نوشیدن آب بلافاصله پس از صرف میوه باعث ایجاد عوارض حاد در دستگاه گوارش می شود
نکاتی چند در ارتباط با مقالات ارسالی براي مجلات ISI
نگارش مقالات به زبان انگليسي تهيه و ترجمه مطالب: مهدي غلامي مقدمه: محققيني که قصد ارائه مقالات و آثار خود در عرصههاي علمي جهاني را دارند در بسياري اوقات، چالش فرا روي مقاله تحقيقي را نگارش آن به زبان انگليسي ميدانند. آرزوي آنها اين است که بتوانند با زبان خود، مفاهيم مدنظرشان را منتقل سازند و زحمت فرايند ترجمه را به جان نخرند. کار آنقدرها هم مشکل نيست. فقط کافي است با آشنايي نسبي به زبان انگليسي قلم به دست گرفته و شروع به نوشتن کنيد، ولي يادتان باشد بنا بر نکته سه3 در قسمت راهنماييهاي اين مقاله صرفاً به ترجمه آنچه از زبان مادري جاري ميسازيد نپرداخته و سعي کنيد آن را در قالب ساختارهاي استاندارد و رايج انگليسي بيان کنيد. نکات ذيل براي نگارش مقاله آن هم در حد متوسط در نظر گرفته شده است. از الگوي ذيل پيروي کنيد، ابتدا پرسشنامه را پرنموده، سپس براساس پرسشنامه به نوشتن بپردازيد. تا آنجا که ممکن است سعي کنيد کوتاه باشد. اين نقطه شروع است. بسط آن در گرو بالارفتن توانايي شما در مهارتهاي زبان انگليسي ميباشد. راهنماي زير که با هدف آشنا ساختن محققان با نگارش مقالات به زبان انگليسي تهيه شده، هر چند به ظاهر براي محققاني که به صورت حرفه اي با نگارش مقالات به زبان مادري آشنايي دارند ساده به نظر مي رسد، ولي به کار بستن اين مهارتها در نگارش مقاله به زبان بيگانه خود مقوله ديگري مي باشد. محققين با هر سطح زباني مي توانند اين مراحل را پيگيري کنند و در مقاله اي يک صفحه اي (شامل يک پاراگراف مقدماتي، دو يا سه پاراگراف بدنه بسته به گستره موضوع و يک پاراگراف نتيجه گيري) اين فرايند را به محک تجربه بزنند. اميد است که مؤثر باشد. لازم به ذکر است مثالهاي در نظر گرفته شده از دو سبک متفاوت نگارشي يعني ادبي ( رمان مزرعه حيوانات جرج ارول ) و علمي ( تکنولوژي اطلاعات ) برگرفته شده است. راهنماي ساده نگارش مقالات به زبان انگليسي ( شماره 1 ) راههاي بسياري براي نوشتن يک مقاله وجود دارد. شکل استاندارد مقاله از الگوهاي پايهاي مشابهي پيروي ميکند که ما در اين نوشته به آن خواهيم پرداخت: طريقه نگارش چكيده مقا له براي ارايه در مجلات بين المللي برگرفته از راهنماي دستور العمل نگارش مقاله براي پژوهشگران غير انگليسي زبان نوشته:دكترپاول استا پلتون مركز تحقيقات بين المللي استراليا ترجمه:شهريار شجاعي پور چكيدة مقاله : Abstract در مجلات علمي، چكيده مقاله هم معني خلاصه است. اما در لغت نامه اين دو معنا تعريفيمتفاوت دارند. بعضا در متون علمي هر دو به يك معني بكار مي روند بطوريكه بعضي مجلات از يك لغت برايهر دو مفهوم استفاده مينمايند، البته اين روش فراگير نيست و بسياري مجلات بين چكيده و خلاصه مقاله تمايز قائل هستند. (معمولا چكيده مقاله اي كه قبل از ارسال اصل مقاله براي يك مجله ارسال ميگردد، چكيده مقاله پيشين ناميده ميشود كه با چكيدهاي كه در پايان مجلات آورده ميشود چكيده پسين تفاوت اساسي دارد.- مترجم چكيدة مقاله قسمتي است كه خواننده بعد از جذب شدن توسط عنوان مقاله به آن نگاه كرده و آنرا ميخواند ، چكيده علاوه بر كوتاه بودن بايد بطور معني داري خلاصه شده و حاوي مطالب اصلي و مهمترين يافته هاي مسلم مقاله باشد. بايد به مجلهاي كه مي خواهيدبراي آن مقاله بفرستيد نگاه كرده و طول متوسط چكيده ها رااز آن استخراجنمائيد، علاوه براين بايد به قسمت "توضيحاتي براي نويسندگان" رجوع كرده و اگر قوانين و ضوابط خاصي براي نوشتنچكيده در آن ذكر شده آنرا رعايت نمائيد. مثلا معمولاً گفته مي شود كه چكيده بايد بين صد تا صد و پنجاه كلمه باشد . نکاتی چند در ارتباط با مقالات ارسالی براي مجلات ISI ( از منظر داوران و ویراستاران مجلات) مهدي غلامي شهريار شجاعي پور چاپ مقالات در مجلات زيرمجموعه مؤسسه اطلاعات علمي ISI به مثابه ورود به عرصههاي بينالمللي علم و پذيرفته شدن يافتهها و تحقيقات محقق به عنوان الگويي جهاني است که تمامي جويندگان دانش در سرتاسر دنيا را به سوي خود جلب ميکند. مطمئناً چنين فرايندي نيازمند کار دقيق و موشکافانه ميباشد و مي تواند ارائه کننده اطلاعات روزآمد و کاربردي و مبتني بر تجربيات و يافتههاي جديد محقق باشد. اهميت اين مسئله زماني بيشتر ميشود که محققان ديگر بر اساس اين مقاله دست به تحقيقات جديدتر زده و به لحاظ اعتبار علمي از آن مقاله به عنوان يک مرجع استفاده نمايند. اين مسئله در بررسي ضريب تأثير (Impact Factor) مقاله و به طور کلي گزارش ارجاعات مجلات به مقالات چاپ شده (Journal Citation Report)، مورد ارزيابي قرار ميگيرد. با توجه به اين ديدگاه، پذيرش اين گونه مقالات در مجلات مربوطه، منوط به نزديک شدن به استانداردهاي مدنظر ويراستاران و داوراني است که در زمينه مطالعاتي مقاله تخصص داشته و خود از انديشمندان و صاحبنظران و محققان برجسته ميباشند. لذا در اکثر موارد، مقالات براي بار نخست در مرحله داوري با ايرادات و انتقادات بسياري از سوي تيم داوري مربوطه مواجه ميشوند، اين در حالي است که بايد توجه داشت استانداردها و شرايط خاص خود مجله همچون شيوه و سبک نگارش مقالات و سياستهاي کلي آنان در پذيرش مقالات مربوطه نيز اعمال ميگردد. نگارش انگلیسی به عنوان زباني جهان شمول {راهنمای نگارش انگلیسی براي محققان و نويسندگان} مقدمه: نوشتن در حقيقت تجلي افکار بشر در قالب کلمات است و فرايندي اجتناب ناپذير مي نمايد که انسان عصر فرامدرن نيز براي انتقال نابترين انديشه ها و آخرين يافته هاي خود ناگذير به متوسل شدن به اين حربه به ظاهر ازلي مي باشد.در عصر حاضر نيز بسياري از انديشمندان و دانشمندان و محققان براي انتقال علوم اکتسابي خويش به دنياي تسخير ناپذير دانش از آن سود مي برند. آنچه بسياري از آنها از آن رنج مي برند عدم انتقال تمامي افکار و ايده هاي آنها به مردم تمام دنيا مي باشد و علت اين امر کاملا واضح است. آنچه آنها قصد انتقال آن را دارند در جريان دگرديسي زبان رنگ مي بازد و غايت کلي متن در استفاده نکردن صحيح از کلمات و عدم آشنايي با ويژگيهاي فرهنگي و باورهاي ملي زبان مقصد بارها و بارها دستخوش تغيير مي گردد و چه بسا کاملا دگرگون مي شود. زبانها ويژگيهاي خاص خود را دارند که به همين دليل قواعد و گستره بيکراني از لغات را شامل مي شوندو لذا بسياري از آنان مي کوشند تا با يادگيري زبان بين المللي انگليسي خود چالش فراروي را کنار گذارند و بدون واسطه با مردمان دنيا سخن بگويند. شکي نيست که اين گروه نامي تر و موفق ترند. اما نگارش به اين زبان بين المللي نيز مشکلات خاص خود را دارد. چه بسا بسياري از تحقيقات به اين زبان نوشته شده اند اما باز هم نتوانسته اند ارتباط خوبي با مخاطب خود برقرار کنند. اينکه نگارش متوني از اين دست بيشتر بر جنبه معناشناسي(semantics) تاکيد کند – يعني تلاش کند تا معناي دقيق را از طريق استفاده از لغات و تعبيرات به خواننده منتقل کند- يا اينکه سعي کند تا جنبه محاوره اي و ارتباطي (communicative ) را حفظ کند يا اينکه ترکيبي از اين دو را ارائه دهد.چه بسا بي توجهي به يکي و توجه بيشتر به ديگري حاصلي جز مهجور ماندن متن نداشته باشد٬ (در مقالات آينده به اين موضوع پرداخته مي شود). شناخت مخاطب و توجه به ويژگيهاي فرهنگي و موقعيتهاي خاص (آکادميک يا عمومي) در نگارش بسيار مهم است. در عين حال انگليسي شايد از معدود زبانهايي باشد که تنوع لغات بسيار زيادي دارد و استفاده از هر کدام متضمن شناخت دقيق کلمه و کاربردهاي متفاوت آن است. به علاوه آنکه بايد دانست ساختارهاي زبان انگليسي با زبان مادري شما کاملا متفاوت است و يکي از دلايل مشکلات بالا دخيل شدن زبان مادري در استفاده از زبان مقصد است. نويسنده اين سطور مي کوشد تا در طي سلسله مباحثي موجز به رفع مشکلات موجود بپردازد. مقاله ذيل ترجمه يکي از مقالات مارتين آ.آسچل مي باشد و سعي مي کند تا انگليسي به عنوان زباني بين المللي International language)) را تبديل به زباني آسان و همه فهم (Global language) کند. راهنماي نگارش براي محققان غير انگليسي زبان نوشته: مارتين آ.آسچل مترجم: مهدي غلامي تا به حال چند بار به اين مسئله انديشيديد: کلماتي که شما به رشته تحرير در مي آوريد٬ به دورترين نقاط در قالب ترجمه يا همان شکل اصلي برده خواهد شد. در اغلب موارد شما نمي توانيد تعداد زبانهايي که اثر شما با هنر مترجمين توانا به آن ترجمه مي شود را پيش بيني کنيد. به هر حال٬ شما مي توانيد براي حصول اطمينان از اينکه مقصود شما با دقت هر چه بيشتر به تمامي آن زبان ها منتقل مي شود کارهايي را انجام دهيد: نگارش سليس و واضح به زبان انگليسي. وقتي براي مخاطبيني غير از زبان خود مي نويسيد (همان مخاطب جهاني) پذيرفتن نگرشي فراگير ضروری به نظر مي رسد نگرشي که هم خوانندگان ناآشنا با اصطلاحات زبان شما و هم آناني که تسلط کامل به زبان شما دارند را شامل مي شود. ساده نمودن و روان کردن نحو Syntax) (simplifying تاثير بسيار کمي در سبک شما دارد اما تا حد زيادي توانايي خوانندگان غير از زبان شما را براي فهم مطالب افزایش مي دهد. اگر زبان مادري خوانندگان چيزي غير از زبانهايي است که متن شما به آن ترجمه مي شود اين گروه ترجيح مي دهند تا به جاي متن انگليسي مملو از اصطلاحات و تعبيرات(Euphemism) حروف اختصاري مبهم (Acronyms) و کلمات رايج در يک دوره ((Buzzwords با زباني جهاني به مطالعه متون بپردازند. به علاوه مترجمين اغلب کار با انگليسي جهاني را آسانتر از انگليسي آمريکايي مي دانند زيرا بدين وسيله مدت زمان و اشتباهات ترجمه را به حداقل مي رسانند. در اينجا نکاتي خاص در مورد نگارش به زبان انگليسي جهاني براي نويسندگان مقالات ٬ گزارش ها٬ دفترچه هاي راهنما و بروشورها ٬ مطبوعات و وب نويسان و ديگر اشکال نگارش وجود دارد: از آنجا كه آشنايي با مباني و تعاريف پژوهش ، شرح وظايف كارشناسان پژوهشي ، آشنايي با قوانين ومقررات مرتبط با محققان و اعضاي هيئت علمي و .... از جمله مطالب و ضروريات مورد نياز كارشناسان و همكاران محترم مي باشد . بر آنيم تا با ارائه برخي مطالب مقدماتي موضوعات مرتبط را در بوته نقد و بررسي وگفتگو بگذاريم . اميدواريم با همت بلند و همفكري شما دوستان و برخورداري از مطالب جذاب و ارزنده شما عزيزان، فرايند ارتقاء كارشناسي خود را بهبود داده و خدمتي هر چند ناقابل را تقديم دوستداران پژوهش نماييم
زيست شناسي
زمستان را به صورت لارو كامل در جوانه هاي جانبي بوته درون شاخه ها و داخل ساقه ذرت باقي مانده و در مزارع به سر می برد. در شرايط مساعد و در اواخر بهار لارو تبديل به شفيره شده و سپس حشرات كامل ظاهر مي شوند. حشرات ماده بعد از آميزش با نر تخمهاي خود را به تعداد زياد تا 400 عدد در دسته هاي متعدد (8-4) در زير غلاف برگهاي ذرت و يا نيشكر و ساير ميزبانها قرار مي دهند. دورة جنيني تخم حدود 10-7 روز، سپس لاروهاي جوان خارج مي گردند. لاروهاي جوان فعاليت خود را تقريباً در كنار هم و با تغذيه از برگهاي جوان و نزديك به محل غلاف كه در ضمن قسمت ترد و نازك نيز مي باشد، شروع مي كنند. لاروها تقريباً از سن دوم توانائي نفوذ به داخل ساقه را پيدا مي كنند. لاروهاي سن آخر (سن پنجم) معمولاً قبل از شفيره شدن مراحل پيش شفيرگي را پشت سر مي گذارند و در اين مرحله لارو با استفاده از بزاق دهان و فضولات خود پيله مخصوص ايجاد مي كند. سپس درون آن به شفيره تبديل مي شود. محل شفيره شدن معمولاً بين علف، برگهاي خشك شده و ساقه يا در داخل دالان تغذيه يا زير پوست بلال و يا درون خوشه و حتي كاكل ذرت و درون گل آذين نر مي باشد. بعد از مدت كوتاهي با توجه به حرارت دورة شفيرگي پايان مي يابد و حشرات كامل سزاميا در دو جنس نر و ماده ظاهر مي شوند. در هر حال نرها زودتر از ماده ها به پرواز در مي آيند و در جست و جوي ماده ها شبها فعاليت مي كنند. ماده ها بعد از جفت گيري اغلب در ايام شب به تخم ريزي در زير غلاف برگ مي پردازند. در شرايط مساعد فصل زراعي يك دوره نشو و نماي فردي سزاميا از مرحله تخم تا ظهور حشره كامل از 45-40 روز به طول مي انجامد. به طور كلي سزاميا آفت چند نسلي (Polyvoltine) است و با توجه به منطقه در سال از 3 تا 5 نسل متوالي در سطح فلات ايران ايجاد مي كند. در مزارع ذرت استانهاي اصفهان و تهران 3.5-3 نسل، در خوزستان 5-4 نسل دارد.
کنترل:
پارازيتوئيد تخم Platytelenomus hylas (Hym.: Scelionidae)
پارازيتوئيد لارو Habrobracon hebetor (Hym.: Braconidae)
جمع آوري و آتش زدن بقاياي گياهي در مزرعه در كاهش جمعيت آفت مؤثر است. همچنين مي توان علاوه بر گونه هاي زنبور Trichogramma Spp. را جهت مبارزه با اين آفت تكثير و توزيع نمود
تريستيزاي مركبات(بيماري غم) Citruc Tristeza
Trieste به معني غم و اندوه است. اين بيماري اولين بار در اواخر سال 1890 در آفريقاي جنوبي مشاهده شده است. در ابتدا تصور ميشد كه علت ناسازگاري بين پايه و پيوندك است. در ايرن بيماري در سال 1355 در ساري روي نارنگي ساتسوما satsuma مشاهده شده است. تريستيزا به انواع مركبات حمله ميكند. پايههاي نارنگي و پرتقال حساسند و پايههاي نارنج و لمون بسيار حساسند. روي پايه سلطاني مركبات، توسرخ، توسبز مرگ ناگهاني ايجاد ميكند.
تنها راه مبارزه و پيشگيري بيماري تهيه پيوندك عاري از ويروس و پيوند آن روي يك پايه مقاوم است. البته بايد با ناقلين نيز به شدت مبارزه كرد. ازپايههاي مقاوم نارنج poncirus trifoliata و راف لمون است. پايههاي متحمل پرتقال، ليمو خاركي، نارنگي كلئوپاترا و ترنج است.
بيماری های فيزيو لوژيک گوجه فرنگی:
Catfacing :
علائم اين عارضه به صورت نواحي فرو رفته و دندانه دار در قسمت گلگاه ميوه است. گاهي خود ميوه نيز بدشكل شده و به صورت قلوه اي شكل يا اشكال ديگر در مي آيد. اين عارضه وقتي به وجود مي آيد كه دماي هوا در طول گلدهي و تشکيل ميوه كمتر از 10 درجه سانتيگراد شود. اين دما باعث مي شو د كه گرده افشاني كامل صورت نگيرد. در برخي مواقع گرماي زياده از حد، آسيبهاي ناشي ازبرخي علف كشها مثل D ـ ۴و۲
و تغييرات رطوبت خاك باعث catfacing مي شود. در ضمن نيتروژن زياد نيز باعث تشديد اين عارضه مي گردد. بروز catfacing به نوع كلتيوار گوجه فرنگي نيز بستگي دارد و در كلتيوارهاي قديمي بيشتر است. در ضمن كلتيوارهايي كه ميوه درشت تري دارند، حساس ترند.
ترك هاي رشد: Growth Cracks
در گياه گوجه فرنگي دو نوع ترك رشدي ديده مي شود : متحدالمركز و شعاعي . تركهاي رشدي متحدالمركز باعث بوجود آمدن تركهاي دايره اي شكل در انتهاي ميوه مي شوند ولي تركهاي شعاعي از انتها به طرف خارج گسترش مي يابند. اين عارضه هنگام رسيدن ميوه ظاهر ميشود. اين تركها غالبا وقتي بوجود مي آيند كه شرايط مختلفي مثل نوسانات زياد دما و رطوبت باعث تغيير شديد سرعت رشد مي گردد. باران هاي شديدي كه پس از آب و هوايي خشك به وقوع مي پيوندند، باعث بوجود آمدن تركهاي شعاعي در اكثر كلتيوارهاي گوجه فرنگي مي شوند. توانايي تحمل كلتيوارهاي گوجه فرنگي نسبت به ترك خوردن متفاوت است و بستگي به استحكام و قابليت انبساط ( strechability) پوست ميوه دارد. كلتيوارهاي بسيار حساس موقعي كه ميوه هنوز سبز است، ترك مي خورند و كلتيوارهايي كه تا حدودي مقاومند غالبا تا مراحل بعدي ترك نمي خورند. هر چه ميوه زودتر ترك بخورد، تركهاي عميق تر ي در آن بوجود مي آيد. نيتروژن زياد و پتاسيم كم در ترك خوردن ميوه ها نقش دارند و بنابراين فراهم كردن مواد غذايي مناسب، آبياري منظم و كافي باعث كاهش احتمال ترك خوردن ميوه ها مي گردد.
Puffiness :
ميوه هايي كه دچار اين عارضه مي شوند، تا حدودي پف كرده و زاويه دارند. حفرات داخل ميوه، در صورت وجود، فاقد ماده ژلاتيني به ميزان طبيعي اند و ميوه بافت متراكمي ندارد. اين عارضه در نتيجه گرده افشاني ناقص، كوددهي ضعيف و يا عدم تشكيل دانه به طور كامل بوجود مي آيد كه غالبا ناشي از دماي پايين است. مشابه عارضه قبلي، نيتروژن زياد و كمبود پتاسيم نيز باعث اين مشكل مي شوند. برخي از كلتيوارها نسبت به اين عارضه حساس تراز بقيه هستند.
رسيدن لكه دار : Blotchy Ripening
در اين عارضه بخشي از ميوه به علت عدم تلقيح مناسب به خوبي نمي رسد. آب و هواي سرد باعث شيوع اين عارضه مي شود و كمبود آب يا مقدار زياده از حد آن نيز باعث تشديد ان مي گردد. علائم به شكل لكه هاي زرد رنگ يا سفيدي است كه بافت زير آن سخت باقي مي ماند. نواحي آسيب ديده هم معمولا در بخش بالائي ميوه ( Stem End ) هستند. اين عارضه ممكن است با علائم ناشي از ويروس موزائيك توتون اشتباه شود. اين بيماري در كلتيوارهاي قديمي شايع تر است.
پيچيدگي برگ: Leaf Roll
پيچيدگي برگ نوعي عارضه فيزيو لوژيك است كه در اثر آب و هواي سرد و باراني ايجاد مي شود. اين عارضه باعث پيچ خوردن برگهاي پاييني به سمت بالا وضخيم و چرمي شدن آنها مي گردد. پيچيدگي برگ اثري روي رشد گياه و ميزان محصول نمي گذارد و نيازي به مبارزه با آن نيست.
عوارض ناشي از علف كشها :
علف كشها مي توانند باعث بد شكل شدن شاخ و برگ گوجه فرنگي شوند. بوته هاي گوجه فرنگي به ويژه به D ـ ۴و۲ حساس هستند . علف كشهاباعث خم شدن برگها به سمت پايين، فنجاني و ضخيم شدن آنها مي شوند. برگهاي تازه باريك و پيچ خورده اند و به طور كامل توسعه نمي يابند. ميوه ها ممكن است دچار catfacing شوند و نرسند. در ضمن در اثر بادبردگي ( drift ) هم ممكن است علف كشهايي كه براي کنترل علفهاي هرز چمني به كار مي روند، روي گياه زراعي رفته و عوارض آشكار گردند. بخارات ناشي از علف كشها هم ممكن است گياه را تا چند روز پس از كاربرد علف كشها تحت تاثير قرار دهند. علف هاي چيده شده اي كه قبلا علف كش روي آنها استفاده شده نيز نبايد به عنوان مالچ درمزارع گوجه فرنگي به كار روند. اگر آسيب هاي وارد شده جزئي باشند، گياه قادر به رشد و ترميم خود خواهد بود. در ضمن گياهان آسيب ديده بايد به طور مرتب و كامل آبياري شوند.
منابع :
www.uwex.edu/ces/wihort/fruitveggies/TomatoDisorders.htm
By Delahaut , Karen . IPM Outreach Specialist , University of Wisconsin
www.avrdc.org.tw/LC/tomato/sunscald.html
Information from Dr. T .C. Wang , AVRDC
www.colostate.edu/Depts/CoopExt/4DMG/Pests/Diseases/tomaprob.htm
By Sedbrook , Judy , Colorado State University Cooperative Extension
اثر ویروس بر شکل ظاهری گیاه
شکل ظاهری گیاهان بر اثر حمله ویروس تغییر میکند و البته این تغییرات دنباله تحولاتی است که در اندرون گیاه به وقوع میپیوندد. علایمی که ظهور میکنند، برحسب نوع میزبان ، مدت پس از آلودگی ، نژاد ویروس و شرایط محیطی فرق میکند.
نکروزه شدن
شدیدترین اثر ویروسهای گیاهان ، کشتن یاختههاست. قطر زخمهای موضعی که در نتیجه نکروزه شدن بافت در برگ بوجود میآیند، به نوع ویروس و نوع گیاه و شرایط محیط بستگی دارد. مرگ بعضی از اندام گیاه و یا مرگ گیاه بطور کلی در برخی از بیماریهای ویروسی ، متداول است.
اثر بر شکل گیاه و نحوه رشد آن
بیشتر ویروسها رشد میزبان را کم میکنند، ولی در بعضی حالات باعث رشد غیر عادی آن میشوند. برگها بر اثر حمله ویروس تغییر شکل میدهند. تولید گل و دانه نیز در گیاهان آلوده کاهش مییابد. اثر ویروس بر کاهش میزان محصول کاملا نمایان است.
اثر بر رنگ گیاه
از علایم اولیه آلودگی فراگیر ویروسی در اکثر گیاهان بیرنگ شدن رگبرگها در جوانترین برگهاست و برگها پس از رشد ، حالت موزائیکی یا ابلقی پیدا کرده و یا زرد میشوند. بسیاری از ویروسهای مولد موزائیک بر رنگ گلها اثر میگذارند.
زيستشناسي
اين حشره زمستان را به صورت لارو كامل در داخل هسته ميوههاي آلوده ريخته شده روي زمين يا در خاك سپري ميكند. با مساعد شدن شرايط آب و هوا لارو تبديل به شفيره شده و در بهار همزمان با تشكيل ميوه حشره كامل ظاهر و بعد از كمي تغذيه از برگ، در گوشت ميوه سوراخي ايجاد كرده و يك عدد تخم در سطح هسته قرار ميدهد. حشره ماده پس از آن ديواره حفره را جويده و با قسمتهاي خرده شده روي تخم را ميپوشاند و به اين ترتيب مانع خشك شدن آن ميگردد. تخمها پس از يك يا دو هفته تفريخ شده و لاروهاي جوان وارد هسته شده و سبب از بين رفتن آن ميگردند. لارو پس از رشد كامل ميوه را ترك كرده و در خاك تبديل به شفيره ميشود. اين حشره يك نسل در سال دارد.
کنترل:
1. شخم عميق در زير درختان در پاييز و زمستان براي از بين بردن لاروهاي زمستان گذران
2. استفاده از سموم تماسي پس از ريزش گلها(6-5روزبعد) براي از بين بردن حشرات كامل
3. اندوسولفان EC35% و 1.5 درهزار
4. دیازینون wp40% و 1در هزار
5. گوزاتیون EC20% و 2 درهزار
سياهك سخت جو Barley covered smut
بيماري سياهك سخت (پوشيده) Ustilago hordei، تنها در جو و يولاف باعث كاهش شديد محصول ميشود. قارچهاي مولد بيماري سياهك سخت در جو و يولاف، از نظر خصوصيات مرفولوژيك مشابهند؛
اما از نظر ايجاد بيماري در يولاف و جو با يكديگر تفاوت دارند؛ يعني يك نوع تنها جو را و نوع ديگر تنها يولاف را آلوده مي كند.
کاربوکسین تیرام wp 75% یک تادو در هزار ضد عفونی بذر
مانکوزب wp 80% یک تا دو در هزار ضد عفونی بذر قبل از کشت
بيولوژی و مشخصات :
حشرات کامل حدود 5/3 تا 6 ميلی متر طول دارند . نرها کمی کوچکتر از ماده ها هستند . رنگ آنها بين قهوه ای تيره تا قهوه ای روشن تغيير می کند و در ثلث انتهايی هريک از بالپوشها يک نوار مورب زرد رنگ وجود دارد که مجموعا وقتی بالپوشها بسته است به شکل V يا هفت ديده می شود.
حاشيه اين نوارها معمولا تيره تر از ساير قسمتهای بدن به نظر می رسد . بالپوشها و پاها از پرزهای خاکستری رنگ و کم پشت پوشيده شده است ، بعلاوه در انتهای قدامی ران پاها به سمت داخل يک خار نوک تيز و نسبتا قوی وجود دارد . وضع اين خار در گونه مشابه آن A.pyri کاملا متفاوت است . طول خرطوم به 2/1 تا 5/1 ميلی متر می رسد . تخم ها بيضوی و به رنگ سفيد شکری است و در حدود 7/0 ميلی متر می باشد . لاروها سفيد رنگ ، خميده و بدون پا هستند و در ميان غنچه ها و شکوفه های خشک شده ديده می شود . طول بدن لارو در حداکثر رشد 5 تا 6 ميلی متر است .
اين حشره زمستان را به صورت حشره کامل در زير پوستک های تنه درختان سيب و گلابی بسر می برد.
در بهار به محض گرم شدن هوا و مصادف با باز شدن جوانه های برگ ظاهر می شوند و پس از مختصری تغذيه از برگهای جوان ، در داخل شکوفه های باز نشده که هنوز سبز و کوچک هستند ، تخم می گذارند .
اين تخم ها به فاصله يک هفته تا 10 روز باز می شوند و لاروها پس از خروج از تخم از اندام های زايای گل ( پرچم و مادگی ) تغذيه می کنند . شکوفه های آفت زده باز نمی شوند و گلبرگها در حالت غنچه خشک می شوند . به رنگ قهوه ای روشن در می آيند. لاروها به فاصله 4 هفته دوران تغذيه خود را خاتمه داده و در داخل غنچه های خشک شده تبديل به شفيره می شوند و پس از 2 تا 3 هفته به حشرات کامل تبديل می شوند . اين حشرات پس از مختصر تغذيه به زير پوستک ها و پناهگاه های ديگر می روند و مدتی نزديک به 10 ماه به استراحت می پردازند .
سرخرطومی سيب در اکثر نقاط کشور ما اهميت اقتصادی ندارد و به سادگی در اثر عوامل طبيعی کنترل کننده جمعيت آن محدود می گردد . در کشور ما مطالعات کافی در مورد بيولوژی و به خصوص عوامل طبيعی کنترل کننده روی اين گونه صورت نگرفته است . در منابع خارجی از وجود پارازيت های موثر و مفيدی از جمله examinator ، pimpla ، P.pomorum و گونه های چندی از جنس های Apanteles ، Meteorus ، Habrocytus نام برده می شود
مبارزه :
در صورتيکه سابقه خسارت اين آفت در منطقه ای شديد باشد و بررسی حشرات کامل در زير پوستک ها ، تراکم آنها را در حد بالای زيان اقتصادی نشان می دهد .
می توان درختان ميزبان را پس از باز شدن برگها و قبل از باز شدن شکوفه ها با محلول 2 در 1000 تکسافن يا تيودان سم پاشی نمود.
نقش قارچهای میکوریزا در کشاورزی
همزیستی میکوریزائی رابطه ای پویا و مسالمت آمیز بین سیستم ریشه ای گیاه و دسته ای خاص ا زقارچ های خاکزی به نام Mycorrliza(VAM) Veshcular Arbuscular فراوانترین و معمولترین قارچهای همزیست در خاک بوده و قادرند با بیش از 90% گونه های گیاهی ارتباط همزیستی برقرار کنند . بیشترین اثر سودآور قارچهای میکوریزائی بهبود وضع تغذیه ی گیاه میزبان بخصوص درمورد فسفر است . این قارچها درخاکهائی که غلظت عناصر غذائی آنها (به ویژه فسفر ) کم تا متوسط باشد ، قادرند نیاز فسفری گیاه میزبان را تامین کنند بطوریکه نیازی بمصرف کودهای شیمیائی فسفره نباشد از اینرو به قارچهای میکوریزا " کود بیولوژیکی " نیز گفته میشود . این قارچها در شرکت با یک تعامل سه گانه خاک – قارچ – گیاه قادرند فوائد دیگری را برای گیاه میزبان فراهم کنند که اهم آنها عبارتند از : افزایش مقاومت گیاه به امراض ، تشدید تثبیت بیولوژیکی نیتروژن ، افزایش مقاومت گیاه در مقابل خشکی و تشدید میزان فتوسنتز .
ازجمله محدودیتهای موجود در گسترش استفاده از میکوریزا برای افزایش رشد گیاهان میتوان به رشد نسبتا آهسته قارچهای اکتومیکوریزا ( میکوریزای خارجی ) و خصوصیت منحصر به فرد این قارچها اشاره کرد که تولید انبوه مواد تلقیحی حاصل از انرا محدود میکند . درصورتیکه بتوان هاگهای قارچهایVAMرا واداربه رشد درمواد غذایی و تولید میسلیومهای فراوان کرد این امکان وجود دارد که بتوان در عمل تلقیح از باکتریهای تثبیت کننده ی نیتروژن وقارچهای VAM بطور مشترک در مقیاس گسترده ای استفاده کرد .اگر بتوان با کمک مهندسی ژنتیک ژنهای ناقل تثبیت نیتروژن (ژنهای نیف ) را به قاچهای VAM منتقل کرد ، میتوان دو خصوصیت مهم عمل تثبیت بیولوژیکی نیتروژن و افزایش حلالیت فسفات را در یک میکروارگانیسم ایجاد کرد. این توانائی بیولوژیکی هنوز در حد یک اندیشه و تفکر است و شاید در اینده ای نه چندان دور به واقعیت بیانجامد.
منبع : ماهنامه علمی – تخصصی کشاورزی زیتون
زيست شناسي:
زمستان را بصورت حشره كامل در زير توده هاي برگهاي ريخته وخشك شده علفهاي هرز به خصوص گرامينه هاي وحشي و دائمي و در شكاف درختان يا شكاف زمين و يا در زير كلو خه ها به سر مي برد. در بهار در اواسط فروردين تا اواسط ارديبهشت ظا هر و در ساعات گرم روز پرواز مي نمايد و از برگ گياهان تغذيه مي كند . مدت تغذيه حدود يك ماه است.اولين تخمريزي در اوايل خرداد ماه صورت مي گيرد .هر حشره ماده تا 300 عدد تخم مي گذارد.تخم ها به صورت انفرادي در روي بوته خربزه يا در داخل خاك گذاشته مي شود .
دوران تكاملي تخم حدود دو هفته مي باشد. لاروها پس از خروج وارد خاك ميشوندو از ريشه تغذيه و در دخل ساقه تونل ايجاد ميكنند.دوره لاروي 30 تا 40 روز و قبل از اين كه لاروها تبديل به شفيره شوند سه بار جلد عوض مي كنند. شفيره در خاك و در لانه گلي تشكيل مي شود و بعد از 10 روز حشرات كامل نسل دوم ظاهر مي گر دند.خسارت نسل دوم اهميت اقتصادي ندارد و حشرات براي زمستان گذراني به پناهگاههاي مختلف مي روند. در برخي از نواحي گرمسيري تا 5 نسل در سال دارد.
کنترل عروسک خربزه :
1- كاهش رطوبت خاك يكي از عوامل محدود كننده تفريخ تخم و فعاليت لارو مي باشد و بنابراين در مزارعي كه كمتر ابياري ميشوند يا از روش پشته كاري و ابياري نشتي استفاده ميشود خسارت افت كمتر مي باشد .
2- در صورت لزوم مبارزه شيميايي استفاده از كاربارين (سوين) يا يكي از سموم فسفره الي و چون لارو افت ريشه خوار است و در زمان كشت از گرانول كلرپيريفوس به ميزان 20 كيلو در هكتار عليه لارو استفاده مي شود.
سفيدك پودري انگور (سياه بور) Grapevine powdery mildew
شدت بيماري موقعي كه جوانهها متراكمند يا رطوبت بالاست و جاهاي كه سايهدار است بيشتر است. در اثر حمله قارچ كيفيت و كميت ميوه كاهش يافته، همچنين باعث حساسيت درخت به سرما ميشود. قارچ به ميوه، برگ، خوشه، جوانه، پيچكها، دم ميوه و شاخههاي جوان حمله ميكند. در اثر حمله پوششهاي سفيد و خاكستري روي اندامهاي گياه ديده ميشود. در روي برگ لكههايي محدود را ايجاد ميكند كه در آخر فصل اين لكهها نكروزه ميگردند. حمله قارچ به غورهها به علت عدم تعادل فشار در قسمت داخلي و خارجي باعث تركيدن ميوه ميگردد وپيش از آنكه غورهها به نصف اندازه حقيقي برسند ميريزند. ميوههاي رسيده مورد حمله قارچ قرار نميگيرند. خوشههاي سفيدك زده كمي سياه و سبك هستند. اگر بيماري هنگام
گل و قبل از آن شديد شود گلها مي ريزند و دانه تشكيل نميشود. حبهها كوچك مانده و رشد نميكنند و آبدار نميشوند غالباً حبهها ترك خورده و مي پوسند. سفيدك مو درشرايط خشك بدون ترك خوردن باعث زودرسي انگور ميشود. درهواي مرطوب شكافها روي انگور يا غوره زود پيدا ميشود.
كنترل:
1- گوگرد ميكرونيزه ---------- kg90- 60 در هكتار
مبارزه با گوگرد در 3 نوبت انجام ميشود. نوبت اول در 7- 6 برگي جوانهها به ميزان 15-10 كيلوگرم. نوبت دوم بعد از ريختن گلبرگها و بسته شدن دانه به ميزان 30-20 كيلوگرم و نوبت سوم 20-15 روز بعد به ميزان 40-30 كيلو، در صورت انبوهي تاكستان تا 60 كيلوگرم قابل افزايش است.
2- سولفور(الوزان- كوزان) wp80-90 % و 4-3 درهزار
3- دينوكاپ(كاراتان) FN-57 wp 18.25 % و 1 درهزار
4- پنكونازول(توپاز) EW 20 % و 0.125 درهزار
5- هگزاكونازول(انويل) SC 5 % و0.25 درهزار
6- نوآريمول(تريميدال) EC 9 % 2/0 درهزار
توصيهها: دينوكاپ در نوبت اول كه هوا خنكتر است مصرف شود و سولفور در نوبتهاي بعدي كه هوا گرمتر است. هرس سبز درختان مو و از بين بردن علفهاي هرز ، جهت كاهش رطوبت و تهويه باغ در كاهش بيماري موثر است.
طول بدن مادهها بين 0.35 تا 0.40ميليمترمتغير بوده و داراي بدني كيسهاي شكل است،كه
معمولابه سمت شكم در ناحيه vulva درست در سمت جلو ودر فاصله كوتاهي از دم خم شده است. حفره دفعي خوب رشد يافته ودر جلو vulva قرار گرفته است. Ovary معمولا داراي دو خميدگي بوده و به ناحيه مري ميرسد.
اولين پوست اندازي درون تخم انجام ميشود. از مجموع پورهها در حدود26% تبديل به نماتد نر ميشود.مرحله دوم پورگي قبل ازتوده تخم خارج شوند بوجود ميآيد و طول آنها بين 0.28 تا0.34 ميكرون تغيير ميكند. مرحله دوم پورگي نرها 48ساعت مرحله سوم 108 ساعت ومرحله چهارم پورگي180 ساعت طول ميكشد.معمولا نرها يك هفته پس از تفريخ به سن بلوغ ميرسند. درسن چهارم طول بدن به0.26 تا 0.33 ميليمتر ميرسد و Testis و Spicule قابل رويت ميباشد،اما stylet نامشخص باقي ميماند و مري باقي ميماند.
مرحله دوم پورگي ماده در حدود 14 روز وقت لازم دارد تا ظاهر شود واز سلولهاي ريشه تغذيه نمايد و خود را براي پوست اندازي آماده نمايد. در اين مرحله وقتي خاك مورد مطاله قرارميگيرد نماتد مشاهده ميشود و در صورت نبود گياه ميزبان ميتواند به زندگي خود ادامه دهد.
Vulva بصورت يك شكاف عميق وحفرهي دفعي خيلي برآمده است. دم نسبتا مخروطي و به سمت
پشت برگشته است و به يك نوك كلفت خاتمه مييابد.anus و rectum مشاهده نميشود.مادههاي جوان ومادههاي سن چهارم 21 روز بعد از ورود نماتد به داخل ريشه گياه ظاهر ميشوند. پس از يك هفته مادههاي جوان به لايه pericycle ريشه نفوذ كرده و در حدودسه چهارم طويلتر ميشوند.
براي تكميل دورهي زندگي از مرحله تخم تا خاتمه دوره بلوغ8-6 هفته طول ميكشد. در اثر حمله اين نماتد برگها وشاخههاي مركبات زرد شده و محصول كاهش مييابد. تعداد تخمي كه يك ماده ميگذارد75-100 عدد ميباشد. درجه حرارت مناسب براي آلودگي ميزبان31-25 ميباشد. تحت شرايط خشك لاروها ونرها پس از 9 روز كه در آب فرو برده شوند مجددا به زندگي خود ادامه ميدهند.
علائم و نشانههاي خسارت :
براثر حمله نماتد به ريشه مركبات،درختان به تدريج روبه زوال ميروند. برگها كم پشت وسبز مايل به خاكستري وكدر ميشوند. سرشاخهها خشك شده ميوهها كوچك و كم بوده و اغلب ميريزند.ريشههارشد طبيعي نداشته، ضخيم به نظر ميرسند. و يك لايه خاك روي آنها فرا گرفته است كه به آساني شسته نمي شود. اين علائم مويد آن است كه نماتد ريشه مركبات را آلوده كرده است. هيچگونه تورم يا گال روي ريشهها ديده نميشود. ولي ريشههاي آلوده كلفتر هستند.
نرهاي بالغ نماتد مركبات انگل نبوده وتغذيه و خسارت به مادهها ولاروهاي نر وماده محدود ميشود.تغذيه لاروها بطور پارازيت خارجي روي بافتهاي پوست است. مادههاي جوان از ناحيه سر تا گردن در پوست فرورفته است. سرآنها داخل حفرهاي كه دريك ناحيه گياهي ساخته شده به
اطراف حركت ميكند. تغذيه از6-10 سلول مجاور اين حفره كه بنام ياختههاي پرستار معروفند صورت ميگيرد. درگياهان مقاوم پس ازنفوذ لاروها به ياختههاي پوستي اين سلولها نكروز شده و درنتيجه تغذيه صورت نگرفته و نماتد از بين ميرود. درشيره گياهان مقاوم و غير ميزبان مواد مسموم كننده نماتد نيزديده شده است. معمولا تاوقتي كه جمعيت نماتد روي ريشه درخت به حد نصاب (40000 لارو ) نرسد درخت كاملاً از بين نميرود. ازطرفي نشانههاي بيماري روي اندامهاي فوقاني 3-5 سال بعد از آلودگي ريشه ظاهر نخواهد شد. وسرانجام براثر فساد ريشه و عدم جريان شيره گياهي به بالاي درخت از بين خواهد رفت.
كنترل :
1- شناسایی باغهای آلوده و جلوگیری از انتقال خاک و نهال آلوده
2- استفاده از پایه های مقاوم از جمله نارنج سه برگ
3- فومیگاسیون خاک به صورت موضعی
4 - سم دايتراپكس SL100% قبل از كشت، ضدعفوني خاك
توصيهها:
اين سم داراي گياه سوزي شديد ميباشد و در ضد غفوني خاك كاربرد دارد. براي جلوگيري از گسترش بيشتر نماتد مركبات بايد اقداماتي در جهت تهيه نهالهاي سالم و جلوگيري از كاشتن نهالهاي آلوده انجام گيرد. استفاده از پايههاي مقاوم از قبيل نارنج سه برگي نيز موثر است. براي ضد عفوني از متيل برومايد نيز استفاده ميشود. اينكار بوسيله اپليكاتور و در زير پوشش پلاستيكي انجام ميشود.
لکه برگی ذرت Maize leaf spot
این بیماری به عاملیت قارچ Helminthosporium turcicum به نام بلایت شمالی برگ ذرت معروف است. اولین بار در سال 1876 از ایتالیا و درسال 1369 قارچ عامل را فروتن و رحیمیان از مازندران
گزارش کردند.
نشانه های بیماری
ابتدا روی برگهای پائینی لکه های طویل سبز مایل به خاکستری تا حنائی که اندازه آنها تا 15 سانتیمتر می رسد. در ارقامی که دارای ژن HT2 هستند، لکه های طویل زرد به صورت خطی دیده می شود. در آلودگی های شدید برگها قبل از موعد می ریزد. اگر چه خود پوسته بلال آلوده می شود اما خود بلال آلوده نمی گردد. در حالت شدید بیماری امکان مرگ گیاه می باشد.
قارچ عامل بیماری به صورت میسلیوم و کنیدی در برگهای آلوده، پوسته ذرت و سایر اندامهای قارچ گیاه زندگی می کند. قارچ در مناطق مرطوب باشبنم زیاد فعالیت می کند.
کنترل:
1. استفاده از ارقام مقاومِ که دارای مونوژنیکها ی مقاوم HT1، HT2 و HT3
می باشند.
2. ضد عفونی بذر با کاربوکسین تیرام WP75% به نسبت دو و نیم در هزار
3. کاربرد قارچکشهای کلروتالونیل(داکونیل) WP75% ومانب و مانکوزب WP80% به محض ظهور اولین لکه های بیماری.
کفشدوزک ها coccinellidae
شکل شناسی:
حشره کامل سخت بالپوشی کوچک و به طول 7-8 ميلی متر با رنگ عمومی زرد طلائی متمايل به قرمز و تعداد 6 لکه سياه رنگ رروی هر بالپوش است. شاخک ها سنجاقی و 11 مفصلی است. پيش گرده بدون لکه است. تخم اين حشره بيضی کشيده و به طول 5/1 – 5/2 ميلی متر به رنگ زرد روشن می باشد. لارو در هنگام خروج از تخم 2- 5/2 ميلی متر و پس از رشد کامل به 8-9 ميلی متر می رسد، رنگ آن ابتدا زرد روشن و بعدا بتدريج زرد متمايل به سبز می گردد. لارو در دو انتها باريک و در وسط عريض است و دارای 3 جفت پای سينه ای به رنگ زرد می باشد.شفيره به رنگ زرد تيره و به طول 5/6 – 7 ميلی متر است و اغلب نصف بدن آن در داخل پوسته لاروی است.
مبارزه:
تشخيص موقع مناسب سم پاشی خيلی مهم است. حشرات کامل کفشدوزک خربزه بتدريج در بهار ظاهر می شوند و از مزرعه ای به مزرعه ديگر پرواز می کنند. با يک سم پاشی جلو انتشار و تکثير آنها را می توان گرفت، اين سم پاشی بايد روی نباتات جاليزی و علفهای اطراف آن صوت گيرد. بنابراين به محض مشاهده اولين آثار خسارت در بهار از سموم فسفره پردوام و کلره می توان استفاده کرد، البته بايد مواظب بود که بعضی از سموم کلره روی برگهای گياهان خانواده کدوئيان سوختگی ايجاد می کنند . گوزاتيون به نسبت يک گرم خالص در يک ليتر آب يا ليندين 5/1 گرم خالص در يک ليتر آب می تواند مورد استفاده قرار گيرد.
فاصله سم پاشی آخر تا برداشت محصول 20 روز خواهد بود.
بيماري آنتراكنوز غلات Graminicola anthracnose تقريباً تمامي غلات دانه ريز ، ذرت ، سورگم وتعداد زيادي از گراسها به اين بيماري حساس هستند. علائم بيماري معمولاً روي قسمتهاي پاييني گياه ظاهر مي شود ؛ ولي ممكن است برگهاي بالايي
وحتي خوشه ها نيز آلوده شود . علي رغم گسترش نسبتاً زياد بيماري ، ميزان خسارت و كاهش محصول شديد نيست .
قارچ عاملColletotrichum graminicola در مراحل اوليه آلودگي ، معمولاً هيچ گونه علامتي روي گياه مشاهده نميشود . با پيشرفت بيماري ،گياه زردرنگ شده ،حالت رنگ پريدگي در گياه به چشم ميخورد و گياه زودتر از موعد مقرر ميرسد (رسيدگي زودرس ) .چنين گياهاني ممكن است با گياهاني كه توسط ساير عوامل مولد پوسيدگي ريشه و ساقه آلوده شده اند ، اشتباه گرفته شود .
اندام باردهي قارچ ( آسروول) كه مصادف با مرحله رسيدن گياه ظاهر مي شود ، وسيله خوبي براي تشخيص بيماري و عامل آن است . در بين تعداد بسيار زيادي از زوائد خار مانند ، تعداد بي شماري آسروولهاي كوچك سیاهرنگ و تخم مرغي تا دوكي شكل در روي ساقه يا غلاف برگ تشكيل مي شوند ؛ به همين سبب ظاهري برجسته دارند . كنيديهاي تك سلولي ، داسي شكل ، شفاف تا خاكستري روشن در درون آسروول به وجود مي آيند . ابعاد كنيدي حدوداً 4-6*20 –30 ميكرون است .قارچ معمولاً به صورت كنيدي يا ميسليوم در روي بقاياي گياهي آلوده زمستانگذراني مي كند. آلودگي اوليه توسط ماده تلقيح خاكزاد روي ريشه ها يا قسمتهاي پاييني گياه صورت ميگيرد . ساير قسمتهاي هوايي گياه نيز ممكن است توسط كنيديهاي ثانويه آلوده شود . گونه هاي وحشي غلات اطراف مزارع ممكن است به صورت منابع اوليه وثانويه آلودگي عمل كنند . علي رغم پراكندگي وسيع جغرافيايي ، تاكنون تحقيقات محدودي روي اين بيماري صورت گرفته است . علت اين قصور احتمالاً عدم مشاهده حالت اپيدمي شديد عامل بيماري بوده است .
کنترل:
بيماري در خاكهايي كه از نظر فسفر و پتاس فقير هستند ، شديد تر است . تناوب زارعي با حبوبات ، در مناطقي كه بيماري شايع است ، روش مناسبي براي كنترل عامل بيماري است
گل جالیز:
گل جاليز نيز مانند سس يک گياه کاملا انگلی می باشد . بذر اين نيز تا ۱۳ سال می
تواند در خاک بماند . بذر گل جاليز هنگامی که در کنار ريشه گياه ميزبان قرار می گيرد
توسط ترشحات ريشه گياه ميزبان تحريک می شود و جوانه می زند و سپس اندام
مکنده خود را در ريشه گياه ميزبان فرو می برد و از مواد غذايی آن استفاده می کند .
برای مبارزه با اين انگل گياهی نيز هيچ علف کش اختصاصی وجود ندارد . البته در
بازديدی که از مزارع نونه سيب زمينی در همدان داشتم آنجا از يک قارچ که بطور
اختصاصی به گل جاليز حمله می کرد و آن را از بين می برد استفاده کرده بودند که
بسيار موفق نيز بود . مبارزه زراعی با اين انگل به اين صورت است که قبل از کشت
گياه اصلی گياهان ميزبان ديگری را به عنوان گياه تله در زمين می کاريم که عمدتا از
آفتاب گردان و خردل استفاده می شود و هنگامی که گلهای جاليز نيز با اين گياهان
رشد کردند زمين را شخم ميزنيم به اين ترتيب تعداد زيادی از گلهای جاليز از بين
ميروند و بعد اقدام به کشت اصلی می کنيم .عمل شخم را بايد قبل از بذر دادن
گلهای جاليز انجام بدهيم .
دارواش :
دارواش يک گياه نيمه انگلی می باشد و برگ دارد و می تواند قسمتی از مواد غذايی
خود را توليد کند . اين گياه انگل درختان می باشد ولی خسارت زيادی نمی زند و گياه
انگلی خيلی مهمی نيست . بذر آن توسط پرندگانی از قبيل دارکوب در تنه درختان
قرار می گيرد و جوانه می زند و رشد ميکند . اين گياه دارای گلهای زيبايی می باشد
که حتی بعضی مواقع بخاطر گلهای زيبای آن آنرا از بين نمی برند و اجازه رشد آنرا
روی درخت ميدهند .
استفاده نادرست از گياهان دارويی میتواند كشنده باشد
تحقيقات نشان داد گزنه موي سر را تقويت كرده و از ريزش آن جلوگيري مي كند.
گزنه با نام علمي « ortica dioica» گياهي است كه از دوران ماقبل تاريخ نيز وجود داشته و مردم آن زمان از آن براي تغذيه استفاده مي كردند و از خواص درماني آن نيز اطلاع داشتند.
گزنه گياهي است علفي و چندساله كه ساقه آن چهارگوش بوده و به طور قائم تا ارتفاع يك متر بالا مي رود. اين گياه در خرابه ها، باغها و نقاط مرطوب كه چهارپايان از آن عبور مي كنند به حالت خودرو مي رويد، ريشه اين گياه خزنده است و در ناحيه اي كه سبز مي شود كم كم تمام منطقه را فرامي گيرد.
جالينوس حكيم كه در قرن دوم ميلادي زندگي مي كرد از آن براي رفع سرمازدگي و بيماري دستگاه تنفسي استفاده مي كرد.
گزنه از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است و براي براق شدن و جلا دادن به مو مي توان بعد از شست و شوي سر موها را با چاي گزنه ماساژ داد.
اين گياه دستگاه هاضمه را تقويت كرده و براي درمان بيماري قند مفيد است بدين منظور مي توان يك فنجان چاي گزنه را سه بار در روز استفاده كرد.
اين گياه در برطرف كردن بيماريهاي پوستي مفيد است و در درمان كم خوني موثر بوده و تعداد گلبولهاي قرمز را زياد مي كند.
گزنه عرق آور، پاك كننده اخلاط سينه، ريه و معده است و گرفتگي هاي كبدي را رفع مي كند.
اين گياه ناراحتي هاي كليه را برطرف كرده و ضماد آن در درمان دردهاي عضلاني و از بين بردن زگيل مفيد است. همچنين براي برطرف كردن درد رماتيسم، مي توان برگهاي تازه آن را روي پوست ماليد.
گزنه اگر بيش از حد استفاده شود ممكن است براي روده ها و كليه ها مضر باشد.
عروسك پشت پرده در درمان ناراحتی های پوستی مفيد است
عروسك پشت پرده در درمان ناراحتي هاي پوستي مانند جوش و كرك مفيد است.
به گزارش خبرگزاري كشاورزي ايران (ايانا) – عروسك پشت پرده با نام علمي Physalis alkekengi گياهي است يكساله و يا چندساله، زيبا و به بلندي كمتر از نيم متر كه گل هاي آن سفيد و كوچك هستند.
كاسه گل پس از گرده افشاني و لقاح مي رويد، درشت، متورم و رنگين مي شود و به رنگ نارنجي تند با رگبرگهاي برجسته درمي آيد. درون آن ميوه گياه به شكل سته نارنجي تشكيل
مي شود. در پاييز معمولا پارانشيم كاسه گل تحت تاثير فعاليتهاي باكتري هاي سلولز خوار تجزيه مي شود، در نتيجه فقط شبكه رگبرگهاي كاسه به شكل تور سفيد رنگ ظريف و نازكي باقي مي ماند و ميوه درون آن نمايان مي شود به همين دليل است كه اين گياه را عروسك پشت پرده مي نامند.
اين گونه از عروسك پشت پرده فقط در جنگل هاي شمال مي رويد و برگ و ميوه آن خاصيت دارويي دارد.
اين گياه طبعي سرد و خشك دارد و داراي اثراتي نظير تب بر، ضدانگل، و تصفيه كننده خون است.
براي رهايي از كرم كدو و انگلهاي معده و روده مي توان از 25 گرم ميوه عروسك پشت پرده استفاده كرد.
ميوه اين گياه شبيه گيلاس است و ويتامين C آن بيشتر از ليمو است.
عروسك پشت پرده در درمان بيماري هاي برونشيت، تنگي نفس، رماتيسم، هپاتيت و زخم مجاري ادرار موثر است.