مقالهنویسی
مقالهنویسی
مقاله در لغت به معنی گفتار، مبحث، سخن، قول و فصلی از کتاب یا رساله آمده و فرهنگ معین یکی از معانی این کلمه را نوشتهای دانسته که دربارهی موضوعی نویسنده و در توضیح آن افزوده است: «غالباً نوشتهای که برای درج در روزنامه و مجله تهیه شود »
مقالهنویسی به شیوهی جدید و به صورتی که امروز در زبان و ادبیات فارسی معمول است. سابقهی چندانی ندارد و قدمت آن در کشور ما از نیمهی دوم قرن سیزدهم هجری قمری فراتر نمیرود. آغاز کار مقالهنویسی را باید مقارن چاپ و نشر روزنامه دانست. در واقع روزنامه و مقاله همزادانی هستند که در یک زمان به وجود آمده و در بستر روزگار پرورش یافتهاند، تا جایی که با شنیدن کلمهی مقاله لفظ روزنامه یا مجله به ذهن متبادر میشود. گویی این دو با هم ارتباط دایمی و ناگسستنی دارند.
در کشورهای باختری نیز آغاز کار مقالهنویسی به سبک کنونی با اوایل قرن هفدهم میلادی ـ که نخستین نشریههای دورهای کشورهای اروپایی انتشار یافت _ مقارن است.۱ در این مرحله مقالهنویسی چندان رونقی نداشت و آنچه به رشته تحریر درمیآمد، زبان تبلیغاتی حکومتهای خودکامه وقت بود، اما در مرحلهی دوم که عصر مطبوعات عقیدتی و سیاسی است با انقلاب انگلستان (۸۹-۱۶۸۸) آغاز میشود و تا پیروزی جنگهای استقلال آمریکا و انقلاب کبیر فرانسه در اواخر قرن هجدهم ادامه مییابد، درخشانترین دوران نگارش مقالههای تند و آتشین از طرف روزنامهنگاران به شمار میآید. در همین دوره بود که مطبوعات با بهرهگیری از آزادی بیان، حافظ دموکراسی معرفی شدند تا جایی که «ادموند بورک» فیلسوف و سیاستمدار انگلستان روزنامهنگاران را مخاطب قرار داد و گفت: «آقایان شما رکن چهارم دموکراسی هستند»۲
در مرحله سوم که از دهه چهارم قرن نوزدهم آغاز میشود، ارباب مطبوعات و بویژه مقالهنویسان به کار سودمند و تا حدی مؤثر خویش ادامه دادند. اگر چه کارشناسان امر و اهل فن، این دوره را فاقد آوازه و اعتبار و نقش اجتماعی مرحله قبلی میدانند و معتقدند که از آن تاریخ به بعد، مطبوعات به صورت یک فعالیت تجارتی در آمده و دست روزنامهنگاران انقلابی و دارندگان عقاید خاص سیاسی از آن کوتاه شده است؛ با این وجود، هنوز تصور عمومیبراین پایه استوار است که مطبوعات نقش خود را به عنوان رکن چهارم دموکراسی همچنان ایفا میکنند و میتوانند در بسیاری از موارد به یاری مردم بشتابند و رسالت خود را در دفاع از حق و عدالت برعهده گیرند.
کوشش پیگیر و مداوم نویسندگان در اوایل قرن بیستم، میتواند شاهد صادقی بر این مدعا باشد. زیرا درهمین دوره، بخصوص بعد از جنگ جهانی اول که بیم و هراس گرسنگی همه جا را فرا گرفته و ترس از بیماریهای گوناگون خواب از دیدگان مردم ربوده بود این فیلم بدستان متعهد و دلسوز و یاریگران افراد جامعه بود ند که با نگارش مقالههای تند وآتشین و انتشار کتابهای سودمند، دردهای مردم را به گوش مسؤولان امر میرساندند. و بار سنگین سختیها و رنجهای درماندگان و بیچارگان را بر دوش میکشیدند و با امید دادن به دل افسردهی آنان، بر زخمهایشان مرهم مینهادند و در همه اوضاع و احوال، بازگو کردن دردها و رنجهای مردم را جزء اساسی ترین وظایف نویسندگی میدانستند.
در هرصورت چنانکه گذشت، فرهنگ معین مقاله را نوشتهای دانسته است. که برای درج روزنامه یا مجله تهیه شود. اگر چه جای درج مقالهها اغلب روزنامهها یا مجلهها است، اما مندرجات و مطالب روزنامهها منحصر به مقاله نیست، بلکه نوشتههای دیگر از قبیل خبر، گزارش، تفسیر، وحتی اگهی نیز برای چاپ در روزنامهها و مجلهها تهیه میشود که نمیتوان نام آنها را مقاله نهاد. معمولاً مقاله به آن گونه از نوشتهها اطلاق میشود که هدف نویسنده آن بررسی یکی از مسائل عملی، ادبی اجتماعی، اخلاقی و جز آنها باشد و بخواهد با پژوهش دقیق و دقت در جوانب امر، موضوعی را به اثبات رساند یا آن را نفی کند.
انواع مقاله: اگرچه مقالهها انواع گسترده و گوناگونی از نوشتهها را در برمیگیرند و هریک از مسائلی که انسان در زندگانی فردی و اجتماعی با آن روبروست، میتواند موضوع مقالهها و نوشتههای بیشماری باشد، اما به طور کلی میتوان مقالهها را به سه دسته نسبتاً متمایز: تحقیقی، اجتماعی و انتقادی تقسیم کرد و هر یک را جدا گانه مورد بحث قرار داد:
۱) مقاله تحقیقی:
با اینکه همه انواع مقالهها برپایه تحقیق و بررسی استوار است، اما گونهای از مقالهها را تحقیقی مینامند که صرفاً پس از تحقیق و بررسی همه جانبه به شیوهای علمیتهیه شود و درآن آخرین نتایج به دست آمده از یک پژوهش معین مورد بحث قرار گیرد. هرگاه طبیب، گیاهشناس، ادیب، مورخ، روان شناس یا هر شخص دیگری که در یکی از رشتههای علوم و فنون دارای تخصص است. به موضوع جدید و کشف تازهای بربخورد که قابل طرح در محافل علمیو ادبی و غیره باشد، دست به تحقیق میزند و نتیجهی مطالعات خود را به صورت مقالهای منتشر میکند تا مورد استفاده اهل فن قرار گیرد.
قاعدتاً تهیه و تنظیم چنین مقالههایی در حد کسانی است که در یکی از رشتههای علوم وفنون به درجهی کمال رسیده باشند. «هوراس» غزلسرای بزرگ لاتین میگوید: «نویسندگان باید موضوعهایی را برای نوشتن اختیار کنند که متناسب با اطلاعات و استعدادهای آنان است و آنگاه آنها را کاملاً مورد بررسی قرار دهند.»
هرگاه نویسندهی چنین مقالهای اصول لازم در تحقیق را کاملاً دعایت کند وبه مسائلی از قبیل یافتن نکته یا نکتههایی بدیع در موضوع توجه داشته باشد و مطالب را به صورت استدلالی و با حجتهای منتطقی بیان نماید و از استناد به حدس و گمان اجتناب ورزد میتواند از پژوهش خود نتیجهی مطلوب را بگیرد و در عین حال که به عالم علم و ادب خدمت شایستهای میکند، از ثمرههای مادی و معنوی آن نیز برخوردار شود.
ادامه نوشته
مقاله در لغت به معنی گفتار، مبحث، سخن، قول و فصلی از کتاب یا رساله آمده و فرهنگ معین یکی از معانی این کلمه را نوشتهای دانسته که دربارهی موضوعی نویسنده و در توضیح آن افزوده است: «غالباً نوشتهای که برای درج در روزنامه و مجله تهیه شود »
مقالهنویسی به شیوهی جدید و به صورتی که امروز در زبان و ادبیات فارسی معمول است. سابقهی چندانی ندارد و قدمت آن در کشور ما از نیمهی دوم قرن سیزدهم هجری قمری فراتر نمیرود. آغاز کار مقالهنویسی را باید مقارن چاپ و نشر روزنامه دانست. در واقع روزنامه و مقاله همزادانی هستند که در یک زمان به وجود آمده و در بستر روزگار پرورش یافتهاند، تا جایی که با شنیدن کلمهی مقاله لفظ روزنامه یا مجله به ذهن متبادر میشود. گویی این دو با هم ارتباط دایمی و ناگسستنی دارند.
در کشورهای باختری نیز آغاز کار مقالهنویسی به سبک کنونی با اوایل قرن هفدهم میلادی ـ که نخستین نشریههای دورهای کشورهای اروپایی انتشار یافت _ مقارن است.۱ در این مرحله مقالهنویسی چندان رونقی نداشت و آنچه به رشته تحریر درمیآمد، زبان تبلیغاتی حکومتهای خودکامه وقت بود، اما در مرحلهی دوم که عصر مطبوعات عقیدتی و سیاسی است با انقلاب انگلستان (۸۹-۱۶۸۸) آغاز میشود و تا پیروزی جنگهای استقلال آمریکا و انقلاب کبیر فرانسه در اواخر قرن هجدهم ادامه مییابد، درخشانترین دوران نگارش مقالههای تند و آتشین از طرف روزنامهنگاران به شمار میآید. در همین دوره بود که مطبوعات با بهرهگیری از آزادی بیان، حافظ دموکراسی معرفی شدند تا جایی که «ادموند بورک» فیلسوف و سیاستمدار انگلستان روزنامهنگاران را مخاطب قرار داد و گفت: «آقایان شما رکن چهارم دموکراسی هستند»۲
در مرحله سوم که از دهه چهارم قرن نوزدهم آغاز میشود، ارباب مطبوعات و بویژه مقالهنویسان به کار سودمند و تا حدی مؤثر خویش ادامه دادند. اگر چه کارشناسان امر و اهل فن، این دوره را فاقد آوازه و اعتبار و نقش اجتماعی مرحله قبلی میدانند و معتقدند که از آن تاریخ به بعد، مطبوعات به صورت یک فعالیت تجارتی در آمده و دست روزنامهنگاران انقلابی و دارندگان عقاید خاص سیاسی از آن کوتاه شده است؛ با این وجود، هنوز تصور عمومیبراین پایه استوار است که مطبوعات نقش خود را به عنوان رکن چهارم دموکراسی همچنان ایفا میکنند و میتوانند در بسیاری از موارد به یاری مردم بشتابند و رسالت خود را در دفاع از حق و عدالت برعهده گیرند.
کوشش پیگیر و مداوم نویسندگان در اوایل قرن بیستم، میتواند شاهد صادقی بر این مدعا باشد. زیرا درهمین دوره، بخصوص بعد از جنگ جهانی اول که بیم و هراس گرسنگی همه جا را فرا گرفته و ترس از بیماریهای گوناگون خواب از دیدگان مردم ربوده بود این فیلم بدستان متعهد و دلسوز و یاریگران افراد جامعه بود ند که با نگارش مقالههای تند وآتشین و انتشار کتابهای سودمند، دردهای مردم را به گوش مسؤولان امر میرساندند. و بار سنگین سختیها و رنجهای درماندگان و بیچارگان را بر دوش میکشیدند و با امید دادن به دل افسردهی آنان، بر زخمهایشان مرهم مینهادند و در همه اوضاع و احوال، بازگو کردن دردها و رنجهای مردم را جزء اساسی ترین وظایف نویسندگی میدانستند.
در هرصورت چنانکه گذشت، فرهنگ معین مقاله را نوشتهای دانسته است. که برای درج روزنامه یا مجله تهیه شود. اگر چه جای درج مقالهها اغلب روزنامهها یا مجلهها است، اما مندرجات و مطالب روزنامهها منحصر به مقاله نیست، بلکه نوشتههای دیگر از قبیل خبر، گزارش، تفسیر، وحتی اگهی نیز برای چاپ در روزنامهها و مجلهها تهیه میشود که نمیتوان نام آنها را مقاله نهاد. معمولاً مقاله به آن گونه از نوشتهها اطلاق میشود که هدف نویسنده آن بررسی یکی از مسائل عملی، ادبی اجتماعی، اخلاقی و جز آنها باشد و بخواهد با پژوهش دقیق و دقت در جوانب امر، موضوعی را به اثبات رساند یا آن را نفی کند.
انواع مقاله: اگرچه مقالهها انواع گسترده و گوناگونی از نوشتهها را در برمیگیرند و هریک از مسائلی که انسان در زندگانی فردی و اجتماعی با آن روبروست، میتواند موضوع مقالهها و نوشتههای بیشماری باشد، اما به طور کلی میتوان مقالهها را به سه دسته نسبتاً متمایز: تحقیقی، اجتماعی و انتقادی تقسیم کرد و هر یک را جدا گانه مورد بحث قرار داد:
۱) مقاله تحقیقی:
با اینکه همه انواع مقالهها برپایه تحقیق و بررسی استوار است، اما گونهای از مقالهها را تحقیقی مینامند که صرفاً پس از تحقیق و بررسی همه جانبه به شیوهای علمیتهیه شود و درآن آخرین نتایج به دست آمده از یک پژوهش معین مورد بحث قرار گیرد. هرگاه طبیب، گیاهشناس، ادیب، مورخ، روان شناس یا هر شخص دیگری که در یکی از رشتههای علوم و فنون دارای تخصص است. به موضوع جدید و کشف تازهای بربخورد که قابل طرح در محافل علمیو ادبی و غیره باشد، دست به تحقیق میزند و نتیجهی مطالعات خود را به صورت مقالهای منتشر میکند تا مورد استفاده اهل فن قرار گیرد.
قاعدتاً تهیه و تنظیم چنین مقالههایی در حد کسانی است که در یکی از رشتههای علوم وفنون به درجهی کمال رسیده باشند. «هوراس» غزلسرای بزرگ لاتین میگوید: «نویسندگان باید موضوعهایی را برای نوشتن اختیار کنند که متناسب با اطلاعات و استعدادهای آنان است و آنگاه آنها را کاملاً مورد بررسی قرار دهند.»
هرگاه نویسندهی چنین مقالهای اصول لازم در تحقیق را کاملاً دعایت کند وبه مسائلی از قبیل یافتن نکته یا نکتههایی بدیع در موضوع توجه داشته باشد و مطالب را به صورت استدلالی و با حجتهای منتطقی بیان نماید و از استناد به حدس و گمان اجتناب ورزد میتواند از پژوهش خود نتیجهی مطلوب را بگیرد و در عین حال که به عالم علم و ادب خدمت شایستهای میکند، از ثمرههای مادی و معنوی آن نیز برخوردار شود.
+ نوشته شده در ۱۳۸۸/۰۸/۱۵ ساعت 15:29 توسط مهندس محمد اکرم ایرندگانی
|