یوزپلنگ آسیایی

 

دست و پاهاي بلند، بدنى باريك و كشيده، سينهفراخ و شكم بالاي او شبيه تازي است ولي بر خلاف سگ سانان سر كوچك و گرد، پوزه ايكوتاه و گوش هايي كوچك و گرد دارد. به طور كلي مي توان آن را به" سگي با كله گربه" تشبيه نمود. رنگ پشت زردكمرنگ تا زرد متمايل به قرمز و زير بدن سفيد است. خالهايىگرد، سياه و توپر و موهايى زبر و نسبتا كوتاه دارد. در بالغين خال هاي روي دمتدريجا در نيمه انتهايي به حلقه هايي بدل مي شود كه سياه رنگ اند و آخرين حلقه پهنتر است. سر يوزپلنگ كوچك و گرد است و چشمانش در بالاى كاسه سر قرار دارد. خط سياهشكيلي معروف به خط اشكي از گوشه چشمان يوزپلنگ تا اطراف بينى و دهانش امتداد داردكه احتمالا چشمان او را از آفتاب مصون مي دارد و در شكار به او كمك مي كند. جانوربالغ ناخن‌هايى كند و نيمه تورفته دارد كه برخلاف ساير گربه سانان جمع نمي شوند.( هرچند بچه ها تا 6 ماهگي قادرند ناخن ها را جمع كنند.)

 

اندازه: طول سر و بدنيوزپلنگ بالغ بر ۱۱۲ تا ۱۳7 سانتيمتر، طول دم ۶4 تا 86 سانتيمتر و بلندى شانه‌هايش 71 تا 84 سانتيمتر است و وزن حيوان به ۳۴ تا ۵۴ كيلوگرم مىرسد. جنس نر يوز اندكىبزرگتر از جنس ماده است.( اين اندازه ها مربوط به نمونه هاي جمعيت آسيايياست)

 

خصوصيات: برخوردارى از ستون فقرات انعطاف‌پذير، كبد و قلب بزرگ، سوراخبينى گشاد، ظرفيت بالاى ريه، بدن عضلانى و باريك، يوزپلنگ را تيزروترين شكارچى جهانساخته است. آنها قادرند با سرعتي معادل 110 كيلومتر در ساعت بدوند.

 

زيستگاه: يوزپلنگ در دشت هاي بازو تپه ماهورهاي واقع در مناطق استپي و بياباني نيمه كويرى وزيستگاههاى باز ديگرى كه طعمه در آن وجود داشته باشد ديده مي شود. در ايران تعدادمعدود يوزپلنگ آسيايى باقيمانده در مناطق حاشيه اي كوير مركزي يافت مي شوندعادت و رفتار : يوزپلنگ از نظم اجتماعى منحصربه‌فردى برخوردار است. درايران مطالعاتى درباره يوزپلنگ صورت نگرفته است، اما مطالعات انجام شده در آفريقانشان مي دهد كه يوزپلنگ ماده به استثناي زمان مراقبت از توله ها به تنهايي زندگى ميكند و يوز پلنگ نر در مراقبت از بچه ها نقشي بر عهده ندارد. توله ها به مدت هجدهماه در كنار مادرشان مي مانند و طي اين دوره كه از اهميتى بالا در در زندگى توله هابرخوردار است، چگونگى شکار و گريز از گزند شكارچيان ديگر مانند پلنگ، كفتار و گرگرا مي آموزند.

 

در ۱۸ ماهگى توله ها از مادر جدا مي شوند. از اين پس ممکن استتوله‌ها با هم‌شيران خود حتى تا ۶ ماه به سر برند. در دو سالگى هم‌شيران مادهْ بقيهرا ترك مي کنند و نرهاى جوان با هم مي مانند. در واقع نرها به تنهايى يا همراه بابرادران خونى خود زندگى مي كنند اما ماده ها به جز زمان بچه داري، تنها زندگي ميكنند. برخى از اين گروهها براى خود حوزه اي تعيين ميكنند تا يوزپلنگ ماده را براىجفت‌گيرى جلب کنند. اين حوزه ها اغلب در جاهايى است كه در آن طعمه و آب كافي وجودداشته باشد. در فصل جفت گيري هر نر براي خود قلمروي را انتخاب مي كند، در اين فصلنزاع هاي خشني ميان نرهاى گروه در دفاع از حدّ و مرز قلمرو‌شان صورت مي گيرد. يوزپلنگ ها معمولاً صبح زود يا غروب به شكار مي روند، پس از انتخاب طعمه كه معمولاحيوانات ضعيف تر مي باشند به صورت غير محسوس به آنها نزديك شده و پس از رسيدن بهفاصله حدود ۱۰ تا ۳۰ متر حمله ناگهاني خود را شروع مي كنند، پس از به زمين انداختنطعمه گلوي او را با دندان هايش فشار مي دهد تا خفه شود. تعقيب طعمه معمولا ۲۰ ثانيهو به ندرت بيش از يك دقيقه بطول مى انجامد و در اين زمان بيش از 500 متر شكارش رادنبال نمي كند. قريب به نيمى از تعقيب‌ها موفق‌آميزند. برخي اوقات شكارچيان ديگرنظير گرگ طعمه او را از چنگش بيرون مي آورند. يوزپلنگ مانند پلنگ قادر به پنهانكردن طعمه اش از دسترس ساير گوشتخواران نيست و به همين دليل بعد از خوردن يك وعدهغذا در بيشتر اوقات باقيمانده را از دست مي دهد.

 

توليدمثل: بلوغ جنسى درحدود ۲۰ ماهگى رخ مي دهد. زمان بارداري 95 روز و تعداد توله‌ها 1 تا 6 و معمولا ۴تا ۵ عدد است. توله ها در هنگام تولد حدود ۳۰۰ گرم وزن و ۳۰ سانتيمتر طول دارند. رنگ آنها خاكسترى تيره است و موهاى بلندي بر پشتشان دارند. اين موها چند فايدهدارد، از جمله استتار آنها در ميان بوته زار هاي خشك و پنهان نگاهداشتن آنها ازديدرس شكارچيان ديگر. اين موها همچنين توله يوز را به" رودك كه حيوان مهاجمي استشبيه مي کند، که نوعى جنبه دفاعى دارد. بچه ها به دليل جمع شدن ناخنها تا شش ماهگيقادرند از درخت بالا بروند.

 

تغذيه: يوزپلنگ در ايران عمدتاً از جبير، آهو،قوچ و ميش، كل و بز و خرگوش وحشي تغذیه می کند

 منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )