بیماری پوسیدگی غلاف برگ و ریشه گندم

بیماری پوسیدگی غلاف برگ و ریشه گندم

 

این بیماری معمولا  در گندم  پائیزه  که بطور متوالی بدون  تناوب  زراعی

در زمین کشت می شود از شدت بالایی بر خوردار است.توسعه این بیماری

در مناطق سرد در خاکهای رسی خشک بیشتر است.

 

عامل بیماری:Rhizoctionia solani

 

علایم بیماری:

 

علایم  اولیه  بیماری  به  صورت  لکه های  در قاعده غلاف برگهای  نزدیک

به سطح خاک ظاهر می شود.لکه های  شبیه به لکه  چشمی  می باشند .حاشیه

این لکه ها به رنگ قهوه ای تیره و متن آنها کاهی رنگ است.در سطح لکه ها

 میسلیوم قارچ رشد می کند که به آسانی  می توان  آنها  را  جدا  نمود

ادامه نوشته

بیماری بلاست برنج عامل بیماری:Pyricularia grisea

 

بیماری بلاست برنج

 

عامل بیماری:Pyricularia grisea

 

علایم بیماری:

 

علایم  این  بیماری  در تمام  قسمتهای  هوایی  از جمله  برگ،ساقه؛

خوشه،پوشش  شلتوک  و دانه  دیده  می شود .برخی  از کارشناسان

بیماری  بلاست  را به دو مرحله بلاست  برگ (قبل از ظهورخوشه)

و بلاست خوشه  (بعد از ظاهر شدن خوشه) تقسیم  می کنند .بلاست

برگ در مراحل اولیه رشد و در شرایط  مساعد  جوی ،ممکن  است

سبب مرگ بوته ها گردد.

در روی  برگ علایم بیماری  به صورت  لکه های  دوکی  با مرکز

 خاکستری مایل به  سفید  و حاشیه  قهوه ای تا قهو ه ای  قرمز ظاهر

می گردند.شکل و رنگ لکه ها،بسته به شرای  محیطی ،سن  لکه ها

 و درجه  حساسیت  برنج  متغییر است.لکه ها  ابتدا  کوچک  هستند

 سپس توسعه پیدا  می کنند و غالبا  به عرض  0.5و به طول 1-1.5

سانتی  متر  می رسند. توسعه ی  لکه ها  در ارقام  حساس  بیشتر

می باشد و ممکن است دور لکه ها را هاله ای  زرد  رنگ فرا گیرد

ولی  در ارقام خیلی  مقاوم  فقط خالهای  قهوه ای  کوچک به اندازه

سر  سوزن  ظاهر می گردند.در ارقام  با مقاومت متوسط لکه های

 کوچک  بیضوی  تا گرد،به طول  کمتر از یک  میلی متر  با حاشیه

قهوه ای روی برگ مشاهده می شوند.

ادامه نوشته

بیماری پوسیدگی ساقه برنج

 

بیماری پوسیدگی ساقه برنج

 

عامل بیماری:Magnaporthe salvinii

 

علایم بیماری:

 

بیماری و خسارت آن معمولا در اواخر فصل رشد در بوته ها

ظاهر می گردد که به صورت  لکه های  کوچک  نامنظم مایل

به سیاه روی خارجی ترین غلاف های  برگ  نزدیک به سطح

آب می باشد.در ناحیه  آلوده ممکن  است  اسکلرت های  قارچ

تشکیل شوند.با گذشت  زمان  بیماری  به  غلاف های  داخلی و

ساقه  نفوذ  می کند. غلاف  در  اثر  آلودگی  پوسیده و  خشک

می گردد.  بعد  از  آلودگی  ساقه  در  نزدیک  به  سطح  زمین

فاصله چند  میان  گره  نیز  آلوده  می شوند

ادامه نوشته

بیماری سوختگی غلاف برگ برنج

بیماری سوختگی غلاف برگ برنج

(شیت بلایت)       

 

 عامل بیماری:Rhizoctonia solani

 

علایم بیماری:

 

علایم بیماری ابتدا به صورت نقاط  آبسوخته در غلاف  برگ

ظاهر می شود.نقاط  آلوده  به شکل  بیضوی  کشیده  یا  گاهی

نامنظم  به طول 1 تا  3 سانتی متر به رنگ   سبز  خاکستری

نمایان می گردند.مرکزلکه ها به تدریج  خاکستری  متمایل به

سفید و حاشیه ی آنها قهوه ای می شود.

ادامه نوشته

مبارزه با پیچیدگی برگ هلو ( لب شتري هلو )  Peach Leaf Curl

 

مبارزه با پیچیدگی برگ هلو ( لب شتري هلو )  Peach Leaf Curl

مبارزه با پیچیدگی برگ هلو ( لب شتري هلو )  Peach Leaf Curl

مبارزه با پیچیدگی برگ هلو ( لب شتري هلو )  Peach Leaf Curl

1)  برای کنترل بيماری پيچيدگی برگ هلو دو نوبت سمپاشی با ترکيب بوردو 1% ،
اولی در پائيز پس از ريزش 50% برگ ها و دومی در اواخر زمستان قبل از تورم جوانه ها توصيه می شود .
Plant Disease Control , Oregan State University , U.S.A
2)  سمپاشی با ترکيب بوردو يک نوبت دراواخر پائيز پس از ريزش برگ ها و يا در اواخر زمستان قبل از تورم جوانه ها توصيه می شود . بايد توجه شود که پس از باز شدن جوانه سمپاشی اثر ندارد .
Paul C. Pecknold , Extension Plant Pathologist , U.S.A.
3)  پس از آلودگی برگ ها ديگر مبارزه ممکن نخواهد بود چون آلودگی زمان تورم جوانه ها روی می دهد . سمپاشی با ترکيب بوردو پس از ريزش برگ ها و يا در اواخر زمستان قبل از تورم جوانه ها توصيه می شود .

ادامه نوشته

شته سياه باقلا

شته سياه باقلا Aphis fabae

(Hom: Aphididae)



معرفي آفت
به تمام اندامهاي هوائي گياه اعم از برگ، ساقه و گل حمله مي نمايد و با تغذيه از شيره گياهي باعث ضعف و زردي در گياه مي شود و با ترشحات عسلك و تجمع گرد و خاك روي گياه موجب اختلالات فيزيولوژيك در گياه مي شود. خسارت غير مستقيم اين آفت انتقال بيماريهاي ويروسي است. در دنيا بيش از 200 ميزبان دارد و يكي از اين گروه ميزبانها
ادامه نوشته

راست بالان زيان آور گندم                                                                            

مقـدمـه                                                                                                

گندم عمده ترين محصول زراعي كشور است. سطح زير كشت گندم آبي و ديم كشور در سال 1380 به ترتيب27/2 و51/3 ميليون هكتار و متوسط عملكرد آن در شرايط آبي و ديم به ترتيب 3 و 7/0 تن در هكتار بوده است. نرخ خودكفايي گندم در سال هاي مختلف بين 60-80 درصد نوسان داشته است. در صورتي كه متوسط عملكرد در شرايط آبي و ديم به ترتيب تا سطح 8/4 و16/1 تن در هكتار افزايش يابد، خودكفايي در توليد اين محصول تحقق خواهد يافت(كشاورز و همكاران، 1380).

مهم ترين عوامل تآثيرگذار در كاهش عملكرد گندم كشور به شرح زير مي باشند(آهون منش،1371):

      ×              ×        پايين بودن آگاهي و دانش علمي و عملي كشاورزان

  ×        ×        نارسايي در تآمين و توزيع به موقع نهاده هاي كشاورزي(بذر، كود، سم و  …)

     

ادامه نوشته

بیماریهای گیاهچه و بذر پنبه


بیماریهای گیاهچه و بذر پنبه cotton seeding diseases


قارچهای Thielaviopsis basicola و Pythium Spp. و Rhizoctonia solani عامل بیماری گیاهچه هستند.

Thielaviopsis basicola این قارچ تولید کلامیدوسپور سیاهرنگِ زنجیری و مقداری کنیدیوم می کند. به کنیدیوم ها اصطلاحاً Endo conidium گویند. برای جداسازی این قارچ ریشه هویج را برش داده و تمیز می شویند. بعد قرص های ریشه هویج را در یک پتریدیش می چینند. مقداری از خاک باضافه قطره آبی روی هویج میگذارند و در آنرا می بندند پس از4-3 روز خاک را شسته و در صورت وجود قارچ روی قطعات هویج تولید پوسیدگی سیاه یا خاکستری می کند که با میکروسکوپی کردن قابل تشخیص است . عامل دیگرXanthemonas campestris p.v. malvacearum این باکتری علاوه بر مرگ گیاهچه کوتیلدون را هم له می کند.

پیشگیری از Damping –off درپنبه :

بذرهای روغنی در اثر انبارداری زیاد قدرت جوانه زنی خود را از دست می دهند و یا جوانه زنی آنها ضعیف می شود و قارچ به راحتی به آنها حمله می کند.

کنترل:

1. بذر تازه وسالم استفاده کرد.

2. 2- بذر مورد استفاده از مناطق خشک بدست آمده باشد زیرا بیماری کمتری دارد.

3. ضد عفونی بذر با کاربوکسین و کاربوکسین تیرام 4-6 WP75%در هزار

4. برای ضد عفونی بذور پنبه از قارچهای آنتاگونیست نیز استفاده می شود.

5. رعایت تراکم بوته وشخم عمیق در کنترل بیماری موثر است

سياهك سخت جو

سياهك سخت جو Barley covered smut



بيماري سياهك سخت (پوشيده) Ustilago hordei، تنها در جو و يولاف باعث كاهش شديد محصول مي‌شود. قارچهاي مولد بيماري سياهك سخت در جو و يولاف، از نظر خصوصيات مرفولوژيك مشابهند؛ اما از نظر ايجاد بيماري در يولاف و جو با يكديگر تفاوت دارند؛ يعني يك نوع تنها جو را و نوع ديگر تنها يولاف را آلوده مي كند.

کاربوکسین تیرام wp 75% یک تادو در هزار ضد عفونی بذر

مانکوزب wp 80% یک تا دو در هزار ضد عفونی بذر قبل از کشت

پژمردگی اسکلر شیومی یا بادزدگی جنوبی

پژمردگی اسکلر شیومی یا بادزدگی جنوبی

 

پژمردگی اسکلروشیومی گسترش وسیع داشته ،درمناطق گرم روی بسیاری از گیاهان مسأله ساز است. از جمله گیاهان میزبان قارچ ، می‌توان حبوبات ، بسیاری از درختان میوه ، سبزیجات ، غلات ، گیاهان زینتی ، علفهای هرز را نام برد .

ادامه نوشته

ویروس موزائیک یونجه Alfalfa mosaic virus

 

ویروس موزائیک یونجه Alfalfa mosaic virus

 

دامنه میزبانی این ویروس خیلی زیاد است. در یونجه تولید حالت موزائیک و گاهی چروکیدگی برگ و کوتولگی بوته ها میکند. در لوبیا چشم بلبلی حالت ابلقی در برگها ایجاد میکند. در لوبیا تولید نقاط زرد در متن برگها میکند.
ادامه نوشته

بیماری برق زد گی نخود سفید chic-pea Ascochyta blight

بیماری برق زد گی نخود سفید chic-pea Ascochyta blight

 

این بیماری در بیشترنقاط ایران از روی نخود ایرانی و باقلا گزارش شده است که در باقلا به آن آسکوکیتای باقلا گویند. عامل بیماری در برق زدگی نخودAscochyta rabiei و در برق زدگی باقلا Ascochyta fabae میباشد
ادامه نوشته

سفیدک حقیقی(پودری) سیب

سفیدک حقیقی(پودری) سیب Apple powdery mildew

 

بیماری ناشی از قارچ podosphaera leucotricha است. این قارچ به شاخ وبرگ جوان، گل ومیوه میزند واغلب باعث خشکیدن شاخه های جوان میشود. بروی برگ نیزایجاد پیچیدگی مینماید. گلهای آلوده چروکیده وحالت گوشتی پیدا میکند. اغلب آلودگی روی پاجوشها دیده میشود. بیماری در تمام مناطق کشت سیب دیده میشود ولی اهمیت آن در خزانه است . روی میوه ایجاد زنگار میکند . عامل انگل اجباری است پس از سلول زنده تغذیه می نماید و ریسه های قارچ درجوانه های درحال خواب زمستانگذرانی میکند.

 

 

ادامه نوشته

انتراگنوز گردو

 

در بين قارچهاي پاتوژن حشرات، رده Deutromycetes (قارچهاي ناقص) از اهميت بيشتري برخوردارند و در بين اين قارچها، در راسته Moniliales دو جنس مهم Beauveria sp. و Metarhizium sp.  وجود دارند كه به سهولت به تعداد زيادي از آفات خاكزي حمله كرده و در سطح گونه و نژاد تخصص ميزبان دارند. هردو جنس سموم قارچي (مايكوتوكسين) ايجاد مي كنند و در توليد حشره كشهاي جديد مورد استفاده قرار مي گيرند. از جنس Beauveria sp. دو گونه مهم B. bassiana و B. brongniartii بررسي مي شوند:

B. bassiana  بوسيله (Balsamo)Vuillemin در  1835 و B. brongniartii  بوسيله Saccardo در 1926 شناسايي گرديدند. خصوصيات جنس Beauveria  به صورت زير است:

ميسيليوم سفيد برنگ روشن با ظاهري كركي سفيد يا پودري، كنيدي برها منفرد كه به صورت نامنظم يا فراهم دور هم جمع مي شوند. بخش اسپورزاي كنيدي بر بعد از توليد كنيدي حالت زيگزاگ مي يابد. كنيدي ها شفاف، گرد تا تخم مرغي، يك سلولي و به صورت انفرادي به روي زوايد كوچكي تشكيل مي شوند. اين قارچ بصورت پارازيت روي حشرات زندگي مي كند، فاقد كلاميدوسپور بوده و براي بقا در بدن ميزبان به صورت غيرفعال در مي آيد.

تفاوت دو گونه B. bassiana و B. brongniartii :

در گونه B. bassiana كنيدي برها حالت فراهم دارند، ولي اين حالت در B. brongniartii ديده نمي شود. همچنين رشد زيگزاگ كنيدي برها پس از توليد كنيدي در B. bassiana شديدتر است و كنيديهاي اين گونه كروي مي باشند، درحالي كه كنيديهاي B. brongniartii بيضوي يا تخم مرغي شكلند.

نحوه اثر قارچ روي حشرات:

اسپور معلق در هوا روي كوتيكول مي نشيند و پس از جوانه زني، هيف قارچ آنزيمهاي تجزيه كننده پروتئين توليد مي كند كه كوتيكول را حل نموده و قارچ به داخل آن نفوذ مي نمايد و در آنجا تكثير شده و يا توليد سلولهاي شبه مخمري مي كند كه بافتها را تخريب خواهند كرد. اين قارچ در بدن حشره سمومي نظير بئووريسين و Oosporein توليد مي كند كه سيستم دفاعي حشره را مختل مي كنند و امكان رشد قارچ فراهم مي گردد. حشره آلوده 5-3 روز پس از آلودگي از بين رفته و قارچ وارد مرحله ساپروفيتي مي گردد و در شرايط مساعد توليد اسپورهاي غيرجنسي قابل پخش مي كند و در شرايط نامساعد به صورت غيرفعال در مي آيد. حشرات آلوده در مراحل اوج بيماري به سمت بخشهاي بالايي گياه خزيده و از ساير حشرات دور مي گردند. گفته مي شود اين رفتار، نوعي رفتار معادل قرنطينه است.

به علت حساسيت كنيديهاي اين قارچ به دما، رطوبت و نور، انواع تجاري آن كه به عوامل محيطي مقاوم هستند، توليد مي گردند كه از گونهB. bassiana چهار نوع Naturalis, BotaniGard, Mycotrol, Dispel و از گونه B. brongniartii مي توان به Betel اشاره كرد. فرمولاسيون Dispel حاوي ميكروگرانول رس به همراه ميسيليوم اسپورزاي قارچ است و بصورت اسپري بر روي برگ مصرف مي گردد و مقدار مصرف آن براي گياهان زراعي بطور متوسط 1000-750 ميلي ليتر بر هكتار است. اين محصول قابل اختلاط با انواع صابونهاي حشره كش، حشره كشها و روغنهاي امولسيونه مي باشد، اما نبايد آن را با قارچ كش مخلوط كرد و 48 ساعت پس از استفاده از آن نيز نبايد قارچ كش زد.

به منظور توليد تجاري B. brongniartii از يك سرخرطومي بنام Premnotrypes sp. استفاده مي شود كه از آفات مهم سيب زميني در آمريكاي جنوبي است. حساس ترين مرحله زيستي اين آفت به قارچ مرحله لاروي آن است كه در اين مرحله بيشترين تعداد اسپور در مدت زمان كوتاهي توليد مي گردد. سپس قارچ توليد شده بر روي لاروها به محيط كشت PDA براي رشد بيشتر منتقل مي گردد. گرچه اين قارچ اندام مقاومي براي پايداري در شرايط نامساعد ندارد، ولي در صورت نگهداري لاروهاي آلوده در شرايط سرد و خشك توانايي آلوده سازي خود را بيش از يك سال حفظ مي كند.

كاربردهاي B. bassiana در كنترل آفات:

1- كنترل سرخرطومي ريشه يونجه Sitona spp. : از اين آفت 6 گونه در ايران شناسايي شده است. قارچ بر روي لاروها و افراد بالغ اين آفت مؤثر مي باشد و عليه افراد بالغ آن مي توان از امولسيون قارچ استفاده نمود. كنيديهاي اين قارچ مي توانند سالها در خاك باقي بمانند. بنابراين لاروهاي اين آفت هدف بهتري در مبارزه محسوب مي شوند.

2- كنترل سوسك برگخوار سيب زميني Leptinotarsa decemlineata : قارچ بر روي مراحل لاروي آفت مؤثر مي باشد. در مصرف اين قارچ بر روي بوته هاي جوان سيب زميني بعلت واكنش با انرژي خورشيد، قارچ اثر خود را بسرعت از دست مي دهد. اما با افزايش رشد گياه، اين قارچ برگهاي بالاتر را بيش از برگهاي پايين پوشش داده، ولي دوام آن در برگهاي پايين تر بيشتر است. توصيه مي شود از اين قارچ عليه لاروهاي جوان اين آفت استفاده شود، اما مبارزه درازمدت نيز مي تواند بر وري لاروهاي سنين بالاتر اثر بگذارد، زيرا اين لاروها از برگهاي بالاي گياه تغذيه مي كنند، كه بي حفاظ است و راحت تر تحت تأثير سمپاشي قرار مي گيرد.

3- كنترل سن گندم Eurygaster integriceps : اين قارچ بر وري حشرات كامل زمستانگذران سن گندم مؤثر مي باشد و آزمايشات نشان دهنده پايداري اين قارچ در اين مرحله زيستي است. بمنظور بررسي اثر اين قارچ بر روي سن گندم آزمايشاتي در بستر كاشت و نيز بر روي گياه گندم صورت گرفت كه بيشترين تلفات در بستر كاشت مشاهده شد. در حال حاضر نيز آزمايشاتي بمنظور امكان استفاده از اين قارچ بر روي خود گياه گندم در حال انجام است.

 

+ نوشته شده در  دوشنبه 1385/07/10ساعت 10:42 قبل از ظهر  توسط انجمن  |  5 نظر

 

قرنها غلات ذخيره شده در كشورهاي نه چندان پيشرفته با افزودن انواع مختلف پودر از تهاجم حشرات محافظت مي شدند. رايج ترين اين مواد عبارت بودند از : خاكستر گياهان، اكسيد كلسيم و اولوميت.

با معرفي آفت كشهاي آلي در دهه 1940 به نظر مي رسيد كه روش علمي براي دفع آفات پيدا شده است. گرچه اين مواد فوايد بيشماري داشت، مشكلات جديدي هم بوجود آورد. يكي از اين مشكلات مقاوم شدن حشرات در برابر اين مواد بود. آلودگي محيط زيست، آلودگي مواد غذايي با  بقاياي اين مواد و در تماس بودن مصرف كنندگان با مواد شيميايي سمي، از ديگر مشكلات بشمار مي آمد.

تمامي اين موارد باعث شد كه گروه كوچكي از محققان پودرهاي مختلف را مورد بازنگري و آزمايش مجدد قرار دهند تا مؤثرترين آنها را انتخاب و اصلاح نمايند. احتمالا مؤثرترين پودر محافظ غلات، كه در طبيعت وجود دارد، خاك دياتومه است.

خاك دياتومه، تحت نام تجاري پرماگارد، بسيار سبك و پودري شكل است كه فاقد بو بوده و از بقاياي فسيل دياتوم ها به وجود مي آيد. دياتومها موجوداتي تك سلولي (نوعي جلبك) هستند كه جزء راسته ؟؟؟ مي باشند و حدود 150 ميليون سال قبل مي زيسته اند. دياتومها در آبهاي شور و شيرين، در خاك مرطوب و در سطح مرطوب گياهان يافت مي شوند.

نعش زنده هر دياتوم در پوسته سيسيلي كه خود ترشح مي كند، محصور مي شود. اين پوسته داراي تورفتگي ها و سوراخهاي ريزي است كه به موجود زنده امكان تبادل با محيط را مي دهد. وقتي دياتومها مي ميرند، صدفهاي آنها در اعماق دريا ته نشين مي شوند و طي زمان و تحت فشار آب به آنچه ما DE مي ناميم تبديل مي شوند.

صدف دياتومها از خارهاي تيزي پوشيده شده كه به درون بدن حشره نفوذ كرده و از طريق سايش باعث برش در كوتيكول مي گردد. آب بدن حشره از طريق اين زخمها خارج شده و منجر به مرگ حشره مي گردد. اگر حشرات از اين گرد بخورند، در تنفس، گوارش غذا و زاد و ولد آنها اختلال ايجاد مي شود.

متأسفانه DE باعث از بين رفتن حشرات مفيد، نظير زنبورها و كفشدوزكها مي شود. بنابراين در هنگام استفاده از آن بايد دقت نمود. DE به طريق فيزيكي عمل كرده و داراي اثر طولاني مدت خوبي است و هيچ پس مانده شيميايي در محيط ندارد. DE به ميكروارگانيسمهاي مفيد خاك آسيبي نمي رساند و حتي باعث بهبود ساختمان فيزيكي خاك مي شود، زيرا داراي معدني مهمي مثل Cu, Mg, Na است كه پس از نوشته شدن توسط باران در اختيار خاك قرار مي گيرد.

موجوداتي كه داراي اسكلت داخلي هستند، مثل پستانداران، مي توانند از خود در مقابل اين خارها محافظت كنند و هيچ آسيبي به آنها نمي رسد، زيرا قطعات آنقدر ريز هستند كه بريدگي ايجاد نمي كنند.

اضافه كردن DE به غذاي حيوانات به اندازه 2-1% انگلهاي داخلي آنها را كنترل مي كند و به هضم غذا كمك مي نمايد.

2 نوع DE در بازار موجود است كه فقط يكي از آنها را مي توان به عنوان حشره كش استفاده نمود. نوع ديگر به عنوان فيلتر در استخرهاي شنا بكار مي رود كه داراي حدود 60% سيليس بلورين است و نمي توان آن را براي انبارهاي غذا استفاده نمود، زيرا در پستانداران بيماري سيليكوز را ايجاد مي كند.

DE براي مقابله با انواع مختلف حشرات از جمله: سوسك حمام، ككها، ساسها، جيرجيركها، ملخها و ... و همچنين جانداراني نظير كنه ها، عقربها و رابها استفاده مي شود. لايه نازكي از DE در درز و شكافها، لوله هاي فاضلاب، زير و پشت اسبابها و سطوح ديوار و كف اتاق پاشيده مي گردد تا آفات مورد نظر را كنترل كند.

هشدار! DE نوعي پودر است، بنابراين بايد مواظب باشيد داخل چشم و شش نشود و در هنگام استفاده لازم است كه از ماسك استفاده نماييد.

براي كاربرد DE در انبار غلات يك فنجان سرپر از اين ماده را با مقدار 2 كيلوگرم غلات مخلوط مي كنند. هم دانه و هم DE حين عمل مخلوط كردن بايد كاملا خشك باشند، در غيراينصورت مخلوط غير يكنواختي بدست مي آيد.

مي توان DE را بصورت اسيدي در مزارع بكار برد. در اين صورت مقداري صابون مايع نيز به آن اضافه مي كنند تا سطح گياه چسبناك گردد.

معرفی آفات و بیماری های مهم در خیار گلخانه ای

خیار گلخانه ای

معرفی آفات و بیماری های مهم در خیار گلخانه ای

سفیدک دروغین (کاذب)
بیماری سرخی

1)                       عامل بیماری :

 قارچ                  pseudoperonospora cubensis

2) علایم :

 در سطح بالای برگ لکه های روغنی و زاویه دار زرد و قهوه ای به قطر 1تا2 سانتی متر

 در اثر پیشرفت بیماری در زیر برگ نیز لکه های ارغوانی یا بنفش ایجاد می شود

 حاشیه برگ ها خشک شده و...

ادامه نوشته

بیماریهای گیاهی  (آفات و بیماری های گیاهی)

مقدمه
سلامت و بهبود رشد گیاهان در درجه اول مورد توجه کسانی است که به کاشت گیاهان ، تهیه و توزیع فرآورده‌های گیاهی اشتغال دارند. میزان رشد و باروری گیاهان به فراهم بودن آب و مواد غذایی در خاک و تامین محدوده‌هایی از شرایط مناسب جوی مانند حرارت ، رطوبت و نور بستگی دارد. هر عاملی که سلامت گیاهان را به مخاطره اندازد، ممکن است در میزان رشد و باروری آنها تاثیر منفی داشته باشد و از ارزش آنها و فرآورده‌هایشان بکاهد. بیمارگرهای گیاهی ، شرایط جوی نامناسب ، علفهای هرز و آفات گوناگون عمده‌ترین عوامل تقلیل محصول و یا نابودی گیاهان و...
ادامه نوشته

زنگ سياه ساقه گندم wheat black stem rust

 

زنگ سياه ساقه گندم wheat black stem rust



زنگ سياه ساقه يكي از بيماريهاي شناخته شده غلات است. تقريباً در تمامي مناطقي كه اين محصول كشت مي‌شوند وجود دارد. Puccinia graminis tritici گندم، پوكسينيا P. g. avenae يولاف، و گونه پوكسينيا P.g.secalis چاودار را آلوده مي‌كند. علائم بيماري بيشتر روي ساقه وغلاف برگها ظاهر مي‌شود پهنك برگ و خوشه‌ها نيز ممكن است آلوده شوند. اسپور روي ميزبانهاي مختلف غلات توليد مي‌شود. يوريديوسپورها در داخل تاولها يوريديا توسعه يافته پس از مدتي اپيدرم را پاره كرده، توده‌اي از اسپورهاي قهوه‌اي مايل به قرمز آشكار مي‌شوند. تاولهاي زنگ نواري بزرگتر است.

يوريديا بيضي شكل يا كشيده وبافت اپيدرم در اطراف آنها پاره شده است. تاولها ممكن است در هر دو سطح زيرين و رويي برگ ظاهر شوند. يوريديوسپورهاي P.graminis قهوه‌اي مايل به قرمز، تخم مرغي شكل، با زوايد خار مانند هستند. توليد اسپور تا زماني كه گياه به مرحله رسيدن نزديك مي‌شوند ادامه مي‌يابد. با شروع مرحله رسيدن گياه توليد يوريديوسپور كاهش مي‌يابد. در اين زمان تليوسپورها درون تليا كه در محل يوريديها در ساير قسمتها تشكيل مي‌شود، به وجود مي‌آيند. تليوسپورها دو سلولي، تقريباً سه گوش وبه رنگ قهوه‌اي تيره هستند. تليوسپور قسمتي از پايه خود را همراه داشته، داراي ديواره ضخيم است. سلول انتهايي گرد يا نسبتاً نوك دار است. تليوسپورها اغلب اپيدرم را پاره كرده از آن خارج مي‌شوند. در طول زمستان تليوسپورها در بافت گياهي باقي مانده يا ممكن است با توليد بازيديوسپور، به صورت اولين مرحله توليد مثل جنسي به سربرند. زرشك معمولي Berberis vulgaris گونه‌هاي جنس ماهونيا Mahonia ميزبانهاي واسط براي Puccinia graminis هستند.

باد يوريديوسپورهاي زنگ سياه غلات را به مناطق دور دست منتقل مي‌كند. در طي دوره رشد گياهان ميزبان ، چرخه‌هاي توليد يوريديا هر 14-21 روز تكرار شده، موجب پخش سريع بيماري در مناطق وسيع مي‌گردد. اين بيماري به همراه زنگ قهوه‌اي شديداً مورد توجه متخصصان بيماري شناسي گياهي، اصلاح نباتات وساير دانشمندان است. در گذشته پيدايش نژادهاي فيزيولوژيك جديد از طريق توليد مثل جنسي، روي ميزبان واسط، زرشك، باعث كاهش شديد محصول مي‌شد و كارايي ارقام مقاوم را كاهش مي‌داد . جود اپيدمي در مرحله سنبله مبارزه انجام شود.

کنترل زنگ سياه ساقه:

ريشه كني زرشك و كار حساب شده روي ارقام مقاوم ، از جمله عوامل مهم در افزايش پايداري مقاومت به زنگ ساقه و كاهش اپيدمي زنگهاست.

سايپروکونازول(آلتو) SL 10% نيم ليتر در هکتار

تبوکونازول(فوليکور) EW 25% يک ليتر درهکتار

فلوتريافول(ايمپکت) SC 12.5% يک ليتر در هکتار

پروپيکونازول(تيلت) EC 25% نيم ليتر درهکتار.

کنترل شيميايي به محض مشاهده اولين علائم کانون کوبي شود. درصورت وجود اپيدمي در مرحله سنبله مبارزه انجام شود.
__________________

بیماری غربالی درختان میوه Shot hole or Coryneum Blight    آنتراکنوز گردو Walnut anthracnose    بلاست


بیماری غربالی درختان میوه Shot hole or Coryneum Blight

غربالی درختان میوه

تاریخچه و مناطق انتشار:

این بیماری اولین بار در سال 1842 در کشور فرانسه بوسیله Leveille شناخته شده است امروزه در کلیه نقاط جهان از جمله در آمریکا شمالی و آمریکای جنوبی و اروپا و استرالیا و نیوزلاند و سایر نواحی جهان وجود داشته و خسارت زیادی وارد می نماید. (زمستان 1343).
در ایران اولین بار اسفندیاری در سال 1375 این بیماری را روی درختان میوه هسته دار در مازندران ، گیلان ، گرگان و آذربایجان گزارش نموده است . بیماری در اکثر مناطق کشور کم و بیش وجود دارد و تا کنون از شهرهای شیروان ،‌گنبد ، بجنورد ، قوچان ،‌ماکو ، خوی و نهبندان و بسیاری از شهرهای دیگر گزارش گردیده است . شدت بیماری در استان آذربایجان و بویژه در باغهای قدیمی زیاد ا ست (اشکان ،‌اسدی 1350، ارشاد 1356)

در ایران تا کنون این بیماری روی درختان زرد آلو ، گیلاس . آلبالو . گوجه ، هلو ، شلیل و بادام دیده شده است و خسارت عمده آن بیشتر متوجه درختان زرد آلو می باشد.

اهمیت بیماری :

بیماری غربالی نه تنها باعث ضعف درخت و کاهش مقدار و ارزش محصول میشود بلکه بدلیل لکه ها و زگیل هائیکه روی میوه بجای می گذارد ارزش صادراتی برگه و قیسی حاصله از میوه های آلوده را نیز به نحو بارزی پائین می آورد. در بسیاری از باغهای آذربایجان شرقی و غربی و همچنین بعضی از باغهای خراسان و همدان بیماری شدت دارد که تمام جوانه ها و سر شاخه های درخت زرد آلو در اثر این بیماری خشک شده و درخت عملاً استفاده ای ندارد. درختان آلوده ایکه به حیات خود ادامه می دهند نیز بدلیل خشک شدن برگها و کاهش سطح سبز آنها در دوره فعال گیاه بطور غیر مستقیم لطمه دیده و در نتیجه مقدار محصول آنها پائین می آید. میزان خسارت سالیانه این بیماری در ایران بطور دقیق معلوم نیست و روی محصول زرد آلو معادل 224 میلیون ریال بر آورد شده است (اشکان واسدی 1350)

علائم بیماری :

زرد آلو ، هلو،‌گیلاس ، آلو و آلبالو از میزبانهای مهم این بیماری است. سرشاخه, گل, برگ, میوه و جوانه های درختان فوق مورد حمله این بیماری قرار می گیرند منتها اندام های مورد حمله و علائم آنها روی میزبانهای مختلف با هم فرق دارند. بدین معنی که در زرد آلو میوه ، برگ و جوانه ها مورد حمله قرار می گیرند ولی علائم روی سرشاخه ها دیده نمی شود. در بادام علائم روی سر شاخه ها و مخصوصاً برگ ظاهر می شود در صورتیکه به میوه خسارت وارد نمی آید در گیلاس علائم بیماری روی میوه برگ و جوانه ها و سرشاخه ها بوضوح دیده می شود در حالیکه در هلو نشانه های بیماری را روی میوه بندرت می توان دید در عوض برگ سر شاخه ها و جوانه های خواب این گونه به شدت مورد حمله قرار می گیرند.

در زرد آلو و قیسی خسارت مهم و شدید این بیماری روی برگ و میوه می باشد و حتی جوانه های برگ و گل را مورد حمله قرار می دهند و اصولاً شاخه های جوان بندرت مبتلا می شوند.

الف-نشانه های غربالی روی برگ: حالت غربالی و سوراخ شدن برگها مشخص ترین و فراوانترین علائم بیماری است. در زرد آلو علائم بیماری همزمان با موقعی که جوانه های برگ باز میشود و هنوز برگ شکل و اندازه و حتی رنگ طبیعی بخود نگرفته بصورت لکه های گرد که در ابتدا برنگ قرمز متمایل به بنفش و در وسط تیره تر است بروز می کند. بتدریج این لکه های کوچک بزرگتر شده و از وسط شروع به خشک شدن نموده و برنگ قهوه ای در می آیند در این حالت حاشیه لکه ها بسیار مشخص و اغلب قهوه ای تیره می باشد. در این مرحله پیشروی لکه ها متوقف می شود و بتدریج بافت مرده برگ از نسج زنده به طریق پاره شدن پارانشیم وبشره جدا می گردد. به محض اینکه این پارگی کامل شد قسمت داخلی جدا شده و می افتد و در نتیجه سوراخی در پهنگ برگ ایجاد می شود که پیرامون آن یک نوار چوب پنبه ای قهوه ای کشیده شده است. شکل سوراخها معمولاً دایره ای بیضی و گاهی اشکال غیر هندسی و نامنظم می باشد. اندازه تنها بسته به زمان وقوع آلودگی از ته سنجان تا قطر 6 میلیمتر و گاهی بیشتر تغییر می کند ولی لکه های دایره ای شکل معمولاً 4 تا 5 میلیمتر هستند. گهگاهی چند تا از لکه های بیماری بهم پیوسته و سوراخهای بزرگ و بیشکل بوجود می آیند که ممکن است با حشره خوردگی اشتباه شود.

این حالت یعنی توسعه بهم پیوستگی لکه های بیماری روی برگ بیشتر در موارد وقوع آلودگی های شدید اولیه در مرحله ایکه برگها دارای بافت لطیفی هستند رخ میدهد و در آلودگی های دیر هنگام چون برگها ضخامت کافی پیدا کرده اند و نیز بدلیل عدم رطوبت کافی و مناسب در محیط علائم برگی معمولاً به صورت سوراخهای منفرد ، ‌ریز و ته سنجاقی بروز می کند. احتمالاً واریته های مختلف نیز مقاومتشان در مقابل بیماری فرق داشته باشد.

در هلو لکه ها معمولاً در حاشیه برگها در طرفین و رگبرگ اصلی ظاهر می شود و یکنواختی سوراخ های ایجاد شده از نظر اندازه و شکل بیشتر از زرد آلو است.

لکه ها و سوراخهای ایجاد شده روی برگ گیلاس بزرگتر از لکه های برگ آلو و بادام میباشد. شکل و اندازه آنها بسیار نامنظم و متغییر است. معمولاً چند تا لکه مجاور هم ظاهر شده و قسمت بزرگی از پهنک برگ را فرا می گیرد. در گوجه و آلبالو لکه و سوراخهای غربالی نسبتاً منظم و مدور می باشد ولی اندازه آنها در آلو بزرگتر است.

ظهور علائم بیماری روی برگ بادام خیلی شبیه علائم آن روی برگ زرد آلو بوده و همزمان با باز شدن جوانه ها و پیدایش برگها می باشد. معمولاً اندازه سوراخها یکسان و شکل شان همانند است, قطرشان از 2 تا 4 میلیمتر متغییر است و از سوراخهای برگ زرد آلو کوچکتر حاشیه سوراخهای ایجاد شده روی برگ بادام قهوه ای مشخص و تعداد آنها نیز نسبت به زرد آلو بیشتر و متراکمتر است. لازم به ذکر است که مشبک شدن برگ و پیدایش لکه های نکروزه فقط مربوط به بیماری غربالی نبوده بلکه

قارچهایی مثل:

Cercospora circumscissa , Phyllosticta prunicola , Fusicoccum amygdali

باکتریهایی از قبیل :

Pseudomounas syringae , Pseudomonas morsprunorum

و ویروسهائی مانند ویروس لکه حلقوی هلو نیز لکه ها و سوراخهایی شبیه علائم غربالی در برگ درختان میوه

بوجود می آورند.

ب-نشانه های غربالی روی میوه :

میوه زرد آلو ،‌گیلاس و آلبالو مورد حمله این بیماری قرار میگیرند
علایم روی درختان گوجه ای که بشدت مورد حمله بیماری غربالی قرار گرفته بودندبصورت صمغ زدگی زیاد میوه های آن بدون وجود لکه مشخص دیده شده که احتمالا ًناشی از آلودگی به بیماری غربالی می باشد.
روی میوه زرد آلو وقتی به اندازه مغز پسته است علائم غربالی به صورت لکه های قرمز مایل به بنفش و به اندازه ته سنجان ظاهر می گردد بتدریج که میوه درشت میشود این لکه ها برآمده شده و به صورت نقاط برجسته یا خال جوش در می آید و رنگشان قهوه ای می شود لکه ها و برآمدگیها ابتدا در سطح فوقانی میوه ها بصورت پراکنده یا تراکم بروز می کند و بعداً به سطح زیرین میوه نیز می رسد. در مواردی دیده شده است که حمله بیماری به میوه ها در بعضی ارقام و یا در شرایط خاص ، مواجه با عکس العمل آن میشود بدین معنی که بجای ظهور خال جوشها, گوشت میوه تحریک شده و به صورت پستانک نوک تیزی بالا آمده و رشد آن متوقف می شود در مواقعی که شرایط جوی برای رشد و نمو بیماری مناسب است, تعداد زیادی خال جوش بطور متراکم در سطح میوه ظاهر می شود. بطوریکه در این قسمت اپیدرم میوه کاملاً فاسد و چوب پنبه ای شده و از آن شیره تراوش می شود که بعداً سفت شده و بصورت صمغ در می آید گهگاهی بد شکلی هم در میوه های زرد آلو دیده می شود. حمله غربالی به میوه های جوان ،‌منجر به ریزش آنها می گردد بهمین جهت حدود 5 درصد از میوه های ریز در همان مراحل اولیه رشد در اثر حمله این بیماری ریخته و از بین می رود حمله بیماری به میوه زردآلو یکی از

مخرب ترین حالات خسارت بیماریست.

نشانه غربالی روی میوه هلو به دو صورت ظاهر می شود:

غربالی درختان میوه

الف) میوه های هلو در مراحل اولیه رشد مورد حمله قرار گرفته و می ریزد. بهمین جهت میوه های باقیمانده روی درخت علائمی معمولاً از خود نشان نمی دهند , میوه های بسیار ریزیر حالیکه هنوز میوه ها شکلی به خود نگرفته شروع به ریزش می کنند و این عارضه معلول تاخت و تاز مستقیم قارچ روی میوه و همچنین نصف سر شاخه هائیکه روی آن شانکرهای بیماری به فراوانی مستقر است. این علامت در هلوهای ایران زیاد به چشم میخورد.
ب) وقتی میوه به درشتی میوه زیتون رسید تعداد زیادی لکه های کوچک مدور که ابتدا قرمز و بعد قهوه ای می شود روی آن مخصوصاً در حوالی دم میوه ظاهر می شود. اپیدرم میوه در قسمت لکه ها کرک طبیعی خود را از دست داده و به صورت پوسته ای در می آید که ممکن است بعداً بیافتد. ریزش این پولکها باعث ناهموار شدن سطح میوه می شود البته لکه های میوه هلو سطحی بوده و معمولاً رشد آنرا مختل نمی کند. (Viemont Bourgin, 1949) اینگونه علائم در ایران هنوز مشاهده نشده است (اشکان و اسدی 1350).
علایم روی میوه گیلاس بیماری به صورت لکه های قهوه ای تیره ظاهر می شود که بتدریج گوشت میوه در محل لکه ها فرو رفتگی پیدا کرده و خشک و سیاه و ترکدار می شود گودیهای ایجاد شده معمولاً عمیق بوده و در غالب اوقات عمق آن تا هسته می رسد . در اینصورت گوشت میوه در پیرامون حفره های ایجاد شده به سمت داخل کشیدگی پیدا می کند قطر این حفره ها 5 تا 6 میلیمتر است.

روی میوه آلبالو لکه ها شبیه گیلاس است ولی فرو رفتگی حفره کمتر از آن می باشد به نظر می رسد. مکانیزم ایجاد فرو رفتگی در میوه گیلاس و آلبالو بدین ترتیب باشد که میوه در مراحل اولیه تشکیل و در دوران نارسی مورد حمله بیماری قرار گرفته و موجب چوبی شدن و توقف رشد قسمت آلوده می شود و رشد بعدی سایر قسمتهای گوشت میوه باعث می گردد که محل لکه به صور مختلفی ،‌فرو رفتگی پیدا کند.
ج)نشانه های غربالی روی سرشاخه ها و جوانه ها :

غربالی درختان میوه

علائم این بیماری روی سرشاخه ها اکثراً به صورت شانکر و ترک خوردگی ظاهر میشود و تشخیص آن احتیاج به دقت و آشنایی چشم دارد . آلودگی سرشاخه ها از آن جهت مهم است که باعث انهدام جوانه ها و ضعف درخت می گردد.

سرشاخه های درخت زردآلو معمولاً مورد حمله بیماری غربالی نمی گیرد و علائمی روی آن مشهود نیست لیکن جوانه های آن باین بیماری مبتلا می شود . جوانه های آلوده معمولاً رنگشان تیره گاهی پوشیده از یک لایه ترشحات خشک صمغ به مانند است.

غربالی روی سرشاخه های نازک و سبز گیلاس ابتدا به صورت لکه های قهوه ای و برجسته ظاهر میشود که بتدریج با پیشرفت مرض ترک خورده و حالت زخم بخود می گیرد. این حالت در مراحل آخر شبیه نیمرخ دانه گندم در طرف شیار آن می باشد . معمولاً قایقی شکل و اندازه آنها به 3 تا 2 میلیمتر می رسد پیدایش این زخمها در فصل بهار موقع ظهور شکوفه ها حائز اهمیت است زیرا چنانچه زیر جوانه های گل دهنده بروز کند باعث توقف ناگهانی رشد گیاه و خشک شدن سرشاخه ها و شکوفه ها می گردد در حالتهای شدید ،‌بسیاری از جوانه های گل و برگ و سر شاخه های درخت گیلاس به این ترتیب از بین می رود تشخیص این حالت بیماری معمولاً مشکل و با توجه به علائم روی برگ و میوه امکان پذیر است.

سرشاخه های سبز جوان بادام به شدت مورد حمله غربالی قرار می گیرد و سرتاسر آن لکه های گرد یا بیضی شکل ظاهر می شود قطر لکه های گرد بین 3 تا 4 میلیمتر تغییر می کند ولی پاره ای از اوقات لکه ها دراز و کشیده بوده و طول آن به 6-7 میلیمتر می رسد. رنگ لکه ها موقع ظهور ارغوانی و سپس قهوه ای می شود . معمولاً مرکز لکه قهوه ای روشن است که وسیله نوار قهوه ای تیره محاط شده است. این دو رنگی به لکه های سرشاخه های بادام حالت چشم میدهد. گاهی لکه ها ترک خورده و از آنها صمغ تراوش می شود.
شانکرهای غربالی روی شاخه های هلو شبیه علائم آن روی شاخه های بادام است با این تفاوت که زخمها معمولاً بزرگتر است بنحویکه گاهی اوقات اطراف سرشاخه ها را اشغال می کند و منجر به خشک شدن جوانه ها و قسمتهای بالایی می شود صمغ زدگی در سرشاخه های هلو بیشتر از بادام اتفاق می افتد . روی سرشاخه های آلو و گوجه علامتی از غربالی دیده نشده است (اشکان واسدی1350)

عامل بیماری : قارچ

Stigmina carpophila - Moniliales-Hyphomycetidae-Deuteromycetes ( Dematiaceae-)

این قارچ دوازده همنام دیگر دارد از آنجمله Clasterosporium carpohilum دراروپا عامل بیماری Coryneum beijerinckii معرفی شده است.

اندامهای رویشی و باروی این قارچ منحصر به میسلیوم ، کنیدی و کنیدیوفور است، قارچ دارای میسلیوم استوانه ای و بند بند بوده, رنگ آن متمایل به قهوه ای است و میسلیوم روی تمام قسمتهای مورد حمله(پارانشیم برگ و پارانشیم ناحیه پوست شاخه های جوان و سطح میوه) دیده می شود.

اندامهای زادآوری قارچ اسپورودوکیوم نام دارد که در زیر کوتیکول یا اپیدرم اندامهای آلوده تشکیل می شود. کنیدها تیره به رنگ سبز زیتونی متمایل به قهوه ای 3 تا 5 سلولی ، کمی خمیده و دو سر گرد می باشد.
چرخه بیماری :

قارچ عامل بیماری غربالی ،‌زمستان و همچنین سایر مواقع نامساعد را به صورت ریسه ، استروما و کنیدی در جوانه های آلوده و یا زخمهای روی سرشاخه ها به سر می برد . کنیدیها به صورت آزاد و یا چسبیده به توده های صمغ مترشحه از زخمها و یا در استروما خود را از سرما و یا سایر شرایط نامساعد حفظ کرده و از سالی به سال دیگر باقی می ماند عامل بیماری در مواقع نامناسب در هلو و بادام به صورت ریسه ،‌در زخم سرشاخه ها و جوانه های آلوده به سر می برد. ریسه هائیکه در شانکرها و یا جوانه های درخت وجود دارد در بهار و به محض مناسب شدن شرایط جوی تولید کنیدی می کند . کنیدیها به وسیله باران و باد پخش شده و روی میوه و برگها قرار می گیرند. تولید کنیدی در دمای 9 درجه سانتیگراد شروع و در حرارت 19 الی 23 درجه سانتی گراد به اوج میرسد. چنانچه هوا مرطوب و بارانی باشد کنیدیها به محض رهائی جوانه زده و تولید آلودگی می نمایند. بهمین جهت در سالهایی که پائیز آن ملایم و میزان رطوبت بالاست جوانه ها قبل از خواب زمستانه به شدت آلوده می شوند وو منبعی برای آلودگیهای بهار سال بعد خواهند بود. لوله تندش از راه نفوذ مستقیم و یا از روزنه ها وارد بافت گیاه می گردد. بنابر مطالعات ساموئل در سال 1927 آلودگی برگ بادام به طریق نفوذ مستقیم لوله تندشی در کوتیکول اتفاق می افتد بازتاب و واکنش هائیکه در برگ بادام در اثر قارچ S. carpophila اتفاق می افتد عبارتست از افزایش اندازه سلولها درمزوفیل سالم مجاور نسج منهدم شده که منجر به انسداد فضای بین سلولی و در نتیجه ظهور یک خط لهیدگی و هم چنین چوبی شدن و پیدایش سلولهایی داخل این ناحیه می گردد. در این حالت اگر رطوبت زیاد و برگها نسبتاً جوان باشند ،‌بریدگی اپیدرم در دو سطح برگ پیدا شده و تیغه های بین جدار سلولهای خارج ناحیه چوبی شده حل شده و قرص آلوده می افتد. سلولهای ناحیه مریستم معمولاً سعی می کنند بریدگی را ترمیم نمایند . دوره کمون بیماری از 3 الی 20 روز بسته به نوع اندام مورد حمله تغییر می کند.درجه حرارت مناسب برای رشد قارچ 19 درجه سانتیگراد است.(اشکان و اسدی 1350)قارچ عامل بیماری انگل اختیاری بوده و روی محیط غذایی مصنوعی می توان آن را کشت داد.از لکه های برگ مخصوصاًوقتی مسن باشد، جدا کردن قارچ مشکل است ولی از لکه های روی میوه زردآلوجدا سازی عامل بیماری به سهولت انجام می شود.

باران برای جوانه زدن کنیدیها ضرورت دارد. از لحاظ انتشار عامل بیماری، باران کنیدیها را از لابه لای فلسهای جوانه ها و شاخه های مریض شسته و از قسمتهای بالای درخت به قسمت پائین منتقل می نماید و بدین لحاظ است که قسمت پائینی درخت شدیدتر آلوده می باشد. کنیدی برای جوانه زدن احتیاج به یک غشاء نازکی از رطوبت که اطرافش را بگیرد دارد و تحت اثر این رطوبت است که کنیدی می تواند تندش پیدا کرده و لوله ای از خود خارج ساخته و در نسج نبات نفوذ کند لذا از این نکته نتیجه گرفته می شود که در هوای خشک به هیچ وجه بیماری به وسیله این قارچ ایجاد نمی گردد .

کنترل :

از بین بردن کنیدیهای قارچ در قسمتهای آلوده درخت با مواد شیمیایی هیچ گاه با موفقیت قطعی توأم نبوده است فقط بر اثر مبارزه شیمیایی، بیماری کنترل و از شدت خسارت آن کاسته شده است.
در مورد این بیماری سمپاشیهای پیشگیری کننده کاملاً مؤثر بوده است. پروفسور R.E.Smith در سال 1906 محلول بردو(10-10-100)به منظور مبارزه با قارچ عامل بیماری غربالی به کار برد و از آلودگی جدید به طور کامل جلوگیری کرد ولی در بعضی از درختان به رشد و نمو درخت صدمه وارد شد(اثرات سوزانندگی مس)به عقیده دکتر Smith شرط موفقیت در مبارزه شیمیایی، انتخاب موقع سمپاشی است که باید بلافاصله قبل و یا بعد از بارانهای متعدد اواخر پائیز تا اوایل بهار صورت گیرد.
ـ تجربیات پروفسور E.E. Wilson در کالیفرنیا در مبارزه با بیماری غربالی با محلول بردو را دلخواه و مطلوب نشان داده است زیرا این سم می تواند کنیدی قارچ را به خوبی کشته و دوام خوبی در مقابل شستشوی باران و سایر عوامل جوی نشان می دهد. در حدود4/1 مس مصرف شده در محلول بردو که در پائیز به درختان پاشیده شده در بهار روی ساقه ها اندازه گیری شده است.سمپاشیهای پائیزه از آلوده شدن جوانه های خواب در طول فصل پائیز و زمستان جلوگیری می کند. تحقیقات و مطالعات زیادی در استرالیا و ایالت کالیفرنیا درباره موقع مبارزه به عمل آمده و به این نتیجه رسیده اند که برای جلوگیری از آلودگی میوه و برگ موقعی که شکوفه از جوانه های خواب زمستانی بیرون آمده ولی هنوز گلبرگها باز نشده اند باید سمپاشی نمود.گاهی اوقات هم سمپاشی دوم بهار بلافاصله پس از ریختن گلبرگها لازم می شود.در نروژ برای مبارزه از محلول بردو(8-8-100)و یا(4-3-100) قبل از گل کردن و بعد از گل کردن درختان استفاده می شود.

اشکان و اسدی(1350)،آزمایش های متعددی در امر مبارزه شیمیایی علیه بیماری غربالی انجام داده اند که به اختصار شرح داده می شود:

از میان قارچکش های آزمایش شده کاپتان(ارتوساید 50)، ملپرکس، پولیرام و لوناکول که برای سمپاشی بهاره به کار رفته است، قارچکش کاپتان برای مبارزه با بیماری غربالی بهترین است.کاپتان نه تنها در جلوگیری از بیماری مؤثر است بلکه برگ و مخصوصاً میوه های درختانی که با آن سمپاشی شده اند شفافیت و جلای خاصی پیدا می کند.بهترین نتیجه از سمپاشی موقعی حاصل می شود که درختان مبتلا 1 مرتبه در اواخر زمستان قبل از بیدار شدن درختها و تورم جوانه ها با محلول بردوی 2 درصد و 3 مرتبه در بهار با کاپتان 3 در هزار سمپاشی شود که اولین سمپاشی بهاره بلافاصله بعد از ریزش گلبرگها و در سمپاشی به فاصله 14 روز از همدیگر توصیه می گردد سمپاشی با محلول بردو بهتر است 2 مرتبه یکی در پائیز پس از ریزش برگها و دیگری در اسفند ماه قبل از بیدار شدن درختها صورت گیرد و بدین ترتیب می توان سمپاشی بهاره را تا حتی 1 مرتبه هم تقلیل داد.

مبارزه بیولوژیک:

بررسی حالت تضاد قارچهای ساپروفیت با عامل بیماری غربالی زردآلو مشاهده گردید که در میکوفلور اندامهای هوایی درختان زردآلو، قارچ Trichoderma viride Pers دارای حالت تضاد با عامل بیماری غربالی است.با استفاده از این پدیده ممکن است از قارچ viride T.در مبارزه بیولوژیک علیه بیماری غربالی درختان زردآلو در باغات میوه استفاده نمود.

 

بیماری زنگ برگی (قهوه‌ای) گندم wheat leaf rust

زنگ برگی گندم

زنگ برگ یک بیماری جدی گندم، چاودار، تریتیکاله وبسیاری از گندمیان است که توسط قارچ Puccinia recondita ایجاد می‌شود. پاتوژن روی جو، قدرت پارازیتی ضعیفی دارد، اما یولاف را آلوده نمی‌کند. گونه دیگری از قارچ به نام P.hordei وجود دارد که اغلب به جو حمله می‌کند. علائم بیماری به صورت جوشهای بیضی شکل کوچک و پراکنده با رنگ سیاه متمایل به قرمز ، در سطح پهنک و روی غلاف برگ ظاهر می‌شود. بر خلاف زنگ ساقه گندم، توده یوریدیوسپور بیشتر در بافت میزبان فرو می‌رود و باعث از هم پاشیدن اپیدرم نمی شود. یوریدیوسپورهای Puccinia recondita قرمز پرتقالی تا سیاه مایل به قرمز، خاردار ، کروی و معمولاً به قطر 20- 28 میکرون هستند. تلیوسپورها سیاه مایل به قهوه‌ای، دو سلولی با دیواره ضخیم هستند. قسمت انتهایی اسپور ممکن است گرد یا پهن باشد. تلیا در طول مراحل نهایی رشد گیاه به صورت جوشهایی روی غلاف برگها و یا در سطح پهنک برگ به وجود می‌آیند. تلیوسپورها در بافت برگ باقی می‌مانند و به وسیله اپیدرم پوشیده می‌شوند. گونه‌های جنسهای تالیک‌تروم و آنچوسا Thalictrum وAnchusa ، به عنوان میزبانهای واسط پوکسینیا رکوندیتا معرفی شده‌اند و وجود آنها در بعضی از مناطق اروپا گزارش شده‌است، اما در ایجاد نژاد جدید این قارچ نقشی ندارند. در مناطق معتدل، پاتوژن از سالی به سال دیگر به صورت میسلیوم یا مناطق گرم نیز تابستانگذرانی قارچ در ارتفاعات بلند و در مناطق خنکتر انجام می‌شود. زنگ برگ با استفاده از ارقام مقاوم غلات یا کشت مولتی لاین بخوبی کنترل می‌شود.

زنگ برگی گندم

کنترل زنگ قهوه ای گندم:

قارچکشهایی مثل تریادیمفون (بایلتون) وبوتریزول( ایندار) در کنترل زنگ قهوه‌ای مؤثر هستند و در صورت وجود اپیدمی، مصرف آنها اقتصادی است.

سایپروکونازول(آلتو) SL 10% نیم لیتر در هکتار  

تبوکونازول(فولیکور) EW 25% یک لیتر درهکتار

فلوتریافول(ایمپکت) SC 12.5% یک لیتر در هکتار

پروپیکونازول(تیلت) EC 25% نیم لیتر درهکتار

 

 


بلاست برنج Rice blast

بلاست برنج   عامل بیماری قارچP.oryzae) Pyricularia grisea ) با فرم جنسی Magnaporthe grisea از گروه آسکومیست است. سال 637 درچین آنرا تب برنج Rice fever می نامیدند. در ژاپن از حدود سال 1700 بیماری را می شناختند. در قرن نوزده عامل بیماری شناسایی و نامگذاری شد. فرم غیرجنسی قارچ خیلی مهم است. فرم جنسی قارچ توسط ژاپنی ها در شرایط آزمایشگاه تشکیل و شناسایی شده است. قارچ تولید کنیدیوفورهایی میکند که مرتب رشد کرده و دوباره کنیدیوم میدهد. کنیدیوم سه سلولی است و به رنگ سبز زیتونی می باشد. زیرا کنیدیوم یک زائده کوچک دارد. معمولاً سلولهای پایینی و بالایی کنیدیوم جوانه می زنند. شکل جنسی قارچ تولید پریتسیوم می کند. آسکوسپورها هم معمولاً 3 یا 4 سلولی هستند. قارچ هتروتالیک است. در طبیعت، فرم جنسی احتمالاً خیلی کم تشکیل میشود و مهم نیست.

در ایران این قارچ را قبلاً از شمال گزارش دادند و امروزه از شمال، اصفهان، غرب کشور، آذربایجان، خوزستان و فارس گزارش می شود.

قارچ بذرزاد است. علائم در تقریباً همه جای گیاه غیر از ریشه دیده میشود. در طوقه، غلاف گره ها، دم خوشه و دانه و برگ لکه های خاکستری به وجود می آید که حاشیه کشیده شده دارند و وسط لکه خاکستری است و اطراف لکه قهوه ای. در مناطق مرطوب روی برگ و خوشه و بخشهای درون آن خیلی مهم است. در مناطق خشک مثل فارس بیماری روی گره یا طوقه است و باعث مرگ گیاه میشود. عمده خسارت و اپیدمی بیماری روی برگ است. پرخسارت ترین مرحله زمانی است که قارچ به دم خوشه حمله میکند. اگر دانه نبسته و قارچ به گلوم بزند باعث میشود دانه نبندد. مهمترین میزبان این قارچ برنج است.

سیکل زندگی به صورت کنیدیوم و میسلیوم است. گاهی کلامیدوسپور هم ذکر شده که در بقایا تشکیل میشود. بقاء قارچ در بقایای آلوده بخصوص قسمتهای گره ساقه است که پوسیده نمی شود و به صورت میسلیوم یا کنیدیوم روی بذر بقا دارد. میسلیوم در شرایط خشک تا یک سال در کلش باقی مانده و روی گره 4-2 سال باقی مانده است. 

پس تسریع کردن پوسیدگی بقایا باعث ضعیف کردن قارچ میشود. اسپور روی کلشها تولید شده و توسط آب و باد وارد مزرعه میشود. اگر رطوبت زیاد باشد روی برگ آلودگی ایجاد میکند و مقدار زیادی اسپور تولید کرده و با باد پخش شده و بیماری اپیدمی میشود. بنابراین برای کنترل بیماری بقایا و بذر آلوده را باید در نظر داشت. تولید کنیدیوم در شرایط رطوبت بالای 90% صورت می گیرد. حتی برای جداشدن کنیدی رطوبت نیاز است. پخش اسپور معمولاً از نیمه شب که رطوبت زیاد است شروع و تا نزدیکی صبح ادامه می یابد در شرایط خشک فارس هم اگر شب رطوبت بالا رود ممکن است آلودگی برگ داشته باشیم. اسپور تا دو کیلومتر هم در هوا با باد بالا میرود. در فارس اگر برنج را به سیستم بارانی بکارند مسئله خواهیم داشت.

هر چه رطوبت خاک بیشتر باشد بلاست کمتر است و اگر رطوبت خاک کم شود به بلاست حساس خواهد شد. درجه حرارت پایین آب نیز حساسیت گیاه را افزایش می دهد. این در موردی است که از آب سد استفاده میشود. کنیدیومها در دمای 28-24 درجه سانتیگراد حداکثر آلودگی را ایجاد میکنند. بعد از 5-4 روز لکه های روی برگ تولید کنیدیوم میکنند.

بلاست برنج

عوامل مهم در آلودگی:

1- رطوبت خاک. 2- ارقام مقاوم. 3- زیادی ازت موجب افزایش آلودگی میشود. همین طور فسفر هم آلودگی را افزایش می دهد. 4- درجه حرارت بهینه دما 28-24 درجه سانتیگراد است. 5- رطوبت هوا.6- قارچ دارای نژادهای زیادی است.

کنترل بیماری:

1-جلوگیری از انتقال مواد گیاهی آلوده (بذر و کلش).

2-کود ازته و کود فسفره زیاد داده نشود. کود را در چند مرحله به برنج بدهند.

3-نشاکاری را زود انجام دهند.(خزانه کاری را زودتر انجام دهند.)

4- آب سرد ندهند (در حوضچه آب را گرم کنند.)

5-مقدار سیلیس خاک را با دادن سیلیکات کلسیم و کمپوست افزایش دهند.

6-استفاده از بذر سالم (از ضدعفونی بذر مهمتر است.)

7-بقایای گیاهی را تا آنجا که ممکن است از بین ببرند.

8-ارقام مقاوم،راه اساسی و اقتصادی است ولی همیشه ممکن نیست. برای این کار باید نژادهای موجود منطقه را شناسایی کرد.

9-مطالعات هواشناسی برای پیش بینی اپیدمی مهم است. در صورت لازم سمپاشی توصیه میشود. تری سیکلازول به میزان 2.25 گرم در صد متر مربع به خاک داده میشود. Pyroquilon برای ضد عفونی بذر و سمپاشی شاخ و برگ مهم است.

10-تری سیکلازول(بیم) wp75% نیم کیلو گرم در هکتار

11-ادیفنفوس(هینوزان) EC50% یک لیتر در هکتار

زمان مبارزه شیمیایی: پس از ظهور 40- 30درصد خوشه ها و با توجه به پیش آگاهی و شرایط جوی


آنتراکنوز گردو Walnut anthracnose

آنتراکنوز گردو

این بیماری که به آن بلاچ گردو و گاهی لکه ی سیاه گردو هم گفته می شود،اولین بار در 1815،یعنی 190 سال پیش از اروپا گزارش شد .آنتراکنوز گردو در ایران در بیشتر مناطق گردو خیز به ویژه نواحی ای که در بهار معمولا باران می بارد و رطوبت هوا زیاد است،شیوع دارد و در سال های پر باران و مرطوب شدت پیدا می کند .

نشانه های بیماری :

   عامل این بیماری قارچ  Gnomonia leptostyla است .  

آنتراکنوز گردو به برگ،دمبرگ،سر شاخه ها و میوه های جوان حمله می کند.روی برگها ابتدا لکه های کوچک گرد به قطر 5-2 میلی متر با حاشیه ی دندانه دار به رنگ قهوه ای مایل به قرمز با مرکز قهوه ای مایل به خاکستری تشکیل می شوند.همان طورکه در شکل 1 ملاحظه می کنید  این لکه ها به تدریج بزرگ شده به صورت نواحی بافت مرده،بدون شکل هندسی مستقر بین رگبرگها،بیشتر در حاشیه  و نوک برگ ها درمی آیند که گاهی اندازه ی آنها به 3-2 سانتی متر هم می رسد. بعدا از اردیبهشت تا اوایل خرداد ماه در متن اين لكه ها نقاط سياه رنگي به طور پراكنده يا در دواير متحد المركزبيشتر در سطح زيرين برگها به وجود مي آيند.                         

نشانه های بیماری روی سر شاخه های جوان درختان بیمار بصورت زخم های بیضوی تا گرد نامنظم و کمی فرو رفته به رنگ قهوه ای مایل به خاکستری پدیدار می شوند.

نقطه هاي سياه بر روي پوست گردو

نشانه های بیماری روی پوست سبز میوه های جوان به صورت لکه های گرد نامنظم و کمی فرو رفته ظاهر می شود. میوه های جوان آلوده ممکن است بریزند.لکه های پیشرفته روی میوه ممکن است منجر به پیدایش لکه های بافت مرده ی تیره رنگ در مغز گردو شوند.

مبارزه :

1.اقدامات زراعی: انهدام برگ ها و میوه های آلوده ی ریخته شده روی زمین باغ یا دفن آنها زیر خاک و رعایت فاصله کافی بین درختها برای جریان هوا در کاهش شدت بیماری و منابع عفونت موثراند. 

2.سمپاشی درختها: در مواردی که بیماری شدید و مبارزه با آن مقرون به صرفه باشد می توان قبل و در خلال اوقات خروج آسکوسپورها، درختان را با قارچ کش های مناسب سمپاشی کرد.

قارچ کش های  گروه بنزیمیدازول ها در کنترل بیماری موثرند.

قارچ کش ها ی اروماتیک نیتریل،دی تیو کاربامات ها و ترکیبات مسی نیز در کاهش شدت بیماری موثرند آزمایش های انجام شده در ایران نشان می دهند که سمپاشی درختان با زینب بیماری آنتراکنوز گردو را به طور رضایت بخشی کنترل می کند و اثر آن از قارچ کش های مسی بهتر است.

3.کاربرد ارقام مقاوم در برابر بیماری:استفاده از این روش در حال حاضر عملی نیست.

 

بیماری لکه شکلاتی باقلا Broad bean chocolate spot

لکه شکلاتی باقلا

عامل بیماری Botrytis fabae است. این بیماری بصورت لکه های کوچک و بزرگ نکروتیک و قهوه ای رنگ کرد در تمام نقاط گیاه دیده می شوند (روی برگ، ساقه و غلاف بذر). لکه ها از 10-1 mmقطر داشته و ممکن است باهم بپیوندند. البته باید توجه داشت که هر گونه صدمه مکانیکی که به باقلا وارد شود باعث ایجاد لکه های قهوه ای رنگ روی آن میشود که ممکن است با این بیماری اشتباه شود، بنابراین برای تشخیص دقیق بیماری نیاز به کشت قسمتهای آلوده وجود دارد.

این بیماری در استانهای فارس و خوزستان شایع است و شدت بیماری باعث ریزش برگ ها میشود. قارچ بوتریتیس پارازیت ضعیفی است و بیشتر به قسمتهای مسن و ضعیف گیاه حمله میکند. بنابراین برگچه های جوان گیاه به این بیماری مقاومند. شرایط بهینه بیماری رطوبت زیاد و دمای خنک (20درجه سانتیگراد) میباشد. در شرایط خشک لکه ها کوچک می مانند و هر چه رطوبت بیشتر باشد لکه ها بزرگتر میشوند.

مبارزه:

1- استفاده از ارقام مقاوم.

2- سمپاشی با کاپتان و سموم مشابه.

بيماري لكه چشمي غلات Graminicola eye spot

بيماري لكه چشمي غلات Graminicola eye spot

لکه چشمی غلات 

لكه چشمي غلات كه بوسيله قارچ pseudocercosporella herpotrichoides ايجاد مي شود ، در روي گندم زمستاني اهميت بيشتري دارد ولي در بسياري ازمناطق دنيا مي‌تواند به غلات بهاره نيز خسارت زيادي وارد كند .اين بيماري اغلب قسمتهاي پاييني گياه را مورد حمله قرار مي‌دهد . با وجود اين علائم بيماري روي ريشه تا حدود 9 سانتيمتر بالي سطح خاك بندرت مشاهده مي شود تمامي غلات و بسياري از گراسها ميزبان خوبي براي قارچ هستند . آب وهواي سرد و خنك بيماري را شدت مي‌بخشد .علائم بيماري با افزايش سن گياه بيشتر مشخص مي‌شود . زخمهاي بيضوي يا چشم مانند روي غلاف برگهاي پاييني و همچنين روي پايين ترين ميان گره (سطح خاك ) مشهوداست . زخمهاي تازه ، قهوه‌اي و مركز انها كاهي رنگ است . لكه ها ممكن است تمام قسمت پايين را احاطه كند قسمت مركزي زخمها با افزايش سن گياه تيره تر مي شود . حمله شديد قارچ موجب بروز خوابيدگي (ورس) در بوته‌ها مي‌شود . اسپورزايي قارچ در هواي سرد و مرطوب اوايل بهار شديد است و در تابستان كاملاً متوقفمي شود . اسپوردر روي ساقه‌هاي مسن بسختي تشكيل مي شود . كنيدي برها راست ، بدون انشعاب و كوتاه در روي ميسليومهاي فشرده شبه استروما ، بوجود مي‌آيند . كنيديها شفاف و كشيده، به طرف نوك باريكتر شده ممكن است كمي خميدگي داشته باشند. كنيدي داراي ابعاد 1.5-3.5*30-60 ميكرون با3-7 ديواره عرضي است . قارچ در روي بقاياي گياهي به صورت ميسيليوم زمستانگذراني مي‌‌كند .آلودگي اوليه ممكن است از كنيديومهاي تشكيل شده روي كاه و كلش آلوده يا از ميسليومها فعال موجود روي غلاف برگهاي آلوده پاييني ، شروع شوند . ميسليوم قارچ در عمق وجوانب بافت ساقه گسترش مي يابد و در مركز ساقه كه تو خالي است ، ميسليومهاي پنبه اي شكل توليد مي‌شوند . كنيديها در مراحل اوليه رشد گياه بيمار تشكيل شده ، به عنوان منبع ثانويه آلودگي عمل مي‌كنند.

کنترل:

تأخير در تاريخ كاشت پاييزه وتناوب با گياهاني غير از غلات ، موجب كاهش ميزان ماده تلقيح قارچ مي شود و دركنترل بيماري موثراست .

 

پژمردگی آوندی فوزاریومی(زردی فوزاریومی) پنبه Cotton Fusarium wilt

پژمردگی آوندی فوزاریومی(زردی فوزاریومی) پنبه Cotton Fusarium wilt

پژمردگی فوزاریومی پنبه

این بیماری توسط Fusarium oxysporum f.sp.Vasinfectum که اختصاصی پنبه است ایجاد می شود ولی اهمیت آن در ایران به اندازه ورتیسلیوم نیست.در خاکهای اسیدی و شنی یا آلودگی نماتد ریشه گرهی بیماری زیادتر است.

علائم بیماری از موقع کاشت تا موقع برداشت دیده میشود ومیزان آن بستگی به میزان آلودگی خاک دارد.علائم به صورت پژمردگی در گیاه دیده میشود و آوندها نیز قهوه ای میشوند و حتی برگریزی نیز پدید می آید. منتهی تفاوتهایی نیز با ورتیسلیوم دارد.از جمله اینکه در اینجا بیشتر زردی دیده میشود و گیاهان آلوده کمی کوتاه می مانند.در فوزاریوم رنگ قهوهای آوندها خیلی تند و سیر می باشد و تغییر رنگ فقط در ناحیه آوندها دیده میشود ولی در ورتسلیوم تغییر رنگ در ناحیه مغز ساقه هم دیده میشود.

فوزاریوم یک قارچ ناقص است و تولید ماکرو کنیدی و میکروکنیدی میکند و نیز اسپورهای مقاومی به نام کلامیدوسپور تولید می نماید. فرم تخصص یافته ای که به پنبه می زند دارای پنج نژاد می باشد که از نظر دامنه میزبانی (ارقام پنبه ای که آلوده میکند) تفاوت دارند. بقایای قارچ به صورت کلامیدوسپور است که پس از جوانه زدن و ورود به ریشه وارد آوندها شده و تولید میکروکنیدیوم می کند. براثرسمی که قارچ ترشح میکند پارانشیم آوندی به داخل آوندهاهجوم آورده و جلوی انتشار قارچ را با ایجاد تایلوز می گیرد. زردی گیاه به علت توکسین وتیلوز می باشد. وقتی که آوندها کاملاً نابود شدند قارچ از آوند وارد بافت های دیگر شده در آنها کلامیدوسپور تولید میکنندکه این کلامیدوسپورها همراه با بافت مرده گیاه وارد خاک میشوند.

پژمردگی فوزاریومی پنبه

کنترل بیماری :

1- استفاده از ارقام مقاوم (ارقام ساحل و ورامین).

2- تناوب 3ساله با غلات ویونجه.

3- کنترل نماتد خصوصاً درخاک های سبک زیرا نماتد مقاومت گیاه را می شکند.

4- استفاده از کودهای ازته وپتاسه

این قارچ گرما دوست است (بهینه دما 28 درجه سانتی گراد) و در نتیجه در خیلی از مناطق جنوبی ایران می تواند مشکل ساز شود.

 

پوسیدگی فیتوفتورایی طوقه و ریشه ی گردو Walnut Phytophthora crown and root rot

پوسیدگی فیتوفتورایی طوقه و ریشه ی گردو Walnut Phytophthora crown and root rot

قارچphytophthora cactorum  عامل این بیماری است.

پوسیدگی فیتوفتورایی طوقه و ریشه در بیشتر کشورهای میوه خیز جهان در باغ های میوه های دانه دار،هسته دارو خشکباری مخصوصا پسته،گردو و بادام شیوع دارد و خسارت هنگفتی به آنها وارد می سازد.در ایران نخستین بار پوسیدگی طوقه و ریشه ی گردو در استان فارس و پس از آن در استان کرمان گزارش شد. 

 نشانه های بیماری :

     درختان گردو در سنین مختلف مبتلا به این بیماری می شوند .نشانه های اصلی آن در ریشه،طوقه و بن تنه و علایم ثانوی روی اندام های هوایی ظاهر می شوند. نشانه ها روی اندام های هوایی،ضعف عمومی و کم برگ شدن درختان و پدیدار شدن زردی خفیف در برگها هستند. پوست طوقه و گاهی بخشی از بن تنه ترک می خورد و شیرابه ی سیاه رنگی از آنجا به خارج تراوش می شود.همچنان که در شکل شماره 3 مشاهده می کنید بافت زیر پوست بن تنه در محل شانکر به رنگ قهوه ای مایل به سیاه در می آید. ریشه های اصلی  و فرعی تیره رنگ شده بعدا بر اثر فعالیت دیگر میکرو ارگانیزم ها به رنگ سیاه در می آیند درختهای بیمار ممکن است خشک شوند .

مبارزه :

   اقداماتی  را که در کنترل بیماری موثرند می توان به شرح زیر خلاصه کرد: 

1. به حداقل رساندن مدت  اشباع خاک باغ،به ویژه   درقسمت نزدیک به سیستم ریشه. 

2. احداث باغ د ر زمین هایی بدون زه آب و نیز زهکشی و تهویه ی خاک های زه آب دار و مرطوب باغ های احداث شده .

3. کاشت درختان روی خاک پشته های کم ارتفاع به گونه ای که هنگام آبیاری،آب،اطراف تنه و طوقه ی درختان را فرانگیرد.

4. استفاده از پایه های متحمل در درختهای پیوندی ،پایه های گردوی ایرانی و گردوی سیاه نسبت به دورگه ی پارادوکس حساس ترند.

5. استفاده از قارچ کش های سیستمیک، مانند فوزتیل آلومنیوم تا اندازه ای در جلوگیری از پیدایش بیماری و کنترل آن در درختان بیمار موثر است .توضیح اینکه این قارچ کش خاصیت پیشگیری ندارد یعنی در زمان حضور عامل بیماری بر آن اثر کرده،آن را از بین می برد.برای این منظور می توان حدود120 گرم گرانول 15% فوزتیل آلومنیوم را به شعاع 5/1 متر پیرامون تنه ی هر درخت پاشید و با بیل خاک را شخم زد تا گرانول سم به زیر خاک منتقل شود و سپس درختان تیمار شده را آبیاری کرد.تیمار درختان گردو با آلیت باید 4دفعه در سال ،3 دفعه در بهار به فاصله ی یک ماه و دفعه ی چهارم در پاییز تکرار شود.

6 - تراشیدن قسمت های پوسیده و عفونی تنه ،طوقه و ریشه ها و انهدام بقایای تراشیده شده و اندودن محل ها ی تراشیده شده با مایعی غلیظ محتوی پودر وتابل 80% آلیت، پودر تالک و آب ،جلوگیری از آب گرفتگی و خیس شدن قسمت های عفونی شده ، توسعه ی بیماری را در درختان بیمار کاهش داده، مرگ آنها را به تاخیرمی اندازد.

سفیدک کرکی (دروغین) آفتاب گردان sunflower downy mildew

سفیدک کرکی (دروغین) آفتاب گردان sunflower downy mildew

سفیدک کرکی آفتابگردان

عامل بیماری قارچ p.helianth ) Plasmopra halstedii )می باشد که ازگروه Oomycetes است. یکی از بیماری های مهم آفتاب گردان است که از کشورهای زیادی از جمله ایران گزارش شده است. حدود سال 1343 برای اولین بار در آذربایجان دیده وگزارش گردید. در آذربایجان،گیلان و کردستان بیماری مهمی است. درفارس هم دیده شده است. این بیماری بذرزاد است. خسارت این بیماری خیلی زیاد است زیرا ممکن است اصلاً بذر تشکیل نشود. ویا اینکه میزان روغن آن پایین بیا ید و گاهی اوقات تا 50%محصول راازبین ببرد. قارچ عامل بیماری روی جوانه زنی بذر هم اثر دارد،چراکه بذرها کوچک مانده وقدرت جوانه زنی آنها کاهش می یابد ویا اینکه تولید گیاهان غیرنرمال(کوتوله) می کند .

علائم بیماری:

علائم بیماری بصورت کوتولگی با لکه های کلروتیک در اطراف رگبرگها وایجاد حالت موزائیکی می باشد(شبیه علائم بیماری های ویروسی ). این علائم هم دربرگهای اولیه ودر برگهای بزرگتر دیده می شود.درزیر برگ پوشش کرکی دیده می شود که به شناسایی سفیدک کرکی کمک می کند. اگردرگیاه آ لوده طبق تشکیل شود روبه بالا ست که علامت خوبی برای تشخیص بیماری است. این قا رچ درگیاه سیستمیک می شود بنابراین به اندام گل وارد شده و باعث تغییر شکل آن می گردد وحتی پوسته بذر هم سبز می شود. این بیماری تولید مرگ گیاهچه هم می کند. قارچ عامل بیماری یک Oomycetes است که اسپورانجیوفور و اسپورانجیومهای خود را درسطح زیرین برگ ودر شرایط مرطوب تشکیل می دهد.انشعابات اسپورانجیوفور دو شاخه وعمود بر هم هستند ودرانتها به استریگمای سه شاخه(صلیبی) ختم می شود ودرروی آنها اسپورانجیوم تولید می شود. این قارچ تولید Oospore می کند که می تواند جوانه زده و تولید ریسه یا زئوسپور نماید. Oospore عامل بقای قارچ می باشد و اگر وارد خاک شد ریشه کن کردن آن مشکل است. بیماری بیشترخاکزاد است تا هوا زاد واهمیتش بیشتر ازطریق آلودگی ریشه است تا اندامهای هوایی. اگراسپور درخاک باشد وتولید زئوسپور کند این زئوسپورها به راحتی جذب منطقه رشد طولی ریشه شده و وارد ریشه می شوند و آلودگی ایجاد می نمایند.

قارچ درگیاه جوان (مرحله8-6 برگی) به راحتی ایجاد آلودگی سیستمیک کرده و وارد قسمتهای هوای میشود . برگهای جوان نیز ممکن است بصورت موضعی آلوده شوند و قارچ از طریق روزنه ها وارد برگ شود. برای ایجاد آلودگی اولیه از طریق خاک لازم است که رطوبت خاک اشباع وحساسیت گیاه بالا وحرارت خاک پایین(15 درجه سانتیگراد) باشد. اگر حرارت خاک بالا باشد(20درجه سانتیگراد وبالا تر) زئوسپور تولید نمی شود. قارچ عامل بیماری از طریق هیپوکوتیل هم وارد گیاهچه های اولیه می شود وبصورت ریسه درگیاه حرکت کرده و در نهایت داخل بذر شده وقسمتهای داخلی آن یعنی گیاهچه را آلوده می کند. دربرگ های ریخته شده اُاُسپور فراوان است. Over wintering دربذر و دربقایا بصورتOospre می باشد.

کنترل بیماری:

1- تناوب طولانی 10-4ساله.

2- حذف گیاهان آلوده در اویل فصل وسوزاندن آنها.

3- ضد عفونی بذر با قارچ کشهای سیستمیک مثل متالاکسیل (ریدومیل).

4- ارقام مقاوم و بذر سالم استفاده شود (بهترین روشها).

 

لکه قهوه ای کاهو

لکه قهوه ای کاهو

این بیماری که خسارت اصلی آن در مناطق مرطوب بیشتر است در نقاط مختلف کشت کاهو در ایران مخصوصا در خوزستان همه ساله خسارت زیادی چه در مزرعه و چه در موقع حمل محصول به آن وارد می‌آورد. این بیماری از مدتها پیش در ایران وجود داشته، در بهار 1343 و زمستان 1342 در کاهوهای شمال ایران به شدت شایع شد و خسارت آن را نصف تا ثلث محصول تخمین زدند.

در اسفند 41 و بهار 42 بطوری که این بیماری در مزارع کردکوی شایع بود که زارعین به علت شیوع بیماری از برداشت محصول خودداری کردند. در نقاط دیگری مثل گرگان ، مازندران ، گیلان تا آستارا بیماری گزارش داده‌اند. در جنوب ایران در برازجان و خوزستان که مرکز کشت کاهو زودرس می‌باشد نیز بیماری خسارت زیادی وارد می‌آورد.

علائم بیماری

در روی برگهای کاهو لکه‌های کوچکی در ابتدا به رنگ سبز کم‌رنگ بوده و به تدریج تغییر رنگ یاخته و به رنگ قهوه‌ای درمی‌آید. این لکه‌ها غالبا مدور بوده و در وسط آنها نسج گیاه خشک و نکروز شده و در بعضی از نمونه‌ها این لکه‌ها به صورت دوایر متحدالمرکزی درمی‌آیند. عموما لکه‌ها دارای هاله‌ای شفاف در اطراف خود می‌باشند در شرایطی که رطوبت محیط زیاد باشد و در مدتی که شدت بیماری زیاد باشد لکه‌ها به یکدیگر متصل شده و تمام سطح برگ را فرا می‌گیرد بطوری که کاهو ارزش بازاری خود را از دست می‌دهد و طعم و مزه‌اش نیز تغییر می‌کند. بیماری معمولا از نوک برگها به طرف پایین و از برگهای خارجی و حسن به برگهای مرکزی پیشروی می‌کند.

مشخصات قارچ عامل بیماری

فرم غیر جنسی قارچ عامل بیماری لکه قهوه‌ای کاهو از تیره Dematiaceae و ژانر Stemphylium می‌باشد. کنیدیفرها به رنگ قهوه‌ای دارای دیواره عرضی می‌باشد. در روی کنیدیفرها کنیدهایی به رنگ قهوه‌ای مایل به سیاه تشکیل می‌شود. شکل کنیدی‌ها بیضی یا چهار گوش و یا مستطیل بوده ولی عموما دارای شکل غیرمنظم می‌باشند. این کنیدی‌ها دارای دیواره‌های عرضی و طولی بوده و اغلب طح خاری آنها دارای خارهای ریزی می‌باشند. فرم جنسی این قارچ از تیره pleosporaceae است. این فرم قارچ در داخل برگهای مرده و پوسیده بوجود می‌آید. در محیط آزمایشگاه نیز توانسته‌اند این حالت از قارچ را ایجاد نمایند.

بیولوژی قارچ S.botyosum

این قارچ هم به صورت پارازیت و هم به صورت ساپروفیت در روی قسمتهای مختلف گیاهان زندگی می‌کند. تظاهرات زندگی آن در ابتدای فعالیت به صورت لکه‌های رنگ پریده و سپس به صورت لکه‌های قهوه‌ای مدور در سطح برگ کاهو که یکی از میزبانهای آن می‌باشد دیده می‌شود. در سطح این لکه‌ها کنیدیفرو در انتهای آن کنیدی در اثر طویل شدن جدار خارجی کنیدیفر بوجود می‌آید. بدین ترتیب که موقع جوانه زدن اسپور جدارهای داخلی از خارجی جدا شده و باعث رشد کنیدی می‌شود.

کنیدی‌ها به علت سبکی توسط باد ، آب و یا عوامل دیگر به آسانی منتشر می‌شود و بیماری از بوته‌ای به بوته دیگر و از مزرعه‌ای مزرعه دیگر منتقل می‌گردد. اسپورهایی که در محل مناسب قرار گیرند تندش پیدا کرده و از راه روزنه‌ها وارد گیاه میزبان خود می‌شوند و وجود خراش و یا زخمها برای آلودگی لزومی ندارد. میسلیوم حاصله از تندش کنیدی در پارانشیم برگ گسترش یافته ولی معمولا حدود رشد آن در روی برگ زنده محدود نمی‌شود. در این تماما برگ خشکیده و قارچ فاصله بین سلولها و داخل سلولها را پر می‌کند. از هر اسپور پس از جوانه زدن 1 تا 2 لوله تندش خارج شده و با ایجاد رشته‌های میسلیوس وارد روزنه و پارانشیم برگ می‌شود، دوره کمون بیماری فقط یک تا دو روز می‌باشد.

وقتی رشد قارچ کامل شد تولید کنیدیفر و کنیدی می‌کند که هر دو به رنگ قهوه‌ای می‌باشند، این اندامها از سطح برگ خارج شده و با انتشار خود بیماری را در مزارع و اطراف منتشر می‌کند.
مرحله ساپروفیتی از موقعی شروع می‌شود که برگهای مبتلا به سطح زمین می‌افتند. در اثر وجود رطوبت کافی قارچ رشد خود دو مرتبه شروع نموده و ایجاد پریتس می‌نماید که این پریتس‌ها حاوی آسک و آسکوسپورهایی هستند که فصول نامساعد را می‌گذرانند و بیماری را از سال به سال دیگر منتقل می‌کنند. پرتیس‌های این قارچ پس از 2 تا 3 هفته از کشت در محیط غذایی (P.D.A) محیط کشت سیب زمینی بوجود می‌آیند که در داخل آنها آسک‌ها و آسکوسپورها به خوبی قابل تشخیص می‌باشند.

مبارزه

بهترین راه مبارزه مصدوم نمودن بقایای گیاهان سال قبل است، چون در روی این اندامهای بیمار است که قارچ زمستان را به سر برده و با ایجاد پریتس بیماری را برای سال بعد نگه می‌دارد. این مورد بهترین راه شخم عمیق است. کنترل آبیاری نیز در کم کردن بیماری موثر است. چون این بیماری در مناطق مرطوب سرعت در مزرعه منتشر می‌شود باید بلافاصله پس از مشاهده اولین آ ثار بیماری کاهوها را با سمومی مثل زینب یا لوف‌اکول به نسبت 1.5 تا 2 در هزار هر 15 روز یک بار سمپاشی نمود بطوری که آخرین سمپاشی 20 روز قبل از برداشت محصول انجام پذیرد.

 

آنتراکنوز لوبیا Bean anthracnose

آنتراکنوز لوبیا

فرم غیر جنسی عامل بیماریColletotrichum lindemuthianum و فرم جنسی آنGlomerella lindemuthiana (آسکومیت) نام دارد.                                             

این بیماری در مناطق مرطوب خیلی رایج است و در شمال کشور به مقدار زیاد دیده میشود. ولی تا بحال از استان فارس گزارش نشده است. قارچ عامل این بیماری بذرزاد میشود. و کافی است بذر آلوده در مناطق مرطوب کشت شود تا بیماری شیوع پیدا کرده و خسارت بزند. این قارچ به خصوص به غلاف می زند و تمام غلاف را می پوشاند و پوشش گلی رنگی، که اسپورهای قارچ عامل بیماری هستند، روی آن دیده میشود. این قارچ تولید آسروول میکند. و لابه لای کنیدیوفورها خار (seta) دیده میشود. این قارچ به تمام قسمت های هوایی گیاه حمله میکند و اسپورهایی که تولید مینماید حالت لزج و چسبناک دارند بنابراین باد هیچ نقشی در انتقال آنها ندارد و حتماً بوسیله باران منتشر میشوند. پس بارندگی و آبیاری بارانی هم در شیوع بیماری موثرند. بقای قارچ در بقایای گیاهی آلوده و روی بذرها صورت میگیرد.

آنتراکنوز لوبیا

کنترل:

1- استفاده از بذر سالم و غیره آلوده (بذر از مناطق خشک بگیرند).

 2- آیش و تناوب دو ساله.

 3- استفاده نکردن از آبیاری بارانی.

 4- برای اطمینان ضدعفونی بذر بابنومیل و توپسین و..

 

برق زدگی نخود سفید chickpea Ascochyta blight

برق زدگی نخود سفید

این بیماری در بیشترنقاط ایران از روی نخود ایرانی و باقلا گزارش شده است که در باقلا به آن آسکوکیتای باقلا گویند. عامل بیماری در برق زدگی نخودAscochyta rabiei و در برق زدگی باقلا Ascochyta fabae میباشد. فرم جنسی قارچ Didymella rabieiiبا نام قدیمی    Mycosphaerella  rabie  است. این قارچ یک آسکومیست است که در مرحله غیر جنسی تولید پیکنیدیوم و در فرم جنسی تولید آسکوکارپ از نوع پریتسیوم کاذب مینماید که البته فرم جنسی در شرایط ایران چندان مهم نیست. پیکنیدیوم وپیکنیدیوسپورهای دو سلولی شفاف آن در اپیدمیولوژی بیماری خیلی مهم هستند. این بیماری در مناطق نخودکاری ایران و از جمله استان فارس وجود دارد.

این بیماری در مناطق معتدل وگرمتر بیشتر دیده میشود. علایم بیماری خیلی واضح است. در مزرعه نخود قسمتی مثل این است که صاعقه زده باشد و زرد وخشک شده بنظرمی رسد. این بیماری در مزرعه بصورت لکه ای دیده می شود. بارندگی شدید سبب پخش اسپور قارچ و شیوع شدید آلودگی میشود. شرایط مساعد جهت گسترش بیماری بارندگی شدید همراه با باد میباشد.

روی برگچه وکپسول ها لکه های گرد و روی ساقه لکه های کشیده سفید رنگ که بعداً قهوه ای شده و درآنها نقاط ریز سیاهرنگی که پیکنید یوم ها هستند، تشکیل میشود. چون به کپسول میزند سبب آلودگی بذر می شود. بذرهای به شدت آلوده، لاغروچروکیده می شوند و روی آنها پیکنیدیوم تشکیل میشود. اگر بذر آلوده کشت شود و رطوبت هم بالا باشد اولین علایم آلودگی روی طوقه نباتات کوچک دیده میشود که در شرایط گرم ومرطوب قارچ از روی طوقه به قسمتهای بالایی رفته وبرگچه ها را آلوده میکند و آلودگی شیوع می یابد.

بقای قارچ در روی بقایای گیاهی وبذر انجام می گیرد . این قارچ هتروتا لیک است. احتمال دارد زمستانگذرانی قارچ در فارس بصورت آسکو کارپ در کاه وکلش باشد چون درفارس هر دو تیپ قارچ مشاهده شده است. آسکوسپورها نیز شبیه پیکنید یوسپورها هستند. مهمترین کانون آلودگی بذر آلوده است. گاهی تا 2% آلودگی بذردیده شده است. برای این قارچ 1% آلودگی بذر بسیار بالاست و کافی است که تمام مزرعه را آلوده کند. بهنیه دما 20 درجه سانتیگراد و هوای مرطوب برای اپیدمی لازم است. در آمریکا قارچ را از علفها ی هرزی مثل تاج خروس ،پیچک و حتی نوعی عدس ، یونجه و تاجریزی جدا کرده اند.

کنترل:

1- تناوب وشخم عمیق. چون سالیان دراز در خاک نمی ماند تناوب دو ساله کافی است.

2- بذر سالم. بذررا باید از جاهایی که بیماری نیست تهیه کرد.

3- آبیاری بصورت کرتی یا بارانی نباشد.

4- تنظیم تاریخ کاشت ، طوری که به بارندگی نخورد. بخصوص در زمان تشکیل غلاف.

5- سمپاشی. هم ضد عفونی بذر میتوان انجام داد وهم سمپاشی بعد از هر بارندگی موًثر بوده است. اکسی کلرورمس باعث سوختگی گیاه میشود وحتی برای ضد عفونی بذر هم مناسب نیست چون باعث مرگ جوانه میشود. دراستان فارس 3-2 سمپاشی کافی است.

6- ارقام مقاوم استفاده شود. نخودهای سیاه (لپه) تا حدود زیادی مقاومند

 

دیپلودیا در ذرت

دیپلودیا در ذرت

دیپلودیای ذرت

بیماری دیپلودیای ذرت گسترش جهانی داشته و از شایع‌ترین بیماریهای پوسیدگی خوشه ذرت در ایالات متحده است. بعد از کاکل رفتن خوشه‌ها در دوره رسیدن آنها ، اگر هوای سرد و مرطوب حکم‌فرما باشد بیماری بیشترین خسارت را خواهد زد. بیماری دیپلودیا ابتدا به عنوان یک بیماری پوسیدگی خوشه

ادامه نوشته

پوسیدگی خشک سیب زمینی

پوسیدگی خشک سیب زمینی

این بیماری یکی از بیماریهای مهم سیب‌زمینی در دنیا است که معمولا در زمستان و بهار مشهود بوده و اغلب بیش از 20 درصد محصول سیب‌زمینی که در بازار کشور به فروش می‌رسد، مبتلا به این بیماری می‌باشد. این بیماری در 1904 میلادی توسط پتی‌ویج شناخته شده شناخته شده و به علت ورود بی‌رویه غده‌های سیب‌زمینی بیمار به ایران ، هم اکنون در اکثر مناطق ، بخصوص در آذربایجان ، اصفهان ، شهرکرد ، کاشان ، تهران و خراسان شایع است.

خسارت این بیماری مخصوصا در سالهای اخیر که برداشت سیب‌زمینی با ماشین انجام می‌شود، به علت زخمی شدن غده‌ها و سهولت نفوذپذیری قارچ عامل بیماری به داخل غده بیشتر است. ضمنا محصولاتی که در انبارهای بسته نگهداری شود، بیش...

ادامه نوشته

پوسیدگی طوقه ی سیب

پوسیدگی طوقه ی سیب

اين بيماري كه در مناطق شمال اروپا بسيار شايع است در كشور فرانسه كمتر از شانكر مشترك سيب و گلابي ديده شده است.

قارچ مولد بيماري Phytophthora cactorum نام دارد.

نشانه هاي بيماري:

در اثر آلودگي به بيماري شانكر فيتو فاتورايي، به تدريج قدرت رويشي درخت و همچنين رشد شاخه هاي باريك و سرشاخه ها كاسته شده و درخت ظاهري ضعيف و پژمرده به خود مي گيرد.پوست درخت در ناحيه ي طوقه برنگ بنفش در آمده و ترك بر مي دارد، سپس،پوست اين ناحيه به شكل اسفنجي و مرطوب در مي آيد و بوي زننده و مشمئز كننده اي از آن متصاعد مي شود و بالاخره درخت نابود شده و مي ميرد.

چرخه ي زندگي:

قارچ روي ريشه هاي فرعي و باريكتر رشد كرده و سپس به سمت طوقه ي درخت هجوم مي برد، سپس از طريق سيستمهاي ريشه اي از درختي به درخت ديگر انتقال يافته و انتشار مي يابد.بارانهاي زياد و رطوبت بالاي خاك رشد و نمو اين قارچ را تسريع مي كند.

روشهاي مبارزه:

باغداران مي توانند:

_از نهالهي پيوندي و پايه هاي مقاوم نسبت به بيماري استفاده كنند.

_تزريق محلول اتيل فسفيت آلومينيوم به خاك پاي درخت و طوقه ي آن بوسيله ي انژكتورهاي مخصوص.

 

کپک خاکستری پیاز

کپک خاکستری پیاز

بیماری خاکستری پیاز ابتدا توسط Sorauer در آلمان تشریح شده و در ایران منوچهری و شیرزادی وجود آن را در سال 1338 از کرج گزارش کرده‌اند. این بیماری یکی از خطرناک‌ترین بیماریهای پیاز می‌باشد که در اکثر نقاط جهان ، چه در مزرعه و یا در موقع برداشت و حمل و نقل ، و چه در انبار به پیاز و سیر حمله کرده و خسارت می‌رساند. ارقام مختلف پیاز سفید در مقابل این بیماری حساسیت زیادی داشته و بخصوص در انبار خسارت زیادی به آن وارد می‌شود. ولی ارقام زرد کمتر از ارقام سفید ، و پیازهای قرمز بندرت از این بیماری خسارت می‌بینند.

غالبا اتفاق می‌افتد که یک هفته پس از حمل پیاز به انبار ، آلودگی شروع و صد در صد آنها با ایجاد بویی نامطبوع پوسیده می‌شوند. این بیماری در تمام مناطق دنیا وجود دارد و مخصوصا در انبار خسارت شدیدی به پیاز وارد می‌آورد. غالبا در فصل بهار اگر هوا گرم و مرطوب باشد، بوته‌های پیاز و سیر در مزرعه از ناحیه طوقه پوسیدگی پیدا کرده و پس از چند روز زرد شده و از بین می‌روند.

عامل بیماری

قارچ عامل بیماری به نام Botrytis alliimunn دارای رشته‌های میسلیومی دیواره‌دار قطور استوانه‌ای شکل می‌باشد. کنیدیفرها خوشه‌ای شکل و شاخه‌شاخه و به رنگ زیتونی هستند. کنیدی‌ها تک حجره‌ای بوده و دارای غشاء نازک و ظریفی می‌باشند و اندازه آنها 16 - 6 میکرومتر است. عامل بیماری در مرحله جنسی آسکوسپور درون آسک در آپوتسیوم روی اسکلروتیوم تولید می‌نماید.  

علائم بیماری

شروع این بیماری بیشتر از ناحیه طوقه می‌باشد و بندرت در سایر قسمتهای پیاز دیده شده است، مگر اینکه قسمتی از پیاز قبلا زخمی شده باشد که در این صورت قارچ از محل زخم وارد شده و باعث آلودگی می‌شود. بافتهای آلوده به نظر فرورفته بوده و بیماری بتدریج به قسمتهای سالم پیشروی می‌نماید. در برش پیازهای پوسیده و در قسمتی که بیماری پیشرفته باشد، بافت مورد حمله خیس خورده به نظر می‌رسد و چندی بعد در قسمت آلوده و فرو رفته یک طبقه نمدی خاکستری رنگ که اجتماعی از میسلیوم‌های قارچی می‌باشد تشکیل می‌شود.

در صورت وجود رطوبت کافی توده خاکستری رنگ گردآلودی که دارای منظره دان‌دان می‌باشد، تشکیل می‌شود. در ضمن ، توده قارچی به قسمتهای داخلی هم نفوذ کرده و به سرعت تمام غده پیاز را فرا می‌گیرد. در سطح توده خاکستری مایل به سیاه کنیدیفرها و کنیدی‌های قارچ ظاهر می‌شود. اسپورهای قارچ بعد از رسیدن آزاد شده و توسط جریان هوا به اطراف پراکنده می‌شوند و این اسپورها می‌توانند تا چند روز زنده بمانند و اگر در شرایط مناسب رطوبتی و حرارتی قرار گیرند، پس از 7 تا 8 ساعت جوانه زده و از آن رشته میسلیومی خارج می‌شود که آلودگی جدید را بوجود می‌آورد و این دوره مرتبا ادامه پیدا می‌کند.

پیازهایی که بطور کامل به قارچ آلوده شده باشند، به صورت پیچیده و مومیایی درآمده و در غالب اوقات قسمتهای سیاه مایل به خاکستری که همان سختینه یا اسکلروت‌های قارچ می‌باشند به اندازه‌های مختلف و به ابعاد 0.5 تا 1 سانتیمتر دیده می‌شود. این اسکلروت‌ها معمولا در شرایط نامساعد حرارتی بوجود آمده و در مواقعی که درجه حرارت پایین‌تر از صفر باشد. رشته‌های میسلیومی تولید کنیدیفر و کنیدی نکرده و تشکیل اسکلروت را می‌دهند. دیواره‌های خارجی اسکلروت کم‌کم تیره‌تر شده و داخل آن از رشته‌های میسلیومی قطوری که مملو از مواد غذایی می‌باشند تشکیل می‌شود.

زیست شناسی

اسکلروت‌ها اندام مقاوم قارچ را تشکیل می‌دهند و شرایط نامساعد محیطی را به خوبی تحمل می‌کنند. اگر اسکلروت‌ها را در جای مرطوب کشت دهند، پس از مدتی تولید کنیدی و کنیدیفر می‌کند و در موارد خیلی استثنایی ایجاد پزیز و آسک و پارافیز کرده که در داخل آسکها آسکوسپور قرار دارند. در طبیعت در حرارت 22 تا 25 درجه سانتیگراد از اسکلروت‌ها اسپورهایی بوجود می‌آید که در فضا منتشر می‌شوند.

اسپورها قادر به آلوده نمودن بافتهای سالم پیاز نبوده و فقط بافتهای زخمی شده و یا له شده را مورد حمله قرار می‌دهند و از این راه به قسمتهای سالم پیاز سرایت می‌کنند. حرارتهای بالا و رطوبت توام با آن باعث توسعه بیماری و شدت حمله آن می‌شود. شروع بیماری از مزرعه بوده و سیکل بیماری در انبار ادامه پیدا می‌کند، بنابراین بهترین راه مبارزه با بیماری ، جلوگیری از آلوده شدن پیازها در مزرعه می‌باشد.

مبارزه

پیازهای سفید رنگ که بافت آبدار دارند در مقابل بیماری حساس‌تر از پیازهای قرمز و زرد می‌باشد.

مبارزه فیزیکی بهترین راه جلوگیری از بیماری است. بدین منظور باید پیازها را پس از برداشت و قبل از انبار نمودن آنها را تا مدتی در محل خشک نگهداری نمود تا مقداری از رطوبت سطحی آن گرفته شود. بدین منظور در نقاطی که فصل برداشت مصادف با بارندگی نباشد، مانند کرج پیازها را پس از خارج کردن از خاک در همان مزرعه بدون قطع برگها به مدت 2 تا 3 هفته در روی زمین پهن می‌کنند به طریقی که پیازها روی هم انباشته نشوند. ولی در نقاط مرطوب باید حتما آنها را زیر سرپناهی که در آنجا جریان هوا بخوبی برقرار باشد خشک نمود.

در نقاطی که به علت وجود شرایط مناسب بیماری همه ساله بروز می‌کند، از کشت پیاز سفید که به این بیماری حساس می‌باشد خودداری شده بجای آن پیاز قرمز بکارند.

دقت شود که پس از برداشت و قبل از خشک نمودن پیازها نباید برگ ها را قطع نمود، در غیر اینصورت به علت زخمی شدن پیاز راه نفوذ مناسبی برای ورود قارچ به داخل پیاز بوجود می‌آید، ولی اگر پیازها را پس از برداشت به مدت 2 تا 3 هفته در محل خشکی پهن کنند، خود به خود پس از مدتی برگها در اثر خشک شدن و چروک خوردن بدون آنکه زخمی بوجود آید می‌افتند. سپس این نوع پیازها را به انبار منتقل می‌کنند.

انباری که برای نگهداری پیاز مورد استفاده قرار می‌گیرد بایستی خنک (حدود 4 درجه سانتیگراد) و خشک باشد، بایستی قبل از قرار دادن پیازها در آنجا آن را ضدعفونی نمود بدین منظور می‌توان به ازاء هر متر مکعب انبار ، مقدار 20 سی‌سی فرمالین تجارتی مصرف نمود.

هرگاه پیازها را قبل از انبار کردن مدت 24 ساعت در محیط سربسته‌ای که در هر متر مکعب آن 20 سانتیمتر مکعب فرمل تجارتی تبخیر شده است قرار دهیم، در اثر وجود بخار فرمل ، اسپورهای قارچ که در مزرعه روی پیاز قرار گرفته‌اند کشته خواهد شد، و از این راه به سالم ماندن پیاز در انبار اطمینان حاصل می‌شود. بخار فرمل جذب پیاز نمی‌شود و برای مصرف کننده زیانی ندارد.

 

منبع:

زنگ سیاه ساقه گندم wheat black stem rust

زنگ سیاه ساقه گندم wheat black stem rust

زنگ سیاه ساقه گندم

زنگ سیاه ساقه یکی از بیماریهای شناخته شده غلات است. تقریباً در تمامی مناطقی که این محصول کشت می‌شوند وجود دارد. Puccinia graminis tritici گندم، پوکسینیا P. g. avenae یولاف، و گونه پوکسینیا P.g.secalis چاودار را آلوده می‌کند. علائم بیماری بیشتر روی ساقه وغلاف برگها ظاهر می‌شود پهنک برگ و خوشه‌ها نیز ممکن است آلوده شوند. اسپور روی میزبانهای مختلف غلات تولید می‌شود. یوریدیوسپورها در داخل تاولها یوریدیا توسعه یافته پس از مدتی اپیدرم را پاره کرده، توده‌ای از اسپورهای قهوه‌ای مایل به قرمز آشکار می‌شوند. تاولهای زنگ نواری بزرگتر است.

یوریدیا بیضی شکل یا کشیده وبافت اپیدرم در اطراف آنها پاره شده است. تاولها ممکن است در هر دو سطح زیرین و رویی برگ ظاهر شوند. یوریدیوسپورهای P.graminis قهوه‌ای مایل به قرمز، تخم مرغی شکل، با زواید خار مانند هستند. تولید اسپور تا زمانی که گیاه به مرحله رسیدن نزدیک می‌شوند ادامه می‌یابد. با شروع مرحله رسیدن گیاه تولید یوریدیوسپور کاهش می‌یابد. در این زمان تلیوسپورها درون تلیا که در محل یوریدیها در سایر قسمتها تشکیل می‌شود، به وجود می‌آیند. تلیوسپورها دو سلولی، تقریباً سه گوش وبه رنگ قهوه‌ای تیره هستند. تلیوسپور قسمتی از پایه خود را همراه داشته، دارای دیواره ضخیم است. سلول انتهایی گرد یا نسبتاً نوک دار است. تلیوسپورها اغلب اپیدرم را پاره کرده از آن خارج می‌شوند. در طول زمستان تلیوسپورها در بافت گیاهی باقی مانده یا ممکن است با تولید بازیدیوسپور، به صورت اولین مرحله تولید مثل جنسی به سربرند. زرشک معمولی Berberis vulgaris گونه‌های جنس ماهونیا Mahonia میزبانهای واسط برای Puccinia graminis هستند.

باد یوریدیوسپورهای زنگ سیاه غلات را به مناطق دور دست منتقل می‌کند. در طی دوره رشد گیاهان میزبان ، چرخه‌های تولید یوریدیا هر 14-21 روز تکرار شده، موجب پخش سریع بیماری در مناطق وسیع می‌گردد. این بیماری به همراه زنگ قهوه‌ای شدیداً مورد توجه متخصصان بیماری شناسی گیاهی، اصلاح نباتات وسایر دانشمندان است. در گذشته پیدایش نژادهای فیزیولوژیک جدید از طریق تولید مثل جنسی، روی میزبان واسط، زرشک، باعث کاهش شدید محصول می‌شد و کارایی ارقام مقاوم را کاهش می‌داد . جود اپیدمی در مرحله سنبله مبارزه انجام شود.

زنگ سیاه ساقه گندم

کنترل زنگ سیاه ساقه:

ریشه کنی زرشک و کار حساب شده روی ارقام مقاوم ، از جمله عوامل مهم در افزایش پایداری مقاومت به زنگ ساقه و کاهش اپیدمی زنگهاست.  

سایپروکونازول(آلتو) SL 10% نیم لیتر در هکتار

تبوکونازول(فولیکور) EW 25% یک لیتر درهکتار

فلوتریافول(ایمپکت) SC 12.5% یک لیتر در هکتار

پروپیکونازول(تیلت) EC 25% نیم لیتر درهکتار.

کنترل شیمیایی به محض مشاهده اولین علائم کانون کوبی شود. درصورت وجود اپیدمی در مرحله سنبله مبارزه انجام شود.

 

سفیدک پودری غلات Cereal powdery mildew

سفیدک پودری غلات Cereal powdery mildew

سفیدک پودری غلات

سفیدک حقیقی یکی از بیماریهای مهم غلات در مناطق مرطوب است . عامل بیماری قارچ Erysiphe graminis (Blumeria graminis) است که یک انگل اجباری است و روی جو بیشتر از سایرغلات خسارت وارد می کند .

علائم بیماری بصورت لکه های سفید رنگ است که توسط توده میسلیومی سفید مایل به خاکستری در سطح برگ و سنبله ها نیز آلوده شوند . اندامهای باردهی قارچ به رنگ خاکستری مایل به زرد تا تیره در سطح میسلیومهای پیر تشکیل می شود . در سطح زیرین برگ ؛ در محل آلودگی ، نقاط زرد ریز با بافت مرده دیده می شود . در سطح میسلیومهای کنیدی برها به وجود می‌آیند که کنیدیهای پودری زیادی تولید می‌کنند .

در اواخر فصل رویش ، اندامهای باردهی جنسی قارچ ( کلیستوتیشیوم ) ، به رنگ تیره در سطح توده میسلیوم ، به صورت پراکنده قابل تشخیص است . میسلیومهای قارچ معمولاً به صورت سطحی توسعه می یابند . و تناه در قسمتهای که هوستوریوم تولید می شود ، میسلیوم به داخل سلولهای اپیدرمی نفوذ می کند . در سطح میسلیوم کنیدی برهای زیادی تشکیل می شود که حامل کنیدی های تخم مرغی ، شفاف و تک سلولی به ابعاد 8- 10* 20-35 میکرون است . اندامهای تولید مثل جنسی (کلیستوتیشیوم ) قارچ کروی ، سیاهرنگ با دیواره سخت و به قطر 150-300 میکرون است . این اندامها برای تولید آسکوسپور رسیده و به شرایط آب و هوایی و یا زمستانگذرانی نیاز دارند و کلیستوتیشیومهایی که روی گیاهان در حال رشد دیده می شود ، معمولاً دارای آسکوسپورهای نارس هستند. قارچ E.graminis از حالت تخصصی بالایی در مقابل میزبان برخوردار است ، به طوری که برای هر یک از میزبانها ، فرمهای اختصاصی مخصوص به آن میزبان وجود دارد. مثلاً ترتیکاله نسبت به فرمهای مربوط به جو و گندم مقاومت بیشتری از خود نشان می دهد . هر یک از فرمهای اختصاصی نیز نژادهای فیزیولوژیک مختلفی را شامل می شود .

 عکس العمل ارقام مختلف میزبان متفاوت است وجود لکه های زرد و قهوه ای همراه با رشد توده میسلیوم و اسپور زایی زیاد ، از مختصات ارقام حساس محسوب می‌شود : در حالیکه در ارقام مقام لکه ها روشن بوده ، توده میسلیومی دیده نمی شود .کلیستوتیشیوم قارچ بوفور در روی بافت آلوده میزبن تشکیل می شود ؛ اما آسکوسپور رسیده در آنها بندرت یافت می شود . ظاهراً آسکوسپورها در ایجاد آلودگی اولیه نقش زیادی ندارند . توسعه قارچ بیشتر توسط میسلیومهایی که در روی بقایای گیاهی آلوده یا سایر گیاهان زنده زمستانگذرانی می‌کنند صورت می‌گیرد .

کنترل:

بهترین روش کنترل قارچ انگل ، استفاده از ارقام مقاوم است . هر چند سمپاشی اندامهای هوایی گیاه توسط قارچکشها(آلتو، فولیکور، تیلت) نیز در بعضی از مناطق متداول است

 

منبع:

زنگ نواری یا زنگ زرد گندم Wheat stripe rust

زنگ نواری یا زنگ زرد گندم Wheat stripe rust

زنگ نواری یا زنگ زرد گندم

زنگ زرد یا زنگ نواری(سرخو)Puccinia striiformis یکی از بیماریهای مهم گندم و جو است و تا حدودی تریتیکاله و چاودار و بعضی از گرامینه‌های دیگر را تحت تاثیر قرار می‌دهد. به نظر می‌رسد یولاف نسبت به این بیماری مصون باشد. تا کنون میزبان واسطی برای آن شناخته نشده است. این بیماری در درجه حرارت پایین‌تر از درجه حرارت مناسب برای توسعه زنگ ساقه و برگ صورت می‌گیرد. یوریدیها به صورت نوارها یا خطوط زرد باریک عمدتاً روی برگها و سنبلچه‌ها تشکیل می‌شوند. زمانی که خوشه‌ها آلوده می‌شوند تاولها در سطح داخلی پوشینه‌ها و پوشینکها ظاهر شده، در بعضی مواقع دانه‌های درحال تشکیل را مورد حمله قرار می‌دهند. یوریدیوسپورهای دو سلولی ، به رنگ قهوه‌ای تیره و از نظر شکل و اندازه شبیه به P.recondita است. تلیوسپورها نقش چندانی در چرخه زندگی قارچ ندارند. تلیاها بر روی سطح غلاف وبرگ به صورت نوارهای قهوهآی تیره که به وسیله اپیدرم پوشیده شده‌اند، به وجود می‌آیند. در مناطقی که درجه حرارت خیلی پایین نیست ، قارچ به صورت یوریدیوسپور ومیسلیوم روی غلاتی که در پاییز کشت شده‌اند، زمستانگذرانی می‌کند. شیوع وتهاجم ثانوی در شرایط خنک بهار آغاز می‌شود هستند.

کنترل زنگ زرد:

استفاده از ارقام مقاوم و یا متحمل در اولویت قرار دارد.

سایپروکونازول(آلتو) SL 10% نیم لیتر در هکتار

تبوکونازول(فولیکور) EW 25% یک لیتر درهکتار

فلوتریافول(ایمپکت) SC 12.5% یک لیتر در هکتار

پروپیکونازول(تیلت) EC 25% نیم لیتر درهکتار

کنترل شیمیایی به محض مشاهده اولین علائم کانون کوبی شود. درصورت وجود اپیدمی در مرحله سنبله مبارزه انجام شود.

 

سیاهک پاکوتاه (سیاهک بدبو) (dwarf bunt (stinking smut

 

سیاهک پاکوتاه (سیاهک بدبو) (dwarf bunt (stinking smut

سیاهک پا کوتاه گندم

سیاهک پنهان(common bunt) که توسط گونه‌های مختلف جنسTilletia ایجاد می شوند، از بیماریهای مخرب گندم هستند که علاوه بر گندم، به جو و تعداد معدودی از گونه‌های غلات نیز آسیب می‌رسانند. اغلب گونه‌های دیگر بندرت آلوده می‌شوند. 

چرخه زندگی قارچهای مولد سیاهک پنهان، شباهت زیادی به سیاهک سخت جو دارد. بوته‌های آلوده معمولاً کوتاهتر از حد طبیعی شده، تعداد پنجه در آنها افزایش می‌یابد. میزان کاهش ارتفاع بوته های آلوده، به نژاد قارچ و رقم گیاه بستگی دارد. علائم بارز بیماری غالباً بعد از مرحله خوشه‌دهی گیاه آشکار می شود. سنبله‌های آلوده دارای رنگ سبز مایل به آبی هستند و گلومهای آنها نسبت به سنبله های سالم بازتر می‌شود. پس از رسیدن محصول، سنبله‌های آلوده با رنگ تیره‌تر و سنبلچه‌های بازتر که نوک دانه‌های آلوده در آنها قابل رؤیت است، براحتی از سنبله‌های سالم قابل تفکیک است.

اختلاف در ارتفاع، شکل و اندازه غیرطبیعی سنبله های آلوده نیز به تشخیص آنها کمک می کند. سنبله‌های آلوده معمولاً بلندتر و تراکم سنبلچه‌های آنها کمتر از سنبله‌های سالم است.

دانه‌های آلوده به جای رنگ زرد طلایی، دارای رنگ خاکستری مایل به قهوه‌ای هستند. شکل دانه آلوده شبیه دانه‌های سالم، اما معمولاً کمی گردتر و کوچکتر است. با فشار دادن دانه، پودر سیاه (تلیوسپورهای قارچ) از آن خارج می شود که دارای بوی ماهی گندیده است. اسپورها در زمان خرمنکوبی پخش شده و دانه های سالم و خاک را آلوده می‌کنند. تلیوسپورها تا زمانی که رطوبت و شرایط مناسب برای جوانه‌زنی فراهم نشده، زنده باقی می مانند. در شرایط مساعد، تلیوسپورها جوانه‌زده، میسلیوم اولیه از آن خارج می شود و روی آن 8-16 عدد اسپریدی اولیه یا بازدیدیوسپور سوزنی شکل بوجود می‌آید که دو به دو با هم تلاقی کرده، ساختمان H شکل را به وجود می‌آورند. در نهایت اسپوریدیهای ثانویه و هیف بیماری‌زا به وجود می‌آید. هیف آلوده کننده گیاهچه جوان و یا نقاط رویشی پنجه‌ها را قبل از خروج از خاک مورد حمله قرار می‌دهد و پس از ورود، خود را به بافت مریستم می‌رساند و به صورت درون بافتی، همراه با گیاه رشد می کند و در مرحله خوشه‌دهی محتویات تخمدان را مورد حمله قرار می‌دهد. عامل بیماری در شرایط آب و هوایی معتدل روی گندمهای پاییزه بخوبی رشد می‌کند.

سه گونه مختلف قارچ از جنس تیلشیا که دارای خصوصیات مشابهی هستند، به عنوان مهمترین عوامل ایجاد بیماری سیاهک پنهان در گندم شناخته‌ شده‌اند که عبارتند از: گونه‌های Tilletia Foetida و T.caries وT.laevisکه سیاهک معمولی را ایجاد می کنند؛ گونه T.controversa که سیاهک پا کوتاه را به وجود می‌آورد.

گونه‌های T.caries و Tilletia Foetida از نظر مرفولوژی، چرخه زندگی، مراحل رشد و پیدایش نژادی‌های فیزلوژیک کاملاً مشابهند، به طوری که می‌توانند واریانتهای یک گونه محسوب شوند. البته این دوگونه از نظر شکل تلیوسپور و بافت دیواره اسپور با هم تفاوت دارند. در T.caries دانه‌های آلوده تقریباً کروی و دارای رنگ قهوه‌ای مات هستند، در صورتی که در Tilletia Foetida دانه‌های آلوده کشیده‌تر هستند. تلیوسپورهای T.caries تقریباً گرد و کروی با قطر 15-22 میکرون و سطح دیواره مشبک هستند. توده اسپور نیز به رنگ سیاه متمایل به قهوه‌ای است. تلیوسپورها در Tilletia Foetida کروی تا بیضوی با دیواره صاف و قطر 17-22 میکرون است.

تفکیک گونه T. Controversa (عامل سیاهک پا کوتاه) از گونه T. caries از روی خصوصیات ظاهری بسیار مشکل است اما خصوصیات دیگری وجود دارد که این دو گونه را کاملاً از هم جدا می کند. در سیاهک پا کوتاه ، توقف رشد در گیاه میزبان بمراتب بیشتر از T . caries (سیاهک معمولی) است. قارچ T. Controversa به مناطقی که دارای پوشش برف زمستانی هستند ، محدود می شود. اسپورهای T. Controversa برای جوانه زنی به مدت زمان بیشتری نیاز دارند و در نتیجه این تأخیر ، آلودگی توسط این قارچ بیشتر در مرحله 2-3 برگی شدن گیاه صورت می گیرد.

کنترل:

موثرترین روش مبارزه با سیاهک پنهان گندم ، استفاده توأم از قارچکشها ( برای ضد عفونی بذر ) و ارقام مقاوم است . از جمله قارچکشهایی که در کنترل اسپورهای خاکزاد و بذر زاد موثرهستند ، می‌توان هگزا کلرو بنزن ( HCB)، پنتاکلرو نیترو بنزن (PCNB ) کربوکسین و تیابندازول را نام برد.

دیفنوکونازول(دیویدند) DS 3% دو در هزار ضد عفونی بذر

تیابندازول(تکتو) WP 52.5% یک و بیست و پنج صدم در هزار ضد عفونی بذر

 

لکه سیاه گلابی Pear scab

لکه سیاه گلابی

مقدمه :
اسم علمی عامل بیماری Venturia pirina Adena ، اسم انگلیسی pearscab می‌باشد. این قارچ برای اولین بار توسط مادام لابیرت در بلغارستان ( 1832) مشاهده شده است همچنین در سال 1840 از فرانسه نیز گزارش شد. لکه سیاه گلابی خیلی شبیه لکه سیاه سیب است اما عینا همان قارچ نیست و هر کدام از این دو گونه قارچ محدود به میزبان خود می‌باشند و میزبان خاص خود را دارند. هر دو گونه آسکوسپورهای دو سلولی دارند که یک سلول...

ادامه نوشته

بیماری پیچیدگی برگ هلو Peach Leaf Curl

بیماری پیچیدگی برگ هلو Peach Leaf Curl

مقدمه:

این بیماری که منجر به پیچیدگی و تورم و تغییر رنگ و شاخه و میوه هلو می‌گردد نخست در اروپا و سپس در سال 1857 توسط برکلی در آمریکا شناخته شده و در ایران در سال 1325 توسط اسفندریاری گزارش گردیده است. جنس Taphrina که به اسم مشابه Exoaseus (تولید آسکهایی بطور آزاد روی بافت گیاه آلوده) نیز نامیده شده است شامل گونه‌های متعددی است (حدود 100 گونه) که همه آنها انگل اجباری بوده و بر روی اندامهای میزبان خود فعالیت داشته و با فروبردن میسلیوم‌های خود در بافت گیاه منجمله برگها ایجاد هیپرتروفی می‌نمایند که در نهایت به پیچیدگی برگ هلو ختم می‌گردد.

مناطق انتشار و میزبان:

این بیماری اصولا در جاهای گرم و خشک اهمیت زیادی ندارد و بیشتر در جاهای سرد و یا مرطب حائز اهمیت است. عامل بیماری از 10 درجه سانتیگراد به بالا شروع به فعالیت نموده و مناسب‌ترین درجه حرارت رشدی قارچ 20 درجه سانتیگراد می‌باشد. این بیماری در آمریکای شمالی و جنوبی ، استرالیا ، آفریقا ، ژاپن ، چین و بسیاری از کشورهای اروپای غربی انتشار دارد. در اصفهان و شمال ایران مخصوصا گرگان ، آذربایجان ، زنجان ، خراسان و قسمتهای مرکزی ایران به وفور دیده می‌شود. میزبان های آن نیز متنوع می‌باشد. جز هلو به بادام ، هلوی زینتی ، شلیل و زردآلو نیز حمله می‌کند اما در کشورهای اروپایی بیشتر روی هلو مشاهده شده است.

پیچیدگی برگ هلو

 

علائم بیماری:

علائم بیماری در تمام اندامهای هوایی گیاه مشهود است ولی در برگ علائم نمایان‌تر است. پیچیدگی ، تورم ، تغییر رنگ و خشکیدگی سرشاخه‌ها و بالاخره ضعف عمومی و عدم تعادل فیزیولوژی در نبات از اهم مسائل ایجاد شده است. علائم روی برگ نسبت به سنین مختلف برگ نیز فرق می‌کند. درختان جوان به این بیماری حساس‌ترند. پیچیدگی به این نحو است که میسلیوم در بین سلولهای گیاه میزبان رشد کرده و در آن نفوذ می‌نماید و در نتیجه ایجاد هیپرتروفی و تورم در برگ می‌کند و برگ را از منظره طبیعی خود خارج می‌کند و همچنین باعث تغییر رنگ آن هم می‌شود. به این صورت که ابتدا رنگ برگ سبز روشن و سپس صورتی رنگ می‌گردد.

ایجاد هیپرتروفی چون در رگبرگها انجام نمی‌شود در نتیجه تمام قسمتهای برگ به یک اندازه رشد نمی‌کند و برگ درخت هلو به دور خود می‌پیچد. برگهای کامل که دیرتر مبتلا می‌گردند دیگر میسلیوم قارچ قادر به نفوذ عمیق در آن نخواهد بود و در نتیجه تغییر شکل برگ کمتر است. مجموعه پیچیدگی و تورم‌ها و یا تاول‌های ترد و شکننده و رنگ قرمز تا ارغوانی به برگ شکلی بسان لب شتر می‌دهد. این برگها در شرایط مرطوب سیاه رنگ می‌شوند. بار خاکستری رنگ قارچ به صورت پودر نیز سطوح برگها را می‌پوشاند. ریزش برگها در آب و هوای گرم سریعتر بوده و برگ های جدیدی که تشکیل می‌گردد آلوده نمی‌شوند.

پیچیدگی برگ هلو

علائم روی شاخه‌ها :

روی شاخه‌ها نیز تورم در بافت و پیچیدگی و در نهایت خشکیدگی صورت می‌پذیرد. باید دانست که محل آلوده در روی پوست ، ضمن متورم شدن ، تغییر رنگ به صورت ارغوانی یا قرمز بوده و در بعضی ارقام ایجاد زخم یا شانکر هم مشهور است در نتیجه همین تورم است که شاخه‌ها نمی‌توانند به رشد طبیعی خود ادامه دهند و درخت بارور نمی‌گردد.

علایم روی گل و میوه :

عامل بیماری بر روی گل و میوه نیز تغییراتی حاصل کرده و ریزش گلها و دفرمه شدن میوه‌ها را سبب می‌گردد. در بعضی موارد موجب شکاف و از بین رفتن میوه می‌شود و تعداد محدودی میوه که روی درخت باقی می‌ماند عموما کوچک و غیرقابل استفاده خواهد بود.

سیکل زندگی قارچ :

زندگی این قارچ از آسکوسپور شروع می‌شود. بدین صورت که در اوایل ، آسکوسپور از آسک خارج شده و مانند یک مخمر شروع به جوانه زدن می‌کند که تعداد زیادی سلولهای هاپلوئیدی بوجود می‌آید. این سلولها که به نام بلاستوسپور نامیده می‌شوند به سرما و گرما و رطوبتهای بالا و پایین و عوامل دیگر محیطی مقاومند و نقش زمستان‌گذرانی قارچ را به عهده دارند که در لابلای فلسهای درخت به صورت کلنی‌هایی باقی می‌مانند. این اسپورها پس از جوانه زدن ایجاد رشته میسلیومی می‌کنند.

این میسلیومها زندگی انگلی خود را شروع می‌کنند و به داخل برگ یعنی زیر کوتیکول و بشره برگ رشد و نمو نموده و با وجود بین سلولی بودن هوستوریوم ندارند. در هیف‌هایی که به زیر کوتیکول برگ می‌آیند در همین جا قبل از تشکیل آسک در آنها کاریوگامی صورت گرفته و 2n کروموزومی می‌گردند. سلولهای دیپلوئیدی رشد کرده و هسته دیپلوئید آن با یک تقسیم میتوز دو تا شده و سلول تحتانی از فوقانی بوسیله ایجاد یک غشا از هم جدا گردیده سلول تحتانی پایه آسک را بوجود می‌آورد و سلول بالایی باعث بوجود آمدن آسک می‌گردد.

در سلول مادر آسک (بالایی) یک مرحله میتوز تقسیم بدون کاهش کروموزومی و یک مرحله به صورت میوز تقسیم صورت گرفته در آسک 8 آسکوسپور ایجاد می‌شود. آسکها پوسته کوتیکولی را کنار زده و بطور ردیفی در روی بشره یا بافت برگ قرار می‌گیرند. سیکل زندگی قارچ فقط یکبار در طول فصل رویش انجام می‌گیرد و آلودگی ثانویه دیده نمی‌شود. دوره کمون بیماری دو هفته است آسکوسپورها پس از جوانه زدن تولید بلاستوسپور می‌نمایند و زمستان‌گذرانی عامل بیماری معمولا به صورت بلاستور انجام می‌گیرد.

بطور کلی این قارچ به برگهای جوان بیشتر حمله می‌کند تا به برگهای پیر یعنی برگهای پیر مقاوم‌تر و برگهای جوان حساس‌ترند. و اگر مبارزه با قارچ صورت نگیرد در اواسط تابستان درخت عاری از برگ می‌شود و در زمستان به علت سرما از پای درمی‌آید. روی همین اصل به درخت کودهای ازته و فسفره داده می‌شود که مقاومت آن را نسبت به سرمای زمستان بیفزاید.

مبارزه :

همانطور که از سیکل زندگی قارچ برمی‌آید اسپورهای زمستان‌گذران در اواخر پاییز بر روی شاخه‌ها و زیر پوسته جوانه‌ها و احتمالا در برگها ریخته شده کف باغ زمستان‌گذرانی دارند و با شروع بهار و حرارت 10 درجه سانتیگراد شروع به تندش نموده و ایجاد آلودگی می‌نماید. لذا مبارزه در زمان مشخص می‌باشد:

در پاییز هنگامی که بلاستورها روی شاخه‌ها هستند.

سم‌پاشی دیگر که موثرتر هم هست قبل از باز شدن جوانه‌ها و یا حتی قبل از بیرون آمدن جوانه‌ها انجام می‌گیرد.

روشهای مبارزه :

  • مبارزه زراعی

جمع‌آوری و معدوم نمودن برگهای آلوده

کاشت ارقام مقاوم

  • مبارزه شیمیایی

مبارزه زمستانه: در فصل پاییز و پس از ریزش برگها با یک قارچ‌کش و یا محلول برد و یا کاپتان 3 در هزار بایستی درختان آلوده را سم‌پاشی نمود.

مبارزه بهاره: موثرترین قارچ کش محلول برد و به نسبت 2 درصد می‌باشد. کاپتان نیز مورد مصرف است کما اینکه در خوش‌رنگ کردن میوه هم نقش دارد. از سموم قارچ کش دیگر مانند کوپراویت 2 در هزار و یا از زیرام و فربام به نسبت 4-2 در هزار می‌توان نام برد.

پا خوره غلات Take _ all

عامل بیماری :

عامل بیماری قارچی است به نامGaeumanomyces  graminis  از رده آسکومیست ها و رسته DIAPORTHALES می باشد که VAR. TRISICI برای گندم تا حدودی اختصاصی است. اما ممکن است به علف پشمکی (BROMWS  SPP) ، علف گندمی و مرغ نیز حمله می کند اسکوسپورهای این قارچ رشته ای است .

علائم بیماری :

بیشتر گیاهان به آلودگی های خفیف ریشه مقاومت نشان می دهند و فاقد علامت هستند در گیاهان آلوده علائم بیماری عمدتاً در زمان خوشه دهی ظاهر می شوند بوته ها ارتفاع نا برابر دارند و خوشه های آلوده به طور معمول کوچکتر وسفید هستند مقدار پنجه زنی نسبت به بوته های سالم کاهش می یابد. مرگ قبل از بلوغ منجر به تولید خوشه های سفید و بلوغ زودرس منجر به چروکیده شدن بذرهای داخل خوشه شده و آنها را مستعد پذیرش کپک های دوره ای می کند . ریشه های بوته آلوده کم پشت ، تنک ، ترد و شکننده  میشود و گیاهان بیمار به راحتی از خاک خارج می شوند و یا در نزدیکی سطح خاک می شوند . علائم بیماری در ریشه بارز ترند . در صورت وجود رطوبت کافی در خاک درطول فصل رویشی گیاه پوسیدگی ریشه به طوقه و قسمت های پایین ساقه توسعه پیدا می کند با گسترش بیماری میسلیوم تار عنکبوتی و تیره رنگ قارچ در سطح ریشه تا پای ساقه ظاهر می شود که صفت تشخیص این بیماری است . به تدریج بافت های پای ساقه تغییر رنگ داده و بالاخره به رنگ تیره در می آید. سیستم ریشه بوته گیاه آلوده محدود و تیره رنگ بوده و به دلیل چسبیدن ذرات خاک به آنها ، ریشه ضخیم تر به نظر می رسد .

شرایط مناسب برای بیماری :

معمولاً در خاکهای با اسیدیته خنثی یا قلیایی و مرطوب همراه هوای گرم این بیماری مسئله ساز است و عمدتاً در گندم پاییزه دیده می شود .

مناطق انتشار :

این بیماری در سالهای اخیر از بیشتر استانهای کشور گزارش شده و انتشار آن در مزارع گرگان ، مازندران بسیار چشمگیر است در استان فارس این بیماری در مزارع شهرستان اقلیدنیز مشاهده شده است.

زیست شناسی :

قارچ عامل بیماری به صورت پرتیس در گیاهان آلوده و در بقایای محصول و در خاک زمستانگذرانی می کند هم هیف و هم آسکوسپورها قارچ به عنوان منبع اولیه آلودگی محسوب می شود ریشه گندم اولین نقطه ای است که توسط قارچ مورد حمله قرار می گیرد وقتی ریشه گندم در مجاورت بقایای آلوده گیاهی در خاک شروع به رشد می کند آلودگی شروع می شود . درجه حرارت 12 تا 18 درجه سانتی گراد همراه با رطوبت شرایط مناسبی را برای گسترش آلودگی فراهم می کند توسعه آلودگی از ریشه به طرف طوقه موجب پوسیدگی بافت های پای ساقه تا اولین گره می گردد . آلودگی از یک بوته به بوته دیگر توسط هیف های رونده در ناحیه ریشه گیاه صورت می گیرد بخشی از‌ قارچ عامل بیماری از طریق انتقال خاک و بقای میزبان آلوده صورت می‌گیرد.

  مدبریت تلفیق بیماری :

1-تناوب زراعی :بهترین راه کنترل پا خوره است . معمولاً کشت گندم بعد از یونجه شدت بیماری را در اثر کاهش میکرواورگانیسم های آنتاگونیست قارچ افزایش می دهد.

تناوب گندم با یولاف ، ذرت و گیاهان خانواده بقولات در خاک های مرطوب به منظور کاهش بیماری مناسب است .

2-آیش : معمولاً یک یا دو سال نکاشت گندم  یا جو ، جمعیت قارچ را در خاک پایین می آورد .

3- عدم جابجایی بوته های آلوده: با توجه به اینکه عامل بیماری قادر است به فرم جنسی (پرتیس)در خاک و بقایای گیاهی آلوده باقی بماند از جابه جایی بوته های آلوده باید خودداری شود. 

4- شخم :به علت اینکه تراکم عامل تحت تاثیر فعالیت میکرو بیولوژیکی خاک به سرعت کاهش می یابد . انجام شخم بلافاصله بعد از برداشت گندم در جلوگیری از توسعه بیماری موثر است .

5- حذف علفهای هرز گرامینه و بقایای آلوده گیاه

6- تنظیم زمان کشت :کشت دیر در کاهش آلودگی موثر است .

7-استفاده بهینه از کود های ازته : کود اوره نیترات به افزایش شدت بیماری کمک می کند .

8- کنترل بیولوژیکی به دو صورت :

1 -تلقیح  بذر گندم با باکتری  PSEUDOMONAS FLUORESENS2-79 در کاهش بیماری و افزایش محصول موثر است .

2- زوال پا خوره غلات :عبارت است از کشت پیاپی گندم در خاکهی کمی اسیدی که باعت تجمع میکرو ارگانیسم هایی که آنگونیست عامل پا خوره هستند می شود .

9-تنظیم دوره آبیاری

10-  اصلاح بافت خاک

 

منبع:www.ake.blogfa.com

پوسیدگی ذغالی سویا Soybean Charcoal Rot

پوسیدگی ذغالی سویا

عامل بیماری قارچ Tiarosporella phaseolina) Macrophomina phaseolina) می باشد. ازبیماریهای خیلی مهم سویا میباشد. قسمتهای ازساقه را آلوده و سیاه میکند که در درون آنها اسکلروتهای ریز سیاهرنگ به تعداد زیاد یافت میشوند که سبب سیاه شدن و پوک شدن ساقه میشود. در بعضی مناطق تولید پیکنیدیوم میکند. این قارچ در استان فارس خیلی زیاد است وبیشتر مربوط به مناطقی است که بارندگی کم بوده وبنابراین درسالهای خشک بیماری خیلی مهمی محسوب میشود. این قارچ بعنوان ساپروفیت روی ریشه های اکثر گیا هان مرده در همه جای ایران دیده میشود. میزبانهای زیادی دارد و در دمای 35-28 درجه سانتیگراد بسیار فعال است. وقتی در گیاه تنش آبی داشته باشیم قارچ خیلی متهاجم است. مبارزه با آن خیلی مشکل است. 

کنترل:

1- استفاده ازارقام مقاوم.

2- تقویت کودی وآبی نبات.

3- بذر سالم زیرا گاهی بذرزاد می شود

سوختگی غلاف برنج Tel : Corticium sasakil

سوختگی غلاف برنج
Tel : Corticium sasakil
An: Rhizoctonia solani

علایم:
علایم بیماری ابتدا به صورت نقاط آبوفته مانند، در غلاف برگ ظاهر می شود. نقاط آلوده به شکل بیضوی کشیده تا منظم به طول cm 3-1 به رنگ خاکستری نمایان می گردد. مرکز لکه ها به تدریج خاکستری مایل به سفید و حاشیه آنها قهوه ای می شوند. آلودگی در مزرعه ابتدا در غلاف پایین و در نقطه تماس با سطح آب ظاهر میگردد. وقتی شرایط جوی برای رشد قارچ فراهم باشد آلودگی به برگ سرایت می کند و ممکن است تمام برگ های گیاه خشک شود. در شمال ایران غالباً رشد غلاف های آلوده محدود می شود و برگها به صورت موضعی از بین می روند. در بوته های آلوده به علت این که آب و مواد غذایی کافی به حوشه ها نمی رسد، دانه های آن باریک می شوند و یا ممکن است دانه ای در خوشه تشکیل نشود. دانه های لاغر در موقع آسیاب کردن خرد می گردند. همچنین ممکن است بوته های برنج در اثر آلودگی به این بیماری ورس نمایند.

کنترل:
1-کاشت ارقام مقاوم
2-جمع آوری و از بین بردن بقایای گیاهی آلوده و رفع علف های هرز خانواده گرامینه
3-اجتناب از مصرف بیش از حد کود ازته
4-استفاده از قارچ کش بنومیل به نسبت یک کیلو در هکتار یا والیدامایلسین به نسبت دو لیتر در هکتار.

سیاهک جزیی گندمTilletia indica

سیاهک جزیی گندمTilletia indica


سیاهک بخشی یا جزیی گندم ابتدا در هندوستان در سال 1931 گزارش شد.عامل بیماری گندم معمولی،و تا حدی چچم،ترتییکال و گونه های مربوطه را آلوده می کند و کیفیت بذر زا به طور قابل توجهی تقلیل می دهد،ولی در کاهش محصول تاثیر کمی دارد.در سال 1375 وجود آن توسط محققین وزارت کشاورزی در محموله های وارداتی از هندوستان به ایران گزارش شد.


علایم:
دانه های کندم به طور تصادفی مورد حمله قرار می گیرند و به طور ناقص به وسیله جوش های سیاهک آلوده می شوند.فقط چند بذر در هر خوشه مبتلا می شود و خوشه های آلوده به طور کامل واضح نیست چون گلوم ها در اثر آلودگی مختصر بذور به طور بارز تغییر نمی کنند.دانه های آلوده فقط از قسمتی در انتهای جنین مبتلا می شوند.جوش های بزرگتر امکان دارد در طول شیار بذر امتداد یابند و گاهی تمام بذر را فرا گیرند.پریکارپ نازک اطراف جوش های تلیوسپوردار در موقع خرمن کوبی به سهولت می ترکد. تلیوسپورهای قهوه ای متمایل به سیاه رنگ همان بوی نامطبوع ماهی فاسد شده سیاهک معمولی را دارد.

تهیه کننده :حسن فریدونی

آفات و بیماریها

آفات و بیماریها
سطح زير كشت درختان بارور انار در سال گذشته، ۶۲۹۵ هكتار با توليد حدود ۷۶ هزار تن بود.
احداث باغ انار از طريق قطع روانه هاى رشد كرده در روى تنه درخت در اسفندماه و ريشه دار نمودن آنها انجام مى شود (قلمه زدن) چنانچه ميزان انار در هر هكتار را ۵۰ تن و قيمت هر كيلوگرم انار مرغوب را در هنگام برداشت ۲ هزار ريال در نظر بگيريم درآمد ناخالص از هر هكتار يكصدميليون ريال خواهد شد كه پس از كسر هزينه ها مى تواند مبلغ قابل ملاحظه اى عايد باغدار كند. حداكثر توليد در هكتار توسط باغداران نمونه در كشور ۱۱۵ تن گزارش شده است. چهار استان عمده توليدكننده انار مركزى، فارس، يزد و اصفهان هستند.
نظر به اينكه كرم گلوگاه آفت مهم انار دركشور است و هر ساله اقداماتى در جهت جمع آورى انارهاى باقى مانده در سر درختان انجام مى گرفته است نظر به اين كه انارهاى باقيمانده از سال قبل برروى درختان مى تواند درگسترش آفت كرم گلوگاه مؤثر باشد، جمع آورى ميوه هاى آلوده ضرورت دارد.
تعيين زمان ظاهر شدن پروانه ها كه سبب به وجود آمدن كرمهايى براى تخمگذارى مى شوند ضرورت دارد. از قفس هاى تورى با شرايط باغ كه محتواى تعدادى ميوه هاى آلوده انار است مى توان زمان پرواز پروانه ها را مشخص كرد.
متأسفانه در سال ۱۳۶۰ آفت كرم گلوگاه باعث شد بيش از نيمى از محصول توليدى دچار آفت شود.
مشخصات كرم گلوگاه انار:
كرمى به طول ۲۱ ميليمتر كه در پشت بدن آن موهاى كم رنگى قابل مشاهده است. سه جفت پا در حلقه هاى سينه و پنج جفت پا در حلقه هاى شكمى دارد كه رنگ آنها تحت تأثير تغذيه از انارهاى دانه قرمز يا دانه سفيد تغيير مى كند.
كرم ها فصل زمستان را در تاج و داخل ميوه هاى باقيمانده از فصل قبل روى درخت سپرى مى كنند. اين كرم ها در انارهاى ريخته شده در زير درختان و انارهاى انبارى در فصل زمستان نيز ممكن است مشاهده شوند.كرم ها پس از گذران دوران شفيرگى در فروردين ماه ظاهر شده و ارديبهشت ماه كه مصادف با ظهور گلهاى انار است پروانه ها به پرواز درمى آيند.
توصيه مى شود باغداران با روشن نمودن يك چراغ در مجاورت قيفى كه داراى شيشه اى محتوى سيانور است به جمع آورى پروانه ها و كاهش صدمات ناشى از تخم ريزى آنها اقدام نمايند. پروانه هاى ماده پس از تغذيه جفتگيرى نموده و تخم هاى خود را در داخل تاج انار و در لابه لاى پرچم ها و روى ميله پرچم قرار مى دهند. تخم ها پس از چند روز تفريخ و لاروها خارج مى شوند. تغذيه لاروها از پوست انار سبب نازك شدن آن مى شود و موقعيتى مناسب براى نفوذ قارچها و كپكها فراهم مى شود.
راههاى مبارزه با كرم گلوگاه:
الف - مبارزه مكانيكى، جمع آورى انارهاى پوسيده و باقيمانده در باغها، منازل، پاركها و انبارها بايد به طور كامل و هماهنگ صورت گيرد و در اين رابطه نياز به بسيج عمومى در استان هاى انارخيز است و چون اين آفت برروى ميوه درختان مختلفى زندگى مى كند اين موضوع بايد مورد توجه قرار گيرد.
ب - رعايت دور آبيارى منظم: نامنظم بودن آبيارى كه منجر به تركيدگى ميوه ها مى شود در ميزان خسارت وارده تأثير كلى دارد.
ج - مبارزه تلفيقى
نظر به اينكه مبارزه مكانيكى، زراعى و يا بيولوژيكى به تنهايى مؤثر واقع نشده اند و مبارزه شيميايى يعنى استفاده از سموم حشره كش به دليل موقعيت ويژه تخمگذارى شب پره ماده موفقيت آميز نيست بلكه سبب بر هم زدن تعادل طبيعى و از بين رفتن حشرات مفيدى كه خود مى توانند كرم گلوگاه را پارازينه كنند خواهد شد. از اين رو در مبارزه تلفيقى با آفت كرم گلوگاه انار مجموعه عوامل كنترل به شرح زير توصيه مى شود:
۱- جمع آورى به موقع انارهاى باقيمانده از سال قبل و يا انارهاى موجود در زير درخت و سوزانيدن آنها.
۲- انتخاب فاصله مناسب درختان انار در باغ.
۳- انجام شخم پاييزه، كرت بندى، كوددهى و هرس باغ.
۴- تنظيم و رعايت دور آبيارى مناسب به منظور جلوگيرى از تركيدگى انار، ميزان رطوبت كافى در زمان رهاسازى زنبورهاى تريكو گراما (زنبور پارازيت).
۵- كشت گياهان يونجه و شبدر در بين درختان انار به منظور افزايش ازت زمين و تغذيه حشرات مفيد.

درخت گردو           گرد آورنده  الهه برات زاده

 

 

درخت گردو

 

 

 

مقدمه :

 

      گردوی معمولی با نام علمی juglans regia گیاهی یک   پایه وخزانه دار است گردو در گذشتهای بسیار دور از فلات  ایران به یونان وروم واز انجا به سایر نقاط اروپا برده شده  است .عمر درختان گردو طولانی است.ریشه ی گردو محوری و ژرف است.ازدیاد گردو از طریق کشت بذر و پیوند زدن انجام می شود ولی در ایران بیشتر درختان غیر پیوندی  هستند .

مهمترین ارقام گردوی ایران عبارتند از:کاغذی،نوک کلاغی و      ضیاء آبادی قزوین

  

 

 

 

ادامه نوشته

هيپرپارازيت زنگ   Rust hyperparasite  زنگ تاجي يولاف         Crown rust  ویروس پژمردگی باقلا        

 

 

 

 

هيپرپارازيت زنگ                                                                           Rust hyperparasite

Darluca filum يك پارازيت اجباري قارچهاي مولد زنگ است كه غالباً در آب و هواي گرم ديده مي‌شود. قارچ اندامهاي باردهي سياهرنگ خود ( پيكنيدها) را در داخل جوشهاي زنگ تشكيل مي‌دهد.

اندامهاي باردهي قارچ به صورت گروههاي متعدد، شامل پيكنيد كروي سياه در داخل جوشهاي زنگ ظاهر مي‌شود. كنيديها به صورت توده ژله‌اي به رنگ سفيد تا خاكستري روشن، از طريق منفذ پيكنيدم آزاد مي‌شوند. كنيديها، بي رنگ ، دو سلولي ، بيضي شكل وكشيده هستند. اندازهكنيديها3-4*14-16 ميكرون است. در دو انتهاي اسپور چند سيخك كوتاه ديده مي‌شود. رشد آهسته قارچ D.filum  مانع از آن شده است كه اين قارچ به عنوان يك عامل مؤثر در كنترل بيولوژيكي زنگها مطرح شود. 

 

زنگ تاجي يولاف                                                                                        Crown rust

زنگ تاجي يك بيماري يولاف است كه توسط قارچي موسوم به Puccinia  coronata  ايجاد مي‌شود. صرف نظر از تعداد بسيار معدودي از گرامينه‌ها، ساير غلات زراعي را مورد حمله قرار نمي‌دهد. اين بيماري در هر جا كه يولاف كشت مي‌شود، شايع است. تنوع در نژادهاي فيزيولوژيك قارچ؛ بويژه مناطقي كه ميزبان واسط يعني سنجد تلخ  Rhamnus  cathartica  و گونه‌هاي مشابه آن وجود دارد، خيلي زياد است.

جوشهاي يوريديها غالباً در سطوح برگ توسعه مي‌يابند؛ اما ممكن است در غلافهاي برگ وسنبله‌ها نيز ديده شوند. يوريديها به صورت تاولهاي كوچك و پراكنده و تخم مرغي شكل با يوريديوسپورهاي نارنجي رنگ ظاهر مي‌شوند. اپيدرم در نواحي اطراف تاولها مختصراً برآورده مي‌شود. يوريديوسپور كروي يا تخم مرغي، خاردار، به رنگ زرد نارنجي است. زماني كه رسيدن گياهان نزديك مي‌شوند، تلياها در برگها آلوده توسعه مي‌يابند. جوشهاي تليا ممكن است به صورت خطوط سياه روشن در اطراف يوريديها رشد كنند، اما به وسيله اپيدرم پوشيده شوند. تليوسپورها از نظر شكل، از تليوسپورهاي گونه‌هاي ديگر كاملاً مشخص هستند. نوك سلولهاي انتهايي تليوسپورها پهن و چندين برآمدگي روي آن وجود دارد كه به اسپور شكل تاج مي‌دهد. وجه تسميه قارچ نيز اسپورآن است.

قارچ در آب وهواي گرم با توليد مداوم يوريدسپور از فصلي به فصل ديگر منتقل مي‌شود. در مناطق خنكتر، بيماري به وسيله اسپورهايي كه توسط اسپورهايي كه توسط جريان باد از مناطق گرم حمل مي‌شوند. يا ايسيوسپورهايي كه روي سنجد تلخ تشكيل مي‌شوند، آغاز مي‌شود.

در بسياري از مناطق توليد يولاف مثل آفريقا، آمريكاي جنوبي و مكزيك، به تناسب پيدايش نژادهاي فيزيولوژيك جديد پاتوژن، اقدامات لازم جهت اصلاح ارقام مقالوم صورت نگرفته است؛ بنابراين توليد يولاف در اين مناطق به دليل خسارت زنگ تاجي، زنگ ساقه و ويروس كوتولگي زرد جو كاهش يافته است.

 

ویروس پژمردگی باقلا                                                                Broadbean wilt virus

این ویروس اولین بار در استرالیا توصیف شده و بعد از بعضی نقاط  دیگر جهان نیز گزارش شد ولی تاکنون از ایران در روی باقلا گزارش نشده است ولی روی اطلسی وجود دارد.

علائم در باقلا بصورت نکروز قسمتهای انتهایی بوته وجوانه انتهایی دیده میشود که ممکن است به ساقه نیز توسعه پیدا کند. بعضی اوقات ممکن است که ساقه از طریق دمبرگ هم نکروزه شود بنابراین مقداری پژمردگی در بوته ها به وجود می آید که در نهایت سبب از بین رفتن بوته ها میشود. منتهی ممکن است از روی ریشه، شاخه های جدید ضعیفی بالا آید که علائم موزائیکی از خود نشان می دهند.

ویروس عامل بیماری ایزومتریک با حدود 30nm قطر می باشد که در طبیعت بوسیله شته و با رابطه ناپایا منتقل میشود. همچنین انتقال مکانیکی همراه با دامنه میزبانی وسیع دارد. این ویروس از گروه Faba virus است.

زنگ سياه ساقه گندم                                                wheat black stem rust

زنگ سياه ساقه يكي از بيماريهاي شناخته شده غلات است. تقريباً در تمامي مناطقي كه اين محصول كشت مي‌شوند وجود دارد. Puccinia graminis tritici   گندم، پوكسينيا P. g. avenae يولاف، و گونه پوكسينيا P.g.secalis   چاودار را آلوده مي‌كند. علائم بيماري بيشتر روي ساقه وغلاف برگها ظاهر مي‌شود پهنك برگ و خوشه‌ها نيز ممكن است آلوده شوند. اسپور روي ميزبانهاي مختلف غلات توليد مي‌شود. يوريديوسپورها در داخل تاولها يوريديا  توسعه يافته پس از مدتي اپيدرم را پاره كرده، توده‌اي از اسپورهاي قهوه‌اي مايل به قرمز آشكار مي‌شوند. تاولهاي زنگ نواري بزرگتر است.

يوريديا بيضي شكل يا كشيده وبافت اپيدرم در اطراف آنها پاره شده است. تاولها ممكن است در هر دو سطح زيرين و رويي برگ ظاهر شوند. يوريديوسپورهاي P.graminis  قهوه‌اي مايل به قرمز، تخم مرغي شكل، با زوايد خار مانند هستند. توليد اسپور تا زماني كه گياه به مرحله رسيدن نزديك مي‌شوند ادامه مي‌يابد. با شروع مرحله رسيدن گياه توليد يوريديوسپور كاهش مي‌يابد. در اين زمان تليوسپورها درون تليا كه در محل يوريديها در ساير قسمتها تشكيل مي‌شود، به وجود مي‌آيند. تليوسپورها دو سلولي، تقريباً سه گوش وبه رنگ قهوه‌اي تيره هستند. تليوسپور قسمتي از پايه خود را همراه داشته، داراي ديواره ضخيم است. سلول انتهايي گرد يا نسبتاً نوك دار است. تليوسپورها اغلب اپيدرم را پاره كرده از آن خارج مي‌شوند. در طول زمستان تليوسپورها در بافت گياهي باقي مانده يا ممكن است با توليد بازيديوسپور، به صورت اولين مرحله توليد مثل جنسي به سربرند. زرشك معمولي Berberis  vulgaris  گونه‌هاي جنس ماهونيا Mahonia  ميزبانهاي واسط براي Puccinia graminis  هستند.

باد يوريديوسپورهاي زنگ سياه غلات را به مناطق دور دست منتقل مي‌كند. در طي دوره رشد گياهان ميزبان ، چرخه‌هاي توليد يوريديا هر 14-21 روز تكرار شده، موجب پخش سريع بيماري در مناطق وسيع مي‌گردد. اين بيماري به همراه زنگ قهوه‌اي شديداً مورد توجه متخصصان بيماري شناسي گياهي، اصلاح نباتات وساير دانشمندان است. در گذشته پيدايش نژادهاي فيزيولوژيك جديد از طريق توليد مثل جنسي، روي ميزبان واسط، زرشك، باعث كاهش شديد محصول مي‌شد و كارايي ارقام مقاوم را كاهش مي‌داد . جود اپیدمی در مرحله سنبله مبارزه انجام شود.

کنترل زنگ سیاه ساقه:

ريشه كني زرشك و كار حساب شده روي ارقام مقاوم ، از جمله عوامل مهم در افزايش پايداري مقاومت به زنگ ساقه و كاهش اپيدمي زنگهاست.

1.      سایپروکونازول(آلتو) SL 10% نیم  لیتر در هکتار

2.      تبوکونازول(فولیکور) EW 25% یک لیتر درهکتار

3.      فلوتریافول(ایمپکت) SC 12.5% یک لیتر در هکتار

4.      پروپیکونازول(تیلت) EC 25% نیم لیتر درهکتار.

کنترل شیمیایی به محض مشاهده اولین علائم کانون کوبی شود. درصورت وجود اپیدمی در مرحله سنبله مبارزه انجام شود.

سفيدك پودري گیاهان   ( گرد آورنده الهه دهبان )

 

- سفیدک پودری هلو  وشلیل   Peach powdery mildew   

 سفيدك پودري  ( powdery mildew)

بيماري سفيدك سطحي(نمدي)هلو    یا    Peach Powdery Mildew  

 

لیست سفیدکهای پودری با عامل بیماری و جلوگیری از آن در ادامه مطلب

ادامه نوشته

مديريت تلفيقي آفات پنبه   (  گرد آورنده  الهه دهبان )

   مقدمه

   مديريت تلفيقي آفت پنبه (IPM ) همواره در راه رسيدن به مديريت آفات حشره و كنه پنبه در حال تكامل است . هدف IPM تلفيق كردن همه روش هاي مديريت جمعيت آفت  به منظور كاهش مصرف حشره كش مي باشد ضمن آنكه سودمندي محصول نيز حفظ گردد .

       محصول پنبه در معرض جمله انواع آفت قرار دارد و اغلب دامنه وسيع از فراواني آفت بين فصول مشاهده مي شود . هر چند حشره كش هاي جديد نسبتاً انتخابي در دسترس كشاورزان قرار مي گيرند اما بررسي دقيق كارشناسان محيط زيست كاربرد برخي سموم قديمي و جديد را خيلي مشكل نموده است . اين امر انگيزه قوي در استفاده از حشره كش هاي كم خطر براي محيط زيست و كاهش مصرف كلي حشره كش ها بوجود آورده است .

      پذيرش سريع سموم جديد توسط كشاورزان و كارشناسان ‍،مانع افزايش آگاهي آنها از ارزش حشرات مفيد در اكوسيستم پنبه مي گردد .       

ادامه نوشته

بیماریهای کلزا

بیماریهای کلزا

پوسيدگي اسکلروتينايي ساقه

Sclerotinia sclerotiorum

اولين نشانه هاي اين بيماري بعد از گل دهي ديده مي شود چون بيماري با گلبرگ هاي ريخته شده ارتباط دارد. زخمهاي روي برگ ها متمايل به رنگ خاکستري با اشکال نامنظم هستند و اغلب با بهم چسبيدگي گلبرگ ها است.  زخمهاي روي ساقه به رنگ سفيد و گاهي حلقه هاي تيره تري در اين زمينه ديده مي شودکه نشان دهنده رشدمرحله اي قارچ هاست. بخش هاي آلوده ساقه ضعيفتر شده و تمايل به خوابيدگي درمحل آلوده دارد.ساقه هاي آلوده زودتر به مرحله رسيدگي مي  رسند. در انتهاي فصل توده سخت و سياه اسکلروتيا به وضوح در داخل بخش هاي آلوده ديده مي شود

بروید به ادامه مطلب

ادامه نوشته