درخت كافور
درخت كافور:
مشخصات گياهشناسي:
درختي است بسيار زيبا و داراي برگهاي سبز كه دائمي كه ارتفاع آن در نواحي مساعد به 40 تا 50 متر و قطر تنه آن به 2 متر مي رسد. به حالت وحشي و فراوان در جنگلهاي نواحي شرقي آسيا ، مناطق كوهستاني نقاط شرقي هند، تايوان، جاوه، سوماترا، چين، ژاپن و فرمز مي رويد به علاوه در بسياري از نواحي پرورش مي يابد.
درخت كافور داراي تنه استوانه اي و شاخه هاي متعدد مخصوصاً در قسمت انتهايي ساقه است. برگهاي آن متناوب ، بيضوي ، نوك تيز با كناره موج دار ، نسبتاً چرمي ، به رنگ شفاف در سطح فوقاني پهنك و داراي بوي مخصوص (پس از مالش دادن) است. گلهاي آن كه در فاصله ماههاي خرداد و تير ظاهر مي شود ، به صورت دسته هايي مركب از 15 تا 18 گل نر ، ماده و يا نر- ماده مي باشد. مادگي گلهاي آن شامل تخمدان يك خانه است و پس از آميزش گل و رسيدن ، به ميوه اي به صورت سته و به رنگ ارغواني مايل به سياه تبديل مي گردد.قاعده آن محصور در نهنج پايا و سخت باقي مي ماند.
دانه اش گوشتدار و روغندار است.در كليه اعضاي درخت كافور ، سلولهاي ترشح كننده مخصوص و محتوي نوعي اسانس پراكنده است كه از اكسيد شدن قسمتي از اين اسانس ، كافور نتيجه مي شود.
طبق بررسي هاي Tschirch و Shirasawa كه در سال 1903 صورت گرفت ، سلولهاي جوان ترشح كننده ساقه درخت كافور ابتدا داراي يك ماده رزيني داندان مي گردند بطوري كه با دارا شدن اين ماده به خوبي از سلولهاي مجاور خود تشخيص داده مي شوند سپس در داخل جدار سلولهاي مذكور ، يك قشر مولد رزين (Couche resinogone) و درون سلولها ، قطرات كوچك و زرد رنگ اسانس بوجود مي آيد. قسمتي از اين قطرات بسيار كوچك ، در طي سالهاي متمادي به صورت كافور بيرنگ تغيير شكل حاصل نموده و تدريجاً در كليه اعضاي گياه عموميت پيدا مي كند و گاهي نيز به صورت متبلور و به مقدار بسيار زياد در شكاف درخت نمودار مي گردد. در هر حال بايد گفت كه كافور از تغيير شكل اسانس موجود در سلولهاي ترشح كننده اي كه در بافت پارانشيمي مختلف درخت پراكنده است منشاُميگيرد.
مطالعات جديدتر كه توسط يكي از محققين ژاپني به نام T.Yagahaziدر سال 1939 صورت گرفت نشان داد كه پيدايش اسانس و تشكيل كافور در بافتهاي جوان و فعال ، تحت اثر پراكسيدازي كه جدار سلولهاي مذكور ترشح مي نمايد ، صورت مي گيرد. آب و هوا و شرايط محيط زندگي نيز در ايجاد و وفور عناصر ترشح كننده ماده مذكور مؤثر تشخيص داده شده است.
علاوه بر درخت مذكور ، درختان ديگري نيز باظاهر كاملاً مشابه با درخت كافور وجود دارد كه توليد كافور نمي نمايند و تشخيص آنها نيز از گونه اصلي بسيار مشكل مي باشد. در اعضاي اين گياهان ، اسانسي توليد مي گردد كه به تفاوت ممكن است مركب از سيترونل لول ، ژرانيول ، ترپينئول و سافرول يا سينئول و يا لينالول باشد و يا آنكه مقدار كمي نيز كافور همراه داشته باشد.
تجارب مختلف نشان داده است كه دو سمت درخت كافور ممكن است از نظر دارا بودن اين ماده با يكديگر فرق داشته باشند يعني چوب درخت ممكن است داراي مقدار زيادي كافور باشد در حالي كه در سمت ديگر منحصراً اسانسي مركب از لينالول و سينئول تشكيل گردد.
تاريخچه:
كافور مدتها دور از شناسايي ملل غرب و طبابتهاي يونان قديم قرار داشت. اعراب نخستين ملتي بودند كه از وجود كافور در قرن ششم ميلادي اطلاع داشته و آن را به مصارف مختلف مي رسانيده اند. در اين زمان بيشتر به آن به صورت يك ماده معطر نادر مي نگريسته ، آنرا غالباً يك هديه گرانبها جهت اعطاء به شخصيتها و افراد مهم مي دانسته اند. نام كامفر(Camphre) از زبان سانسكريت ريشه گرفته است و بطوريكه در اين باره آمده از كلمه Karpura به معناي سفيدي نور ماه مشتق شده است و اين نام نيز به علت رنگ سفيد صدفي كافور ، به آن داده شده است.
ماركوپولو جهانگرد معروف در طول مسافرت هاي خود در قرن سيزدهم ميلادي به درختان مولد كافور برخورد داشته بطوريكه در سفرنامة خود از دو نوع كافور ، يكي متعلق به جنوب شرقي چين و ديگري متعلق به سوماترا ياد كرده است. در اين زمان طبق اظهار Barbox كافور چين به ارزش 100 برابر كمتر از كافور بورنئو بوده است.
در اواسط قرن 12 بازرگانان هلندي كافور خام را به بازارهاي اروپايي وارد مي كردند و در آنجا اقدام به تصفيه اين ماده مي نمودند. امروزه كافور از درختان جنگلهاي فرمز كه متجاوز از نيم قرن سابقه بهره برداري دارند تهيه مي شود و به بازارهاي داروئي جهان عرضه مي گردد.
پرورش درخت كافور:
پرورش درخت كافور در غالب نواحي مساعد مخصوصاً در ژاپن و فرمز انجام مي گيرد.اراضي رسي- ماسه اي ، مرطوب و داراي خاكبرگ كافي و همچنين آب و هواي گرم با درجه ثابت براي پرورش آن مناسب است. درخت كافور معمولاً در سواحل و در پناه درختان ، پرورش داده مي شود. تكثير آن از طريق دانه صورت مي گيرد و براي اين كار نيز بايد دانه هاي مرغوب انتخاب گردد. در برخي از نواحي به وسيله خوابانيدن شاخه اي از درخت در فصل پائيز اقدام به تكثير مي نمايند.
بهره برداري:
بهره برداري معمولاً از درختان 40 تا 50 ساله شروع مي شود ولي در مواردي كه بخواهند از برگ درخت كافور استخراج نمايند مي توان از سال پنجم شروع به اين عمل كرد زيرا از سال پنجم تا دهم برگها داراي حداكثر مقدار ماده مذكور مي گردند.
براي بهره برداري از اعضاي چوبي گياه معمولاً درخت را قطع نموده چوب ناحيه پوست تنه درخت و شاخه هاي ضخيم آنرا به صورت قطعات كوچك در آورده در دستگاههاي ساده با بخار آب تقطير مي نمايند. بخار آب دستگاه قطعات چوب را گرم كرده مواد فرار آنها را به كندانسور هدايت مي كند. در حين انجام عمل تقطير مرتباً از لوله واقع در جدار جانبي دستگاه آب وارد آن مي سازند و قطعات چوب درخت را نيز كه در دستگاه جاي دارد تعويض مي كنند. با اين ترتيب منحصراً مقدار كمي كافور خالص در سقف كندانسور جمع مي شود كه رنگ سفيد دارد ولي حاصل عمل تقطير كافوري است به صورت توده اي دندان كه رنگ زرد قهوه اي دارد. در سطح آن نيز مقداري اسانس كامفر به رنگ زرد قهوه اي تيره مخلوط با كافور دندان وجود دارد كه با سانتريفيوژ و يا عبور دادن آن از يك قشر كاه از هم جدا مي گردد. كافوري كه با اين روش در دستگاههاي تقطير فراهم مي شود به كافور خام موسوم است و بايد پس از تصفيه شدن مورد استفاده قرار گيرد.
عمل تصفيه سابقاً در اروپا و يا امريكاصورت مي گرفت ولي قسمت اعظم آن امروزه در ژاپن انجام مي شود. براي اين كار در ظروف شيشه اي نازك با شكل ظاهري خاص كه بدنه آن به يك گردن دراز ختم مي گردد مخلوطي از كافور خام ، ذغال ، آهك و برلده آهن مي ريزند و اين ظرف را در گرمابه شني فرو برده و در جه حرارت را به 120 تا 150 و بعداً تا 240 درجه بمدت 24 ساعت مي رسانند. سپس دهانه ظرف را باز مي كنند تا با اين عمل كافور به صورت توده اي با ظاهر عرقچين مانند كه در وسط آن سوراخي منطبق با سوراخ امتداد گردن ظرف تشكيل مي گردد جمع مي شود.
با وارد كردن بخارات كافور در اطاقهاي بزرگ و سرد نيز مي توان آنرا به صورت ذرات بلوري كوچك به دست آورد. كافوري كه به اينصورت به دست مي آيد به همان حالت و يا پس از آنكه تحت اثر فشار به صورت قطعات كوچك و مسطح در آمد در معرض استفاده قرار مي گيرد.
كافور طبيعي و تصفيه شده به صورت قطعاتي شبيه قطعات نان و به وزن 1 تا 3 كيلوگرم به بازارهاي داروئي عرضه مي شود. حالت توده اي ، بي رنگ ، شفاف ، خرد شدن و تبديل به ذرات كوچك دارد. با ناخن خط بر مي دارد.
در محل شكستگي شفاف جلوه مي كند و اصولاً ظاهري متبلور دارد. بوي آن نافذ و قوي و مشخص و طعم آن گرم سوزاننده است. وزن مخصوصي برابر 922/0 در گرماي 15 درجه دارد. در حرارت 175 درجه ذوب مي شود ضمناً در گرماي معمولي تبخير مي گردد و پس از مرطوب شدن با الكل نيز به سهولت به صورت ذرات ريز در مي آيد.
اثر فيزيولوژيكي و خواص درماني:
كافور داراي اثر ضد عفوني كننده است ولي حشرات و حيوانات پست در مقابل سميت بخارات آن حساسيت دارند. كافور اگر بر روي بدن اثر داده شود موجب فراخ شدن عروق سطحي و ايجاد قرمزي در پوست بدن شده باعث تسكين مي گردد.
كافور از كليه راهها منجمله مخاطها و پوست بدن جذب مي شود و اثر آن بيشتر بر روي سلسله اعصاب و قلب است ضمناً درجه گرماي بدن را چه در اشخاص سالم و يا تب دار پائين مي آورد. كافور ترشحات غدد عرق را زياد كرده موجب كاهش ترشحات شير مي شود. بر روي غدد فوق كليه نيز تاُثير كرده و ترشحات آنها را افزايش مي دهد. كافور انقباض عضلات مخطط را كم نموده موجب فلج آنها مي گردد. با آنكه مصرف كافوربه عنوان كاهش دهنده اشتهاي جنسي در موارد نعوظ هاي دردناك توصيه گرديده است معهذا اثر مسكن آن را از اين نظر چندان مورد تائيد قرار نگرفته و مشكوك يا لااقل ناپايدار تلقي شده است.
كافور اثر ضد عفوني كننده ضعيف دارد از اين جهت در استعمال خارج به عنوان ضد عفوني كننده ، رفع خارشهاي جلدي ، پانسمان شانكرها و همراه بانافتول وسالول در مداواي آبسه هاي سرد به كار مي رود.