مديريت اصلاح رفتار و پرورش حشرات
مديريت اصلاح رفتار و پرورش حشرات
بررسی مقایسهای عصارۀ هندی و آلمانی مغز دانۀ چریش و سموم پریمفوس متیل و فنپروپاترین در کنترل عسلک
چکیده:
عسلک پنبه Bemisia tabaci (Gennadius) روی اکثر محصولات کشاورزی آفت درجۀ یک محسوب میشود این حشره آفت چند نسلی و چندخوار است و نزدیک به 500 گونۀ گیاهی از 75 خانواده را مورد حمله قرار میدهد. این حشره به سرعت نسبت به سموم شیمیایی مقام گشته و درنتیجه مبارزه برعلیه آن با مشکل روبرو شده است. با توجه به نکات فوق و ضرورت مبارزه با این آفت آزمایشهایی در گلخانه در روی این حشره در سالهای 1378 و 1379 انجام گرفت. در این آزمایشها میزان حساسیت مراحل مختلف زیستی آفت مزبور در برابر سموم چریش شامل عصارههای هندی و آلمانی، فنپروپاترین (دانیتل) (امولسیون 10 درصد) و پریمفوس متیل (اکتلیک) (امولسیون 50 درصد) ارزیابی گردید. در همین راستا نمونههایی از مزارع پنبۀ منطقۀ ورامین جمعآوری شد و با استفاده از روش غوطهور کردن برگها در محلول سم، حساسیت مراحل مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از انجام آزمایشها نتایجی به شرح ذیل حاصل شد: در تمام موارد تخم مقاومترین مرحلۀ زیستی و مرحلۀ لاروی حساسترین مرحلۀ زندگی آفت بوده و عصارۀ آلمانی روی تمام مراحل مختلف زیستی بیشتر از عصارۀ هندی تأثیر نمود و در بین سموم مورد استفاده، سم فنپروپاترین دارای بیشترین تأثیر روی تمام مراحل زیستی و سم چریش دارای کمترین تأثیر روی مراحل زندگی حشره بود. در سال 1378 LC50 سم فنپروپاترین برای تخم، لارو، پوپاریوم و حشرات کامل بعد از 24 و 48 ساعت به ترتیب 94/341، 89/21، 41/260، 18/251 و 18/243 پیپیام تعیین گردید این مقادیر در سال 1379 برای تخم، لارو، پوپاریوم و حشرات کامل بعد از 24 ساعت و 48 ساعت به ترتیب 36/263، 45/20، 48/254، 11/206 و 14/187 پیپیام محاسبه شد. در سال 1378 LC50 سم فنپروپاترین برای تخم، لارو، پوپاریوم و حشرات کامل بعد از 24 و 48 ساعت به ترتیب 75/411، 85/95، 83/408، 31/396 و 20/360 پیپیام تعیین گردید این مقادیر در سال 1379 برای تخم، لارو، پوپاریوم و حشرات کامل بعد از 24 و 48 ساعت به ترتیب 98/413، 21/103، 71/405، 31/396 و 2/360 پیپیام محاسبه شد. در سال 1379 LC50 سم چریش (عصارۀ آلمانی) برای تخم، لارو، پوپاریوم و حشرات کامل بعد از 24 و 48 ساعت به ترتیب 46/13143، 07/8295، 95/12755، 54/8835 و 47/8471 پیپیام تعیین گردید. در سال 1378 LC50 سم چریش (عصارۀ آلمانی) برای تخم، لارو، پوپاریوم و حشرات کامل بعد از 24 و 48 ساعت به ترتیب 48/15271، 61/9457، 14/15044، 63/10431 و 7/8266 پیپیام تعیین گردید این مقادیر در سال 1379 برای تخم، لارو، پوپاریوم و حشرات کامل بعد از 24 و 48 ساعت به ترتیب 26/14475، 79/9217، 11/14423، 9/10514 و 61/9922 پیپیام محاسبه شد. در این آزمایشها به چریش (عصارههای آلمانی و هندی) توجه بیشتری شد زیرا علاوه بر داشتن طیف وسیع تأثر، مزایایی از قبیل عدم ایجاد مقاومت در حشره، نداشتن تأثیر سوء روی دشمنان طبیعی، عدم تأثیرات مخرب زیستمحیطی و بیخطر بودن برای انسان و جانوران را نیز دارد.
عبدالنبی باقری (کارشناسی ارشد مهندسی گياهپزشکی - حشره شناسی )
پوسيدگي ريزوكتونيايي ريشه و سوختگي در اندامهاي هوايي گياهان زينتي
علائم بيماري علائم بيماري پوسيدگي ريزوكتونيايي ريشه، مشابه ساير بيماريهاي قارچي ريشه است. در اين بيماري رشد گياه نسبت به كاهش رشد ريشه و تغيير رنگ آن تقليل پيدا ميكند. سوختگي اندامهاي هوايي و لكه برگي گياهان در اثر ريزوكتونيا علائم متفاوتي در گياهان ميزبان و شرايط محيطي مختلف از خود نشان ميدهد. مسيليوم ريزوكتونيا معمولاً قرمز قهوهاي است كه در زمان رشد حالت تار عنكبوت پيدا ميكند. لذا از بين رفتن بافت گياهي، عدم فروش محصولات را به همراه دارد. ولي بر عكس در روي بعضي از گياهان لكههاي پراكنده و روي برگهاي ضخيم و گوشتي لكهها به صورت حلقههاي متحدالمركز ايجاد ميشود كه نشانه رشد متناوب لكهها ميباشد. جدا شدههاي اين قارچ از گياهاني مثل كاكتوس و برگهاي ضخيم مشاهده ميشود.
عامل بيماري:
قارچ Rhizoctonia solani عامل بيماري گزارش شده است و شناختهترين پاتوژن عامل پوسيدگي ريشه و سوختگي اندامهاي هوايي گياهان زينتي محسوب ميشود. جدا شدههاي اين قارچ از گياهان زينتي به خوبي بر روي محيط غذايي سيب زميني دكستروز آگار رشد ميكنند.
از جمله ميزبانهاي اين قارچ سرخسها، پوتيسها، انجيريها و فيكوسها و تمام گياهان زينتي هستند. جدا شدهها از يك ميزبان علائم مشابه بر روي ميزبانهاي ديگر ايجاد ميكند و مويد آن است كه احتمالاً ميزبان اختصاصي نداشته باشند. ميزبان اختصاصي يعني قارچ جدا شده از يك گياه اختصاصاً روي آن ميزبان رشد و توليد بيماري كند و علائم اختصاصي همان بيماري را در روي آن گياه مخصوص به وجود آورد.
افزايش حرارت هوا از حدود 34 به 40 درجه سانتيگراد بر شدت بيماري ميافزايد و در بيش از 44 درجه سانتيگراد بيماري كاملاً متوقف ميشود. لذا به طور خلاصه ميتوان گفت كه حرارت خاك بين 19 تا 24 درجه بر شدت بيماري به طور بارز و آشكار ميافزايد.
مبارزه با بيماري:
بنوميل، اتريديازول و تيوفانات متيل به صورت محلولپاشي براي ضد عفوني خاك مناسب است و براي سمپاشي عليه سوختگي اندامهاي هوايي از قارچكشهايي مانند كلروتالونيل تيوفانات متيل، مانكوزب و نيكلوزولين استفاده ميشود.
منبع: مرکز مقالات کشاورزی