار به دست آمد كه تنها با تيمار ششم در سطح پنج درصد داراي اختلاف معني دار بود. بين تيمارهاي ديگر اختلاف معني داري در سطح پنج درصد مشاهده نشد. در تيمار دوم (سوپر فسفات تريپل) عملكرد نسبت به شاهد افزايش يافت ولي اين افزايش معني دار نبود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

 

 

 

تاثير لجن فاضلاب بر شاخص بيو مس ميكروبي خاك، فعاليت هاي آنزيمي و عملكرد گياه ذرت

حجتي سعيد,نوربخش فرشيد,خاورزي كاظم

 

 

 

ورود مواد آلي به خاك با تاثير بر ويژگيهاي مختلف فيزيكي، شيميايي، تغذيه اي و بيولوژيكي خاك مي تواند سبب بهبود و يا افزايش رشد گياهان شود. در اثر فرآيندهاي ميكروبي و تحت تاثير آنزيم هاي درون و برون سلولي، با تغيير شكل عناصر از شكل آلي به شكل معدني، زمينه براي افزايش رشد گياهان فراهم مي شود. هدف از اين مطالعه بررسي تاثير سطوح و دفعات مختلف كوددهي با لجن فاضلاب بر فعاليت آنزيم هاي ال گلوتاميناز، فسفاتاز قليايي، آريل سولفاتاز و بتاگلوكوزيداز، شاخص بيومس ميكروبي و عملكرد گياه ذرت است. به اين منظور سطوح صفر، 25 و 100 مگاگرم بر هكتار لجن فاضلاب (به عنوان سطوح كوددهي) و تعداد يك، 2، 3 و 4 مرتبه كوددهي (به عنوان دفعات كوددهي بين سال هاي 1378 تا1381 ) در نظرگرفته شد. آزمايش در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي و در سه تكرار انجام گرديد. نمونه هاي خاك 6 ماه پس از چهارمين كوددهي از عمق 0 تا 15 سانتيمتري خاك برداشت گرديد. نتايج نشان داد كه كربن آلي و نيتروژن كل خاك با افزايش مقدار و دفعات كوددهي با لجن فاضلاب به صورت معني داري نسبت به تيمار شاهد افزايش يافت. در هر يك از سطوح كودي نيز با افزايش دفعات كوددهي (از يك تا چهار بار) اين روند افزايشي ديده شد.افزايش مقدار و دفعات كوددهي با لجن فاضلاب سبب افزايش معني دار فعاليت آنزيم هاي ال گلوتاميناز، فسفاتاز قليايي، آريل سولفاتاز، بتاگلوكوزيداز، شاخص بيومس ميكروبي و عملكرد گياه ذرت متعلق به تيمار چهار بار كوددهي بود. كمترين مقدار ويژگي هاي فوق در تيمار شاهد يافت گرديد. بين فعاليت هاي آنزيمي و شاخص بيومس ميكروبي و عملكرد گياه ذرت همبستگي معني داري مشاهده گرديد. به طور كلي كاربرد لجن فاضلاب با افزايش كربن آلي و نيتروژن كل خاك و فعاليت هاي آنزيمي ميزان عملكرد تنوع زيستي را در خاك هاي تيمار شده با لجن فاضلاب افزايش داد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

 

 

 

تاثير منابع مختلف كود آهن بر عملكرد كمي و كيفي ميوه درختان پرتقال

شهابيان مهرداد,رستگار حميد,سمر سيدمحمود

 

 

 

اين تحقيق براي ارزيابي اثربخشي سولفات آهن و كيفيت آهن، به عنوان دو منبع متفاوت كود آهن، در باغ پرتقالي واقع در ايستگاه تحقيقات كشاورزي جهرم به مدت چهار سال انجام شد. در صورت عدم مصرف كيليت آهن، عملكرد ميوه در باغ هاي مركبات منطقه به شدت كاهش مي يابد. به همين علت مصرف كيليت هاي آهن در باغ هاي منطقه مرسوم مي باشد هدف از اجراي اين تحقيق، مقايسه طولاني مدت اثر بخشي مصرف سولفات آهن به روشهاي پخش سطحي و چالكود، با مصرف كيليت آهن به روش كود آبياري مي باشد. با توجه به اهداف كاربردي مورد نظر از اجراي اين تحقيق، ميزان عملكرد ميوه و ويژگيهاي كيفي آن ملاك ارزيابي در نظر گرفته شد. نتايج اين بررسي نشان داد كه مصرف 100 گرم كيليت آهن براي هر درخت، عملكردي برابر 22240 كيلوگرم پرتقال در هكتار به همراه داشته است. مصرف 500 گرم سولفات آهن به روش چالكود، عملكرد ميوه را %18 كاهش و به 18291 تنزل داد. ميزان عملكرد ميوه در تيمار مصرف سولفات آهن به روش پخش سطحي در حد تيمار چالكود بود كه متفاوت از نتايج تحقيقات مشابه مي باشد. اين حالت احتمالا ناشي از مصرف مداوم كودهاي آلي و سطحي بودن ريشه ها در حالت آبياري قطره اي مي باشد. نوع كود آهن مصرفي، بر هيچ يك از ويژگيهاي كيفي اندازه گيري شده، شامل ضخامت پوست، اسيديته، مقدار ويتامين سي و مواد جامد محلول، تاثير نداشت.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

 

 

 

 

 

 

تاثير ميانگين و انحراف معيار هندسي بافت خاك در بر آورد ضرايب رطوبتي خاك

ميرخاني رسول,خداوردي لو حبيب

 

 

 

منحني رطوبتي خاك يكي از مهم ترين توابعي است كه ويژگي هاي بخش غير اشباع خاك را به صورت كمي بيان مي كند. اندازه گيري مستقيم اين منحني وقت گير، دشوار و پرهزينه است. بدين جهت تلاش هاي زيادي به منظور برآورد غير مستقيم منحني رطوبتي از ساير ويژگيهاي خاك انجام گرفته است. يكي از روش هاي غير مستقيم برآورد منحني رطوبتي استفاده از توابع انتقالي خاك است. هدف از اين پژوهش مقايسه ميزان تاثير محاسبه ميانگين هندسي و انحراف معيار هندسي قطر ذرات خاك با سه جز (شن، سيلت و رس) و نه جز (شن خيلي درشت، شن درشت، شن متوسط، شن ريز، شن خيلي ريز، سيلت درشت، سيلت متوسط، سيلت ريز و رس) از ذرات خاك در برآورد نقطه اي و پارامتريك منحني رطوبتي خاك است. براي انجام اين پژوهش 40 نمونه خاك با بافت متوسط بصورت كاملا تصادفي از منطقه كرج انتخاب شد. از كل نمونه هاي خاك، 35 نمونه براي ايجاد توابع و پنج نمونه ارزيابي اعتبار توابع استفاده شد. فراواني نسبي ذرات به روش هيدرومتري، جرم مخصوص ظاهري به روش كلوخه، درصد كربنات كلسيم به روش خنثي سازي با اسيد، درصد كربن آلي به روش و الكلي و بلك و منحني رطوبتي با دستگاه صفحات فشاري اندازه گيري شد. از بين متغييرهاي مستقل مناسب ترين تركيب براي برآورد منحني رطوبتي و پارامترهاي معادله وان گنوختن با استفاده از روش رگرسيون با بهترين زير مجموعه انتخاب و معادلات رگرسيوني با استفاده از رگرسيون چندگانه خطي بدست آمد. منحني رطوبتي خاك با استفاده از توابع انتقالي ايجاد شد. نتايج نشان داد كه با استفاده از سه و يا نه جز از ذرات براي محاسبه dg و?g در برآورد نقطه اي منحني رطوبتي خاك اختلاف معني داري به وجود نمي آيد. ليكن، در برآورد پارامتريك منحني رطوبتي خاك استفاده از نه جز از ذرات در ايجاد توابع نسبت به سه جز برآورد بهتري از رطوبت در مكش هاي 10، 33 و 100 كيلوپاسكال داشت. با اين حال، در مكش هاي 300، 500 و 1500 كيلو پاسكال استفاده از سه جز از ذرات نسبت به نه جز برآورد بهتري از رطوبت نشان داد. تجزيه هاي آماري بيانگر اعتبار برآوردهاي حاصل از توابع ارايه شده بود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )