گالی توتون و تنباکو(نماتد ریشه گرهی) Root Knot nematode

گالی توتون و تنباکو(نماتد ریشه گرهی) Root Knot nematode


گونه های مختلف
Meloidogyne شامل M. javanica، M. hapla، M. incognita و M. arenaria عامل بیماری هستند. از بیماریهای مهم توتون و تنباکو در ایران محسوب میشود و در بعضی مناطق خسارت به گونه ای است که تمام مزرعه گیاه آلوده زرد و پژمرده میشود و سلولهای ریشه حجیم و بزرگ شده و بعد از مدتی از بین می روند.

نماتد به صورت تخم و لارو در خاک زمستانگذاری میکند. نماتد ماده گلابی شکل است و تعداد زیادی تخم تولید کرده که در زیر بدن آنها جمع میشود لارو سن دوم به گیاه حمله میکند. نماتد ماده بدون جفت گیری هم تولیدمثل میکند و نیازی به نماتدهای نر کرمی شکل ندارد.

کنتــــرل:

1- استفاده از نشاء سالم (خزانه سالم).

2- استفاده از ارقام مقاوم. زیرا نماتد نژاد دارد. پس با تشخیص نزاد میتوان نوع میزبان و ارقام را مشخص کرد.

3- تناوب با گیاهان غیر میزبان مثل غلات. نباتات مورد استفاده در تناوب باید علف هرز میزبان را نداشته باشند.

4- دفع علفهای هرز.

5- استفاده از نماتدکش در کشورهایی که اقتصادی است.

6- مبارزه ی بیولوزیکی با قارچ که هنوز موفق نبوده است.

7- استفاده از گیاهان تله

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

لکه موجی گوجه فرنگی

لکه موجیگوجه فرنگی
Alternaria solani
این بیماری که در اصطلاح انگلیسی
Early blight گفته می شود،از بیماریهای مهمگوجه فرنگی،سیب زمینی و بادمجان است.

پوسیدگی باکتریایی ریشه
Pectobacterium carotovorum
به گیاهان زیادی حمله می کند و میزبانهای زیادی دارد.به بآفت آوندی ریشه و دمبرگ حمله کرده و باعث پوسیگی می شود.


ادامه نوشته

بیماری ریزوکتونیایی حبوبات Rizoctonia solani

بیماری ریزوکتونیایی حبوبات Rizoctonia solani

ریزوکتونیا به انواع حبوبات خسارت میزند منتهی در هر کدام بیماری خاصی ایجاد می کند. اصولاً این قارچ بیشتر نباتات کوچک و جوان را از بین میبرد. در بعضی حبوبات مثل لوبیا سبز و باقلا. ریزوکتونیا دربلوغ هم بیماری ایجاد میکند. این قارچ همچنین قادر به تولید پوسیدگی بذر هم میباشد.

در مورد عدس آلودگی ریزوکتونیا سبب تولید رنگ بنفش در برگ میشود. روی ساقه، طوقه و کوتیلدونها نیز زخم (شانکر )ایجاد میشود. ریزوکتونیا به قسمتهای هوایی هم حمله میکند و تولید حالت تار عنکبوتی (
Web blight ) مینماید که بیشتر در مناطق دارای بارندگی زیاد دیده میشود. گروه آناستو موزی ریزوکتونیاهای حبوبا ت AGl می باشد.

مبارزه:

1- ارقام مقاوم

2- ضد عفونی بذر با کاپتان (آسانترین ،مطمئن ترین وبی خطر ترین است). قبلاً سموم تراکوت و
Dexanole هم درایران بوده ومصرف می شده است. PCNB هم مًوثراست ولی روی پی تیوم اثر ندارد.

3- عمق بذر در کاشت مهم است. چون قارچ بیشتر به بآفت جوان میزند. اگر بآفت جوان کمتر در معرض قارچ واقع شود بیماری کمتر است. بنابراین هر چه عمق کمتر باشد بهتر است

 

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

بیماری سر سیگاری موز Banana cigar end

بیماری سر سیگاری موز Banana cigar end

 

بیماری ناشی از Trachysphaera fructigena که تولید پوسیدگی سیاه و سپس خاکستری درمیوه می کند. پوسیدگی میوه ممکن است به تمام میوه گسترش یابد. در اغلب موارد Verticillium theobromae با بیماری همراه است

 

 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

تريستيزاي مركبات(بيماري غم) Citruc Tristeza

تريستيزاي مركبات(بيماري غم) Citruc Tristeza

 

Trieste به معني غم و اندوه است. اين بيماري اولين بار در اواخر سال 1890 در آفريقاي جنوبي مشاهده شده است. در ابتدا تصور مي‌شد كه علت ناسازگاري بين پايه و پيوندك است. در ايرن بيماري در سال 1355 در ساري روي نارنگي ساتسوما satsuma مشاهده شده است. تريستيزا به انواع مركبات حمله مي‌كند. پايه‌هاي نارنگي و پرتقال حساسند و پايه‌هاي نارنج و لمون بسيار حساسند. روي پايه سلطاني مركبات، توسرخ، توسبز مرگ ناگهاني ايجاد مي‌كند.

 

http://www.crec.ifas.ufl.edu/facilities/emlab/images/web/Picture3%5B1%5D.jpg

 

عامل ويروس رشته‌اي به ابعاد 2000×12 نانومتر از گروه Closterovirus كه با شته انتقال مي‌يابد و داراي گسترش جهاني است. علائم تيپيك در درختان پيوند خورده با پايه‌هاي حساس بصورت زوال(decline) سريع يا مزمن بروز مي‌نمايد. اما در درختان پيوند نخورده زردي ظاهر مي‌شود. در درختان جوان گل دهي به ميزان بالايي است. در درختان مسن درخت ميوه زياد و ريزي توليد مي‌كند. ازعلائم ديگر بيماري آبله‌اي شدن (stem pitting) ساقه‌هاي كمتر از يك سال است. بر اثر فعاليت ويروس در بافت آبكش مواد غذايي به ريشه نمي‌رسد و درخت دچار زوال مي‌شود. در حالتهاي شديد باعث زرد شدن برگهاي انتهايي و توقف رشد آنها مي‌شود. متداولترين روش تشخيص بيماري تريستيزا روش تست Elisa است.

 

http://www.azda.gov/images/clip_image006_0007.jpg

 

تنها راه مبارزه و پيشگيري بيماري تهيه پيوندك عاري از ويروس و پيوند آن روي يك پايه مقاوم است. البته بايد با ناقلين نيز به شدت مبارزه كرد. ازپايه‌هاي مقاوم نارنج poncirus trifoliata و راف لمون است. پايه‌هاي متحمل پرتقال، ليمو خاركي، نارنگي كلئوپاترا و ترنج است.

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

انگور و آفات

انگور و آفات

كرم خوشه‌خوار انگور

Lobesia botrana

(Lep: Tortricidae)

در ايران فقط روي انگور گزارش شده است. در بهار لاروهاي جوان نسل اول از جوانه‌هاي گل دهنده و غنچه تغذيه كرده و روي آنها را با تارهايي مي‌پوشانند. در برخي موارد نيز از جوانه‌هاي شاخه‌زا تغذيه كرده و در نتيجه سبب خشكيدن گلها و جوانه‌ها و ريزش آنها مي‌گردند. لاروهاي نسل دوم از گوشت غوره تغذيه مي‌نمايند. بر اثر تغذيه پوست غوره منظره خاكي رنگي پيدا نموده، چروك برداشته و ح به‌ها مي‌ريزند. لاروهاي نسل سوم از انگورهاي رسيده تغذيه مي‌كنند. ابتدا از گشت و سپس از پوست‌هاي رسيده مي‌خورند. محل فعاليت آفت بوسيله تارهايي روي خوشه مشخص مي‌باشد. خوشه‌هاي آلوده مورد حمله انواع قارچها قرار گرفته خسارت‌هاي ثانويه را بوجود مي‌آورند. لاروهاي نسل بعدي آفت حتي روي انگورهايي كه براي تهيه كشمش اختصاص داده مي‌شوند به انبار منتقل و در آنجا تا بهار سال آينده به سر مي‌برند. خسارت اين آفت در كشت ديم روي انگور به مراتب كمتر از انگور كشت آبي مي‌باشد و به همين جهت در اكثر مناطق ديم مبارزه با آفت معمول نمي‌باشد.



زيست‌شناسي

اين آفت در منطقه شيراز (معتدله) داراي چهار نسل در سال مي‌باشد. ظهور اولين پروانه در اوايل فروردين و اوج پرواز نسل اول آفت در اواخر فرويدن تا اوايل ارديبهشت مي‌باشد. اوج پرواز نسل دوم تقريباً‌ در دهه سوم خرداد، اوج پرواز نسل سوم در اواخر تير تا اوايل مرداد و اوج پرواز نسل چهارم در اوايل شهريور مي‌باشد. در منطقه سوريان آباده (سردسير) آفت سه نسل در سال دارد. ظهور اولين پروانه در اوايل ارديبهشت، اوج پرواز نسل اول در اواسط تا اواخر ارديبهشت، اوج پرواز نسل دوم در اواسط تير و بالاخره اوج پراز نسل سوم در اواخر مرداد تا اوايل شهريور مي‌باشد. بيشترين خسارت مربوط به نسل سوم آفت است. بهترين زمان مبارزه بر عليه آفت يك هفته تا ده روز بعد از تشكيل اوج بروز نسل دوم مي‌باشد. دوره جنيني 8 تا 10 روز، دوره لاروي 17 تا 18 روز و چهار سن لاروي دارد. دوره شفيرگي 7 تا 8 روز و دوره نشو و نما براي يك نسل 32 تا 36 روز طول مي‌كشد. اين آفت در اطراف تهران سه نسل در سال دارد. زمستان را به صورت شفيره در پيله سفيد ابريشمي زير پوست ساقه مو و در زير برگهاي ريخته شده موستان مي‌گذراند. ماده‌ها تخمهاي خود را به صورت انفرادي روي بند خوشه‌ها و حبه‌ها قرار مي‌دهند.



کنترل:

1ـ انتخاب انواع موهايي كه خوشه متراكم ندارند.

2ـ احداث باغ به صورت رديفي و در روي داربست موازي، چون كرم خوشه خوار انگور اغلب به موستانهايي كه فاقد داربست بوده و موها به شكل گسترده روي زمين يا پشته‌ها باشند، حمله مي‌نمايد.

3ـ هرس هر ساله مو براي جلوگيري از تجمع شاخه‌هاي اضافي، سوزاندن علف‌هاي هرز و برگهاي خشك در پاييز، شخم عميق و استفاده از يخ آب زمستانه براي از بين بردن شفيره‌هاي زمستان گذران

کنترل شیمیایی:

نوبت اول سمپاشی در مرحله غنچه و قبل از باز شدن گلها. نوبت دوم زمان غوره و نوبت سوم در شروع آبدار شدن میوه

1. دیازینون WP40% و 1.5 درهزار

2. زولون EC35% ،، ،، ،،

3. تری کلروفن sp80% و 1.5 در هزار (دیپترکس)

4. دیازینون EC60% ،، ،، ،،

5. اتیون EC47% ،، ،، ،،

زنجره مـــو

Cicadatra ochreata

(Hom.: Cicadidae)



اين زنجره يكي از آفات مهم مو در ايران است. در تمام مناطق موكاري وجود دارد. علاوه بر مو به بسياري از گياهان ديگر مانند سنجد،‌ سيب، آلبالو، به، سپيدار، زبان گنجشك، نارون، ازگيل ژاپني، تبريزي، پسته، انار، گلابي و هلو صدمه مي‌زند.



نحوه خسارت

حشره بالغ بر روي سرشاخه‌هاي مو و ساير درختان ميزبان تخمريزي مي‌نمايد. بر اثر تخمريزي حشره قسمتي از بافت گياه از فعاليت باز مانده و در روي آن برآمدگي‌هايي بوجود مي‌آيد كه سبب شكنندگي سرشاخه مي‌شود. اين سرشاخه‌ها اغلب ضعيف و گاهي خشك مي‌شوند. پوره‌هاي آفت پس از خروج از تخم داخل خاك شده و روي ريشه‌هاي مو مستقر مي‌گردند. پس از استقرار براي تغذيه، خرطوم خود را در نسج ريشه فرو برده و به شدت شروع به تغذيه مي‌كنند. در موستانهايي كه اين آفت شيوع دارد پايه مو تدريجاً ضعيف گشته و سرانجام مي‌خشكد. پايه‌هاي آلوده اغلب رشد بسيار كم دارند، برگها زرد مي‌شود و ميوه‌ها بسيار كم و ريز هستند.



زيست‌شناسي

زنجره‌هاي كامل از اوايل تابستان به بعد در موستانها ديده مي‌شوند. پس از خروج از جلد شفيرگي معمولاً پروازهاي كوتاه مي‌كنند. پس از 5 تا 7 روز جفتگيري كرده و يكي دو روز بعد تخمگذاري مي‌نمايند. تخمها در دو رديف به طور مورب داخل شاخه‌هاي چوبي نشده در طرفين شياري كه حشره با تخمريز خود مي‌سازد قرار داده و روي ‌آنها را با ترشحات بدن مي‌پوشاند. دوره رشد جنيني حدود يك ماه است. دوره زندگي حشرات كامل در طبيعت 11 تا 12 روز مي‌باشد. تعداد متوسط تخم در يك زنجره ماده حدود 30 تا 35 عدد مي‌باشد. پوره‌ها پس از خروج از تخم به زمين افتاده داخل خاك مي‌شوند. پوره‌ها در كنار ريشه‌ها اتاقكي از گل براي خود ساخته از شيره گياهي مي‌ماند. پوره‌ها دوست دارند در شرايط كاملاً مرطوب زندگي كنند. دوران پورگي اين آفت حدود چهار سال است. پوره‌هاي سن چهارم پس از پايان دوره تغذيه از خاك خارج شده و از تنه درختان يا قطعات سنگ و غيره بالا رفته تبديل به مرحله‌اي كه اصطلاحاً شفيره نا ميده مي‌شود، مي‌گردند. بعد از طي مرحله شفيرگي جلد آنها با يك شكاف طولي از هم باز شده و حشره كامل بالدار از آن خارج مي‌گردند. خاكهاي رسي و سنگين براي فعاليت پوره‌ها مناسب‌تر است و اين آفت در چنين خاكهايي خسارت بيشتري ايجاد مي‌كند. طول دوره يك نسل ممكن است 4 تا 5 سال طول بكشد.



کنترل:

1ـ استفاده از زمين‌هاي شني، ازدياد آبياري و تقويت زمين بوسيله كودهاي حيواني شيميايي

2ـ پيوند واريته‌هاي مرغوب روي پايه‌هاي مقاوم

3ـ بيل زدن پاي درخت و سوزانيدن علف‌هاي هرز باغات و اطراف آنها

4ـ هرس سرشاخه‌هاي آلوده به تخمريزي زنجره‌ها در بهار و سوزانيدن آنها

5ـ آب تخت نمودن باغات

کنترل شیمیایی:

از سموم دیازینون و مالاتیون به روش سمپاشی پای بوته ها علیه پوره های داخل خاک، سمپاشی سطح خاک در موقع خروج شفیره ها، همچنین سمپاشی درختان استفاده می کنیم

كرم‌هاي شاخدار مو

Theretra alecta

Pergesa elpenor

Celerio lineata

(Lep: Sphingidae



اطلاق كلمه شاخدار به اين آفت به علت وجود زائده كم و بيش بلنديست كه نزديك به انتهاي شكم لاروها در سطح پشتي ديده مي‌شود و به نظر مي‌رسد كه نوعي وسيله دفاع باشد.

گونه اول پروانه نسبتاً بزرگ به رنگ آجري تيره بوده داراي بالهاي پهن با نوارهاي رنگين است. گونه دوم حدود 70 ميليمتر، زيتوني رنگ بوده و روي بالهاي جلويي دو خط مورب تيره در نيمه انتهاي بال ديده مي‌شود. در بالهاي عقبي يك نوار پهن سياه در قاعده ديده مي‌شود. در روي شكم سه نوار تيره ديده مي‌شود كه يكي در وسط و دو تاي ديگر در طرفين قرار دارند. گونه سوم با بالهاي باز حدد 60 ميليمتر، رنگ بالهاي جلويي سبز مايل به بلوطي با نوارهاي سفيد مواج و طولي است. روي بندهاي اوليه شكم نوارهاي عرضي متناوب تيره روشن قرار دارد كه در مجموع منظره شطرنجي به پشت شكم مي‌دهد.



زيست‌شناسي

هر سه گونه زمستان را به صورت شفيره‌هاي لخت در پناهگاهها و يا زير خاك به سر مي‌برند. در بهار با گرم شدن هوا حشرات كامل ظاهر مي‌شوند. حشرات كامل غروب پروازند و قبل از تخمريزي مدت قابل توجهي بايد تغذيه كنند. حشرات ماه تخمهاي خود را به طور انفرادي در زير برگها قرا رمي‌دهند. تعداد تخم هر حشره ماده حدود 50 تا 100 ذكر شده است. اين تخم به فاصله 10 تا 15 روز باز مي‌شوند. لاروها پس از خروج از تخم از پارانشيم برگ شروع به تغذيه مي‌كنند. لاروها در سنين بالا تغذيه شديد دارند و بيشتر در شب‌ها فعاليت مي‌كنند. وجود اين حشرات به علت فضولات فراواني كه زير بوته‌هاي مو ريخته شده و نيز از روي برگهاي خورده شده مشخص مي‌شود.

اين حشرات در شرايط آب و هوايي مختلف تا سه نسل ايجاد مي‌كنند ولي به علت اندام درشت، جمعيت اين حشرات به خوبي تحت كنترل قرار دارد.



 

 

منبع: مرکز مقالات کشاورزی AKE( بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران )

 

پژمردگی ورتیسیلیومی زیتون

پژمردگی ورتیسیلیومی زیتون

 

پژمردگی ورتیسیلیومی یكی از مهمترین بیماری های زیتون است. این بیماری زیتون های تجاری كشت

 

شده در باغها و همینطور زیتون هایی كه در فضای سبز به كار رفته اند، حمله می كند. بیماری های مولد غده،بیماریهای مولد زخم و سایر پوسیدگی های ریشه ای كه باعث آسیب رسیدن به ریشه می گردند، ورود ورتیسیلیوم را به گیاه، در خاكهای آلوده، تسهیل می كنند.

 

ادامه نوشته

بیما ریهای گیاهی - بیماری اسکلروتینیایی کلزا (پوسیدگی سفید کلزا )   Sclerotinia rot

بیماری اسکلروتینیایی کلزا (پوسیدگی سفید کلزا )   Sclerotinia rot

مقدمه
کلزا با نام علمی
Brassica.napus متعلق به خانواده چلیپائیان یا شب بو می باشد . گیاهی علفی با دوره رشد یکساله ، که به دو تیپ بهاره و پاییزه تقسیم می شود . ویژگیهای گیاه کلزا و سازگاری آن با شرایط آبی و هوایی مختلف سبب شده است که کشت آن در اکثر نقاط کشور و از جمله استان اردبیل توسعه پیدا نماید .

 

پوسیدگی اسکلروتینیایی کلزا : Sclerotinia rot
عامل بیماری ، قارچی با نام علمی
Sclerotinia . sclerotiorum می باشد . این بیماری مشکل اساسی کلزا در بیشتر نواحی دنیا بوده و در ایران نیز این بیماری در اکثر مزارع کلزای استانهای گلستان ، گیلان ، مازندران و بصورت محدود در استان اردبیل دیده شده است . این بیماری دامنه میزبانی وسیعی دارد که عمده محصولات میزبان آن عبارتند از : انواع لوبیا ، آفتابگردان ، سویا ، شبدر ، حبوبات ، خردل ، یونجه ، کلزا و سیب زمینی . این بیماری درشرایط آب و هوایی گرم و مرطوب که مصادف با گلدهی است ، بیشترین شدت آلودگی را دارد .

ادامه نوشته

5 مقاله گیاه پزشکی در مورد آنترکتوز - شته- سفیدک-لکه برگی -ویروس برگ قاشقی

مقالات موجود در این بخش:

آنترکتوز سبزی - جالیز

شته جالیزی                         Aphis gossypii

سفیدک دروغی خیار

بیماری لکه برگی سرکوسپورا گیاهان زینتی

ویروس برگ قاشقی (لوله شدن برگ) (زردی) باقلا      Bean leaf roll virus


نترکتوز سبزی - جالیز

 عامل بیماری :                           در کدوئیان   Colletotrichun  oligochaetum  = C.Lagenarium

                                                                                  درگوجه فرنگی   Gloesporium   Lycopersici

                                                                                                                   در فلفل   G.piperatum

علایم بیماری : برروی تمام گیاهان خانوادة کدوئیان از قبیل خیار، هندوانه، کدو، خربزه فعالیت داشته و آنها را از مرحلة گیاهچه تا زمانی که گیاه به میوه می نشیند مورد حمله قرار می دهد. درمرحلة گیاهچه برروی ساقه زخمهای قهوه ای رنگ مایل به سیاه به وجود می آیند که به سرعت شکاف برداشته و باعث مرگ گیاهچه می شوند.

 علایم برگی به صورت لکه های گردی است که در ابتدا سبز روشن و رنگ پریده با ظاهری روغنی بوده و بتدریج در وسط رنگ قرمز وسپس قهوه ای به خود می گیرند. برگهای آلوده خشک و شکننده شده و اگرمقدار لکه ها زیاد باشد سطح پهنک برگ کاملاً پژمرده می شود. برروی ساقة گیاه رشد یافته نیز بریدگیهای عمیقی دیده می شود. برروی میوه به خصوص درمناطق مجاور رطوبت لکه های سطحی به رنگ مایل به سبز ظاهر می شوند که بتدریج به عمق گوشت میوه نیز نفوذ می کنند و در نهایت درصورت وجود رطوبت میوه پوسیدگی نرم و درغیراینصورت خشک پیدا می کند.

 در میوة گوجه فرنگی لکه های دایره مانند کمی فرورفته به رنگ تیره و در اطراف بافتهای سالم به صورت جدا یادرهم قابل مشاهده است.

درفلفل این لکه ها برروی ساقه، برگ ومیوه به صورت گرد به قطر cm 2-1 و در ابتدا به رنگ زرد و سپس قهوه ای قابل مشاهده می باشند که باعث پوسیدگی در میوة رسیده می شوند.

زیست شناسی : این قارچ دربقایای گیاهان آلوده، خک و بذرهای آلوده حاصل از گیاه بیمار زمستانگذرانی
می کند. پیشرفت این بیماری در رطوبت بالا و دمای مناسب
 24 شدت می یابد.

•  پیشگیری : 1- ضدعفونی بذر         2- استفاده ازارقام مقاوم            3- آیش زمین

•  کنترل : استفاده از دکوئیل 2787 به میزان gr 150 در 1000 لیترآب با مشاهده اولین علایم بیماری با رعایت دورة کارنس 7 روز.

خیساندن بذر در محلول 5/0 درهزار بونیل به مدت یک دقیقه.

 

-------------------------------------------------------------------------------------------

شته جالیزی                         Aphis gossypii

  شته جالیزیAphis gossypii  

این آفت به ویژه در مناطق جنوبی وجنوب شرقی صدمه وزیان شدیدی به جالیز کاریها وارد می نماید. شته ها به گیاهانی مانند خیار- فلفل- بادام زمینی و حتی علف های هرز نیز صدمه می رسانند.

شته ماده بدون بال و رنگهایی مانند زرد مایل به سبز یا قهوه ای تیره دارد.

طول بدن شته ماده بدون بال 25/1-1/2 میلیمتر است و شکل آن بیضوی می باشد . طول بدن شته های بال دار قدری کوچکتر وحدود 2/1-9/1 میلیمتر است. رنگ لارو شته ها زرد یا سبز میباشد.




ادامه نوشته

فوزاریوم سنبله گندم (Fusarium Head Blight)

فوزاریوم سنبله گندم (Fusarium Head Blight)

این بیماری به اسامی مختلفی از جمله ؛ بلایت فوزاریومی سنبله، بلایت سنبله، سفید شدن سنبله، اسکب گندم (Wheat Scab) ، کپک صورتی یا اسکب صورتی، بیماری Tombstone و بیماری Fusarium glume spot شناخته شده و نامگذاری گردیده است.
 
نشانه‌های بیماری

نخستین نشانه آلودگی سنبله‌ها، ایجاد یک لکه کوچک آبسوخته و کم و بیش قهوه‌ای رنگ، در قاعده یا وسط گلوم یا روی محور سنبله است. سپس این آبسوختگی و بیرنگ شدن از نقطه آلودگی در تمام جهات گسترش می‌یابد. آلودگی ممکن است فقط سنبلچه‌های منفرد یا کل سنبله را در برگیرد. در امتداد لبه گلومها و یا در قاعده سنبلچه‌ها رشد میسلیومی صورتی تا قرمز رنگ به حالت کرکی بوضوح دیده می‌شود. دانه‌های گندم سنبلچه‌های آلوده اغلب چروکیده، تیره رنگ ، پوک و لاغر می‌باشند. سنبلچه‌های آلوده قبل از بلوغ سفید رنگ می‌شوند. در صورتی که هوای گرم و مرطوب ادامه یابد، سنبلچه‌های روی سنبله‌هایی که زود آلوده شده‌اند هنگام برداشت محصول با ظهور پریتسیوم‌های آبی - سیاه، خالدار می‌شوند).

  

 

 

 

 

=sp. Fusarium

) شکل از کتاب Compendium of Wheat Diseases,1987, M. V. Wiese

 

 
عامل بیماری و ویژگیهای فیزیولوژیکی آن

هرچند گونه‌هایی از جنس Fusarium بعنوان عامل این بیماری معرفی گردیده‌اند، ولی گونه F.graminearum Schwabe یکی از مهمترین آنها شناخته شده است. این گونه در سال 1977 توسط ارشاد (1374) از گندمهای منطقه مازندران گزارش گردید. گونه اخیر دارای دو گروه است، گروه I آن به ریشه و طوقه و گروه II آن به سنبله گندم حمله می‌کند. فرم جنسی قارچ عامل بیماری بنام Giberella zeae(schw.)Petch می‌باشد که ایجاد پریتسیوم می‌کند.

کاظمی (1376) از مزارع آلوده گرگان و گنبد، تعداد 32 نمونه بطور مجزا جمع‌آوری نمود. در این مزارع سنبله‌های آلوده، به لحاظ وجود پوشش صورتی - نارنجی رنگ قارچ، از سنبله‌های سالم قابل تشخیص بودند. در آزمایشگاه از نمونه‌های جمع‌آوری شده، 18 جدایه فوزاریوم جداسازی و خالص شده و گونه تمامی جدایه‌ها، F.graminearum تشخیص داده شد. همچنین به منظور انتخاب بیماریزاترین جدایه‌ها، از توانایی آنها در بروز (incidence) بیماری در سنبله‌ها استفاده شد که با توجه به نتایج بدست آمده تعداد 5 جدایه با 87 تا 100 درصد آلوده‌سازی خوشه‌ها، برای مطالعات و بررسیهای بعدی مورد استفاده قرار گرفت. همچنین می‌توان دریآفت، این گونه می‌تواند عامل اصلی بیماری در منطقه باشد.

مهمترین ویژگی گونه F.graminearum تولید مایکوتوکسین‌های مختلف ، با توجه به شرایط محیطی و نوع میزبان می‌باشد، که عامل مایکوتوکسیکوزهای شدید در انسان و حیوانات است و از علایم آنها بی‌اشتهایی، تهوع و گرفتگی ماهیچه‌ها می‌باشد. در بررسی 37 نمونه دانه گندم از مزارع آلوده به این بیماری در مازندران، غلظت زیرالنون (ZON) بین 6/42-3 و داکسی نیوالنول (DON) تا 5/10 میلی‌گرم در کیلوگرم برآورد شده و تأثیر بیولوژیکی این مایکوتوکسین‌ها در غلظت‌های متعارف، روی لاروهای خرچنگ دریایی آب شور تا 85 درصد تعیین گردید (زمانی‌زاده و خورسندی، 1374).

همچنین به منظور ارزیابی آلودگی مزارع شمال کشور به مایکوتوکسین‌های فوزاریوم در سال 1375، 35 نمونه از گندمهای تازه درو شده شمال ایران (مناطق گنبد و گرگان) جمع‌آوری شده و وجود و میزان 8 مایکوتوکسین؛ نیوالنول، داکسی نیوالنول، فوزارنون ـ ایکس، دی استوکسی سیرپنول، نیوسولانیول، تی-توکسین، اچ تی- 2 توکسین و زیرالنون، بطور همزمان مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که از مجموع 35 نمونه حاوی مقادیر بسیار بالایی زیرالنون بودند. میانگین مقادیر نیوالنول ppm 6/577 ، نیوسولانیول ppm 2/476 و زیرالنون ppm 3/3464 بود. در ضمن سایر توکسین‌ها در هیچ یک از نمونه‌های مورد بررسی یآفت نشدند (یزدان پناه و همکاران، 1377).

گلزار و همکاران (1379) ارتباط بین تولید توکسین داکسی نیوالنول و بیماریزایی جدایه‌های قارچ F.graminearum ، عامل بلایت سنبله گندم را مورد بررسی قرار دادند. بدین منظور هشت جدایه قارچ عامل بیماری با توانایی تولید مقادیر متفاوت توکسین DON شامل؛ دو جدایه با حداکثر میزان تولید (mg/g 4/2156 و 2/1969) ، دو جدایه با توکسن زایی متوسط (mg/g 5/580 و 539) ، دو جدایه با توکسین زایی پایین (mg/g 52/269 و 2/176) و دو جدایه نیز بدون توانایی تولید توکسین DON ، بطور تصادفی از جدایه‌های گونه مزبور انتخاب شدند. مایه‌زنی گندم رقم فلات در مرحله گلدهی، با سوسپانسیون 20-15 ماکروکنیدی، در 10 میکرو لیتر آب مقطر استریل، در یک سنبلچه میانی هر سنبله انجام شد. پیشرفت بیماری در سه مرحله 10، 15 و 20 روز بعد از مایه‌زنی با شمارش تعداد سنبلچه آلوده ارزیابی گردید. از نتایج بدست آمده چنین استنباط گردید؛ در جدایه‌هایی که دارای توانایی تولید بالای توکسین DON می‌باشند، این عامل موجب افزایش ویرولانس قارچ عامل بیماری می‌گردد.

تاثیر فیتوتوکسین‌های نیمه خالص F.graminearum ، روی بذور در حال جوانه‌زنی و بآفت گندم در رابطه با مقاومت گندم به بلایت فوزایومی خوشه مورد بررسی قرار گرفت. برای این کار 26 لاین گندم نان، از نقطه نظر تحمل بالقوه بذور در حال جوانه‌زنی به فیتوتوکسین‌ها با استفاده از فیتوتوکسین‌های نیمه خالص قارچ عامل بیماری بررسی شده و همبستگی تحمل آنها به عصاره فیتوتوکسیک و مقاومت مزرعه‌ای آنها نیز محاسبه گردید. با تیمار قطعات کولئوپتیل در حال رشد همان ارقام، بوسیله فیتوتوکسین‌های نیمه خالص، نتایج نشان داد که اگر چه تنوع پذیری زیادی بین لاین‌های متفاوت گندم از نظر تحمل آنها به فیتوتوکسین‌های نیمه خالص وجود داشت، لیکن هیچ همبستگی میان تحمل لاین‌ها به فیتوتوکسین‌های نیمه‌خالص و شاخص بیماری (ns 08/0R=) و بین تحمل لاین‌ها به فیتوتوکسین‌های نیمه خالص و حدوث بیماری (ns 08/0- R=) وجود نداشت (پاکدامن و همکاران، 1379) .
 

چرخه بیماری

عامل بیماری زمستان را در بقایای میزبان می‌گذارند، بقایان گندمیان، ساقه ذرت و کلش گندم از منابع اولیه آلودگی بحساب می‌آیند و در عین حال در بذور گندم نیز باقی می‌مانند. کنیدیها یا آسکوسپورهای حـاصل از این منـابع آلـودگی بـه وسیلـه بـاد انتشـار یـآفته و در مـرحله گلدهی (Anthesis) که حساسترین مرحله گندم به بیماری است، موجب آلوده‌سازی گیاه می‌شوند. در این مرحله سطوح بالایی از اسید آمینه‌های کولین (choline) و بتیین (betaine) درون بساکهای بیرون زده از گل، تولید شده و این مواد باعث تحریک رشد قارچ F.graminearum گردیده و به دنبال آن آلودگی سنبله توسط این پاتوژن شدت می‌یابد. از آنجایی که دوره اصلی آسیب‌پذیری گندم به بیماری در طول مرحله گرده‌افشانی است، قارچ عموماً به یک سیکل آلودگی در فصل محدود می‌شود. فراوانی اینوکلوم اولیه و شرایط آب و هوایی در طور مرحله گرده‌افشانی، از عوامل تعیین کننده شدت این بیماری است. تنش‌های تغذیه‌ای نیز ممکن است حساسیت گیاه را به آلودگی افزایش دهند. درجه حرارت مناسب برای آلودگی و توسعه بیماری 25 درجه سانتیگراد است، در دمای 15 درجه سانتیگراد آلودگی کم بوده یا اصلاً اتفاق نمی‌آفتد و بروز بیماری در درجه حرارت 20 تا 30 درجه سانتیگراد شدت می‌یابد. دوره‌های رطوبتی مورد نیاز برای آلودگی بسته به دما و مرحله رشدی گیاه از 36 تا 72 ساعت متغیر است و این دوره‌ها بخصوص در مرحله گلدهی برای آلودگی اهمیت دارد.

 ملیحی پور (1376) بیماری بلایت خوشه گندم و نقش چند عامل محیطی در توسعه آن در مناطق گرگان و مازندران را مورد بررسی قرار داد. بدین منظور داده‌های مربوط به یک سری از عوامل جوی که احتمال می‌رفت، مساعد بودن آنها در دوره گلدهی ارقام مختلف مربوط به یک سری از بیماری بلایت فوزاریومی خوشه را افزایش دهد، برای سالهای 76-1371 از ایستگاههای هواشناسی هاشم آباد (گرگان) و قراخیل (مازندران) تهیه شده و جهت مطالعات مربوط در نظر گرفته شدند. برای هریکی از سالهای مذکور درصد وقوع بیماری در گندم رقم فلات نشان داد که از بین عوامل جوی مورد بررسی، دو عامل میزان بارندگی و تعداد روزهای بارانی در دوره گلدهی، با وقوع بیماری در این رقم همبستگی بالایی دارند. بعبارت دیگر رابطه خطی معنی‌داری بین میزان بارندگی و تعداد روزهای بارانی در دوره گلدهی با میزان بیماری در گندم رقم فلات وجود دارد.

 

مبارزه

در ارزیابی مقاومت ارقام و لاین‌های گندم به بیماری بلایت فوزایومی سنبله، مقاومت نسبی 64 رقم و لاین با استفاده از سه روش؛ مایه زنی مصنوعی (تست درون شیشه‌ای, سنبله‌های جدا شده و متصل به گیاه) طی سالهای 1374 و 1375 تعیین گردید. برای این منظور مخلوطی از هشت جدایه قارچ عامل بیماری، باغلظت 20 اسپور در پنج میکرولیتر تهیه شد و سپس ارقام و لاین های مورد نظر به ترتیب در مراحل گیاهچه (آزمایش درون شیشه ای) و گیاه بالغ (سنبله های جدا شده و متصل به گیاه) مایه‌زنی گردیدند. نتایج حاصل نشان داد، ارقام Sumai#3, Sara/Jup/Biy, Pavon, Pasa و Wang Shui-bai نسبت به بیماری متحمل بودند (ممرآبادی و همکاران، 1379).

یکی از مباحث جالب توجه در بیماری شناسی گیاهی، القای مقاومت می‌باشد. در یک پژوهش، امکان القای مقاومت در ارقام حساس گندم به بیماری فوزاریومی خوشه بررسی شد. بدین منظور همزمان با شروع گلدهی در رقم فلات، سنبله‌ها بطور جداگانه با فعال کننده‌های گیاهی همچون اسید سالسیلیک، عصاره مخمر و میسلیوم کشته شده قارچ عامل بیماری، بوسیله اتوکلاو (1درصد وزن به حجم) دو بار به فاصله 24 ساعت از هم تیمار شده و سپس مایه‌زنی سنبله‌ها با اسپورهای F.graminearum انجام پذیرفت. برای هر محرک 100 سنبله و دو سری شاهد در نظر گرفته شد که یک سری از آنان با آب مقطر استریل و سری دیگر فقط با قارچ عامل بیماری تیمار شدند. نتایج نشان داد که فقط میسلیوم کشته شده قارچ عامل بیماری قادر به جلوگیری از پیشرفت بیماری بر روی سنبله می‌باشد. زیرا پاتوژن پس از تزریق در سنبلچه میانی، موفق به گسترش و آلوده‌سازی تمام سنبله نشد. این نتایج حاکی از این بود که می توان از ترکیبات خاصی، بعنوان فعال‌کننده‌های مکانیزم دفاع در گیاهان علیه پاتوژنها استفاده نمود(کاظمی و همکاران، 1377).

محمدی و کاظمی (Mohammadi and Kazemi 2002) برای اولین بار میزان فعالیت و نقش آنزیمهای پلی فنل اکسیداز و پراکسیداز در سنبله‌های ارقام حساس و مقاوم گندم به بیماری فوزاریومی خوشه و القای مقاومت را مورد بررسی قرار دادند. آنزیم اکسیدکننده پلی فنل اکسیداز (PPO) یکی از مهمترین آنزیمهای دفاعی گیاهان علیه عوامل بیماریزا و آفات محسوب می شود. این آنزیم در اکسیده کردن فنل های گیاهی به کینون ها (ترکیبات سمی ضدمیکروبی) و لیگنین کردن دیواره سلولی گیاه میزبان در برهم کنش ناسازگار نقش بسزایی دارد. در این پژوهش، میزان فعالیت اختصاصی این آنزیم به روش اسپکتروفتومتری، در ارقام متحملWang Shui-bai و Sumai#3 و حساس فلات و گلستان در چهار مرحله تکامل سنبله شامل گلدهی، شیری، خمیری و رسیدن کامل دانه، مورد سنجش قرار گرفت. خصوصیات بیوشیمیایی بدست آمده از بهینه سازی فعالیت PPO سنبله گندم شامل؛ سرعت خطی واکنش (Kinetics) در 30 ثانیه حداکثر جذب در 515 نانومتر، مطلوبترین pH برابر 4/6 ، مناسبترین غلظت سوبستریت پایروکتکول 20 میلی مول و کمک آنزیم ال - پرولین 5 میلی مول بود. فعالیت این آنزیم براساس پروتئین خام محلول، در سنبله تلقیح شده ارقام متحمل، در مرحله شیری به حداکثر میزان رسید و متعاقباً کاهش یآفت ، این میزان در مقایسه با شاهدهای مربوطه، به بیش از سه برابر رسید. در ارقام حساس فلات و گلستان میزان فعالیت PPO تا نصف آن در ارقام متحمل کاهش یآفت. رنگ آمیزی فعالیت این آنزیم در ژل بومی پلی‌اکریل آمید، تعداد یک آیزوزایم بازی و 6 تا 8 آیزوزایم اسیدی را آشکار ساخت. همچنین تراکم و ضخامت باندهای اسیدی PPO در نمونه‌های مایه‌زنی شده، به مراتب بیشتر از نمونه‌های شاهد بود. عصاره F.graminearum تنها یک باند بازی را در ژل متراکم‌کننده نشان داد. فعـالیت PPO خوشه گندم، در اثر تیمـار ژل، درمحلول سدیـم آزاید (NaN3) و جوشانیدن عصاره ناپدید گردید. در کلیه ارقام مورد آزمایش، فعالیت PPO در مرحله شیری افزایش یآفت و از آنجایی که این میزان در ارقام متحمل، 7/1 برابر نسبت به ارقام حساس بیشتر بود، این امکان وجود دارد که بتوان از PPO به عنوان یک نشانگر بیوشیمیایی مقاومت، جهت گزینش منابع مقاوم ژنتیک در برنامه به نژادی استفاده نمود. عملیات فوق‌الذکر برای آنزیم اکسیدکننده پراکسیداز (POX) نیز انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد پراکسیداز سنبله گندم، دارای سرعت واکنش ثابت تا 30 ثانیه، حداکثر جذب فرآورده اکسید شده در 475 نانومتر، مطلوبترین pH برابر 4/5 و مناسبترین غلظت سوبستریت گوییکول 200 میلی مول و سوبستریت H2O2 برابر 3/0 درصد می‌باشد. میزان فعالیت ویژه POX براساس پروتئین خام محلول، در کلیه ارقام متحمل و حساس تلقیح شده، در مرحله شیری در مقایسه با شاهدهای مربوطه افزایش قابل توجه داشته و در بیشتر موارد به حداکثر میزان رسید، ولی این افزایش در ارقام متحمل وانگ و حساس فلات به یک میزان و در ارقام متحمل سرمای در حد متوسط و حساس گلستان ناچیز بود. فعالیت POX در ژل بومی پلی‌اکریل‌آمید رنگ‌آمیزی شد. در ژل متراکم کننده تعداد سه باند آیزوزایمی بازی (کاتدیک) و تعداد 7 باند اسیدی (آندیک) در ژل جداکننده آشکار گردیدند. در ارقام متحمل مایه‌زنی شده، تراکم و ضخامت ایزوپراکسیدازها بیشتر از نمونه‌های شاهد بود. حرارت و تیمار با سدیم آزاید در ژل پلی‌اکریل‌آمید به ترتیب موجب از بین رفتن کامل و یا نسبی فعالیت ایزوزایم‌های POX گردید. عصاره قارچ عامل بیماری فقط یک باند اسیدی را در ژل جداکننده نشان داد.

همچنین در بررسی القای مقاومت، نتایج نشان داد میزان فعالیت ویژه آنزیمهای PPO و POX در مرحله شیری سنبله رقم فلات پس از تیمار با میسلیوم کشته شده و مایه‌زنی با قارچ عامل بیماری در مقایسه با شاهد، بیش از دو برابر بود. همچنین تراکم، ضخامت و تعداد ایزوزایم‌های PPO و POX در الکتروفورز ژل بومی پلی ‌اکریل آمید در نمونه‌های تیمار شده با میسلیوم کشته شده، بیشتر از شاهدهای مربوطه بود.

در ارتباط با کنترل شیمیایی بیماری، گلزار و همکاران (1373) تاثیر چند قارچکش بر فوزاریوز خوشه گندم در گرگان و مازندران را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد قارچکش آلتوکمبی SC460 به میزان 6/0 لیتر در هکتار و در دو بار سم پاشی (یکبار مرحله ظهور خوشه و یکبار نیز در مرحله گلدهی) بیشترین تاثیر را در مقایسه با سایر قارچکش‌های مورد آزمایش داشته و نسبت به شاهد نیز در سطح 1% برتری نشان داده است. از طرفی چون سم‌پاشی در مرحله ظهور خوشه، تاثیر کمتری در مقایسه با زمان گلدهی داشته است، بنابراین می‌توان یک نوبت سم‌پاشی در مرحله شروع گلدهی را توصیه نمود. این نکته هم از لحاظ اقتصادی

هم از جنبه زیست محیطی دارای اهمیت است

 

 

 

 

 

 

منبع: بزرگترین وبگاه مرکز مقالات کشاورزی و کلیه گرایش های کشاورزی

ادامه نوشته

لیست مقالات بیماریهای گیاهی

لینکدونی بیماریهای گیاهی


پوسیدگی فیتوفتورایی طوقه و ریشه ی گردو
سفیدک کرکی (دروغین) آفتاب گردان
بيماريهاي مهم گياهان آپارتماني
زنگ نواری یا زنگ زرد گندم
بیماری های خیار گلخانه ای
بیماری غربالی درختان میوه
بیماری لکه شکلاتی باقلا
پوسیدگی خشک سیب زمینی
بیماری پیچیدگی برگ هلو
بيماري لكه چشمي غلات
بيماريهاي گياه گل رز
پوسیدگی طوقه ی سیب
زنگ سیاه ساقه گندم
ویروس پژمردگی باقلا
برق زدگی نخود سفید
سفیدک سطحی انگور
پوسیدگی ذغالی سویا
سفیدک پودری غلات
زنگ سياه ساقه گندم
سوختگی غلاف برنج
کپک خاکستری پیاز
زنگ سياه ساقه گندم
لکه قهوه ای کاهو
لکه سیاه گلابی
سیاهک جزیی گندم
پا خوره غلات
سیاهک پاکوتاه
هيپرپارازيت زنگ
زنگ تاجي يولاف
مومی یا وژیک
انتراگنوز گردو
آنتراکنوز گردو
آنتراکنوز لوبیا
بلاست برنج
بیماریهای کلزا
سفيدك پودري

سفیدک سطحی مو (انگور)

مو از مهمترين و ارزنده‌ترين محصولات كشاورزي منطقه سيستان بوده و منبع مهم درآمد باغداران اين مناطق مي‌باشد. بيماري سفيدك پودري مو يكي از عوامل كاهش كمي و كيفي اين محصول در سيستان است . عالم بيماري قارچي است كه مرحله جنسي آن Uncinula necator و مرحله غيرجنسي (ناقص) آن Oidium tuckeri ناميده مي‌شود. در مطالعات انجام شده مشخص گرديد كه پس از شروع فعاليت گياه، اگر به مدت چهار روز ميانگين درجه حرارت بيشتر از 16 درجه سانتيگراد و ميانگين رطوبت نسبي هوا بيش از 50 درصد باشد، قارچ رشد و فعاليت خود را در اين منطقه آغاز مي‌كند. درجه حرارت مناسب براي رشد و اسپورزائي قارچ 24-30 درجه سانتيگراد به همراه رطوبت نسبي بالاي 35 درصد و نور خفيف است . شرايط محيطي مساعد براي جوانه‌زني كنيديهاي قارچ در حرارت 22-28 درجه سانتيگراد، رطوبت نسبي بيشتر از 40 درصد و نور خفيف تعيين گرديد. به استناد بررسي انجام شده، دوره فعاليت و اسپورزائي قارچ در منطقه سيستان را به سه محدوده زماني مي‌توان تقسيم كرد: -1از حدود 9 تا 24 فروردين، به علت پائين بودن دما، فعاليت اسپورزائي قارچ كم است . -2از حدود 24 فروردين تا 17 ارديبهشت ، به علت مساعدبودن دما، رطوبت نسبي و نور فعاليت و اسپورزائي قارچ زياد است . -3از حدود 17 ارديبهشت تا اواسط تير، به علت بالابودن دما و نور و پائين بودن رطوبت نسبي هوا، فعاليت و اسپورزائي قارچ كاهش مي‌يابد. در اين منطقه قارچ عامل بيماري تا دماي 34 درجه سانتيگراد به رشد و اسپورزائي خود ادامه مي‌دهد و اگر ميانگين دما از 36 درجه سانتيگراد تجاوز نمايد (در اين تحقيق به مدت چهار روز آزمايش گرديد) فعاليت رويشي و زايشي قارچ كاهش يافته، از بين مي‌رود. زمستانگذراني قارچ در اين منطقه ميلسيوم درون جوانه‌ها سپري مي‌شود. جهت مبارزه با سفيدك پودري مو در سيستان اثر نه قارچ‌كش سيستميك از جمله تريميدال (نئوريمول 9)، بايلتون (ترياديمفون)، بايتان (ترياديمنول)، آلتو (سايپركنازول)، ايمپكت (فلوتريافول)، تيليت (پروپيكنازول)، كاليكسين (ترياديمورف)، توپسين ام (تيوفانات متيل) بادزهاي 100، 150 و 200 ميلي ليتر ماده موثر در هزار ليتر آب ، بنوميل (بنلت) به ميزان 0/5، 1 و 1/5 در هزار گوگرد و تابل - غيرسيستميك - به ميزان 7، 10 و 15 كيلوگرم در هكتار روي عامل بيماري آزمايش شد. نتايج بدست آمده نشان داد كه قارچهاي بايلتون و تريميدال بادز 100 ميلي ليتر ماده موثر و كاليكسين بادز 200 ميلي ليتر ماده موثر در هزار ليتر آب بهترين اثر را داشته، بيماري را بخوبي كنترل مي‌نمايند. قارچ‌كش بنوميل به ميزان 0/5 در هزار و گوگرد و تابل به ميزان هفت كيلوگرم در هكتار از نظر كنترل بيماري در گروه دوم قرار گرفتند. ساير قارچكشها يا صورت موثر و يا اصلا قادر به كنترل بيماري نبوده، لذا در اين منطقه قابل توصيه نمي‌باشند.